لاهیجان تاریخ بسیار غنی و تاریخ سازان بسیار داشته و البته الآن هم چند دههای است که اسیر نگاههای تبعیض آمیز بیرونی و مدیریتهای ضعیف درونی و حذف دلسوزان نخبه و پرورده آب و خاکش از دایره مدیریتش است و اینها همه چیزهای جدیدی نیست و همه میدانیم. اما نویسنده محترم بهتر بود بهجای نوشتنهای از نوع ویکی پدیایی و صد بار مصرف شده(!) درباره تاریخ غنی لاهیجان و چرایی وضعیت کنونیاش و از همه مهمتر، راهکارهای عملی برونرفت از وضعیت نامطلوب کنونیاش و نامتناسب با تاریخ و پیشینه و جایگاه واقعیاش، حرفها و ایدههای "تازه" و "مشخص" بیان میکردند، نه کلیگوییهای ویکی پدیایی گونه و شعارهای کلی و مکرر در مکرر شنیده شده! در زمینه عدم استفاده از نخبگان هم البته سالهای سال است فریاد زده میشود، اما گوش شنوایی نیست و هر نماینده و مسئولی انگار میخواهد هواداران و رأی جمع کنهای خودش را در رأس امور این شهر قرار بدهد! کاش سایت وزین "لاهیگ" مقالههای قویتری را در سایت مورد استفاده قرار دهد!
ورگ: متأسفانه امروزه بزرگترين تهديد براي شهر لاهيجان الگوهاي توسعه است. الگوهاي توسعه مبتني بر گسترش شهرها و شهرسازي منطبق بر الگوهاي کلانشهري، کمکم ساختار اصيل محلهاي اين شهر را نابود ميکند و اجازه نميدهد تا مناطق جديد شهر بهتدريج در بافت محلهاي جذب شده و خود به محلههايي نو تبديل شوند. در دهههاي قبل محلههايي مثل شيشهگران و کارگر تا پمپ بنزين توانستند خود به محلههايي با مسجد و دستههاي عزاداري مربوط به خود تبديل شوند، اما مدلهاي توسعهاي که امروزه مديران و روشنفکران و رسانهها دنبال ميکنند، ديگر مسير ديگري خواهد پيمود. ميل پراشتهاي سرمايهدارهاي بساز و بفروش براي دستيابي به زمينهاي منطقه پشت شعارهاي "توسعه" ميخواهد لاهيجان را نيز مانند رشت به شهري بزرگ و بي در و پيکر و پر از ترافيک و خالي از رگههاي سنتي نگهدارنده تبديل کند. بافتهاي سنتي گأبنه و پردسر درحال نابودياند و خانههاي قديمي يکي پس از ديگري قرباني بساز و بفروش و جهل مديران و مسئولان ميشوند. چهره لاهيجان روز به روز بيشتر شبيه اغلب شهرهاي بيهويت و يک شکل ايران ميشود. من فکر ميکنم ميان اين همه شعارها و کنفرانسها و مصاحبههاي ذيل مفهوم "توسعه" بايد به اين مفهوم شک کرد و آن را به نقد کشيد.
علی: متأسفانه در این مقاله کارهای شاهان کیایی، علیالخصوص سلطان علی کیا به شاه عباس (دشمن بزرگ مردم گیلان و مازندران) نسبت داده شده است.
حمید ابراهیمی: مقاله فوق چشمه کوچکی از تاریخ بلند لاهیجان است. برای گفتن یک موضوع نیاز است تاریخچه هرچند کوتاه گفته شود تا موضوع کمی باز شود. از طرفی بهنظر میرسد نویسنده بدون نام منظور نویسنده متن را نفهمیده! متن دارد میگوید اینها بودند و ساختند؛ اکنون نیز باید نخبگان جدید بیایند و بسازند، از هر طیفی که باشند، تا شهر جلوه خاصی بگیرد. ضمن اینکه منتقد بدون نام که این روزها در سایتها مد شده، پیشنهاد و راهکار پایانی را ندیده (راهکارهای دیگری نیز نوشته میشد، بهتر بود) و یا نخواسته ببیند. به هر حال بهتر است در نقدها دقت بیشتری شود. سایت وزین لاهیگ با گفتن این خوب است، آن بد است، پربار نمیشود. لاهیگ در طول سالیان پربار بوده، هست و خواهد بود. لطف کنید شما دوست عزیز هم وقت بگذارید و راهکار ارائه دهید. ضمناً اسم خود را بنویسید. نقد کردن آسان است، اما وارد میدان شدن و نوشتن که بیان یک خواسته است، کمی مسئولیتزاست؛ چه به قول شما پربار و چه کم بار. خداوند به همه کسانی که مینویسند و پیگیر خواستههای مردم شهرشان هستند (بهطور غیرمستقیم) موفقیت، و به شما منتقد محترم سلامتی عنایت کند. دست به دست هم برای ساختن لاهیجانی پیشرفته گام برداریم، بهجای نقدهای تفرقه آمیز.
