پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۶۰۰۱
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۹:۳۳

بازهم درباره چهارپادشاه

پیمان عیسی‌زاده
حالا می‌فهمم چرا یکی از برجسته‌ترین ایران‌شناسان مقیم لندن که دهه‌هاست فوت کرده، و امروز هم به‌خاطر لعن و نفرین نشدن دوباره از بردن نامش صرف‌نظر می‌کنم، می‌گفت: "کاش همه آثار تاریخی ما را غربی‌ها به تاراج ببرند" و به این تاراج کمک هم می‌کرد. موافقم! کاش همه آثار تاریخی و معنوی منقول و غیرمنقول چهارپادشاه و لاهیجان را ـ همه آثار را ـ الجایتو و بیه‌پسیان و امارلویی‌ها و روس‌ها و هرکه لاهیجان را تاراج کرد نابود می‌کردند، یا غربی‌ها به تاراج می‌بردند، شاید امروز اطلاعی از نابود شده‌ها نداشتیم و نه حسرتی! و باقی از موزه‌ها و مجموعه‌های شخصی غربی سر درمی‌آورد؛ این‌طور نمی‌شد که امروز برای بازسازی بخش کوچکی از یک نقاشی دیواری که فقط صد سال قدمت دارد، هیچ منبع و رفرنسی در اختیار نداشته باشیم. آدم از این آثار و اشیاء خجالت می‌کشد. باور کنید. فقط چند لحظه حضور در مکان‌های مقدسی چون بقاع چهارپادشاه و مسجد اکبریه و تپه پنج پیران و مناره مسجد جامع و مسجد سلیمانیه و سایر آثار معنوی و ابنیه تاریخی، ناتوانی جمعی ما، اهالی لاهیجان، در حفظ آن‌چه زمانه به امانت در اختیارمان نهاده را آشکار می‌کند.
جالب است در لاهیجان بی‌خیال‌ترین، ناآشناترین و بی‌اعتناترین افراد نسبت به آثار معنوی و تاریخی، اختیاردار این آثار و ابنیه هستند. مکانیزم غریبی که برای انتخاب هیأت اُمنای محلات عرف است و سازمان‌هایی چون اوقاف، طراح و مجری آن هستند، این امکان را فراهم کرده تا کسانی مسندنشین و اختیاردار این مکان‌های مقدس باشند که ویژگی اصلی‌شان، مردم‌داری و دمدمی‌مزاجی و عوام‌فریبی باشد، نه تعهد قلبی و ایمان به حفض تقدس و معنویت و روح مکان‌هایی که در تحت اختیارشان است. اشاره مستقیم این یادداشت به مسجد و بقاع چهارپادشاه است که دهه‌ها به حال خود رها شده و بی‌ هیچ دلیل مشخصی هیچ توجهی به آن نمی‌شود.



پس از چاپ و انتشار سه تمبر ویژه چهارپادشاه، از سری تمبرهای میراث معنوی لاهیجان، و تصحیح و بازچاپ و انتشار پژوهش جان‌دار استاد سعید نفیسی (چهارپادشاه در لاهیجان)، جو عجیبی بین من ـ که پیمان باشم ـ و بعضی از متنفذین و برخی اعضای هیأت امنای این مکان به‌وجود آمد. برخی انتظار داشتند برای چاپ و انتشار این آثار بایست با ایشان مشورت می‌شد، یا باید ابتدا از ایشان کسب تکلیف می‌شد! گویا این مکان مقدس ملک طلق آن‌هاست و برای حرف زدن و بازتاب زیبایی‌های مستور در گوشه‌گوشه این بنای چند قرنه می‌بایست با آن‌ها هماهنگ شود! برخی دیگر از تک جمله‌های مقدمه جزوه "چهارپادشاه در لاهیجان" دلگیر شدند. جملاتی نظیر "اندوه! انسان به قامت جهان‌بینی خود خانه می‌سازد." باری با چند لحظه حضور در این مکان مقدس، حتماً هر علاقه‌مند و دلسوزی همنوای این اندوه خواهد بود. اندوه! اندوه! اندوه!...
