كدخبر: ۶۰۲۸
تاريخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۲ - ۰۹:۲۸
send ارسال به دوستان
print نسخه چاپي
یوسف قاسمی، ایرج ندیمی را به مناظره فراخواند! + جدید
نماینده دوره هشتم مردم سیاهکل و لاهیجان در مجلس شورای اسلامی در نامه سرگشاده‌ای به نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی، ضمن پاسخ به پاره‌ای از اظهارات و ابهامات مطرح شده در سطح جامعه، از عملکرد خود دفاع کرد.
نماینده دوره هشتم مردم سیاهکل و لاهیجان در مجلس شورای اسلامی در نامه سرگشاده‌ای به نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی، ضمن پاسخ به پاره‌ای از اظهارات و ابهامات مطرح شده در سطح جامعه، از عملکرد خود دفاع کرد.
به گزارش "لاهیگ"، متن كامل نامه یوسف قاسمی به ایرج ندیمی که سه روز پیش از پایان سال 1391 منتشر شده است، به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم
جناب ایرج ندیمی نماینده دوره نهم
با سلام
به دنبال اظهارات و سخنان آن‌جناب در رسانه‌ها و شبکه استانی و جلسات شهرستانی پیرامون عملکرد دوره هشتم مجلس، به‌ منظور دفاع منصفانه و تنویر افکار عمومی از اقدامات انجام ‌یافته در حوزه شهرستان‌ها، نکاتی را یادآوری می‌نمایم.
اطلاع دارید که فرصت در اختیار شما 9 سال برابر با 108 ماه و 3285 روز بوده است که با یک محاسبه ساده، امکان تحقق تمام اهداف و برنامه‌ها و پروژه‌ها را میسر می‌ساخت که برابر آمار و اسناد، فرصت‌سوزی و از زمان استفاده مطلوب نگردید.
نیک می‌دانید كه مشی موبوكراسی و گفتار درمانی، شیوه ناكارآمد است و مردم داور مجربی در تحلیل و تشخیص قول و فعل و شعار و شعور مسئولین می‌باشند. امروزه دیگر با سخنان بدون پایه علمی و کارشناسی و اسنادی نمی‌توان پاسخگوی افکار جست‌وجوگر قشر جوان شد. عملکرد انجام یافته را مردم می‌بینند و قضاوت خواهند داشت؛ آسمان و ریسمان بافتن و سیاه‌نمایی و تخریب دیگران لازم نیست.
گویا بی‌خبر مانده‌ای که پس از 8 سال نمایندگی شما در حوزه شهرستان‌ها 90 روستا فاقد آب شرب و 17 روستا فاقد برق و پایین‌ترین رتبه گازرسانی را در ردیف استانی داشتیم. لذا بدین‌وسیله تنها بخشی از اقدامات انجام یافته در دوره هشتم مجلس ایفاد است:
1- پیگیری احیاء سازمان چای کشور و استقرار آن در شهر لاهیجان که در زمان نمایندگی شما بدون دلیل منحل گردیده بود و علت آن تا کنون به چایکاران مظلوم گزارش نشده است.
2- پیگیری و تصویب منطقه ویژه اقتصادی در دولت و مجلس و ابلاغ آن به استان جهت اجرا كه متأسفانه مورد توجه قرار نگرفت.
3- پیگیری و اخذ اعتبارات لازم برای احداث پل غیرهمسطح بازکیاگوراب که پس از ساخت، آماده بهره‌برداری است.
4- اخذ مجوز تأسیس داروخانه هلال احمر و استقرار اداره میراث فرهنگی و گردشگری در شهرستان لاهیجان
5- اخذ 46 رشته تحصیلی برای دانشگاه آزاد واحد لاهیجان و 11 رشته برای دانشگاه آزاد سیاهکل و ارتقاء فنی آموزشکده سما سیاهکل و اعتبارات برای احداث دانشگاه‌های واحد پیام نور لاهیجان و آزاد سیاهکل
6- اخذ مجوز تأسیس دانشگاه علوم کشاورزی در ازبرم سیاهکل به استناد ماده 8 مصوبه سفر دوم هیأت محترم دولت و دستور وزیر علوم
7- پیگیری به جهت احداث 4 بیمارستان با این‌که بیمارستان سیاهکل و دیلمان آماده بهره‌برداری شده بود، پس از گذشت یک سال افتتاح نگردیده است. آیا بیمارستان آماده را نمی‌توان افتتاح کرد؟
8- پیگیری و اجرای خطوط تغذیه گاز مناطق سراجار، امامده، سطلسر، زمیدان، لفمجان، تموشل دهسر، دیلمان، ازبرم چوشل و گازرسانی به 48 روستا و اختصاص اعتبار برای 50 روستای دیگر (در دست اجرا)
9- در گزارش عملکرد قبلی شما، گازرسانی به مناطق پاشاکی و سطلسر آمده بود، درحالی که بنده رأساً مجوز ترک تشریفات را برای منطقه پاشاکی از وزیر نفت اخذ کردم و پروژه آماده اجرا شد. چرا پس از گذشت یک سال هیچ اقدامی انجام نگرفته است؟
10- اخذ اعتبار به جهت آب شرب شهر لاهیجان و اگوی شهر سیاهکل و افتتاح فاز اول تصفیه‌خانه بزرگ شهر لاهیجان و آب شرب منطقه رودبنه، اعتبار برای محور سیاهكل به دیلمان، اخذ اعتبارات لازم برای راه‌اندازی كارخانه سیمان
11- پیگیری و اخذ اعتبارات برای احداث و تعمیرات 209 مسجد که در گذشته سابقه نداشت.
12- فرموده‌اید در چهار سال گذشته، آجر روی آجر گذاشته نشد. برابر گزارش سایت "تجارت" تحت عنوان "آجرگذاری برای کارکنان مجلس"، مبلغ 9 میلیارد تومان تسهیلات اخذ نموده‌اید. بفرمایید چرا پس از 6 سال اقدامی صورت نگرفته که با اصل و سود حاصل که به بانک بازپرداخت نشده، می‌توان برای تمام محرومان شهرستان سرپناه ساخت.
پیشنهاد می‌شود در یك مناظره در مراكز شهرستان‌ها و با حضور آحاد مردم، عملكرد انجام یافته را به بحث بگذاریم. زمان، مكان و دعوت هم از طرف شما صورت پذیرد.
یوسف قاسمی
مشاور وزیر امور اقتصادی و دارایی و نماینده دوره هشتم مجلس شورای اسلامی

"لاهیگ" به‌عنوان پرمخاطب‌ترین تریبون مستقل مردم لاهیجان، سیاهکل و گیلان آمادگی دارد به‌منظور تنویر افکار عمومی و ارتقاء سطح آگاهی جامعه، اظهارات طرفین موضوع را اطلاع‌رسانی نماید.



نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی در روزنگاری‌های خود با عنوان "وجیزه‌های ناچیز" که چندی است به قلم خود او و در قالب اشاره و استعاره و امثال و حکم از زبان سوم شخص مفرد و جمع پیرامون اخبار و وقایع روز در وب سایت شخصی‌اش منتشر می‌شود، به پاره‌ای از انتقادات نماینده دوره هشتم مردم سیاهکل و لاهیجان در مجلس شورای اسلامی پاسخ گفت.
ایرج ندیمی در جدیدترین یادداشت خود با عنوان "
عجيب، واقعاً عجيب!!" می‌نویسد: آدم بايد از جهات رفتار بازشناسى شود. مگر می‌شود آدمى ادعاى ديندارى كند، اما مانع خدمت به مردم شود؟ يا سرمايه‌هايي چون نديمى را كه می‌توانستند در آن چهار سال طلايى، مشكلات مردم را حل كنند، با كمك دوستان استانى كنار زند، ولى بعد به قول خود، از دوازده كار واپرس كند؛ آن‌هم كارهايي كه براى بسيارى از آن‌ها حتى يك سند نداشته باشد. می‌فرمايند با پيگيرى من، سازمان چاى احياء شد!!! بسيار خوب! ما قبول كرديم. شما بفرما تنها بوديد يا با ديگرى؟ نامه نوشتيد؟ يا با كسى مذاكره كرديد؟ در اين نامه يا مذاكره، اسم كس ديگرى در ميان است؟ آيا شما اسم آورديد يا اختيارات؟ چطور شد سازمان مورد نظر شما نتوانست مشكل چاى را حل كند؟ چرا حتى پول چايكاران داده نمى‌شد كه آقاى نديمى بايد در همان سال نمايندگى شما، از وزير بخواهد تا با اخذ وام از شركت‌هاى تابعه، مشكل كشاورزان را حل كند؟ لطف نماييد اسناد مؤثر نفوذ و اثرگذارى خود در اين مورد و بقيه موارد را براى آن‌كه بشود باور كرد، مثل آقاى نديمى روي سايت بگذاريد. در اين صورت از شما كه چند جا فرموده‌ايد كه آقاى نديمى در انحلال سازمان نقش داشته، اجازه داريم بپرسيم كه به چه دليل اين فرمايش را می‌فرماييد؟ آقاى نديمى كه از اول مجلس ششم تلاش كرد تا مصوبه آخر مجلس پنجم در قانون برنامه را با هزار روش و برنامه باطل كند و بالاخره دولت را مجدداً علي‌رغم منع ماده ٢٩ وارد اجرا كرد؛ به چه دليل از نظر شما بايد پاسخگوى مسائل باشد؟ آیا نمی‌دانید كه برنامه پنجم، مصوب مجلس پنجم است؟ آيا نمی‌دانيد كه آقاى نديمى در خرداد 1379 وارد مجلس شد؟ آیا نمی‌دانيد كه در اين زمان، ديگر هم برنامه نوشته شده بود و هم بودجه؟! آيا می‌دانيد كه تغيير برنامه ـ آن‌هم در سال اول ـ دو مشكل داشت: ١- تازه برنامه مصوب شده، ٢- براى تغيير برنامه، به رأى دو سوم نمايندگان (آن‌هم در مجلس ششم) نياز است. آيا می‌دانيد كه وقتى برنامه و نيز بودجه نوشته شد، باز آقاى نديمى آن‌همه برنامه، مثل تذكرات و سئوالات و طرح تحقيق و تفحص را راه‌اندازى كرد، و آن‌همه مصاحبه و ... را جهت فضاسازى برگشت به خريد تضمينى را ساماندهى كرد؟ آيا ايشان نمی‌دانند كه خريد تضمينى با تلاش همين آقاى نديمى در اول مجلس هفتم برگشت؟ آيا ايشان نمی‌دانند كه همان كارگروهى كه تحت عنوان كارگروه ساماندهى چاى و برنج و ابريشم در سفر اول دولت در سال 13٨٦ در محل سالن غدير استاندارى گيلان (كه تازه بازگشايي شده بود)، با اصرار و پيگيرى همين آقاى نديمى (به رياست معاون رياست جمهورى) در آن سفر توسط هيأت وزيران مصوب شد و همان كارگروه، سازمان را برگرداند. ولى در دوره شما، به‌جاى آن‌كه رئيس سازمان چاى كاره‌اى باشد، همه اختيارات در انحصار ديگران، از جمله استاندار قرار گرفت كه سازمان را به يك تابلو بدل كرد (كه اخيراً نصب شده) كه رئيس سازمان، اولاً ديگر معاون وزير نبود و ثانياً محل كارش در گيلان بود و به همين دليل توسط وزارتخانه داراى موقعيت ويژه‌اى نبود و در جلسات شوراى معاونان دعوت نمى‌شد و حتى استانداران در اين مورد به اندازه معاون خود به ايشان عنايت اجرايي نداشتند، و از همه بدتر، اولين رئيس فاقد دانش و ويژگى علمى با لااقل اجرايي بود، بين نه صندلى و نه رئيس نشسته بر آن آن‌چنان وزنى نداشت كه بتواند خود را غالب كند. راستى! نكند شما رئيس فعلى سازمان را آورده‌ايد؟! ما هنوز نفهميديم شخص شما براى چاى چه كارى را انجام داديد. لطفاً با اسناد و ... ما را مطلع فرماييد.

وی در یادداشت دیگری می‌نویسد: حکایت ادعای نماینده سابق، حکایت فردی است که گفت: من دم شیر را بریدم... گفتند: چرا سر شیر را نبریدی... گفت: آخر کسی قبل از من سرش را بریده بود...

ندیمی در یادداشت "پاسخ رندانه" همچنین می‌نویسد: كسي گفت آيا اگر بسته‌اى گشوده شد، مى‌توان باز درباره داخل آن (براى رفع) آن پرسش كرد؟ مثلاً مناظره می‌خواهى، وقتى مطالب را معلوم كردى، خوب پس تقاضاى شنيدن نظر دارى. أگر كاغذى را نوشتى و مثلاً در لاهيجان، صاحب آژانسي آن را پخش كرد، خوب جواب تو را می‌نويسند و پخش می‌كنند. منتظر نمى‌مانند كه مثلاً بنشينيد و همين مطالب را جواب دهند، بلكه بلافاصله وجيزه‌اى در جواب ناجيز مطرح می‌سازند. جواب حرف كتبى را مكتوب میِ‌دهند. مثلاً می‌گويند آقاى نديمى دو بار، هر سامانه بايگانى قديمى را موضوعى گشود تا بخوانى. ايشان پاسخ شما را از زبان خود يا دوستان در وجيزه‌هاى ناچيز می‌دهد؛ خوب مطالعه كن، اگر باز حرف دارى، بگو برايت بنويسند و باز جواب بشنو و باز... وگرنه چهار كلمه برايت نوشته‌اند، تا كنون چهارصد نوع جواب به تو داده‌اند و تو حتى جرأت جواب نيافته‌اى و ادعا مى‌كنى كه...

نماینده دوره نهم مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی در یادداشتی با عنوان "كيك و شمع" نیز می‌نویسد: آورده‌اند اگر قيمت شمع‌ها بيشتر از قيمت كيك تولدت شد، بدان كه وارد عالم پيرى شده‌اى. آدمى نيازمند عبرت است. مثلاً آقاى به اصطلاح نماينده، وقتى مشايي براى كلنگ‌زنى هتل در شيخ زاهد به لاهيجان آمد (كلنگى كه فرو رفت و فرا نيامد)، اولاً خود را به مشايي چسباند و درحالی كه آقاى نديمى نماينده بود، عكس يادگارى با مشايي گرفت و فردا با پررويي كاغذى را در سياهكل پخش كرد كه يك صفر یعنى ما... شاعر چه زيبا گفته كه: كسي كه روى وى از سنگ آسيا باشد/ هميشه گردش اين آسيا به نوبت اوست. آقای با چنين مشخصاتى! صحبت روز 20 فروردین 1391 آقاى نديمى در مجلس در مورد پول بيمارستان و ... را در مجلس شنيدى كه به امثال شما زياده‌گوها چه جواب داد؟ گفت كه جيب عمرانى دولت  تهى است و در كل كشور به‌جاى چهل هزار ميليارد تومان فقط سيزده هزار ميليارد داد و در شهرستان‌ها فقط ده ـ دوازده درصد و حتى گفت كه يك بيمارستان در شهرستان فقط براى چند ميليارد می‌ماند. بيكارى خود را با شنيدن مكالمه مجلس و زجر طى نمی‌كنى، كه مطالب و فريادهاى از جان نديمى را كه خطاب به آدم‌هاى بى‌خيال مثل تو فرياد می‌زند كه هميشه حرف را نه با استفاده از عقل و سر و مغز مى‌زنند، بلكه فقط حرف می‌زنند، بدون آن‌كه عدد و زمان و شرابط را بشناسند. ختى فرمايش رهبرمان را كه فرمودند: تحريم ما را فلج نكرد، ولى اثر گذاشته و ادامه دادند كه: و عدم توجه به سياست‌هاى كلان مسئولان نيز بر آن افزود.

