حال و هوای نوروز 1392 در استان گیلان با انحلال نظام مدیریتی در مجموعه شورای اسلامی کلانشهر رشت همراه بود و سرانجام صدایی را که از مدتها پیش، از حنجره افراد آگاه و شهروندان تیزبین شهر برخواسته بود، به همت سربازان گمنام امام زمان(عج) شنیده شد. آری! در جایی که دیگر امید به بهبود و اصلاح نیست، بهترین راه، پایان دادن به استقرار وضعیتی است که وجودش جز خسارتهای بیشتر، چیزی به ارمغان نخواهد داشت! چرا که خواست غیرمتعهدانه و به اصطلاح، سیاستبازی نابخردانه باعث رشد تصاعدی در عدم شفافیت مسائل مدیریتی، مالی، خدشهدار شدن امور ارزشی و ... خواهد شد. متأسفانه کلانشهر رشت با تمدید عمر مسئولیت سومین دوره شورای اسلامی شهر، بهجای بهرهمندی از فرصتها، با چالشی بزرگ مواجه شد تا نارضایتی بهحق شهروندان بیش از گذشته مورد توجه رسانهها قرار گیرد. عدم تثبیت طرحهای در دست اجرا با توجه به تنشهای فراوان، از جمله تغییرات در حوزه شهردار و شهرداری (داستان معروف و دنبالهدار حکم دیوان عدالت اداری)، درگیری فیزیکی اعضای شورای شهر در ماه مهمانی خدا و ... سبب سلب اعتماد شهروندان از مجموعه مدیریت شهری گردید و بارها و بارها نظارهگر قهر و آشتیهایی بودیم که در نهایت با توجه به سلسله اتفاقات یک ماهه اخیر، برنامههای توسعهای شهر را با روندی کند مواجه نمود، تا حرکت در مسیر مدیریت واحد شهری، معنا و مفهوم درخور شأن خود را در مرکز استان نداشته باشد! وجود چندصدایی و نبود فرهنگ شورایی در مجموعه شورای شهر، در کنار نگاه غیرکارشناسانه و عموماً جزیرهای، از جمله آفاتی است که بعضاً واحدهای شهری را در تسخیر نورچشمیهایی قرار میدهد که تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل! از سویی دیگر، لغزش در انضباط شهری هرگز فضا را به سمت کسب مطلوب درآمدهای پایدار و حمایت از سرمایهگذاران بخش خصوصی آماده نمیکند و همچنان در نبود توزیع عادلانه خدمات شهری با موج نارضایتی افکار عمومی روبهرو میشویم. با این اوصاف، مرز امنیت روانی شهروندان پیرامون روند عدالت اجتماعی در شهر از خیال تا واقعیت راهی است بس طولانی! و به قول لسان الغیب: ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا؟! به هر تقدیر با گذشت سه دوره مدیریت شهری به سبک شورایی و چربش نواقص و کاستیها بر امور مثبت شهری در کلانشهر رشت، امیدواریم تا در انتخابات پیش رو با درنظر گرفتن تجارب گذشته، عزم جدیتری را در گزینش منتخبان آینده به خرج دهیم. هرچند همچنان نمیتوان نسبت به برخی از حقایق چشم فرو بست، اما این انتظار از نامزدهایی که این روزها به شدت در تب و تاب تبلیغات پنهان و آشکار هستند، میرود تا برای کسب کرسی پارلمان محلی، زمانی پیشقدم شوند که اندک آشنایی نسبت به امور شهری داشته باشند و حقیقتاً حس مسئولیتپذیری را در وجود خود احساس نمایند و به فرموده قرآن کریم: "إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولـئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْؤُولا؛ و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن، زیرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد."
شوراهای فعلی مثل بسیاری از ارگانهای اجتماعی از هدف اصلی و تعریف شده خود دور افتادهاند. هر کسی در هر شهری، مجموعهای بزرگ از تخلفات اعضای این شوراها و سوء استفادههای گسترده آنان را در حافظه خود دارد. به شورای شهر لاهیجان نگاه کنید! لااقل چند نفر از اعضای آن در مضان سوء استفاده از نفوذ خود به نفع خود و اطرافیانشان هستند. نظارت بر شوراها با توجه به ساختار منفعل قوانین نظارتی و نیز ایمنی مصنوعی و غلطی که برای هر نورسیدهای ایجاد میشود، نتوانستهاند در زمان لازم تأثیرگذار باشند. لاهیجان در چند سال پیش نیز شاهد ماجرایی شبیه این در شورای شهر خود بود. متأسفانه امروز کسی از شنیدن خبر شورای شهر رشت تعجب نمیکند. ای کاش مسئولین محترم به این میاندیشیدند که بیتفاوتی و تعجب نکردن مردم از سر چیست؟؟؟!!!