پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۵۶۱۲
تاریخ انتشار: ۰۷ آبان ۱۳۹۱ - ۱۶:۰۸

تجزیه‌طلبی استانی یا کشوری؟!

دکتر میلاد محقق
موضوع تجزیه‌طلبی سال‌هاست که مردم ما را به خود مشغول ساخته و طی سه دهه گذشته بارها صدای آن از گوشه و کنار مملکت شنیده شده است. در ابتدا، بحث تجزیه‌طلبی از تقاضا برای تبدیل یک روستا به شهر و پس از آن، تبدیل وضعیت شهرها به شهرستان آغاز گردید و رفته‌رفته دامنه این مباحث به موضوع تأسیس استان‌های جدید کشیده شد. اکنون با گذشت 32 سال از پیروزی انقلاب اسلامی، شهرها، شهرستان‌ها و استان‌های تازه تأسیسی را می‌بینیم که فاقد استانداردهای لازم بوده و همه این مناطق با مشکلات کوچک و بزرگ بی‌شماری روبه‌رو هستند که در نتیجه اصرار بی‌مورد مردم و یا مسئولان آن‌ها برای تجزیه‌طلبی بوده است. کسانی که گمان داشتند با تجزیه‌طلبی و اجرای خواسته‌های‌شان می‌توانند مشکلات مناطق خود را حل کنند، اما در عمل دیدند که راه حل مسائل و مشکلات موجودشان، تأسیس شهر، شهرستان و استان نبود، بلکه تهیه و تدوین برنامه‌های کارآمد و انتخاب افراد لایق برای به‌دست‌گیری امورات اجرایی و استفاده بهینه از همه ظرفیت‌ها، می‌توانست مشکلات را یکی پس از دیگری حل نماید.
اکنون که درحال نگارش این وجیزه هستم، به‌خوبی آگاهم که بسیاری از افرادی که در سال‌های گذشته به‌دنبال تجزیه‌طلبی بوده‌اند و در این راه یا موفق شده‌اند و یا هنوز به توفیقی دست نیافته‌اند، از نگارنده این سطور دلخور شده و یا برمی‌آشوبند؛ ولی همان‌گونه که دوستان نزدیکم، شناخت کافی از من دارند، اینجانب در بیان مواردی که احساس می‌کنم باید گفته شود، هیچ‌گاه کوچکترین تردیدی به خود راه نخواهم داد و برای انجام کارهایم، تنها شرایط واقعی میهن را درنظر می‌گیرم، نه انتظارات مخاطبان را.
افرادی که به کشورهای توسعه‌یافته سفر کرده‌اند، شاهد این واقعیت بوده و هستند که در آن‌جا روستاهایی وجود دارد که اوضاع فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردم بهتر از شهرهای ماست و شهرهایی وجود دارند که قابل مقایسه با شهرهای ما از جنبه‌های مذکور نیستند. همچنین شهرستان‌هایی که نظام مدیریتی و بهره‌برداری آن‌ها بسیار قوی‌تر از حتی استان‌های ماست و من همیشه این جمله معروف خود را در این‌باره تکرار می‌کنم که: "آن‌ها هیچ ندارند، اما همه چیز دارند؛ ولی ما همه چیز داریم، اما هیچ نداریم"، و نتیجه این مختصر گفته، یعنی نداشتن برنامه و مدیریت کارآمد.
