"آقای فلانی انتصاب بهجا و شایسته شما مبارک"، "آقای X حضور شما در هیأت اعزامی به فلان کشور مایه مباهات ماست"، "آقای Y تشکر از اقدام شما در زمینه فلان و بهمان" و ...! اینها فقط نمونهای است از هزاران. روزی نیست که در شهر فرهنگی لاهیجان، پرده و نوشتهای در تقدیر از این و آن و یا عرض تبریک بهخاطر فلان انتخاب و انتصاب به چشم نخورد و متأسفانه این رویه ناصواب روز به روز هم بیشتر شده و بهنظر میرسد که عدهای از مسئولان هم، چنین میپسندند و مروج این رسم غیرفرهنگی هستند! ولی قرار نبود پس از گذشت سالها از انقلاب، چنین شیوههای ناپسندی رخ نماید و انظار و افکار را آزرده سازد؛ چرا که فرهنگ انقلاب و اسلام حکم میکند که مسئولان، "خدمتگزار" باشند، نه "منّتگزار". یادم میآید زمانی که توفیق خدمتگزاری در شورای شهر به نمایندگی از مردم خوبمان را داشتم، در یکی از روزها پس از مشاهده پردههای زیادی که بهطور مشمئزکنندهای فضای شهر را پر کرده بود با مضامینی در بازگشت یکی از مسئولان از یک سفر شخصی و غیررسمی، مرا بر آن داشت تا در یکی از جلسات رسمی شورا پیشنهاد نمایم جهت جلوگیری از چاپلوسیها، فرصتطلبیها و خودنماییها که نتیجهای جز تخریب افکار عمومی ندارد، از این رویه غیرمعقول جلوگیری شده و شهرداری هم بهعنوان متولی اصلی حفظ فضای شهری، ملزم به رعایت آن باشد که خوشبختانه این بار با همراهی اعضای محترم شورای دوم، این پیشنهاد بهصورت مصوبهای به شهرداری ابلاغ شد و با هماهنگی خوب شهردار وقت، تا مدتی چشمها آسوده بود و فکرها راحت و دیگر شاهد پردهها و نوشتههای آنچنانی نبودیم و تا بخشی از عمر اولیه شورای سوم هم این سنت حسنه ادامه یافت، اما کمکم با ورود بعضی از چهرههای جدید در حوزه مسئولیت شهری که بیشتر "تشنه قدرت" بودند نه "شیفته خدمت"، باز هم روز از نو و روزی از نو، و جالب اینکه تعدادی از اعضای شورای شهر هم با توجیهات و تعابیر گوناگون بر این امر صحه گذاشته و مروج آن شدند و سرانجام کار به جایی رسید که نهاد شهرداری در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربوده و پردهها و بنرهای رنگارنگی را در تقدیر و تشکر از خود یا شورا و حامیان حافظ بقای خویش به نمایش گذاشته و سعی در به رخ کشیدن اقدامات انجام شده و نشده(!) نموده و حتی این بار اگر انتخاب، انتصاب و یا اقدامی در کار نبوده، شرکت در این و یا آن جلسه، شد کارنامه و پردهای برای اطلاعرسانی جهت افکار عمومی!!! علی ایحال جا دارد که یک بار دیگر شورا که بالذات نهادی مردمی است، آستینها را بالا زده و مردمی بودن خود را در میدان عمل اثبات کند و عزم را برای خدمت بیمنت جزم نموده و در عصر اطلاعات و ارتباطات برای اطلاعرسانی، شیوههای نوین، کارآمد و مناسبتری را برگزیند و یقین داشته باشد که مردم بافرهنگ و مطلع شهرمان همواره خدمات صادقانه خدمتگزاران واقعی خود را ارج میگذارند و نام نیک آنها را نه در قابها و قالبها، بلکه در قلبهای خود حک خواهند نمود، انشاء الله. اجرکم عندالله.