تکرار می‌کنم، بخش مهمی از آثار تاریخی لاهیجان در مجموعه چهارپادشاه، به‌عنوان یک مکان مقدس، مضبوط است که البته به معنای واقعی کلمه به حال خود رها شده و در معرض تعرض و تخریب دائمی است. مثلاً به دلیل غیرمنطقی تعبیه آشپزخانه مسجد در مکانی بی‌ربط، رطوبت حجره‌ها و دیوارهای قدیمی بنا را دربر گرفته یا بخشی از صندوق قدیمی اتاق سوم آسیب دیده و به شکلی غیراصولی سرهم‌بندی شده است، یا به دلیل انبار کردن ظرف و ظروف مربوط به مسجد در کهنه اتاق‌های مجموعه، تمامی بازشوها، پنجره‌ها، سه‌دری‌ها و تمامی منابع نور از همه طرف مسدود شده و این درحالی است که این اقدام غیراصولی قطعاً باعث کاهش عمر مفید بنا خواهد شد، یا چندی پیش، مرسوم هر ساله و با نیت نونوار نمودن مجموعه، درب قدیمی بسیار باارزش بقعه آسید خورکیا که تاریخ 1015 هجری دارد و نیز درب حجره آخر که تاریخ 791 هجری دارد و به استناد کنده‌کاری‌های روی درب، "عمل استاد شهاب‌الدین بن نظام‌الدین درودگر قزوینی است" به‌وسیله مسئولین مجموعه به شکلی ناشیانه و غیرعلمی جلاکاری شد. تازه از نابودی یا فقدان کتب خطی فراوانی که معمرین در بقعه دیده بودند، یا از دو پرده باارزشی که استاد سعید نفیسی از آن یاد کرده‌اند و قرآن‌های خطی چندقرنه که جز یکی، مابقی‌شان مفقود است، چنان‌که هرگز وجود نداشته است و سایر اشیای رها شده قاجاری در جای‌جای مجموعه می‌گذرم.



هیچ تعارف و پرده‌پوشی و خواست مخفیانه‌ای ـ چنان‌که مرسوم زمانه است ـ در میان نیست! من از چهارپادشاه هیچ نمی‌خواهم! پیشنهاد موزه کردن اتاق‌های بقاع هم ـ که شما به آن خندیدید! ـ با آن‌همه آثار و اشیای نفیسی که در آن‌هاست، چیزی به من نخواهد افزود که هیچ؛ طی این سال‌ها از درآمد محدود شخصی‌ام، تعداد زیادی سکه‌های تاریخی ضرب لاهیجان و چند شیء کهن خریده‌ام، فقط به منظور هدیه و حفظ‌اش در یک موزه تاریخ لاهیجان. گرفتید! موزه نهاد متولی دارد با دم و دستگاه و پلیس و متخصص خودش. گفتم چهارپادشاه را که شما نمی‌توانید حفظ‌اش کنید ـ ملک شخصی‌تان که نیست ـ بدهید به سازمان‌های مربوطه شاید به‌عنوان موزه بهتر نگهداری شود. اصلاً تعجب می‌کنم میان آن‌همه اعمال خلاف عُرف و عقلی که شبانه‌روز در مجموعه مسجد و بقاع چهارپادشاه ـ به مثابه یک مکان مقدس شهر ـ انجام می‌شود، یادآوری چند نکته اساسی درباره حفظ حرمت و اساس بنا که اتفاقاً به دلیل بی‌خیالی، بی‌دانشی و بی‌مسئولیتی متنفذین آن مکان هر روز بیشتر رنگ فراموشی و یأس می‌گیرد، چرا باید خاطر آقایان را مشوش کند؟!
از تهدید و ارعاب و رفتارها و پیام‌های کودکانه‌ای که درباره تیم‌های ورزشی محله، که وابستگی کوچکی میان من و آن‌ها وجود دارد، می‌گذرم. می‌گذرم چون اصل قضیه همچنان باقی است! اختیار مکان‌های مقدس شهری هنوز در دست افرادی است که کوچک‌ترین درک و شناختی از ابعاد و اهمیت آن مکان‌ها ندارند. چهارپادشاه و بقعه متعلق محله و این‌جا و آن‌جا هم ندارد؛ هیچ قومی چون ما مصّرِ نابودی خویش نیست.
