شهر یك اثر هنری بزرگ است كه آفرینندگانی به وسعت خود و به تعداد جمعیتش دارد. (كریستوفر الكساندر)
آیا میدانید نقش تزئینات و هنر در زیباسازی فضای شهری چیست؟ آیا میدانید مردم و هنرمندان یک شهر، چه وظیفه بزرگی در برابر شهر و محله خود دارند؟ آیا میدانید که شهرهای جهان درحال رقابت برای رشد و توسعه کیفی زندگی شهری هستند و آیا میدانید چه تعدادی از طراحان و هنرمندان بزرگ جهان در زمینه زیباسازی و هنرآفرینی در فضای شهری مشغول به کار هستند؟
فضای شهری و محله خود را با فضای داخل منزل مقایسه کنید. همانطور که میبینید، ابزار و وسایل مختلفی در خانه وجود دارد که هرکدام برای کار خاصی ساخته شده و نیازهای شما را برای انجام فعالیتهای مختلف برآورده میسازد. خانه شما به اصطلاح مبله است؛ یعنی اثاثیه و تجهیزات لازم برای زندگی در فضای خانه فراهم است. وقتی شما یک آپارتمان مبله اجاره میکنید، بدین معناست که وسایل ابتدایی زندگی در آن وجود دارد؛ تجهیزاتی مانند میز و صندلی، یخچال و اجاق گاز، کفپوش و روشنایی و بسیاری دیگر، درست مانند یک هتل معمولی که میتوانید فقط با کیف وسایل شخصیتان به آنجا نقل مکان کرده و در آن سکونت کنید.
یک شهر مبله نیز همین معنی را دارد؛ یعنی تمامی وسایل و تجهیزات مورد نیاز برای زندگی شهری در آن فراهم است و به آنها امکانات و تسهیلات شهری یا "مبلمان شهری" گفته میشود. وسایلی مانند: آبخوری، نیمکت، ایستگاه اتوبوس و تاکسی، پل عابر پیاده، تابلوهای شهری، نرده و جدا کنندهها، سطل زباله، کفپوش و کفسازی، وسایل زمین بازی کودکان و بسیاری دیگر که بیش از یکصد مورد را دربر میگیرد.
تمامی اینها، نیاز کاربردی مردم و گردشگران را فراهم میآورد. در این میان، تأثیرات هنر و زیباییشناسی بر روح و روان انسانها نیز اهمیت بسیار دارد. همانگونه که در فضای خانه به تغییر رنگ دیوارها، نصب تابلوهای نقاشی، مجسمه و تزئینات اهمیت میدهید، فضای شهری هم برای آرامش و نشاط روحی شهروندان و تأثیرگذاری مثبت، نیازمند آثار فرهنگی، هنری و هویتبخشی است.
شهر تنها شامل بناها نیست، بلكه فضای بین ساختمانها، كوچه، میدان، فضای سبز، عناصر پركننده، كاربریها و حضور و همراهی مردم است كه موجودیت شهر را میسازد و به آن بها میدهد. مردم فعالیتهای خود را در قالب سه پهنه زندگی، كار و تفریح در فضاهای عمومی انجام میدهند. چهره شهر مانند موزه و نگارخانهای است كه هر روز نمایشگاه آثار متنوع مردم و منظر تاریخ و فرهنگ تمدن بشری است.
فضای شهر، محیط زندگی شهروند را تشكیل میدهد. بنابراین مدیران، طراحان و افراد متخصص باید محیط را به گونهای تجهیز كنند كه شرایط زندگی و زیستمحیطی آن از "سطحی عالی" برخوردار باشد. امروزه شهرها مانند شركتها با هم به رقابت میپردازند: تلاش برای زیباتر شدن، كارآمد بودن و ارائه هویتی باارزش؛ چرا كه در این صورت قادر خواهند بود توجه جهانی، جذب گردشگر و بازار سرمایه و استعداد را به خود اختصاص دهند. به همین دلیل، رشد و توسعه "كیفیت زندگی شهری" و نگاه "انسان مدارانه" مورد توجه قرار گرفته است.
كیفیت، مفهومی چند وجهی است كه از طریق "واقعیت فیزیكی موجود" مانند "زیبایی محیط و اجزای آن" و "پاسخگویی به نیاز انسانها"، در ذهن و روان آدمی شكل میگیرد و تبدیل به تجربهای مطلوب و خوشایند میگردد. "كیفیت فضای شهری" یعنی "تركیببندی فضاهای باز و بسته"، به گونهای كه از نظر "عملكرد و زیبایی" رضایتبخش باشد.