ديدبان: جناب آقاي شمس! وقتي ميزها و پستها توسط افرادي غصب شده كه خود بهتر از هر كسي ميدانند جايگاهشان آن نيست، ناچارند براي قانع كردن خود، به خود متشكري روي آورند؛ وگرنه خدمتي براي مردم شده باشد، خود مردم آن را درك و لمس خواهند نمود.
صابر: جهت اطلاع آن دسته از خوانندگانی که نمیدانند، لازم به عرض است که حداقل هزینه برای یک پلاکارد پارچهای در خیابان چیزی حدود 30 تا 50 هزار تومان است و همچنین بار مالی یک بنر معمولی که در میادین لاهیجان نصب میشود، بالغ بر 150 تا 200 هزار تومان است. فاجعه اول آنکه گاهی برای یک موضوع بیاهمیت و تبریک توپ ترکاندن فلانی، 5 الی 10 بنر و دهها پارچه نوشته در هر کوی و برزن بالا میرود. فاجعه بارتر آنکه، مستقیم و یا غیرمستقیم وجوه مربوطه از جیب مردم بیخبر و بیتالمال هزینه میشود. شاید سئوال شود چه کسی ناظر و بلکه پیگیر قضیه است و مسئول جلوگیری از این حیف و میل بیتالمال است؟ خیلی نگردید، چرا که معمولاً بیشترین تقدیر علنی (و یا اگر ممکن نبود، غیرعلنی) ابتدا و جلوتر شامل همان به اصطلاح ناظرین شده و میشود تا اصلاً و ابداً بحث جلوگیری در نطفه خفه شود (که شده است)!!!
شهروند: با سلام و احترام به خوانندگان محترم و کامنت نویسان عزیز. باید عرض کنم هیچ چیزی مطلق خوب یا بد وجود ندارد، بلکه نیت عمل مهم است. اگر با پرده و بنر خواستند خدمت دولت اسلامی را معرفی کنند و یا دولتمردی را تشویق به خدمت نمایند، نهتنها ایراد ندارد، بلکه خوب هم هست؛ ولی نگاه نگارنده مقاله بسیار منفی و از نوع مقدسمآبانه است. ایشان همیشه خودش را مبرا از هر خطایی دانسته و مانند یک پدر معنوی، دیگران را نصیحت میکند. البته قسمتی از فرمایشات ایشان درست و بهجاست که امیدوارم بدون حب و بغض باشد. به هرحال باید همه برای رسیدن به فرهنگ صحیح تلاش کنیم.
همشهری: بهتر است تعارف را کنار بگذارید. اگر پردههای کوچک و متفرقه را که تعداد کمی هستند در محاسبه نیاوریم، آنچه در سطح شهر مشاهده میشوند، به این قرار است: حدود سی درصد تقدیر از شهردار و شورا (از طرف شهرداری)، حدود پنجاه درصد نمایش توانایی و خدمات نماینده مجلس (از طرف شورا و شهرداری و ادارات و افراد متفرقه)، مابقی مربوط به استاندار، همایشها، مناسبتهای انقلابی، ملی و مذهبی و بعضاً اموات و سایر موارد است. بهعنوان یک شهروند انتظار دارم اگر از بین همشهریانی که این صفحه و نظرات آن را میخوانند، کسی هست که موافق این بریز و بپاشها از جیب ملت است و یا از طرف موافقان دلیل و توجیهی دارد، برای آگاهی بنده و سایرین، لطف کند همینجا عنوان کند تا ما نیز آگاه شویم.
