پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۵۶۳۹
تاریخ انتشار: ۰۹ آبان ۱۳۹۱ - ۱۴:۳۱

خودکفایی برنج معنا ندارد

گفت‌وگو با دبیر انجمن حمایت از برنج ایران
برنج از جمله محصولات راهبردی بخش کشاورزی است که طی سال‌های اخیر دست‌اندرکاران بخش تولید با تکیه بر آمارهای افزایش سطح زیر کشت این محصول، دستیابی به‌ خودکفایی در تولید برنج را هدفگذاری کرده‌اند.
طی یک دهه اخیر مسئولان وزارت جهاد کشاورزی با تأکید بر افزایش تولید برنج و گسترش کشت ارقام پرمحصول، هر بار وعده‌های تازه‌ای را برای افزایش تولید و خودکفایی در تولید این کالا مطرح کرده‌اند. این وعده‌ها درحالی مطرح می‌شود که آمارهای رسمی گمرک ایران از افزایش روند واردات برنج به کشور حکایت داشته و قیمت این محصول در بازار داخلی با افزایش بی‌سابقه‌ای مواجه شده است. تأکید مسئولان بخش کشاورزی بر نیل به خودکفایی در تولید برنج درحالی است که بسیاری از دست‌اندرکاران تولید و کارشناسان بخش کشاورزی، با تکیه بر توانمندی‌های تولید برنج در کشورمان و افزایش هزینه تمام‌ شده تولید این محصول، به‌ دلیل فرسودگی فنآوری و مشکلات تأمین نهاده‌های تولید، خودکفایی در تولید برنج را بی‌معنا و فاقد توجیه اقتصادی قلمداد می‌کنند. دیدگاه‌های جمیل علیزاده‌ شایق ـ دبیر انجمن حمایت از برنج ایران ـ در زمینه خودکفایی در تولید برنج را می‌خوانید.
علی ابراهیمی


• میزان تولید و نیاز بازار داخلی به برنج تا چه حد منطبق با دیدگاه‌های مطرح در زمینه خودکفایی برنج است؟
سطح زیر کشت برنج در کشورمان 630 هزار هکتار است که از این میزان اراضی زیر کشت، امسال دو میلیون و 400 هزار تن برنج سفید به‌دست آمده است. اما این میزان سطح زیر کشت همیشه در معرض خطر ریسک و از بین رفتن قرار دارد؛ چرا که مناطق مناسب کشت برنج در کشور 530 هزار هکتار بوده و 100 هزار هکتار از سطح زیر کشت این محصول در مناطقی است که همیشه در خطر کم‌آبی بوده و با خشکسالی، این میزان سطح زیر کشت یا به کلی از بین رفته و یا بخشی از آن از چرخه تولید خارج می‌شود. بنابراین در برنامه‌ریزی برای کشت برنج هرگز نباید این 100 هزار هکتار را لحاظ کنیم. باید تلاش کنیم تا عملکرد تولید برنج در واحد سطح افزایش یافته و میزان محصول هدفگذاری‌‌ شده در همان 530 هزار هکتار اراضی موجود، کشت شود. میزان کشت برنج طی سه سال گذشته بین دو میلیون و 200 تا دو میلیون و 400 هزار تن در نوسان بوده است. در واقع این رقم با رشد 100 هزار تنی، هر ساله از دو میلیون و 200 هزار تن در سال 1389 به دو میلیون و 400 هزار تن در سال 1391 افزایش یافته است. این امر بیان‌گر آن است که توفیق چندانی در افزایش تولید برنج برای نیل به‌ خودکفایی نداشته‌ایم و در عین حال که سطح زیر کشت ثابت بوده، نتوانسته‌ایم متوسط عملکرد را در واحد سطح بالا ببریم.