وی در یادداشت دیگری با عنوان "آقاى بدشانس" می‌نویسد: آقاى نديمى می‌گفت كه در ايام كودكى بچه‌هاى خود هر شب (تا سال‌ها) براى آن‌كه آن‌ها بخوابند، براى آنان قصه می‌گفت و سبك اين قصه‌ها به اين ترتيب بود كه يك مطلب را براى آنان به زبان قصه شرح می‌داد. مثلاً مى‌گفت: يكى بود، يكى نبود. يك آقاى بدشانسى بود كه می‌خواست خودشو مطرح كنه، براى آن‌كه خاك نخوره و از خاطره‌ها نره، گاهى مى‌آمد گوکه در عزادارى شركت می‌كرد و عكس مى‌انداخت و گاهى وقتى می‌ديد آقاى نديمى رفته شلمان و چند مشكلو حل كرده، با يك نفر به آن‌جا سر می‌زد و همان آدمى كه قبلاً براى او سينه می‌زد و الآن از مطلب آقاى نديمى براى بيان مسائل مردم استفاده می‌كرد را مورد سرزنش قرار می‌داد و اين آقا نمی‌دانست كه اين كار نه تنها فايده‌اى براى او نداشت، بلكه سيل انتقاد از او را روانه سايت كرد و از همه بدتر باعث شد تا خود آقاى نديمى و دوستانش متوجه باشند كه آقايان شكست خورده (آن‌هم به آن شكل افتضاح) در كمين نشسته‌اند تا ناكارآمدى مجريان را به ايشان نسبت دهند و از همه بدتر، ناكارآمدى چهار ساله (آن‌هم در آن دوران طلايي) را با ضعف‌هاى تحريمى گره زنند و بگويند آقاى نديمى پروژه‌هاى شروع شده توسط خود در مجالس ششم و هفتم را به اتمام نرسانده و با مخفى كردن صورت و حتى جواب مسأله، تلاش كنند از بين بردن فرصت صد ميليارد دلارى سالانه خود را ماله كشند و اين گفتارهاى ناچيز باعث می‌شود كه آقاى نديمى و دوستانش مجبور به يادآورى گذشته و حال گردند و براى اين آقاى بدشانس چيزى نمی‌ماند. خوب برادر من! بيكار بودى؟ بنشين و از مال مفت دولت (تو بخوان ملت) از صدقه سرى اين و آن كه در مجلس براى آنان با امثال آقايان قاضى‌پور و فرهنگى دهن به دهن شدى و آقاى لاريجانى آن شعر تو را كه منفدين مشايي را متهم به تركستان رفتن خواندى و ... را به رشتستان برد.

ندیمی همچنین در یادداشت "آمار و ارقام" می‌نویسد: گفتند كه ما در دوران نمايندگى به‌صورت سربسته حرف بزنیم، نگوييم كه مثلاً نماينده سابق می‌تواند اعلام كند كه در سال اول نمايندگى، چه كارى انجام داد كه نماينده محترم فعلى انجام نداد؟ آيا ايشان می‌توانند اسناد پروژه‌هايي را که شروع كردند؟ پروژه‌هاى مورد ادعاى ايشان در زمان نمايندگى داراى چه وضعيتى بود؟ آيا می‌دانند كه يك پروژه براى شروع، چند مرحله را بايد پشت سر بگذارد؟ آيا حتى يك پروژه از ميان ادعاهاى ايشان را مى‌توان نشان داد كه ايشان از وزارت ذيربط آغاز و پس از اخذ مجوز و از طريق معاونت برنامه‌ريزى پيگير شده باشند؟ آيا می‌توانند از ميان كتاب‌هاى پيوست بودجه، سال شروع پروژه‌ها و سال پايان و اعتبار هر ساله از آغاز تا پايان را گزارش نمايند؟ صدق و راستى ايجاب می‌كند تا ايشان همه اسناد پروژه‌ها را از ميان مصوبات دولت و يا هر سند ديگرى را از اول پيشنهاد تا اكنون براى قضاوت عموم انتشار دهند. در آن‌صورت ما نیز تمام اسناد را از آقاى نديمى اخذ و انتشار خواهيم داد.

این صفحه با جدیدترین دیدگاه‌ها به‌روز می‌شود...
مطالب مرتبط
نظرات بینندگان:
شهروند لاهیجانی: دو تا آدمی که با هم هیچ فرقی نمی‌کنند از لحاظ انجام وظیفه، دیگه مناظره معنی نمیده، فقط میخوان پاچه همدیگرو بگیرن. کی می‌خواهیم درست بشیم خدا میدونه. این‌همه مشکل ما داریم، این‌ها میخوان مناظره کنن با هم!!!
جناب قاسمی! کار بسیار خوبی است که از عملکرد خود دفاع کنی، ولی مؤمن! یادتان هست وقتی با چند نفر به جهت جلوگیری از سوء استفاده از بیت‌المال به شما مراجعه کردیم، وقتی بنده گفتم دوره ندیمی ما چه کارهای مثبتی کردیم، شما برآشفتید و گفتید که ندیمی حباب سازی کرده بود، من حباب‌ها را از بین بردم. گفتم آقا، حرف امروز چیز دیگری است. ما جهت کمک خدمت رسیدیم. اومدیم از شما جهت جلوگیری از سوء استفاده کمک بگیریم. گفتید دیگر وقت ندارم تا بعد و پا شدید رفتید. آیا تا به‌حال سراغ دارید جایی ندیمی چنین برخوردی کرده باشد؟ شما که فقط دنبال کار خود بودید، چهار سال در لاهیجان بودید، ولی دریغ از یک جلسه ورزشی! آیا این نوعی انتقام‌جویی نبود؟ شما جز مبلغی اندک که در حساب روستایی عشایری در ورزش آوردید و آن‌هم بی‌ضابطه خرج کردید، چه کار مثبتی در ورزش شهر و روستا انجام دادید؟ خیلی مسائل و مباحث دیگر وجود دارد که نوشتاری ارزش پیگیری ندارد. باید همان که گفتید، مناظره کرد. البته فکر می‌کنم جناب ندیمی اگر سکوت کند و قضاوت را به مردم واگذار کند، بهتر است. والسلام
یک شهروند: آقای (ق) خیلی از جنایت‌های خودشان را فراموش کردند بیان کنند. بیکار کردن قشر عظیمی با سابقه‌های کاری چندین ساله و بازی کردن با زندگی عده‌ای از مردم و خون کردن دل مردم و گذاشتن آه و نفرین برای خود و خاندان و اطرافیان خود و جایگزین کردن قشرهای دیگر که منافع خودش در آن برآورده می‌شد جای آن‌ها، بازی کردن با زندگی مردم، ساختن ویلاهای متعدد در دیلمانات و فساد مالی، بسیار متأسفم که شخصی با چنین چهره مخفوفی که همانند گرگی در زیر پوست بره‌ای چنین مظلوم‌نمایی می‌کند! جناب آقای (ق)! شما می‌دانید نان چند نفر را بریده‌اید؟ با زندگی چند نفر در ارگان‌های مختلف بازی کرده‌اید؟ چند نفر را در دانشگاه آزاد لاهیجان بیکار کرده‌اید؟ آیا شرم و حیا برای شما آفریده نشده است؟
شهروند: میدونید با زندگی چند نفر بی‌خود و بی‌دلیل بازی کرده‌اید؟! خدا لعنت کنه شما رو! هم در این دنیا عذاب بکشی، هم در اون دنیا! خدا سر عزیزترین کسای شما بیاره! آمین!
یک لاهیگ خوان: مناظره! جالبه! ایشان کی حرف زدن یاد گرفته؟
"نیک می‌دانید كه مشی موبوكراسی و گفتار درمانی..."؛ دیپلم به پایین صحبت کنید ما هم بفهمیم!
سینا: بنده به‌عنوان یک شهروند از آقای قاسمی یک سئوال دارم. حال ایشان در منصب مشاور وزیر اقتصاد هستند. آیا بهتر نبود از یک فرد دانشگاهی تحصیل‌کرده در امور اکونومی و باسابقه استفاده می‌شد؟ با تشتت اخیر بازار اقتصادی، ایشان توان دادن مشاوره اقتصادی را داشتند؟ کسی که حتی یک روز هم مدیریت اقتصادی نکرده، چطور می‌تواند با وزیر کنکاش داشته باشد؟ جناب آقای قاسمی! بیان بعضی از مسائل از تربیون بصری و سمعی از طرف هر دو بزرگوار هیچ مشکلی را برطرف نمی‌کند. امیدوارم هر دو بزرگوار جامه عمل داشته باشید، نه با گفتار عوام‌فریبانه، چون مردم بهترین منصب برای قضاوت هستند.
بی‌طرف: آقایان! در هوا حرف نزنید! مستند اشاره کنید تا همه قبول کنند. بنده موضوعی را که در بالا اشاره شد، مستند عرض کردم. ندیمی آدمی نیست که عملکردش بدون مدرک و دلیل باشد. آقای قاسمی با این بیانات قصد دارند جنگ روانی راه بیاندازند.
جناب قاسمی! قصد پاسخگویی ندارم، ولی به‌عنوان یک عضو هیأت علمی و یک لاهیجی، سئوالاتی از شما دارم:
1- آیا اصولاً عملکرد و زمان حضور شما در مجلس که مقارن با بیشترین درآمدهای نفتی کشور و پر و پیمان بودن صندوق ذخیره ارزی بود و همین‌طور هماهنگ‌ترین مجلس با دولت شکل گرفته بود، با سایر دوره‌ها قابل مقایسه است؟؟؟ با این حال مثلاً چرا این پل بازکیاگوراب افتتاح نشد؟؟؟
2- چرا به مواردی که آقای دکتر سیدحجت مهدوی رئیس سابق و به ناحق برکنار شده دانشگاه آزاد لاهیجان درخصوص عملکرد شما و یاران‌تان مطرح کرد، پاسخ نداده‌اید؟؟؟
3- چرا با اعمال نفوذ شما، آقای (م.م) یک کارشناس ساده آزمایشگاه با سه درجه صعود ظرف دو سال شد معاون دانشگاه و دوست و دشمن از این انتصاب مبهوت؟؟؟ با گذشت یک سال هنوز بقایای بسیاری از انتصابات شما در لاهیجان و سیاهکل حضور دارند و بسیاری از این افراد سرگرم پیدا کردن راهی برای تبری جستن از شما و اتصال به نماینده جدید هستند تا مقدمات ابقای‌شان فراهم گردد.
4- چرا کم‌مایه‌ترین افراد با فشار فراوان جهت تدریس به دانشگاه‌های لاهیجان، سیاهکل و سما تحمیل می‌شدند؟؟؟
5- ظاهراً خبر ندارید چندین رشته‌ای که تصویب آن‌ها را برای دانشگاه از افتخارات خود می‌دانید، بدون دانشجو هستند و تنها نام‌شان بر پرده‌های تشکرآمیز در سطح شهر نقش بست. یعنی از اول هم کسی متقاضی نبود که در این رشته‌ها درس بخواند!!!
در پایان یادآور می‌شوم که بنده طرفدار آقای ندیمی نیستم و در انتخابات هم از عزیز دیگری حمایت کرده بودم. ضمناً به آقای ایرج شمسی هم سلام برسانید. به هر حال وی به کمک واسطه‌ها، با خواهش و منت، بنوره، خداپرست، تقلب، وعده و وعید و ... یک نمره‌ای از ما گرفت و رفت!!!
آقای قاسمی! سلام. جنابعالی اگر عین چهار سال نمایندگی خودتون رو جلوی درب وزیر راه می‌نشستید و پروژه نیمه تمام ندیمی رو که در سال هشتاد و سه شروع شده بود (یعنی اتوبان سراوان ـ سنگر ـ سیاهکل) رو تموم می‌کردید و اونو قیچی می‌زدید، الآن در مجلس نهم نیز نماینده بودید و نه به سفارش جناب مشایی در حد یه مشاور سه ماهه در وزارت اقتصاد بودید. الآن که در آن اطاق تنها می‌نشینید، فکر کنید چقدر راحت می‌توانستید آن اتوبانی که ندیمی شروع کرده بود، جنابعالی تموم می‌کردی و باز راحت می‌نشستی و نمایندگی می‌کردی. ولی متأسفانه نه مشاوران دلسوز داشتی، نه قدرت اجرایی داشتی و دلت هم خوش بود که ندیمی برای همیشه رده و باز جو و فضای ناسیونالیستی درست می‌کنی و باز نماینده‌ای. آخه ندیمی که عاشق مناظره است. بیای چه چیزی رو مناظره کنی؟ در انتخابات که تمامی اسناد و اوراق پروژه‌ها با تاریخ مهر و امضاء مقامات مشخصه. به بعضی مدیران دیروزت که الآن چهار چنگولی عین [...] و عین [...] و غش به ندیمی آویزونن بگو کتاب هشت سال خدمت ماندگار ندیمی رو که جلدش هم زرد رنگه برات بگیرن و بفرستند مطالعه کن. شاید خودت با این کتاب به تنهایی مجادله و مناظره کنی. جناب قاسمی! اتوبان سراوان ـ سنگر ـ سیاهکل یادت نره! اون اتوبان رو اگر تمام می‌کردی، دیگر کسی نمی‌گفت ندیمی شروع کرد. می‌گفتند قاسمی تمام کرد. اصلاً یک دور این اتوبان فعلاً خاکی رو، یک دور زدی یا هفت ماه مونده به انتخابات رفتی به ابول پرستار گفتی توی مسیر هی تابلو بزنن قطعه فلان اتوبان سنگر ـ سیاهکل!!! الآن مجدد بیانیه ندی من اون اتوبان رو ساختم. اول اون کتاب زرد رنگ رو بگیر و مطالعه کن. اسناد و نقشه‌ها و تصاویر رو ببین، بعداً صحبت کن. آقای قاسمی! واقعاً برات متأسفم که همه شهر فریاد می‌زدند که شمسی‌پور بلای جان توست، اما جنابعالی عین احمدی‌نژاد دودستی به مشایی چسبیدی! مردم پاسخت را دادند. انشاءالله چند ماه دیگر باز یه بچه محل سردار حزنی در قرارگاه قرب کوثر یه صندلی بهت میده و میشی مشاور اون‌جا تا باز بیشتر فکر کنی، و ما نیز انشاءالله در سال‌های بعد به همت و توان ندیمی از اتوبان جدید و زیبا و بکر بیست و دو کیلومتری سراوان ـ سنگر ـ سیاهکل به لاهیجان می‌آییم و بر او آفرین می‌گوییم. ضمناً تمامی ادعاهای حضرتعالی و پروژه‌هایی که اصلاً یادتان رفته بود، در همان کتاب هست. مثلاً سالن تختی که هر وقت می‌رفتی فرمانداری زیرآب زنی، اون دیوار پوشیده از پرده‌های تبریک به جنابعالی را نمی‌دیدی، حتماً یه سر به اون کتاب بزن، شاید جواب‌هایت را بگیری، چون ایام انتخابات سخت دنبال ایجاد فضای ناسیونالیستی سازی بودی، وقت نکردی. امیدوارم سایت محترم لاهیگ بدون سانسور مطلب اینجانب رو بگذارند. مردم حالتو گرفتن، من حال بیشتر نویسی ندارم.
جناب قاسمی ظاهراً میخوان با این مظلوم‌نمایی‌ها خودشون رو مطرح کنن و در صحنه نگه دارن. جناب آقای مشاور! از همون روز اول همه میدونستن که شما نماینده یک دوره‌ای هستی! مطمئنم خودتون هم متوجه بودید! بالاخره ابر و باد و مه و خورشید و فلک دست به دست هم دادن تا شما شدی وکیل مردم! به همین دلیل هم بود توی این چهار سال از هیچ کوششی برای خدمت به اقوام و فامیل‌هات دریغ نکردی! خودت و جناب شمسی هم خیابانی نیست که خونه و مغازه نخریده باشین توش. شما یا خودت جیگری یا مردم رو خیلی ساده فرض کردی! بابا! این کارها و حرفای بچه‌گانه رو کنار بذار! الآن بهار دیلمان خیلی قشنگه، برو توی ویلات استراحت کن و دعا کن خداوند از سر قصورها و شانه خالی کردن‌ها و فرصت‌سوزی‌هات بگذره!
محراب: مناظره با ندیمی؟؟؟ خیلی دوس دارم بدونم توی چه فضایی بودی که زد به سرت با ندیمی مناظره کنی!!! ندیمی اگه حتی چیزی هم دستش نباشه، توی حرف زدن از روت رد میشه عزیز من. وای! حالا که معلومه توی این چهار سال تو فقط گند زدی و عشق و حال کردی و خوردی و بردی! به نظرت اگه ندیمی ازت بپرسه با امکاناتی که توی انبار هلال احمر ذخیره شده بوده و تو قبل از انتخابات چه بلایی سرشون آوردی، چه جوابی میدی؟ اگه این‌همه پروژه من شروع کردم، مصوبه‌شو گرفتم، براش ردیف بودجه اختصاص دادم، حتی کارهای مطالعاتیش رو هم به سرانجام رسوندم، تو براشون چی کار کردی؟ آیا جوابی براشون داری؟؟؟ بابا! این ندیمی میاد میشینه شروع میکنه به حرف زدن، دهنت سرویس میشه‌هاااااااا...