بیطرف: شهروند محترم! نگارنده هر مقصودی از نگاشتن این متن دارد، در جایش محفوظ؛ ولی خدا وکیلی ارزش تقدیر و تشکر کردن از طریق نصب پرده و بنر از بین نرفته؟ قبول داری که عقلانی و عرفی و قانونی و هر جور که منطق حکم میکند، تقدیر و تشکر بایستی واقعاً مردمی و خارج از هرگونه جانبداری باشد. یادم میآید زمانی که نماینده وقت، معاون وزیر شده بود، یکی دو پرده بیجان و از مقام ضعف ـ آنهم با هزار سنگاندازی ـ برایش نصب شد. اگر امروز بود، شهر را پرده باران میکردند، چرا چون قدرت امروز مستقیم وجود دارد، آن روز نه. نتیجه آنکه باید حرمت پرده تقدیر نصب کردن حفظ شود مگر به هر بهانهای از مسئولی تشکر میکنند نماینده کلی وقت و تلاش کرد تا مردم برایش رأی بدهند که او خدمت کند. اگر مردم بیطرف و عام تقدیر کنند، درست است. عملکرد نماینده باید طی گزارشی به مردم داده شود یا شورا و شهرداری و سایر نهادها و ادارات هم همینگونه. پس دوستان مردم را با این کارها از خود نرانید.
ایمانی: به خدا که حرف دل ما بود. آقای [...] این پرده نویسیها را از مجلس ششم باب کرد و در مجلس هفتم با آن رنگ و خطهای یکسان و عوامل نصب ضایع کرد تا به خودش و تخلفات مشروعیت ببخشد و تا جایی که از تهران به او گوشزد کردند که همه میدانند پردههای شهر کار توست. حالا هم دستبردار نیست... هر روز پرده پشت هم. از تلویزیون شهری تا بیلبورد ادارات همه جا تبلیغات و تبریکات و سایت آقای نماینده شده! کسی نیست که بگوید آقا جان! تبلیغات شما این سایت و در جلسات سرتان را توی لب تاپتان کردن نیست، در کارتان است. تا حالا که عملکردی ندارید. اما وقت دارید. بهجای این خودگویی و خودتان را قربان شدن، کار کنید. هنوز وقت هست. به خدا حالمان بههم میخورد بس که در شهر عکس و تصویر [...] را دیدیم. بهخدا زیباترین تصویر جهان را هم اگر مدام در شهر نصب کنند، مردم زده میشوند، چه برسد به آن [...]!
نصیر: چرا هر انتقادی را به مثابه تخریب نگاه میکنید؟ چرا از کوتولهها نام نمیبرید؟ چرا میترسید؟ و صدالبته نباید فحاشی و بیادبی کرد... و صدالبته نباید چاه منتقدین را کند! و هزار البته باید چاهکن نبود... باید پدر بود... و اینگونه به سایتها نتاخت... چرا که آنها هم بچههای همین دو شهرستاناند.
همشهری: سلام خدمت (شهروند) عزیز! ایشان بحث نسبی بودن خوب و بد را داشتند که اینجا فرصت ورود در آن نیست، ولی این مطلب که امکان دارد مواردی از پرده نویسی از بابت تقدیر و تشکر خوب باشد را مطرح کردهاند که کسی آن را رد نکرده است. نویسنده مقاله هم ایراد از زیادهروی و سوء استفاده از بیتالمال را مد نظر داشت. یعنی اگر با پول و مال دیگران، از خود و یا دیگری تعریف و تمجید کنیم، صددرصد غلط است و حتی مهمتر آنکه اگر با دارایی خود نیز به تعریف و تمجید غیرواقعی و افراط گرایانه از فرد و یا جریانی پرداخته شود، ناپسند است. بیاییم با خودمان صادق باشیم و یک نگاه بیطرفانه به آنچه در معابر نصب میشود بیاندازیم. اینها تقدیر خالصانه مردم از مسئولین است. انتظار دارید کسی این را باور کند؟ (البته منکر وجود استثناء نیستم و منظورم کلیت کار است).
همشهری: سلام آقا (رضا)ی عزیز! اینکه سایت حاضر را متهم به تخریب اشخاص کردی، حرف درستی نیست، اما اینکه خود شما (آقای رضا) بلافاصله جمعیتی ناشناخته را بیحساب و کتاب کوتوله خوانده و غیرروشنفکر دانستهاید، مسلماً نادرستتر و قبیحتر است. این دنیای بی در و پیکر اینترنت هم فضای مناسبی شده است که بعضیها، بیحساب و کتاب، انگ و تهمت بار دیگران کنند و تازه منتقد بیاخلاقی دیگران هم باشند. بر فرض که سایتی هم خدای ناکرده قصد تخریب داشته باشد، آیا راه حل آن بد و بیراه بار آن کردن است؟ خود و دیگران را توصیه نماییم به مراعات اخلاق ناب اسلامی.
