به‌راستی دیواری بلندتر از دیوار معلم هم وجود دارد؟!
تشکل مورد هدف به‌وجود آمد و برای اداره آن چه انتخابات‌های مفصل‌تر از انتخابات مجلس برگزار نشد و چه کسانی به‌عنوان اصلح بر هیأت مدیره و مدیریت عامل این کانون اقتصادی تکیه نزدند.
روزگاری که در میان کارکنان دولت معلمان کمترین حقوق را دریافت می‌کردند، این قشر زحمتکش و محروم عزم‌شان را جزم نمودند تا در راستای تأمین رفاه خانواده با بریدن از حلقوم زن و بچه‌شان بتوانند یک شرکت تعاونی مصرف راه بیاندازند، بلکه مایحتاج عمومی خود را کمی ارزان‌تر از این طریق تأمین نمایند.
به گزارش "لاهیگ" به نقل از "گیلانیان"، تشکل مورد هدف به‌وجود آمد و برای اداره آن چه انتخابات‌های مفصل‌تر از انتخابات مجلس برگزار نشد و چه کسانی به‌عنوان اصلح بر هیأت مدیره و مدیریت عامل این کانون اقتصادی تکیه نزدند.
هنوز چند صباحی از عمر پربرکت شرکت تعاونی مصرف نگذشته بود که هیأت مدیره با نشان دادن باغ سبز تصمیم به افزایش سرمایه گرفت و یک بار دیگر با چلاندن هیکل نحیف و جیب تهی معلمان، سرمایه‌ای به‌هم زدند تا در تأمین رفاه معلمان معجزه نمایند! غافل از این‌که کسانی که با عناوین اعضای هیأت مدیره و مدیرعامل سر این کانون خیمه زده بودند، درصدد تکثر سرمایه برای خود بودند، زیرا دیری نگذشت که هرچه شرکت تعاونی سایر ادارات رشد و حتی رشد چشمگیر نمودند، این شرکت تعاونی تحلیل رفت تا جایی که چندین سال است به‌طور کل تعطیل شد و تنها یک تابلوی رنگ پریده بر سردر این فروشگاه به چشم می‌خورد و معلوم نیست سرمایه معلمان چه شده و چه بلایی بر سر دارایی‌های‌شان آمده و حضرات متولی شرکت تعاونی کجا به ریش معلمان و قانون می‌خندند!!!
معلوم نیست چه مرجعی باید پیگیر حق و حقوق ضعفایی باشد که فقط سالی یک روز از طریق جلسات و گردهمایی‌ها و ... از مقام معنوی یاد و موعظه‌ها می‌شود! با توجه به بی‌پناهی و بی‌دفاعی معلمان فاقد پشتوانه دفاعی به‌نظر می‌رسد دیواری کوتاه‌تر از دیوار معلمان نباشد.
به گزارش "لاهیگ" به نقل از "گیلانیان"، تشکل مورد هدف به‌وجود آمد و برای اداره آن چه انتخابات‌های مفصل‌تر از انتخابات مجلس برگزار نشد و چه کسانی به‌عنوان اصلح بر هیأت مدیره و مدیریت عامل این کانون اقتصادی تکیه نزدند.
هنوز چند صباحی از عمر پربرکت شرکت تعاونی مصرف نگذشته بود که هیأت مدیره با نشان دادن باغ سبز تصمیم به افزایش سرمایه گرفت و یک بار دیگر با چلاندن هیکل نحیف و جیب تهی معلمان، سرمایه‌ای به‌هم زدند تا در تأمین رفاه معلمان معجزه نمایند! غافل از این‌که کسانی که با عناوین اعضای هیأت مدیره و مدیرعامل سر این کانون خیمه زده بودند، درصدد تکثر سرمایه برای خود بودند، زیرا دیری نگذشت که هرچه شرکت تعاونی سایر ادارات رشد و حتی رشد چشمگیر نمودند، این شرکت تعاونی تحلیل رفت تا جایی که چندین سال است به‌طور کل تعطیل شد و تنها یک تابلوی رنگ پریده بر سردر این فروشگاه به چشم می‌خورد و معلوم نیست سرمایه معلمان چه شده و چه بلایی بر سر دارایی‌های‌شان آمده و حضرات متولی شرکت تعاونی کجا به ریش معلمان و قانون می‌خندند!!!
معلوم نیست چه مرجعی باید پیگیر حق و حقوق ضعفایی باشد که فقط سالی یک روز از طریق جلسات و گردهمایی‌ها و ... از مقام معنوی یاد و موعظه‌ها می‌شود! با توجه به بی‌پناهی و بی‌دفاعی معلمان فاقد پشتوانه دفاعی به‌نظر می‌رسد دیواری کوتاه‌تر از دیوار معلمان نباشد.
نظرات بینندگان