کمتر کسی است که با ادب فرهنگ و تمدن ایران مرتبط باشد و نام نامی استاد دکتر محمد معین را نشنیده باشد؛ کسی که علامه شهیدی در وصفش فرمود: «وجود کمنظیر و بیبدیلی بود.» آثار قلمی دکتر معین مبّین آن است که او به تمام معنی فردی فاضل و دانشمندی نامی بود که دانش و فرهنگ، جزئی از هدفش را تشکیل میداد. او به ایران و ایرانی و فرهنگ اسلامیش عشق میورزید. ادیبی بلند پایه، محققی نقاد، با ذهنی وقاد بود. کسی در رفعت مقام او تردید ندارد. کمتر کسی است که به ادبیات فارسی ورودی داشته باشد و از فرهنگ معین بینیاز بوده باشد. دکتر معین در حوزه تألیف کتابهای زیر را منتشر نموده است: ستاره ناهید یا داستان خرداد و امرداد (نثر و نظم) ۱۳۱۶؛ حافظ شیرین سخن، ۱۳۱۹؛ یک قطعه شعر در پارسی باستان، ۱۳۲۲؛ علامه محمد قزوینی، ۱۳۲۴؛ شاهان کیانی و هخامنشی در آثارالباقیه، ۱۳۲۴؛ ارداویرافنامه ۱۳۲۵؛ روزشماری در ایران باستان و آثار آن در ادب فارسی به ضمیمه رساله نوروز و سی روز ماه، تألیف ملا محسن فیض کاشانی ۱۳۲۵؛ پورداوود ترجمه احوال و آثار ۱۳۲۵؛ مزدیسنا وتأثیر آن در ادبیات پارسی، ۱۳۲۶؛ شماره هفت و هفت پیکر نظامی ۱۳۲۷؛ حکمت اشراق و فرهنگ ایران، ۱۳۲۹؛ مفرد و جمع، ۱۳۴۰؛ اسم مصدر حاصل مصدر، ۱۳۳۱؛ امیر خسرو دهلوی، ۱۳۳۱ برگزیده نثر فارسی، ۱۳۳۲؛ آیینه سکندر، ۱۳۳۲؛ اضافه نخست، ۱۳۳۳، و بخش دوم ۱۳۳۹؛ هورقلیا ۱۳۳۳؛ لغات فارسی ابن سینا، ۱۳۳۳؛ برگزیده شعر فارسی، ۱۳۳۱؛ نصیرالدین طوسی، زبان و ادبیات پارسی، ۱۳۳۵؛ و دور? کامل فرهنگ فارسی در شش مجلد، ۱۳۴۲٫ همکاری با علامه دهخدا در امر چاپ لغتنامه و ریاست سازمان لغتنامه و ادامه کار طبع لغتنامه بعد از فوت دهخدا. در حوزه تصحیح که شاید به لحاظی به مراتب مشکلتر از تألیف باشد، دکتر معین کتابهای ذیقیمت زیر را منتشر نمود: دانشنامه علائی ابنسینا، بخش دوم، و علم برین ۱۳۳۱؛ چهارمقاله نظامی عروضی سمرقندی (شرح لغات و توضیح عبارات و نسخه بدلها) ۱۳۳۱؛ مجموعه اشعار علّامه دهخدا (با مقدمه مشروح در ترجمه احوال و آثار وی) ۱۳۳۴؛ جامعالحکمتین تألیف ناصرخسرو قبادیانی به همراهی پروفسور هانری کربن ۱۳۳۲؛ برهان قاطع در ۴ جلد از محمد حسین خلف تبریزی، از ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۵؛ شرح قصیده ابوالهیثم به همکاری پروفسور هانری کربن ۱۳۳۴؛ جوامعالحکایات و لوامع الروایات (اثر سدیدالدین محمد عوفی)، ۱۳۳۵؛ عبهرالعاشقین (تألیف روز بهان بقلی شیرازی) با همکاری پروفسور هانری کربن، ۱۳۳۷٫ اما در ساحت ترجمه آثار زیر از دکتر معین به جا مانده است: روانشناسی تربیتی (از عربی به فارسی) ۱۳۱۶؛ کتیبههای پهلوی (از انگلیسی به فارسی) ۱۳۲۹؛ خسرو کواتان و ریدک از (پهلوی به فارسی)، ۱۳۲۳؛ ایران (تألیف رمان گریشمن از فرانسوی و انگلیسی به فارسی)، ۱۳۳۶؛ مقالات علمی وی در موضوعات تاریخ ادیان، ایران دوره قبل از اسلام و عهد اسلامی تاریخ ادبیات، آثار باستانی، علوم تربیتی و غیره در مجلههای مختلف ایران و خارج از ایران چاپ شده که تعداد آنها