در یك قرن اخیر، با رشد روزافزون شهرنشینی و با توجه به پیامدهایی كه صنعت و نوگرایی در زندگی شهری به همراه داشته است، شاهد از بین رفتن بسیاری از فضاهای ارزشمند شهری و شكلگیری شتابزده و نسنجیده فضاهای عمومی كنونی در شهرها و درپی آن، حضور پدیده حومه نشینی بودهایم. فضاهای شهری امروزی فقط به مسیر عبور و مرور تبدیل شدهاند و كمتر در ابعاد اجتماعی، پاسخگوی نیازهای انسان امروزیاند. در این میان فضاهایی كه مكان آسایش عمومی باشند و باعث آرامش خاطر انسان شوند نیز حذف شدهاند. در حال حاضر، رانندگی به سرگرمی اصلی مردم تبدیل شده و پیادهروی یك هنر فراموش شده است، درحالی كه در گذشتهای نهچندان دور، پیادهروی اصلی بود كه معماران و طراحان اصیل بر مبنای آن به ساخت و ساز محیط و فضاهای دسترسی در فضای باز شهری میپرداختند.
مشكل اساسی فضاهای شهری امروز این است كه در عرصههای وسیع و پیچیده به آسانی نمیتوان با محیط شهر "روابط حسی مطلوب و دلپذیر" برقرار كرد. هنوز در بسیاری از فضاهای شهری، به روابط و نیازهای انسانی توجه نشده و برای "حضور و استفاده مردم از فضاهای عمومی"، امكانات مفید و باكیفیت، بسیار محدود و ناچیز است. بنابراین قبل از هرگونه مداخله در سطوح كلان شهری، باید اهداف شكلگیری و جایگاه پروژههای شهری تعریف شود و شاخصههای بصری ادراك محیط و كیفیت فضایی مورد بازشناسی قرار گیرد.
واقعیتی كه تا كنون بهدرستی درك نشده این است كه در تجهیز فضاهای عمومی و ارتقاء كیفیت محیط، هیچ اقدام مؤثر و هوشمندانهای صورت نمیگیرد، مگر اینكه بر مبنای شناخت واقعیت باشد. شعار زیبای "شهر ما، خانه ما" هنگامی عینیت مییابد كه شهروند، تأثیرات آن را در محیط مشاهده نماید. به عبارت دیگر، روابطی آشكار در عملكرد سازمانها و مدیران شهری با زندگی شهروندان نمود پیدا كند. این امر با بهبود وضعیت كیفی و كمی پروژههای انجام شده در سطح شهر و نیز جلب مشاركت مردم در زمینه حفظ، نگهداری و مراقبت از اموال عمومی شهری صورت میپذیرد.
هنر و معماری ایرانی
شروع تحولات در روند شهرنشینی و شهرسازی ایران را شاید بتوان دوره مشروطیت دانست. البته پیش از آن نیز در زمان قاجار و حتی در زمان صفویه شاهد تأثیرپذیری و الگوبرداری هستیم. بهطور مثال، ساخت حصار هشت گوش تهران به تقلید از حصار پاریس و یا خیابانكشیها در تهران زمان قاجار. در معماری شهری قدیم ایران، میدان مركزی بهعنوان كانون محلهها بهشمار میآمد، اما فعالیتهای اجتماعی در طول كوچهها نیز ادامه مییافت. برای مثال، زنها از خانههای مجاور گرد هم جمع میشدند و روی سكوهای جلوی هشتیشان مینشستند. این درحالی بود كه بخشی از كارهای روزمره خود، مانند بافندگی و دوزندگی را نیز انجام میدادند. این سكوها جزء اولین نشیمنهای شهری بهشمار میآمد كه بهدلیل اسفاده مكرر سالمندان، به آن "پیرنشین" هم میگفتند.
معماری گذشته ما سرشار از ظرافتها و ریزهکاریهایی است که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته دارد. تزئینات و کاشیکاریهای داخلی با تناسبات و رنگبندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی میکند و هماکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است.
