پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۵۶۸۶
تاریخ انتشار: ۲۶ آبان ۱۳۹۱ - ۲۳:۳۴

آقایان! کدام توریسم؟ کدام گردشگری؟

حجت جوادپور
در سال‌های اخیر پس از طرح بحث "توریسم و گردشگری" در لاهیجان توسط برخی مسئولین استانی و شهری، با انبوهی از سخنان و نوشته‌ها در این باب مواجه شده‌ایم که بخش عمده‌ای از آن‌ها به دلیل عدم انطباق با مباحث علمی و تخصصی و نیز ناهمخوانی آن با واقعیات و شرایط و امکانات بالقوه و بالفعل موجود، همچنان در مرحله حرف و ایده باقی مانده‌اند و تا کنون هیچ اقدام جامع و عملی برای تحقق این مهم صورت نگرفته است. این‌گونه سخنان که عموماً از سوی برخی مسئولان استانی و شهری و برخی اهل نظر مطرح می‌شود، پیامدهایی جز افزودن بر انبانی از وعده و وعیدها، طرح مباحث جنجالی و هیجانی، ایجاد فضای کاذب و بی‌اعتمادی، بالا بردن سطح توقعات، حیف و میل شدن سرمایه‌های مادی و معنوی، از دست رفتن فرصت‌ها، بروز ناهنجاری‌ها و آسیب‌های جدی برای شهروندان، نخواهد داشت. گاهی غلظت بیش از حد وضعیت و جذابیت‌های ظاهری و سطحی، آدمی را با شتابزدگی و ناپختگی به ورطه اظهار نظرها و تصمیم‌گیری‌هایی می‌کشاند که طبعاً پیامدها و آثار زیان‌آور و نامطلوبی را درپی دارد. علاوه بر آن با چنین رویه و رویکردی هیچ‌گاه نمی‌توان حمایت‌ها و همکاری‌های بخش دولتی و خصوصی کشور و استان را برای اجرای چنین طرح بزرگی جلب کرد.
مسأله توریسم و گردشگری یکی از مباحث مهم و کلان و پرچالش کشور است که هنوز بسیاری از ابعاد و مشکلات آن حل ناشده باقی مانده است. لذا پیش از ورود به مباحث عملی و اجرایی، باید به بررسی و شناسایی علمی و تخصصی آن پرداخت و همه ابعاد و شاخص‌های آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و درپی آن، راهکارها و روش‌های اجرایی منطبق بر پژوهش‌ها و مطالعات را به‌صورت قانون‌مند و روش‌مند به فاز تصویب و اجرا سوق داد. لذا شایسته است قبل از ورود به بحث نقد و تحلیل وضعیت گردشگری، با موضوع بحث بیشتر آشنا شویم. توریسم یا گردشگری چیست؟ اقسام آن کدام است؟ کدامیک از اقسام یا شیوه‌های آن منطبق با امکانات و شرایط ماست؟ و ما اکنون در چه وضعیتی قرار گرفته‌ایم؟

توریسم چیست؟
گردشگری (Tourism) در زبان انگلیسی از کلمه Tour به معنای گشت و گذار و گردش اخذ شده که ریشه در لغت لاتین Turns به معنای دور زدن، رفت و برگشت بین مبداء و مقصد و گردشگری دارد و مركب از دو بخش "تور" به معنای سفر، گشت، مسافرت و "ایسم" به معنای مكتب یا روش و سیستم است و معنای كلی آن، مكتبی است كه پایه فكری آن، سیاحت و گردشگری است و با مفاهیمی همچون سیر و سفر، گذرانیدن اوقات فراغت، تفریح و تفرج و مهمانداری درآمیخته و به‌عنوان نهادی درنظر گرفته شده كه انسان برای غنی ساختن و معنی بخشیدن به زندگی خود از آن بهره می‌جوید. برخی از كارشناسان نیز گردشگری را شامل سه مرحله جدا شدن از یك جامعه، گذر از آن و انتقال به جامعه دیگر و درآمیختن با آن دانسته‌اند.
اصلی‌ترین فعالیت توریسم بر پایه طبیعت (با مبنا قرار دادن جغرافیای جهان با توجه به همه ابعاد آن) است که عبارت از سفری است مسئولانه به مناطقی طبیعی، به منظور بهره‌برداری بهینه و حفاظت از محیط زیست که باعث بهبود کیفیت زندگی مردم محلی می‌گردد. نیز در سال‌های اخیر شامل هرگونه مسافرتی می‌شود که شخص به‌واسطه آن، از محیط کار یا زندگی خود خارج شود. به کسی که گردشگری می‌کند "گردشگر"، "سیاح" یا "توریست" گفته می‌شود.
اغلب گردشگرها بیش از هر چیز به آب و هوا، فرهنگ یا طبیعت مقصد خود علاقه‌مند هستند. امکان و گستره گردشگری افراد را تمکن مالی آنان تعیین می‌کند، لذا افراد متمکن اغلب به مناطق دوردست و کشورهای دیگر سفر می‌کنند؛ البته نه به‌صورت اتفاقی، بلکه در نهایت به یک منظور خاص. به‌طور مثال، برای دیدن ساختمان‌های معروف و آثار هنری و فرهنگی، آشنایی با سنت‌ها و شیوه‌های دیگر زیستن، آموختن زبان‌های جدید و چشیدن غذاهای متنوع. افراد متوسط غالباً سفرهای داخلی را ترجیح می‌دهند و افراد طبقات ضعیف نیز در فاصله‌های نسبتاً طولانی با اندوخته‌های مختصر و یا با شرایطی ویژه، امکان سفرهای داخلی را می‌یابند.
امروزه با پیوند خوردن پدیده توریسم و گردشگری با مقولاتی چون اقتصاد، بازرگانی (صادرات و واردات)، اشتغال و درآمدزایی، مباحث فرهنگی و جامعه‌شناختی و بسیاری مباحث دیگر، "گردشگری سازمان‌ یافته" در تمام جهان، یک صنعت بسیار مهم محسوب می‌شود.

اهمیت گردشگری
1- افزایش درآمد یا صادرات نامرئی: وقتی جهانگردان یا گردشگران به کشور یا شهری وارد می‌شوند، الزاماً باید هزینه‌هایی را در آن کشور بپردازند؛ مانند هزینه غذا، هزینه محل اقامت، هزینه تفریحات، هزینه حمل و نقل، هزینه گشت‌ها، تورها، و همچنین پولی که بابت خرید سوغاتی و کالای بومی کشور یا شهر میزبان و نیز هزینه ورود به موزه یا مکان‌های دیدنی می‌پردازند. صرف این هزینه‌ها از طریق ارز یا سرمایه‌ای که وارد کشور میزبان می‌کند، باعث رونق اقتصادی کشور یا شهر میزبان می‌شود. لذا به جهانگردان و گردشگران "صادرات نامرئی" هم می‌گویند.
2- ایجاد شغل: با توسعه فعالیت‌های جهانگردی، زمینه برای ایجاد اشتغال فراهم می‌شود و این امر برای کشورهایی که با جمعیت جوان و متقاضی کار مواجه هستند، بسیار مفید است. با ورود هر ده نفر گردشگر به کشور میزبان، یک فرصت شغلی ایجاد می‌شود.
