چندی پیش به مناسبت روز ملی صادرات، مراسم تجلیل از صادركنندگان نمونه گیلان با حضور اصحاب صاحب نام مدیریت گیلان و تجار برگزار شد؛ مراسمی مثل همه برنامههای رسمی كه دور تا دورش مدیران از عالیترین تا پایینترین دور هم مینشینند و جمعی از آنان به بالای جایگاه میروند و دیگران را به نصیحت گوشزد میكنند.
یكی از نكات جالب این برنامه، سخنان پایانی رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن گیلان بود كه در سخنانش گفت: "حال كه همه چیز چینی شده است، من هم پایان سخنانم را با ضربالمثلی چینی تمام میكنم" و چنین بر زبان راند: "به تاریكی لعنت نفرست، تنها شمعی روشن كن."
جدای از اینكه این ضربالمثل در اصل، طنز تلخی از تأثیرگذاری چینیها بر فرهنگ تجارت و مصرف و تولید تا فرهنگ عمومی ماست، اما این ضربالمثل حرفهای بسیار دارد كه نشأت گرفته از فرهنگی است كه امروز چین را چین و ما را ایران كرده است! هرچند كه به ایرانی بودن خود میبالیم.
بهرغم اینكه در دین ما بر فرهنگ كار و تلاش و كوشش بسیار تأكید شده است و ما هم مدعی آن، اما آنچه مهم است اینكه در عمل جز آن میبینیم كه میگوییم؛ چرا كه بهجای لعنت و نفرینی كه به تاریكیها میفرستیم و در جای خود مینشینیم، كافی است در عمل شمعی روشن كنیم تا از نور آن لذت ببریم.
این ضربالمثل نشان میدهد كه اگر امروز چین در حوزه اقتصاد پا را از مرزهای خود فراتر گذاشته و دنیا را به سیطره خویش درآورده است، مردمان و مسئولان آن بهجای حرف زدن و شركت در همایشهای نمایشی، به اقدامات عملی روی آوردند و در عمل نشان دادهاند كه میتوانند، حتی اگر دیگران نگذارند! و در مقابل ما كه این شعار "ما میتوانیم" را كه در پستوی خانه نهان كردهایم، آنها به رونماییاش نشستهاند و با این رونمایی حتی در دل پایتخت ما و در سال حمایت از تولید ملی با پخش سرود ملیشان در كنار بالا بردن پرچم كشور كه داد رسانه ملی ما را هم چندی پیش در 20 وجه درآورده است، به نیشخند گرفتهاند.
یا در همین استان گیلان خودمان یكی از افتخارات یك سازمان بزرگ اقتصادی، باز كردن درهای ورود خودروهای خارجی و پلاك گذاری آن است كه حتی یكی از مسئولان روحانی منطقه كه گویا زیاد حواسش نبود، در روز افتتاح مراسمی به همین منظور، این اقدام را در راستای حمایت از تولید ملی كه امسال از سوی مقام معظم رهبری نامگذاری شده است، اعلام كرد! كه اینگونه حرفها و برنامهها نشان از آن دارد كه بسیاری در حوزه تصمیمسازیها پیش از آنكه راهنما باشند، خود راه گم كردهاند! وگرنه راهمان به اینجا ختم نمیشد كه ایستادهایم!
pasazbahman.blogfa.com