سال 1394 از اهمیت بالایی برخوردار است. از یک طرف نتایج مذاکرات 1+5 مشخص میشود و از سوی دیگر، سال انتخابات خبرگان و مجلس شورای اسلامی میباشد. مردم منتظرند تا ببینند مذاکرات با زیادهخواهان جهانی به کجا میانجامد و از سوی دیگر، سرنوشت تقنین و نظارت را به معتمدان خود بسپارند. آرایش نیروهای سیاسی از هماکنون پیروزی در انتخابات را نشانه گرفته است. جدای از آنکه فعالیت حرفهای حزبی در ایران چندان رشد و قوت ندارد، اما باید بپذیریم انتخابات موتور محرک فعالیتهای سیاسی کشور ما به حساب میآید. آنچه باید در انتخابات مورد توجه قرار گیرد، شرایط حداقلی و حداکثری انتخاب شوندگان و تعیین معیار درست انتخاب است. معیار انتخاب را چه کسی باید تعیین کند؟ قانون، انتخاب نمایندگان مجلس را بیواسطه به خود مردم واگذار کرده است و نظر آنها را تعیینکننده نهایی شمرده است. نمایندگان عصاره ملت و مظهر خرد جمعی کشور هستند. پاکدستی، مردمی بودن، شجاعت اظهار نظر، دارا بودن سوابق مناسب علمی و اجرایی، بیادعا بودن، اعتقاد به کار جمعی، فعال بودن و بسیاری از صفات ممدوح را میتوان برای نماینده مجلس درنظر گرفت. اما سئوال اصلی این است که امروز چه معیارهایی اولویت دارند؟ دنیای سراسر دیجیتال امروز و دگرگونیهای سرسامآور آن، به همراه پویایی متغیرهای اجتماعی و سیاسی، مستلزم شناخت دقیق و کارشناسانه مسائل است. درنظر بگیرید فردی با اخلاق نیکو و سلامت نفس ولی بدون گواهینامه و تجربه رانندگی، بخواهد ما را با یک وسیله نقلیه به مقصدی خوش آب و هوا ببرد. به این ترتیب نیت و مقصد مشکلی ندارد، ولی داوطلب کار به درد این کار نمیخورد! با ذکر این مثال میخواستم بگویم هم مسافران و هم راننده داوطلب باید بدانند با خوشبینی نمیتوان سکان هدایت را به فرد ناشی سپرد و این کار عین مخالفت با "تعهد" است. چگونه میتوان سکان هدایت کشور را به کسی سپرد که اولویتها، تخصص و صداقت را همزمان در اختیار ندارد؟ مراجعه به آراء و داشتن رسانه یا قدرتهای مختلف و حتی سابقه انتخاب در دورههای قبلی، شرط لازم و کافی انتخاب مناسب نیست و باید وجوه مختلف با هم درنظر گرفته شود. برخی از افراد فکر میکنند نمایندگی یک موهبت مادامالعمر است که اگر چنین بود، دور به این فرد نمیرسید! داوطلب نمایندگی باید در هر دوره نشان دهد بهترین گزینه است و این کار با نمایش(!!!) و همایش(!!!) باورپذیر نیست. اگر فردی با وجود اصلح و با علم به حضور او ـ حتی با رأی مردم ـ انتخاب شود، آیا پیش وجدان خود آسوده خواهد بود؟ اخلاق و شایستگیهای آن اقتضاء میکند که گروههای مدنی با تلاش عالمانه، اصلح را با ذکر دلایل به همه معرفی کنند تا مردم با معیار و حجت و دلیل انتخاب کنند. زیبنده جامعه اسلامی نیست تا کسی سمتی را "غصب" کند و تنها به اتکاء پول یا تبلیغات کاذب، نماینده مردم باشد. کوتاه سخن اینکه از تمامی اندیشمندان و دلسوزان انتظار میرود بدون تعیین مصداق، به تبیین معیارها و مبانی انتخاب بپردازند تا ضمن تنویر افکار، به انتخاب دقیقتر و صحیحتر جامعه کمک کنند.
• استاد دانشگاه
نظرات بینندگان:
سحر عربزاده: مقاله قابل توجهی بود و بهتر است قبل از هر انتخاب، معیارهای انتخاب مشخص شود تا مردم بهدور از احساس و با عقلانیت تصمیم بگیرند.
مبارکی: سلام. تمثیلی که آقای دکتر یمقانی برای یک فرد ناصالح آوردند، بسیار مثال مناسبی است که بدانیم نباید فرمان ماشین مجلس را به هر کسی سپرد. ایران در مرحله مهمی از تاریخ خود بهسر میبرد و امید است که یک مجلس قدرتمندتر به وضعیت کلان توسعه در ایران سامان دهد.
سعیده آشوری: بسیار متن زیبا و قابل توجهی بود. معیارهای درست را میتوان با تحقیق درست انتخاب کرد... کافی است چشم بسته تصمیمی گرفته نشود.
آقای (الف.ن) هم در جواب این عزیز خواهند گفت: آیا شما حاضرید فرمان خودرو را در اختیار کسی که گواهینامه رانندگی دارد، اما تا به حال پشت فرمان ننشسته و رانندگی نکرده، بدهید؟! حواستون باشه به کی دارید کنایه میزنید؛ اون خودش استاد کنایه و گوشه است!