3- توسعه فرهنگی و تبادل اطلاعات: در اثر ایجاد ارتباطات انسانی در ضمن گردشگری، افراد جوامع مختلف در مواجهه مستقیم با فرهنگ و سنت‌های یک اقلیم زیستی، متقابلاً با بسیاری از مقولات فرهنگی، سنن، ادیان و مذاهب، شیوه‌های زیستی، آداب و رسوم، زبان، تاریخ و تمدن ملل، هنرها، آخرین دستاوردهای علمی و فنی و سایر زمینه‌های کشور میهمان یا میزبان آشنا می‌شوند که طبعاً در تحولات فرهنگی و اقتصادی و از جمله در مقوله صلح و تفاهم جهانی و پیوند معنوی انسان‌ها نقش به‌سزایی دارد. البته در برخی موارد ممکن است آسیب‌ها و هنجارهایی را نیز درپی داشته باشد، اما می‌توان با مدیریت مناسب در این مقوله امکان بروز آن را به حداقل رساند.

گونه‌های گردشگری
گردشگردی به گونه‌های مختلفی انجام می‌شود که مهمترین آن‌ها عبارتند از: گردشگری تفریحی، گردشگری فرهنگی، گردشگری درمانی، بوم‌گردی یا گردش در طبیعت یا بوم‌گردی (اکوتوریسم)، گردشگری زیارتی و مذهبی (به قصد زیارت یا شرکت در آیین‌های مذهبی)، گردشگری بازرگانی، گردشگری ورزشی، گردشگری باستان‌شناسی، گردشگری علمی و تحصیلی، گردشگری خرید و فروش دوره‌ای و نمایشگاهی، گردشگری همایشی، گردشگری الکترونیک (E-Tourism) و برخی گونه‌های دیگری که بر اساس قصد و هدف گردشگر در ذیل این گونه‌ها قرار می‌گیرند. هریک از اقسام گردشگری‌ها می‌تواند به دو صورت فردی و گروهی و نیز به یک یا چند منظور مختلف صورت گیرد.

نگاهی به آمار و اطلاعات
طبق گزارش سازمان جهانی جهانگردی (UNWTO)، درحالی که تعداد مسافران در سال 1980 تنها 227 میلیون نفر بود، این تعداد در سال 1995 به 528 میلیون نفر رسید و اکنون با گسترش تقاضا به 983 میلیون نفر در سال 2011 رسیده است. آمار و ارقام گویای سیر رو به رشد و پرشتاب صنعت گردشگری است. همچنین بر اساس گزارش سالیانه 2012 سازمان جهانی جهانگردی، تعداد 983 میلیون نفر گردشگر در سال 2011 به سراسر جهان سفر نموده‌اند. این آمار در مقایسه با سال 2010 که تعداد گردشگران 940 میلیون نفر و سال 2009 که تعداد گردشگران 882 میلیون نفر بوده است، 43 میلیون نفر بیشتر و نشان‌دهنده نرخ رشد حدود 4.6 درصد نسبت به سال گذشته است.
درآمد ارزی حاصله از صنعت گردشگری در سال 2009 معادل 851 میلیارد دلار بوده است که در سال 2010 به 928 میلیارد دلار و در سال 2011 این مقدار به 1030 میلیارد دلار (740 میلیارد یورو) افزایش یافته است. این افزایش 102 میلیارد دلاری، رشدی حدود 3.9 درصد را نسبت به سال 2010 نشان می‌دهد که یک رکورد کم‌نظیر می‌باشد. این مقدار افزایش به این دلیل قابل توجه است که صنعت گردشگری از سال 2008 و همراه با وقوع بحران مالی تا سال 2011 با یک دوره افول نسبی همراه بود.
قاره اروپا مقصد اصلی بیش از نیمی از مسافرت‌ها بوده است و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا به دلیل مسائل سیاسی، تنها مناطقی بودند که با کاهش 8 و 9 درصدی روبه‌رو شدند.
بر طبق منطقه‌بندی سازمان جهانی جهانگردی، آمریکا با رشد 5.7 درصدی بیشترین سهم دریافتی از رشد گردشگری را داشت و بعد از آن قاره اروپا با رشد مثبت 5.2، آسیا و اقیانوسیه با رشد مثبت 4.4 و آفریقا با رشد مثبت 2.2 روبه‌رو بوده‌اند. تنها منطقه‌ای که با کاهش رشد روبه‌رو بوده، منطقه خاورمیانه با کاهش حدود 14 درصد بوده است.
از مجموع 983 میلیون گردشگر بین‌المللی در سال 2011 تعداد 504 میلیون نفر به قاره اروپا سفر نموده و بالغ بر 463 میلیارد دلار در کشورهای این قاره خرج کرده‌اند که سهمی معادل 45 درصد بوده است. منطقه آسیا و اقیانوسیه 28 درصد، معادل 289 میلیارد دلار از عواید گردشگری را نصیب خود نمود و قاره آمریکا سهمی معادل 19 درصد، یعنی 199 میلیارد دلار از آن خود کرد. خاورمیانه که در رتبه چهارم جای گرفت، توانست درآمدی 46 میلیارد دلاری، معادل 4 درصد از کل عایدی از درآمد گردشگری را کسب نماید و این مقدار در آفریقا معادل 3 درصد، یعنی 33 میلیارد دلار بوده است. لازم به ذکر است که کشور ایران بر اساس تقسیم‌بندی سازمان جهانی جهانگردی، در جنوب آسیا و در زیرمجموعه منطقه آسیا و اقیانوسیه قرار دارد.
کشورهای فرانسه، ایالات متحده آمریکا، چین، اسپانیا، ایتالیا، بریتانیا، ترکیه، آلمان، مالزی و مکزیک در سال 2010 از نظر تعداد ورودی گردشگر جایگاه اول تا دهم دنیا را به خود اختصاص داده‌اند که این ترکیب در سال 2011 تنها با جابه‌جایی ترکیه از ردیف هفتم به جایگاه ششم تغییر یافت.
گردشگری ایران به‌عنوان یک صنعت از ظرفیت‌های بسیار بالایی برای رشد و توسعه برخوردار است. بر پایه گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبه‌های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه‌های طبیعی را در جهان داراست، ولی با این وجود به دلیل محدودیت‌های اجتماعی و تفریحی، تا کنون چندان در جذب گردشگران خارجی موفق نبوده ‌است. آمار‌ها حكایت از آن دارد كه سهم ایران از درآمد حاصل از گردشگران خارجی كمتر از 500 میلیون دلار است و به این ترتیب سهم ایران از گردشگری خارجی، 3 درصد كمتر از سهم جهانی است. این آمارها گویای جایگاه نازل صنعت توریسم در کشور و سهم یک درصدی ایران از سبد گردشگری جهانی است. به عبارت دیگر، 80‌ درصد درآمد و اشتغال حاصل از گردشگری جهان به آمریکا و اروپا اختصاص داشته و از 20‌ درصد باقی‌مانده، 25 درصد سهم خاورمیانه بوده که کمتر از یک درصد آن به ایران تعلق دارد و با وجود آن‌که ایران، جزء 10 کشور برتر جهان از نظر جاذبه‌های توریستی به حساب می‌آید، در زمینه جذب توریست، رتبه 166 را به خود اختصاص داده است.
