رسانهها و رسالت امروزین آنان
دكتر سيدحجت مهدوی سعیدی
خفتگان با تو نگویند كه دزد تو كه بود
باید این مسأله پرسید ز بیداری چند (پروین اعتصامی)
رهبر فرزانه انقلاب در جایی فرموده است: "نباید از مناظره گریخت و نقد و انتقاد را به كالای قاچالاق و امری تشریفاتی تبدیل كرد."
بیتردید رسانهها در جهان امروز، فونكسیون خاصی را ایفا میكنند و نقشهای پراكندهای را میپراكنند كه از مهمترین آنها، نشر "آگاهی" و "بیداری" است، تا اینكه در این آئین و آئینه، به وضوح و تمایز، روشن شود كه: چه كسی امین است و خادم! و چه كسی خائن است و سارق؟
نقش و رسالت رسانهها، جهلپراكنی و مجیزگویی این و آن نیست! آنكس كه چنین میپندارد، "فهم كژ كرده است او این درس را"! نقش رسانهها چیزی جز حقیقتگرایی، اطلاعرسانی، تحلیل و نقد كاركرد ارباب قدرت نیست. حضرت امیر(ع) در خطبه 23 نهجالبلاغه به ابن عباس هشدار میدهد كه: "بنیاد حكومت، قدرت نیست، بلكه بها دادن به حق و حقیقت است."
پرواضح است كه سوداگران قدرت را، هیچ تاب نقد نیست! به تعبیر مولانا: "تاب یك جرعه ندارد قی كند"! آنان كه از رسانهها، تنها تجلیل میخواهند، نه تحلیل(!) و یا اینكه تحكیم پایگاههای قدرت خود را میجویند، نه تنقید یا تضعیف(!) اساساً یا از ماهیت فرهنگ و فنآوری رسانهها بیخبرند(!) و یا اینكه آگاهانه با آن سر ستیز دارند! تو گویی با جادوزدگان قدرت خودپرست باید همواره با نگاه ملوسانه و زبان چاپلوسانه، مواجه شد! این حضرات نقدناپذیر، اسیر منيّت و خویشتن خویشاند؛ تفرعن و تبختری در سر دارند كه مگو و مپرس. تنها خود را قدیم و ندیم انقلاب، نظام و محفل و مجلس میدانند! همه الكناند و اخرس(!) و تنها آنان زبان رسایاند و گویا!
جزمینگری، بیتدبیری و بیبرنامگی خود را، اجراییگری مینامند! همج رعاع هر نسیمی هستند! "پر كاهی در مصاف تندباد، خود ندانند كه كجا خواهند فتاد"! فرصتطلب و مردمفریب، تلوّن مزاجی و موج سواری خود را پایداری در جبهه خدمت اعلام میكند! و در غوغای "نام" و سودای "نان"، تك سواراند! هیچ جا از دانشگاه تا زایشگاه از شرّشان آسوده نیست! خود نماد تحقیر، توهین، تمسخر و پردهدری و بیآبروگری از این و آناند و آنگاه دیگران را متهم به بیاخلاقیگری میكنند! روزگار عجیبیست نازنین!
ببری مال مسلمان چو مالت ببرند
داد و فریاد برآری كه مسلمانی نیست!
در معركهگیریها، علامه دهرند، درحالی كه هیچ نسخه شفابخشی از آنان، هیچ بیماری را تا كنون شفا نداده است؛ "عجب آنست كه بیمار تو بیمارتر است." افراد بهظاهر مهم و خود استثناء پنداران خودشگفت كه، همواره شولای ریاست بر دوش خود افكندهاند و مقاصد شخصی خود را با ریاكاری ناب، تأمین مینمایند.
حاشا و كلا كه رسالت امروزین رسانهها، در صف مجیزگویان جیرهخوار نیست! بلكه رسالت آنان، صف را برهم زدن است. رسانهها را با ارادتنامهها كاری نیست! رسانهها مدافع منافع مردماند، نه حافظ مصالح دولتمردانی كه آنان را با حقوق مردم كاری نیست!
سقراط حكیم در پایان مدافعات خود در بیدادگاه آتن میگوید: "ای مردم آتن! اگر فرزندانم پنداشتهاند كه شخص مهمی شدهاند، درحالی كه چنین نباشد، آنان را خجالت داده و شرمسار سازید تا از چنین پندار باطل و تصور بیهودهای كه پیدا كردهاند، سرافكنده شوند."