بی طرف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۲
0
0
بی‌طرف: آقای عیسی‌زاده! بعضی از مسائل اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، ورزشی و هر مقوله دیگر به‌راحتی و یا با نوشتن چند مقاله و نیز چاپ تمبر حل و تغییر نمی‌کند. شرایطی خاص لازم دارد تا تحولی ایجاد شود. موارد مطروحه شما را به دقت خواندم و بنده هم مثل شما بسیار نگران و به‌علت از بین بردن و مفقود شدن آثار، بسیار عصبانی نیز شدم، ولی لازم است شما بر همفکران و دوستان هم طیف خود بیافزایید، گروهی تشکیل داده و در تمام جریانات سیاسی و اجتماعی اثرگذار باشید. حرکت قدرتمندانه و همچنین درگیر نمودن مردم با چنین مسائلی، بسیار اثربخش و لازم است. در این‌خصوص باید نشست‌های مختلفی داشت؛ البته اگر مایل باشید، بنده حاضرم.
زندانی رای باز
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۷:۲۴ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۵
0
0
دوست نادیده! به پاس عرق‌ریزان شرافتمندانه شما برای محترم داشتن ـ انسان ـ کلاهم را برمی‌دارم. تنهانیستید، بسیار هم نیستیم، ولی هستیم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۶
0
0
آقای "بی‌طرف" چطور می‌شود با شما که معلوم نیست کی هستید، جلسه گذاشت؟ بعد شما چه وزنی دارید که از نویسنده دعوت می‌کنید با شما همراهی کند؟ تازه پیمان کی خواست تحول ایجاد کند که شما نوشتن چند مقاله و چاپ تمبر را برای حل و تغییر مسائل اجتماعی بی‌اثر می‌دانید؟ اصلاً چرا این‌قدر با زدن حرف‌های بی‌ربط، پارازیت می‌اندازید و اذیت می‌کنید؟ این بحث پیمان به کجای دم و دستگاه آقای نماینده برخورده که کامنت گذاشتن شما واجب آمده؟ دقت کنید این بحث کاملاً مربوط به شهر است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۶
0
0
کلیه اعضای تیم فوتبال و بدمینتون "کیامیدان" خود را مدیون زحمات بی‌دریغ و خالصانه آقای عیسی‌زاده می‌دانند و از آقایان مسئول درخواست می‌نمایند تا به‌جای حمایت از تیم، حداقل تخریب را چاشنی رفتار غیرمعقول‌شان نکنند!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۶
0
0
واقعاً جای بسی تأسف که محلات دیگر شهر آرزوی داشتن آدمی با چنین طرز فکری را دارند، اما در محل ما، تمامی صاحب‌نظران مثل آقای عیسی‌زاده باید حرف نزنند، یا تابع عده‌ای خاص باشند...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۱:۳۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۶
0
0
آقای "بی‌طرف" کجا شما رو ببینیم؟
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۶
0
0
بابا بنده خدا "بی‌طرف" که چیزی نگفت که سریع ربطش دادین به نماینده!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۶
0
0
"بی‌طرف" یه باباییِ که سینه چاک نماینده‌اس. به کامنت سایر مطالب نگاه کنید متوجه می‌شین.
بي طرف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۷
0
0
به مسأله خوبي اشاره كرديد. اما دوست خوبم! با نگاه تیزی که دارید، از شما تقاضا می‌شود به انتخابات شوراها بپردازید. راستی متوجه نشدید که اعضای فعلی چند روزی است که در بین مردم بیشتر دیده می‌شوند؟! مردم را کمی راهنمایی کنید تا شاید آن‌ها طرف کسی رو گرفتند که فردا برای‌شان نفعی داشته باشد و از بابت اون بتونند منصبی برای خود دست و پا کنند، یا دست‌کم بتونند بچشونو بیارن سر کار.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۷
0
0
تا روزی که لاهیجان یک روزنامه واقعی نداشته باشد، به خیلی از مسائل نمی‌شود به‌طور جدی پرداخت. پرداختن به مسائلی مثل انتخابات شورای شهر در یک روزنامه جواب می‌دهد. یاد "لاهیجان امروز" به‌خیر!
بی طرف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
0
0
بی‌طرف: شمایی که وزن بنده را پرسیدید! بستگی به درک و شعور شما نسبت به وزن و اندازه افراد و جایگاه‌شان دارد. گهی کوه کاه می‌بینی به کوری/ گهی کاه کوه می‌بینی به مهجوری...