در مقایسه با ایران، برخی کشورها توانسته‌اند کارنامه موفقی را در این زمینه از خود برجای بگذارند. به‌طور مثال، تنها در سال ۲۰۰۷ میلادی، حدود ۱۵ میلیون گردشگر خارجی از شهر دبی در کشور امارات متحده عربی در جنوب خلیج فارس دیدار کردند. این درحالی است که کشور ایران با سهمی کمتر از یک پانزدهم تعداد گردشگران شهر دبی در سال مشابه، تنها کمتر از یک درصد سهم درآمد جهانی از صنعت توریسم را به خود اختصاص داده‌ است.
صنعت گردشگری جهانی در 10 سال گذشته از پیشرفت خوبی برخوردار بوده است، ولی ایران حتی بنا بر آمارهای دولت فعلی، در عرض این مدت نه‌تنها پیشرفت نکرده، بلکه عقب‌گرد هم کرده است. هرچند که در سال 2009 گردشگران خارجی آن به 3 میلیون نفر افزایش یافته است، ولی کشورهای رقیب، مانند ترکیه، ژاپن، تایلند، کره ‌جنوبی، مالزی، امارات و ... از پیشرفت‌های چشمگیری برخوردار بودند. جای بسی تعجب و شگفتی است کشوری که دارای تمدن‌های کهن چند هزار ساله، میراث فرهنگی و جاذبه‌های شگفت‌آور معماری، بیش از 2000 اثر باستانی ثبت شده، اقلیم‌های گوناگون و متنوع آب و هوایی و سایر جاذبه‌های گردشگری در شمال و جنوب و سواحل آرام و گسترده کرانه‌های دریای مازندران، خلیج‌ فارس و دریای عمان و قرار داشتن آن در مسیر جاده ابریشم، وجود مناطق بکر و دست ‌نخورده طبیعی و حفاظت ‌شده، کویرها، دژها، قلعه‌های تاریخی کهن، نوع زندگی اجتماعی شهری و روستایی ایرانیان و همچنین صنایع دستی با قدمت هفت هزار ساله که نشانه‌ استمرار تمدن و بنای فرهنگ ماست و از نظر تنوع و تولید در رده اول، بازار جهانی در رده چهارم، به لحاظ جاذبه گردشگری در ردیف دهم و از نظر میراث جهانی در رده چهاردهم کشورهای جهان است، چگونه نتوانسته از کشورهای رقیب پیشی گرفته و در جای به‌حق خود قرار گیرد. تمامی کشورها آرزو می‌کنند گوشه‌ای از این موهبت‌ها و امتیازات را از آن خود داشته تا بتوانند ثروت وافری وارد کشورشان کنند.
پیش‌بینی درازمدت سازمان جهانی گردشگری (سازمان ملل) این است كه تعداد گردشگران تا سال 2020 به 1.6 میلیارد نفر برسد و در یك نسل دو برابر‌‌ شود. اما چه كسی می‌داند كه سهم ایران با یك میلیون و ۲۰۰ هزار مورد جاذبه گردشگری از این گردش مالی چیست؟

هدف گردشگران از سفر
بر اساس مطالعات صورت گرفته توسط سازمان جهانی جهانگردی، انگیزه گردشگران از سفر در سال 2011 به شرح زیر بوده است:
1- فراغت، سرگرمی و تعطیلات با 51 درصد که مجموعاً شامل 506 میلیون نفر می‌شود.
2- سفرهای تجاری 15 درصد که شامل حدود 148 میلیون نفر می‌شود.
3- دیدار اقوام و دوستان، سفرهای مذهبی و زیارتی، معالجه و سلامت و سایر، 27 درصد که حدود 266 میلیون نفر بوده است.
4- سایر موارد 7 درصد که حدود 68 میلیون نفر می‌شود که هدف از سفر آن‌ها مشخص نشده است.

موانع اصلی در توسعه گردشگری در ایران
اگرچه توسعه و گسترش ایرانگردی و جهانگردی به منظور استفاده هرچه بیشتر از مزایای متعدد آن اجتناب‌ناپذیر است، ولی مشكلات و تنگناهای متعدد در راه رشد و توسعه صنعت گردشگری در ایران نباید از نظرها دور بماند. برخی از این مشكلات عبارتند از:
- فقدان یك برنامه جامع و استراتژیك و همچنین مشخص نبودن هدف‌ها و سیاست‌های صنعت گردشگری در ایران در قالب یك برنامه اجرایی.
- توسعه‌نیافتگی سواحل خلیج فارس و دریای خزر و فقدان امکانات مناسب ساحلی و دریایی.
- فقدان وزارتخانه توریسم و گردشگری یا سازمان و نهاد مستقل و متمرکز در ایران.
- فضای نامساعد تبلیغاتی برای مخدوش كردن چهره ایران و انزوای ایران در سطح بین‌المللی.
- عدم تطبیق و هماهنگی فرهنگ جهانگردان برخی از كشورهای خارجی با فرهنگ اسلامی ـ ایرانی.
- فقدان نیروی انسانی كارآزموده و متخصص امور جهانگردی در دفاتر گردشگری در ایران و بی‌اطلاعی و بی‌تجربگی كادر شاغل در مؤسسات جهانگردی.
- عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایه‌گذاری در بخش گردشگری به‌علت عدم سودآوری، اقدامات سلیقه‌ای و محدودكننده از سوی برخی مقامات غیرمسئول و ...
- ناهماهنگی در همكاری بین سازمان‌ها و ارگان‌های دولتی و تصمیم‌گیری‌های منفك سازمان‌ها.
- فقدان امكانات اولیه مثل اقامتگاه‌های مناسب و امکانات بدیهی و ضروری.
- تعدد مراكز تبلیغاتی و نداشتن سیستم واحد در تبلیغات و بازاریابی.
- فقدان یک شبکه ماهواره‌ای به زبان انگلیسی مختص تبلیغات جهانی در زمینه گردشگری در ایران.
- عدم شركت فعال در نمایشگاه‌های بین‌المللی خارج از كشور.
با تغییر و بهبود نگرش فرهنگی مدیران، سیاستگزاران و مردم به مقوله گردشگر و گردشگری و پذیرش آن به‌عنوان یك اصل فرهنگی، گردشگر هزاره سوم که به مفهوم حقیقی گردشگر است، قواعد و قوانین كشوری همچون ایران را می‌پذیرد. عمده مشكل ایران در حوزه گردشگری، مربوط به مسائل اجرایی و مدیریتی است كه با تغییر و تحول دیدگاه‌ها و اتخاذ سیاست‌ها و روش‌های جامع، علمی و کارآمد، مسائل و مشکلات این صنعت حل خواهد شد.

