مراسم بزرگداشت میراحمد سیدفخرینژاد متخلص به شیون فومنی، شاعر محلی و گیلكی زبان معاصر با حضور بسیاری از علاقهمندان و شاعران در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد.
مراسم بزرگداشت میراحمد سیدفخرینژاد متخلص به شیون فومنی، شاعر محلی و گیلكی زبان معاصر با حضور بسیاری از علاقهمندان و شاعران در فرهنگسرای ارسباران تهران برگزار شد. در این مراسم كه جمعه شب جمعی از هنردوستان، ترانهسراها و شعرا را دور هم جمع كرده بود، شمس لنگرودی، احمد ابومحبوب و محمد سریر برای حاضران سخنرانی كردند. به گزارش "لاهیگ" به نقل از "اعتماد"، چیزی كه بیش از همه تكرار شد و همه بر آن اتفاق نظر داشتند، نگاه تحولخواهانه شیون فومنی در شعر فارسی و گیلكی بود.
دكتر احمد ابومحبوب ـ نویسنده، منتقد ادبی و استاد دانشگاه ـ سخنران نخست این بزرگداشت بود. او با بیان اینكه شیون، شاعر شالیزاران گیلان است، گفت: از دیدگاه جامعهشناسی زبان، من شیون را بهعنوان شاعر دوزبانه ناهمپایه معرفی میكنم. این استاد دانشگاه با طرح موضوع دو زبانگی بهعنوان یكی از مباحث مهم جامعهشناسی زبان، به تعاریف آن پرداخت و گفت: اگرچه وحدتی در تعاریف وجود ندارد، اما بلومفیلد ـ زبانشناس آمریكایی ـ تعریفی توصیفوار و بنیادی از آن ارائه میكند و میگوید: اصطلاح دو زبانه را باید درباره كسانی بهكار برد كه تسلط بومی مانند بر هر دو زبان باید داشته باشند و بومی بودن زبان، یعنی توانش زبانی، كه اگرچه اكتسابی است، اما دانش ناخودآگاه ذهن است. احمد ابومحبوب با اشاره به دیگر تقسیمبندیهای زبانی نیز گفت: افراد دو زبانه را از نظر میزان تسلط به زبان، به دو دسته تقسیم میكنند؛ دوزبانههای همتراز و دوزبانههای چیره، كه همترازها به یك میزان بر هر دو زبان تسلط دارند و در زبانهای چیره، یكی بر دیگری چیرگی پیدا میكند و این تفاوت بین این دو زبان است. وی همچنین ادامه داد: نكته دیگری نیز در حوزه رفتار زبانی و كاربرد آن مطرح است و آن تقسیم افراد به دو زبانه همپایه و دو زبانههای ناهمپایه است و ما در اینجا میبینیم که تداخل بین این دو تعریف از زبان، چگونه ذهن و اشعار شیون را تحت تأثیر قرار میدهد و ساختار زبان فارسی را با گیلكی و گیلكی را با فارسی درهم میآمیزد. این نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به توانایی شیون فومنی در تركیب زبان گفت: یاد گرفتن دو زبان و اینكه آنها چگونه آموخته شده، در زندگی افراد مؤثر است. افرادی كه نظام دو زبانه همپایه دارند، دو زبان را با دو نظام معنایی جداگانه آموختهاند و جداگانه نیز معنا میكنند و این باعث اشكال در زبان افراد میشود. مثل آنچه در شمال شرق ایران مشاهده میكنیم. ابومحبوب افزود: اما دو زبانههای ناهمپایه، دو زبان را در موقعیتها و محیطهای مشابه آموختهاند و میتوانند هر دو را بهجای هم بهكار ببرند. یعنی نظام معنایی این دو زبان در ذهن فرد یكی شده است. وی با بیان اینكه گاهی امكان ادغام و یكی شدن واژههای دو زبان با هم وجود ندارد، گفت: شاعر دو زبانه ناهمپایه میتواند این دگرگونی را در واژگان شعر ایجاد كند و شیون فومنی صاحب همین زبان بود.