هدفگذاری خودکفایی و میزان تولید و واردات برنج چگونه بوده است؟
دست‌اندرکاران بخش تولید، محققان و کارشناسان بخش کشاورزی مطلقاً اعتقادی به‌ خودکفایی در تولید برنج به هر قیمتی ندارند؛ چرا که برنج پرمصرف‌‌‌ترین زراعت آبی است و از نظر وضعیت آب، کشورمان در شرایطی نیست که بیشترین آب را به تولید این محصول اختصاص دهد و با این شرایط، مطرح کردن شعار خودکفایی برنج معنا ندارد. تولید هر هکتار برنج نیازمند 12 تا 13 هزار مترمکعب آب است و این میزان آب در کشور وجود ندارد، مگر آن‌که خودکفایی به هر قیمتی و در شرایط اضطراری مد نظر قرار گرفته باشد. اما اکنون در این شرایط قرار نداریم تا گران‌ترین برنج دنیا را برای تحقق خودکفایی تولید کنیم؛ چرا که در حال‌ حاضر قیمت تمام‌ شده برنج در ایران، به‌جز یک یا دو کشور بالاترین قیمت در جهان است. اما متأسفانه هر وزیری که در مسند قدرت در وزارت جهاد کشاورزی قرار می‌گیرد، سه‌ سال بعد از انتصاب خود را به‌عنوان تاریخ نیل به‌ خودکفایی برنج اعلام می‌کند؛ وعده‌هایی که تا‌ کنون هیچ‌یک از آن‌ها محقق نشده است. وزیر کنونی جهاد کشاورزی نیز به‌دلیل آن‌که همواره سایه استیضاح را بر سر خود می‌بیند، در این زمینه سکوت کرده، اما برخی از معاونان وی حدود دو‌ ماه پیش اعلام کرده بودند که تا دو سال دیگر به‌ خودکفایی در تولید برنج می‌رسیم. میزان کنونی تولید برنج دو میلیون و 400 هزار تن و سرانه مصرف 36 تا 37 کیلوگرم است؛ این درحالی است که وزارت صنعت، معدن و تجارت، سرانه مصرف برنج در کشور را 45 تا 46 کیلوگرم اعلام می‌کند. اختلاف مصرف سرانه برنج در بخش تخصصی کشاورزی با وزارت صنعت 10 کیلوگرم است.
اگر بر اساس سرانه مصرف 36 کیلوگرمی، میزان نیاز بازار داخلی محاسبه شود، کشورمان نیازمند واردات سالانه 600 هزار تن برنج برای پاسخگویی به تقاضای سه‌ میلیون تنی بازار است. اما بر اساس آمار وزارت صنعت، نیازمند واردات یک‌ میلیون و 200 هزار تن برنج هستیم. بر این اساس باید با تحقیق میدانی 600 هزار تن اختلاف سرانه مصرف را مرتفع کنیم. وزارت صنعت درحالی بر اساس سرانه مصرف 46 کیلوگرمی برنج، از کسری یک میلیون و 200 هزار تنی این محصول خبر می‌دهد که این وزارتخانه بر اساس آمارهای رسمی گمرک ایران در سال 1390 مجوز واردات یک میلیون و 520 هزار تن برنج به کشور را صادر کرده است. این رقم میزان واردات رسمی و خارج از برنجی است که از طریق مرز‌نشینی، پیله‌وری یا قاچاق وارد کشور شده است. حکایت امسال واردات برنج نیز جالب است؛ چرا که چندی پیش معاون وزیر صنعت به صراحت اعلام کرده که طی شش‌ ماه نخست امسال حتی یک‌ گرم برنج نیز به کشورمان وارد نشده است، این درحالی است که آمار رسمی گمرک ایران حاکی از واردات 620 هزار تن برنج طی این مدت است.

علت رویکردهای‌ متناقض به واردات برنج چیست؟
شیرین بودن واردات، علت اصلی این رویکردهای متناقض است. از سوی دیگر، برخی محدودیت‌های تأمین ارز موجب‌ شده تا مبادله کالایی با برخی کشورها به‌عنوان راهکار مطرح شود و اکنون واردات برخی محصولات کشاورزی مانند گندم یا برنج با وجود آسیب‌پذیری بالا و خاصیت انبارداری بسیار پایین را موجب شده است.