نتیجه‌گیری از تعاریف و آمارها
با توجه به معنا و مفهوم گردشگری و نیز انواع و شاخص‌های آن، می‌توان به دو نتیجه‌گیری مفید و مؤثر دست یافت:
1- به دلیل فقدان معیارها و شاخص‌های جذب توریست خارجی در استان گیلان، باید این مقوله را در طراحی و برنامه‌ریزی، فعلاً از دایره شمول بحث خارج کرد. موارد استثنایی و نادر مشمول قاعده عام نیستند.
2- بر اساس آن‌چه در اقسام گردشگری ذکر شد و نیز با توجه به واقعیات موجود و استعداد بالقوه و بالفعل، صرفاً می‌توان "گردشگری تفریحی" و در نهایت "گردشگری طبیعی و بوم‌گردی (اکوتوریسم)" را تنها گزینه‌های مشمول بحث قابل اجرای گردشگری در گیلان و لاهیجان دانست و سایر موارد را در ذیل و حاشیه آن مد نظر قرار داد.
این رویکرد موجب دقت و سهولت و تمرکز در امر سیاستگزاری، برنامه‌ریزی و اجرا در امر صنعت گردشگری خواهد شد و از سردرگمی و اتلاف سرمایه‌های انسانی و مالی پیشگیری خواهد کرد.

دلایل این نتیجه‌گیری
1- دلایل آماری نشان می‌دهد که سهم ایران از صنعت توریسم، نسبت به کشورهای دیگر ـ حتی برخی کشورهای همسایه ـ کمتر است. بالتبع سهم شهرهای کشور به‌مراتب کمتر خواهد بود.
2- توانایی‌ها و امکانات و ویژگی‌های موجود در شهر، پاسخگوی جذب گردشگران در بخش‌های غیر از تفریحی و طبیعت‌گردی نخواهد بود. در بخش زیارتی، وجود برخی زیارتگاه‌های نسبتاً ناشناخته برای مردم کشور را نمی‌توان مشمول امر سفرهای زیارتی دانست؛ زیرا هیچ گردشگری به مقصد زیارت این اماکن به لاهیجان سفر نمی‌کند، بلکه در خلال مسافرت ممکن است در گذار از این مکان‌ها، ضمن زیارت، اعمال عبادی خود را در آن مکان‌ها به‌جا آورند.
3- امکانات پزشکی و درمانی شهر به دلیل فقدان یا کمبود تجهیزات پیشرفته و کادر متخصص و فوق تخصصی ناکافی و فضاهای درمانی، اعم از بیمارستان و درمانگاه‌ها و آسایشگاه‌ها و مانند آن و نیز فقدان مواهب طبیعی، مانند چشمه آب گرم معدنی و مانند آن، جاذبه مساعدی را برای سفرهای درمانی ایجاد نمی‌کند.
4- در زمینه میراث و آثار فرهنگی و یا آثار باستانی، با توجه به فقدان یا کمرنگ بودن این دارایی‌ها و نیز عدم توانایی یا اهتمام در شناساندن آن‌ها که عبارت از مکان‌ها و اشیاء و رد پاهای به‌جا مانده از اعصار و قرون گذشته است و ارزش و کاربرد آنان به میزان قدمت آنان باز می‌گردد، گیلان و لاهیجان به دلایل متعدد از این حیث از غنای چندانی برخوردار نیستند. نیز با وجود برخی مکان‌ها و اشیاء که قدمت آنان به 100 یا 200 سال گذشته برمی‌گردد که البته از آن‌ها هم به نحو مناسب و شایسته نگهداری نشده است و نیز سایر آثاری که از شهرت و اهمیت چندانی در تاریخ ایران و گیلان برخوردار نیستند، نمی‌توان چندان از گردشگری فرهنگی بر اساس جاذبه‌های آثار و میراث فرهنگی سخن گفت. (درباره میراث فرهنگی در نوشتار دیگری مفصلاً سخن خواهم گفت.)
5- گیلان و بالتبع لاهیجان از فضاها و مکان‌های استاندارد و متنوع ورزشی، مانند ورزش‌های زمستانی، کوه نوردی، صخره نوردی، ورزش‌های آبی و ساحلی، استادیوم‌های فوتبال و دو میدانی و مانند آن نیز برخوردار نیست که بتوان از گردشگری و مسافرت‌های ورزشی در این شهر سخن گفت.
6- در طول این سال‌ها در لاهیجان، مکان‌ها و تمهیداتی برای برگزاری نمایشگاه‌های بزرگ علمی و فرهنگی، محصولات بازرگانی و یا برگزاری همایش‌های کشوری، اندیشیده و فراهم نشده است؛ فلذا نمی‌توان انتظار گردشگری و سفرهایی با چنین اهدافی به این شهر را داشت.
7- به دلیل فقدان فضای مناسب و یکپارچه و هماهنگ برای معرفی و عرضه کالاهای بازرگانی (اعم از محصولات کشاورزی، مواد غذایی و صنایع دستی و ...) و به دلیل وجود پدیده دلالی و واسطه‌گری در بازار و عدم نظارت مناسب بر امر تولید و توزیع و نامناسب بودن کمیت و کیفیت محصولات برخی کارخانه‌ها و شرکت‌ها (علی‌رغم تبلیغات چشمگیر و دهان پرکن) و نیز فقدان سیستم مکانیزه و استاندارد در مراحل توزیع، بسته‌بندی و عرضه محصولات، نمی‌توان اعتباری برای گردشگری یا سفرهای با قصد تجارت و بازرگانی باز کرد. سایر گردشگری‌ها نیز به دلیل فقدان شاخص‌ها و بسترهای مناسب، باید از دایره شمول گردشگری در لاهیجان یا گیلان خارج شود.
با رویکردی واقع‌گرایانه می‌توان مقوله گردشگری را به‌عنوان یک صنعت مهم و استراتژیک مورد بررسی همه‌جانبه، برنامه‌ریزی و اجرا قرار داد؛ نه با انبوهی از کلی‌گویی‌های مبهم و بلاتکلیف و تسلسلی از بایدها و اظهار نظرهایی شعارگونه و بدون پشتوانه که به تجربه نشان داده‌اند که در همان مرحله حرف و شعار باقی مانده و راه به جایی نمی‌برند.
در ادامه به نقد و بررسی برخی از این افاضات عجیب و غریب و گاه حیرت‌آور می‌پردازم:
1- در مصاحبه‌ای که با دو تن از اعضای شورای اسلامی شهر لاهیجان، آقایان جواد نجار تمیزکار و مهدی شمس صورت گرفته و با عنوان "چالش‌ها و موانع پیش روی صنعت گردشگری در لاهیجان" در همین سایت قرار دارد، جناب تمیزکار می‌فرماید: "با توجه به موقعیت اقلیمی و جاذبه‌های طبیعی... در کنار تاریخ کهن و فرهنگ در لاهیجان می‌توان از آن نهایت بهره را برد. استفاده از این دو نعمت گرانبها، یعنی طبیعت و تاریخ در لاهیجان می‌تواند به صنعت گردشگری رونق ویژه‌ای دهد."(!)