مهرداد: علی آقا! منظور نویسنده تأیید خدمات یا خیانت این و یا آن نبوده؛ گفته بر اساس شواهد تاریخی، ضمن اینکه در مورد شهر لاهیجان روایتها مختلف است، تاریخ مدونی که وجود ندارد، اگر هست بنویسید تا ما هم آگاه شویم. جالبتر از همه، مخالفت با کلمه "توسعه" از سوی "ورگ" است. در شهر باسوادان لاهیجان، مخالفت با توسعه کمی شوخی بهنظر میرسد. تمام دنیا برای توسعه در همه زمینهها سر میشکنند، آن وقت در شهر لاهیجان، کنفرانس و مصاحبه در باب توسعه را مشکوک میخوانند!!! شاید منظور شما سنتی ماندن شهر لاهیجان مثل گذشته است که اگر میشد بافت قدیم را داشت بهتر بود؛ اما در عصری که ما قرار داریم، چنین چیزی غیرممکن میباشد. ضمن اینکه در خود شهر لاهیجان تعدادی از اساتید و فرهیختگان گروهی به نام توسعه گیلان و یا لاهیجان تشکیل تا شهر لاهیجان به توسعه واقعی برسد. دوست عزیز! اقای بروکفیلد توسعه را اهداف رفاهی نظیر کاهش فقر، بیکاری و نابرابری تعریف میکند و در یک دیدگاه دیگر، دگرگونی در ساختهای نهادی و اجتماعی اداری و همچنین ایستارها و دیدگاه عمومی مردم. متأسفانه تا کلمه توسعه گفته میشود، بعضیها فکر میکنند بی بند و باری و رواج فساد است! نه دوست خوب! توسعه لازمه هر کشور است و منظور نویسنده، توسعه به معنی واقعی آن گفته شده است. توسعه فرهنگی یکی از آنهاست. توسعه در فرهنگ آکسفورد به معنی رشد تدریجی، در جهت پیشرفتهتر شدن، قدرتمند شدن، و حتی بزرگتر شدن آمده است. پس تلاش کنیم واژگان را درست متوجه شویم، سپس داوری نماییم. هر دوی شما بزرگواران علی و ورگ سلامت و موفق باشید.
علی سمعیی: سلام به سایت وزین لاهیگ. متن منتشر شده درست میگوید. لاهیجان نیاز به یک رفرم مثل گذشته دارد. گذشتگان شهر ما را به اوج رساندند و نحبگان عصر حاضر نیز یاید همین نقش را بازی کنند. به هر حال از همه کسانی که به فکر لاهیجان هستند، متشکرم.
مریم: با توجه به اینکه بنده شناخت کمی از لاهیجان داشتم، این مقاله نشان داد که لاهیجان پیشینه تاریخی بالایی در ایران و گیلان داشته است. ای کاش میشد تمام زوایای شهر لاهیجان در این مقاله نشان داده میشد. از سایت فعال لاهیگ بابت چاپ چنین مقالاتی در مورد شهر لاهیجان سپاسگزارم.
آقای حمید ابراهیمی عزیز! شما با "نام" چه کار دارید؟ به "کلام" کار داشته باشید! این مقاله یک مقاله قوی نیست و این نظر من است و برایش ادلهای هم آوردم. خداوند به همه ما موفقیت و صداقت و سلامتی عطا فرماید.