آیا نمی‌توان روستاهای کشور را آباد ساخت، بدون آن‌که تبدیل به شهر شوند؟ و آیا نمی‌توان شهرهای این مرز و بوم را قبل از تأسیس شهرستان، توسعه‌یافته دید؟ و آیا افراد مناطقی که اصرار مکرر دارند تا استان جدید در آن‌جا تأسیس شود، نمی‌توانند از راه دیگری دیار خود را به وضعیت مطلوب تغییر دهند؟ آیا تا کنون دیده‌اید که یکی از نمایندگان مردم منطقه شما در مجلس شورای اسلامی با سازماندهی همه نیروهای متخصص و کارآمد حوزه انتخابیه خود، به‌دنبال حل مشکلات منطقه برود؟ آیا نمایندگان مردم در مجلس به گونه‌ای مطلوب و آن‌گونه که باید از ظرفیت شوراهای اسلامی شهر و روستای منطقه خود برای توانبخشی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مردمی که با امید و آرزوهای فراوان به نمایندگان‌شان رأی داده‌اند، بهره‌برداری کرده‌اند؟ آیا این نمایندگان همان‌گونه که در مرحله کسب آرای مردم برای خود به مناطق مختلف سر می‌زدند و از آن‌ها استمداد می‌طلبیدند، پس از پیروزی در انتخابات نیز آمدند تا به‌طور جدی مشکلات اقشار مختلف مردم را از نزدیک شناسایی کنند و سپس با استفاده از ظرفیت‌های موجود در خود مردم و منطقه زندگی‌شان، موانع و مشکلات را از سر راه مردم بردارند؟ آیا نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی تلاش کردند تا به‌دور از حب و بغض‌های بی‌مورد و زائد و به‌دور از باندبازی، با نظر مردم و بر اساس شایسته‌سالاری، افراد لایق در مسئولیت‌های مختلف گمارده شوند و بر این اساس منشاء تحولات بزرگ در مناطق خود شوند؟ آیا نمایندگان مردم در شوراهای اسلامی شهرها و روستاها و مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری تا کنون توانسته‌اند با ایجاد وحدت بین خود و البته بر اساس منافع واقعی مردم و مملکت، مسئولان اجرایی کشور را موظف به خدمت‌رسانی به مردم کنند؟ و آیا نمایندگان مردم هیچ‌گاه به‌طور جدی مانع فرصت‌سوزی مسئولان اجرایی کشور شده‌اند؟
در امتداد پرسش‌های فوق می‌توان موارد متعدد دیگری را ذکر کرد که متأسفانه بیان همه آن‌ها از حوصله این بحث خارج است. اگر پاسخ این پرسش‌ها مثبت است، من از همه افرادی که مخاطب این نوشتار هستند، پوزش می‌طلبم؛ ولی اگر پاسخ منفی است که باید بدانیم راه حل مشکلات کشور، تأسیس شهر، شهرستان و استان‌های جدید نیست، بلکه تنها راه برای رفع بحران‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی موجود، برنامه‌ریزی صحیح و آن‌گاه اجرای درست برنامه‌هاست.
شهرهایی که بدون برنامه‌ریزی شهری درست، نداشتن معماری و شهرسازی مطابق با استانداردهای تعریف شده و عدم رعایت حقوق شهری تأسیس شده و می‌شوند، هیچ فرصتی را نمی‌سازند و تنها بر چالش‌های موجود خواهند افزود. در این راستا، تأسیس استان‌های جدید نیز، جز آن‌که عده‌ای به مسئولیت‌های جدید گمارده شوند و از مزایای ویژه بهره‌مند گردند، مشکلی را حل نخواهد کرد. مردم باید آگاه‌تر از امروز باشند و البته آگاهی بالقوه منظور نظر ما نیست، بلکه همه مردم مناطق مختلف کشور باید آگاهی بالفعل خود را تقویت نمایند و از مسئولان خودآگاهانه بخواهند تا اداره امور بر اساس آرمان‌های اولیه انقلاب که همانا مدیریت بر اساس خواسته‌ها و منافع مردم و مملکت است، صورت گیرد.
اگر تجزیه‌طلبان به‌طور جدی در مقابل پرسش‌های اساسی مطروحه توسط مردم که برخی از آن‌ها در این‌جا مطرح شد، قرار گیرند و قادر به پاسخگویی باشند، نتیجه این مباحث چیز دیگری خواهد بود؛ ولی اگر در مقابل پرسش‌های موجود قادر به پاسخگویی نباشند، می‌بایست به‌جای صرف انرژی فراوان برای تأسیس استان جدید، راه حل‌های دیگر را به‌کار بندند.
در این زمینه مباحث امنیتی قابل توجهی نیز وجود دارد که نمی‌توان به‌راحتی از آن‌ها گذشت. سیر تجزیه‌طلبی از تبدیل روستاها به شهر، شهرها به شهرستان و در امتداد آن، تأسیس استان‌های جدید، خطر تجزیه‌طلبی کشور را به‌دنبال خواهد داشت و همان‌گونه که ما به‌واقع دیدیم، از ابتدای انقلاب تا کنون برخی از عناصر داخلی مناطق مرزی با حمایت بدخواهان میهن، سخن از تجزیه‌طلبی به میان می‌آورند. تجزیه‌طلبی‌هایی که از ابتدای پیروزی انقلاب یکی پس از دیگری پاسخ مثبت اجرایی دریافت کرده‌اند را باید به حساب نبود دوراندیشی از سوی برخی مردم و مسئولان دانست؛ چرا که یکی از نتایج این تجزیه‌طلبی‌ها، مهاجرت بی‌رویه از روستاها به شهرها، از شهرها به کلان‌شهرها و در نتیجه از کلان‌شهرها به خارج از کشور بوده است.