معصومی: سایت لاهیگ نشون داد که بی‌طرفه و همه کامنت‌ها را می‌گذارد. اون وقت نماینده میگه که چرا کامنت‌های علیه من را سایت می‌گذارد؟؟؟!!! بفرما جناب نماینده! این‌ها که ازت طرفداری می‌کنند و مدیر سایت همه را بدون کم و کاست گذاشت! اندکی انصاف داشته باش برادر!
شاهرخ: آقای (ق)! بیشتر از این خودتو مسخره نکن! به خودت احترام بذار و نذار کارنامه اعمالت بیاد بیرون. تورو چه به مناظره با ندیمی، اون‌هم در مورد عملکردت! شما واقعاً عملکردی غیر از ایجاد فساد و قومیت‌گرایی و ایجاد فضای چاپلوس پرور در ناوگان اداری دو شهرستان داشتی؟ البته از کسی که بالاترین سمتش معاون [...] سیاهکل بوده و هیچ پست دیگه‌ای نداشته، بیشتر از این هم انتظار نبوده و نیست. حالا برو سمت‌ها و پست‌های ندیمی رو ببین. فک کنم نیم ساعت باید وقت بذاری تا رزومه ندیمی رو توی این حدود 33 سال فقط بخونی. آهن و فولاد هر دو از کوزه می‌آیند برون/ آن یکی شمشیر می‌گردد وان یکی نعل خراست...
سهراب: این آقای نماینده هم انگار کار دیگه‌ای نداره که هر روز و هر لحظه درحال سایت گردی و وجیزه نویسیه! آقا جان! به کار اصلیت برس! از رسالت واقعی‌ات دور شدی! نکنه توهم ورت داشته که نماینده مادام‌العمری!؟ چقدر کیش شخصیت! چقدر خودستایی! ای اهالی محترم لاهیجان! بدانید و آگاه باشید که این آقای نماینده و برادرش، به‌جای این‌که وقت خودشونو برای خدمت به خلق سپری کنن، دائم درحال سیاست‌بازی و خودستایی از خوداند! شما هرجا تعریف و تمجید از ایشون دیدید، مطمئن باشید کار این دو نفره!!! زهی خیال باطل! چهار سال دیگه بر تجربه و آگاهی مردم اضافه میشه و اون وقت باید این آقایون کاسه چه‌ کنم چه کنم به‌دست بگیرن! لاهیگ هم اگه واقعاً میخواد مستقل و بی‌طرف باشه، انتقادات رو سانسور نکنه و همه مطالب مارو منتشر کنه.
قاسمی جون! تی پا قدم وزیر اقتصاده نساخته :-)
ندیمی عضو کمیسیون تلفیق هستش. اتفاقاً توی مطلب وجیزه‌ها که توی سایت ابوذر نیوز هستش، سطح ارتباطاتش و دیدارهاش و فکرها و طرح‌هایی که داره کاملاً مشخص و عیانه. اون وقت آقایون نسبتاً محترم میان میگن ندیمی حواسش به مردم نیست!!! برادر من! اگه سنگ پا پتانسیلشو داشت، شماها وارد بازار بورسش هم می‌کردید. به خدا! به پیر! به پیغمبر! دوران شماها تموم شده. ندیمی در سه دور آخری که در انتخابات حضور داشت، از مردم جوابشو گرفت. اون دوری هم که خیانت امثال شماها باعث شد ندیمی نباشه، خودتون عیار خودتونو به مردم نشون دادین. برید آقا! برید کشکتونو جای دیگه بسابید!
شهروند: الله اکبر! چه روزگاری شده! این‌همه کامنت کار یکی دو نفره! برادر کوچک رئیس و چند سینه چاک دیگر...
یوسف اَ لَکی میـــــــــــــگه... ناااااااااااااهار نخرده...
منصف: با سلام خدمت آقای قاسمی. واقعاً پیشنهاد مناظره را خودت دادی، یا مثل چهار سال نمایندگی باز آقای (ش) برات دیکته کرده؟! بنده خدا ندیمی صدها وزیر و وکیل را خسته کرده، تو که عددی نیستی و باید اول با شاگرد شاگرد ندیمی مناظره کنی...
سایت بی‌طرف، یعنی این...
ندیمی می‌ترسه مناظره کنه! نماینده ترسو نمی‌خوایم! شنیدم گفته بیا با (ع.الف) مناظره کن!!! راسته؟
همه کسانی که این‌چنین بی‌ ادب و نزاکت به کسی که درخواست برگزاری یک مناظره و بحث آزاد و بی‌پرده را نموده است، می‌تازند و بی‌محابا هتاکی می‌کنند، به‌طور قطع و یقین یا مشتی طرفدار فرهنگ چماقداری‌اند و یا جیره‌خور شخص و یا جریانی خاص. وگرنه چه علتی دارد آدمی از دعوت به سخن گفتن این‌چنین برآشوبد. بر فرض که شخص دعوت‌کننده به مناظره سراپا تقصیر و کاملاً محکوم باشد. چه فرصتی بهتر از این؟!! خوب آقایان بیایند و با سخن و استدلال محکومش کنند. من فکر می‌کنم دلیل این‌همه هتاکی و سخنان چاله میدانی در جواب یک دعوت به گفتمان، شاید وحشت از تکرار افتضاح و کابوسی است که در جریان مناظره ندیمی و محرر برای آقایان پیش آمد و همگان شنیدند سخنان حق و حقایقی را که آقایان دوست ندارند مردم بشنوند. به هر حال از نگاه بنده به‌عنوان یک شهروند و کسی که درست یا غلط در انتخابات اخیر به ندیمی رأی داده، عدم پذیرش این دعوت به مناظره از طرف وی تنها می‌تواند به‌عنوان پذیرش سخنان و دعاوی قاسمی تلقی گردد و طرح بهانه‌هایی مانند "بی‌ارزش بودن این‌گونه سخنان" و "جلوگیری از ایجاد التهاب" به فرض مطرح شدن، صرفاً پوششی جهت مخفی کردن ترس از ناتوانی در پاسخگویی است.
يك دوست: آقاي قاسمي، مشتاق ديدار! چه خبر از آقاي شمسي و ساير بر و بچ؟ راستي به وزير اقتصاد خوب مشاوره ميدي؟ من با توجه به شرايط كاري، براي جلسه زياد به وزارت اقتصاد ميام، اما شما را دوروبر وزير نمي‌بينم!؟
واقعاً جوک سال شده‌ها. یوسف قاسمی به ندیمی پیشنهاد مناظره کرده!!!!!
آقای قاسمی! چه هوای خوب و دل‌انگیزی شده. نوشیدن چای و استفاده کردن از طبیعت زیبای جاده دیلمان در مجتمع تفریحی باغ شمشاد خیلی می‌چسبه. دست شما درد نکنه...
به نظرم جناب آقای قاسمی یه لطفی بکنن، اول یه‌کم از شناسنامه و عقبه‌شون برای ملت بگن، ما ببینیم این آقا اصلاً از کجا شروع کردن؟ در جریان مبارزات قبل از انقلاب چی کار می‌کردن؟ اصلاً کجا بودن؟ بعد از انقلاب تا شروع جنگ تحمیلی چه فعالیت‌هایی داشتن؟ بعدش وقتی جنگ شروع شد، با توجه به نظامی بودن‌شون، کجاها خدمت کردن؟ بعد از جنگ چه پست‌ها و مسئولیت‌هایی داشتن؟ در واقع کارنامه‌شون رو در این دوره‌ها به مردم بگن تا ببینیم اصلاً عیار این آقا چقدره؟ ببینیم چقدر قوی هستن؟ نکنه خدای نکرده تمام دلخوشی‌شون همون پست قبل از نمایندگی‌شونه که همه ازش مطلعن. باشه؟!
مجید حسینی (دانشجو از سیاهکل): آقای قاسمی چهار سال آبروی ما سیاهکلی‌ها رو با بی‌تدبیری و کارنابلدیش برد. حالا هم که این حرف بی‌حساب رو زده. واقعاً شرمنده‌ام!
الف.شکوهی: جناب قاسمی! معنی مناظره یعنی این‌که دو طرف در مورد موضوعات مورد بحث مستندات خودشون رو ارائه کنند و مورد قضاوت افکار عمومی قرار بدن. شک دارم تا حالا با کسی مناظره کرده باشی، یا اصلاً در جریان یک مناظره قرار گرفته باشی. آقا جون! این ندیمی میاد کاسه کوزه تورو می‌ریزه به‌هما. این ندیمی هستا. آدم الکی نیستا. نکنه فک کردی با این جامعه چاپلوسان و زیردستات می‌خوای صحبت کنی! برو زندگی‌تو بکن عزیز من! خودتو بیشتر از این مسخره عام و خاص نکن. تو رو چه به مناظره در مورد موضوعات نمایندگی مردم در مجلس؟ تو نماینده فامیلات و رئیس دفتر باسوادت بودی. ای باباااااااا...
حمید خوش‌سیرت:
جناب یوسف قاسمی، نماینده محترم دوره هشتم لاهیجان و سیاهکل
با سلام،
احتراماً نکاتی را جهت اطلاع شما و همه خوانندگان سایت و مردم شریف لاهیجان و سیاهکل می‌گویم:
1. اینجانب همان‌گونه که مستحضرید، به شما دو بار ـ چه در مجلس در سال 1388 که شما را دیدم و در سال 1390 در حیاط مسجد جامع لاهیجان ـ گفتم که به شما به‌عنوان نماینده دو شهرستان احترام می‌گذارم.
2. به شما گفتم به‌جای انتقاد و نفی گذشته، پیگیر پروژه‌های عمرانی و دانشگاهی و مصوبات دولت در سفر اول و ... که در طی هشت سال نمایندگی آقای ندیمی برای‌شان زحمت کشیده شد، باشید. گفتم که پیگیر توسعه صنعت و شهرک‌های صنعتی باشید و وظیفه من است که به‌عنوان کارمند شهرک‌های صنعتی گیلان به دو شهرستان لاهیجان و سیاهکل کمک کنم. اما چه شد؟
3. گفتم که به نماینده سابق احترام بگذارید، چون واقعاً برای دو شهرستان لحظه‌ای کم نگذاشت و همیشه پیگیر توسعه و ایجاد زیرساخت‌ها بود و شما بروید و از ایشان استفاده کنید. اما نکردید!
4. آیا واقعاً اگر در طی چهار سال نمایندگی، فقط یک بار نزد آقای ندیمی می‌رفتید، با جواب رد ندیمی مواجه می‌شدید، یا وی وظیفه خود می‌دانست که به شما و به گیلان و دو شهرستان خدمت کند. اگر دست رد به سینه شما می‌زد، شما می‌توانستید به همه بگویید که من خواستم، ولی آقای ندیمی نخواست!
5. به شما گفتم که خدمت هشت سال گذشته و گذشتگان را که خود در چند دوره با نماینده اسبق جناب خیرخواه بودید را منکر نشوید و پیگیر مطالبات مردم باشید؛ با کمک همه مدیران و نماینده سابق.
6. در آن زمان طی یادداشت "خدمت ماندگار" در سایت لاهیگ نوشتم که خدمت دیگران را زیرسئوال نبرید! یعنی هشت سال دوران ندیمی یک کار هم نشده بود؟ البته که پروژه‌های عمرانی خود گواه بسیاری از کارها بود.
7. اکنون آقای ندیمی نماینده منتخب مردم است. وظیفه همه ما این است که به ایشان مشورت و کمک کنیم. کمک ما به ندیمی نیست، به رشد و اعتلای دو شهرستان است. اکنون وقت انتقاد و تخریب نیست، بلکه وقت وحدت و اتحاد است برای لاهیجان و سیاهکل.
8. اگر امروز به ایشان مشورت داده نشود، برخی که فقط منافع شخصی خودشان را درنظر می‌گیرند، باعث عقب‌ماندگی و تخریب جوانان و مدیران و دلسوزان واقعی دو شهرستان خواهند شد که در این‌صورت مسئولیت ما و شما بیشتر از همه است.
9. اگر انتقادی و راهکاری هست، شخصاً به ایشان بگویید و بنویسید. اگر در طی چهار سال انجام نشد، آن‌وقت به اطلاع همه مردم برسانید.
10. شما خود نماینده بودید و می‌دانید که چه می‌گویم. گاهی برخی از نزدیکان به جهت آن‌که نمی‌خواهند دلسوزان به نماینده نزدیک شوند و دوستان واقعی را از نماینده دور کنند، برخوردهایی می‌کنند که روح نماینده هم از آن خبر ندارد و باید کمک کرد به نماینده، چون آبرو و اعتبار لاهیجان و سیاهکل امروز آقای ندیمی است.
11. بر خود افتخار می‌کنم که شما مشاور وزیر اقتصاد شدید؛ چرا که گیلانی هستید و اگر شما مشاور نبودید، شاید از استان‌های دیگر یک نفر را می‌آوردند. امروز داشتن حتی یک کرسی مدیریتی در تهران توسط گیلانی‌ها بسیار مهم است و همه باید بیشتر به مدیران گیلانی در تهران کمک کنیم.
12. در شرایط سخت اعتبارات هستیم؛ آن‌هم به‌خاطر تحریم‌های ناجوانمردانه. اما باز هم آقای ندیمی از 5 میلیارد اعتبارات عمرانی شهرک‌های صنعتی ایران، 900 میلیون را برای ایجاد شهرک جدید لاهیجان اخذ می‌کند که این بزرگترین خدمت بود که خود شاهد بودم. شما می‌دانید که در شرایط خوبی از لحاظ اقتصادی نیستیم، پس باید امروز با همفکری به نماینده، فرمانداران، ائمه جمعه و مدیران دو شهرستان کمک کنیم. فسون قل اعوذ قل هوالله/ چرا در عشق همدیگر را نخوانیم.
شهروند لاهیجانی: حمید خوش‌سیرت! شما میای این‌جا از خودت تعریف می‌کنی، یه‌وقت ریا نشهههه!!! فهمیدیم شما نگران هستی. شما مارو نمی‌شناسی، ما شمارو خوب می‌شناسیم داداش. اگه ما مدیر و دلسوز داشتیم، وضع‌مون این نبود. آقای ندیمی هم به اهداف خود رسیده، دیگه چیزی براش مهم نیست. یعنی اونایی رو که بهش رأی دادن رو ناامید کرد.
بی‌طرف: سلام و درود بر همه انسان‌هایی که سلامت اخلاقی و نفسانی داشته و پای‌بند اصول اخلاقی هستند. فرمایشات شما را خواندم. مدینه فاضله است. اوج تعادل و رعایت اصول اخلاقی و معیارهای انسانی است، ولی جناب حمید خوش‌سیرت! آیا نماینده دوستان و دشمنان را نمی‌شناسد؟ آیا با این‌همه درایت، تجربه و درک شهودی افراد درست و خودخواه و منفعت طلب را با غیر تمییز نمی‌دهد؟ البته که می‌دهد. حال چه سیاستی دارد، خدا عالم است، ولی انشاءالله خداوند بر کمالات‌شان بیافزاید.
احمد: استاد قاسمی! هنوز هم دیر نشده! گوشی رو بردار زنگ بزن مهندس ندیمی، بگو می‌خوام انفرادی باهات صحبت کنم. برو و صحبت کن و به نظر من همه چیز رو حل کن، چون خدایی که اون بالاست، می‌دونه ندیمی برای ما چه کرد و شما چه!
آقای خوش‌سیرت! مطمئنم که لاهیجانی نیستید. اهل سیاهکلید یا نه را نمی‌دانم. لطفاً در جمله "آبرو و اعتبار لاهیجان و سیاهکل امروز آقای ندیمی است" به‌جای "لاهیجان" نام ولایت خود را بگذارید. شهری با قدمتی بیش از هزار سال و مفاخر و بزرگانی نامدار و انبوهی از فرزانگان زنده و معاصر برای افتخار کردن نیازی به سیاسیون ندارد. هر نماینده‌ای اعتبار خود را از نام و مردم لاهیجان می‌گیرد، نه بالعکس. شک ندارم که نماینده شهر نیز خلاف این نمی‌اندیشد. خود را نماینده کسانی بدانید که مقبول آن‌هایید و از طرف آن‌ها هرچه می‌توانید نان قرض دهید و مداهنه کنید. اما من باب تذکر، هویت و نام لاهیجان را ملعبه دعواهای حقیرانه و میزهای گذرا و کوچکی که درپی آنید نکنید. با تشکر از سایت وزین لاهیگ.