دلسوز: با سلام و عرض ارادت محضر آقای شمس و همچنین دوستان صاحب نظر فوق. فقط یک خواهش دارم و اون اینه که به آقای ندیمی و کحالی بفرمایید که سعی نکنند کارهی شخصی خودشان رو نیز به کار مردم وصل کنند و به فکر مردم بیچاره که به نان شب خودشان محتاجاند، باشند. با ملاحظه شاخصهای توسعه متوجه میشویم که شهر لاهیجان شهری محروم بوده و از حداقل امکانات لازمه درخور شهر برخوردار نیست. ولی کار تبلیغاتی این دو یزرگوار گوش فلک را نیز ... کرده است.
صابر: جناب دلسوز بالاتر طی نظری فرمودهاند: لاهیجان شهری محروم است. این فقط سخن ایشان نیست، بلکه هر از چند گاه استانداری و فرمانداری و نماینده مجلسی پیدا میشود که شهر لاهیجان و استان گیلان را محروم اعلام میکنند. این مطلب فقط از یک منظر درست است، والا به هزاران دلیل غلط میباشد. شهر ما و البته استان سراسر نعمت و برکت ما از لحاظ در اختیار داشتن مسئولان توانا بهشدت محروم است. استانی که پربارانترین است، استانی که با داشتن سابقه پرافتخار مذهبی، از لحاظ بقاع مذهبی از رتبههای بالای کشور است، دیدنیترین نقاط کشور، زمینی فوقالعاده حاصلخیز، جمعیتی متناسب، سطح سواد بالا، هممرز بودن با اروپا و امکانات فوقالعاده کشاورزی و ... دارد؛ نهتنها محروم نیست، بلکه با قاطعیت میتوان اعلام کرد از جمله سه ـ چهار استان اول کشور است. نفرمایید محروم، بفرمایید مدیران ناکارآمد و ناتوان. هر جای دیگر دنیا بود، بهشت روی زمین میشد، ولی الآن...!!!
محمد آوندی: بدون مقدمه و تعارف باید عرض کنم تا زمانی که نماینده غرور کاذب خود را کنار نگذارد و بهجای خدمت، منممنم کند، وضع از این بهتر نخواهد شد. آقای نماینده! تا کی میخواهی با فریب دادن مردم و خودنمایی، کارهای اقتصادی خودت را پیش ببری؟
مهاجر.آ: متأسفانه فضای عمومی شهر جولانگاه عدهای چاپلوس، متملق و ظاهر فریب شده است که جز به قدرت به فکر چیز دیگری نیستند. به انواع آلودگیهای موجود، باید آلودگی نوشتاری و گفتاری هم اضافه کرد که روح و روان و افکار عمومی جامعه را بیمار میکند.
دوستدار ولایت آقای شمس عزیز! درآمد شهرداری از کندن جیب مردم شهر ـ آنهم بیشتر از حاشیه شهر که همه روستایی هستند ـ میباشد. تازه از این درآمد کمتر از 30 درصد صرف عمرانی در آن مناطق میگردد. شما دو دوره هم سخنگوی شورا و هم عضو شورا بودید. خدایی چقدر پول مردم هزینه پردهها و بنرهایی که تعریف و تمجید از شهردار و خودتان کردید، پول از مردم گرفتید؟ برای خودتان پرده نوشتید. واقعاً اگر هنر داشتید، خارج از استان پول وارد شهرستان میکردید و پرده میزدید. حالا یکی هنر دارد از اعتبار ملیاش و نفوذ کلامیاش و ارتباطش استفاده میکند، هزینههای کلان برای شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل میگیرد، انتظار داری مردم شکرگزار نباشند؟ بابا ای وا...!