رشد و توسعه همزمان و یکسان فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی می‌تواند مردم را نسبت به زندگی امیدوار ساخته و هرگونه مهاجرت را به قصد بهبود وضعیت زندگی، بی‌معنی جلوه دهد و در مقابل، نبود وضعیت‌های مطلوب باعث تقویت انگیزه برای مهاجرت به مناطق بهره‌مند از توسعه گردد.
کسانی که موافق تأسیس استان جدید هستند، باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا شما منکر این مسأله هستید که علت بی‌توجهی مسئولان کشوری و استانی نسبت به مناطق‌شان، تنها قصور مسئولان مورد اشاره نبوده، بلکه طبقات مختلف مردم منطقه، به‌ویژه خواص فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و همچنین مسئولان مناطق تجزیه‌طلب نیز بیش از دیگران مقصر هستند؟ و از طرفی، اگر استان جدید تأسیس شود و بار دیگر برخی از مناطق استان تازه تأسیس یافته به این نتیجه برسند که از سوی مرکز استان مورد بی‌مهری و بی‌توجهی قرار می‌گیرند، چاره کار چه خواهد بود؟ آیا چاره‌ای که برای آن زمان درنظر دارید، اکنون راهگشا نیست و نمی‌توان بدون آن‌که استانی جدید تأسیس شود، راه حل‌های دیگری را برای مشکلات و موانع توسعه برخی مناطق استان پیش رو داشت؟ به‌عنوان مثال، اکنون که بحث تأسیس استان جدید در غرب مازندران با مرکزیت تنکابن در جریان است و اگر این استان تأسیس شود و پس از چندی مردم رامسر به این نتیجه برسند که مرکز استان همچون گذشته، توجهی به منافع رامسر و رامسری‌ها ندارد، در این وضعیت چه پیشنهادی را به مناطق محروم خواهید کرد؟ به‌نظر می‌رسد این فرض، خیلی هم دور از ذهن نیست و دلیل این موضوع را خود رامسری‌ها بهتر می‌دانند. البته استقرار فرمانداری کل در شهرستان تنکابن و کیفیت عملکرد آن، می‌تواند ملاک عمل خوبی برای رد یا تأیید این فرضیه باشد.
جای بسی تأسف است که تا کنون هیچ جریان رسمی، اراده به خرج نداده است که درباره اختلافات محسوس و نامحسوس بین برخی از شهرهای کشور، بررسی‌هایی را انجام دهد و این مسأله را که چرا مابین مردم برخی از شهرهای همجوار، اختلافات مرموزی حاکم است، موشکافی نماید. شاید بتوان از این راه، مانع جریان مخرب تجزیه‌طلبی‌ها شد و کشور را از خطر تجزیه نجات داد.
آن‌چه ما اکنون شاهد آن هستیم، موافقت برخی و مخالفت برخی دیگر از مردم درباره تأسیس استان جدید است و اگر بخواهیم مصداقی‌تر وارد موضوع مورد بحث شویم، باید چنین بیان کنیم که مردم غرب مازندران و شرق گیلان در مقابل دوراهی تأسیس یا عدم تأسیس استان جدید قرار گرفته‌اند و هرازگاهی نظرات آن‌ها را در رسانه‌ها و محافل غیررسمی دریافت می‌کنیم که بیان‌گر همین موافقت‌ها و مخالفت‌ها می‌باشد.
به‌نظر نگارنده، برگزاری همایش‌های یکسویه به قصد تأسیس استان جدید همچون جاده یکطرفه‌ای است که کمتر کسی توان ورود به آن جاده از جهت مخالف را خواهد داشت و برای رفع این مشکل باید محافلی را برگزار کنیم که هم موافقان و هم مخالفان در آن‌جا فرصت بیان نظرات را داشته باشند و با اطلاع‌رسانی درست به مردم، راه را برای تصمیم‌گیری هرچه صحیح‌تر برای آنان هموارتر سازیم.
 
• یک استاد دانشگاه رامسری
ناشناس
|
United States of America
|
۲۲:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۳
0
0
درود بر آقای دکتر محقق که با نگاهی منطقی به این قضایا نگاه می‌کنند و قابل توجه برخی افراد که با اظهار نظرهای عامیانه و پوپولیستی، به اختلافات و حساسیت‌ها دامن می‌زنند!
یوسف پور
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۴۰ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۷
0
0
حسین یوسف‌پور: عالی بود جناب دکتر. قابل توجه آقایون!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۸/۲۳
0
0
بسیار سنجیده و عالی. ممنون.
نظرات بینندگان