"بی‌طرف"! واقعاً جز چاپلوسی، هنر دیگری هم داری؟! اصلاً معنای "درک شهودی" را می‌فهمی که نماینده را "صاحب این‌همه درک شهودی" می‌دانی؟ یکهو بگو طرف "هاله نور" هم دارد دیگر!!! کم‌کم دارم شک می‌کنم، سایت محترم لاهیگ یک مطلب انتقادی از ندیمی میذاره تا "خوش‌سیرت" با یک دفاع نوستالوژیک و فلاش بک به خاطره‌ای که فقط خودش و خدا می‌داند درست هست یا نه و حتماً به شهرک‌های صنعتی هم مرتبط می‌شود نقل کند (این بنده خدا با این سن و سال اگر حضرت نوح هم از ندیمی انتقاد کند، احتمالاً بلافاصله خاطره ملاقاتش با حضرت نوح را در زمان ساخت کشتی در شهرک صنعتی کشتی‌سازی و نصیحت کردن او را به یاد می‌آورد) و فوراً و بدون معطلی به پاچه‌خواری اقدام و به حمد و ستایش ندیمی و خوش‌سیرت مشغول شود. از سایت محترم و پربیننده لاهیگ می‌خواهیم که نگذارد این رسانه به وسیله‌ای برای مویز و گزافه گویی و پاچه‌خواری و بیان سخنان بی‌ارزش و مهوع تبدیل شود. پیشاپیش از عدم سانسورتان تشکر می‌کنم.
دیده‌بان ستاد ندیمی بزرگ: آقای قاسمی! یادته در روز افتتاح سالن ورزشی آهندان گفتی کار را که کرد، آن‌که تمام کرد؟ خبر داری وقتی نماینده بودی، به همت ندیمی حدود دویست میلیون تومان قایق ورزشی در لاهیجان بود که در استخر لاهیجان یه کانکس بزرگی بود و آن قایق‌ها برای هیأت قایقرانی لاهیجان آن‌جا نگهداری و استفاده می‌شد، ولی در دوره جنابعالی، آن قایق‌های گران‌قیمت به انزلی برده شد. چهار سال تمام به فرمانداری لاهیجان می‌رفتی، سالن تختی لاهیجان را ندیدی که کلاً یه میلیارد تومان اعتبار می‌خواست؟ یادته می‌گفتی کارخانه سیمان، کاغذ پاره و دروغه و بعد که تأسیساتش داشت می‌رفت بالا، خود تو گفتی ندیمی داره کارخونه شخصی میزنه و بعد که نماینده شدی و ندیمی رد صلاحیت، گفتی این کارخونه خدمت ماندگار منه و ایام انتخابات زور به فرونچی (مدیرعامل کارخونه) فشار می‌آوردی الکی افتتاح راه بندازه و تو بهره‌برداری کنی و همه‌جا می‌گفتی میه کارخونه مو زحمت بکشم!!! یادته می‌رفتی دیلمان به مردم اون‌جا می‌گفتی برین ببینین ندیمی رودبنه رو گلستان کرده و میومدی شرفشاده رودبنه می‌گفتی تا الآن گاز و آب ندارین؟ تو اصلاً میدونی باعث اصلی تحریک ندیمی به اومدن مجدد به انتخابات شدی؟ چون می‌رفتی روی پروژه‌های اون که با زحمت و دعوا و جنگ و مبارزه این پروژه‌ها رو وارد شهرستان می‌کرد، یا قیچی می‌زدی یا مانور تبلیغاتی می‌دادی! حتی یه کلمه از زحمات ندیمی نمی‌گفتی! انگار این طرح‌ها همین‌جوری از هوا اومده بود! یادته روزی که رأی آورده بودی، رفتی اطاق فرماندار، پیش از عید، قبل از این‌که رسماً نماینده بشی، گفتی رئیس راه رو بگین بیاد و داره میاد نقشه پل روگذر بازکیاگوراب رو با خودش بیاره و بعد شهریار اسماعیلی (مدیر راه) اومد و گفتی نقشه رو ببینم و میزان اعتبارش رو ببینم و چگونگی ساختش رو ببینیم و بعد اسماعیلی راه گفت حاج آقا نظری دارید برای این پل؟ گفتی نه، می‌خواستم ببینم با اهداف من سازگاری داره و بعدها هی در بوق کردی این پل رو من‌ساختم! بله، ما مثل جنابعالی نیستیم. شما درخصوص رفع معارضین اطراف پل تلاش کردین. یادتونه و خبر دارین با چه بدبختی ندیمی در سفر اول دولت احمدی‌نژاد (اسفند سال 1385) بیمارستان دیلمان رو در مصوبات سفر گنجوند، چون باقری لنکرانی زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت آقای ندیمی! من بیمارستان سیاهکل رو با توجه به نزدیکی به بازکیاگوراب زور قبول کردم و من یه درخواست‌تون رو انجام دادم، اینو از من نخواین و در همان جلسه هم مجوز بیمارستان دیلمان گرفته شد و هم افزایش تخت برای بیمارستان سیاهکل به 32 تخت. ممکنه بگی این اوراق و اسناد و شماره نامه‌ها دروغه. یه راه حل. برو توی سایت بنویس مصوبات سفرهای اول استانی دولت اسفند سال 1385، کلیه مجوزها توی اون نوشته، چند تاشو برات می‌خونم: انجام بهسازی و آسفالت راه بام سبز به دریا، تأمین هزینه احداث درمان بستر در دیلمان، افزایش تخت بیمارستان‌های املش و سیاهکل به 32 تخت، راه‌اندازی دانشگاه کشاورزی در لاهیجان که جنابعالی فقط تلاش کردی اونو ببری سیاهکل، دیگه یه آهک و آجری خبر نبود و ... . شما می‌دانید شروع نامه‌نگاری‌ها و پیگیری‌ها برای منطقه ویژه اقتصادی در لاهیجان از سال 1381 بوده که فرماندار حسینی بود و استاندار مسعود سلطانی‌فر؟ شما می‌دانید قرار بود دانشگاه کشاورزی لاهیجان در مدرسه واقع در میدان انتظام راه‌اندازی بشه و شفاعی مدیر آموزش و پرورش مدرسه رو بدهند تا این دانشگاه راه‌اندازی بشه و دانشجو بگیره تا بعد دولت مجبور بشه ساختمان بسازه؟ دست شما درد نکنه! افزایش رشته در دانشگاه سیاهکل رو انجام دادید، اما دانشگاه آزاد و پیام نور و سما رو چه کسی و در چه سال‌هایی وارد سیاهکل کرد؟ جهت یادآوری، دانشگاه سیاهکل در یه واحد مسکونی بزرگ در ابتدای جاده لشکریان نزدیکی منزل موسی سیفی و نزدیکی منزل خواهر شمسی‌پور شما واقع بود و دانشگاه پیام نور در کوچه‌ای که منزل دوست شما ناصر رنجبر شهردار سیاهکل واقع بود؛ رئیس سما هم رستم قاسمی لاشیدانی بود. یادتون هست وقتی ندیمی رد صلاحیت شد و نمایندگی رو به جنابعالی داد، اسکلت ساختمان بیمارستان سیاهکل کلاً تموم شده بود و در ادامه نیز شما هم تلاش کردید؟ لطفاً سری به اسناد بزنید، چون اخوی احتمالاً به جنابعالی گفته بود، ولی گفتی مردم نمی‌دانند مجوز داروخانه هلال احمر لاهیجان در چه سالی اخذ شد! بله، شما قیچی زدید، مثل پل پردسر. جریان ساخت پل پردسر رو اصلاً می‌دونید چه بود؟ من برات میگم. در کتاب خاطره‌هات بنویس سازمان میراث پل خشتی رو کلاً بست، گفت این اثر داره نابود میشه. ندیمی رفت مرعشی فامیل هاشمی رفسنجانی که رئیس میراث بود رو آورد لاهیجان. گفت پل رو که بستی، پول بده ما پل کنارش بسازیم. مرعشی گفت آخه به من ربطی نداره و ... . بگذریم بالاخره نصف اعتبار پولو میراث داد، نصف دیگرو شهرداری و وزارت کشور دادن. برو پیش علی شمس پردسری که جنب پل مصالح فروشی داره، برات خاطره بگه. ادعا کردی آب رودبنه رو آوردی. می‌دانی همه بسترها و اعتبار سه میلیارد تومانی که فتاح دستور داده بود برای آب شرب رسانی بخش رودبنه آماده بود، اما متأسفانه جهت عبور لوله اصلی آب از منطقه فلاح‌خیر به این‌طرف خ امام رضا که می خورد به زمین خانواده زنگانه، دو سال بحث حقوقی و مادی مانع می‌شد. اونها طلب پول زیاد می‌کردند جهت تخریب خانه و زمین‌شان، جنب ترمینال سابق را می‌گویم، دیگه استاندار و معاون عمرانی وقت هم ورود کردن و بالاخره اون خانواده تو اون موقع پانصد میلیون گرفتند و رضایت دادند و شما آمدی و باز نشستی بر سفره آماده آماده، تازه اون‌قدر به خودت مشغول بودی، نکردی این آب رو توو چهار سال به مردم برسونی. ایام انتخابات مجلس نهم بخشدار فداییت طاهری را عرض می‌کنم، لوله‌ها رو می‌برد توو محلات می‌انداخت و شب انتخابات که ندیمی رأی آورد، مردم رودبنه می‌گفتند آلبالو اخته، طاهری بباخته! نمی‌دونم چقدر صندلی عزیزه که طاهری یار دیروزت ندیمی رو ول نمیکنه! از گازرسانی به دیلمان هیچ نمی‌گویی، چون شروع پروژه از سال 1381 بود، دیدی مردم می‌خندند. هرچند به مردم محلت گولک گفته بودی جهت عبور لوله گاز از زمین‌های خود، پول اساسی از پیمانکار بگیرید و مانع شوید، چون این گاز به کارخانه سیمان گرماور می‌خواهد برود و شما کم نگیرید. آقای قاسمی! بهتون بگم ویلای گولک را که ساخته؟ خانواده عبدالله‌زاده فامیل همسری امیرمنصور آریا (خسروی) که دو تا ویلا هم در شهر دیلمان برای شمسی‌پور شما ساخته، و ضمناً همان عبدالله‌زاده برای خودش هم با آسانسور در دیلمان ساخته، می‌دانی که را می‌گویم؟ پدر طوبی عبدالله‌زاده، همسر برادر امیرمنصور آریا (خسروی). آخه متعجبم، چرا اتوبان سنگر ـ سیاهکل رو نتونستی تموم کنی؟! اون که فقط هی فشار می‌خواست برای تزریق بودجه؛ پروژه ملی‌ای که کددار بوده! آخه چقدر بی... کلنگ زنی این اتوبان در سال 1383 شروع شد، استاندار وقت هم عبداللهی بود که الآن معاون امنیتی وزیر کشوره. اون‌همه پیگیری و در مصوبات سفر گنجاندن سد دیلمان را آخر چرا انجام ندادی؟ اون‌که دیگه منطقه خودت بود! تعریض راه سه‌راه نوبیجار به شهر رودبنه تمام شده بود، تیرهای برق هم جابه‌جا شده بودند و ندیمی دنبال این بود که وسطش بلوار بزند و چراغ نصب کند. تو آمدی، شدی نماینده، پیمانکار ماست مالیش کرد و گاردریل زد و بعد آمدی نوشتی خدمت ماندگار! قاسمی! آخه نگفتی این مردم بهت می‌خندند که تو فقط قیچی‌شو زدی؟! این ملت سی و پنج ساله دیگه کلاً سیاسی شدن و توو هر خونه‌ای اینترنت و کامپیوتر و تلویزیون هست. فعلاً به نظر شما بس نیست آقای قاسمی؟! اوج خجالت من از نمایندگی جنابعالی زمانی بود که خانوم اجدادی شبکه باران در مصاحبه‌ها شما رو دست می‌انداخت و من می‌مردم، که آخه یه مجری، نماینده دو شهرستان رو دست بیاندازه؟؟؟!!! یوسف جان قاسمی! جنابعالی نمایندگی را مفت به‌دست آورده بودی و چون مفت بود، مفت هم از دست دادی! یادته چه بلایی سر دختر (ت.پ) سیاهکلی آوردی و شوکی که اعضای تیم انتخاباتی جنابعالی سر اون آوردن؟ اونو تا مرحله مرگ مغزی پیش بردن! از این دست مطالب هم زیاد داریم. خدا کنه یه‌جوری بشه باز حرف بزنی تا باز گفته‌ها، گفته بشه! برای دکتر فاکسی هم مطالب فراوانه، اما اون فقط شبی که رأی نیاورد و فرداش مردم رو تحریک به آشوب و تنش کرد و بعد آروم شد. خوبه اون هم یه چیزی بگه تا از دست به گزارشی‌های دروغش بنویسی.
خدایی، الله وکیلی، آخه قاسمی چطور میخواد روبه‌روی ندیمی بشیند؟ به مثل فیل و فنجان واقف هستید؟ آقای قاسمی! بگذارید اگر دو نفر هم می‌خواهند کار کنند، بگذارید کارشان را با صداقت انجام دهند. شما که عرضه کار کردن ندارید. هنر شما فقط در نابود کردن زندگی مردم می‌باشد. یه‌کم شرم و حیا کن! خجالت بکش!
بی‌طرف: بنده نادان خدا که بنده را چاپلوس می‌خوانی! شما چاپلوسی را معنی کن! بعد آیا بنده نام خود را نوشتم و یا این‌که در مورد نماینده چیزی خلاف واقع گفتم؟ بنده درخصوص مطالب مثبت و منفی از دید خودم نظر می‌دهم که هم قانونی و هم شرعی و عرفی حق بنده است. شما هم اگر نقدی و نظری داری بفرما! چه ربطی به شما دارد که پاچه این و آن را دندان می‌گیری؟ نکند از یاران (ی.ق) هستی؟ شما هم می‌توانی سندی داری، دلیل و برهانی، ندیمی را نقد کن، کسی جلویت را نگرفته. ما تعریف می‌کنیم، شما تخریب کنید، شاید نتیجه داد!!!
از سایت لاهیگ در ابتدا برای گشودن فضایی که بتوان با دوستان و همشهریان گفت‌وگویی کرد، ممنونم. فرض کنید یک غیرلاهیجانی این نوشته‌ها را بخواند. فکر می‌کنم با دهانی گشاده از تعجب، اولین کاری که می‌کند، جست‌وجو کردن نام آقای ندیمی است و یافتن جواب سئوال‌های زیر: 1- اولین کسی که چای را وارد ایران کرد، آقای ندیمی نبود؟ 2- شیطان کوه و عطا کوه محصولات پیگیری‌های آقای ندیمی نیستند؟ 3- استخر لاهیجان را آقای ندیمی در چندمین دوره نمایندگی‌شان ساختند؟... هیچ حمله‌ای مؤثرتر از دفاع بد نیست.
نماینده دوره نهم لاهیجان و سیاهکل! کمی دوستی را یاد بگیر! آیت‌الله قربانی تلاش می‌کند تا دوستانش مهمترین مناصب استان را داشته باشند. لاهوتی و دلخوش و بقیه همین‌طور. اما شما از چند لاهیجانی و سیاهکلی حمایت کردید تا مدیر استانی باشند؟ شما می‌گویید از همه آن‌ها قوی‌تر و پراثرترید. اما از مهمترین سرمایه که سرمایه انسانی باشد، چه حمایتی کردید؟ نگویید در سطح لاهیجان و سیاهکل، بگویید چند نفر از لاهیجان و سیاهکل اکنون توسط شما مدیر استان شدند؟ جواب شما هم مشخص است: من دنبال کارهای بزرگ هستم! و با مدیران کل صحبت از کارهای بزرگ می‌کنم! جالب است!