بالغ بر ۲۴۰ مورد است. گفتنی است که کتب زیادی به صورت دستنوشته باقی مانده که بعضی از آنها به کوشش فرزند ادیبش سرکار خانم دکتر مهدخت معین که راه پدر را در پیش گرفته است، به چاپ رسیده و مابقی نیز با توفیقات الهی و با رفق و وفق دستاندرکاران نشر و انتشار ارشاد به زیور طبع آراسته خواهد گردید. مرحوم معین علاوه بر این آثار علمی، سفرهای متعددی نیز به اقصی نقاط جهان برای شناساندن ایران و فرهنگ غنیاش داشت که مشقتها کشید. این دستاوردها همگی تا ۴۸ سالگی آن بزرگوار به وقوع پیوست که تصورش دشوار است، ولیکن اگر کسی همسر مهربان و همراه او را میدید، این ابهام رفع میگردید. ایجاد فراغت بال و آسایش فکر و تربیت اولاد تماماً بر عهده او بود. این بانوی بزرگوار و خلدآشیان که هم اکنون در جوارش آرمیده، تمام همّ و غم خود را وقف علم و پژوهش و شوهرداری و فرزندپروری نمود. نویسندة این سطور حدود بیست سال با حضرتش معاشر بوده و به سان فرزندی از خوان نعمت علم و عملش متنعم بوده است. همسر فرزانه گرانقدر و استاد بیبدیل که موجب فخر و مباهات ایران بود و هست، خود مایه فخر است، لیکن او نیز به سان نام خانوادگیاش «امیر جاهد» مجاهدی بود که در تمام شئون زندگی و کاری، شریکی صدیق در عرصههای گوناگون زندگی، شخصیتی مستقل و والا داشت که او را در کنار شوهرش متکامل میگردانید. او به معنی اتم کلمه اهل توجه و دقت و خشیت و احتیاط نسبت به خود و محاسبات آفاق و انفسی بود و در امور معرفتی از لسانالغیب مدد میگرفت. بارالها، تو میدانی که غیر از نیکی چیزی از او ندیدیم و خود بهتر از ما او را میشناسی، چنانچه نیکوکار است، بر در جاتش بیافزا. به مناسبت بزرگداشت مرحوم دکتر معین، یادی از این بانوی بزرگوار بایسته است؛ از این روی با دختر ارجمندشان یعنی سرکار خانم دکتر مهدخت معین به گفتگو پرداختم که ما حصل آن از نظر خوانندگان عزیز میگذرد.
• غلامرضا اسماعیلزاده
• حضرت عالی به عنوان فرزند بزرگ استاد معین، در ابتدا به اجمال از مرحوم مادر و هویت خانوادگی ایشان برای ما بگویید. مادرم خانم مهین پرنیان امیر جاهد فرزند استاد محمدعلی امیر جاهد و خانم عصمت بنانشاهی بود که در تهران متولد شد. مادرشان معلم و مدیر مؤسسه بود و پدرشان موسیقیدان و مؤسس و مدیر سالنامه پارس بود.
• با توجه به وضعیت خانوادگی، آیا ایشان شغلی و یا فعالیت اجتماعی داشتند؟ ایشان مدت کوتاهی در دبیرستان تدریس میکردند، بعد از انقلاب یک دوره آموزش پرستاری دیدند و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و اعزام پرستاران به جبهه و کمبود پرستار در تهران، هفتهای سه شب تا صبح به صورت رایگان در بیمارستان فیروزآبادی با علاقه بسیار کار میکردند.
• در چه سالی با استاد معین ازدواج کردند؟ مادرم در بیستم مهر ۱۳۲۱ با دکتر محمد معین ازدواج نمود و حاصل این ازدواج پنج فرزند میباشد. در اولین زایمان دو دختر به دنیا آوردند که متأسفانه یکی از آنها در آستانه هفت سالگی به علت آپاندیسیت و اشتباه پزشک معالج از دنیا رفت.
