درست يك ماه از آغاز به كار رسمي مجلس دهم ميگذرد. در اين ميان، انتخاب نمايندگان جديد در گيلان و شروع به كار آنها و برگزاري جلسات مرتب و منظم در تهران و گيلان با وزرا و استاندار و مديران كل و پيگيري مطالبات و خواستههاي بهحق مردم گيلان، اين اميد را بار ديگر براي مردمان گيلان زنده كرد كه بعد از مدتها شاهد همافزايي و وحدت و داشتن هدف مشترك براي رشد و پيشرفت گيلان و سرمايههاي انساني گيلانيان خواهيم بود. به تبع اين اتفاق، در شهرستانهاي لاهيجان و سياهكل بعد از انتخابات و حضور پرشور مردم و انتخاب نماينده منتخب تا هفتم خرداد موجي از رضايت و خوشحالي در بين مردم ايجاد شد و نماينده منتخب در همه جلسات به مردم قول كمك به خواستههاي بهحق و برقراري دوستي و وحدت بين مديران و مردم بهجاي اختلاف و تخريب و دعوا داد؛ روندي كه در طي يك ماه از دكتر ذبيح نيكفر در همه سخنرانيها و ديدارهايي كه با مردم، شوراها، دهياران و مسئولان شاهد بوديم، ايجاد وحدت و دوستي و تكريم مردم و اخلاقمداري و احترام به مردم و حتي مخالفان و افرادي كه با نماينده منتخب در زمان انتخابات نبودند، در جهت كمك به توسعه و ايجاد فضاي آرامش در شهرستانهاي لاهيجان و سياهكل بوده كه سالها همه در انتظار آن بودهاند و در انتخابات اخير مجلس هم اين هواي تازه وارد فضاي سياسي دو شهرستان شد. اما از آغاز به كار مجلس جديد، همان اتاقك تخريبي كه دولت اين روزها از آن ياد ميكند، عدهاي معدود به دليل آنكه نميتوانند شاهد آرامش و اميد مردم باشند و از اختلاف و برهم زدنها هميشه سود برده و حكومت كردهاند، در سايتي كه نه تحليل دارد و نه خبر كه حتي يكياش را بهخوبي نتوانسته به نگارش درآورد و همه گرته برداري و كپي از سايتهاي ديگر است و با كمك برخي معدود از عوامل خود در دو شهرستان كه به آنها وعده و وعيدهاي فراوان داده شده بود، به دنبال تخريب و ايجاد يأس و ناراحتي و نااميدي در بين مردم با فضايي غبارآلود عليه نماينده مردم هستند؛ عليرغم آنكه رهبر معظم انقلاب به شدت همه را از اين كار پرهيز داشتهاند و ميخواهند همه مردم را نااميد كنند براي رسيدن به منافع شخصي و نه خير و صلاح مردم! انتخاباتي كه در آن براي اولين بار نفر پيروز در لاهيجان و سياهكل با 52 درصد آراء مأخوذه، نماينده شد و فاصله آن با نفر دوم بيش از 16 هزار رأي بوده و موجي از خوشحالي در بين مردم و در همه جاي گيلان بهوجود آورد كه عليرغم همه موج سازيها در بين وزرا و مديران و سياسيون در تهران كه خودساخته و دروغ بود، ولي اين اختلاف فاحش باعث حيرت همه ناظران سياسي و مديران دولتي شد و همگان اذعان داشتند كه مردم آن گفتمان تهديدگونه را نميخواهند. ولي كسي كه هميشه ادعا داشت كه بايد از منتخب ملت حمايت كرد و به يوسف قاسمي نماينده دوره هشتم در طول چهار سال نمايندگياش هميشه انتقاد ميكرد كه: "او به دوست من(!!!) آقاي محمدرضا رحيمي معاون اول رئيس جمهور گفته چرا فلاني را حمايت ميكنيد؟" و ميگفت كه من اگر جاي قاسمي بودم، از سرمايههاي لاهيجان و سياهكل حمايت ميكردم!!! اينها همان حرفهايي بود كه در حافظه تاريخي مردم مانده و در طول آن دوران ديدند كه چه اتفاقي براي اين دو شهرستان افتاد؟! اما اتاقك تخريب كه توسط برخي از افراد منسوب در بعضي از گروههاي فضاي مجازي با حمايت همان اتاقك تخريب كه سابقه زيادي در نوشتن و تخريب افراد داشته و بعد هم ميگفتند و ميگويند كه ما نبوديم و ننوشتيم و اصلاً نميدانيم چه كسي در سايت ما نوشته است!!! و امروز آنچه كه هويداست و ديده ميشود و البته شنيده ميشود، نه مديران منسوب به آن(!) كه اين روزها همانها خود را از گذشته مبرا و بلكه تبري ميجويند!!! همه مردم از تهمت زنيها و تمسخرها و به سخره گرفتن خود و شهر خود در آن روزها و اين سالها كه در سايتهاي استاني و شبكههاي مختلف سيما و در صحن مجلس و تمسخر نماينده ديگر با نشان دادن عكس دوران