رئیس سازمان چای افزایش واردات از آفریقای شرقی را تكذیب كرد:
آشتی دوباره ايرانيان با تنها چای ارگانيك جهان
بازار چای در ایران در تسخیر چایهای طعمدار خارجی است؛ چایهایی كه عمدتاً از چین و هند میآیند. این دو كشور هم كشورهای نسبتاً پرآبی هستند و هم نیروی كار ارزانی دارند و بنابراین محصول چایشان نیز ارزانتر تمام میشود و توان رقابتی فراوانی در بازارهای جهانی خواهد داشت.
بازار چای در ایران در تسخیر چایهای طعمدار خارجی است؛ چایهایی كه عمدتاً از چین و هند میآیند. این دو كشور هم كشورهای نسبتاً پرآبی هستند و هم نیروی كار ارزانی دارند و بنابراین محصول چایشان نیز ارزانتر تمام میشود و توان رقابتی فراوانی در بازارهای جهانی خواهد داشت. به گزارش "لاهیگ" به نقل از "تعادل"، افزون بر معضل كم آبی و پرسش از اینكه آیا اساساً كشاورزی در ایران صرفه اقتصادی دارد یا نه، مشكل دیگر چای ایرانی، مشكلی است كه تنها به این كالا محدود نمیشود و تقریبا گریبان تمامیت كشاورزی در ایران را گرفته است: زمینهای كشاورزی كشور كه عمدتا پس از اصلاحات ارضی در دهه 40 شمسی تكه تكه شدهاند و به همین دلیل عملا بازده شان را دست دادهاند، موانع بیشماری برای تجمیع شدن پیش رو دارند. عدم تجمیع زمینهای كشاورزی به طور عام و زمینهای كشت چای به طور خاص به معنی عدم امكان كشت به صورت صنعتی است و وقتی كه كشاورزی از حالت سنتیاش بیرون نیامده باشد، هم بازده پایینتر خواهد بود و هم قیمت بالاتر. تغییر كاربری زمینهای كشاورزی در استانهای خطه شمالی كشور نیز معضل دیگری است كه به چاره جویی در سطوحی بالاتر از تصمیمگیرندگان وزارت جهاد كشاورزی نیازمند است. در استانهای گیلان و مازندران، بر تعداد زمینهای كشاورزیی كه به ویلا و حتی باغهای میوه تبدیل شدهاند، سال به سال افزوده میشود و این یعنی معدود زمینهای كشاورزی باقی ماندهیی كه همچنان كاربری شان حفظ شده است و به كار ادامه میدهد، بار سیراب كردن تقاضایی را دارند كه اتفاقا بیشتر هم شده است. تغییر ذائقه ایرانیها به سود مصرف چای طعمدار خارجی هم مزید بر علت شده است. ایرانیها اساساً تمایلی به مصرف چای نداشتهاند و شاید همین كه «قهوهخانه» لفظی است كه بسی پیشتر از «چایخانه» مورد استفاده بوده است، نشانهیی باشد از سمت و سوی ذائقه ایرانیها تا پیش از ورود چای به كشور. چایی كه در گیلان تولید میشود از سوی دیگر به ادعای تولیدكنندگان و دست اندكاران بازارش، تنها چای ارگانیك جهان است و این باز هم میتواند سببی دیگر باشد برای آنكه چای ایرانی گرانتر از همتایان چینی و هندیاش باشد. طعم متفاوت چای ایرانی و «دیر-دم» بودن آن هم باعث شده بسیاری تمایلی به استفاده از آن نداشته باشند و شاید باید پرسید كه در روزگار فست فودها، چه كسی است كه نقد چای كیسهیی حاضر و آماده را به نسیه چایها دمی نفروشد؟
«سنواتیهای» مشكل ساز خرید تضمینی گسترده چای از چایكاران در سالهای گذشته و انبار كردن آن به دلیل عدم تقاضا در بازار، همان چیزی است كه در این سالها از آن به عنوان معضل چای سنواتی یاد شده است. مقادیر عظیمی چای كه گفته میشود عمر آن حتی به 15سال هم میرسد، علاوه بر مشكلاتی كه ممكن است از بابت سلامتی مصرفكنندگان داشته باشند، به بازار و چایكاران و دستاندركاران چای هم این پیغام را میرسانند كه تولید بیشتر به صرفه نیست، چرا كه تقاضایی وجود ندارد و بازار از چای اشباع شده است. این پیغام در عمل به آن معناست كه باید با چای ایرانی خداحافظی كرد و برای چایكاران لاهیجانی هم مناسبتر است كه در زمینهایشان كالای كشاورزی دیگری بكارند. چند روز پیش بود كه خبرگزاری ایسنا خبری منتشر كرد مبنی بر آنكه بعد از برداشته شدن تحریمها و واردات چای از كشورهای افریقایی به ویژه كنیا در سه سال آینده 6 برابر خواهد شد. مدیركل انجمن تجارت آفریقای شرقی در مصاحبهیی كه با بلومبرگ انجام داده بود و خبرگزاری ایسنا آن را منتشر كرد، اظهار كرده بود كه صادرات چای سیاه از كنیا از میزان اندك 3200 تن در سال 2015 ممكن است به 20هزار تن در چهار سال آینده افزایش پیدا كند. وی افزایش صادرات چای به ایران را به معنای افزایش قیمت آن تفسیر كرد.