دیده‌بان ستاد ندیمی بزرگ: صرفاً جهت اطلاع جناب یوسف قاسمی، نماینده دوره هشتم حوزه انتخابیه لاهیجان و سیاهکل! نطق پیش از دستور ایرج ندیمی در جلسه 364، مهر ماه سال 1386، مجلس هفتم به ریاست دکتر حداد عادل. آقای قاسمی! جنابعالی نه ماه بعد از این نطق، تازه رسماً نماینده شدید و تا بحث اعتبارنامه‌ها و انتخاب کمیسیون و رسمی شدن جلسات مجلس، حدوداً یک سال بعد به‌عنوان نماینده مستقر شده‌اید.
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام به پیشگاه امت گرانقدر، نجیب، شریف، انقلابی و امام عصر مولای همه انسان‌های آزاده و آرزوی قبولی طاعات و عبادات.
بی‌تردید همه ما اظهار نفرت خودمان را از رفتارهای آمریکا و استکبار جهانی در حق ملت ایران اعلام داشته و همچنان پیوند خود را با اسلام و امام و رهبری نظام و انقلاب و عدالت و قانون اساسی و مردم در راه تداوم راه شهیدان و ایثارگران و جانبازان انشاءالله ادامه خواهیم داد. طبیعی است که نمایندگان در کارکرد تقنینی و نظارتی خویش بیشترین وظایف را به‌عهده دارند. بخشی از وظایف آن‌ها هم در رابطه با مسائل حوزه انتخابیه و استان و منافع ملت ایران است. این بنده نیز به لحاظ نمایندگی، توفیقاتی داشته‌ام که بخشی از آن را از باب سپاس از همه دولتمردان گذشته و کنونی و رؤسای جمهور گذشته جناب آقای خاتمی و ریاست جمهور کنونی جناب آقای دکتر احمدی‌نژاد و در رأس آن‌ها از مقام معظم رهبری اعلام می‌دارم و انشاءالله این سپاس ما در حقیقت تشکری باشد از همه کسانی که به نحوی در راستای خدمت به مردم انشاءالله خدمات خودشان را ادامه بدهند. در راستای مسائل اساسی مردمان استان گیلان سه نیاز اساسی در دوره قبل توفیق داشتیم به کمک مسئولان پیگیری کنیم که الحمدالله در جای خوبی است؛ مثل راه آهن قزوین ـ رشت، آزادراه قزوین ـ رشت، منطقه آزاد انزلی، و همین‌طور در رابطه با مسائل اقتصاد کشاورزی، مخصوصاً برنج و چای فعالیت‌هایی داشته‌ایم که کمترین آن، حل مسأله چای از طریق قانون برنامه چهارم توسعه در سال 1383 بود که بحمدالله بخشی از مسائل، از جمله خرید تضمینی برگ سبز چای که مشکل عمده‌ای برای مردم ایجاد کرده بود رفع کرد، که هنوز مسائلی درخصوص بیمه محصول و نرخ خرید تضمینی و اسانس و فرآوری و بازسازی کارخانجات و برخورد با واردات بی‌رویه و قاچاق و ... باید پی‌جوی آن باشیم. اما در امور توسعه‌ای نیز توفیقاتی داشته‌ایم که مثلاً در بخش راه و ترابری مسأله کنارگذر لاهیجان با حدود شانزده تأخیر به اتمام رسید که جا دارد از مرحوم دادمان و همکاران ایشان نیز تشکری داشته باشیم، و به همین ترتیب ارتقاء و بهسازی محور لوشان ـ کلیشم ـ دیلمان ـ سیاهکل بحمدالله در مصوبه دولت در اسفند 1385 قرار گرفت و به همین ترتیب، محور گردشگری بام سبز به دریای لاهیجان به‌عهده وزارت راه و سازمان میراث سپرده شد. همین‌طور در رابطه با تعریض راه رودبنه ـ چاف و تعریض سیاهکل به دیلمان و همین‌طور در رابطه با مسائل تقاطع غیرهمسطح بازکیاگوراب هم اقداماتی شده که آن‌هم در جای خودشان مطرح است، و انشاءالله در آینده تعریض راه تازه آباد به سیاهکل و اتمام اتوبان سنگر به سیاهکل پیگیری می‌شود. در بخش صنعت بحمدالله توفیقاتی داشته‌ایم؛ از جمله راه‌اندازی شهرک لاهیجان و ایجاد اداره صنایع شرق گیلان در لاهیجان و همین‌طور در رابطه با منطقه ویژه اقتصادی و تجاری که هم‌اکنون در دست دولت است و در کنار راه‌اندازی کارخانه 3 هزار تنی سیمان منطقه گرماور دیلمان باید تشکری داشته باشیم از وزراء قبلی و فعلی. باید تشکر کنیم از وازرت نیرو جهت برق‌رسانی به یکصد روستای حوزه انتخابیه، و درخصوص ورزش هم باید سپاس‌نامه‌ای داشته باشیم هم از رؤسای قبلی و فعلی سازمان که در رابطه با پروژه‌های سالن سه طبقه تختی، سالن ورزشی دیلمان و سالن رودبنه زحمت کشیده‌اند و همین‌طور در سفر هیأت دولت چهار پروژه تصویب شد که انشاءالله آن‌ها هم به اتمام برسد و اتمام مسائل سالن کارگری و مجموعه مهر لاهیجان قابل توجه است. بازسازی و لایروبی رودخانه‌های مهمی چون سید علی اکبری، شن رود، زاکلبررود و حشمت رود به جهت آب زراعی کشاورزان می‌تواند مؤثر باشد. در بخش بهداشت و درمان هم بایستی تقاضا کنیم که بیمارستان 96 تختخوابی لاهیجان به‌مانند بیمارستان 32 تختخوابی سیاهکل و نیز درمان بستر دیلمان به دولت و وزیر محترم پیگیری کنند که انشاءالله به اتمام و نتیجه برسند. ولی همین‌طور در رابطه با بخش‌هایی که هست، مثل MRI، CCU و ICU و حتی سی‌تی اسکن باید تشکر کنیم. در بخش فرهنگی و هنری باید تشکر کنیم از اتمام مجموعه فرهنگی و هنری سیاهکل و اتمام مجموعه فرهنگی و هنری لاهیجان خواسته ماست. در بخش علوم و فنآوری باید تشکر داشته باشیم از وزرای قبلی و فعلی، هم در رابطه با مصوبه راه‌اندازی دانشگاه کشاورزی لاهیجان، هم در راه‌اندازی دانشکده‌ها و دانشگاه‌های پیام نور و غیرانتفاعی و آموزشکده فنی سما و دانشگاه آزاد سیاهکل. در بخش آب و فاضلاب اقداماتی شده، اما همچنان تصفیه‌خانه فاضلاب سپهر پشت لاهیجان بهره‌برداری نشده، ولی در تأمین آب شرب چهار شهر از محل تصفیه‌خانه سنگر باید تشکر داشته باشیم. البته در رابطه با بخش پرجمعیت رودبنه این انتظار هست که اقدام بشود؛ همچنان‌که وزیر محترم تلاش کرده در رابطه با سد دیلمان مصوبه دولت انتظار ماست. در رابطه با گازرسانی متأسفانه در این دولت فعالیت لازم نشده و انتظار هست که به مصوبه دولت عمل بشود. ولی باید در رابطه با خط انتقال 80 کیلومتری به شهر دیلمان از محل بیع متقابل و نیز گازرسانی به شهر دیلمان و گازرسانی به شهر رودبنه تشکر داشته باشیم. در مورد آموزش و پرورش باید از سفر بزرگانی چون مقام معظم رهبری و رؤسای جمهور قبلی و فعلی و اعتبار محل بحران برف یاد بکنیم که در این رابطه بیش از یکصد مدرسه ساخته شد. همین‌طور در ساخت دارالقرآن و بازسازی سالن باهنر و احداث شبانه‌روزی‌ها. در بخش مخابراتی توقعات عمده ما عملی شده و بیش از چهل هزار خط در لاهیجان و ده هزار خط در سیاهکل واگذار شده و همین‌طور در رابطه با مسائل خدمات حمایتی و امدادی، مثل هلال احمر و تسریع در راه‌اندازی داروخانه هلال احمر لاهیجان خواسته ماست. در رابطه با مسائل مربوط به تلاش‌هایی که ما انجام می‌دهیم، طبیعی است که بخش عمده کارمان همچنان تقنینی و نظارتی است، ولی طبیعی است که مردم از ما انتظار داشته باشند که بخش عمده‌ای از خواسته‌های آنان را از تذکرات و مکاتبات و نشست‌ها و همایش‌ها و سئوالات و به‌مانند آن پیگیر باشیم. از خداوند موفقیت این نظام را در توسعه خدمات به قاطبه ملت شریف ایران آرزومندم.
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
لاهیجی: برادر قاسمی! ماندگارترین کارت، مکاتبه با رئیس جمهور و درخواست از ایشان به جهت تعویض رؤسای تربیت بدنی لاهیجان بود. واقعاً خوب یه مکاتبه می‌کردی سالن تختی رو تموم می‌کردن. آخرش هم که نتونستی مهربانو ور داری و شمسی‌پورو فرستادی توو فرمانداری که با فرماندار و مهربان جلسه بزارن و دو روز بعد مهربان رفت شهرداری تهران. فعلاً بسه تا به موقعش.
یک سئوال از طرفداران آقای ندیمی. ایشان در دوره جدید نمایندگی‌شان چه کاری انجام دادند؟ و کارهای قبلی‌شان چیزی جز انجام وظیفه بود؟ فکر نمی‌کنید این‌همه طرفداری باعث کم‌کاری و توهم نماینده می‌شود؟ و این‌که این‌همه اداره و سازمانی که مجری هستند، فقط و فقط با دستور نماینده شهر فعالیت می‌کنند؟ یعنی اگر آقای ندیمی نبود، هیچ کاری انجام نمی‌شد؟
محمدی: ما صدای حتی یک سرفه را در مجلس، طی چهار سال نمایندگی آقای قاسمی از ایشان نشنیدیم. حال می‌خواهند از چه چیز خود دفاع کنند...؟ :)
بی‌طرف: دیدبان ستاد! مگه مملکت صاحب نداره این‌همه خلاف رو پیگیری کنه و یا این‌که امروز جناب ندیمی نمی‌تونه پیگیر این دزدی‌ها بشه! باید از حلقوم این دزدان، بیت‌المال را بیرون کشید.
آقای مشاور وزیر اقتصاد! اون‌جا توو اون اطاق کامپیوتر داری؟ کار با کامپیوتر رو بلدی؟ یا نکنه تیری رها کردی، رفتی؟ پیغام‌های ما بهتون میرسه، یا فقط طرفدارهاتون میخونن و جلیز ولیز می‌کنن؟ این‌طرف بهمن علیمرادی و اون‌طرف شمسی‌پور!!!
محمد: دوستی می‌فرمایند وظایف خود را انجام بدهند تا توهم‌شان نگیرد. اما خیلی هم وظایف‌شان را با ویلاسازی، گسترش فروش زمین‌های ییلاقات، بردن ترانس فشار قوی برق در ویلای شخصی، بردن آبروی منطقه با پاره کردن نامه وزیر جهاد کشاورزی ووووو به نحو عالی انجام دادند...؟؟؟!!!!
با خواندن نظرات دوستان، لحظات شيرين و سرگرم كننده‌اي داشتم. اين جنگ و جدل‌هاي لفظي كه توسط جيره‌خوران دو طرف راه افتاده است، انسان را به ياد لحاف ملا مي‌اندازد.
دوستان دیگر نظر ندهید. آقای قاسمی خودشان متوجه شدند که طرح مناظره از طرف ایشون واقعاً بچه‌بازی و دور از حد و توان ایشان هست. خودشان به این موضوع پی بردند که در برابر شخصی چون ندیمی نمی‌تواند ابراز وجود کند. خدایی خنده‌دار است که با نماینده‌ای به این بزرگی که تمام کشور برای ایشون احترام قائل هستند و ایشان را به‌عنوان فردی ذیصلاح و توانمند و نه‌تنها نماینده لاهیجان و سیاهکل و رودبنه و دیلمان و پیرکوه می‌دانند، بلکه او را زبان گویای گیلان می‌دانند. این لفظ زبان گویای گیلان را مسئولین کشور در مورد ایشان بیان کرده‌اند. ابوذر ندیمی نه تنها نماینده گیلان و زبان گویای گیلان هستند، بل زبان گویای کشور هستند. ایشان نابغه‌ای در امر سیاست و نخبه‌ای در مرز فرزانگی هستند. ایشان فردی دلسوز و مهربان و فردی توانمند در تمام زمینه‌ها و عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند. نمی‌دانم شما چقدر به سطح علم ایشان واقفید؟ ایشان در هر زمینه‌ای از اطلاعات بسیار عالی برخوردارند. از لحاظ اعتقادی هم بر ایشان خرده نمی‌توان گرفت که ایشان همیشه دائم الوضو هستند. فردی با این‌همه مشخصات بارز و برجسته، هیچ‌گونه وصله ناجور به ایشان جایز نمی‌باشد. بسیار خرسندم و به خود می‌بالم که نماینده‌ای چنین توانمند و بادرایت داریم. از همین‌جا به ایشان خسته نباشید می‌گویم و می‌دانم که واقعاً و با تمام وجود تلاش می‌کنند. مردم شریف و فرهیخته لاهیجان و سیاهکل از چهار سال گذشته درس عبرت بگیرید و نگذارید دوباره شهرهای ما به تاراج خودخواهان و خودپرستان برود. این چهار سال مگر بر مردم بی‌گناه و مظلوم لاهیجان و سیاهکل و دیلمان و پیرکوه از لحاظ ظلم و ستم و زورگویی کم گذاشته‌اند؟ مگر چهار سال گذشته کم ویلای شخصی ساخته شد؟ چه وام‌های کلانی را آقایان با اعمال نفوذ نماینده اسبق با سودهای کم بهره دریافت کردند؟ این‌ها همه سند جنایت است.
