صاحبنظران ميگويند: جنگلهاي جلگهاي گيلان بيشتر در معرض تجاوز انساني و توسعه شهرنشيني قرار دارد.
به گفته آنان، با توجه به همجواري اين جنگلها با روستاها، افزايش رو به تزايد جمعيت انساني در اين مناطق، ايجاد جاده و امكانات دسترسي، بهكارگيري ماشينآلات پرقدرت نظير زيل و ريو در حمل و نقل چوب و بهرهبرداري از جنگل عواملي محسوب ميشوند كه بر سرعت پسروي اين جنگلها كمك ميكنند.
علاوه بر تراكم جمعيتي، فقر اقتصادي روستاييان حاشيهنشين جنگلهاي گيلان به سبب ضعف كشاورزي، از ديگر عوامل تهديدكننده اين جنگلها بهشمار ميروند كه نياز به احياء و برنامهريزي براي اين عرصهها بيش از پيش ضروري به نظر ميرسد.
يك استاد دانشگاه منابع طبيعي، گفت: بسياري از جنگلهاي جلگهاي نظير جنگلهاي هفت دغنان در صومعهسرا در سالهاي گذشته از بين رفتهاند و در صورت نبود برنامهريزي درست، ساير جنگلها نيز در معرض خطر قرار دارند.
دكتر تيمور رستمي شاهراجي به خبرگزاری ايرنا، افزود: چون كشاورزي در استان گيلان به شكل فعلي چندان درآمدزا نيست، جنگلها در مناطق جلگهاي و در ارتفاعات زير ۲۰۰متر مشكل دارند كه در سالهاي 1364 و 1365 بسياري از مناطق جنگلي، بهويژه در شفت تبديل به باغ چاي شدند كه به دليل شيب تند مناسب اين كار نبودند.
وي افزايش جمعيت و تقاضا در اين مناطق را از عوامل مهم و تدريجي از بين رفتن جنگلها دانست.
وي با اشاره به كوتاهي مسئولان در گذشته نسبت به اين مناطق، گفت: در برخي مناطق مرتفع، بهخصوص در اشكورات، جنگلهای شيبدار به شاليزارهاي پلكاني تبديل شدند؛ اين درحالي است كه كشت برنج در اين مناطق مقرون به صرفه نيست و اقدام براي احياء نيز به هزينههاي بسياري نياز دارد كه برگشت نيز امكانپذير نميباشد.
وي از نداشتن برنامهريزي و نظارت توسط دولت نسبت به جنگلها انتقاد كرد و اظهار داشت: برنامهريزيهاي منظم وجود ندارد و يا اگر وجود دارد ضعيف است.
وي، تصريح كرد: سازمانهايی نظير جهاد كشاورزي و منابع طبيعي در گذشته و حال برنامه مشخصي در اينخصوص نداشته و ندارند و تصرف و تغيير كاربريها همچنان ادامه دارد.
معاون فني اداره کل منابع طبيعي گيلان نيز در اينباره، گفت: خطر تجاوز به جنگلهاي جلگهاي با توجه به همجواري با روستاها و عوامل انساني و قابل دسترسي بودن اين جنگلها وجود دارد و اين عوامل سبب ميشوند كه تقاضاي واگذاري اينگونه زمينها براي مقاصد مختلف زياد باشد و قطع غيرمجاز درختان و قاچاق چوب نيز توسط سوداگران عامل ديگري در نابودي اين جنگلها محسوب ميشوند.
يوسفپور، افزود: بخشي از جنگلهاي جلگهاي كه دست كاشت هستند، گونههاي صنوبر، سوزني برگان و پهن برگان بومي را تشكيل ميدهند و بخشي نيز شامل جنگلهاي طبيعي بوده كه به علت تراكم جنگلنشينان در آن و نزديكي به روستاها دستخوش تخريب شدهاند و نياز به احياء دارند.
وي، خاطرنشان كرد: برنامه احياء براي جنگلهاي دست كاشت اين مناطق به صورت پرورشي و بهرهبرداري فني و حفاظت از عرصه است و براي جنگلهاي طبيعي برنامه احياء با اعمال حذف پايههاي بد فرم و نامناسب و بازسازي جنگلها با گونههاي بومي و مطلوب صورت ميگيرد.
وي نوع درختان در پايين دست جلگهاي را به صورت بلوط، ممرز، انجيلي و شمشاد و رويش گياهي زير دو مترمكعب عنوان كرد.
يوسفپور، گفت: مساحت جنگلهاي جلگهاي و كوهپايهاي استان گيلان حدود ۶۰ هزار هكتار است و آمار دقيق از ميزان تجاوز و تصرف اين اراضي ملي مستلزم بررسي كامل است.
وي، معتقد است: از اين جنگلها ميتوان استفادههاي زيادي كرد و اين جنگلها نقش بهسزايي در درجه حرارت منطقه و تنظيم رطوبت دارند و ميتوانند بخشي از اين جنگلها كه در مجاورت آباديها قرار دارند به عنوان مناطق پارك طبيعي و يا جاذب گردشگران تبديل شوند.
جنگلهاي استان گيلان با داشتن ۵۶۵هزار هكتار عرصه، از مهمترين جنگلهاي شمال كشور محسوب ميشوند.