در ابتدا باید به ایشان و کسانی که چنین ذهنیتی از جاذبه‌های گردشگری دارند عرض کنم که تاریخ بماهو شاخص و عامل جذب گردشگر نیست، بلکه آثار و میراث‌های تاریخی‌اند که در صورت موجود بودن می‌توانند روایتگر تاریخ آن سرزمین باشند؛ بنابراین باید به اشیای فیزیکی موجود تاریخی استناد کرد. از ایشان می‌پرسم از کدام آثار تاریخی سخن می‌گویید که ویژگی‌های جذب گردشگران را داشته باشند؟ مسئولان مربوطه در طی این سال‌ها تا چه اندازه در شناسایی، حفظ و معرفی و نیز تولید منابع و مراجع مورد نیاز کوشیده‌اند؟ این اطلاعات تاریخی، در چه قالب‌ها و رسانه‌هایی به گردشگران شناسانده می‌شوند؟
2- در ادامه ایشان از پژوهشگران، فرهنگ‌شناسان و گروه‌های علمی مختلف انتظار دارند که مکان‌ها و استعدادهای ناشناخته و یا مفقود شده را باز یابند!
نمی‌دانم اقلیم نسبتاً کوچکی چون لاهیجان، چگونه مکان‌ها و استعدادهای ناشناخته‌ای دارد که تا کنون از چشم مسئولان و اهل فن پنهان بوده است!؟ این ادعا نیز علاوه بر کلی‌گویی‌ها و باید باید گفتن‌ها، نوعی حوالت دادن مسأله به آینده و نیز غلو و بزرگنمایی در یک چشم‌انداز مبهم و بلاتکلیف است. در ادامه می‌فرمایند: "لاهیجان از ظرفیت‌های زیادی برخوردار است که هنوز نتوانسته‌ایم از آن استفاده بهینه نماییم..."(!؟)
می‌پرسیم، برادر عزیز! کدام ظرفیت‌ها؟ و این‌که چرا تا کنون نتوانسته‌ایم از این ظرفیت‌ها استفاده بهینه کنیم؟ پاسخ این سئوال‌های کلی را از چه کسی می‌خواهید؟ از مردم یا از مسئولان مربوطه؟ چرا در این‌گونه مصاحبه‌ها، به‌جای پاسخگویی، بر حجم سئوالات افزوده می‌شود؟!
3- همچنین در ادامه مصاحبه، ایشان ضمن مخالفت با نظر کسانی که از گردشگران راضی نیستند، می‌گوید: "بنده با این نظر مخالفم که عده‌ای متأسفانه از گردشگران داخلی راضی نیستند. ببینید! اگر هر خانواده‌ای حتی اگر یک شب در این شهر اسکان داده شود، یقیناً برای تهیه مایحتاج خود نیاز به کسبه شهر دارد. تهیه این ملزومات موجب گردش در بازار می‌شود."(!؟)
از سخنان ایشان چنین برمی‌آید که اسکان مسافری در شهر، ولو در یک شب و مراجعه به بازار برای تهیه مایحتاج خود را از مصادیق گردشگری می‌دانند! این نوع نگرش رئیس شورای شهر به مسأله گردشگری، یعنی نگاه سطحی مسافران به شهر از روی اضطرار، مایه تأسف است.
4- در ادامه به تغییرات و تأثیرات گردشگری در مسأله مسکن، زمین و تجارت در شهر اشاره می‌شود. شاید هجوم سیل‌آسا و بی‌برنامه خیل عظیم مسافران در تعطیلات مخرب و فلج‌کننده کشور به شهر ما (که هر سال بیشتر می‌شود!) و اقامت و اسکان نامنظم آنان که اخیراً در چادرهای مسافرتی و مصرف عمدتاً مواد خوراکی و نوشیدنی، به همراه ایجاد ترافیک سرسام‌آور و فضای خفقان‌آور که عرصه را بر اهالی شهر تنگ می‌کند و در نهایت با برجای گذاشتن تلی از زباله و تخریب فضای سبز، آقایان را بر سر ذوق آورده که چنین افاضاتی می‌نمایند! آیا غیر از این است که این وضعیت منجر به گرانی‌های غیرمتعارف شده، و به تبع آن، با ایجاد فضای کاذب توریسم و گردشگری، به‌طور ناموجهی بر قیمت زمین و مسکن افزوده می‌شود و سود این بازار آشفته عمدتاً به جیب دلالان و سوداگران سرازیر می‌شود؟
این روند فاجعه‌آمیز، معضل بزرگتری را درپی دارد و آن، تخریب و نابودی فضای سبز و زمین‌های کشاورزی در اثر ساخت و سازهای بی‌رویه و سودجویانه عده‌ای فرصت‌طلب و طماع است که این بناها را با ادعای قرار داشتن آن‌ها در شهر جذاب و توریستی به فروش می‌رسانند. (با نگاهی به تصاویری که از بلندی‌های شهر گرفته شده، شاهدیم که به مرور زمان از چشم‌اندازهای سبز کاسته شده و ساختمان‌های بی‌قواره و سنگی از درون شهر سر برآورده‌اند.) حتی در زمین‌هایی که اموال عمومی تلقی می‌شود (مانند حاشیه رودخانه‌ها، دامنه و سینه کوه‌ها و ...) چنین ساخت و سازهایی صورت می‌گیرد!
در زمینه تجارت و اشتغال هم شاید منظور ایشان همان کسبه خرد در حاشیه اماکن اسکان مسافران و یا دستفروشانی هستند که چند روزی از فرط کسادی بازار، کالاهای بنجل را به قیمت‌های گزاف می‌فروشند تا برای تهیه قوت لایموت خود از این چند روز استفاده کنند!
5- در ادامه این مصاحبه آمده است: "در کنار مسائل مطروحه و در موازات برنامه‌های اقتصادی توریسم، جا دارد تا زیرساخت‌های شهری متناسب با توریسم فراهم شود."(!؟) "زیرساخت‌ها" از جمله عبارات گل و گشادی است که می‌توان با آن بسیاری را به‌دنبال نخود سیاه فرستاد و در انتظار فراهم شدن آن، فرصت زیادی را سوزاند! و حضرات هرگز نه مصادیق آن را مشخص می‌کنند و نه متولیان آن را!
6- اما جمله حیرت‌آور و بی‌نظیر جناب رئیس شورا که به طنزی اغراق‌آمیز می‌ماند، این جمله درخشان ایشان است که فرموده‌اند: "شهرستان نمونه گردشگری لاهیجان... با کمی برنامه‌ریزی همه‌جانبه توسط مدیران شهری و زیرساخت‌ها، به یکی از قطب‌های گردشگری جهان مبدل خواهد شد."(!!!؟) دقت فرمایید: "یکی از قطب‌های گردشگری جهان"!!! درباره این جمله چه می‌توان گفت؟ نمی‌دانم ایشان در چه حالتی این جمله محیرالعقول را افاضه فرموده‌اند؟! به مسئولین محترم استان و لاهیجان و حتی مسئولین کشوری عرض می‌کنم: آقایان! وقتی تنها با کمی برنامه‌ریزی همه‌جانبه چنین اتفاق بزرگی رخ خواهد داد، چرا این‌همه سال دست روی دست گذاشته‌اید؟!
