پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۵۲۷
تاریخ انتشار: ۰۶ مرداد ۱۳۸۷ - ۲۲:۲۲

موزه ميراث روستايى گيلان

گفت‌وگو با دکتر محمود طالقاني
اشاره
تکيه بر نمادهاى بومى، يکى از اصلى‌ترين مؤلفه‌هاى حفظ و پويايى فرهنگ يک سرزمين است. اين قاعده درخصوص کشور ما نيز صادق است. تنوع اقليمى موجود در نقاط مختلف کشور، مولد و تثبيت‌کننده زيبايي‌هايى است که در دل سنت‌هاى ايرانى نهفته است.
موزه ميراث روستايى گيلان (Guilan Rural Heritage Museum) اولين اثرى است که توانسته در حوزه علوم انسانى و معماري، در جشنواره خوارزمى مقام کسب نمايد. در اين‌خصوص گفت‌وگويى با دکتر محمود طالقاني، استاد دانشگاه‌هاى ايران و فرانسه و مبدع اين اثر ارزشمند انجام داده‌ايم که از نظرتان مى‌گذرد.


• لطفاً کمى درخصوص سوابق پژوهشى و مديريتى خود براى خوانندگان توضيح دهيد.

اينجانب محمود طالقانى به ترتيب مدارک ليسانس جامعه‌شناسي، فوق ليسانس مطالعات شهري، فوق ليسانس جامعه‌شناسى ارتباطات و در نهايت دکتراى مطالعات شهرى را از دانشگاه پاريس کسب کرده‌ام. من در دانشگاه‌هاى تهران و تربيت معلم به تدريس پرداخته‌ام و از سال تحصيلى 1379 تا 1381 در دانشسراى عالى ملى زبان‌ها و تمدن‌هاى شرقى فرانسه (INALCO) استاد تمام وقت بوده‌ام. عضويت پيوسته مرکز ملى تحقيقات علمى فرانسه(CNRS) ، عضويت پيوسته دانشراى عالى زبان‌ها و تمدن‌هاى شرقي، عضويت در هيأت علمى دپارتمان مطالعات شهرى دانشگاه پاريس 10 (نانتر)، عضويت هيأت علمى دانشگاه تهران، عضويت در هيأت مديره و معاونت انجمن بين‌المللى مطالعات کاروانسراهاى جاده ابريشم، عضويت در هيأت علمى و مؤسس انجمن مطالعات آسيايى ـ فرانسه و ... از ديگر سوابق پژوهشى بنده بوده است. مديريت مرکز پژوهش‌هاى اجتماعى نخست‌وزيرى از سال 1359 الى 1362، معاون پژوهشي پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى از 1362 تا 1372، مديريت بخش مطالعات شهرى مؤسسه مطالعات و تحقيقات اجتماعى دانشگاه تهران، رياست مؤسسه پژوهش‌هاى کاربردى فرهنگ ايرانى دانشگاه تهران، اجراى پروژه موزه ميراث روستايى گيلان (ازسال 1380 تا کنون)، اجراى پروژه اطلس جامع کارتوماتيک ايران با همکارى دانشگاه نانتر پاريس واجراى پروژه اطلس تاريخى خليج ‌فارس با همکارى دانشسراى عالى مطالعات کاربردى (EPHE) پاريس نيز در سوابق مديريتى اينجانب مشاهده مى‌شود.

 

• اثر "موزه ميراث روستايى گيلان" توانست در جشنواره علمى و پژوهشى خوارزمى، به عنوان اولين اثر در حوزه‌هاى غيرفنى و در زمينه پژوهش‌هاى کاربردى مقام کسب نمايد. لطفاً درخصوص اين اثر معمارى و فرهنگى توضيح دهيد.

موزه ميراث روستايى گيلان در زمينى به مساحت حدود 260 هکتار در پارک جنگلى سراوان، واقع در کيلومتر 18 جاده رشت ـ تهران در دست اجراست. فکر تأسيس اين موزه پس از زمين لرزه خرداد 1369 گيلان که روند تخريب بناهاى سنتى را تندتر کرد، پيدا شد؛ اما فاز مطالعات مقدماتى آن از اوايل سال 1381 آغاز گرديد.