تحقیقاً اگر مسئولیت، نظارت و شفافیت بههنگام خبررسانی رسانهها (در نشان دادن خوب و بد) نباشد، قدرت، فساد میآورد و البته قدرت مطلق نیز فساد مطلق!
خدا بیامرزد شاعر لب دوخته یزد (آن فرخ بافروغ را) كه رسانهای داشت به نام "طوفان"! این رسانه، بیت زیر را بر پیشانی خود داشت:
خوب و بد را صفحه طوفان نماید منعكس
زآنكه این لوح درخشان كمتر از آئینه نیست!
باید این مسأله پرسید ز بیداری چند (پروین اعتصامی)
رهبر فرزانه انقلاب در جایی فرموده است: "نباید از مناظره گریخت و نقد و انتقاد را به كالای قاچالاق و امری تشریفاتی تبدیل كرد."
بیتردید رسانهها در جهان امروز، فونكسیون خاصی را ایفا میكنند و نقشهای پراكندهای را میپراكنند كه از مهمترین آنها، نشر "آگاهی" و "بیداری" است، تا اینكه در این آئین و آئینه، به وضوح و تمایز، روشن شود كه: چه كسی امین است و خادم! و چه كسی خائن است و سارق؟
نقش و رسالت رسانهها، جهلپراكنی و مجیزگویی این و آن نیست! آنكس كه چنین میپندارد، "فهم كژ كرده است او این درس را"! نقش رسانهها چیزی جز حقیقتگرایی، اطلاعرسانی، تحلیل و نقد كاركرد ارباب قدرت نیست. حضرت امیر(ع) در خطبه 23 نهجالبلاغه به ابن عباس هشدار میدهد كه: "بنیاد حكومت، قدرت نیست، بلكه بها دادن به حق و حقیقت است."
پرواضح است كه سوداگران قدرت را، هیچ تاب نقد نیست! به تعبیر مولانا: "تاب یك جرعه ندارد قی كند"! آنان كه از رسانهها، تنها تجلیل میخواهند، نه تحلیل(!) و یا اینكه تحكیم پایگاههای قدرت خود را میجویند، نه تنقید یا تضعیف(!) اساساً یا از ماهیت فرهنگ و فنآوری رسانهها بیخبرند(!) و یا اینكه آگاهانه با آن سر ستیز دارند! تو گویی با جادوزدگان قدرت خودپرست باید همواره با نگاه ملوسانه و زبان چاپلوسانه، مواجه شد! این حضرات نقدناپذیر، اسیر منيّت و خویشتن خویشاند؛ تفرعن و تبختری در سر دارند كه مگو و مپرس. تنها خود را قدیم و ندیم انقلاب، نظام و محفل و مجلس میدانند! همه الكناند و اخرس(!) و تنها آنان زبان رسایاند و گویا!
جزمینگری، بیتدبیری و بیبرنامگی خود را، اجراییگری مینامند! همج رعاع هر نسیمی هستند! "پر كاهی در مصاف تندباد، خود ندانند كه كجا خواهند فتاد"! فرصتطلب و مردمفریب، تلوّن مزاجی و موج سواری خود را پایداری در جبهه خدمت اعلام میكند! و در غوغای "نام" و سودای "نان"، تك سواراند! هیچ جا از دانشگاه تا زایشگاه از شرّشان آسوده نیست! خود نماد تحقیر، توهین، تمسخر و پردهدری و بیآبروگری از این و آناند و آنگاه دیگران را متهم به بیاخلاقیگری میكنند! روزگار عجیبیست نازنین!
ببری مال مسلمان چو مالت ببرند
داد و فریاد برآری كه مسلمانی نیست!
در معركهگیریها، علامه دهرند، درحالی كه هیچ نسخه شفابخشی از آنان، هیچ بیماری را تا كنون شفا نداده است؛ "عجب آنست كه بیمار تو بیمارتر است." افراد بهظاهر مهم و خود استثناء پنداران خودشگفت كه، همواره شولای ریاست بر دوش خود افكندهاند و مقاصد شخصی خود را با ریاكاری ناب، تأمین مینمایند.
حاشا و كلا كه رسالت امروزین رسانهها، در صف مجیزگویان جیرهخوار نیست! بلكه رسالت آنان، صف را برهم زدن است. رسانهها را با ارادتنامهها كاری نیست! رسانهها مدافع منافع مردماند، نه حافظ مصالح دولتمردانی كه آنان را با حقوق مردم كاری نیست!
