هرجا "نقد" و "نظارت عمومی" اندکی فروکش کند، عرصه بر منتقدان تنگ میشود و زمینههای بروز قانونگریزی و فساد افزایش مییابد؛ چرا که قدرت ذاتاً گرایش به گسترش عرصه نفوذ خود دارد و قدرتمندان، تقسیم قدرت و حتی نظارت بر اعمال قدرت را برنمیتابند، چه رسد به نظارت و بازرسی حیطه قدرت و انتقاد از عملکردهایشان! تمامیتخواهی قدرتمندان و قدرت غیرمسئول، راه هرگونه نظارت عمومی و انتقاد از سیاستها و روشهای عملی اصحاب قدرت را مسدود کرده و سرانجام دیوانسالاری ناکارآمد و فساد اداری و اقتصادی و نیز تسلط حزب یا جناح و یا جریان واحد و ترکتازی آنان، زمینهساز بسیاری از بحرانها و ناهنجاریها گردیده و موجبات انحطاط یا عقبگرد سیاسی ـ اجتماعی را فراهم میآورد. هرگاه ابزارهای نقد قدرت و امکانات نظارت عمومی از میان برداشته شود، تمامیتخواهی و انحصارگرایی ظهور مییابد و خود را داعیهدار هدایت و نجات دانسته و حتی بهتدریج خود را منجی جامعه معرفی میکند. در صورت نبود نظارت عمومی و فقدان امنیت در نقد علنی قدرت، ساختار قدرت متمرکز چنان است که خود به خود بهسوی سلطه و تمامیتخواهی کشانده میشود. بر این اساس، نکته اساسی در دموکراسی، امکان نقد قدرت و آزادی انتخاب و نظارت مردم از طریق نهادهای مستقل از دولت و نیز رسانههای آزاد و سازمانهای غیردولتیِ پاگرفته در جامعه مدنی است، تا استبداد و درپی آن فساد، امکان بروز نیابد. یکی از مشکلات اساسی در نظام دیوانسالاری و بخش قانونگذاری و اجرا، فقدان نظارت و ارزیابی عملکرد مسئولان و متصدیان امور است، بهنحوی که در نظام یا سیستم اداری و اجرایی کشور، پس از اتمام دوره خدمت یا شغل و مسئولیت افراد مسئول (اعم از پایان دوره مأموریت یا فرارسیدن موعد بازنشستگی)، عملکرد آنان بر اساس وظایف محوله یا مأموریت ابلاغی، مورد هیچگونه تحلیل و ارزیابی قرار نمیگیرد؛ لذا آنان به آسانی و بهسادگی، منصب و جایگاه شغلی خود را ترک میکنند. بهعبارت دیگر، میزان عمل آنان به تعهدات شغلی و نیز تعیین میزان تحقق مطالبات و حقوق مردم، به هیچ گرفته میشود؛ همچنان که در حین خدمت نیز نظارت و ارزیابی دقیقی از عملکرد آنان صورت نمیگیرد. حتی گاه معلوم نمیشود که میزان پیشرفت و اقدامات آنان تا چه اندازه بوده است؛ لذا چه بسیار که مسئول بعدی با صرف هزینه و زمان مضاعف و نیز بدون در اختیار داشتن تجربیات و نتایج کارهای مسئول پیشین، مسیرهای رفته را دوباره طی میکند. این رویه نامطلوب در عین اینکه نوعی قانونگریزی و عدم التزام به تعهدات قانونی است، همواره نوعی آشفتگی و سردرگمی را بر سیستم مدیریت کشور تحمیل میکند که گاه هزینهها و خسارات آن جبرانناپذیر است. علاوه بر این، جنبه دیگری که در همین راستا موجب توجه قرار نمیگیرد، بیتوجهی به انطباق یا عدم انطباق زمان یا دوره کاری مسئولیتها با برنامهها و وظایف محوله به افراد است. مثلاً میتوان این پرسش را مطرح کرد که آیا وظایف محوله یا وعدههای کاری آن مسئول با آن دوره زمانی مطابقت دارد، و آیا در آن ظرف زمانی، تحققپذیر میباشد، یا خیر؟! بهعنوان نمونه، میتوان مسئولیت مهم وکالت یا نمایندگی مردم یک شهر یا منطقه را در مجلس قانونگذاری کشور مورد ارزیابی قرار داد. مثلاً این سئوال مطرح میشود که اساساً وظایف اصلی و ذاتی یک نماینده چیست؟ یا حیطه وظایف و چارچوبهای آن کدام است؟ آیا یک نماینده غیر از وظیفه اصلی خود، یعنی "قانونگذاری" و "نظارت بر اجرای قانون"، حق دخالت در سایر امور اجرایی و قضایی را دارد یا خیر؟ در صورت دخالت، چه کسی یا چه نهادی وظیفه برخورد با او را دارد؟ آیا عزل و نصب مسئولان شهری و استانی در حیطه وظایف یک نماینده است؟ آیا یک نماینده میتواند در هر مسألهای وارد شده و با موضعگیری جانبدارنه به سود گروه یا جناحی وارد منازعات جمعی شود؟ آیا یک نماینده مسئول پیگیری دلایل عدم تحقق برنامههای مصوب دولتی در شهر یا حوزه انتخابی خود نیست؟ آیا یک نماینده مجلس میتواند از مدت زمانی که قانوناً باید صرف انجام وظیفه در مسئولیتهای محوله شود، برای امور نامرتبط یا کماهمیت و بیاهمیت دیگر استفاده کند؟ و پرسشهایی از این دست. اجازه دهید با یک نمونه، مثالی از یک سال کاری به تحلیل مسأله بپردازیم. بنا به گزارش "پایگاه خبری تحلیلی تابناک"، نمایندگان مجلس در سال 1392 از 365 روز سال مجموعاً 287 روز را در تعطیلی بهسر بردهاند که از این مدت، 18 روز تعطیلی ابتدای سال، 105 روز تعطیلات آخر هفته، 100 روز تعطیلات ماهانه (منهای پنجشنبهها و جمعهها)، 14 روز تعطیلات رسمی، 30 روز تعطیلات تابستانی و 20 روز مرخصی استحقاقی بوده است. یعنی نمایندگان در طول سال 1392، مجموعاً فقط 78 روز کاری(!؟) را در مجلس گذراندهاند. (یعنی چیزی کمتر از یک چهارم ایام سال!!!) البته این مدت کاری بدون احتساب روزهایی است که برخی از نمایندگان به دلایل موجه یا غیرموجه غیبت میکنند! حال این دو پرسش اساسی مطرح میشود: 1- آیا این مدت حضور در مجلس، با توجه به عضویت برخی از نمایندگان در کمیسیونهای مهم و تخصصی ـ آنهم در شرایط خاص و پرمسأله کشور ـ میتواند پاسخگوی حجم انبوهی از کارهای مطالعاتی و پژوهشی و مشاورهای در بخش قانونگذاری و نظارت بر اجرای قوانین باشد یا خیر؟ 2- نمایندگان مجلس در ایام تعطیلات (287 روز)، بهویژه در تعطیلات ماهانهای که برای سرکشی به حوزه انتخابیه آنان درنظر گرفته شده، وقت خود را صرف چه اموری میکنند؟ آمارهای موجود نشان میدهد که نمایندگان مجلس بیشتر وقت خود را در بیرون از مجلس میگذرانند و بهانه بیشتر نمایندگان برای این کار، حضور در حوزههای انتخابیه است؛ حال آنکه بسیاری از مردم نیز از پاسخگو نبودن نمایندگان در حوزههای انتخابیه گلایه دارند و دسترسی به نماینده را از امور صعب یا حتی محال میدانند. این درحالی است که کار عمده و اصلی نماینده مجلس باید در مجلس صورت گیرد و کارهای مربوط به حوزه انتخابیه باید بهدست مدیران دولتی و شوراهای شهر رفع و رجوع شود. (مخاطبان گرامی میتوانند با مراجعه به آرشیو رسانهها و سایتها، میزان شرکت نمایندگان را در برنامههای مختلف و نیز حجم مطالب و تصاویر موجود از آنها را بهدست آورده و به ارزیابی عملکرد هر نماینده بپردازند. مثلاً بهدست آوردن این نکته که چه تعداد از این برنامهها یا جلسات و دیدارها در راستای وظایف اصلی نمایندگان بوده و یا چه اندازه ضروری و سودمند و راهگشا بوده است؟) حال این پرسش مطرح میشود که آیا در شرایط خاص کشور، یعنی دوره گذار از وضعیت نامطلوب اقتصادی و فرهنگی که محصول مدیریتهای ناکارآمد و ضعیف پیشین است، نمایندگان میتوانند عمده وقت خود را صرف شرکت در هر برنامه و جلسهای کنند که عموماً جنبه غیرضروری و کماهمیت و یا فرمایشی و تشریفاتی داشته و حضور نماینده مجلس در آنها حاصلی ندارد؟ چرا باید چنین جلساتی با آب و تاب و گزارشهای تصویری در رسانهها و سایتها منعکس شود؟ چه ضرورتی دارد که این حضور دائم برخی نمایندگان در محافل بیاهمیت و ناکارآمد توسط برخی با آب و تاب و اقسام تبلیغات پر زرق و برق، در بوق و کرنا شود؟ چرا هر دیدار یا ملاقات یک نماینده با افراد یا گروهها باید توسط برخی دوربین به دست همراهی شده و دهها عکس کلوز و شات از آنها تهیه شود؟ چه ضرورتی دارد که یک نماینده در تمام مسائل ریز و درشت شهر و استان و کشور اعلام نظر یا موضع کند؟ چرا باید سخنران یا افتتاحکننده بسیاری از برنامهها یا پروژهها در شهر و روستا، نماینده آن حوزه باشد؟ آیا نماینده کارهای مهمتری ندارد؟ چه مدت از این تعطیلات طولانی، صرف شنیدن حرفها و دردها و مطالبات اقشار مختلف مردم در حوزه نمایندگی مربوطه میشود؟ آیا همگان قادر به ارتباط یا ملاقات آسان و قابل دسترس با نماینده خود هستند؟ آیا کسی یا نهادی یا رسانهای وظیفه ارزیابی عملکرد نمایندگان یا یادآوری تعهدات و وظایف و وصول مطالبات مردم را دارد؟ بهعنوان نمونه، چرا وقتی بسیاری از مصوبات و وعدههای دولتهای نهم و دهم در استان تحقق نیافت، همان نمایندگانی که با چهرههای خندان و رضایتمند، رئیس جمهور وقت را همراهی میکردند و در کادر تمام عکسهای یادگاری آن روزها حضور داشتند، پس از عدم تحقق آن مصوبات و وعدهها و صرف آنهمه هزینه سنگین ناشی از سفرهای استانی، فریاد اعتراضی برنیاوردند و بهدنبال وصول مطالبات مردم نبودند؟ اگر وظیفه نظارت بر اجرای قوانین مصوب و ابلاغی به دولت از وظایف مهم و اصلی نمایندگان است، چرا گزارشی از نتایج این نظارت یا ارزیابی عملکرد دولت به مردم ارائه نشده است؟! چرا در پس هر عزل و نصب هر پست یا مسئولیت در شهر و استان، سایه برخی از نمایندگان سنگینی میکند؟ و دهها چرا و پرسش دیگر که همگی به نکته آغازین بحث ما بازمیگردد: چرا هیچ نظارت و ارزیابی از عملکرد دوران مسئولیت و تصدیگری مسئولان ما، از جمله نمایندگان مجلس صورت نمیگیرد؟ آیا مسئولین از نقد و تحلیل و ارزیابی عملکرد مصونیت دارند؟ اگر نه، این امر چگونه و چه وقت و توسط چه مراجعی انجام میشود و نتایج و آثار آن کدام است؟ هر دوره کاری به پایان میرسد و افراد بهسادگی و آسانی منصب محوله خود را رها کرده و به سراغ شغل و مسئولیت دیگری میروند و هیچ اتفاقی هم نمیافتد! سال 1392 به پایان رسید و همچنین سال 1393 و سالهای آتی درپی هم میآیند و به پایان میرسند، ولی گویا تغییری در صورت مسأله ایجاد نخواهد شد! در همچنان بر پاشنه سابق میچرخد و قاعده همان است. اشخاص نه در دوران مسئولیتشان مورد تحلیل و ارزیابی و پاسخگویی قرار میگیرند و نه پس از آن! در پایان عمر مسئولیتها، آنچه باقی میماند، جامعه یا شهری است جا مانده از قطار توسعه که همچنان زیر بار دشواریهای زمانه زنده است و نفس میکشد؛ با خاطراتی از گذشته و ابهام و نگرانی نسبت به آینده! و آغازی دوباره از نقطه صفر و آزمونی دیگر! کاش خطاها را دوباره نیازماییم و درپی تکرار اشتباهات و تجربه مدام شکستهای تلخ نباشیم... به امید آن روز.
