مؤمنان را برد باشد عاقبت بر منافق، مات اندر آخرت یکم. گمانهزنیهای مختلف درباره نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، عملکرد آنها و نتایج رقابت نهایی، بهتدریج درحال شروع شدن است. در شهرهای بزرگ، معمولاً گزینههای حزبی و لیستها از اقبال برخوردارند و در شهرهای کوچک، روابط خویشاوندی، تعلقات گروهی و سوابق اجرایی از اهمیت برخوردار است. آنچه برای هر ناظر بیطرف قابل توجه است، یافتن پاسخ این سئوال است که: "چرا فردی نامزد انتخابات میشود؟" دوم. در یک تقسیمبندی، عاملهای هر محیط را به 5 دسته و سطح ردهبندی میکنند: 1) عامل واکنشی ساده 2) عامل مدلگرا 3) عامل هدفگرا 4) عامل سودمندگرا 5) عامل یادگیرنده. عامل یادگیرنده از بالاترین سطح هوشمندی برخوردار است و میتواند با توجه به ویژگی "نقادی"، قواعد، مدل، اهداف و معیار کارآیی را مورد تجدید نظر قرار دهد و به نتایج مطلوبتری برسد. سوم. برای روشن شدن دلایل شرکت هر نامزد در انتخابات، میباید ضمن دانستن سطحی که آن عامل در آن قرار دارد، معیار کارآیی او را دانست. در واقع برد یا باخت، در هر کنشی، تابعی از سنجه تعریف شده است. به این مثال توجه بفرمایید: یک رزمنده که بالاترین سرمایه خود، یعنی جان خود را در راه اهداف خود فدا میکند، در ارزیابی کسی که تمام زندگی را در دنیا خلاصه میکند، تنها یک بازنده است. چهارم. حال درنظر بگیرید فرد یا افرادی برای ارتقاء پارامترهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی شهر، استان و یا کشور داوطلب شرکت در انتخابات شوند. آیا انتخاب نشدن آنها یک شکست است؟ آیا اجماع آنها پیروزی است؟ آیا حضور متعدد آنها باخت به حساب میآید؟ اساساً برد و باخت را چگونه ارزیابی کنیم؟ اینجاست که تعیین معیار کارآیی، بسیار ضروری و مهم است. پنجم. در طول تاریخ همواره نبرد تصمیمسازی و تصمیمگیری بین تنوع معیارهای کارآیی بوده است. امام حسین(ع) ـ سرور شهیدان و آزادگان ـ در مقابل به اصطلاح ناصحانی که ایشان را از حرکت به سمت کوفه برحذر میداشتند، معیار زندگی صحیح و اسلام ناب را تبیین و اعلام میفرمودند. امروز نیز باید به این نکته اندیشید که معیار برد و باخت چیست؟ آیا افرادی که نامزد انتخابات خواهند شد، باید به هر قیمتی فکر راهیابی به مجلس باشند، یا قبل از آن باید فکر کنند چه طرح و اندیشهای برای حضور در مجلس دارند و چگونه میتوانند آراء و نظر آحاد مردم و نخبگان را در مجلس طرح و از آن دفاع کنند. ششم. آموزههای دینی و اعتقادی ما بر تناسب حق و تکلیف و تحقق متوازن آنها تأکید دارد. ایمان به معاد و یادآوری آن، معیارهایی متفاوت نسبت به مادیگرایان در زندگی ایجاد میکند. با توجه به این آموزهها، تفرعن و خود را از دیگران برتر دانستن مذموم شمرده میشود و سبکی دیگر از حکمرانی پیش روی مردم و حاکمان گشوده میشود. رهبری پیامبر و مولای متقیان نمونههایی از این سبک زمامداری است. پیامبر با مردم مشورت میکردند و مانند آنها میزیستند و امیر مؤمنان رأی دادگاه را حتی به ضرر خود میپذیرفتند. داشتن شرح صدر، روحیه همکاری، قدرت استدلال و تفکر، مردمداری، ساده زیستی و توجه به معیارهای اخلاقی، از مواردی است که بهنظر میرسد منجر به برد در عرصه فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی میشود.
مبارکی: الگوی مطرح شده در این مقاله توسط دکتر یمقانی که فرد نخبه و آگاهی است، حقیقتاً گویای رشد درونزای فرهنگی جامعهای است که از دور و تسلسل انتخاباتی خسته است و نیاز به هوای تازه دارد؛ هوای تازهای که بر موج مطالبات جدید طبقه متوسط رشد میکند و با پاسخگویی به این مطالبات ترقی میکند. ضرورت آگاهیبخشی به مردم و ایجاد اراده برای تغییر از پایین میتواند ساختار سیاسی را با اصلاحات درونزا روبهرو کند و ملازم این امر، خودآگاهی سیاسیون جوان به امر زمان است. امید دارم مردم از نخبگان جوان که فرزندان همین ملتاند، حمایت کنند و نخبگان هم مردم را همه حال یادآور باشند تا قدمی پابرجا در مسیر توسعه متوازن برداشته شود.
اسدی: انتخاب هر فرد با توجه به معیارها و مطلوبیتهای اوست. من هم نظر استاد گرامی، جناب آقای دکتر یمقانی را قبول دارم که برد همیشه انتخاب شدن نیست، بلکه حضور آگاهانه و دردمندانه هم نوعی پیروزی است.