همزمان با برداشت
برنج از شالیزارهای استان، استاندار گیلان طی نامهای به تاریخ 14 مرداد
1391 به وزیر صنعت، معدن و تجارت، خواستار صدور مجوز واردات ۵۰ هزار تن
برنج و تخصیص ارز مورد نیاز آن برای تعاونی مرزنشینان شد. انتشار این نامه
فاقد طبقهبندی و مهر محرمانه از طریق چند پایگاه اطلاعرسانی سبب شد تا
استاندار گیلان با توجیه اینکه: "اینگونه نامهها متعلق به ستاد تدابیر
ویژه اقتصادی برای ذخیرهسازی کل نظام است و برای این بخش که شامل چند قلم
اساسی است، نیست …"، پایگاههای مذکور را ضمن متهم ساختن به "غوغا سالاری"
تهدید به "پیگرد قانونی" نمودند!؟
این توجیه و تهدید در شرایطی صورت میگیرد که امروزه اخبار و
اطلاعات مربوط به واردات برنج به صورت عادی در اختیار عموم قرار میگیرد و
خبرگزاریها به آسانی آمارهای مربوطه را از منابع رسمی دریافت و منتشر
مینمایند؛ کمااینکه خبرگزاری ایسنا در تاریخ 22 مرداد 1391 به نقل از
تازهترین آمار گمرک ایران، "میزان واردات برنج در چهار ماهه نخست امسال را
با افزایش 17.6 درصدی نسبت به مدت مشابه در سال قبل به بیش از 468 هزار
تن" حتی به تفکیک کشورهایی که از آن وارد شده اعلام نمود و تا کنون نیز
شنیده نشده است که مقامی، نهادی و یا شخصیتی با استدلال "ذخیرهسازی کل
نظام"، این خبرگزاری را تهدید به "پیگرد قانونی" نموده باشد. زیرا اکثر
کشورها، از جمله ایران ناگزیرند برای تأمین غذای مردم خود، اقدام به واردات
مایحتاج عمومی بر اساس ضوابط، مصالح و منافع خود نمایند و حتی بخشی از این
مایحتاج را باید به عنوان ذخیره امنیتی که گفته میشود ذخیره امنیتی برنج
در کشور ما حدود ۳۰۰ هزار تن در سال است ذخیره نمایند.
حال که چند
پایگاه اطلاعرسانی استان به عنوان "قاصدان امین و راویان صدیق اطلاعات و
آگاهی" و "پیشگامان دانایی" به منظور "بیان شجاعانه واقعیتها" و "بازگویی
حقیقت" به تعبیر آقای استاندار در پیام روز خبرنگار امسال(!) اقدام به
انتشار نامه مذکور نمودند، معلوم نیست چرا و به چه دلیلی استاندار گیلان به
این زودی نقض غرض نموده و آنان را مورد عتاب و خطاب قرار داده است؟!
درحالی
که آزادی این قبیل اطلاعات به حدی است که مدیرکل دفتر محصولات اساسی غلات،
حبوبات و علوفه وزارت جهاد کشاورزی در تاریخ 22 تیر 1391 در گفتوگو با
خبرگزاری مهر در آمل، خیلی شفاف تولید داخلی برنج را سه میلیون و 450 هزار
تن پیشبینی کرد و با توجه به مصرف سرانه برنج به میزان 36.5 کیلوگرم، گفت:
"حدود 600 هزار تن کسری برنج مورد نیاز کشور بوده که هر سال باید با
واردات تأمین شود و اکنون به گونهای برنامهریزی خواهد شد که در زمان عرضه
برنج تولید داخل واردات انجام نشود."
از مصاحبه این مقام مسئول چنین
استنباط میشود که از یکسو مابهالتفاوت برنج مورد نیاز کشور که لازم است
وارد شود حدود 600 هزار تن است و از سوی دیگر، در زمان عرضه برنج تولید
داخل، واردات انجام نمیشود!؟
حال با توجه به اینکه در چهار ماهه نخست
سال جاری 468 هزار تن برنج وارد شده و اگر بر اساس خواست استاندار گیلان
قرار باشد هریک از 17 تعاونی مرزنشین کشور بخواهند 50 هزار تن برنج "برای
ذخیرهسازی کل نظام" وارد نمایند، چیزی معادل 850 هزار تن برنج فقط از
کانال تعاونیهای مرزنشینان باید وارد شود(!) که با احتساب برنج وارداتی
چهار ماهه اول سال جاری، واردات برنج صددرصد افزایش پیدا خواهد کرد و در
این صورت همان ادعای رسانهها قرین به صحت خواهد شد که: "برنج داخلی در
انبار و برنج خارجی در بازار!" و این یعنی مرگ برنجکاری، آنهم در سال
"تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی"!!!
اگرچه انتشار نامه
استاندار محترم موجب ناخرسندی ایشان گردید، ولی اقدام ایشان به سبب عدم
رعایت الزامات قانونی و منافع قشر کشاورز موجب واکنشهای تند نمایندگان
گیلان شد.
انتظار میرفت قبل از اقدام آقای استاندار در مورد تقاضای
صدور مجوز واردات برنج، مشاوران ایشان سخنان آقای جبار کوچکینژاد ـ
نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی ـ به تاریخ 4 مرداد 1391 در مجلس
شورای اسلامی را به سمع و نظر ایشان میرساندند که گفت: "در بحث برنج نیز
قانون داریم. سه ماه قبل از برداشت محصول و سه ماه بعد از برداشت محصول،
دولت حق واردات و توزیع برنج در بازار را ندارد و این قانون کاملاً صراحت
دارد…"
درپی انتشار این نامه، غلامعلی جعفرزاده ـ نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی ـ
روز چهارشنبه 25 مرداد 1391 طی تذکری به وزیر کشور درخصوص درخواست اخیر
استاندار گیلان در باب واردات 50 هزار تن برنج ـ آنهم در فصل درو ـ
خواستار عذرخواهی و تذکر لازم شد.