ایمان: اصولاً سئوال کردن و پرسیدن مال دنیای مدرن و شهروند حقمدار است و نه دنیای ذهنی سنتی و رعیت تکلیفمداری که هیچ حقی برای خودش قائل نیست و از نظر او، هر گندی که فلان نماینده و مسئول بزنند، مصداق "هرچه آن خسرو کند شیرین بود" است. در سیستم ارباب/ رعیتی، هر رعیتی میداند که نباید پایش را از گلیمش درازتر کند و باید آهسته برود و آهسته بیاید تا گربه شاخش نزند. لذا تا زمانی که در سیستم دلالپرور نفتی، چاپلوسی و ریاکاری ارزش باشد، رابطه ارباب/ رعیتی باقی خواهد ماند و دولت/ ملت مدرن شکل نخواهد گرفت. 20 میلیون نفر به رئیس جمهور یا نمایندهای رأی میدهند، اما همینها درآمدشان را به دروغ به وی کمتر اعلام میکنند تا دوزار بیشتر کاسب شوند. این است زیست انگلی ما!
آقاي جوادپور! نظر شما در مورد مقالات پوچ و بيمعناي خودتان چيست؟ نوشتهايد چرا نماينده در مردم حضور ندارد؟ بعد مينويسید اين مجالس و همايشها چه فايده دارد؟؟؟!!! نوشتهاي چرا از دولت درخواست و پيگیري مشكلات و وعدهها نميشود؟ بعد گفتهايد چرا در كار دولت و ادارات دخالت ميشود؟؟؟!!! نوشتهايد تعطيلات مجلس فلان مقدار است. بعد، از كار پژوهشي و ارتباط با مردم پرسيدهايد!!! شما واقعاً استاد دانشگاهيد؟ من كه خيلي تأسف خوردم! شايد از قانون اطلاعي نداريد كه كار نماينده چيست؟ اما حتماً سخن رهبر را در مورد وظايف نمايندگان در قانون شنيدهايد! البته شايد هم حرف ايشان براي شما اهميت نداشته باشد، اما نماينده وظيفهاي بهجز قانونگذاري ندارد و كارهاي اجرايي برعهده دولت است. راستي شما از قانون بسيار سخن ميرانيد، ولي بعيد ميدانم حتي يك بار هم قانون اساسي اين مملكت را مطالعه كرده باشيد، چه برسد قانون مدني و ...! شما ميتوانيد مقاله تهيه كنيد چرا روحاني بد است؟؟؟ آنوقت ما به شما خواهيم گفت تحريم عوارضي دارد كه دست روحاني نيست. آنوقت از ارز مبادلهای كه بعد از جنگ جهاني متداول شد خواهيم گفت كه فكر نميكنم شما در اين حيطه تخصصي داشته باشيد و يا از اتحاد هند و روسيه و ... در مقابل اين سوء استفاده بينالمللي سخن خواهيم گفت، چون در رشته خود كه جز بازي با الفاظ چيزي نديدم و جز باز كردن كينهها به چيزي دست نيافتم. سعي كنيد از عمر خود استفاده كنيد. بهتان پيشنهاد ميكنم در هفته كتاب كمي كتاب تهيه كنيد و كمي از صفحات آن را مطالعه كنيد.
