در چند سال اخیر برخی از حوزههای انتخابیه به اندازه کافی از تلوّن مزاجیها و بیکفایتگریهای برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، متضرر شده و متأسفانه در این راستا، منظقه، تجربه و ناکامیهای فراوان در کارنامه خود اندوخته است! این حضرات نالایق، نه حوزه انتخابیه را، بلکه کل کشور را بعضاً در اقتصاد، اجتماع، فرهنگ و … به آستانه هزیمت بردهاند! و از سر نابخردی، چه گلها که به دروازه این کشور نزده و چه خساراتی که متوجه مردم نکردهاند! اما با این همه، بدون هیچ خجلت و آزرمی، امروز در فصل انتخابات، برای عوام فریبی قشون کشی کرده و در این بیمارستان یا آن بیمارستان با لبخند ملیحانه(!) به این بیمار یا آن بیمار به زعم خود گل نثار میکنند!!! روشن است که وقتی فردی با هر ابزار ممکن یا غیرممکن به درون خانه ملت (که در رأس همه امور است)، نفوذ و رخنه میکند، چه مصائب و مشکلاتی برای این نظام نوپا، یکی پس از دیگری توسط او آفریده نمیشود! انتخابات اسفند 1394 از چنان اهمیت مضاعفی برخوردار است که رهبر فرزانه انقلاب در چند روز اخیر دو بار در دو سخنرانی متفاوت، به ضرورت و حساسیت آن اشاره فرموده و در این بیانات به سلامت انتخابات برای برگزیدن فرد اصلح توصیه مؤکد نمودهاند. بزرگان ما از دیرباز گفتهاند که: "گذشته چراغ و آئینه راه آینده است." تحقیقاً برای این انقلاب و نظام بزرگ، این مفسدت و منقصتی بزرگ است که آزموده را مجدد بیازماید و بگذارد افرادی ناشایسته و حتی غیراصلح به لطایف الحیل به مصادر کلیدی مملکت راه پیدا کنند. مراجع ذیربط و رسانههای متعهد کشور باید در چارچوب قانون و اخلاق، افکار عمومی را مستعد و مهیای این مسأله کنند و هیچ تطمیع و تهدیدی را در این راه برنتابند تا مردم به دور از هیاهوسالاریها و عوام فریبیهای کلیشهای(!) فرصت کافی و زمان مکفی را برای انتخاب اصلح در اختیار داشته باشند تا در فرآیندی مطلوب، فرمایشات متین رهبری را در صیانت از حق الناس تحقق بخشند. نکند خدای ناخواسته همچنان جماعت نوکیسه دیروز و پرکیسه امروز(!) با همان شیوههای نخنمای فریبنده، از طریق ثروتهای غیرمشروع و بیحساب و قشون کشیهای شبه قانونی به مکانهای مختلف مردمی، بار دیگر خود را در وضعیت موجود تثبیت نمایند! البته به دلیل افزایش آگاهیهای اجتماعی و سیاسی مردم، این جماعت نان به نرخ روز خور، دچار فروپاشی روزافزون گشتهاند! چرا اینکه مردم دستشان را خواندهاند و حنایشان دیگر رنگی ندارد! اما به هر حال، عالم خدعه و فریب، عالمی بس گسترده و پرتنوع است! اگر نگوییم تماماً، باید گفت غالباً افرادی که در صحنه انتخابات کشور حاضر میشوند، متأسفانه افکار و آراء و برنامه مشخصی را برای بروز اندیشیدن و تصمیمگیری مناسب، در اختیار مردم قرار نمیدهند و یا اینکه اگر شعاری میدهند و داعیهای فرا میافکنند، چندان به آن التزام نمیورزند. در واقع، همه چیز در تاریکی و کلیبافیهای بیثمر و بعضاً هیاهوی روزهای آخر انتخابات، رها میشود! در واقع داستان، چون داستان پیل در تاریکخانه مولانا میشود که: "کان یکی دالش لقب داد این الف!" گویا بعضی از اشخاص وارد شده در عرصه انتخابات، دوست دارند آب گل آلود و بازار آشفته را! مخلص کلام اینکه، مردم ما باید در این ایام خطیر و آکنده از مسئولیت، مراقب همه تدبیرها و ترفندها باشند و گزینههای دخیل در انتخابات نیز باید در غایت احترام به مردم بهجای تحریک احساسات و تهییج عواطف، به تنویر افکار بپردازند. مردم باید به نیکی دریابند که به چه کسانی و با چه چشمانداز و با کدامین سوابق مثبت و لواحق رهگشا رأی میدهند؟ به قول بهار: گذشته، پایه و بنیاد حال و آینده است سوابق است که هر شغل را نظام دهد همینطور گزینههای انتخاباتی باید قابلیتهای واقعی خود را در ورود به مجلس به نحو صادقانه و شفاف در معرض نگاه و قضاوت مردم قرار دهند و با اجرای طرحهای پایلوت به جامعه، فرصتهای بیشتر برای اندیشیدن و انتخاب فرد اصلح بدهند. اگر کسی واقعاً به بقاء و استمرار انقلاب، نظام و ارزشهای برخاسته از آن میاندیشد، راهگشاترین راه ممکن، این راه است و بس.