ابراهیم مهربان: جناب آقای یوسف قاسمی! نامه جنابعالی را مطالعه نمودم. چقدر نگاه انسان‌ها در مقاطع مختلف زندگی متفاوت است. روزگاری نه چندان دور به لطف حلقه بسته دوستان‌تان و سر همیشه بالای‌تان مجالی نبود برای نزدیک شدن به شما و امروز...! آقای قاسمی! شما نماینده امروز را دعوت به مناظره نمودید و دلایل‌تان را نیز برشمردید. اینجانب نه از باب هواخواهی، بلکه از روی حقیقت‌خواهی و پاسخ به ندای درون این مطلب را می‌نویسم و مانند شما همه فن حریف نیستم، اما در حوزه کاری‌ام و عملکردتان در حوزه ورزش، حاضر به مناظره با شما می‌باشم. آقای مشاور! شما در افتتاح سالن ورزشی آهندان فرمودید: "کار را آن کرد که تمام کرد!" نخیر، کار را آن کرد که شروع کرد. کار را آن کرد که با وجود مخالفت شدید مدیرکل وقت، آن سالن ورزشی را در منطقه آهندان اجرایی نمود و چندین و چند بار با مراجعه به مراجع استانی و کشوری، پیگیر تأمین اعتبار و تسریع در امور اداری‌اش گردید. راستی آقای قاسمی! چند نامه درخصوص پروژه سالن تختی لاهیجان به مراجع ذیربط نوشتید؟ هرچند نامه‌تان به ریاست محترم جمهور درخصوص درخواست به تعویض رؤسای تربیت بدنی شهرستان‌های لاهیجان و سیاهکل را دیدم و خواندم و چقدر متأسف شدم که ای کاش به‌جای این کار جزئی، درخواست اتمام پروژه تختی و یا شروع پروژه‌های ورزشی دیگر در دو شهرستان و دو بخش را می‌نمودید. آقای قاسمی! حتماً با توجه به مشاوره‌تان در وزارت اقتصاد، شرایط نقدینگی امروز کشور را می‌دانید و مطلعید که در دوران طلایی اقتصاد دولت‌های نهم و دهم که اعتبارات کافی به جهت ساخت پروژه‌های عمرانی در کشور وجود داشت، شما به‌عنوان نماینده وقت چند پروژه تعریف نمودید و یا کدامیک از پروژه‌های قبلی را پیگیری نمودید؟ آقای مشاور! چند نامه درخصوص دریافت تجهیزات و البسه ورزشی به مسئولان ذیربط کشوری در سازمان تربیت بدنی وقت و فدراسیون‌های ورزشی نوشتید؟ بد نیست نگاهی به لیست زیر بفرمایید تا تفاوت مشخص گردد:
1- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون فوتبال و دریافت امکانات ورزشی
2- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون تکواندو و دریافت تشک مخصوص تکواندو
3- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون جودو و دریافت تاتامی و برگزاری اردو در لاهیجان
4- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون بدمینتون و دربافت امکانات تخصصی
5- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون قایقرانی و دریافت امکانات تخصصی
6- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون کشتی و دریافت تشک کشتی و برگزاری اردو در لاهیجان
7- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون دوچرخه‌سواری و دریافت امکانات ورزشی
8- مکاتبه با رئیس وقت کمیته ملی المپیک و دریافت امکانات خاص و تخصصی
9- مکاتبه با رئیس وقت فدراسیون وزنه‌برداری و دریافت امکانات ورزشی
10- مکاتبه با ریاست وقت سازمان تربیت بدنی در چندین نوبت و گرفتن امکانات زیر:
الف) اخذ اعتبار برای تقویت بنیه هیأت‌های ورزشی لاهیجان در چندین نوبت
ب) ایجاد پایگاه قهرمانی و اخذ وسایل تخصصی به جهت راه‌اندازی آن در لاهیجان
پ) اخذ یک دستگاه اتومبیل از سازمان تربیت بدنی
ت) دریافت وسایل ورزشی برای توزیع در روستاها و محلات شهرستان در چند صد مورد
در ضمن تمامی این مکاتبات با ملاقات‌های حضوری همراه بوده که منجر به نتیجه گردیده است. آقای قاسمی! بزرگترین کارتان در حوزه ورزش چه بوده؟ حتماً مدعی بودن، درخصوص برکناری اینجانب که با افتخار از آن در راهروهای مجلس صحبت می‌کردید و به خود خدا قسم که این کار را هم نتوانستید انجام دهید. آقای مشاور! به این‌ها همه اضافه نمایید مکاتبات مختلف با سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها به جهت اخذ کمک‌های مالی (سازمان بنادر و کشتیرانی، وزارت نفت، وزارت بازرگانی، شرکت مخابرات و ...). راستی با توجه به حوزه کاری‌تان در وزارت اقتصاد و دارایی، بد نیست بررسی نمایید که چگونه مجموعه ورزشی تختی که سند آن به‌نام دارایی بود، با چه مکاتبات و پیگیری‌هایی به سازمان تربیت بدنی واگذار گردید؟ این‌ها همه نمونه‌ای بود در بعد ورزش و حتماً دوستان‌مان در حوزه‌های دیگر نیز مستندات بسیاری را از باب روشنگری مد نظر دارند.
والسلام/ فرزند کوچک لاهیجان بزرگ/ ابراهیم مهربان
کامنت قبل از آقای ابراهیم مهربان را خوب بخوانید. همین چند خط، تز دکترای پاچه‌خواری است. باید به نویسنده تبریک گفت که توانسته با همین چند خط هم آبروی آقای ندیمی را ببرد (با غلو و اغراق)، هم مایه تهوع شود، هم مایه خنده شود، هم باعث کوبیدن سر به دیوار شود، هم باعث لعنت به اساتید روان‌شناسی و علوم سیاسی شود که نابغه و سیاستمدار را بد به ما فهماندند و هم این‌که تز دکترای‌شان را ارائه کردند. ای کاش مجسمه‌ای می‌شد از این عزیز ساخت و در کنار قوری باغ ملی گذاشت تا همه بدانند چی‌چی‌ها توو این شهر داریم ما؟؟؟!!!
بی‌طرف:
بسمه تعالی
مخاطب: ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران
خلاصه: وضعیت آشفته و عدم قابلیت مدیران اداره تربیت بدنی شهرستان‌های لاهیجان و سیاهکل و عدم رفع مشکلات موجود توسط اداره کل تربیت بدنی استان گیلان
شرح: مدیران تربیت بدنی در شهرستان‌های فوق از حوزه اینجانب به دلیل عدم توجه به مسائل ورزش شهرستان و ضعف و ناتوانی در شیوه اعمال مدیریت، باعث افت شاخص ورزش شهرستان‌ها و این امر منجر به اعتراضات جوانان و ورزشکاران گردیده که بارها خواستار رفع آن شده‌اند که متأسفانه اداره کل تربیت بدنی استان نسبت به رفع آن اقدام ننموده است. بنده جهت تحول در امر ورزش خواستار تغییر و تحول در حوزه مدیریت شدم و مورد را به ریاست سازمان تربیت بدنی به‌صورت شفاهی تذکر و یادآوری نمودم، ولی تا کنون اثرات پیگیری آن معلوم نیست. لذا لازم است بدون فوت وقت و با توجه به اهمیت موضوع و کاهش اعتراضات مردمی، مسئولین امر نسبت به این مهم توجه کافی نموده و شاهد آثار اقدامات باشیم.
این عین نامه حاج یوسف به جناب احمدی‌نژاد بوده است. غافل از این‌که رئیس جمهور شخصاً مهربان را می‌شناسد و در اولین سفر به لاهیجان، ایشان را از بین جمعیت نزد خود فرا خواند. دوم آن‌که تقاضای کتبی 28 هیأت شهرستان لاهیجان از آیت‌الله قربانی مبنی بر حفظ حرمت قهرمان المپیک آسیایی لاهیجان و با توجه به شناخت آیت‌الله از ابراهیم مهربان (چون روزی خودشان خطبه عقدش را خوانده بودند)، قصه کلاً منتفی شد و هم قاسمی و هم مدیرکل مجبور به تمکین شدند. ولی مهربان پس از 6 ماه به تهران رفت و در آن‌جا مشغول به کار شد. متولی این امر هم خودم بودم تا همه صحت داستان را درک کنند. این از داستان مهربان و یوسف خان. حال برسیم به مناظره با ایشان. استاد! شما اول شاخص ورزش شهرستان را برایم تعریف و مشخص کن که مهربان باعث افت آن شد؟! اصلاً میدانی شاخص ورزش چیست؟ دوم وقتی مهربان آمار بیمه را از 6 هزار به بالای 11 هزار رساند، یعنی چه؟ وقتی 3 تیم در لیگ برتر و دسته یک کشور می‌روند، یعنی چه؟ خانه وزنه‌برداری، احیای سالن کشتی، خانه تکواندو، تهیه دستگاه‌های بدنسازی، یعنی چه؟ دادن هزینه ایاب و ذهاب به قهرمانان ورزشی یعنی چه؟ پیگیری مصوبات و اجرایی شدن پروژه‌ها یعنی چه؟ برگزاری اولین همایش تجلیل از پیشکسوتان و قهرمانان یعنی چه؟ و صدها کار و خدمت دیگر که در این مقوله نمی‌گنجد. ضمن آن‌که این را نیز باید متذکر شوم که زحمات و حمایت و کسب اعتبار از سوی نماینده وقت جناب ندیمی و مدیریت جناب مهربان هرکدام در جای خود باعث خدمات ارزنده شد که اثرات آن سال‌ها باقی خواهد ماند. والسلام
سلام آقاي قاسمي! از آقاي شمسي و بقيه دوستان هم‌سفره چه خبر؟ آيا كارخانه آب معدني را داريد؟ آيا برادرتان همچنان پست دارد؟ آيا همچنان سياهكلي‌ها ايده ندارند؟ آيا دكتر شده‌اي؟ راستي چه رشته‌اي دكتري گرفته‌اي؟ شما ديپلم بودي! چي شد، حرف‌هاي شما در اين‌جا در حد دكتراست!
مجیدی: درود بر لاهیگ! چون با این‌که ندیمی با او کل‌کل می‌کند و مبارزه، ولی صادق است. ولی باید بگویم قاسمی مثل خاتمی، حرف‌های اصلاح‌طلبانه زد؛ یعنی حرف از گفت‌وگو و گفتمان و مناظره، و مثل خاتمی مؤدب و متین، ولی ندیمی چی؟ شاید جسور باشد، ولی از جاده ادب خارج شد! از مردم سئوال کنید! یک عقیده و راست‌کردار بودن چی؟ به‌قول معروف، یا رومی روم، یا زنگی زنگ. یک روز اصلاح‌طلب و یک روز اصولگرا، یک روز ضرغامی را می‌کشد لاهیجان، دیگر روز ابوترابی، یک روز باهنر را می‌کشاند رشت و دیروز فلاحیان را معاضدت نمود به رودسر. بعضی فرزند روزند، نه این‌که نان را روزانه می‌خرند و می‌خورند، چون نون گرم دوست دارند!!!
مگر فقط قاسمی هم‌سفره داشته؟ مگر "پسر بچه‌ای با ماکسیمای مشکی" (س.ا) و "آقای بساز بفروش جدید" (ه.م) و ... اطرافیان آقای نماینده فعلی نیستند؟؟؟!!!
صادق: مهربان را سال‌هاست كه مي‌شناسم؛ اهل پاچه‌خواري نيست. آقاي باتربيت! برو تحقيق كن ببين اگر اين موارد دروغ بود، بعدش حرف ناحسابي بزن!
دیده‌بان: با عرض سلام خدمت سایت محترم لاهیگ که فضایی ایجاد شد تا کسانی که مطالبی دارند، بتوان این‌جا مورد نقد و بررسی قرار داد. آقایی به نام اصغرنیا گفتند چون پل روگذر بازکیاگوراب در دوران قاسمی شروع شد، رغبتی برای اتمام آن نیست. بسیار خوشحال شدم این پروژه مطرح شد و کالبدشکافی پل روگذر بازکیاگوراب انجام بشود. شروع داستان پروژه پل روگذر بازکیاگوراب برمی‌گردد به نوروز 1383 که به جهت بار ترافیکی شدید محور رشت ـ لاهیجان که پلیس راه در آن هفته تشخیص داد. درست یا غلط که بریدگی بازکیاگوراب را ببندد و مردمی که می‌خواستند دور بزنند یا به سیاهکل بروند، بایستی روبه‌روی بیمارستان سیدالشهدا در آن بریدگی دور می‌زدنند و مردم آن‌موقع گله‌مند که چرا چنین شد و همیشه مخالف که هیچ وقت سفیدی‌ها را نمی‌بیند. این حرکت راهنمایی استان را نقطه سیاهی برای نماینده وقت می‌دانست و شروع به جوسازی کردند که وا مصیبتا وا... نماینده محترم آقای ندیمی که به سنت هر ساله نوروز به مشهد می‌رفتند، پس از بازگشت با توجه به مشاهدات و این تصمیم‌گیری عجولانه دنبال چاره‌جویی افتاد. ایشان بعدها با توجه به پیگیری‌های درخشان و همه‌جانبه‌ای که برای ساخت اتوبان سروان ـ سنگر ـ سیاهکل داشتند و در ادامه پس از آمدن اتوبان به شهر سیاهکل دوباره با حجم ترافیک خودروها در مسیر ده کیلومتری سیاهکل به بازکیاگوراب مواجه بودند، این پل توجیهی چند جانبه شد که حکومت و وزارت راه و شورای ترافیک استان و ولی‌نعمتان همه به نیاز این پل روگذر مواجه و موافق بودند. این پل با چانه‌زنی‌های دائمی که در تذکرات مکرر به وزیر راه و سماجت و پیگیری‌ها که اسناد آن در کتاب هشت سال خدمت ماندگار قابل مشاهده است، در شهریور 1386 به مناقصه رفت و شرکت ره‌آزما برنده آن مناقصه شد که در متن پیمان‌نامه که مبلغ سه میلیارد تومان بود، شرکت ره‌آزما یا همان گیل پوشش که متعلق به آقای ابوالفضل پرستار است و خانه ایشان در میدان معلم لاهیجان است و می‌شود خیلی راحت سئوال کرد، در ایام نمایندگی آقای ندیمی تمام شده بود که تاریخ مناقصه 31 شهریور 1386 و به شماره 40702042 می‌باشد. البته آقای قاسمی در ایام نمایندگی خود یک زحمت کشید که کمک حال پیمانکار درخصوص رفع معارضین اطراف پل شده بود که کمک کرد و شایسته تقدیر. شماره موافقتنامه‌ای که در دی ماه 1386 که تازه پنج ماه بعد نیز جناب ندیمی نماینده بودند و آقای قاسمی شاید در تاریخ دوازده دی 1386 تازه در فرمانداری حاضر شدند، ثبت نام کردند برای کاندیداتوری و آقای ندیمی بیست روز مانده به انتخابات مجلس هشتم رد صلاحیت شدند و آقای قاسمی در اسفند ماه 1386 با اقبال سیاهکلیان مواجه شدند و سیاهکلیان گفتند حال که ندیمی مرد عمران و خدمت نیست، به یک بچه محل رأی می‌دهیم و قاسمی شد نماینده و تازه تا خرداد 1387 جناب ندیمی نماینده بودند و به شهادت شهریار اسماعیلی مدیر وقت راه و ترابری شهرستان لاهیجان که گفت من درون اداره بودم، دیدم فرماندار آقایی زنگ زده، گفته بیا دفترم آقای قاسمی منتخب مردم آمده پیشم و داری میای، آقای قاسمی گفته نقشه پل روگذر رو با خودت بیار و اسماعیلی راه گفت من رفتم و قاسمی از کم و کیف پل از من سئوال کرد که کجا و چگونه اجرا می‌شود و اعتبارش چقدر هست و کی عملیات اجرایی شروع می‌شود و پیمانکارشو بیار به من وصل کن و از این نوع سئوالات و شهریار اسماعیلی می‌گفت درباره چگونگی ساخت پل از من بسیار سئوال کرد تا کاملاً فضای ساخت و چگونگی پل دستش بیاید و بعد اسماعیلی در حضور فرماندار لاهیجان گفت: گفتم حاج آقا درخصوص چگونگی اجرا و محل و ... مطلبی دارید؟ که آقای قاسمی گفته نه، فقط خواستم ببینم با معیارهای من سازگار هست یا نه؟ این پل شروع شد، ولی دریغ از یک تشکر نیم خطی از نماینده قبل. حال بماند چگونه در شهرستان و استان، یعنی تا امامزاده هاشم شیطنت و خیانت و نامردی و جعل کردند تا ندیمی رد صلاحیت بشود! بماند که آن خود حکایت مفصلی است که اگر فضایی ایجاد شد، خواهیم گفت که چه کارها کردند؟ کجا رفتند؟ چه لباس‌هایی پوشاندند و به زیباکنار نزد که بردند؟ از کدام شماره تلفن‌های مغازه‌ها و دفترها در خ انقلاب لاهیجان و محله پمپ بنزین و شهرک جانبازان فاکس به شورای نگهبان کردند و دو اتوبوس حامل بانوان محجبه را کجا بردند؟ آن‌ها بماند که یه کتاب است. آن نامردی شد و ندیمی نبود و پروژه‌های ندیمی با کار و زحمت نکشیده داشت به تاراج می‌رفت. چه خوب می‌شود آقای قاسمی فقط شماره نامه‌های پیگیری خودشان را در رابطه با پل روگذر انجام داده‌اند، تیتروار بنویسند. همین کاری که من الآن انجام می‌دهم. شماره نامه دفتر وزیر راه درخواست پیگیری پل روگذر بازکیاگوراب 44/142649//25//1/84/1، 41/142649، 446112534، 11/3806، 44/1311222، 44/96767، 15517، 90606، 2000825 که این شماره نامه مربوط به دفاتر مدیرکل‌های وقت اداره کل استان آقایان بیگدلی و ناصر صادقی و معاونت پارلمانی وزیر راه و ترابری آقای شریعتی کوه بنان و دفتر وزیر آقای محمد رحمتی می‌باشد و همچنین تذکرات در صحن علنی مجلس در جلسات 170 و 314 و 420 مجلس هفتم به وزیر راه در خدمت اجرای عملیات ساخت پل روگذر بازکیاگوراب و برای دیدن اصل این نامه‌ها و مناقصه و پیمان‌نامه و تاریخ‌های مکاتبات به سایت ایرج ندیمی و یا به کتاب زرد رنگ هشت سال خدمت ماندگار مراجعه فرمایید. ممنون از سایت محترم لاهیگ.