امید: البته ندیمی در عرصه نمایندگی یک استثناست. کسی که بیشترین حضور را در مجلس دارد؛ آنهم از نوع مؤثرش، و در دیگر زمانها نیز بیشترین سرکشی و جلسات مردمی و کاری را در حوزه انتخابیه دنبال میکند.
ایمان: اصولاً سئوال کردن و پرسیدن مال دنیای مدرن و شهروند حقمدار است و نه دنیای ذهنی سنتی و رعیت تکلیفمداری که هیچ حقی برای خودش قائل نیست و از نظر او، هر گندی که فلان نماینده و مسئول بزند، مصداق "هرچه آن خسرو کند شیرین بود" است. در سیستم ارباب/ رعیتی، هر رعیتی میداند که نباید پایش را از گلیمش درازتر کند و باید آهسته برود و آهسته بیاید تا گربه شاخش نزند. لذا تا زمانی که در سیستم دلالپرور نفتی، چاپلوسی و ریاکاری ارزش باشد، رابطه ارباب/ رعیتی باقی خواهد ماند و دولت/ ملت مدرن شکل نخواهد گرفت. 20 میلیون نفر به رئیس جمهور یا نمایندهای رأی میدهند، اما همینها درآمدشان را به دروغ به وی کمتر اعلام میکنند تا دوزار بیشتر کاسب شوند. این است زیست انگلی ما!
محمد.ف: ندیمی که دائم آمارهای بلند بالا میده، در عرض 78 روز در سال اینهمه کار انجام میده؟!!! مگه اینا از بیتالمال حقوقهای کلان رو کامل نمیگیرند؟ بیچاره ما کارمندای جزء که اگه یه ساعت دیر بریم سر کار، از حقوقمون کم میکنند. اگه این چند روز در سال هم نمایندهها به مجلس نرند و از راه دور هماهنگ کنند، بهتر نیست؟ دیگه زحمت اینهمه راه رو به خودشون ندند!!!
شریفی: سئوالی که برام پیش آمده اینه که نمایندهها پول هزینههای اینهمه ریخت و پاش و دفتر و دستک و ایاب و ذهاب رو از کجا میارن؟! اصلاً کسی میدونه که بابت 78 روز کار در سال چقدر حقوق و مزایا میگیرند؟ اگر کسی میدونه مارو هم در جریان بذاره. ممنون.
ع.احمدپور: درود بر قلم نویسنده توانا و دردآشنا جناب آقای جوادپور. بهدرستی به نکته مهمی اشاره کردهاید. استاد گرامی! این مسأله تنها منحصر به مدیران کل و نمایندگان مجلس نیست، بلکه مدیران خرد در ادارات شهر و استان نیز هیچ وقت مورد نظارت و ارزیابی قرار نمیگیرند. ناگهان یک روز صبح که وارد اداره شدم، دیدم رئیس قبلی بدون خداحافظی به شهر دیگر رفته و تا کنون که هفت ماه از این ماجرا میگذرد، برای تسویه حساب هم نیامده. تمام کارها نیمهتمام روی زمین مانده و به هیچکدام از قولها و وعدههایش هم عمل نکرده. درحالی که ما برای انتقال به یک بخش دیگه حتی باید خودکار و سنجاق و کاغذ را هم تحویل بدهیم و گزارش مفصل کارهای خود را بنویسیم. کی باید مسئولان بفهمندند که مردم ولی نعمت آنها هستند و باید به آنها پاسخگو باشند. در ضمن میخواستم از نماینده لاهیجان بپرسم که شما چطور در عرض 78 روز در سال اینهمه وظایف و کارهای نمایندگی و کمیسیونها و پیگیریها و کارهای دیگر را انجام میدهید؟ ما که یک کارمند معمولی هستیم، با اضافه کاری هم باز نمیتوانیم همه کارها را انجام دهیم و وقت کم میآوریم!!!