• استاد معین اولین کسی بود که در رشته ادب فارسی به درجه دکتری نائل گردید. با توجه به کثرت اشتغال و سفرهای علمی، ایشان به آرامش خاطر و اطمینان قلبی نیاز داشت. نقش مادرتان در این زمینه چه بود؟ پدر شهریور ۱۳۲۱ به دریافت مدرک دکتری نایل گردید و در مهر همان سال با مادرم وصلت نمود و به تدریس در دانشگاه اشتغال داشت و مرحوم مادر نقش بسیار مهمی در ایجاد آرامش در محیط خانه داشت که پدر بتواند با آسودگی خیال و فراغ بال به تحقیقات و مطالعات و تألیفات خود بپردازد، به طوری که بنده اعتقاد دارم چنانچه پدر با شخص دیگری پیوند زناشوئی میبست، حداقل نیمی از توفیقاتش در چاپ و انتشار آثار عملی محقق نمیشد.
• استاد در سال ۱۳۴۵ به بیهوشی موقت دچار و سپس به مدت پنج سال در بستر بیماری و اغماء بود. مادر مرحومتان در این مدت چه میکردند؟ پدر بعد از بازگشت از سفر علمی ترکیه برای شرکت در کنفرانس منطقهای، سخت خسته بودند و اولین روز که به دانشگاه میروند، در دفتر گروه ادبیات فارسی برای چند لحظه بیهوش میشوند. ایشان را به بیمارستان آریا منتقل میکنند و تحت نظر پروفسور عاملی قرار میگیرند. بعد از شش روز که ایشان کاملاً هشیار بودند، از ایشان آنژیوگرافی به عمل آوردند و برای این کار بیهوشی کامل میدهند، در ضمن آنژیوگرافی، دچار خونریزی از راه بینی و دهان شده و به اغما فرو میروند. بعد از نه ماه بیهوشی کامل، مادرم ایشان را به کانادا برای معالجه میبرند و سه عمل جراحی به روی سه ایشان انجام میشود. پزشکان کانادا گفته بودند: مغز ایشان به اندازه یک انسان۹۰ ساله کار کرده است، در حالی که هنوز به پنجاه سالگی نرسیده بودند. جراحان کانادا اظهار داشتند که ایشان دچار سکته و خونریزی مغزی نشده بود و اساساً نیازی به آنژیوگرافی نبود و تازه برای آنژیوگرافی هم احتیاجی به بیهوشی کامل نبود. مادرم از آغاز بیماری پدر تا زمان فوت ایشان حدود پنج سال پرستاری و مراقبت بینظیر و غیر قابل وصفی از ایشان کردند.
• حضرت عالی در کسوت استادی دانشگاه هستید و دیگر برادران و خواهرانتان نیز از تحصیلات عالیه برخوردارند. مادر در این خصوص چه نقشی داشتند؟ مادرم به درس و تکالیف درسی فرزندانش بسیار اهمیت میدادند، هر شب به آنها دیکته میگفتند علاوه بر کتب درسی از کتب غیر درسی مثل گلستان و کلیله دمنه؛ در سایر دروس نیز با آنها کار میکرد به طوری که هر کدام از فرزندان در کلاس درس خود بالاترین نمره درسی را حائز میشدند. تا سال آخر دبیرستان و دروس ادبیات و علوم انسانی چنانچه با مشکلی مواجه میشدیم، تماماً توسط مادر برطرف میگردید. بعدها مادرم در نگهداری فرزندانم نیز نهایت تلاش و زحمات را تقبل نمودند و کمکهای زیادی کردند تا بتوانم دورههای لیسانس و فوق لیسانس و دکتری را به اتمام برسانم. از نظر ایشان مهمترین مسئله مطالعه، تحصیل و کسب دانش بود. البته مادرم با توجه به اینکه از خانواده تحصیلکردهای بودند و پدرشان خود از فرزانگان و دانشوران طراز اول عصر خود به حساب میآمد و منزلشان همواره محل رفت و آمد و اهل فضل و دانش بود. لذا مادر از دانشی و معارف و آگاهیهای خوبی برخودار بودند به نحوی که مادرم در سال سوم دبستان (با دبیرستان اشتباه نشود) با آموزش پدرشان اشعار شعرای بزرگ ایران را تقطیع میکرد و وزن و بحرشان را مشخص مینمود و هنگامی که من در دبیرستان تحصیل میکردم، در عروض مشکلات خود را با ایشان مطرح میکردم و ایشان بدون نیاز به تقطیع فقط از راه گوش و شنیدن اشعار، بلافاصله وزن و بحر را برایم مشخص مینمودند. علاوه بر آن مکرر شاهد بودم که پدرم معنی کلمهای را از مادر میپرسید و با شنیدن پاسخ صحیح به ایشان آفرین میگفت. مادر تعجب میکرد که این که مسأله سادهای است. پدر میگفت دانشجویان و حتی لیسانسیهها امروز این موارد را نمیدانند. ضمناً مادر علاوه بر رسیدگی به درس و تحصیل فرزندان به مسائل اخلاقی و تربیت فرزندان و آموزههای دینی و اخلاقی اهتمام وافر داشتند.
