روزی یادداشتی از سایت "لاهیگ" با عنوان "ندیمی؛ از انتظار تا عمل؟!" خواندم که در انتهای گزارش آمده بود: "ندیمی در سال پایان نمایندگیاش، برخلاف سه سال اول آن، فعال، پویا و رسانهای خواهد شد؟ و دست به نمایشهای بر عادات پیشین خواهد زد؟" اکنون که در آستانه انتخابات مجلس در کمتر از دو ماه قرار گرفتهایم، رصد اقدامات یک سال اخیر او نشان میدهد که نگارنده هوشمندانه و با شناخت و رفتارشناسی درست از وی، پیشبینی بهجایی کرده بود. حضور در برنامههای مختلف سیما، فشار بر مسئولان ادارات شهرستان در اجرای پروژهها (علیرغم اینکه بهخوبی میداند اعتبارات عمرانی در کشور نزدیک به صفر است)، ارائه نطق و مصاحبه با رسانهها در تأیید برجام، حضور در یادوارههای شهدا، مراجعه مکرر به حوزه انتخابیه در روستاها و شهرها.
مردی که دو سال پایانی دولت قبل که در نابسامانی اوضاع شهرت یافت، همراه دولت بود و دریغ از انتقاد یا انجام رسالت نظارتی او در کنترل و کاهش قانونشکنی آنها، در دو سال دولت اخیر نیز همراه دولتیان بوده است؛ البته بر اساس شنیدهها، بهجز با یار تأثیرگذار گیلانی ما در دولت که بهترین فرصت برای بهرهمندی از ظرفیتهای این بزرگوار بود. در واقع میتوان گفت هر دولتی که رأس کار باشد، آقای نماینده با او همراه است؛ خوب، بد، زشت، زیبا، پاکدست و ناپاک... .
نمایندهای که تریبون همکاران خود در موضوع طرح خرید خدمت سربازی مشمولین متخلف با آنچنان آب و تابی شده بود و از آن دفاع میکرد؛ درحالی که فرزندانی از دورترین روستاهای دو شهرستان که او را راهی مجلس کردند، در دورترین نقاط این کشور بهدلیل پایبندی به قانون باید خدمت سربازی خود را سپری کنند.
یادم میآید در میدان دیلمان سیاهکل در گرماگرم تبلیغات انتخاباتی، سخت نماینده وقت را بهحق کوبید و دم از سرقت تبلیغاتی پروژههای مصوب خود کرد. حالا با گذشت 4 سال، سئوال بزرگ اینجاست که اکنون برای تبلیغات خود چه عملکردی داشتید نماینده کوشا و زبان گویای خودخوانده گیلان؟؟؟!!!
مردی که خود وکیل و نماینده مردم است، پرونده اتهامات او و دو نفر از همکاران مجلسیاش با موضوع "مجتمع مسکونی کوثر" در شمال تهران به نام او گشوده شد. اگرچه سینهچاکان وی معتقدند مشکل او مرتفع شده است، ولی مطرح شدن چنین موضوعی برای یک نماینده مجلس که کارش قانونگذاری است، جای بس تأسف و تأثر دارد و بسی صد تأسف که به نام نماینده شهرمان رقم خورد!!!
وکیلی که کارش قانونگذاری است و بهخوبی میداند حق دخالت در انتصابات و امور اجرایی را جز در حوزه نظارتی ندارد، و معتقد است فردی عملگراست نه سیاسیکار، با اهداف خاصی سعی در تغییر فرماندار سیاهکل داشت که با فشار امام جمعه باهوش و متعهد و افکار عمومی مدتی عقبنشینی کرد، ولی بالاخره چند روز پیش موفق به انجام آن شد!
نمایندهای که با پیگیری زیاد به قول خودش توانست مجوز ایجاد کارخانه سیمان را در منطقه بگیرد (البته با فشار بر مسئولین برای موافقت و ارائه مجوز، بهخصوص سازمان حفاظت محیط زیست و شورای عالی شهرسازی و معماری، به دلیل مخالفت با آن با توجه به شرایط حساس کوهستانی منطقه) و آن را از اسناد افتخارات خود میداند که البته جز به تاراج رفتن منابع و از بین بردن اکوسیستم منطقه و صد البته از بین رفتن زیرساختها و منابع حساس و محدود آن، چیزی عاید مردم محلی نشده است!
با اینهمه دست به اقدامات پوپولیستی و احمدینژاد گونه زده و از سیاست سیب زمینیسم الگوبرداری کرده و اصرار به گازرسانی به روستاهای پیرامون سیاهکل دارد. به قول دکتر صادق زیباکلام، کل برنامهریزی نمایندگان اینچنینی، از روز اول نشستن بر کرسی مجلس، برای موفقیت در انتخابات بعدی بوده که در سال پایانی با تمرکز و پیادهسازی سلسله اقدامات، همه توانش را هزینه میکند، که به نظر، شواهد گویای مصداق اقدامات آقای خاص منطقه ماست...