در هزاره سوم، در جامعه ایران الزامات و نیازمندیهای زیادی وجود دارد که بیتوجهی به آنها، بیراهه رفتن الزامات را درپی خواهد داشت. واقعیت این است که هیچ جامعهای با ثروت به خوشبختی نرسیده است و توسعه به مثابه توزیع عادلانه ثروت هم نمیتواند معنای زندگی بهتر را داشته باشد. لذا برای رسیدن به مفهوم ایران خوشبخت و امیدوار، باید لایههای مختلف اجتماعی را با تقویت سرمایههای اجتماعی بهعنوان سرمایهای بیبدیل و بینظیر که نفت و یا هزاران ثروت دیگر هم نمیتواند جایگزین آن شود، پر کرد. در این میان دولت یازدهم در کنار همه برنامههای اقتصادی و سیاسی، به مقوله رفاه بهعنوان یک استراتژی و تدبیر برای جامعه نگاه میکند و سیاست رفاهی نه بهعنوان یک سیاست صدقهای، بلکه بهعنوان حق مردم و یک ارزش اخلاقی از سوی رئیس جمهوری و دولت تدبیر مورد تأکید است. ابعاد سیاست رفاهی منسجم که در وزارت رفاه پیگیری میشود، شامل سلامت جسم، روان، سلامت خانواده، ایمن شدن از خوف و تهدیدهای انسانی، افزایش امید و نشاط اجتماعی و توانمندسازی در سطوح فردی و اجتماعی است. نکته مهم در پیشبرد این سیاستهای رفاهی این است که تحقق کامل این سیاستها فقط با مشارکت مردم و همراهی آنها امکانپذیر است. بر این اساس دولت یازدهم به نقش مؤثر حضور فعال نهادهای مدنی و مؤسسات خیریه در ارائه خدمات منتهی به خیر جمعی و تحقق سیاستهای رفاهی کاملاً واقف است. بنابراین بهعنوان دولتی تسهیلگر و حمایتگر توسعه خیر جمعی در حوزههای اجتماعی کشور را یک راهبرد کلیدی میداند. جامعه امروز ما دچار مشکلات متعددی در حوزههای مختلف است؛ فائق آمدن بر این مشکلات یک جنبش بزرگ برای دنبال کردن خیر جمعی توسط همگان نیاز دارد. جامعهای متشکل از انسانهای خیرخواه که زمینه نهادی و سازمانی خیرخواهی نیز از طریق تشکلهای منسجم در آن ایجاد شده است، میتواند تضمین کننده حرکت به سمت توسعه و ساخت زندگی بهتر باشد. استراتژی خیر جمعی داروی بیبدیل ایران امروز است. مساعدتهای اجتماعی باید در قالب خیر جمعی به جامعه بازگردد. باید نهادهای مفهومی، مدنی و بهویژه خیر جمعی که در سنتهای دینی ما نیز وجود دارد و در آن عمل صالح نیز فراوان دیده میشود، تقویت شوند. اگر تمام مردم جامعه به خیر جمعی روی بیاورند، سود اصلی آن به نسلهایی میرسد که آینده جامعه ما را میسازند و بانشاط، پرتحرک، با امید به آینده افرادی را در خود میپروراند که فردا را بهتر از امروز میبینند. باید جامعه ما با تأکید بر مفهوم خیر جمعی به سمتی پیش برود که حس کنیم فرزندان ما بهتر از ما زندگی میکنند و تحرک اجتماعی دارند. در این میان و برای گسترش این مفهوم دولت نیز نقش تسهیلگر و حمایتگر را ایفا میکند. برخی عقیده دارند ساختن کارخانه و واحدهای بزرگ تولیدی با دودکشهای بلند برای کشور توسعه همه جانبه را به ارمغان میآورد، ولی توسعه واقعی در گرو "همه با هم بودن" و "همدلی و همزبانی مردم و مسئولان" است. رویکرد سیاستهای رفاهی منسجم دولت نیز تحقق توسعه به مثابه جامعهای بانشاط و همدل است که در آن مردم آسوده، ایمن از خوف و تهدید و غمخوار هم باشند؛ در این جامعه، همدلی، همزبانی و خیر جمعی موج خواهد زد. جامعهای مهربان و نوع دوست که خیر جمعی در آن موج زند میتواند مصداق ایران پیشرفته، توسعه یافته و خوشبخت باشد. باید هر ایرانی به مثابه یک خیر باشد و همه ما با هم جامعهای بنا سازیم که عرصه رقابت بر سر خیرخواهی، پایبندی به اخلاق و اولویت دادن به ارزشها و انساندوستی باشد. ما نیازمند مفهوم توسعه به مثابه خیر جمعی هستیم، ما نیازمند شهروندانی هستیم که در آنها "غمخواری اجتماعی" و "مسئولیت اجتماعی" موج بزند، ما نیازمند "امید اجتماعی" هستیم. فراموش نکنیم موفقیت بزرگ دولت تدبیر در حصول توافق هستهای نیز حاصل این بود که همه ما امیدوار و خیرخواه برای تحقق بهترین وضعیت برای کشور، متحد شدیم. حساس شدیم، وقت صرف کردیم و برای رسیدن به هدفمان مدبرانه، هوشمندانه، شجاعانه و البته خیرخواهانه اصرار ورزیدیم. این وضعیت میتواند در هر مسأله دیگری هم تکرار شود. هریک از ما باید بهعنوان یک خیر، به سهم خودش برای بهبود وضعیت در عرصههای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تلاش کند تا بتوانیم در دوران پساتوافق جامعهای بر مبنای تلاش برای مشارکت داوطلبانه برای تحقق خیر جمعی داشته باشیم.
• وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی •• روزنامه ایران، شماره 5984، 3 مرداد 1394