فریدون.ش: از این نوشته حکیمانه و دلسوزانه لذت بردم و آموختم. با این جمله پایانی نویسنده، دلم برای شهر و مردمم سوخت و اشکم درآمد: "در پایان عمر مسئولیتها، آنچه باقی میماند، جامعه یا شهری است جا مانده از قطار توسعه که همچنان زیر بار دشواریهای زمانه زنده است و نفس میکشد؛ با خاطراتی از گذشته و ابهام و نگرانی نسبت به آینده! و آغازی دوباره از نقطه صفر و آزمونی دیگر! کاش خطاها را دوباره نیازماییم و درپی تکرار اشتباهات و تجربه مدام شکستهای تلخ نباشیم." هزاران درود بر نویسنده محترم.
صیادی: متأسفانه چیزی که در کشور ما نادیده گرفته میشود، حقوق مردمی است که با رأی و حمایت آنها، مدیران و نمایندگان به قدرت میرسند. چه کسی را سراغ دارید که گزارش صادقانهای از عملکرد خود به مردم ارائه دهد؟ یا چه سازمان و نهادی عملکرد آنها را مورد ارزیابی و نظارت قرار میدهد؟ نماینده ما و عواملش که روز و شب دارند از خودشون تعریف میکنند، اما هیچگاه نظر مردم و درد و حرفای مرم براشون مهم نیست. این حضرات که اینهمه وقت آزاد دارن، چرا به مردم وقت ملاقات نمیدن یا سری به میان مردم و متن جامعه نمیزنند؟ چرا دائم با اصحاب قدرت و ثروت حشر و نشر دارند؟
مسلم: بابا ایرج خان! تو که پارسال 278 روز مرخصی داشتی، چرا یه سری به دیلمان نزدی و با مردم، یعنی با خود مردم اونجا صحبت نکردی؟ لااقل خبر میکردی، خودمون خدمت میرسیدیم، بلا می سر!!!
رسول: جناب جوادپور و غیره! چرا سعی دارید دانش مردم را بالا ببرید؟ چرا میخواهید مردم به ماهیت تاریخ مصرف گذشتگان پی ببرند؟ چرا قصد دارید مردم به حق خود واقف شده و در انتخاب خود تغییر را نشانه روند؟ چرا نیت دارید علم و دانش و ... را به دیگران منتقل کنید؟ چرا تصمیم دارید مردم منطقه چشمان خود را بشویند تا بهتر ببینند؟ جناب جوادپور و معاندان عزیز! افکار مردم منطقه همچون کویری تشنه لب است... تشنه آگاهی و دانایی! درود خدا بر شما!
رهگذر: جناب آقای جوادپور! همین عدم نظارت باعث شده است که پسر قانونگذار شهر ما با تویوتا لندکروز 450 میلیونی در تهران جولان دهد!!! چطور میشود که یک کارمند ساده که در این جامعه با میانگین یک میلیون و دویست هزار تومان چنین شرایطی را برای فرزند خود و همینطور خانه چند میلیاردی در فرمانیه تهران برای خود و همینطور ... (که در آینده نزدیک عنوان خواهد شد) فراهم کند؟؟؟!!! لازم به ذکر است، زمانی که خبرگزاری فارس در بحبوحه انتخابات، این خبر را در سایت خود درج نمود، آقای قانونگذار با پیشنهاد [...] این خبر سریع از سایت حذف گردید، ولی در آرشیو خبرگزاری موجود میباشد.
ایمانی: رهگذر عزیز! تو برو خود را باش. در کشوری که بعضی از صنوف یکشبه با تغییر قیمت دلار به اوج میرسند، به نمایندهای که صبح تا شب درحال فعالیت است، ایرادی اینچنین بیانصافیست...