سلیمی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۵۷ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
0
0
حسن سلیمی: با سلام و تشکر از دغدغه‌ای که نویسنده محترم نسبت به میراث معنوی شهرمان دارند و آن را با اقدامات مؤثری که تا کنون انجام داده‌اند، در عمل ثابت کرده‌اند. اما با این حال نکات مهمی وجود دارد که باید به آن‌ها توجه گردد:
۱. باید دید که این میراث معنوی در کجا و چرا خلق شده‌اند؟ در جواب باید گفت که اغلب این آثار تاریخی و فرهنگی در بقاع و ابنیه مذهبی ایجاد شده‌اند که همگی بیان‌گر وابستگی به مذهب خالق این آثار می‌باشد. توجه کنید که این هنرمندان بهترین آثار خود را در مکان‌های مذهبی و برای آن‌ها خلق می‌کردند. برخلاف روزگار حاضر که اغلب ما از این نکته غافلیم و با وجود تغییر چهره شهرمان از لحاظ گردشگری و افتتاح پروژه‌های عمرانی که الحق والانصاف هر بیننده‌ای را به وجد و تحسین وا می‌دارد، ولی آن‌چه که در این بین مورد غفلت مسئولین شهر مانده است، توجه به مکان‌ها و رسومات مذهبی برای انسان امروز ساکن در شهر و یا بازدیدکننده از آن است. بنابراین به نظر بنده، همان‌گونه که توجه به میراث معنوی و تاریخی شهر مهم است، از آن مهم‌تر، حفظ و خلق آثار بیان‌کننده این میراث در زمان حاضر است. به‌طور مثال، از بزرگان دینی خود این جمله را به خاطر داریم که "سیمای دین، نماز است"؛ اما آیا در کنار تغییر مبلمان شهری، چیزی که بیان‌گر ترسیم سیمای دین مطابق با سلیقه جوان امروز باشد، در شهر ما به چشم می‌خورد؟ آیا مسئولینی که هر سال به‌خاطر افزایش میزان جلب توریست به شهرمان و نامیده شدن شهرمان به شهر نمونه گردشگری باد به غبغب‌شان می‌کنند، تا کنون اقدام عملی در این‌خصوص انجام داده‌اند؟
۲. به نظر من مشکل اصلی که در شهرمان به چشم می‌خورد، کمبود نیروی فکری جوانی همچون آقای عیسی‌زاده است که به‌دلیل کمبود شغل مناسب، راه پایتخت یا دیگر استان‌ها را درپیش می‌گیرند و ایده‌های ناب و برآمده از ذهن پویا و جوان‌شان را در جایی غیر از زادبوم‌شان خرج می‌کنند. لذا یکی از تبعات عدم حضور چنین نیروهای تحصیل‌کرده که از تخصص بالایی برخوردارند، نادیده گرفتن مسائل فرهنگی توسط برخی مدیران کم‌اطلاع و فاقد انگیزه و درک لازم از این‌گونه امور است.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۵۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
0
0
حالا اومدیم ما وزن و اندازه و جایگاهشو داشتیم. کجا شمارو ببینیم؟
م.پ.جاوید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۸
0
0
م.پ. جاوید: درود بر پیمان که من صفت دنبال اسمش را همه‌جا می‌گویم: "نویسنده شهیر شهر ما". دست مریزاد! مانند همیشه عالی بود.
بی طرف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
0
0
بی‌طرف: شما خود را معرفی بفرمایید، بنده خدمت می‌رسم.
شهروند
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۱/۱۹
0
0
شهروند: نویسنده شهیر شهر!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۰
0
0
موزه چهارپادشاه هم فکر بدی نیست!
