بافتهای تاریخی، کانون و هسته شهرها هستند. حیات این بافتها طی سدههای گذشته، پایه بسیاری از آداب و رسوم و حتی فرهنگ موجود و نیز رونق اقتصادی شهر و منطقه بوده است. فضاهای شهری تاریخی قبل از همه وظیفه دارند تاریخ، هویت عینی و ذهنی شهر را حفظ کرده و در زندگی جاری سازند. پاسدار همه خاطرهها و یادمانها بوده و از اینرو باید فعالیتهایی را در کالبد خود جای دهند که با هدف یاد شده انطباق یابد. چنین فضاهایی با توسعه فعالیتها و فضاهای گردشگری در حفظ بناها و عناصر تاریخی خود موفق میشوند و حضور روز و شب شهروندان و گردشگران را امکانپذیر میسازند. حضور مردم، جوانان و نوجوانان [در] جشنها، انواع تظاهرات اجتماعی، برپایی نمایشها و معرفی فرهنگهای گوناگون با بر پایی مراسم و جشنها، اشکال گوناگون تعاملات اجتماعی و فرهنگی و هر آنچه مظهر تنوع فرهنگی و قومی یک ملت بزرگ با تاریخ هزار ساله است، تمام این جلوهها که در رشد و ارتقاء فرهنگ و دانش یک شهر و ملت مؤثر است، در چنین فضاهایی زمینهساز رشد صنعت گردگشری و جلب گردشگران داخلی و خارجی است. از اینرو اقتصاد مرکز تاریخی شهر با صنعت و فعالیتهای گردشگری شکل گرفته و حیاتی تازه مییابد. توان اقتصادی مراکز تاریخی، موضوع دیگری است که از نظر کارشناسان، محرک و تقویتکننده محسوب میشود. اقتصاد پایدار با تأکید بر گردشگری در مراکز تاریخی میتواند منشاء بهرهبرداری اقتصادی فراوانی از این مراکز شود، که این موضوع، خود بهانهای برای تجدید حیات مراکز تاریخی و موجب بازگردانده شدن کارکردهای فاخر و برتر با توجه به ظرفیتهای این فضاها به آنها میباشد. در زمان معاصر، با شناخت عوامل اصلی تخریب بافتهای باارزش تاریخی و سازگاری واژگان نوین طراحی معماری با زبان کهن معماری بومی میتوان در جهت بهبود محیط شهری و جهتهای توسعه آتی آن نقشآفرین بود. فلسفه احیاء و دوبارهسازی اندامهای صدمه دیده و فرسوده شهرها، ریشه در همین جایگاه دارد و بهنظر میرسد یکی از مؤثرترین راهکارها در احیای دوباره بافتهای تاریخی، ایجاد فعالیتهای مجدد در این مناطق با توجه به تواناییهای فیزیکی و کالبدی آنهاست. ایجاد محورهای گردشگری میتواند بهعنوان یکی از روشهای احیای فضاهای تاریخی شهری و جذب گردشگر مورد استفاده قرار گیرد. محورهای گردشگری در صورت دارا بودن ارزشها و ویژگیهای یاد شده میتوانند بافت پیرامونی خود را متحول کنند. بهطور مثال، ایجاد فعالیتهای تجاری با محور توریستی به نحوی که مورد توجه گردشگران باشد، اقتصاد محله را متحول میکند. همچنین تغییر کاربری بناهای باارزش بهعنوان محلهای استراحت، مانند هتل و رستوران نیز در این موضوع مؤثر است. طراحی مسیرهای پیاده گردشگری با هدف حفاظت از بافت و رونق بخشیدن به صنعت گردشگری، یکی از مهمترین اقدامات برای باززنده سازی این فعالیتها بهشمار میرود. زیرا از آنجا که نتایج مثبت این اقدام از سوی ساکنان و بهرهبرداران این مناطق درک میشود، میتواند مداخله و مشارکت آگاهانه آنها را برای بهسازی و اصلاح بافت برانگیزد. اهمیت و ارزش این بافتهای کهن چنان است که هماکنون و با محدودترین امکانات ضروری، توانسته بسیاری از گردشگران را به خود جذب کند. بنابراین ساماندهی و احیای این مراکز شهری با استفاده از پیاده راهها، علاوه بر تحقق هدف حفاظتی این بافتها بهدلیل ارتقاء کیفی فضاهای مربوطه و تجهیز مناسب آنها، نهتنها نیازهای ساکنان به فضاهای مطلوب شهری برای زندگی جاری را تأمین میکند، بلکه چرخهای توسعه گردشگری در این بافت را فعال مینماید و این امر نه تنها موجب افزایش هویت