به نظر شما برنامه یک نماینده چه میتواند باشد؟ هویت و ماهیت مجلس به تضارب آراء و رأی اکثریت بنا شده است. اصولاً برای چنین نهادی چگونه میتوان برنامهریزی کرد؟ آیا غیر از بردن طرح به مجلس و باهوش عمل کردن در هنگام ارائه لوایح دولت، کار مهم دیگری هم به عهده نماینده است؟ هرچند یک نماینده باهوش و کاربلد باشد، در نهادی مثل مجلس تنها یک رأی محسوب میشود و حضور سایر نمایندهها در مجلس و همسویی و هم عقیده بودن است که سرنوشت قوانین را تعیین میکند. آیا غیر از این است؟ اصولاً به همین دلیل آشکار است که حضور نماینده مستقل، شوخی خندهداری بیش نیست و در کشورهای دموکراتیک هم احزاب فعال، برنده انتخابات مجلساند. حال با توجه به عدم حضور احزاب فعال در این کشور، چه برگ برندهای غیر از رایزنی و لابیگری میتواند عامل موفقیت باشد؟ نماینده در چنین کشورهایی فقط باید قدرت چانه زنی بالایی داشته باشد و با لابیگری بتواند به قول معروف از بودجه کشور به نفع حوزه انتخابیه خود "بکند". اینچنین نمایندهای قبل از رأیگیری در مورد لایحه دولت رأی خود و نمایندگان تحت نفوذ خود را به نفع وزیر هماهنگ میکند و پیشاپیش بازی را برده است و اگر نتواند درخواست خود را به وزیر بقبولاند، در هنگام رأی دادن در مجلس در مخالفت با دولت نطق آتشین میکند؛ چه آن لایحه عاقلانه و موجه باشد، چه نباشد! و یا در موارد غیرمهم با تشکیلات خود از صحن خارج میشود. بسیار افراد موجه و بادانش که در عقبههای رأی دادن در مجلس یا غائباند یا در خواب غفلت! عدم حضور نماینده در هنگام رأی گیری در صحن علنی خود یکی از دلایل این عرایض است. مخلص کلام اینکه، اصولاً در کشور ما نماینده اینگونه تعریف میشود: "با نفوذ" و با عرض معذرت "بی حیا" و "[...]". سایر خصوصیات و برنامهها گرچه مهم است، اما در این کشور کاربردی نیست. حال بهطور شفاف، آقای دکتر! شما زیبنده به کدام خصلت از این خصوصیات هستید؟
مسلم اكبري گورنداني: با سلام. با وجود حتي يك نفر كانديداي اصلاحطلب در هريك از حوزههاي انتخابيه، شور و شوق زيادي در مردم براي رأي دادن بهوجود ميآورد. اميدوارم حداقل يكي از داوطلبان نمايندگي مجلس تأیيد صلاحيت شود.