برنامه کنترل جمعیت و تنظیم خانواده در سال 1337 آغاز و از سال 1348 بهصورت جدی عملیاتی شد. اما فضای غالب بدبینی نسبت به طرحهای رژیم پهلوی و همچنین سنتهای رایج در آن شرایط، موفقیت سیاست محدودسازی زاد و ولد را در ایران ناموفق کرده بود. پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست صدور انقلاب اسلامی، آغاز درگیریهای قومی در اوایل انقلاب و شروع جنگ تحمیلی و جهتگیریهای جمهوری اسلامی مبنی بر حمایت از محرومین و مستضعفین و خانوادههای پرجمعیت، ارائه تسهیلات بانکی، دادن زمین، کوپن ارزاق مصرفی که بر اساس تعداد جمعیت خانوار تنظیم شده بود دست به دست هم داد تا خانوادهها تشویق به زاد و ولد شوند. در کنار این سیاستهای تشویقی، انفجار جمعیت و نرخ رشد زاد و ولد به بالای 3.5 درصد، مشکلاتی چون مدارس چند شیفته، کمبود شیر خشک، کاهش امکانات بهداشتی، معضل کنکور، بیکاری، ازدواج و مسکن را در کنار جنگ و خرابههای آن، پیش روی کارشناسان اقتصادی و جمعیتی قرار داد. بنیانگذار انقلاب اسلامی در سال 1368 طی حکمی، موافقت خویش را با تنظیم خانواده به دستگاههای ذیربط اعلام کردند و در سال 1372 همه سیاستهای تشویقی فرزند سوم به بعد به تصویب مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان رسید. اگر تا چند سال پیش نیروی جوان به نیروی سالمند پیشی گرفته بود، اینک امید به زندگی در زنان و مردان ایرانی از سن 72 سال عبور کرده است. کاهش رشد جمعیت در سالهای اخیر و افزایش شاخصهای بهداشتی و درمانی باعث آن شده که ایران در یک دهه آینده به جرگه کشورهای سالمند بپیوندد. یعنی اگر 12 درصد جمعیت کشوری به سن بالای 60 سال برسد و یا 8 درصد جمعیت کشوری سن بالای 65 سال داشته باشند، آن کشور قدم به دوره سالمندی گذاشته است. آمارها نشان میدهد در حال حاضر در کشور ما 8.6 درصد جمعیت بالای 60 سال هستند. در تقویم مناسبتهای ملی و مذهبی کشور، نهم آبان روز خانواده و بازنشستگان نامگذاری شده است. افراد در دوران سالمندی در 4 حوزه نیازمند حمایتهای قانونی هستند. اولین خدمت در حوزه توانبخشی است؛ یعنی دولت میبایست متناسب با وضعیت یک سالمند، خدماتی همچون عصا، سمعک، ویلچر و سرویس ایاب و ذهاب را در اختیار سالمندان قرار دهد. دومین خدمت در حوزه سلامت و بهداشت و درمان است که دولت میبایست با تمهیدات ویژه، درمان رایگان برای سالمندان، از جمله بیماریهای سخت و هزینهزا را در دستور کار خویش قرار دهد و بیمه درمان پایه و تکمیلی را بهدرستی مدیریت نماید تا سالمند دغدغه و درد درمان را نداشته باشد. سومین خدمت، موضوع مستمری یا حقوق بازنشستگی است که با توجه به اصل 29 قانون اساسی، دولت میبایست ترتیبی اتخاذ نماید که بدواً پوشش بیمه بازنشستگی را در کشور کامل نماید تا افراد در سن سالمندی بتوانند از حقوق مکفی در قالب بیمه بازنشستگی پایه و بیمه بازنشستگی تکمیلی برای امرار معاش خویش برخوردار شوند. چهارمین خدمت دولت در راستای افزایش نرخ سالمندی در ایران، میبایست رویکرد آموزشی و فرهنگی خویش را در دانشگاهها تغییر دهد و با ایجاد دانشکدهها و مراکز طب سالمندی در مقاطع کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری شرایط لازم را برای رفاه و نگهداری سالمندان مهیا کند. سالمندان در این دوران مبتلا به انواع بیماریها، از جمله افسردگی، بینایی، شنوایی، خود ادراری، دیابت، اختلالهای حرکتی، فشار خون، سرگیجه و بیماری قلبی و عروقی و انواع سرطانهای شایع میشوند. آموزش مهارت زندگی ـ خصوصاً به سالمندان مریض و معلول ـ و تربیت متخصصان و پزشکان و پیرا پزشکان از جمله تکالیف بزرگی است که نباید به دهه آینده موکول شود. پدران و مادران سالمند برکت و اعتبار خانوادههای ایرانی هستند. با حمایتهای قانونی و معنوی باید بهنحوی خانوادهها را آماده کرد تا در دهههای آینده این پیامبران امت در منزل مورد التفات و توجه فرزندان قرار گیرند و بستر و کانون گرم خانواده برای این مسئولیت بزرگ مهیا شود؛ در غیر این صورت، از هماکنون دولت و بخش خصوصی و خیرین باید درخصوص سالمندانی که به دلایل عدیده و یا شرایط خاص قادر به ماندن در منزل نیستند، سرای سالمندان را برای این امر بزرگ تدارک ببیند. سالمندی در چند دهه آینده مسأله مهم پیش روی خانوادهها و دولتهاست. سالمندی دوره کمالیابی و آزمایش الهی برای سالمند و حامیان اوست. بسته حمایتی در قالب تدوین یک قانون جامع و بسترسازی برای اجرای آن یک تکلیف همگانی است. پیامبر بزرگوار حضرت محمد(ص) فرمود: "سالمند در خانواده همچون پیامبری در میان امتش است." روز خانواده و بازنشستگان مبارک باد.