شگفتزده و شادمان خبردار شدم که شهردار جدید لاهیجان در اولین اقدام خود، مهندس علیرضا گنجه خسروی را به سمت قائممقام خویش انتخاب کرده است. چند سال پیش که بعد از قریب به ده سال دوری از وطن، به زادگاهم برگشتم، مهندس گنجهای از من خواستند که مشاور ارشد شهرداری لاهیجان در حوزه معماری و شهرسازی باشم. این همکاری تا زمان استعفای ایشان ادامه پیدا کرد؛ استعفایی که نشان از نهایت مقاومت ایشان بود در مقابل کارشکنی تمام کسانی که تلاش میکردند خواستههای غیرقانونی خویش را در حوزه اخذ تراکم و ساخت و ساز در بافت قدیمی شهر و نیز زیباترین حوزههای منظر شهری لاهیجان به کرسی بنشانند. چند ویژگی ایشان هرگز از یادم نخواهد رفت: نگرانی در مورد حفظ بافت این شهر کهن و همچنین میزان احترامی که برای متخصصین در رشتههای مختلف قائل بودند، بهطوری که هیچ وقت خود را بینیاز از مشورت نمیپنداشتند و مهمتر از هر دوی اینها، شاید پاکدستی مثال زدنی ایشان بود در امور مالی. پیش از این نیز در نوشتاری ـ گویا در همین سایت ـ تأکید کردهام که اگرچه لاهیجان با این پیشینه تاریخی و فرهنگی عظیم، چشم به راه شهسواری سوار بر اسب سفید نیست که ناگهان از راه برسد و به چشم برهم زدنی، مشکلات پیچیدهاش را حل و فصل کند (امروز هم نیست). حال آیا این آرزو هم از بلندپروازی ماست که امید داشته باشیم دستکم زیباییهای شهر، یکشبه قربانی بیخردیها نشوند؟! بر اساس دانش معاصر شهرسازی، مرکز شهری بهعنوان قلب تپنده شهر متعلق به عابر پیاده است و تا حد امکان باید از ورود اتومبیل به آن جلوگیری کرد. از فرط وضوح، لازم به یادآوری نیست که خیابانکشی اشتباه و تخریب بلوار باارزش شهری از جلوی باغ ملی تا حاشیه استخر (محدوده سبزه میدان بزرگ از دوران صفویه تا حال) که از دستاوردهای تفکر شهردار قبلی بوده، تا چه اندازه با این نظریه همسویی داشته است!!! چندی پیش نیز که به دعوت مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری گیلان، همراه مسئولین قدمی در بافت قدیمی لاهیجان زدیم، با تأسف مشاهده کردم که در قلب بافت قدیم و در معبرهایی با عرض بسیار کم، چه فروش تراکم سرسامآوری از طرف شهرداری در طول مسئولیت ایشان اتفاق افتاده است!!! دردناک آنکه، پیامد رفتارهای خودخواهانه و گاهاً نابخردانهای که در جهت نیل به نیات عامهپسندانه انجام میشوند، همواره در طول زمان ضربه نهایی خویش را بر پیکره شهر فرود خواهند آورد. پرواضح است که امروز قصد من انتقاد از شهردار پیشین نیست، بلکه ابراز شادمانی است از حضور دوباره فردی مسئول و دلسوز در سمت قائممقام شهردار فعلی. اگرچه مانند هر شهروند لاهیجانی دیگر ترجیح میدادم که شهردار منتخب شورای شهر ـ که نمایندگان مردم لاهیجان هستند ـ تا حد امکان از میان یکی از شهروندان همین شهر و آشنا با فرهنگ، سلیقه، آداب و سنن مردم لاهیجان انتخاب شود، لیکن این حسن انتخاب و "تدبیر دلپذیر" شهردار جدید را که حاکی از درایت و شناخت ایشان است، تأیید کرده و به فال نیک میگیرم. امید آنکه شهردار جدید بتوانند با سود بردن از دانش متخصصین بومی در عرصههای مختلف، شیوه درستی را در سازماندهی و بهینهسازی پیکره شهری لاهیجان اتخاذ نمایند.
درود بر دکتر صمد توانا؛ فرزند فرهیخته و هنرمند لاهیجی. لاهیجان به شما و امثال شما و مهندس گنجه خسروی و ... نیاز دارد که فرزند همین خاکید و بر آن دلسوز. لاهیجان کهن و مظلوم ما که چند دهه اخیر چوب حذف فرزندان بومی فرهیخته و باسواد خود را خورده و اموراتش یا دست کسانی بوده که بومی و دلسوز و آشنا به این شهر و دیار نبودهاند و یا تخصص و دانش کافی را نداشتهاند. امید ما به لاهیجیهای فرهیخته و دلسوزی چون شما و مهندس علیزاده و مهندس گنجه و ... است. پیروز و پایدار باشید.