7- از جناب رئیس شورای شهر که بگذریم، توجه مخاطبان عزیز را به مقاله‌ای در همین سایت با عنوان "توسعه گردشگری لاهیجان؛ نگاه عقلایی و خرد جمعی" به قلم یک پژوهشگر و مدرس دانشگاه (آقای رضا علیزاده) جلب می‌کنم. عبارت "نگاه عقلایی و خرد جمعی" در تیتر مقاله ایشان توجه‌ام را به خود جلب کرد. در اوایل مقاله ایشان آمده است: "تاریخ درخشان و پرقدمت لاهیجان، رمز و رازهایی را در خود نهفته دارد که دیدن آثار به‌جا مانده از ادوار مختلف تاریخی، انگیزه گردشگری با محوریت فرهنگی ـ تاریخی را فراهم می‌سازد و در عین حال، طبیعت بکر و مسحورکننده‌اش برای گردشگران چشم‌نواز و لحظه‌ای را سپری کردن در کوه، جنگل و آبگیرها و رودهایش، خاطره‌انگیزترین لحظات را همواره برای‌شان رقم می‌زند."
مقوله گردشگری، نه با تاریخ درخشان و پرقدمت لاهیجان (البته این دو ویژگی محل درنگ و مناقشه است) و نه با رمز و رازهای نهفته در آن سروکاری ندارد. مسأله تاریخی بودن و داشتن تاریخ مدون و معتبر هر منطقه‌ای از جهان می‌تواند مرجع و راهنمایی برای ارجاع به آثار و مکان‌های به‌جا مانده از آن باشد و درخشان یا تیره بودن تاریخ، دخلی در رویکرد به مسأله ندارد. رمز و رازها اگر همچنان رمز و راز بمانند، دردی از کسی دوا نمی‌کند و مابه‌ازایی در جهان عینی و واقعی ندارند. ما در امر گردشگری به سراغ مکان‌ها، اشیاء و آثار به‌جا مانده با سابقه و توضیحات روشن و دقیق می‌رویم، نه به سراغ تاریخ کهن و درخشان پر رمز و راز!
در ادامه با بکر و مسحورکننده خواندن طبیعت لاهیجان و خاطره‌انگیز دانستن کوه و جنگل و آبگیرها و رودها و جملاتی مانند آگهی‌های تبلیغاتی، سعی دارند که بهشت برینی را در ذهن و چشم ما تداعی نمایند. ایشان ضمن اشاره به جاذبه‌های انسان ساخت(!) مجموعه تفریحی و تفرجی بام سبز را با تدارک بسیاری از خدمات متنوع(!!!) به‌عنوان نمونه و الگوی بهتر برای دیگر شهرها ـ که ضمناً جایگاهی نمادین یافته است ـ معرفی می‌کنند. البته هنوز کسی نمی‌داند که چرا خیل عظیم مسافران به‌جای رفتن به درون این طبیعت بکر و مسحورکننده ترجیح می‌دهند که روی سنگفرش‌ها و آسفالت و یا روی فضای سبز پارک‌ها و یا حاشیه استخر اتراق کنند و علم کردن قلیان و به‌راه انداختن بساط منقل و کباب و نیز تفریحات سالم و فرهنگی در حریم امن چادرهای شخصی‌شان(!؟) را به سایر امور سیاحتی و زیارتی ترجیح می‌دهند؟! چگونه دو یا سه سرویس بهداشتی یا دستشویی عمومی در این مناطق، پاسخگوی چند هزار مسافر در یک شبانه روز خواهد بود؟ کدام امکانات و تسهیلات برای راهنمایی، اسکان، پاسخگویی و ده‌ها نیاز و مسأله گردشگران اندیشیده و مهیا شده است؟ وقتی هنوز بسیاری از مشکلات اصلی شهر لاینحل باقی مانده‌اند، چگونه می‌توان چشم امیدی به تحقق "زیرساخت‌هایی" که آقایان مد نظر دارند داشت؟
8- جناب علیزاده در ادامه، تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی در ایجاد تأسیسات زیربنایی جهت معرفی بناها و محوطه‌های تاریخی، تأسیسات ایرانگردی و جهانگردی و ارائه خدمات مناسب به جهانگردان را برای توسعه امر گردشگری توصیه می‌نمایند!
دوست عزیز! چنان‌چه می‌دانید، به دلایلی که ذکر شد، سهم سرمایه‌گذاری خارجی در صنعت گردشگری در شهری چون لاهیجان امری غیرمحتمل است. حتی بخش خصوصی داخلی نیز تمایل چندانی به سرمایه‌گذاری در این بخش ندارد. وقتی بستر و فضای مناسبی برای چنین سرمایه‌گذاری‌هایی وجود ندارد، بالتبع تشویق و حمایت از آن هم مورد و موضوعیت نخواهد داشت.
از یک منتقد و پژوهشگر انتظار می‌رود که در نقد و تحلیل چنین مسائلی با شناسایی موانع و آسیب‌ها، به ارائه راهکارهای منطبق بر واقعیات و اصول علمی و تخصصی بپردازد. این‌گونه کلی‌گویی‌های شعارگونه و احساسی چه نسبتی با "نگاه عقلایی و خرد جمعی" دارد؟! وقتی هنوز ابتدایی‌ترین و ضروری‌ترین تمهیدات و شاخص‌های امر گردشگری مهیا نشده است، چگونه جنابعالی از تشویق و حمایت از سرمایه‌گذاری خارجی، پروژه اتصال خط سیر گردشگری بام سبز لاهیجان به دریای خزر و ارتقاء بخشیدن مناسبات فرهنگی و سیاسی به سطح ملی و بین‌المللی و مانند آن سخن می‌گویید؟!
آن‌چه از این دو بزرگوار نقل شد، نمونه‌هایی هستند از انبوهی سخنان سطحی و احساسی و به‌دور از هرگونه واقع‌نگری عالمانه و جامع در امر صنعت گردشگری. بدیهی است که تکرار و تداوم این‌گونه سخنان، آثاری غیر از بالا بردن سطح توقعات و انتظارات، آشفته کردن اذهان عمومی، افزایش قیمت‌ها و رشد تورم و گرانی در اثر ایجاد فضایی کاذب، عدم توان جذب اعتبارات و بودجه‌های تخصیصی، دشوار و سنگین نشان دادن مباحث قابل اجرا و مانند آن ندارد. از سوی دیگر، متولیان عمرانی و فرهنگی شهر در هیچ‌یک از بخش‌های مقدماتی، اعم از کارشناسی‌های لازم، تدوین طرح‌ها و برنامه‌های اجرایی، فرهنگ‌سازی و تبلیغات، برگزاری همایش‌های مفید و تخصصی و مؤثر و مانند آن، عملکرد قابل دفاعی ندارند. به‌عنوان نمونه، در مصوبات شورای اسلامی شهر از سال 1386 تا کنون توجه چندانی به این مسأله مهم نشده است. نمایندگان شهرستان در مجلس شورای اسلامی نیز علی‌رغم وعده‌ها و ادعاهای فراوان تا کنون اقدام راهبردی و ثمربخشی را در این‌خصوص به نتیجه نرسانده‌اند.