سقراط حكیم در پایان مدافعات خود در بیدادگاه آتن میگوید: "ای مردم آتن! اگر فرزندانم پنداشتهاند كه شخص مهمی شدهاند، درحالی كه چنین نباشد، آنان را خجالت داده و شرمسار سازید تا از چنین پندار باطل و تصور بیهودهای كه پیدا كردهاند، سرافكنده شوند."
تحقیقاً اگر مسئولیت، نظارت و شفافیت بههنگام خبررسانی رسانهها (در نشان دادن خوب و بد) نباشد، قدرت، فساد میآورد و البته قدرت مطلق نیز فساد مطلق!
خدا بیامرزد شاعر لب دوخته یزد (آن فرخ بافروغ را) كه رسانهای داشت به نام "طوفان"! این رسانه، بیت زیر را بر پیشانی خود داشت:
خوب و بد را صفحه طوفان نماید منعكس
زآنكه این لوح درخشان كمتر از آئینه نیست!
• استاد دانشگاه
نظرات بینندگان
ناشناس
| 
۱۲:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
پاسخ
کریمپور: رسانهها و سایتها رسالت مردمی دارند و نباید اربابان قدرت، رسالت آنها را مخدوش کنند. در این راستا سایت لاهیگ و سایتهای همگام با او الحق والانصاف تا به اکنون نقش خود را در نظارت بر کانونهای قدرت خوب ایفا کردهاند. شهروند لاهیجانی
| 
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۰۹
پاسخ
شهروند لاهیجانی: اگر همه رسانهها به مقوله اطلاعرسانی شفاف روی بیاورند، به جرأت میتوان گفت خدمت بزرگی به مردم و جامعه کردهاند. رسول
| ۰۱:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
پاسخ
رسول: درود بر دکتر حجت مهدوی! میل و رقبت ایجاد کردید در دلهامان. انرژی گرفتم از این قلم توانا. ناشناس
| ۱۵:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
پاسخ
ناصر: واقعاً بعضیها خودشون رو علامه دهر میدونند. مثلاً همین در دولت گذشته که آقای رئیس دولت خودش رو علامه دهر میدونست!!! چرا دور میرویم. در همین لاهیجان همین افراد نقدناپذیر خودشون رو علامه دهر میدونند!!! ناشناس
| ۱۵:۵۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۰
پاسخ
محمودی: آقای دکتر مهدوی! دوره خود استثناء پنداران خود شگفت به پایان رسیده است. همه این بار بهدنبال نماد اعتدال خواهیم رفت. اگاه
| ۱۹:۱۷ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
پاسخ
آگاه: روشنگری در تمامی عرصهها نشان از آگاهی مردم میباشد. پس کسانی که در این راه با قلم خود به این امر میپردازند، نقش پررنگی در هدایت جامعه و مردم دارند؛ چرا که قلم میتواند باعث روشنتر شدن مسیر جامعه شود. امروز در فضای "تدبیر و امید"، اصحاب علم و فرهنگ میباید در این راه قدم بردارند و هر آنکس که از دانش و آگاهی بالا برخوردار است و توان نوشتن مقاله یا انعکاس حقایق موجود در سایتها و رسانه و مجله و روزنامه را دارد، باید شجاعانه این مسیر را ادامه دهد. ناشناس
| ۲۰:۲۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۱
پاسخ
شیدایی (از سیاهکل): مقاله بهجایی بود. ناشناس
| ۱۵:۱۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۳
پاسخ
خانم حسینی: واقعاً آدم چیزهای عجیب و غریبی را در دنیای سیاست میبیند. واقعاً چه توجیهی دارد که عدهای بهخاطر گرفتن پست و منال دنیا، توبهنامه از نوع نصوحش بنویسند؟! رفتار نماینده کنونی شهر آنقدر سطحش پایین آمده که روش حال شکل گرفتن استی را که در دوره قاجار درباریان در قبال شاه انجام میدادند، درحال شکل گرفتن است. آقای نماینده! بنده بهعنوان کسی که ناظر رفتارها و کردارهای شما در طول این سه دوره در لاهیجان بودم، به صراحت به شما میگویم شاید عدهای جیرهخوار مجیز شما را بگویند، اما فکر نکنید که مردم ولایتمدار و بافرهنگ لاهیجان باز به دوره قاجار برمیگردند. والسلام. امیدوارم سایت لاهیگ پیام مرا منعکس کند. ناشناس