حمیدخوش سیرت
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۲
0
0
حمید خوش‌سیرت: تاریخ شهر لاهیجان و اماکن تاریخی باید نشان داده شود. این وظیفه همه لاهیجانی‌هاست. کاری که آقای پیمان عیسی‌زاده در چاپ تمبر چهارپادشاهان انجام دادند، جای بسی تقدیر و سپاس دارد. امروزه اگر یک لاهیجی این‌چنین کاری انجام داد، باید از آن تقدیر کرد تا یک الگو برای بقیه جوانان لاهیجی باشد. این سنت تخریب و انتقاد تخریبی و نه سازنده و خودبرتر بینی توسط عده‌ای که خود را در شهر برتر از همه می‌پندارند، خوب نیست. دوستان! پیمان عیسی‌زاده کاندیدای شورای شهر نیست و جای بعضی را تنگ نمی‌کند! بنابراین تخریبش نکنید و خیال‌تان راحت باشد. گرچه حضور وی در شورای شهر از جهات مختلف که وی فارغ‌التحصیل عمران، پژوهشگر، محقق و لاهیجان‌شناس است، در شورای شهر مفید است. افسوس و دریغ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۲:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۴
0
0
آقای خوش‌سیرت! چرا افسوس؟ وقتی برای نماینده شهر طوری اغراق می‌کنید که انگار هرچه که داریم، از سر دوندگی‌ها و پیگیری‌های ایشان است، جایی باید برای افسوس هم بماند؟ گیلان دو منبع اصلی درآمد و اشتغال دارد: کشاورزی و گردشگری. آقای نماینده برای این دو موضوع چه کردند؟ بی‌تعارف باشید و بگویید. چای که کم‌کم به سرنوشت پیله درحال دچار شدن است و مدیریت تأسف‌برانگیز آن همچنان پابرجاست. آقای ندیمی چه کردند؟ جز شعارهای تکراری برای چایکاران و ... و گردشگری! ویرانه‌ای بی‌متولی که نابودی‌اش را نمی‌توان پشت آمارهای دروغ و اقدامات باسمه‌ای، مثل نمایندگی سازمان گردشگری در لاهیجان پنهان کرد. لطفاً آقای خوش‌سیرت دست از سر کسانی چون پیمان عزیز بردارید. هرچه که می‌کشند، از امثال حضرتعالی است. کافی است که همین پیمان همین‌جا از کوتاهی نماینده از وظایفش بنویسد و آن‌وقت شما و دارودسته سایبری‌تان بر او بتازید. لطف کن آقای خوش‌سیرت به همان شهرک صنعتی مشغول باش و به اهل هنر و فرهنگ مپیچ که این‌جا جایی دگر و حساب حسابی دیگر است.
سید عقیل توکلی لاهیجانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۵۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۸
0
0
سیدعقیل توکلی لاهیجانی: جناب عیسی‌زاده! ممنون از لطف شما برای چاپ تمبر و مقالات و حمایت‌های شما از آثار تاریخی. به نظر من آثار تاریخی باید حفظ بشه؛ همین موارد اندکی که باقی مونده رو میگم. من با سواد در حد 5 ابتدایی دقیقاً حالیم نمیشه به ظاهر دوستان از جون 4 پادشاه و موارد مشابه چی میخوان؟ آقا مگه آثار تاریخی نیست؟ خب حفظش کنیم. حالم از این شعارهای بی‌خود به‌هم می‌خوره که این مگسان به ظاهر روشنفکر به دور آثار تاریخی میدن. آثار تاریخی باید حفظ بشه. بی‌بته‌ترین آدم روی زمین شناسنامه‌شو حفظ میکنه، حالا کدوم ... میخواد شناسنامه این شهرو خراب کنه؟ منظور پلیدش چیه؟
ناشناس
|
Singapore
|
۰۰:۰۰ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۹
0
0
آقا عقيل! خدا اجداد شما، سيد عبدالوهاب و سيد نعمت‌الله را بيامرزد كه چهل سال حافظ اين بقعه بودند و نگذاشتند آسيبي به اين بقعه برسد. زمانه عوض شده و شهر دست آدم‌هايي است كه بيشتر حواس‌شان پيش دهات‌شان است تا لاهيجان ـ زادگاه مقدس من و شما.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۵۸ - ۱۳۹۲/۰۱/۲۹
0
0
حق یا ناحق، به کدام طرف باید رفت؟ حالا که ما روزنامه نداریم، باید کجا از این نوع دست حرف‌ها بزنیم؟ دیگر کسی به فکر بچه‌های زیر پوست شهر نیست. دیگر کسی به فرزندان طبقه پایین فکر نمی‌کند. باید کس داشت. شهردارها برادرشان را بر سر کار می‌آورند و آن‌هایی را بر مسند می‌نشانند که فردای دو آینده برای‌شان پشتوانه شوند؛ مانند شهردار شهرمان که پسر [...] را بر سر کار آورد، یا بستگان [...]ها را یا فرزندان کارمندان رده بالای استانداری، یا فرمانداری را! ای عجب از این شورای شهر! یعنی آن‌ها ریگی به کفش دارند؟ هستند فرزندانی در این شهر که صورت‌شان را با سیلی سرخ نگه داشتند، ولی خم به ابرو نمی‌آورند. آقایان! شماها که از پول مردم لباس غرور بر تن کردید و خدا را بنده نیستید، کمی به زیر پاهای‌تان نگاه کنید. هرچند که شنیدن حرف حق، تلخ است، مانند بادام تلخ، اما می‌شود آن را شنید. حالا تو بگو برادر در شرایط متعارض تربیتی چه باید کرد؟!
نظرات بینندگان