در نوشتاری دیگر به نوبه خود، به ارائه راهکارهای مؤثر و واقع‌بینانه‌ای جهت تحقق "صنعت گردشگری در لاهیجان" خواهیم پرداخت. در پایان از همه مسئولان ذیربط در استان گیلان و شهرستان لاهیجان می‌پرسم: "آقایان! با این روند و اوضاع و شرایط؛ کدام توریسم؟ کدام گردشگری؟"
یک گیلانی
|
United Arab Emirates
|
۱۰:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
0
0
یک گیلانی: قابل توجه نویسنده محترم:
1- 80‌ درصد درآمد و اشتغال حاصل از گردشگری جهان به آمریکا و اروپا اختصاص داشته و از 20‌ درصد باقی‌مانده، 25 درصد سهم خاورمیانه بوده؛ یعنی چه؟
2- با ورود هر ده نفر گردشگر به کشور میزبان، یک فرصت شغلی ایجاد می‌شود. پس در حال حاضر در دنیا با احتساب هر ده گردشگر یک شغل، 98300000 نفر شاغل اند! چرا این همه بحران اقتصادی در جهان؟
3- گردشگری صادرات نامرئی است، نه این که به جهانگردان و گردشگران "صادرات نامرئی" می‌گویند.
4- بر پایه گزارش سازمان جهانی جهانگردی، ایران رتبه دهم جاذبه‌های باستانی و تاریخی و رتبه پنجم جاذبه‌های طبیعی را در جهان داراست. کجای سازمان این گزارش آمده؟ هیچ منبع مطمئنی در این مورد صحبت نکرده است.
5- توریسم معادل گردشگری است. بنابراین کدام توریسم؟ کدام گردشگری؟ یعنی چه؟
6- نتایج و دلایل نتیجه گیری شما ربطی به موضوع مورد بحث در متن ندارد.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
0
0
آقای جوادپور عزیز! شما هم انگار به درد "همه چیز دانی" مبتلا شده‌اید. از شعر و فلسفه و سیاست به گردشگری رسیده‌اید. دوست بزرگوار! در همان تعریف ابتدایی کلمه گردشگری تأمل کنید و دیگر ادامه ندهید. با این بساط هیچ گردشگری به ایران نخواهد آمد (همان‌گونه که نمی‌آیند) و اگر برای گردشگران داخلی به‌دنبال راهکار و معجزه‌اید، از آن‌چه داریم، توقعی بیش از این نمی‌رود. شما به شدت به دنبال نقد گفته‌ها و نوشته‌های دیگرانید، و الحق بسیار درست و به‌جا نقد می‌کنید، اما گریه بر قبری که مرده‌ای در آن نیست، مصداق چه چیزی است؟
فاطمه
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
0
0
فاطمه: با سلام و تشکر از مقاله روشنگر و دقیق شما. من این آمار را در ویکی پدیا و سایت‌های مربوط به جهانگردی خوانده بودم و نتایج و دلایل نتیجه‌گیری شما بسیار منطقی بود. امیدوارم مسئولین مربوطه پاسخگوی این مشکلات باشند.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
0
0
اکرمی: مقاله جذاب شما را خواندم، اما فکر کنم برای شما کوچک باشد که سخنان آقای تمیزکار را نقد کنید. ایشان در طول این سال‌ها مباحثی را که مطرح کرده‌اند، بیشتر مطالب‌شان به شوخی نزدیک‌تر است تا حقایق!!!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۰۴ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
0
0
گزارش‌های سازمان جهانی جهانگردی را می‌توانید در سایت www.unwto.org و همچنین سایت خبرگزاری میراث فرهنگی به نشانی www.chn.ir و www.ichto.ir ببینید.
لاهیجی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۷
0
0
لاهیجی: برای نقد ژورنالیستی مقوله‌های فکری و فرهنگی نیازی به همه چیز دانی نیست، بلکه با درجه‌ای از درک و شعور و اطلاعات می‌توان به نقد در حوزه‌های مختلف دست زد. اسلاوی ژیژک در جهان معاصر نمونه‌ای از این دست است. این باید درد و دغدغه هر انسان فهیم و مسئولی باشد.
ناشناس
|
Sweden
|
۱۶:۰۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
0
0
آقای حجت جوادپور عزیز! لسان شما بسیار دقیق و سنجیده است. چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است! کی میاد چند هزار دلار خرج کنه و بعد تحقیر بشه و برگرده! مگر توریست‌ها کله ... خوردند؟؟؟!!! بگذارید آقایان و آقازاده‌ها با ثروت‌های ... برن روسیه و چین و اروپا و آمریکا!!! این چند هزار نفری که به ایران می‌آیند، 90 درصدشان مهاجرین ایرانی‌تبار 2 پاسپورتی هستند که به دیدار فامیل و اقوام‌شان می‌آیند!!! 9 درصد هم که می‌آیند و می‌بینند که پولی پلایی گیرشون میاد یا نه!!! 1 درصد! پیرمرد و پیرزن!!! آثار باستانی!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۱۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۲۸
0
0
صادقی: فکر می‌کنم بعضی‌ها به‌جای این‌که در شورای شهر بنشینند و با کلمات بازی کنند، بروند آژانس تلفنی را اداره کنند. ضمناً برای نماینده شهر با عرض پوزش بگویم متأسفم که یک فرد جبهه رفته و بسیجی و کارآمد را در شورای شهر کنار گذاشت و از پشت پرده از کسی که الفبای ... نمی‌داند را وارد عرصه کرد.
بی طرف
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۶ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
0
0
بی طرف: اگر منظورتان آقای کشاورز جبهه رفته است و جواد تمیزکار الفبای ... نمی داند، باید بگویم که هرچه باشد دزد نیست و سرش به کار خودش و شورا. ضمناً کشاورز هم چند سال ریاست کرد، چی شده که الآن صداتون دراومده؟ همه خوبند اگه بدبین نباشیم.
محمد
|
United Arab Emirates
|
۱۷:۳۲ - ۱۳۹۱/۰۸/۳۰
0
0
محمد: این روزها و در جامعه ما 3 موضوع وجود دارد که بحمدالله همه مردم ایران خود را صاحب نظر می‌دانند: 1- فوتبال 2- گردشگری 3- سیاست خارجه دولت آمریکا. خدا عاقبت ما را به‌خیر بگرداند.
فردین
|
United Arab Emirates
|
۱۵:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۲
0
0
آقا محمد! در جامعه‌ای که متولیان و مسئولان اجرایی گردشگری از بنگاه معاملات و تاکسی تلفنی و قلیان سرا برای پیشبرد اهداف انتخاب می‌شود، جای نگرانی نیست.
قاسم زاده
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۲:۰۱ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۳
0
0
قاسم‌زاده: به قول محمد، حالا که گردشگری هم جزء مقولات عامی است که همه در مورد آن نظر می‌دهند، بگذار ما هم به بهانه لاهیجانی بودن، ولی به اعتبار هرگونه غرض و مرض، خاصه درخصوص نگارندگان که هیچ شناختی از آن‌ها ندارم، چند سطری را فارغ از:
- آمار که نمونه‌های آن را در کتاب "قلعه حیوانات" خوانده‌اید؛
- اظهار فخر با عدم به‌کارگیری الفاظ غامض یا بعضاً انگلیسی و لاتین. هرچند که به‌کارگیری صحیح هرکدام از آن‌ها در ورقه امتحانی دروس کلاسیک بتواند 0.25 یا 0.5 نمره از 20 نمره را به ارمغان بیاورد.