بيتا آنا: لاهيجانى نيستم، ولى در اين شهر زندگى ميكنم و هميشه يكى از پنج شهر ايرانى مورد علاقهام بوده است. درايت، تخصص و صاحب نظرى جناب توانا بر كسى پوشيده نيست. بهعنوان يكى از دانشجويان قديم ايشان، از دغدغههاى اين هنرمند در مورد زادگاهش اطلاع دارم و اميدوارم نظراتشان مورد توجه مسئولين محترم قرار گيرد.
آرشاک عابدان: جناب دکتر توانای عزیز! یکی از مشکلات لاهیجان در سالهای اخیر این است که درصد بالایی از نخبگان شهر بهعلت اینکه علاقهمند نیستند در بازیهای سیاسی موجود خود را آلوده کنند، کلاً عطای دغدغه شهر داشتن را به لقای آن بخشیدهاند و به کسب و کار خود، در این شهر و یا در نقطه دیگری از این کره خاکی مشغولاند. از اینکه شما در حوزه خود همچنان دغدغهمند هستید، تشکر ویژه دارم.
قاسمی: دکتر صمد توانا! نوشته بسیار جالب جنابعالی که نشان از درایت و دوراندیشی دلسوزانه شماست را خواندم و متأثر شدم؛ از اینکه چرا اینهمه فرصتهای طلایی را برای رسیدن شهری مدرنتر با اصول شهرسازی هر روز از دست میدهیم. به امید روزی که شاهد این باشیم تحولاتی در این شهر برای آیندگان ما که همانا فرزندان ما هستند، صورت گیرد. سپاس و درود بر شما و همه مدیران دلسوز.
یک لاهیجانی: استاد توانا! سه شهردار عوض شد؛ دریغ از پیگیری پرونده اینجانب. درحالی که کوچکترین اشکالی در پرونده وجود ندارد، ولی باندبازیهای داخل شهرداری و شورای شهر مانع از به ثمر رسیدن این پرونده شده! خدا همهشونو [...]
رضا: دکتر عزیز! دادن تراکم ساخت و ساز بیرویه در بافت قدیمی شهر ناشی از بیتوجهی ادارات و دخالتهای بعضیهاست که با یک تلفن، چند واحد میگیرند و میسازند و ...
ب. شفاعتی: پیشنهاد میشود که از نقطه نظرات و تخصص دکتر توانا که آمیخته به هنر و جلوههای زیست بوم نیز میباشد در معماری و توسعه شهری و همچنین حفظ میراث شهری در مراکز تصمیمسازی استفاده شود.
یک شهروند: من نیز از خواندن این خبر شگفتزده و شادمان شدم. دو سال پیش هر شب به اتفاق همسرم در اطراف استخر بزرگ شهر قدم میزدیم و هر روز شاهد ایجاد تغییری در آن قسمت بودیم. نیمکتهای نو، موزاییکهای جدید، نورپردازی متنوع و ... و هر بار از خودمان میپرسیدیم آیا شهر به تغییرات بنیادیتری احتیاج ندارد؟ حقیقتاً اتفاقاتی که در دوره پیشین رخ داد، همواره سمت و سویی تبلیغاتی و عامهپسندانه داشت. امید که مسئولین فعلی دست به اقدامات بنیادیتری زده، بهدنبال مصلحتهای آنی نباشند و بالعکس همواره در تصمیمگیریها مصلحت آتی فرزندان این شهر را مد نظر قرار دهند. با سپاس از یادآوری بهجای دکتر توانا که خود بخشی از شناسنامه هنری این شهر و مایه مباهات همشهریهاست. هرجا هستید، پاینده و پیروز باشید.
حضرت استاد ممنون از متن دلسوزانه شما. بسیار جای تشکر دارد از دقت نظر و توجه شما در هنگام قدم زدن با مسئولین، که به نیکی محاسن و معایب شهر را در یک نگاه ملاحظه نموده، به تحریر درآوردید. و سپاس به جهت بهره بردن از لغت زیبا و پسندیده پاکدستی برای شهردار متعهد سالهای نهچندان دور شهر.
نيلوفر نيلگون: درود بر شما استاد عزيزم جناب توانا! راستش پس از چندين سال دورى از وطن، ديدن ويرانه برجاى مانده در محلى كه قبلاً لاهيجان نام داشت، با توجه به اوضاع جارى اين سامان چندان متعجم نكرد. آنچه باعث حيرتم شد، حدوث اينهمه در برابر ديدگان شما بود. تسليت مرا بپذيريد.