• استاد معین تألیفات گرانبهائی از خود به یادگار گذاشتهاند که در زمان حیاتشان تماماً به زیور طبع آراسته نگردیده بود. آیا مادرتان در خصوص این آثار نقش داشتند؟ پیگیری چاپ و تجدید چاپ آثار دکتر معین بعد از فوت ایشان توسط مادر انجام میشد؛ برای مثال در مورد جلد دوم «حافظ شیرین سخن» و جلد دوم «مزدیسنا و ادب پارسی»، دستنویس های پدر را در بین انبوه کتابها و یادداشتها، مادر پیدا نمودند و در دسترس بنده قرار دادند. ملاقات با ناشران و عقد قراردادهای چاپ و پیگیری چاپ آثار با مادر بود.
• لطفاً درباره نحوه انتقال کتابخانه استاد به دانشگاه گیلان نیز توضیح فرمائید در دهه ۷۰ شمسی طبق وصیت پدر، انتقال کتابخانه به دانشگاه گیلان توسط مادر انجام شد و دو کتابدار یکی از دانشگاه تهران و دیگری از دانشگاه گیلان به مدت یک ماه و نیم در منزل ما به فهرستنویسی کتابها زیر نظر مادرم اشتغال داشتند. هفتهزار جلد کتاب در این مدت فهرستنویسی شد و برای انتقال به دانشگاه گیلان آماده گردید. سپس مراسم افتتاح کتابخانه در دانشگاه گیلان توسط آّقای دکتر علی اصغر ورسهای رئیس وقت دانشگاه و با حضور مادر برگزار گردید.
• بنده سالهای متوالی برگزاری مراسم متعددی برای بزرگداشت و شناساندن استاد دکتر معین در تهران، آستانه اشرفیه را شاهد بودهام. لطفاً در خصوص نقش مادر در برگزاری مراسم توضیح بیشتر فرمائید! رسیدگی به برگزاری مراسم سالگرد استاد در آستانه اشرفیه در سنوات اولیه (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی) که با میزبانی عمویم برگزار میشد، به عهده مادرم بود
• بنده در مدتی که در خدمت بودهام، شاهد بودم که این مرحومه به خصائص اخلاقی و دینی متخلّق بوده و شدیداً بدان التزام داشتند. به عنوان فرزند بزرگ که ملازم ایشان بودید، توضیحات بیشتری بفرمائید. در پاسخ، به چند مورد که در مادرم بارز مینمود اشاره میکنم: قدرت روحی فوقالعاده؛ پایبندی به اصول و آداب و اخلاقی، فرهنگی و علاقه به فرهنگ ایرانی و اسلامی؛ اعتقاد به فرهنگ و تمدن ایرانی و ممارست در مطالعه کتبی چون شاهنامه، گلستان و بوستان و حافظ؛ دارای پشتکار و مدیریت بالا در اداره امور خانواده و مسائلی که در حوزه وظائفش بود؛ تدبّر و تدبیر؛ آمادگی همیشگی برای انجام کارهای خیر و عامالمنفعه، و سبقت در رفع مشکلات خانواده و خویشان و سایرین و انس با قرآن و ادعیه و اذکار از خصوصیات بارز ایشان بود.
• به عنوان سؤال پایانی مایلم درباره منزل پدر و منزل پدربزرگتان توضیح مختصری بفرمائید یکی از کارهایی که مادرم توفیق انجامش را پیدا نمود، انتقال منزل استاد معینی و منزل استاد امیر جاهد که در جوار هم بودند، به شهرداری منطقه ۱۴ تهران جهت ایجاد موزههای آن دو بزرگ بود که از سال ۱۳۸۱ تا سال ۱۳۸۳ به طول انجامید.
• از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید، صمیمانه تشکر میشود. من نیز کمال تشکر را از شما دارم.