از دیرباز، اصالت زیباییشناسی، فلسفه هنر و طراحی ایران زمین، در نمونه آثار معماری، صنایع دستی و طراحی باغ و بوستان وجود داشته و به چشم میخورد. بر همین اساس، دكتر محمد پیرنیا، نتایج مطالعاتی خود را درباره طراحی ایرانی كه بیشتر نشأت گرفته از فضاهای معماری و طرحهای ساختمانی است، با عنوان "اصول طراحی ایرانی" بیان میكند. از نظر او، طراحی ایرانی بر این اصول استوار است:
1. مردمواری (طراحی انسانمدار): رعایت تناسب میان اندامهای ساختمانی بدن انسان و نیازهای انسانی در ساختمانسازی و آرایش معماری.
2. پرهیز از بیهودگی (نگرش کاربردی): جلوگیری از اسراف و كارهای بیهوده، ایجاد زیبایی به مفهوم زیبنده بودن و تناسب داشتن، نه فقط قشنگی و جمال.
3. نیارش (دوام و پایداری): به معنای دانش ایستایی، فن ساختمان و ساختمایه شناسی/ به مفهوم مواد و مصالح و مقاومت ساختمان.
4. خودبسندگی (خودکفایی): استفاده از مواد و مصالح بومی/ در دسترس بودن ساختمایه یا فرآوردههای ساختمانی در محل با امكانات محلی و بومی.
5. درونگرایی (احترام به حریم خصوصی): ارزش نهادن به زندگی شخصی و خصوصیگرایی افراد و حفظ حرمت و عزت نفس انسانها/ جدا سازی بخشهای درونی و خصوصی از بخشهای همگانی و عمومی.
آگاهی از اصول طراحی ایرانی برای تمامی هنرمندان و طراحان ایرانی ضروری است؛ زیرا با شناخت صحیح تعاریف و الگوهای هنر و طراحی ایران زمین میتوان بهخوبی در این زمینه نقشآفرینی كرد. پروفسور هربرت لین دینگر ـ رئیس هیأت داوران نمایشگاه و مسابقه طراحی صنعتی هانوور ـ شاخصهای زیباییشناسی را به دو دسته کلی تقسیمبندی میكند: دسته اول شامل موارد کاربردی، ملموس و دیده شونده است و دسته دوم به مواردی میپردازد که با احساسات انسانی سروکار دارد.
شاخصهای زیباییشناسی
1. كیفیت عالی طراحی (High Quality of Design):
- آرایش ساختاری قوی: تشخیص اصول طراحی و بخشهای مختلف آن، مثل معماری برجسته.
- ارتباط آشکار كل با اجزاء: از نظر فرم، رنگ، ابعاد، اندازه، كیفیت مواد، گرافیك و طرح.
- پیروی از قواعد مشخص طراحی و سبكشناسی (انسجام طرح Design Consistency)
- دقت و وضوح عناصر: تغییرات فرم، تضادهای ظاهری، رنگ و نوشتار، تناسبات طراحی.
- هماهنگی با روش تولید، استفادهكننده، تعمیر و نگهداری.
- طراحی منطقی: انتخاب مواد مناسب، فرآیند تولید و كاربردهای طرح.
- زیباییشناسی پرمعنا و باارزش: بدون آشفتگی بصری (Visual Disturbance)
2. انگیزش احساس و هوش (Stimulation of Sense & Intellect): تأثیرات همهجانبه برای ایجاد حالات زیر در بیننده و استفادهكننده:
- تحریك احساس، رضایت و سرزندگی، میل به خوش طبعی و شادی.
- در صورت لزوم، حس كنجكاوی را بیدار كند، اشتیاق بازی و خلاقیت.
- طراحی كه نوعی شناسایی و هویت را القاء كند.
تورنتو؛ یك نمونه
در سال ۲۰۰۹ برای شهر تورنتو یك برنامه زیباسازی نوشته شد که بهدلیل اهمیت و نقش طراحان صنعتی و معماران در نگارش و زمینههای اجرایی آن، معرفی میگردد. اهداف و الگوهای زیباسازی شهری (بر اساس برنامهریزی شهر تورنتو) عبارتند از:
1. طبیعت از طریق فضاهای شهری، بهراحتی قابل دسترسی باشد (توسعه منابع و ظواهر طبیعت در شهر و قابلیت دسترسی ساده برای مردم).
2. آب: حرکت و صدای آب، ایجاد چشمه، برکه، آبنما، دریاچه مصنوعی.
3. هنر و فرهنگ: برنامههای فرهنگی و هنری همراه با تبلیغات شهری مناسب باید همیشه فعال و زنده باشد (شهر فرهنگی ـ هویتسازی).