اجتماعی و فرهنگی مجموعه بافت میشود، بلکه راهکارهای مؤثر و تجربه شده برای ایجاد بازار تولید عرصههای عمومی و هویت از دست رفته و خاطرات زدوده شده از بافتهای تاریخی شهرهای ایران است. بافت تاریخی و قدیمی شهرهای کشور که در اغلب موارد هسته اولیه و اصلی آن شهرها را تشکیل میدهد، از یک طرف جزء میراث فرهنگی و تاریخی آن شهرها محسوب شده و حفظ، بهسازی کالبدی و توانمندسازی عملکردی آنها اجتنابناپذیر میباشد و از طرف دیگر، اغلب این بافتها با گذشت زمان و عدم توجه و نگهداری مناسب، دچار فرسودگی و اضمحلال کالبدی و عملکردی میگردند. شناسایی وضعیت کالبدی عملکردی این بافتها به منظور برنامهریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها، از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. بافت تاریخی شهرها آثار گرانبهایی است که فرهنگ و دانش شهرسازی و معماری بومی کشور را در خود دارد. امروزه بخش قدیمی شهرهای ما در آستانه حذف شدن از زمینه و سیمای شهرها قرار دارد و با انهدام و فرسودگی آنها، شهرهای جدید و فرهنگهای جدید شهرسازی با تمام مشکلات خود جایگزین آن میگردند. بافت تاریخی شهرها دربردارنده ظرافت و زیبایی و نیز روح خلاق مردمی است که طی سالیان دراز آنها را طبق سنت، فرهنگ و نوع معشیت خود بهوجود آوردهاند. اما اکنون توجه به آنها فقط در حد نوشتارها، سخنرانیها و بهعبارتی "شعار" خلاصه میشود. بافت قدیمی و تاریخی شهرها دارای نکات ظریف و مهمی است که مسأله حیات آنها بر سر دو راهی "تخریب" و "مرمت" قرار گرفته است. آنچه مهم است، یافتن تعادل بین این دو گزینه است که بیانگر نوگرایی و سنتگرایی است. مراکز شهرها یا به عبارتی، بافت تاریخی شهرها، زیرسیستمهایی از سیستم شهری، متشکل از عناصر کالبدی، موقعیتی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی با کارکردهای مشخصاند که از تعامل آنها، "هویت محلهای" شکل میگیرد. این محلات علیرغم مجاورت با بخش تجارت مرکزی که موتور محرک سیستم شهری است، کمتر از آن بهره برده و دچار تحول میشوند. احیای محلهمحوری و مفهوم شهروند، کلید رسیدن به هویت شهری است و مدیریت شهری بدون پرداختن به این دو هویت موفق نمیشود. در تعریف هویت شهری، توجه به چهار مقوله قلمرو جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و تاریخی ضروری است. محله فضای تعاملی است که پایه هویت شهری را شکل میدهد و از دل آن مفهوم شهروند شکل میگیرد. شکلگیری هویت محلات میتواند سبب تقویت هویت شهری شده و این تجربهای است که دنیا علیرغم نداشتن زمینه تاریخی و رشد فنآوریها در شهرهای بزرگ جهان به آن روی آورده است. فرهنگ، جاذبه اصلی گردشگری است. بدون درنظر گرفتن فرهنگ که تفاوتها را ایجاد میکند، تمام نقاط دنیا شبیه هم بهنظر میرسند. در پایان سفر اگر در ما احساس جدید یا متفاوت ایجاد نشود، چه انگیزهای برای هریک از ما وجود خواهد داشت که از جایی دیدن کنیم که آن را آزادانه انتخاب کردهایم؟! در این میان، محلههای قدیمی در متن شهرها با قابلیتهای دیدنی و یادآوری تاریخ و میراث گذشتگان آرمیدهاند که میتوانند در گردشگری شهری نقش جاذبههایی قوی را بازی کرده و از شهروندان تا گردشگران را به خود جذب نموده و برای جامعه میزبان سودآوری و منفعت فراوان داشته باشند.
منابع 1- شناخت جهانگردی، پرویز دیبایی 2- جغرافیا و صنعت توریسم، علیاصغر رضوانی 3- گردشگری، ماهیت و مفاهیم، محمدحسین پاپلی یزدی و مهدی سقایی
• با اندکی تلخیص •• دبیر ریاضی و کارشناس ارشد جغرافیا و برنامهریزی توریسم www.shahedeshomal.ir