آقای صادق! اول خوب نگاه کن، بعد خوب بخوان و بعد بنویس. نوشته شد: "کامنت قبل از آقای ابراهیم مهربان." باشه؟!
در آخرین کامنت دیدبان! به شرکت ره‌آزما یا گیل پوشش و آقای پرستار اشاره شد! کاش می‌شد در مورد چگونگی برنده شدن دائمی این شرکت در تمام مناقصه‌ها هم بحث کرد. دلیل هم این‌که ما (لاهیجانی‌ها و شرق گیلانی‌ها) به شدت به ایشان وابسته‌ایم! چطور؟ ما با محصولات فنی ایشان هر روز در تماسیم! جاده‌ها و خیابان‌ها و پل‌ها! ای کاش می‌شد دیدبان به‌جای سیبل کردن آقای قاسمی، کمی هم به باندبازی‌ها و بده بستان‌ها و از اون کارا هم اشاره‌ای می‌کرد. لااقل بحث از خشکی و خشونت کمی دور می‌شد و بعد از این وقتی به چاله‌ها و ترک‌های خیابان‌ها می‌رسیدیم، یا پلی بر سر ما خراب می‌شد، می‌دانستیم طرف‌مان کیست و گناه کسی را نمی‌شستیم!
سیاهکلی: فضای جالبی نیست! شما از ندیمی یک انسان بی‌عیبی ساختید که همش به این تکیه می‌کنید که حرف بلد و انسان رو در حرف زدن قورت میده. ندیمی هنوز ننگ جام زهرش رو به آقا از یاد نبرده! در یادواره شهدای مالفجان به یک زن که تنها گفت من شما رو قبول ندارم، حمله‌ور شد و وی را تهدید به مجازات نمود. آقای ندیمی مثل این‌که یادش رفته حکومت ما اسلامی و آزاد است. شما مثل مردمی و از مردم بالاتر نیستی. امام(ره) فرمودند مسئولین نوکران مردم‌اند. قاسمی دعوتت کرده به مناظره، چرا موش شدی و توو جلساتت راجبش حرف میزنی. آقای خوش صحبت! مناظره کن!
مطلع: یکی از دوستان مرقوم فرموده‌اند که چرا پروژه‌های آسفالت و پل و جاده به شرکت گیل پوشش داده می‌شود؟! دوستان و خوانندگان محترم در جریان باشند که در استان گیلان دو شرکت با گرید بالای راه وجود دارند که یکی همین شرکت گیل پوشش آقای پرستار و دیگری شرکتی است در غرب استان به مدیریت آقای نجفی که ترک زنجان می‌باشد. این دو شرکت به جهت داشتن 1: گرید بالا و 2: ماشین‌آلات قوی و مؤثر، همواره پروژه‌های راه استان را برنده می‌شوند. اتفاقاً اکثر مناقصه‌ها هم در محل وزارت راه در تهران یا در محل استانداری انجام می‌شود و ربطی به باندبازی‌های رایج در ادارات محلی و شهرستان‌ها ندارد. به زبان ساده، به‌دلیل این‌که در استان گیلان غیر از این دو شرکت، شرکت دیگری توانایی انجام این پروژه‌ها را ندارد، تمام این پروژه‌ها در انحصار این دو قرار دارند. ربطی هم به هیچ سازمان و نهاد و نماینده‌ای ندارد. هر کسی هم بتواند شرکتی با گرید بالا به ثبت برساند، خود به خود وارد این چرخه می‌شود. مسلماً اداره کل و استانداری هم با آغوش باز استقبال می‌کنند.
بی‌طرف: الله اکبر از شما آدم‌های خبیث! من که می‌دانم شما دنبال مناظره نیستی، چون اگر توان و همچنین سندی دال بر ضعف و کم‌کاری حاج ابوذر داشتی، در زمان انتخابات ارائه می‌کردی و با طرح بحث الآن دنبال فرافکنی و ایجاد تفرقه هستی. ضمناً این چهار سال که ندیمی نبود، آیا پرستار در این شهر کار نکرد؟ مگر شما به‌عنوان نماینده نبودی که جلوی مناقصات و زد و بندها را بگیری؟ پس در این مورد حق حرفی نداری. دوم آن‌هایی که دنبال این هستند که آقای قاسمی مناظره کند، باشد فرض آقای ندیمی قبول کرد. ایشان در جایگاه کدام شخصیت حقوقی دنبال مناظره هستند؟ امروز ایشان فقط در جایگاه یک شهروند حق نقد دارند و آزاد هستند در جلسات حاجی شرکت کنند و اگر سئوال، نقد و پیشنهادی دارند، مطرح نمایند. مسأله بعدی، بنده بارها شاهد بودم که منتقدین جناب ندیمی هیچ وقت از سوی ایشان حتی با لحن تند هم پاسخ نگرفتند، چه برسد به آن خانمی که شما می‌گویید به آن حمله شده. بعد مگر می‌شود شما که چهار سال تمام مراکز قدرت و همچنین امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری و همچنین دانشگاهی دست‌تان بود و یک شهر همچون سیاهکل را هم داشتید، باز هم سوم شدید. مناظره از این بالاتر؟ خدا لعنت کند آن‌هایی را که با جعل و دروغ، باعث چهار سال درجا زدن شهرستان‌ها شدند و امثال شماها که در جایگاه شغلی خود هم مسئول بالایی نبودید، آمدید به واسطه موج ایجاد شده و نبود ندیمی نماینده شدید و امروز هم ادعای میراث دارید! والله اگر ایشان در تهران هم کاندیدا می‌شد، رأی می‌آورد. ببینید شما در این چهار سال چه کردید که مذهبی سیاسیون هم خود را وارد انتخابات کردند و جالب آن‌که ندیمی را منتخب خود می‌دانستند و این وجاهت مذهبی ایشان را نیز تأیید می‌کرد. والسلام.
بی‌طرف: سیاهکلی عزیز! یادم است که یک دوست که در تهران ساکن و شاغل است، تعریف می‌کرد که در دوره هفتم نمایندگی که نمایندگان مجلس خدمت مقام معظم رهبری رسیده بودند، حضرت آقا از آقای ندیمی به‌عنوان نماینده‌ای فعال تعریف کرد؛ ضمن آن‌که همین دوست می‌فرماید بحث رد صلاحیت جناب ندیمی به‌علت کمبود وقت لازم به جهت دفاع ایشان اتفاق افتاد. یعنی اگر ایشان وقت لازم را در آن دوره داشتند، حتماً مسأله حل می‌شد و ما امروز شاهد خدمات بیشتر بودیم. ضمناً این را بدانید که ارادت حاجی به آقای خامنه‌ای مرید و مرادی است؛ مثل همه شیعیان واقعی. راه دیگر برای تخریب بیابید؛ این راه‌ها شناسایی شده و وقت و انرژی‌تان را هدر ندهید. هرچه بیشتر تلاش جهت تخریب کنید، ما نیز دلایل محکم‌تری دال بر جعلی بودن و خلاف واقعیت ارائه می‌دهیم و شما رسواتر و دست‌تان برای مردم روتر؛ چون ما پیرو علی و ولایت و امام و رهبری هستیم و بر حرکت و راه خود مصمم.
سیدعقیل توکلی لاهیجانی: نمایندگان 1 تا 99 دوره مجلس! لطفاً به‌جای جنگ ادامه‌دار قدرت....................................................................................................................................... 1 بار، فقط 1 بار وجداناً به فکر این مردم هر روز بدبخت‌تر از دیروز باشید.
دیده‌بان: آقایی که گفتی: نديمى جام زهر به رهبر را امضاء كرده! آيا نمى‌دانيد كه آقاى نديمى آن نامه را امضاء نكرد؟ آيا می‌دانيد كه هـيچ‌كس تا كنون چنين اتهامى را به آقاى نديمى نزده و حتى مخالفان تا كنون از اين اتهام استفاده نكرده‌اند؟! به نظر شما به راوى اين اتهام چه بايد گفت، يا ... . آيا شما در رابطه آن خانمى كه به فرماندار وقت (آقاى اسماعيليان) توهين كرد و آقاى نديمى چون ايشان حضور نداشت، از ايشان خواست كه با من حرف بزن، نه آن بنده خدا كه حضور ندارد. اين درحالى بود كه آن خانم محترم (از نزديكان نماينده قبلى) بايد پاسخگوى انتصاب ايشان می‌بودند تا نماينده بعدى. به نظر می‌رسد كه نشر دروغ و تهمت از برنامه‌هاى تعريف شده نباشد!!!
آقای مطلع! اگر محصول شرکت‌های راه با گرید بالا این است که هر روز با آن سروکار داریم و یا آسفالت فرودگاه کیش که دستپخت برادران نجفی بوده که چیزی جز فاجعه نمی‌توان اسمی روی آن گذاشت، باید فکری به حال این کلمه، یعنی گرید کرد. بعد این‌که هر کسی می‌داند که مناقصه‌ها کجا برگزار می‌شود؛ همان‌جایی که پروژه‌های برادران امیرخسروی انجام شد؛ یعنی در استانداری و وزارت راه. همیشه مناقصه‌ها بر اساس عدالت است؟ اگر بنا بر انگشت گذاشتن بر جزئیات باشد، طوماری بلند از اعمال غیرقانونی با مدرک و استدلال می‌توان برشمرد که دیگر حرفی نماند. اما از آن می‌گذریم. فقط به‌عنوان یک "مطلع" با سال‌ها تحصیل و تدریس، قاطعانه به شما دوست عزیز اعلام می‌کنم آن‌چه که محصول این شرکت است، چیزی جز دزدی آشکار نیست.
شهروند: به‌عنوان یک شهروند از هر دوی این آقایان خواهش می‌کنم اگر مسلمان و راستگو هستید، حداقل اول لیست املاک و دارایی‌های خود قبل و بعد از مسئولیت را منتشر کنید تا مردم ببینند با چه بندگان مخلصی روبه‌رو هستند؟! چه آقای قاسمی و چه آقای ندیمی که خیلی از اطرافیان‌شان حتی آدرس خانه‌های مجلل آن‌ها را در تهران نمی‌دانند و سنگ آن‌ها را به سینه می‌زنند. به خدا قسم کمی به فکر جوانان بیکار و تحصیل‌کرده شهرتان باشید. دیگر حرف مفت بس است! اگر عمل خیری انجام دهید، نتایجش را مردم لمس می‌کنند.
سعید: جناب قاسمی در طی 4 سال واقعاً فقط و فقط 11 مورد کار انجام دادند!!!!!؟؟؟؟ یعنی هر 4 ماه حدوداً 1 کار را پیگیری کردند!!!!!! از توانمندی‌های ایشان همین ما را بس، مناظره باشد پیشکش! جناب قاسمی! مجلس هم غیبت زیاد داشتید. خسته نباشید. می‌گویند سنگ پای قزوین، اما یادمان باشد که گولک به قزوین راهی...
بی‌طرف: جالب است دوست و برادر سیاهکلی بداند محبوبیت جناب ندیمی در شهرستان سیاهکل به نسبت جمعیت، کمتر از لاهیجان نیست، شاید هم بیشتر باشد. هم در گذشته و هم این دوره با توجه به آراء این امر اثبات شده است. بعدش در دوره جناب قاسمی ثابت شد که ایشان با توجه به سیاهکلی بودن هم نتوانست در چهار سال هیچ کار مثبت و ارزشمندی برای سیاهکل انجام دهد. این درحالی است که ندیمی کارخانه سیمان را در دوره نمایندگی خود در آن دیار باعث شد و این دوره هم حتماً سیاهکل را با توجه به طبیعت زیبایی که دارد، مرکز گردشگری کوهستانی در گیلان خواهد کرد.
خانوم یا آقای محترم! دوران جنگ لاهیجانی و سیاهکلی درآوردن تمام شده. سیاهکل برای خودش فرماندار و اعتبار و بودجه داره و لاهیجان نیز همین‌طور جدا. اون جنگ رو آقای قاسمی در نبود آقای ندیمی راه انداخت، جواب داد، در مجلس نهم هم این کارو کرد، اما ملت سیاهکل باشعورتر از این حرف‌هاست که گرفتار طعمه‌های جنابعالی بشوند. خواب دیدی خیر باشه! لطفاً برو فکر دگر کن، از این کوزه آبی برون نیاید...
دیدبان عزیز! داستان زیبایی بود. هرچند اشکالات و ضعف‌های فراوانی داشت، اما می‌تواند شروع خوبی باشد. یکی از مزایای سایت لاهیگ و بحث‌های همیشگی (قاسمی ـ ندیمی)، شکوفا کردن استعدادهاست. سناریونویسی، زنده کردن امثال و حکم قدیمی فارسی و گیلکی، نبش قبر درگذشتگان، و از همه مهم‌تر، سیاه بازی که هنری قدیمی و اصیل است. به همه دوستان خسته نباشید می‌گویم و امیدوارم در قسمت بعدی دعوای (قاسمی ـ ندیمی) شاهد قسمت‌های اکشن‌تری باشیم.
دیده‌بان: اون آقا در بالا گفتند که جام زهرو از این حرف‌ها! کوتوله! نظام این‌قدر ضعیف و سست نشده که به آقای ندیمی باج بدهد و هیأت نظارت استان گیلان، هیأت مرکزی نظارت انتخابات کشور با دبیری حضرت آیت‌الله جنتی، شورای محترم و عزیز نگهبان، نهادهای امنیتی و اطلاعاتی، تک‌تک فیلترهایی بودند که مرحله به مرحله آقای ندیمی را تأیید صلاحیت کردند. با عرض پوزش باید بهت بگم، خجالت بکش، بشین سر جات! طوری سخن میرانی که انگار خدای نکرده و زبانم لال، این‌همه نظارت و امین امام خامنه‌ای، باز زبانم لال، مثلاً از آقای ندیمی می‌ترسیدند!؟ گنده‌تر و معروف‌تر از ندیمی رو سر جاش نشوندند و می‌نشونن. پس این سلامت و مظلومیت و صداقت ندیمی بود که همه ایمان داشتند. بگذریم از اسناد و شبنامه سازی مقطعی عده‌ای در رشت و لاهیجان که در مقطع کوتاه در دوره صلاحیت‌های مجلس هشتم جواب داد، که اگر ندیمی زمان داشت، همان مقطع هم تأیید صلاحیت می‌شد. یه خاطره نقد نودودویی برایت که برای همیشه امثال تو لال بشن که می‌دانم نمیشن. پس از درخواست محمدجواد کریمی حزب الله از آقای ندیمی مبارز پیش از انقلاب که اصلاً نمی‌دانم چند سالت بود که سخنران مراسم امثال شهید کریمی، دوست داریم آقای ابوترابی فرد نائب رئیس مجلس باشد. آقای ندیمی، آقای ابوترابی را در غروب دوازدهم به گیلان می‌آ‌ورند و آقای ابوترابی می‌گویند آقای ندیمی به دیدار آیت‌الله قربانی برویم و عازم شدند منزل آیت‌الله و در آن‌جا آقای ابوترابی در نزد آیت‌الله قربانی گفتند آقای قربانی! آقای ندیمی از ستون‌های مجلس هستند و در دوره گذشته بی‌جهت بی‌جهت بی‌جهت رد صلاحیت شدند. یک بار نگفتا، سه بار تکرار کرد و آیت‌الله نیز گفتند ما با ایشان از سال پنجاه رفیقیم و ارتباط داریم.
عجب! وزارت! سفارت! از حالا تا 95 می‌خواین این کشکو بسابین؟! مدیریت انتخابات هم کمی حساسیت برانگیزه دیده‌بان!
حمید: احسنت به دیده‌بان. خیلی باحالی. دمت گرم. ای ول . . . ای ول
من فکر کردم آقای ندیمی جواب آقای قاسمی را نمی‌دهد و سکوت می‌کند؛ چرا که این حرف‌های صد تا یه غاز جواب ندارد. اما با این به اصطلاح وجیزه‌ها می‌بینم ایشان دچار خود شیفتگی و خود بزرگ‌بینی هستند.
