اختصاصی "لاهیگ"



ما زیر باران ترکمانچایها بزرگ شدهایم. وقتی ثروت ملی ما که معادل بودجه چندین کشور است، یکشبه "اختلاس" میشود و زندانهای ما از بدهکاران چند میلیون تومانی درحال ترکیدن است، شنیدن قصه میانپشته فقط کمی قلقلک میسازد و بس. نویسنده محترم به سرنوشت شهردار اسبق اشاره کرد. آنان که باید عبرت بگیرند، هنوز محکم و استوار پشت میزها نشستهاند. از آسمان بیابر توقع باریدن بلاهت است.
دوستدار گیلک و تالش (medpubre.persianblog.ir): پیشتر قصه پرغصه جزیره را شنیده بودم. ممنونم از شما که بیشتر ما را آگاه کردید. به نظر من، بایستی تومار اعتراضی تهیه نمود و این مسأله را بهصورت ملی به گوش مسئولین رساند.
شاهین: ما یهبار رفتیم، یه پیرمرد و دو تا پیرزن کلید قفلشو داشتن، بازش کردن رفتن توو، هیچکس هم نمیذاشتن بره اونجا!
گیلانه: واقعاً جای تأسف است. شهری به زیبایی لاهیجان نیازمند توجه بیشتر از سوی مسئولان است. می توان با رسیدگی به این موضوع، جاذبه گردشگری دیگری ایجاد کرد.
شهروند لاهیجانی: آقای نماینده! یهوقت پیگیری نکنی!؟
جایی که مسئولان [...] باشند و مردم بیخیال، غیر از این باشه باید تعجب کرد... لاهیجان یکی از شهرهای بااصالت گیلان بود که رفته رفته داره به یه شهر معمولی تبدیل میشه... از تخریب بیرویه کارخانههای چای و از بین رفتن صنعت چای و تخریب بیرویه بافت تاریخی و تکیه تاریخی امجدالسلطان گرفته تا اجاره و فروش اموال عمومی!!!