ترغیب کشاورزان به کشت ارقام پرمحصول، ازجمله راهکارهای خودکفایی در تولید برنج است. این شیوه تا چه‌ حد مؤثر بوده است؟
باید توجه کرد که افزایش تولید برنج نیازمند بسترسازی با انجام عملیاتی مانند تسطیح، تجهیز، نوسازی و پکپارچه‌سازی‌ اراضی زیر کشت است. این کارها از دهه 1360 آغاز شده بود و تا دهه 1370 خوب پیش می‌رفت، اما طی سال‌های 1384 تا 1388 متوقف شد و یکپارچه‌سازی اراضی که لازمه کشت برنج و مکانیزاسیون است متوقف ماند. ازسوی دیگر، نیروی کار جوان جذب تولید برنج در کشور نشده است. یکی از راه‌های خودکفایی در تولید برنج، توسعه کشت ارقام پرمحصول است، اما این فرآیند نیازمند مکانیسم خاصی است. یکی از راه‌ها آن بود که مؤسسه تحقیقات برنج کشور، ارقام پرمحصول را معرفی کند تا با کیفیت بالا جوابگوی ذائقه مردم باشد. گرچه مؤسسه تحقیقات این کار را انجام داد، اما گام بعدی آن بود که دولت کشاورزان را به کشت این ارقام تشویق کند و یکی از راه‌های انجام این کار، اصلاح مکانیسم خرید بود تا کشاورز بداند در صورت کشت ارقام پرمحصول، مورد حمایت دولت قرار می‌گیرد. اعلام به‌موقع خرید تضمینی، یکی از راه‌های اصلاح سیستم خرید برنج بود و (بر اساس 20 سال کار کارشناسی انجام شده) نیمه دوم بهمن‌ ماه هر سال زمان مناسبی برای اعلام قیمت‌های خرید تضمینی برنج اعلام شد؛ چرا که کشاورز در اواخر بهمن‌ ماه با خرید نهاده‌هایی مانند کود، بذر و ... نسبت به کشت اقدام می‌کند و در تیر‌ ماه اگر دید قیمت تمام‌ شده بیشتر بوده و بازار بهتر می‌خرد، محصول را به دولت نمی‌فروشد. اما طی سه سال گذشته همواره دولت نرخ خرید تضمینی ارقام پرمحصول برنج را از فروردین‌ ماه به بعد اعلام کرده است.

افزایش هزینه تمام‌ شده تولید برنج در ایران ناشی از چه مسائلی است؟
علاوه بر افزایش قیمت نهاده‌های تولید برنج، افزایش قیمت تمام‌ شده تولید این محصول ناشی از اصلاحات زیر‌ساختی است که متوقف مانده یا ناقص اجرا شده است؛ چرا که اکنون مکانیزاسیون و اصلاح کارخانه‌های شالیکوبی ناقص مانده و مواردی مانند کشت دوم برنج و توسعه صنایع جانبی به‌ فراموشی سپرده شده است.

با این روند علت تفاوت قیمت برنج در مراکز تولید و عرضه چیست؟
تا یک‌ ماه پیش تعادلی در بازار برنج وجود داشت، اما اکنون متأسفانه این تعادل به‌هم خورده و فاصله قیمتی این محصول در گیلان و مازندران با بازار مصرف کاهش یافته است، به‌نحوی که اکنون فاصله قیمتی انواع برنج در مراکز عرضه مانند گیلان و مازندران که قبلاً 50 تا 60 درصد بود، از بین رفته و قیمت برنج در مراکز تولید به‌طور روزانه و منطبق با قیمت این محصول در تهران تعیین می‌شود، به‌طوری‌ که قیمت بهترین نوع برنج طارم بدون خرده و اختلاط، در استان‌های شمالی کشور تا یک‌ ماه پیش سه‌ هزار و 500 تومان بود و بر این اساس، نرخ هر کیلوگرم برنج مرغوب در مراکز مصرف مانند شهر تهران حداکثر به پنج هزار و 500 تومان می‌رسید، اما از یک‌ ماه پیش، قیمت برنج سه‌ هزار و 500 تومانی در مراکز تولید با افزایش 35 درصدی به چهار هزار و 700 تومان رسیده و قیمت برنج در مناطق شمالی کشور روزانه تعیین می‌شود. با این شرایط اکنون برنج طارم در شهر تهران که دارای خرده و اختلاط است با نرخ بیش از هفت‌ هزار تومان به مصرف‌کنندگان عرضه می‌شود و این شیوه به‌هم خوردن تعادل قیمت‌ها در بازار بسیار خطرناک خواهد بود؛ چرا که اکنون تولید‌کنندگان معتقدند باید مابه‌التفاوت قبلی نرخ برنج در مراکز تولید و مصرف به‌جای واریز شدن به جیب دلال‌ها و واسطه‌ها به بخش تولید منتقل شود.

• روزنامه همشهری، شماره 5824، 9 آبان 1391
نظرات بینندگان