بی‌طرف: چرا کوته نظرید؟! چرا دنبال تخریب هستید؟! چرا به‌جای این‌که از نماینده کار بزرگ و ارزشمند بخواهید، دنبال ضعف گرفتن از او هستید؟! یه‌کم در مورد ندیمی تحقیق کنید! آن زمانی که ندیمی در کلاس‌های قرآن و تفسیر قرآن شرکت می‌کرد، آن زمان که هنوز انقلاب پیروز نشده بود، فعالیت سیاسی می‌کرد. آن زمان که با ضد انقلاب بدون هیچ سلاح و محافظی به بحث و جدل می‌پرداخت. آن زمان که به‌عنوان شاگرد پای منبر آیت‌الله مهدوی کنی رئیس مجلس خبرگان فعلی می‌نشست و آن زمان که در جبهه می‌جنگید و بهترین دوران عمر خویش که جوانی و اوج غرور و لذت مادی است، ایشان از آن گذشت و به امروز رسید. در این دنیا باید از لذت بگذری تا به لذتی برسی. امروز لذت خدمت و تلاش برای جامعه برای او از هر چیزی بهتر است. او اگر کار نکند، امتیاز برای مردم نگیرد، دچار عذاب می‌شود. این خصلت اوست. قرار نیست او را بی‌خود و دروغین بزرگ کنیم. او با عملکرد دوران‌های مختلف خود به این‌جا رسیده و بزرگی در ذات اوست. واقعاً در این شهر کسی دیگر نظیر او را نخواهد دید، چون انقلاب اسلامی این رویداد بزرگ اتفاق افتاد و هرکسی به وسع خود بروز خاصیت کرد و ندیمی هم مانند همه ایشان، توانایی‌هایی داشتند و دیگران کمتر. آیا یک انسان مغرور و خود بزرگ بین می‌تواند پس از رأی نیاوردن، با پای برهنه راه بیفتد در شهر و از تمام مردم تشکر کند؟ او این کار را کرد و این اوج فروتنی است. امروز او بدون این‌که خود را درگیر حاشیه‌های بی‌ارزش کند، به فکر جبران چهار سال عقب‌ماندگی شهر در دوره قبل است. او به خوبی می‌داند وقت تنگ است، کار نکرده و بر زمین مانده بسیار. آگاه باشید که در این دوره به دلیل تحریم‌های ناجوانمردانه از سوی ابرقدرت‌ها، کار را بسیار سخت کرده است، ولی او مصمم به انجام خدمت حداکثری است و این فرمان رهبر معظم انقلاب است که در این سال حماسه اقتصادی و سیاسی وظیفه همه مسئولین سنگین‌تر خواهد شد. از همه دوستان و مخالفین نماینده خواهشمندم که فقط از نماینده تقاضای خدمت داشته باشند و کمک فکری دهند، نه دنبال تخریب و رفع امیال پست و شیطانی. والسلام.
"من دم شیر را بریدم... گفتند: چرا سر شیر را نبریدی... گفت: آخر کسی قبل از من سرش را بریده بود..."؛ عجب! یعنی آقای قاسمی توانسته دم شیر را ببرد؟! من که باور نمی‌کنم! اون انسان شجاع که بوده سر شیر را بریده؟
برادر "دیده‌بان" یا "غضنفر"! فکر می‌کنم یا فیلم‌های جیمز باندی زیاد می‌بینی، یا بازی‌های جاسوسی ایکس باکس زیاد تو را مشغول خودش کرده. گذشت آن دوران که مینی آدم‌هایی مثل تو با این‌جور ادبیات و عبارات دهن پر کن مثل "کد دادن" و ادعای اشراف بر همه چیز و همه کس، سعی بر ایجاد رعب و نمایش تسلط بر اوضاع را می‌دادند. اگر بنا بر دانستن باشد، این‌قدر دم خروس از گندکاری‌های رنگارنگ شما و امثال شما موجود هست که برای رهایی از بوی گندش باید دو دستی جلوی دماغ‌مان را بگیریم. لابد پول و شهرت فقط برای باند و دار و دسته آدمی خاص آسایش می‌آورد که این‌چنین مثل گرگ به هست و نیست یک شهر حمله می‌کنند و بر سر تقسیم غنائم به همدیگر چنگ و دندان نشان می‌دهند. شما اگر خیلی مردی، باغچه خودت را بیل بزن. شما را ارجاع می‌دهم به عاقبت همه آدم‌هایی که به مردم دروغ گفته‌اند و ...
آقای غضنفر (دیده‌بان سابق)! برای دیدن شما و رئیس شما و همچنین رقبای شما، نه وقتی هست و نه حوصله‌ای و نه دلیلی. شاید فکر می‌کنی تمام خلایق مانند تواند و هرجا بوی قدرت و رانت به مشام رسید، دوان دوان بیایند تا شاید لفت و لیسی کنند و روزی بگذرد. نه غضنفر جان! خودت خوب می‌دانی که تمام شعارهای رسیدگی به مردم لاهیجان و کارهای عقب‌مانده و جابه‌جایی مدیران و پل و آسفالت فقط و فقط نمایشی است تا (آن کار دیگر) صورت بگیرد و امثال شما بادبزن در دست و لنگ بر گردن و عرق‌ریزان کباب در سینی دیگران بگذارید و در انتها استخوانکی و تکه دمبه‌ای نصیب‌تان شود. در این میهمانی، بسیاری از مردم همین شهر هم می‌توانند شرکت کنند، اما سنگ بر شکم بسته‌اند و گرسنگی می‌کشند و روی خود را از شما و امثال شما برگردانده‌اند. فکر هم می‌کنی بر خر مراد سواری و کوه پشت شماست و هرچه از تنبان باید بیرون بیاید، از دهانت بیرون می‌ریزی و عربده می‌کشی و قطعاً گزارش دم به دم به رئیس می‌دهی که جواب‌شان را این‌گونه دادم! و برای آفرین شنیدن بعدی شاید تنبان بر سر بکشی که شبیه دیو شوی و مردم بترسند. اما پسرک شیرین! جز اسباب خنده شدن هیچ هنری نداری. ادامه بده و قرار بگذار!
حکایت دعوت آقای "ق" از آقای "ن" و عدم پاسخگویی ایشان، مرا به یاد شعری انداخت که در زمان کودکی با بروبچه‌های محل وقتی می‌خواستیم با یه تیم دیگر مسابقه بدهیم، می‌خواندیم، به این مضمون:
- ... به من گفت.
- چی گفت؟
- در گوش من گفت.
- چی گفت؟
- خودش به من گفت.
- من از ... می‌ترسم!! من از ... می‌ترسم!!
پر کردن نقطه چین‌ها را به‌عهده قضاوت و برداشت خودتان می‌گذارم.
غریبه: همه نظرات را خواندم. اگر حتی بی‌سواد هم باشم که نیستم، می‌توانم تشخیص دهم که اکثراً عقده‌های شخصی است؛ خاصه نظرات "دیده‌بان" برایم جالبه! نکنه این "دیده‌بان" می‌خواد مردم را معطل خودش کنه؟ ولی فکر کنم مخبر و یا اصلاً خود اصلشه! برادر عزیز! آخه تو چقدر خودتو گنده کردی که در مورد قاسمی نظر می‌دهی؟ من در انتخابات نهم مجلس به نیکفر رأی دادم و خدا می‌داند فقط به‌خاطر شمسی بود و اصلاً فرمایشات شما را قبول ندارم، چون یکطرفه و مغرضانه است. اگر صحبت‌های شما صادقانه بود، کاملاً قابلیت تشخیص داشت. برای تمام مطالبت من پاسخ دارم و فقط یک نمونه را می‌دهم. در یادواره شهدای مالفجان که به همراه 5 تن از دوستانم بودم، شما دقیقاً برعکس نوشته‌اید. باور ندارید، بررسی کنید، فیلمش را ببینید که چقدر در آن روز به ندیمی بی‌احترامی شد. کجا فرمانده سپاه به طرفش رفت؟ چیزی بنویسید که در قهوه‌خانه‌ها حداقل نقل مجالس باشه. اصلاً شما اگر واقعاً "دیده‌بان" خوبی بودی، از ادبیات نامه قاسمی به ندیمی می‌فهمیدی که چه کسی راستگو، متعهد، و ... است؟ معلومه دقت نداری و فقط ... تمامی شبنامه‌هایی که علیه نماینده قبلی پخش می‌شد، دقیقاً همان چیزهایی است که در پاسخ ندیمی به نامه آقای قاسمی نوشته شده است و یا در صحبت‌های فردی کم‌اطلاع مثل خوش‌سیرت! این‌قدر شهادت دروغ نده، زیرا شهادت نشانه ایمان است.
غریبه: البته یک چیز فراموشم شد. برادر "دیده‌بان"! اصلاً می‌دانی ندیمی در مجلس نهم چند رأی داره و در کدام کمیسیون عضو است؟ چقدر می‌تونه حرف بزنه؟ کوپنش چقدر اعتبار داره؟ بابا این‌قدر کاه را کوه نکنیم؟؟؟!!!
غریبه: از مسائل مهمی که درخصوص نیکفر و قاسمی می‌توان گفت: 1- پاکدستی 2- متعهد به نظام و ولایت، نه در حرف، بلکه در عمل و دوری از استفاده ابزاری از شهداء 3- ساده زیستی 4- احترام به مردم 5- پرهیز از دروغ و تملق 6- اهل عبادت و پاکدامن بودن 7- عدم استفاده از بیت‌المال برای چاپ کتب شخصی 8- عدم دریافت وام‌های میلیاردی 9- با اصالت خانوادگی 10- نداشتن خدای نکرده موضع منفی در برابر ولایت در همه برهه‌ها 11- یکرنگی در زمان تمام دولت‌ها و عدم تغییر پیاپی مواضع بر اساس مصالح شخصی 12- عدم ارتباط با افراد دارای پرونده‌های فساد مالی کشوری، مسائل اخلاقی و ... . با این‌همه نکات مثبت، چطور می‌توان پذیرفت که ایشان برود و در کنار ندیمی مقایسه شود؟ یا حتی با وی مذاکره کنه؟ حیف است به خدا... حیف است انسان سرمایه‌های باارزش خود را در مقابل افراد دون و فرومایه قربانی کند... آخرش در بند 12 نامه‌ای برادر قاسمی موضوع مهمی درخصوص تجارت و آجرگذاری آمده. بهتر است بررسی شود؟
علی: من اهل تهران هستم و به‌صورت اتفاقی با این سایت و نظرات برخورد نمودم. اما واقعاً برام جالبه واقعاً اگه آقای ندیمی مدیری مدبر هستند، پس چرا خودشان سکوت کرده‌اند؟ حضور این‌همه پاسخگو از طرف نماینده فعلی جای تعجب دارد...
اصغر تیما (شکاکم): درود بر آقای ندیمی، نماینده توانمند و صاحب نظر گیلان و ایران. با آرزوی پیروزی روزافزون در همه عرصه‌ها.
شهروند لاهیجانی: بنده عملکرد آقای ندیمی رو عیناً مشاهده کرده‌ام. ایشون نماینده بسیار پرتوان، پرتلاش، غمخوار و پیگیر مشکلات مردم و برطرف کردن آن می‌باشند. جا دارد که از زحمات ایشان همگی تشکر کنیم.
نمکدون: سلام بر دو مؤمن مسجد ندیده! دعوا نکنید بابا! قاسمی که با ندیمی فرق نمی‌کنه؛ میگی نه... زمان قاسمی، چایکار پول سال قبل رو حتی موقع تحویل چای سال بعد نگرفت، زمان ندیمی هم عیناً!!!!! زمان (ق) برنج به فلاکت نشست، زمان (ن) هم عیناً!!!!! صنعت رو ولش کن؛ اصلاً مهم نیست. عمران و آبادی هم حرکت لاک‌پشتی داره؛ اونم مهم نیست. اممممممممممممممما... لیست اموال منقول و منقل و ... آقایون؛ اونم مهم نیست. به من و تو چه ربطی داره کی سهامدار بزرگ و صاحب کارخونه قطعه‌ساز ایران خودرو شد، بعد توو دوره مبارکش، بعد از اخباری که شعبه گیلان ایران خودرو رو به من و تو تبریک گفت، یهو ـ باور کنید یهو ـ همه چیز از کجا سر درآورد؟؟؟ تازه طرف معاون وزیر صنعت هم بووووووووود!!! ولش کن بابا فک بی‌خود می‌زنیم!!!
از قاسمی که هیچ؛ از این یکی که خیلی وارده می‌گم: راستی این‌ها را که سر پست آوردی جدید، هدف تو چیه؟ چقدر مردم را بازی می‌دهید؟ بابا جان! از همین امکانات و زمین‌های بایر تولید سبزی خوردن هم اگر داشته باشیم، باز مشغول هستیم. البته کمی برای سیاهکل پول خرج کن! از آن درآمدی که به شما رسیده، انواع کارخانه‌ها که سهام دارید. اگر این دو شهر نبودند، شما را کی می‌شناخت؟؟؟
جفت‌شون یکی هستن؛ فقط اطرافیان خودشون رو می‌بینن... والسلام.
فرزاد: بنده به‌عنوان یک شهروند لاهیجانی یه سئوال از آقای قاسمی دارم. شما قولی که در منزل مادر شهید گلچین به اهالی کوچه شهید گلچین دادید، آیا عمل کردید، یا بودجه آسفالت کوچه شهید گلچین را به روستای دیگری تعلق دادید؟؟؟ شما که نتوانستید به قول‌تان عمل کنید، قدرت مناظره را هم ندارید.
تهرانی مقیم لاهیج: جناب پروفسور دکتر مهندس ندیمی! با سلام. میگن شما شیری... شمشیری... طی تحقیقاتم فهمیدم که شعار دهنده‌ای بیش نیستی. مردم شریف لاهیج باید خیلی باهوش‌تر از این باشین که شما را نشناختن. کارهای قاسمی را طی ۴ سال بررسی کردم؛ شما ۱۱ سال است که نماینده‌ای، چه کردی، به‌جز بی‌ادبی و جنگ روانی!!! بس است؛ مردم را فریب نده! قاسمی را با شما نتوان مقایسه کرد؛ واقعاً او خادم بی‌ادعا بود.
بنده خدا: جناب آقای ندیمی! تمام مشکلات ما از رانت و ارتباط توأم با سوء استفاده است که این آفت در اطرافیان حضرتعالی محسوس و مشهود است. لطفاً به دوستانی که با عناوین مختلف در دفتر جنابعالی مشغول‌اند، اتفاتی بفرمایید که چگونه حتی در روستاها به قولی حکومت می‌کنند؟! گاهاً افراد بی‌سوادی که ادعای علامه... لطفاً ثابت کنید فقط شعار نمی‌دهید و عوام‌فریبی نمی‌کنید؛ زیرا این نیز بگذرد.
مرتضى: اول آقاى قاسمى چهار سال مجلس بودى، كسى شما را نمي‌شناخت. شما چه كار براى مردم عزيز لاهيجان كردى؟ يادى در دفتر هلال احمر كشور در حضور نمايندگان گيلان داشته باش. اصلاً قابل مقايسه نيستى. اصلاً بلدى حرف بزنى؟ پس ساكت شويد! دوم آقاى بى‌طرف! شما در حد آقاى مهربان نيستى. آدماى كوچك و بى‌هويت هميشه گرفتارند و عاقبت به خير نخواهند شد، چون حرف‌هاي‌شان پوچ و بى‌ربط و خدا شاهد همه كارهاي‌مان هست.
یک سیاهکلی: سلام. قاسمی که تازه وارد بود، اما ندیمی که این‌قدر ادعاش می‌شد، چه کرد؟ به نظر همه ما، ندیمی فقط زبون داره؛ رو حرفاش حساب نکنید. ایشاالله دوره بعد یک آدم با فکر و منطق انتخاب کنیم.
حق دوست: ای کاش آدم ها به حرف هایی که می زنند دقت کرده و آن ها را جز اعمال خود بدانند. با این همه مشکلات که دوروبر ما ریخته، این بازی ها چیه؟ اگر واقعا از مناظره نمی ترسید، شرکت کنید، وگرنه از این همه حملات حرفی از زبان دوستان تان چه نتیجه ای حاصل می شود؟ مگر زبان تو گویا نیست؟! کمی آن را بجنبان و جواب قا سمی را بده!
بسیجی: سلام آقای ندیمی. وقتی که توو مجلس شهدای کمنی اومدی، با چه نگاهی اومدی؟ الآن حالت چطوره؟ توو برجکت خورد اون‌جا نگذاشتن حرف بزنی؟ برو برا بچه محلات تعریف کن! شهدا ابزار نیستن.
ندیمی فکر کرده مجلس مال پدرشه!!!
در این دوره، نه ندیمی و نه قاسمی...
نام:
ايميل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"