این استاد دانشگاه با اشاره به برخی اشعار شیون و دگرگونیهایی كه او با همین توانمندی خود در شعرش داده بود، گفت: این توانمندی و امكانات زبانی در اشعار شیون به سه شكل اتفاق افتاده است: نخست امكان استفاده از واژگان در هر دو زبان است. مثلاً این شعر شیون: "این سفر آواز من تنكابنی است/ شاهد شیراز من تنكابنی است." وی افزود: همه میدانند كه در گیلكی هم عبارت "ای سفر" بهجای "این سفر" بهكار میرود و در اشعار شیون این دگرگونی بیشمار مشاهده میشود و برعكس آن را نیز داریم. دومین امكان، استفاده از ساختار معنایی دو زبان در همدیگر است. یعنی شاعر از ساختارهای یك زبان میتواند در زبان دیگر استفاده كند. جایی كه شیون میگوید: "نه به كار باغ خوره، نه به درد شالیزار/ ... ." در اینجا ساختار شعر فارسی است؛ یعنی كلمه "خوره" گیلكی است. ابومحبوب ادامه داد: نكته سوم، توانایی شعری شیون در ترجمه واژگان زبانی به یكدیگر است. درحالی كه برخی واژگان را نمیشود در دو زبان به هم ترجمه كرد؛ مثل كلمه "سل" (گودالی كه برای فصل زراعی آبگیری میشود). در شعر، شیون اگرچه نمیتواند آن را ترجمه كند، اما آن را تصویر كرده است و این سه توانمندی را در شعر شیون فومنی بهراحتی میتوان یافت. سخنران دوم مراسم دكتر محمد سریر ـ ترانهسرا و ملودیپرداز ـ بود. او در ابتدا دلتنگی نبودن شیون را یادآور شد و سپس چگونگی آشناییاش با او را برای ساخت ترانه بازگو كرد و گفت: بهخاطر ابداعات بدیع اشعار شیون، شیفته اشعارش شدم و عقیده دارم در بخش فارسی، اشعارش در دهههای بعد باید شناخته شود؛ چرا كه اشعار فارسی او، پیچیدگیها و ابداعاتی دارد كه در حال حاضر كمتر میتوان آن را دید و در آینده باید به آن پی برد. این ملودیپرداز با اشاره به همكاریاش با شیون و ساخت موسیقی دو غزل از شعرهای او با صدای محمد نوری در آلبوم "جاودانه با عشق" تأكید كرد: همین ابداعات شیون در من اثر گذاشت و به عقیده من، تحولی در یكنواختی شعر در دوره خودش ایجاد كرد. به همین خاطر اگرچه زود ما را ترك كرد، اما باید بیشتر روی اشعارش كار كنیم. وی با بیان اینكه شیون شهریار گیلان بود، گفت: هر بار كه به گیلان میرفتم، در هر قهوهخانهای اشعار شیون را نقل میكردند و اشعارش به موسیقی غنا میبخشید؛ چرا كه ظرفیتهایی دارد كه میتواند موسیقی را به جلو ببرد.
