سخنان رئیس جمهور حسن روحانی درباره فساد را شاید بتوان مهمترین سخنان او در طول این سالها دانست. وی بهدرستی انگشت بر موضوعی گذاشت كه نهتنها تهدیدكننده ثبات و ماندگاری ایران و انقلاب اسلامی است كه بنمایه اصلی تباهی و سقوط همه تمدنهای بشری بوده است. از افلاطون تا ابن خلدون و از آگوست كنت تا متفكران ماركسیستی، همگی آنها "فساد" و "بیاعتمادی عمومی و اجتماعی" را موجب سقوط و نابسامانی اكثر حكومتها و تمدنها دانستهاند. حضرت رسول(ص) از این مفهوم با عنوان "ظلم" یاد كردهاند؛ اینكه حكومت با كفر میماند و با ظلم نه. "ظلم" را باید معنای متناقض "عدل" نامید. عدل یعنی قرار دادن هر چیز در جای درست آن و همین به معنای درك دقیق معنای ظلم است. روحانی بهدرستی به موضوع شفافیت در مبارزه با فساد اشاره داشته و مقامات مسئول و سپس مردم را از مؤدیان اصلی آن دانستهاند. جای تأسف است كه در طول تاریخ معاصر ایران، هیچگاه مردم به ادعای مبارزه با فساد اقتصادی به چشم مثبت ننگریستهاند. این باور هرچند شاید به غلط در میان مردم ریشه دوانده است كه مفهوم مبارزه با فساد تنها برای مبارزات انتخاباتی و تسویه حسابهای سیاسی معنا دارد و در عمل، این تنها مهرههای كوچك هستند كه فدا میشوند و دامنه نفوذ و قدرت دانه درشتها هر روز گستردهتر میشود. مفهومی رایج از قدرت سیاسی در میان متفكران باب شده و در متون مختلف در طول قرنها در میان محققان جا افتاده است كه ثروت و قدرت همزاد یكدیگرند. هرجا قدرت است، ثروت نیز همانجاست. شاید به همین دلیل بتوان به ریشه كلام ارزشمند امام علی(ع) پی برد كه فرموده بودند: "هیچ كاخی ساخته نمیشود، مگر آنكه در كنارش كوخی ساخته شده باشد." در دنیای امروزین، بشر برای غلبه بر این حرص و ولع پایانناپذیر برای تباهی اخلاقی و سیاسی، مكانیزمهایی ابداع كرده است. مهمترین آنها، نظارت شفاف بر نهادهای قدرت و ثروت است. جناب روحانی درست فرمودهاند كه تاریكخانهها محل رشد میكروب فسادهای پیچیده و البته سازماندهی شده است. هیچ حكومتی تنها از طریق ارشادات اخلاقی نمیتواند در برابر پلشتیها مقاومت كند. گوش انسانها در برابر وسوسه قدرت و ثروت كر است. به تعبیر برتراند راسل: "تنها باید معصوم بود كه در برابر آن وسوسهها دوام آورد." این نكته ما را به یاد كلام ماندگار ویكتور هوگو میاندازد. آنجا كه نوشته است: "قوانین پدید میآیند تا زیر پا نهاده شوند؛ چرا كه زبانی برای فریاد ندارند!" در دنیای امروز، نظارت شفاف مطبوعات و رسانههای مستقل، این زبانِ فریاد هستند. این درد را باید به كجا برد كه گاهی در سرزمین ما، روزنامهنگاران بیش از مفسدان و فاسدان در ترس و هراس بهسر میبرند. آنها وقتی درمییابند كه روزنامهنگاران و روزنامهها، كوتاهترین دیوار قانون هستند، نمیتوانند نقشی را كه رئیس جمهور بهدرستی درباره رسالت رسانهها میگویند، بازی كنند. كافی است به سخنانی كه مقامات قانونی درباره این امر در ماههای گذشته زدهاند، نگاهی افكنیم. از سوی دیگر، فساد ساختاری در غیاب رسانهها در نتیجه رانت اطلاعاتی شكل میگیرد. اما باید از جناب روحانی پرسید چه كسان و گروههایی میتوانند از رانتهای سیاسی و اقتصادی سود برند؟ بهراستی پدیده آقازادهها از كجا آمده است؟ چه حجمی از اقتصاد ملی در دستان بخش خصوصی و چه قسمی از آن در دست نهادهای حاكمیتی است؟ آیا مردم عادی كوچه و بازار توان این امر را دارند تا به كسب اخبار و اعمال نفوذ پردازند، یا این تنها اصحاب قدرت و گروهی كه به آنها نام فساد خانوادگی (Corruption Family) دادهاند، موفق به استفاده از این امتیاز خاص میشوند؟ پاسخ روشن است. رئیس جمهور میدانند كه رانتخواری از كجا نشأت میگیرد؟ هر نماینده و وزیر و رئیسی باید دریابد كه نزدیكان و مشاوران و اعضای خانوادههای آنها چه میكنند؟ این امر سختی نیست. كافی است در خلوت خود بنگریم كه در اطراف ما چه كسانی حضور دارند و از آن مهمتر اینكه، تاریكخانه قدرت و سیاست را با نور رسانه و خبررسانی مستقل و نظارت شفاف بهسوی فساد و رانتخواری ناامن سازیم. خوب است تا از تجربه دیگران استفاده كنیم. این میتواند برای ما درسآموز باشد كه بسیاری از دولتهای غربی كه ما آنها را نقد كرده و آموزشهای اخلاقی و فرهنگیشان را برنمیتابیم، بهراحتی در برابر فساد سیاستمداران خود ایستادگی كرده و آنها را به محاكمه میكشند. به داستان رسواییها در كشور فرانسه و انگلستان، چین، ژاپن و كره جنوبی و نحوه مقابله با آن فسادها بنگریم. جامعه اسلامی چنانچه نتواند راهی برای مقابله با این رسواییها و پلشتیها پیدا كند، از درون دچار چالش خواهد شد و سخنان زیبای دیروز رئیس جمهور تنها به خاطرهای زیبا بدل خواهد شد.
آوندی: تا زبان نقد باز نشود، تا سانسور مطبوعات حذف نگردد و تا احزاب و آزاداندیشان جامعه نتوانند با کشف و افشای سرچشمههای فساد، مسئولیت حرفهای خود را دنبال کنند، ریشههای فساد در جامعه خشکانده نمیشود.