جان دوباره باغهای چای برای پیگیری این خبر با محمد ولی روزبهان رییس سازمان چای كشور گفتوگو كردیم. او به جد افزایش واردات چای از افریقا را تكذیب كرد و افزود: «سرانه مصرف ما مشخص است و حجم واردات ارتباطی با برداشته شدن تحریمها ندارد. همچنین در تلاشیم تا با افزایش بهرهوری میزان افزایش تقاضا را با ارتقا تولید داخل پاسخ دهیم. بنابراین افزایش واردات اصلا در دستور كار ندارد.»از رییس سازمان چای در رابطه با سرانه مصرف چای در كشور پرسیدیم كه در پاسخ گفت: «سالانه 150هزار تن چای در كشور مصرف میشود كه 20هزار تن آن از تولیدات داخل تامین شده و حدود 80هزار تن از كشورهای هند، سریلانكا و به مقدار كمی از كشور كنیا واردات داریم. از آنجایی كه كنیا در تولید چای كله مورچهیی سرآمد است و ایرانیان چای ارتدكس و رسمی را بیشتر استفاده میكنند بنابراین فرض افزایش واردات چای از كنیا كاملا رد میشود.» به گفته وی درحال حاضر با احتساب كارخانهها و میزان اشتغال غیر مستقیم حدود 100هزار خانوار ایرانی از صنعت چای كسب روزی میكنند. در دو سال گذشته با حمایتهای دولت تدبیر و امید از صنعت چای با اقداماتی نظیر افزایش قیمت تضمینی، تشكیل صندوق حمایت از چای و انجام عملیات به زراعی و تامین نقدینگی خرید تضمینی روحیه نشاط و امید به چایكاران بازگشته است. در این راستا با احیای مجدد باغات رها شده حدود 3 هزار هكتار از باغات چای دوباره مورد بهرهبرداری قرار گرفت و حدود 3هزار خانوار دیگر در این حوزه مشغول به كار شدند.»
تسویه حساب دولت و چایكاران از روزبهان درباره چرایی اقبال ذایقه ایرانیان به چای غیر ایرانی پرسیدیم و در پاسخ شنیدیم «طی چند سال گذشته چای ایرانی مورد بیمهری مصرفكننده داخلی قرار میگرفت و طعمدهندهها و اسانسهای مورد استفاده در چای وارداتی ذایقه مردم را تحت تاثیر قرار داده بود اما در دو سال گذشته با افزایش شناخت و بینش مصرفكننده مواجه بودیم. از آنجایی كه چای تولید ایران تنها چای ارگانیك جهان است كه در باغات چای از سم استفاده نمیشود و محصولی كاملا طبیعی اتولید میشود، افرادی كه نسبت به محصولات مصرفی خانوادهشان حساس هستند به مصرف چای ایرانی گرایش پیدا كردند. این تغییر ذایقه مشكل چای سنواتی را هم بر طرف كرده تا جایی كه تاكنون نه تنها حدود 95درصد چای تولید كارخانهها در سال جاری به فروش رسیده بلكه چای باقی مانده از سال قبل نیز وارد بازار شده است. البته توجه چایكاران به آنچه بهزراعی نامیده میشود، تغذیه و كودزدایی با حمایت دولت و مناسب بودن شرایط آب و هوایی و تلاش كارخانهها برا ی ارائه محصول با كیفیت نیز از دیگر موارد تاثیرگذار بوده است.» وی همچنین خبر داد كه تاكنون 95درصد بهای برگ سبز چای كاران پرداخت شده است. به عبارتی از 5، 136میلیارد تومان خرید تضمینی چای حدود 130میلیارد آن به حساب چای كاران واریز شده و با پرداخت مبلغ اندك باقی مانده طی چند روز آتی دولت به هیچ چای كاری بدهكار نیست. روزبهان استمرار روزگار خوش چای و چایكاران را در گرو پایایی حمایتهای دولتی میداند.