4. هنرهای شهری و مردمی در فضاهای باز و خیابانها جاری باشد.
5. مرمت و حفاظت آثار قدیمی، ساختمانها و فضاهای تاریخی.
6. منابع طبیعی و طبیعت شهری شناسایی، حفاظت و نگهداری شود.
7. کیفیت و تعالی طراحی فضاهای عمومی و ساختمانها بهعنوان یک اصل.
8. پیادهرو، فضایی محرک و جذاب و قابل استفاده برای مردم.
9. بازسازی چشماندازهای عمومی، نقاط عطف بصری و نشانههای شهری.
10. نگهداری و حفاظت شهر به شیوهای مناسب و پایدار (بهخصوص فضاهای جمعی و عمومی، فضاهای پاک، زیبا و سبز، باغهای ساختمانی).
قابل ذکر است که شهردار تورنتو قراردادی با دانشگاه و رشته طراحی صنعتی دارد که هر ساله مسابقات دیزاین را برای فضای شهری و ارائه کانسپتهای جدید و نوآورانه دنبال كند.
و اكنون در ایران، ابتدا باید بیاندیشیم به چه چیز نیاز داریم؟
امروز در شهرهایمان باید به چیزی ورای طراحی بناها و شبكه رفت و آمد بیاندیشیم. باید فضاهایی خلق كنیم كه با نیازهای امروز مطابقت داشته باشند و آنها را به گونهای تعریف كنیم كه با تكنولوژی مدرن همخوان باشد. خیابان، مکانی است که تعاملات اجتماعی و جنب و جوش شهری در آن به وضوح نمایان است و ذهن شهروندان را انباشته از خاطرات جمعی و ادراک مشترک درخصوص حیات مدنی میكند. خیابانها بیش از آنکه سازنده ساختار شهر باشند، بیانگر ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه بوده و تبلور زندگی مدنی یک شهر در طول زمان بهشمار میآیند. رجوع به مراکز مهم فعالیت، خرید، تماشای مغازهها و خرده فروشیها، پرسه زدن و گردش، دیدن دیگران و دیده شدن توسط آنها و ... راسته شهری را تبدیل به فضایی متنوع و پرفعالیت میكند.
خاطره مبلمان شهری و توجه به فضاسازی محیطی در شهرهای امروز، بهعنوان عنصری تحولآفرین و درآمدزا که میتواند چهره شهر را نیز بهعنوان یک نماد داخلی و بینالمللی به همگان معرفی کند، شناخته میشود. نحوه چیدمان فضای سبز، آرایش ساختمانها با نمای سنتی یا یکسان، وجود درختان مناسب در یک خیابان، نحوه قرار گرفتن تیرهای چراغ برق، باجههای تلفن، کیوسکهای فروش روزنامه، ایستگاههای اتوبوس و مهمتر از آن، حفظ نمادهای قدیمی و سنتی یک شهر نقش مؤثری در افزایش روحیه اجتماعی ایفا میکند. با تأكید و كنترل بر اجرای مجموعه عوامل تخصصی و كارشناسی فنی و هنری است كه محیطهای شهری متناسب، زیبا و انسانی بهوجود میآید.
زیباسازی، فرآیند توسعه ویژگیهای بصری است كه در فضاهای شهری صورت میگیرد (آرایش و پیرایش چهره شهر). زیباسازی، فرآیندی مستمر و درحال رشد است که با روانشناسی، فلسفه، هنر، فرهنگ، هویت، دانش، بینش، زمان، و کارکردهای مختلف ارتباط داشته و ظهور پیدا میکند. "جنبش زیباییشناسی شهری" رویكرد پیشرفتهای است كه نهتنها بهخاطر زیبا كردن، بلكه ترجیحاً بهمعنای ابزار كنترل اجتماعی از طریق راضی نگهداشتن جمعیت شهری و پاسخگویی به نیاز آنها مورد مطالعه قرار میگیرد. آغاز "فلسفه فکری زیبایی و شهر" قرن نوزدهم میلادی است و امروزه به مفهوم زیباسازی و یادمانسازی (هویتسازی) در فضای شهر بهکار میرود.
با ورود آثار هنری به فضای شهری، لطافت، زیبایی و آرامش را به شهرمان هدیه میدهیم.
• کارشناس ارشد طراحی صنعتی از دانشگاه تهران