| ۱۸:۱۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۴
پاسخ
سلام بر دکتر عزیز. واقعاً لاهیجان در طول چهار دوره گذشته مجلس رولش در سطح کشور پایین آمد. یک دوره که انتخابات لاهیجان بهدلیل خرید رأی توسط همین خود استثناء پنداران، باطل اعلام شد و با حکم حکومتی معظم له مواجه شد و دورهای دیگر، نماینده کنونی شهر بهخاطر بعضی از مسائل روشن، از گردونه شورای نگهبان حذف شد و رد صلاحیت گردید. در دوره دیگر، نمایندهای از سیاهکل برگزیده شد که خود سیاهکلیها بهخاطر عملکرد ضعیف، دیگر به او اقبالی نشان ندادند و در همین دوره هم نماینده کنونی انگار نه انگار نماینده لاهیجان است؛ لاهیجان را فراموش کرده، در صورتی که زمانی لاهیجان محور سیاسی شرق گیلان بود. الآن لنگرود یا آستانه این محوریت را به یدک میکشند. لاهیجان امروز با لاهیجان زمان یعقوبی خیلی فرق میکند. لاهیجان امروز با لاهیجان زمان خیرخواه خیلی فرق میکند. لاهیجان امروز با لاهیجان زمان انصاری خیلی فرق میکند. لاهیجان امروز بهخاطر چند چهرگی نماینده شهر از رونق افتاده است. لاهیجان امروز بهخاطر تلون مجازی نماینده کنونی شهر از رونق افتاده است. خدا پدر یعقوبیها و خیرخواهها و انصاریها و ... را بیامرزد که حداقل یک مشی سیاسی را برگزیده بودند، نه مانند بعضیها که زمانی یدک هاشمی و زمانی یدک رحیم مشایی!!!!!!!!!! شاید هم زمانی قالیباف و شاید هم زمانی جلیلی... خانجانی
| ۱۴:۴۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
پاسخ
خانجانی: واقعاً اون دوست عزیز خوب اشاره کرد؛ لاهیجان در شانزده سال گذشته رول و کلاسش پایین آمده. من تعجبم از این است که چطور بخشی از مردم همچنان به ندیمی رأی میدهند. البته یک سوم لاهیجان چون در دوره گذشته از ۱۱۰ هزار نفر فقط ۳۴ هزار نفر به او رأی دادند ـ حالا چقدر خریدند و فروختند بماند ـ ۷۰ هزار نفر مردم لاهیجان با ندیمی مخالفاند. ایشاا... این دوره نیکفر یکضرب تمامش کنه. یاورزاده
| ۲۰:۰۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
پاسخ
یاورزاده: ضمن تشکر از مقاله وزین دکتر مهدوی و تشکر از سایت پرمخاطب لاهیگ. امیدوارم مدیریت سایت راهش را با صلابت طی کند. لاهیگ زنده است، چون آرمانهای انقلاب زنده است. راهت پررهرو باد. ناشناس
| ۲۰:۰۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۵
پاسخ
رهگذر (از سیاهکل): رسالت سایتهای مجازی امروز این است که مانند کوتولههای سیاسی و نوکیسههای تازه به دوران رسیده، مجیزگوی نمایندگان بیاخلاق نباشند. به قول نویسنده این مقاله که شفاف عنوان نمود که خود نماد بیاخلاقیگری هستند، بعد دیگران را متهم میکنند! از قدیم گفتهاند دست پیش بگیر تا پس نیفتی!!!!!!!!!! غمخوار
| 
۱۴:۰۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۶
پاسخ
غمخوار: آقای خانجانی! دکتر نیکفر نیز مانند صاحبدل شد و به موزه رفت. بهترین کار دکتر همان تزریقات و خدمت به مردم در بعد پزشکی هست و بهدرد سیاست نمیخورد، چون سیاست آدمی ورزیده و با سعه صدر بالا میخواهد. بیشتر نیروها در لاهیجان از نیکفر جدا شدهاند و گوشه عزلت گرفتهاند. رسول
| ۰۱:۵۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۷
پاسخ
رسول: جناب غمخوار! عصبانی نشو! به آمریکا گفته بودند از دست ما عصبانی باش و از این عصبانیت خود بمیر. حرص نخور غمخوار! غمخوار
| ۱۳:۳۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۱۸
پاسخ
غمخوار: سلام رسول جان! دکتر نیکفر دیگه کیست؟ خواهشاً برام بنویس در کدام جبهه قرار دارد؟ فقط میدانم آیا زبان حرف زدن و فریاد کشیدن در مجلس را دارد یا نه؟ نظرات بینندگان