معضل تجمیع زمینهای كشاورزی رییس سازمان چای كشور با اشاره به چالشهای مهم چایكاران افزود: «یكی از بزرگترین معضلات ساختاری چایكاران پایین بودن سطح زیر كشت چایكاران است كه ارتبا ط مستقیمی با بهره وری كشاورزی دارد. هر چایكار به طور متوسط باید 2، 5 میلیون هكتار باغ چای داشته باشد درحالی كه متوسط این رقم در میان چایكاران ایرانی 3هزار هكتار بوده و 90درصد چایكاران ما كمتر از یك هكتار زمین دارند. وی راههای پیشنهادی را سیاستهای تشویقی دولت، تجمیع باغات و اتصال آنها دانست و افزود:«یكی از بزرگترین اهداف سازمان چای در برنامه ششم توسعه افزایش سطح زیر كشت چای است»
چای سفید هم به بازار آمد روزبهان با اعلام اینكه چای تولید داخل تنها پاسخگوی 20درصد از نیازهای مصرفكننده ایرانی است كه كوچك بودن باغات و محدودیت منابع آبی از دلایل عمده آن هستند، میگوید: «امیدواریم در سالهای آتی این رقم به 40درصد افزایش یابد. برای این مهم به دنبال افزایش سطح زیر كشت با حفظ و تثبیت باغات فعلی و احیای باغات رها شده هستیم.» وی از تولید چای سفید در ایران خبر داد كه با رقمی در حدود كیلویی یك میلیون تومان مورد اقبال كشورهای حوزه خلیج فارس قرار گرفته است. این موضوع حكایت از رویكرد تولیدكنندگان به تنوع تولید و بستهبندی دارد.
جدال مافیا و سازمان چای امیر مظفر نوری رییس اتحادیه تولیدكنندگان چای نیز در رابطه با واردات چای از افریقا به تعادل گفت: «از آنجایی كه واردات بر اساس نیاز صورت میگیرد و تغییری در میزان مصرف داخل به وجود نیامده است بنابراین واردات 6 برابری چای از افریقا هیچ توجیهی ندارد و تاكنون بحثی در این رابطه در اتحادیه و سازمان چای مطرح نشده است.» از نوری در رابطه با چای سنواتی پرسیدیم كه در پاسخ گفت: «این نوع چای هنوز معدوم نشده اما با مقاومت و پیگیریهای مجدانه سازمان چای این نوع از چای در انبارهای در بسته نگهداری شده و اجازه ورود به بازار را ندارد و تنها میتواند برا ی مصارف صنعتی مورد استفاده قرار بگیرد.»وی اظهار امیدواری كرد كه سازمان چای در قبال فشار مافیای چای تاب مقاومت بیاورد و از ورود این چای غیر استاندارد به چرخه فروش جلوگیری كند. نوری نیز همچون روزبهان از وفاداری دوباره ایرانیان به چای تولید داخل گفت و اظهار داشت: «اروپا خواستار تنها چای ارگانیك جهان است و سالانه حدود 4هزار تن از تولید چای درجه یك ایرانی به اروپا صادر میشود و حدود 11هزار تن از چای درجه دو ایرانی نیز به كشورهای حوزه خلیج فارس صادر شده كه متاسفانه با بستهبندی جدید و افزودن اسانسها و طعمدهندههای غیر ارگانیك به عنوان چای خارجی دوباره به كشور وارد میشود.»
آیا چای ایرانی كالای لوكس خواهد شد؟ عرضه پایین، تقاضای بالا و قیمتهای تعادلی كه حد و اندازه شان به جیب همه نمیخورد، میتوانند هر كالایی را به یك كالای لوكس تبدیل كنند. كالاهای لوكس كالاهایی هستند كه درصد تغییرات تقاضا برای آنها بیش از درصد تغییرات درآمد در خریداران است، به این معنا كه با افزایش درآمد تقاضا برای آن هم افزایش مییابد. در یك كلام، كالای لوكس كالایی است كه ثروتمندان به سراغش میروند. در سالهای اخیر و با اتفاقاتی كه چای ایرانی از سر گذرانده است، بسیاری معتقدند كه این كالای وطنی میرود كه به یك كالای لوكس تبدیل شود و البته كسانی دیگر هم هستند كه به استقبال این رویداد میروند. این دسته اخیر معتقدند با كاهش تعداد چایكاران و با فرض ادامه تولید این محصول در كشور و با در نظر گرفتن بازار محدود و البته قیمتهای بالای چای ایرانی، میتوان تبدیل این محصول به یك كالای لوكس را به فال نیك گرفت. استقبال از این اتفاق البته دلایل گوناگونی دارد، از جمله اینكه هم چایكاری به عنوانی عاملی هویت ساز برای چایكاران و گیلانیها حفظ میشود و هم ایران به تولید كالایی پرداخته است كه در آن مزیت نسبی دارد و احیاناً ممكن است بتواند صادراتی هم داشته باشد. در آن صورت باید منتظر باشیم كه چای دیر دم ایرانی، چیزی بشود در حد و اندازههای خاویار یا زعفران ایرانی: كالایی با مشتریان بسیار، عرضه كم و قیمت بالا.