پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۸۰۹۴
تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۹

برخی دنبال زمین‌ زدن دولت‌ روحانی هستند

گفت‌وگو با دکتر فیاض زاهد
روند تصویب توافق هسته‌ای در مراکز قانون‌گذاری ایران و آمریکا این روز‌ها تیتر یک بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی شده است. تأیید یا عدم‌ تأیید برجام در کنگره آمریکا با قانون فیلی‌ باستر احتمالاً از دسترس نمایندگان خارج خواهد شد و بررسی آن در سنای آمریکا نیز نتوانسته آرای لازم را به‌دست آورد. مصوبه اخیر مجلس نمایندگان آمریکا نیز دارای قدرت اجرایی نیست و احتمالاً تا چند روز آینده تکلیف برجام در آمریکا به‌صورت مثبتی مشخص خواهد شد. از طرفی در ایران نیز روند تصویب توافق هسته‌ای در کمیسیون ویژه برجام با حضور اعضای فعلی و سابق مذاکره‌کننده کشورمان و همچنین در شورای عالی امنیت ملی درحال انجام است.
اما در ایران و آمریکا حواشی مختلفی بر تصویب توافق ایجاد شد که به بهانه بررسی روند تصویب برجام در دو کشور، فیاض زاهد ـ کارشناس ارشد روابط بین‌الملل ـ با آرمان به گفت‌‌و‌گو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.
• احسان اسقایی

• شباهت‌ها و تفاوت‌‌های تصویب برجام در ایران و آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
شباهت‌ها و تفاوت‌‌های آشکاری در بررسی توافق در ایران و آمریکا وجود دارد. یکی از شباهت‌ها این است که رفتار برخی نمایندگان مجلس ایران و کنگره آمریکا در برابر برجام، سیاسی است. برخی در کمیسیون برجام به‌دنبال زمین زدن روحانی و کم‌ کردن ارزش و اعتبار کار بزرگ ظریف و دوستانش هستند. بزرگ کردن راه طی شده و نافرجام در دوران سعید جلیلی از اهداف آن‌هاست. از طرف دیگر، کنگره به‌دنبال این است که اگر قرار است برجامی تصویب شود، به‌دست اوباما صورت نگیرد. اگر رسانه‌‌های آمریکا را مطالعه کنید، به نقد‌‌های زیادی به مواضع جمهوری‌خواهان در مورد برجام برمی‌خورید. در آن‌جا نیز جمهوری‌خواهان تنها می‌خواهند بدون درنظر گرفتن ابعاد این اتفاق، اوباما موفق به انجام این عمل نشود و برای آن‌ها اهمیت ندارد که عربستان عامل بنیادگرایی و داعش و رژیم‌ صهیونیستی مسئول نسل‌کشی در فلسطین چقدر منافع آمریکا را زیر پا می‌گذارند؟ امروز به تعبیر دکتر صالحی، "تندرو‌ها شجاعت را در ماجراجویی می‌بینند."
ملت شجاع ملتی است که با عقلانیت از ظرفیت‌‌های موجود در نظام بین‌الملل استفاده کرده و از منافع خود دفاع می‌کند. ملت ایران و نمایندگان آن این مرحله را به‌خوبی پشت‌ سر گذاشته‌اند. اما اختلافی اساسی نیز در بررسی برجام در ایران و آمریکا وجود دارد و این اختلاف آن است که نمایندگان کنگره آمریکا قدرت اثرگذاری بر روند بررسی برجام را با توسل به شیوه غیرمتعارف وتو و آنتی‌ وتو دارند، ولی در مجلس ایران این‌گونه نیست و نمایندگان در ارتباط با پرونده هسته‌ای تا به حال در معرض داوری قرار نگرفته‌اند. پرونده هسته‌ای ایران همیشه در شورای عالی امنیت ملی و در سطوح عالی کنترل و هدایت شده است.

نمایندگان مجلس می‌گویند دغدغه پیگیری منافع ملی را دارند. منافع ایران در توافق وین چقدر تأمین شده است؟
نباید تردید در نوع کاری که ظریف و کری انجام داده‌اند داشت، زیرا اقدام رو به جلویی صورت گرفته و برای اولین بار در یک پرونده بسیار پیچیده از طریق گفت‌‌و‌گو مکانیزم‌‌‌های رهایی از تنش به‌دست آمده و بدون این‌که طرفین از سلاح زور استفاده کنند، به موفقیت رسیدند. ایران در مذاکرات در حد یک قدرت منطقه‌ای و جهانی خود را نشان داد. نشستن در برابر شش قدرتی که بسیاری از کشور‌‌های جهان را به رسمیت نمی‌شناسند و گرفتن حقوق هسته‌ای، دستاورد بزرگی است. ترمیم چهره ایران، بهبود شرایط اقتصادی و افزایش انگیزه برای سرمایه‌گذاری بزرگ‌ترین خدمتی است که دولت روحانی می‌توانست در شرایط فعلی اقتصاد ایران انجام دهد و متأسفانه بخش تندروی نمایندگان مجلس این دستاوردها را نادیده می‌گیرند.