استاد محمدتقی جواهری گیلانی معروف به شمس لنگرودی، سخنران دیگر برنامه بود كه در جایگاه قرار گرفت. او با اشاره به اینكه ١٧ سالم بود که با شیون آشنا شدم، گفت: آشناییام با او به برنامهای رادیویی برمیگردد كه شیون در آن حضور پیدا میكرد و در نخستین حضورش نیز مشهور شده بود؛ زمانی كه ٢٠ یا ٢١ سال بیشتر نداشت. وی با بیان اینكه همیشه شیون را خندان دیدهام و با آشنایی با او خواستم دنیا را عوض كنم، افزود: شعرهای محلی سه جور است: بعضی اشعار محلی كه اصلاً محلی نیست. محلی بودن یعنی عناصر یك شعر باید از آن بوم باشد؛ همانند تخیلش. یعنی نهتنها اساس شعر، بلكه نوع خیالش باید بومی باشد. نوع دوم اشعار محلی كه به گمان من بعد از شیون فومنی باب شد و روی دیگری از اشعار محلی از همان نوع اول است، یعنی زیادی گیلكی هستند و انگار لغاتش را از مادربزرگشان میپرسند و بعد فرهنگ لغتی درست میكنند و همه آن لغات را در اشعار جا میدهند؛ آن وقت خود شمس لنگرودی كه خودش لنگرودی است وقتی شعر لنگرودی میخواند، آن اشعار گیلكی را نمیفهمد! دلیلش این است كه آن حرفهای مادربزرگشان است، نه حرف امروز. اشكال این اشعار این است كه حس و خون ندارد و از دل فرهنگ لغت درآمده. وی با بیان اینكه مهم این نیست كه حرفهای گنده بزنیم، بلكه مهم احساس و خون جاری در شعر است، به نوع سوم اشعار محلی اشاره كرد و گفت: نوع سوم اشعاری است كه مشخصه آن شعر گیلكی و محلی شیون فومنی است. اگرچه از شیون هم میپرسیدم كه این آداب و رسوم و لغات از كجا آمده و او هم میگفت: "از مادربزرگم پرسیدهام!" اما تفاوتش با قبلیها این است كه شیون این لغات را نپرسیده بود كه شعر بگوید. بلكه با آن لغات عجین شده و كمكم در جان و خونش نقش بسته بود. خب ماركز هم میگفت خیلی تحت تأثیر مادربزرگش بوده. این شاعر معاصر با اشاره به جذاب بودن اشعار شیون گفت: یكی از دلایلی كه شعر شیون از همان ابتدا مورد توجه قرار گرفت، اصطلاحات و تغییرات بدیع اشعار اوست. علت دیگر این جذاب بودن نیز این است كه اگرچه تاریخ ما سراسر تلخی و شكست و پر از مصیبت است، اما شیون نگاه و رویكردی شادمانه به همه این تلخیها داشت؛ مثل حافظ كه اگرچه همهاش از مصیبت میگوید، اما از نگاه مثبتش شعر سروده است. وی افزود: شیون نگاه ستایشآمیز به زندگی، به عشق و رفاقت داشت و مثبتاندیشی در شعرش موج میزد. شمس لنگرودی با اشاره به تحولات انقلاب 1357 و اینكه در آن شرایط شعر "گاو دكفته بازار" شیون مورد استقبال عموم قرار گرفته بود، چرا كه اشعارش روح انسان را تسخیر میكرد، گفت: از آنجا كه شیون در اشعارش از زندگی حرف میزند، نه از حواشی زندگی مثل سیاست، همیشه اشعارش قابل خواندن است، همانگونه كه در شعر فارسی هم نوآور بوده است. در ادامه مراسم، تصاویری از سخنان چهرههای شعر، هنر و ادب درباره جایگاه و ارزش های ادبی شیون از زبان جمشید مشایخی، نادر گلچین، محمدعلی بهمنی، حافظ موسوی، قدمعلی سرامی و حسین محجوبی بهصورت کلیپی به نمایش گذاشته شد. غزل خوانی فارسی و گیلکی شعرهای شیون توسط حامد فومنی فرزند این شاعر و متولی آثار فرهنگی و ادبی او، به همراه پیانونوازی از بخش های بعدی برنامه "شبی به یاد شیون" بود. در پایان مراسم، پس از تجلیل و قدردانی دست اندرکاران مراسم از همسر شیون فومنی، گروه کر "مهرورزان" به سرپرستی شاهرخ شیردوست کسمایی با گروه 40 نفره، سه اجرا، یکی به زبان فارسی و دو اجرای گیلکی از آثار شیون فومنی را به نمایش گذاشت. نادر گلچین، فریدون شهبازیان، حافظ موسوی، حسین محجوبی، ارسلان کامکار، قدمعلی سرامی، علی اکبرپور، میلاد کیایی، مظفری و وثوق احمدی از حاضران در این مراسم بودند. شبی به یاد "شیون فومنی" به همت مؤسسه فرهنگی و هنری راد نواندیش و با همکاری فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.