كودكي از آن در جلسات رأي اعتماد كه باعث تعجب و حيرت همه مردم شد و زير سئوال رفتن لاهيجان و سياهكل سخت در عذاب بودند و پيام مردم آن اتفاق تاريخي در انتخابات هفتم اسفند بود كه اتفاق افتاد. درس و عبرتي كه در تاريخ انتخابات سياسي گيلان و اين حوزه انتخابيه ثبت شده است و مردم كه هنوز بسياري از مسائل را فراموش نكرده و خواهان پيگيري و اصلاح امور براي جبران گذشته هستند؛ اما برخي خود را به خواب زدهاند و به گمان خود فكر ميكنند كه مردم لاهيجان و سياهكل همه چيز را فراموش كردهاند! اتفاقات بهوجود آمده در هفته انتخابات و روز رأي، ورود گسترده برخي از مديران در انتخابات، دخالت و فشار به برخي از هيأتهاي ورزشي براي حمايت سياسي در انتخابات، هزينههاي هنگفت و برگزاري جلسات در برخي از ادارات و اماكن دولتي، جريانات روز رأي و بازداشتها، سوء استفاده از نامهاي افراد موجه و اعتراض آنها به اين بياخلاقي كه منجر به حمايت آنها در روز چهارشنبه از نيكفر و تكذيب همه بداخلاقيها شد، فشار به برخي از شوراها و دهياران و حتي مديران كل و شهرداران براي ورود جدي در انتخابات و حمايت از شخصي خاص و النهايه حضور در ميتينگهاي انتخاباتي و تهمتها و تهديدها و خود برتر بيني همه و همه از مسائلي است كه از ياد و خاطر مردم نرفته است و آن شد كه همه منتظر آن روز بودند. از مسائل انتخابات كه بگذريم، نماينده مردم لاهيجان و سياهكل در مجلس دهم با انبوهي از مشكلات دست به گريبان است كه در طي اين سالها با پروپاگاندا و تبليغات در سخنرانيها و تريبونها و در طي چهار سال گذشته، عكسهاي منتشر شده در سايتي كه فقط عكس بود و عكس و نه خبري و تحليلي(!) و كامنتهاي فراوان خودساخته كه ظاهري خوب براي لاهيجان و سياهكل نشان ميداد؛ درحالي كه موج عظيم بيكاري جوانان در دو شهرستان حكايت از اين داشت كه كاري براي اشتغال آنان در حوزه صنعت و گردشگري و ... نشده بود و همه آنها در غربت قزوين و تهران و ... به دنبال كار بودند و هستند و هر بار كه مراجعهاي براي كار داشتند، به آنها گفته ميشد كه كار در جيب ما نيست! ولي مردم با تناقضهاي آشكاري مواجه ميشدند كه چگونه براي ما كار وجود ندارد، ولي براي برخي از بستگان درجه يك در ادارات كار وجود دارد؟! در حوزه صنعت از زمان مجلس پنجم كه كامل خيرخواه پيگير شهركهاي صنعتي در سياهكل و لاهيجان بود و كار احداث شهرك صنعتي سياهكل در زمان نماينده مجلس پنجم اتفاق افتاد و اكنون ركود و تعطيلي از آن مشاهده ميشود و شهرك صنعتي لاهيجان هم كه در آن زمان كارها و مقدمات و پيگيريهايش توسط فرماندار وقت لاهيجاني انجام شد و كمي بعدتر شهرك صنعتي تموشل كه در زمان يوسف قاسمي نماينده مجلس هشتم طبق مصوبه سفر دولت در گيلان مراحل اوليهاش انجام گرفت، چه اتفاقي افتاد؟! كجاست شهرك صنعتي ديلمان و مهدي آباد رودبنه؟ اشتغال براي جوانان خوب و پاك اين دو شهرستان چه شد؟ چه اتفاقي با صنعت عظيم سيمان افتاد؟ آنجا كه هيچ زيرساختي نداشت و جز رنج و مصيبت براي مردم ديلمانات چيزي عايدشان نگشت! كجاست اشتغال مستقيم و غيرمستقيم چند هزار نفري در كارخانه سيمان؟! از مديران و جوانان متعهد و متخصص اين دو شهرستان در گيلان و كشور چه حمايتي شد؟! چند نفر از جوانان اين دو شهرستان و مديران لاهيجي و سياهكلي كه در گيلان و تهران و استانهاي ديگر هستند، مورد حمايت قرار گرفتند؟ آيا جز اين بود كه بيشتر وقت براي تخريب و جلوگيري از رشد آنان بود؛ چون آنها همانند بعضيها نبودند و نميتوانستند برخي از امورات را انجام دهند!؟ ولي مردم مدعيان بيكار رزومه به دست را در اين چند ماه ديدند كه چگونه باز هم به دنبال ابوالمشاغل شدن(!!!) هستند و ميخواهند در همه جا مشاور و عضو هيأت مديره و ... شوند و اينها نه براي مردم، بلكه براي هوي و هوس دنيوي و منافع شخصي خود است!!! وضعيت گردشگري لاهيجان و سياهكل و رودبنه و ديلمان به كجا رسيد؟ تالاب اميركلايه با آن بوق و كرنا زدنها به كجا رسيد؟ وضعيت راه دسترسي مردم ديلمان به پيركوه و كمني و قزوين و اشكورات چه شد؟ آيا جز اين بود كه فقط در سال گذشته چند نفر از اهالي آنجا در راه كمني جان باختند؟ راه بام سبز به دريا به كجا رسيد؟ آيا جز اين بود كه 12 سال وقت بود تا اين دو شهرستان دگرگون شود و البته ادعا شده بود كه همه پروژهها در زمان يوسف قاسمي هم كار من(!) بوده است! و با اين وصف و حال بايد 16 سال از عمر اين دو شهرستان كاري بزرگ انجام نميشد؟ آيا 16 سال كافي نبود كه اكنون هم گفته ميشود 4 سال فرصت سوزي؟! و دائما يوسف قاسمي كه فرزند سياهكل است و تنها نماينده سياهكلي را هميشه مورد آماج حمله قرار دهند كه مردم سياهكل اشتباه كردند؟ مردم سياهكل خواستند بگويند كه ما ميتوانيم و در اين دوره هم مجدداً نشان دادند كه ميتوانند كاري كنند و بايد گفت 4 سال فرصتسازي است و آرامش، و بسياري از مسائل ديگر كه مردم فهيم اين دو شهرستان همه را به ياد دارند. مردم چيز خاصي از نماينده نميخواهند. اين مردم شريف و باشرف جز احترام و احترام چيز ديگري نميخواهند، و اگر همينهايي را كه دولت آورد و به مردم هديه داد را از اينها نگيريم، آنها چيز ديگري نميخواهند. اين مردم، مردم كمتوقع و مهرباني هستند. رأيهايي كه اين دوره در صندوقها بهصورت پاك و صادقانه ريخته شد و اشكهايي كه ريخته شد و مردم محروم در روستاها كه از بيعدالتيها و فراموش شدن خسته شده بودند، و نتيجه انتخابات براي كانديداها و اختلاف فاحش رأي در همه صندوقها، پيامهاي زيادي دارد كه گويا بعضي بهجاي تمكين و سر فرود آوردن در پيشگاه اين مردم، ميخواهند اين مردم خوب را محاكمه كنند كه فرياد وااسفا سر ميدهند كه اي واي باز هم همانند دوران يوسف قاسمي، فرصتي چهار ساله از دست رفت كه رفت، و اگر ما بوديم، لاهيجان و سياهكل گلستان و بهاران بود!؟ بگذاريد مردم كمي آرامش داشته باشند و كمي هم در لاهيجان و سياهكل مشكلات مردم حل شود، و اگر هم از مشكلات بهوجود آورده و ويرانه برجاي مانده كم نميشود، لااقل بر مشكلات مردم اضافه نشود. بهجاي حسادتها و فرمان تخريب صادر كردن و هدايت برخي براي فشار زياد در سال اول نمايندگي كه همه پشت پردهها آشكار است و اينكه در سايتي منسوب چه بهصورت روزنوشت و چه با اسامي جعلي و خودساخته كه آنهم از ديگران ياد گرفته بوديد و در يك دوره براي تخريب يوسف قاسمي با اسامي جعلي يادداشت نوشته ميشد، استفاده كرديد و انتخاباتي را كه وزارت كشور و شوراي نگهبان بهدرستي برگزار و نظارت كردهاند، بگوييد "مهندسي شده است"، همچون مخالفان نظام و شكست خوردگان آنسوي مرزها كه نظام را قبول ندارند و به نهادهاي نظامي و نظارتي مرتب با ايما و اشاره و كنايه بگوييد كه دخالت در انتخابات و مهندسي كردن آن كه اين خود جاي پيگيري نظارتي دارد! و البته حناي اين دست ژستهاي اصلاحطلبانه براي مردمي كه با متخصصان بندباز و حزب باد بهخوبي آشنايي دارند، ديگر رنگي نداشته و ندارد! اين روزها اتاقهاي تخريب براي دولت كه به قول سخنگوي دولت هر هفته روزهاي شنبه مسأله جديدي را بهوجود ميآورند، همان اتاقك تخريب را در لاهيجان و سياهكل بهراه انداختهاند؛ غافل از اينكه مردم از همه مسائل آگاه هستند و ديگر اجازه بازگشت به دوران سختي كه تبعيض و بياخلاقي و وهن اين سرزمين پاك در آن آشكار و حاكم بود را نميدهند. آقایان! به گذشته خوب فکر کنید... گذشته چراغ عبرت آينده است!
• نویسنده و روزنامهنگار (خبرنگار اسبق روزنامههای جام جم و همشهری) و عضو انجمن فعالان رسانهای و مطبوعاتی استان تهران
خواننده واقعي: اين كميل محمدي واقعي كيست؟ اگر سايت (ز.گ) راست ميگويد، رزومه كامل و شناسنامه واقعي كميل محمدي، محمد حسننژاد، افشين مهماندوست و ... را در سايت خود با آخرين عكس زنده و بهروز بگذارد؛ نه عكس 4*3 و ... عكسي كه از موبايل و يا دوربين گرفته شود.