آیا اصولگرایان با نقد برجام به‌دنبال نوزایی در اندیشه اصولگرایی برای ورود دوباره به چرخه قدرت هستند؟
شاید اصولگرایان دنبال چنین هدفی باشند، اما اصولگرایی در حال حاضر ضعیف‌تر از آن است که بتواند به‌نوعی نوزایش دست بزند. اگر به چهره‌‌های اصولگرایی و مانیفست اصولگرایی نگاه کنید، خواهیم فهمید هیچ چیز جدیدی برای عرضه ندارند. در ایران بعد از ۳۰ سال، اصلاح در روش‌‌های غیرپاسخگو، نسل جدید را نسبت به ادبیات و مانیفست و رویکرد سیاسی اصولگرایان بیگانه کرده است و جوانان روز‌ به‌ روز از ادبیات اصولگرایی فاصله می‌گیرند. این جریان یک روز به‌طور یقین نیازمند بازبینی و بازسازی و بازآفرینی ادبیات خود و ورود چهره‌‌های جدید و حتی سخن جدید برای طبقات اجتماعی است، ولی امروز اصولگرایان با پاک کردن صورت مسأله و نادیده گرفتن بخشی از نیرو‌های اجتماعی نمی‌توانند کاری از پیش ببرند. ادبیات فعالان اصولگرا در یک شرایط برابر نمی‌تواند سبد آرای اجتماعی بالایی بگیرد. لذا باید به دوستان اصولگرا توصیه و کمک کنیم که به فکر بازآفرینی گفتمان خود باشند. به عنوان مثال، همه می‌دانیم اگر در میان باشگاه‌‌های فوتبال دو باشگاه پرقدرت استقلال و پیروزی با هم رقابت کنند، ارزش بازی فوتبال بالا خواهد رفت. اگر اصولگرایان فکر می‌کنند با کنار گذاشتن جریان اصلاح‌طلب می‌توانند پیروز شوند، کاملاً در اشتباه‌اند و اگر اصلاح‌طلبان فکر کنند در عرصه سیاست باید صندلی خالی برای حضور آن‌ها فراهم باشد، آن‌ها هم دچار قصور شده‌اند.

پرونده هسته‌ای می‌تواند نقطه عطفی در جهت‌گیری‌‌های سیاسی نو در ایران باشد؟
جامعه ایران و مفهوم سیاست بعد از توافق هسته‌ای تأثیرات بسیار عمیقی را شاهد خواهد بود. آن‌چه بعد از توافق صورت می‌گیرد این است که گفتمان آشتی با جامعه جهانی و تبعیت از صلح و گفت‌‌و‌گو برای حل مناقشات در اولویت قرار می‌گیرد و این پرونده این فرصت را به ایرانیان خواهد داد که مجدد با جامعه جهانی تعامل نزدیک داشته باشد و جامعه جهانی را هم وادار خواهد کرد که از این رویکرد استقبال کند. پذیرش توافق هسته‌ای، آرایش سیاسی را در ایران تغییر خواهد داد و حسن روحانی به نقطه فیصله‌بخشی رهنمون خواهد شد و در آینده ما به‌تدریج از سوی گفتمان‌های مبتنی بر احساس فاصله گرفته و به‌سوی گفتمان‌های مبتنی بر منطق و عقلانیت می‌رویم. آثار این توافق هرچند در حوزه اقتصادی می‌تواند تأثیرات دورتری را به ما نشان دهد، اما در حوزه سیاسی آثار تأثیرگذار بیشتری را شاهد خواهیم بود و آن‌چه در مجلس یا از سوی جبهه پایداری دیده می‌شود، ناشی از همین ارزیابی است. آن‌ها می‌دانند که جامعه ایران پس از توافق هسته‌ای با گفتمان آن‌ها فاصله خواهد گرفت، بنابراین در پردازش دقیق آن ناتوان هستند.

• روزنامه آرمان، شماره 2852، 23 شهریور 1394
نظرات بینندگان