صابر: خطاب به کسی که گفت آقای شمس برای خودش در زمانی که شورا بوده پرده و بنر زده، آنهم با پول مردم! باید عرض کنم ما که چنین چیزی را نه دیدیم و نه شنیدیم. حتی موقعی که از سفر حج برگشته بودند، تعدادی پرده و پلاکارد آماده شده بود و به منزلشان فرستاده شد، ولی حتی روی دیوار منزلشان هم ما اثری از اینجور مسائل ندیدیم. البته برای معرفی اعضای شورا و یا بعضی موارد خاص در تبلیغات خیابانی از همه اعضای شورا مشترکاً نام برده شده بود و یا تصویرشان چاپ شده بود که با روش و منشی که از آقای شمس سراغ دارم، بعید است با همینها هم خیلی موافق بوده باشند. اینکه گفتهاید پول از سایر استانها وارد میکردید و پرده میزدید هم، باز غلط است، چون جدای از اینکه محل تأمین هزینه از کجا باشد، اساساً بحث بد و زشت بودن تملقگویی و چاپلوسی است و حتی اگر پول آن از جیب خود آدم هم باشد، از قبح و زشتی آن کاسته نمیشود.
دوست: من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق. تشکر از شما که دوری از چاپلوسی و تملق را متذکر شدید که پدیده چاپلوسی ریشه در نفاق دارد. گرچه میدانیم که نفاق دارای مراتب و شدت و ضعف میباشد، اما همانطور که شما مستحضرید، اگر تشکر از خلوص نیت و ترویج و اطلاعرسانی کار شایسته و خدمت بیمنت باشد، نهتنها که مذموم نیست، بلکه ممدوح نیز میباشد. لذا مسئولین عزیز با آسیبشناسی دقیق باید در این زمینه تصمیمگیری کرده تا مصوباتی حاصل شود که بهدور از افراط و تفریط باشد. ممنونم.
محمد آوندی: شخصی که به نام محمد آوندی نظر دادهاند، واقعی نیست. البته من نیز انتقاد جدی نسبت به عملکرد و مواضع نماینده شهرستان در حوزه انتخابیه و مجلس دارم و دیدگاههای خود را در مواقع ضروری منعکس میکنم و به هیچ وجه موافق نیستم کسی بهجای من نظر بدهد. این رفتار را غیرمنطقی و خلاف عرف رسانهای و ناصواب میدانم.
بینا: خدا وکیلی حاج مهدی راست میگه. آدم حالش بههم میخوره از این تبلیغات الکی که آقای زبان ... و آقای شهرندار(!) هی از خودشون در سطح شهر انجام میدن! آخه یکی نیست بگه سفر به فلان کشور و دو کلمه حرف زدن به عوض کلی پول خرج کردن از کیسه بیتالمال دیگه اینهمه تبلیغ نمیخواد و یا گرفتن لوحهای الکی که کلی بابتش اول باید به مسئولین همایش باج بدی که تبلیغ نداره آقای شهرندار!!!
دلسوز شهر: اتفاقاً باید تشکر کرد، اما نه از پول دهیاریها و شوراها و ادارات و بیتالمال، بلکه تشکر مردمی... نه با زور، بلکه از روی اشتیاق و نه اجبار!!! چرا از انتقاد میترسید؟!
مهدی: اتفاقاً سنت تشکر کار خوبیه، ولی نباید از پول بیتالمال و ملت و ادارات باشه. تشکر قلبی خوبه، نه زوری. جناب نماینده محترم! چرا از انتقادات ناراحت میشی؟!
رسول: آقای شمس! ثابت کردی معلم هستی و رسالت انبیاء را تا پایان با دلیری و شهامت دنبال میکنی. بابی نو باز کردی و نقشی نو زدی که به من و ما جایگاه مردم ما و جایگاه شهرمان را گوشزد نمودید. تلنگری بود که قطعاً به موجی بدل میشود که با دستان معلم تاریخ شهرم رخ داد.