زنان و مردان حق سرزمین من:
- چرا اصل را رها کرده‌اید و چسبیده‌اید به یقه همدیگر؟
- چرا نسخه‌های صحیح جهانی درخصوص گردشگری را که در جای خودش نسخه صحیحی است، ولی به دلیل شرایط خاص حاکمیتی ما نمی‌تواند کمکی به ما بکند، به رخ همدیگر می‌کشیم؟
- وقتی موضوعاتی ساده، ولی اساسی، اشکال کار ماست، چرا می‌خواهید آن را پیچیده نشان دهید؟
لاهیجان ما زیباست. قبول! این‌که پایگاه تشیع هست یا نه، آن‌هم قبول. به مصداق انشاء‌های 10 خطی‌ای که می‌نوشتید و 5 خط آن را به سلام به روان و روح این و آن اختصاص می‌دادید. به یاد می‌آورم چند سال پیش وقتی که سفری به شهرم در تابستان داشتم، روزی پاسگاهی برادرم را به‌عنوان مترجم به کمک خواست تا حرف‌های دو نفر توریست بیچاره عرب یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس را که چند ساعت در محل پاسگاه به بهانه معطل شده بودند، برای ایشان ترجمه کند. فکر نمی‌کنم نیاز به توضیح بیشتر داشته باشید که مثال فوق را مشت نمونه خروار فرض کنید و به این نتیجه برسید که ساختارهای ابتدایی این کار را هم نداریم؛ هرچند که اگر آن‌ها مهیا بودند، تازه می‌رسیدم به جواب چند سئوال ساده که هر توریست در موقع انتخاب محل گردش آن‌ها را از خود می‌پرسد: حالا که برای مسحور و مست شدن در زیبایی طبیعی می‌خواهم به جایی سفر کنم، چه گزینه‌هایی را با چه هرینه‌ای، امنیتی، آسایش و امکانات محلی، تنوع وسایل حمل و نقل، دسترسی آسان به مکان‌های دیگر گردشگری با تنوع متفاوت و ... در اختیار دارم؟ آیا از نظر شما لاهیجان یکی از چند گزینه برتر است؟ مردان و زنان شهر ما! اگر می‌خواهیم برای جیب و فرهنگ مردم کیسه بدوزید، باید مثل مردم فکر کنید و سامانه‌ای که برای آن‌ها خواستنی است، طراحی کنید. چرا خودمان را گول بزنیم و صحبت از توریست زیارتی بکنیم؟ وقتی که موضوع این نوع از توریست نیستیم! این را از بحث خودتان حذف نمی‌کنید، چون می‌ترسید که به شما برچسب کفر بچسبانند؟ وقتی صحبت از ایجاد محدویت در آزادی فردی توریست نمی‌کنید، بنابراین برنامه‌ریزی‌ها نیز تخیلی می‌شود و حتماً منتطر می‌نشینید تا زوج‌های جوان از اقصی نقاط دنیا بیایند لاهیجان ماه عسل تا مسحور زیبایی شیطان کوه و عطا کوه بشوند؟ زیاده عرضی نیست! بفرمایید شام!
ناشناس
|
United States of America
|
۰۳:۲۲ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۷
0
0
آقای جوادپور! خیلی از حرف‌های شما در مورد مشکلات گردشگری، حرف‌های درستی است و البته خیلی‌هاشان تازگی هم ندارد! بارها و بارها گفته و نوشته شده! و البته بازتاب و تأثیری در میان مسئولین و آنانی که باید بشنوند هم نداشته است! اما در میان همین حرف‌های شما، بعضاً اشکالات بزرگی وجود دارد که امیدوارم بازتاب و تأثیرش را در جنابعالی ببینیم! مخصوصاً در مورد تاریخ لاهیجان، شما نمی‌توانید منکر قدمت و تاریخ، حتی هنوز موجود و محسوس، در این شهر بشوید! سئوال من از شما این است که آیا اساساً تاریخ ریشه‌دار و کهن لاهیجان و ظرفیت‌های مغفول مانده‌اش را می‌پذیرید و دغدغه‌تان حفظ این آثار و استفاده از این پتانسیل تاریخی برای جلب گردشگر است یا این بعد تاریخی را قبول ندارید؟! طرح مسأله توسط شما به گونه‌ای بوده که سئوال پیش می‌آورد! شما چگونه منکر ظرفیت‌های مغفول مانده لاهیجان می‌شوید؟ آقای جوادپور! یک مثال برای شما می‌زنم: حمام گلشن در حال حاضر در قلب شهر لاهیجان موجود است. اما دربش به‌روی گردشگری بسته و هیچ نوع اقدامی برای تبدیل آن به یک مکان گردشگری نشده و نمی‌شود! شما اگر برای لاهیجان دغدغه دارید، برای این مسأله فرضاً باید ارائه طریق کنید و یا به‌دنبال این باشید که این مکان تاریخی یا مکان‌های مشابه دیگر آن، و مکان‌های طبیعی مشابه دیگر آن که این‌چنین مغفول مانده‌اند، مورد توجه قرار گیرند و استفاده درست برای جلب گردشگر از این‌ها بشود. اما طوری نوشته‌اید که انگار اساساً وجود این اماکن تاریخی و طبیعی مورد کم‌توجهی یا بی‌توجهی واقع شده و مغفول مانده را منکرید! انگار این شهر این ظرفیت‌های تاریخی را اساساً ندارد! توصیه‌ام به جنابعالی این است که روی تاریخ این شهر و آثار و ابنیه‌اش، همین آثار موجود را می‌گویم!، بیشتر مطالعه کنید! در مورد طبیعت هم همین است! تالاب بین‌المللی امیرکلایه نمونه بارزی از گردشگری طبیعی و زیست محیطی مغفول مانده در این شهر است و در عجبم از جنابعالی که مورد به این تابلویی! را نادیده انگاشته و مغفول ماندن ظرفیت‌های گردشگری در این شهر را به استهزاء می‌کشید! در این‌که
در مورد این شهر و ظرفیت‌هایش خیلی کارها انجام نشده و خیلی اشتباهات روی داده، تردیدی نیست، اما زیر سئوال بردن اصل قضیه اتفاقاً یک‌جور باز کردن راه برای کسانی است که باید عملکرد بهتری می‌داشته‌اند و نداشتند!
یک لاهیجانی
|
United States of America
|
۱۱:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۹/۰۸
0
0
یک لاهیجانی: فقدان آزادی‌های اجتماعی چی؟ این مانع نیست؟ توریست را به‌زور توی [...] بپیچید و از [...] بسیاری چیزها منع کنید و از خیلی حقوق معمولی انسان جهان معاصر محدودش کنید مانع نیست؟
نظرات بینندگان