1- "حسين علی" تنها كتاب غیرشعری استاد محمدحسین مهدوی سعیدی (م.مؤید) است. از آن دست آثاری كه باید آن را حاصل عمر یك پژوهشگر دانست؛ یكی از تكاثرهایی كه به تنهایی برای جاودانگی نام صاحب آن در یك حوزه كفایت میكند. این اثر هنوز در میان حسینشناسان و عاشوراپژوهان جایگاه نیافته است، چرا كه هم نام م.مؤید در این عرصه نام شناختهشدهای نیست و هم زمان زیادی از انتشار آن نگذشته است. اما تردیدی نیست كه این كتاب به زودی جای خود را در میان آثار جاودانه عاشورایی پیدا خواهد كرد، چرا كه قابلیت تبدیل شدن به یك اثر ماندگار در این حوزه را دارد. دیر نیست روزی كه عاشوراپژوهان سراغ این اثر بروند و متوجه اهمیت آن بشوند و در جستوجوی نام صاحب آن برآیند.
2- این اثر نه یك روایت تاریخی صرف از عاشوراست و نه یك روایت ادبی صرف. یك اثر حدیثی صرف درباره امام حسین(ع) هم نیست. مجموعهای از همه اینهاست و در عین حال شبیه هیچیك از نمونههای متقدم در این زمینهها نیست. اثری است متفاوت و مستقل. مؤلف مثل یك دایرهالمعارف نامنظم و بیمدخل همه اینها را با هم درآمیخته است. اصلیترین وجه تمایز كتاب هم همین تلفیق و درآمیختن موفقیتآمیز شیوههای مختلف است.

3- فصلها لزوماً نظم و ترتیب منطقی ندارند. گاه در دل فصلهایی كه به مباحث تاریخی اختصاص دارند فصلی آمده است كه زبانی شاعرانه دارد و فقط نوعی سوگواری و مرثیهسرایی است. این اتفاق در خود فصلها هم افتاده است. در فصلهای بلند جایی كه بار تراژیك متن بالا رفته است، مؤلف عنان از كف داده و سوگوارانه به مرثیهسرایی پرداخته است. این كار جذابیت متن را دو چندان نموده و گاه آن را به اندازه یك رمان تراژیك خواندنی كرده است.
كتاب 128 فصل دارد. بیشتر فصلهای كتاب دو ـ سه صفحهای است، اما هستند فصلهایی كه بسته به موضوع آن به بیش از 10 صفحه نیز رسیدهاند. در عین حال فصلهای یكصفحهای و چندخطی هم در این میان دیده میشود. گاه یك موضوع یا مثلاً یك حدیث كه نزد نویسنده اهمیت بسیاری داشته، بهرغم كوتاهی توانسته است یك فصل را به خود اختصاص دهد. حاصل كار در بعضی جاها مثل فصل پانزدهم یا فصل سی و ششم واقعاً درخشان از كار درآمده است. یا مثلاً فصل نوزدهم كه كل آن فقط این حدیث است: "امام صادق ـ درود خداوند بر او ـ فرمود: پیامبر ـ درود خداوند بر او و بر خاندان او ـ حسین را ـ درود خداوند بر او ـ دید كه میآمد. پس او را در آغوش خویش نشاند و فرمود: همانا از كشتن حسین در دلهای مؤمنان داغی است كه هرگز سرد نمیگردد."
4- "حسین علی" برای علاقهمندان به فارسی سره، اثری خواندنی و دلنشین است. زبان كتاب دقیقاً همان زبانی است كه م.مؤید در شعرهایش از آن بهره میبرد. فارسی سرهای كه با زبان فارسی معیار، فاصلههای بسیاری دارد و در آن از بهكار بردن حتی یك كلمه غیرفارسی نیز پرهیز میشود. علاوه بر اینكه فارسی مؤید مختص به خودش است و در آن، گاه واژههایی به چشم میخورد كه در متنهای دیگر كمتر یافت میشود.
5- كتاب از اعتبار و وثوق تاریخی بالایی برخوردار است. انبوه ارجاعات تاریخیای كه به منابع معتبر و دست اول داده، گواه این مدعاست. م.مؤید سالهای جوانی را در عراق (نجف اشرف) زیسته است و به زبان عربی تسلط كامل دارد و چون از خانوادهای روحانی برآمده، بر منابع و متون دست اول دینی اشراف داشته است. لذا به حق شایستگی به انجام رساندن این اثر را داشته است.
• روزنامه اعتماد ملی، شماره 716، 24 مرداد 1387