محمدحسین قربانی ـ نماینده مردم آستانه اشرفیه و بندر کیاشهر در مجلس شورای اسلامی ـ
نیز طی مصاحبه اعتراضآمیزی با خبرگزاری ایلنا در تاریخ 26 مرداد 1391
اعلام کرد: "جای تأسف دارد که استاندار گیلان درخواست صدور مجوز واردات 50
هزار تن برنج از طریق تعاونیهای مرزنشینان از وزیر صنعت، معدن و تجارت
کرده است."
همینطور تذکرات حسن تأمینی ـ نماینده مردم رشت در مجلس شورای اسلامی ـ به وزیر صنعت، معدن و تجارت درخصوص واردات بیرویه برنج و ایرج ندیمی ـ نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی ـ
که ضمن تشریح مشکلات بهحق برنجکاران و اعلام میزان مصرف سالانه برنج کشور
و همچنین میزان تولید و مابهالتفاوت نیازمندی مستلزم واردات برنج، به این
امر اعتراض کرد.
با توجه به صراحت قانونی ممنوعیت واردات و توزیع برنج
خارجی از سه ماه قبل تا سه ماه بعد از برداشت تولید داخلی و بازتاب نامه
آقای استاندار در ایام ممنوعیت واردات، رسانههای حامی برای کاهش فشار
افکار عمومی در یک اقدام شتابزده نوشتند: "واردات برنج 100 درصد ممنوع
شد"!!! و یا سایت استانداری گیلان نوشت: "استاندار گیلان: واردات برنج
برای حمایت از شالیکاران ممنوع شد."
از مطالعه تیترهای انتخابی شاید
اینچنین استنباط شود که احتمالاً به دلیل خودکفایی در تولید برنج، واردات
برنج 100 درصد ممنوع شده است!؟ اگرچه نیل به این هدف، آرزوی هر ایرانی است،
ولی خوب بود به این سئوال هم پاسخ داده میشد که آیا سه ماه دیگر مجوز
واردات 50 هزار تن برنج و ارز مورد نیاز توسط تعاونی مرزنشینان پیگیری
خواهد شد یا خیر؟!
بهنظر میرسد واکنش شتابزده استاندار محترم ناشی از
مشاوره مشاوران ناآشنا به فوت و فن مدیریت و بیگانه با مطبوعات باشد! وقتی
متن سخنرانی آقای استاندار توسط گروهی غیرمرتبط تهیه و در حین سخنرانی در
اختیار وی گذاشته میشود و ایشان به دلیل فقدان وقت کافی برای مطالعه آن،
ناگزیر میشود بخشی از آنها را کنار بگذارد، نمیتوان انتظار بیش از حد
داشت!!؟؟
ای کاش آقای استاندار بهجای تهدید پایگاههای خبری ـ تحلیلی،
مشاوران خود را مأمور به کنکاش در عملکرد سایر همکاران خود در امور
عامالمنفعه میکردند تا کمی از تجربیات همکارانشان در سایر استانها، از
جمله معاون برنامهریزی استانداری خوزستان اندوخته و در اختیار میگذاشتند
تا در این موارد حساس مورد استفاده قرار بگیرد. به عنوان مثال، خبرگزاری
فارس مینویسد: "معاون برنامهریزی استانداری خوزستان گفت: تعاونیهای
مرزنشینان تا حل مشکل برنجکاران استان اجازه واردات برنج از محل ۶ میلیون
دلار تسهیلات مازاد به مرزنشینان را ندارند. عامری گلستان تصریح کرد: با
توجه به رفع نگرانیها و وجود 45 تن مازاد برنج در استان، تعاونیها
بهجای واردات برنج، اولویت خود را خرید برنج از برنجکاران استان قرار
دهند."
آقای استاندار! هیچکس معصوم نیست تا مصؤن از اشتباه باشد.
پیشینیان گفتهاند: "املای نانوشته است که غلط ندارد"، پس کسی که کار
میکند، ممکن است بر اثر کثرت مشغله، اشتباهی را هم مرتکب شود و این چیزی
از قدر و منزلتش کم نمیکند. بنابراین نباید از تهدید به عنوان چاره کار
استفاده نمود که سعدی میگوید: "آتش خشم اول در خداوند خشم اوفتد، پس آنگه
که زبان به خصم رسد یا نرسد."
بهترین توصیه در این موارد، توصیه حضرت امیر(ع)
به مالک اشتر است که فرمود: "هرگز به خشمی که از آنت امکان رهایی هست،
مشتاب و مگوی که مرا بر شما امیر ساختهاند و باید فرمان من اطاعت شود.
زیرا چنین پنداری، سبب فساد دل و سستی دین و نزدیک شدن دگرگونیها در
نعمتهاست. هرگاه از سلطه و قدرتی که در آن هستی در تو نخوتی یا غروری پدید
آمد، به عظمت ملک خداوند بنگر که برتر از توست و بر کارهایی تواناست که تو
را بر آنها توانایی نیست. این نگریستن سرکشی تو را تسکین میدهد و تندی و
سرافرازی را فرو میکاهد."
• مدیرمسئول پایگاه خبری تحلیلی گیلانیان