در ارديبهشت 1384 اولين کارگاه اين طرح (حوزه فرهنگى و معمارى جلگه شرق گيلان) با حضور مقامات کشورى و استانى و تعدادى از کارشناسان و مشاوران داخلى و خارجي، راه‌اندازى شد. بر پايه مطالعات مردم‌شناسى و معمارى، 9 حوزه فرهنگى و معمارى در گيلان شناسايى و براى هريک از آن‌ها مکان ويژه‌اى در محل موزه درنظر گرفته شده است. تاکنون 6 مجموعه مسکونى، شامل 27 سازه مربوط به حوزه فرهنگى و معمارى جلگه شرقى گيلان در محل موزه بازسازى شده است. مجموعه‌هاى ديگر نيز در آينده نزديک بازسازى خواهند شد.

در سايت موزه، 2 مجموعه مهمان‌پذير، هريک به ظرفيت 150 واحد 3 تا 5 نفره طراحى شده است. اين مجموعه‌ها با بهره‌گيرى از معمارى روستايى گيلان و با استفاده از مصالح بادوام و جديد ساخته خواهند شد. در طراحى سايت، محل‌هاى جداگانه براى نمايش‌ها و بازي‌هاى سنتي، پرورش گياهان دارويى و درختان بومي، بازار روز، کارگاه صنايع دستي، مزارع برنج و باغات چاي، معمارى روستايى ملل، پارک بازى کودکان، چايخانه‌ها و رستوران‌هاى سنتي، اردوگاه تفريحى و پژوهشکده معمارى و مردم‌شناسى درنظر گرفته شده است.

 

• لطفاً درخصوص محدوده آثار موجود در اين موزه و تنوع موجود در آن براى خوانندگان توضيح دهيد.

معمارى روستايى گيلان به دليل تنوع اقليمى (ييلاقي، کوهپايه‌اي، جنگلي، جلگه‌اي)، رنگارنگى فرهنگى و همزيستى اقوام گوناگون (گيلک، تالش، ترک، گالش، کرد) جلوه‌هاى متنوع، هريک هماهنگ با طبيعت مناطق و نيازهاى ساکنان آن، دارد. بى‌ترديد بازسازى 27 سازه مربوط به حوزه فرهنگى و معمارى جلگه شرق گيلان، خود نمايشگاهى باشکوه، زنده و چشم‌نواز است. با اين همه براى نشان دادن دستاوردهاى اين پروژه بزرگ که در نوع خود براى اولين بار در خاورميانه به اجرا درآمده است، نمايشگاهى از عکس‌ها و نقشه‌هاى معمارى خانه‌هاى روستايى گيلان در محل موزه دائر است. در اين نمايشگاه، ويژگي‌هاى خانه‌هاى انتخاب‌شده، شيوه‌هاى واچينى و حمل و نقل اجزاى ابنيه و مراحل دوباره چينى آن‌ها به نمايش گذاشته شده است.

درباره هريک از مجموعه‌هاى مسکونى منتخب، پژوهش‌هاى گسترده مردم‌شناسى توسط کارشناسان طرح انجام مى‌شود. در اين پژوهش‌ها، شيوه زندگي و آداب و سنن هريک از حوزه‌هاى فرهنگى گيلان، کاربرى بخش‌هاى گوناگون هر بنا، ابزار و اثاث و ديگر ملزومات زندگى روستايي، روش سنتى زراعت، باغداري، پرورش دام، طيور، نوغانداری و ... به دقت ثبت و ضبط مى‌شود. کوشيده‌ايم تا در فضاى خانه‌ها و محوطه موزه، گوشه‌هايى از اين فرهنگ رنگارنگ و غنى را نشان دهيم.

اين موزه بخش‌هايى ديگر نيز دارد. به عنوان مثال، در بخش سفره گيلانى، غذاهاى رايج در گيلان را به مخاطبان عرضه مى‌نماييم. همچنين پوشاک روستاييان گيلان در عين تنوع گونه‌ها، غالباً رنگ‌هاى شاد، چشم‌نواز و هماهنگ با طبيعت زيباى اين منطقه دارد که در اين موزه به نمايش گذاشته شده است. کارشناسان موزه، نمايش‌ها و بازي‌هاى خاص يا بومى‌شده گيلان را نيز طى پژوهشى مفصل جمع‌آورى و ثبت کرده‌اند. همچنين کارشناسان موزه از آغاز تاکنون، تعداد قابل توجهى از ابزار کشاورزي، تزئينات خانه‌ها و ديگر وسايل مورد استفاده روستاييان را جمع‌آورى کرده‌اند. نمايش اين اشياء، که بسيارى از آن‌ها را اهالى روستاها به موزه اهدا کرده‌اند، بازديدکنندگان را با جلوه‌هاى گوناگونى از هنر و زندگى روستايى آشنا مى‌کند.


• به عنوان يک استاد دانشگاه در داخل و خارج از کشور، موانع اختراع و پژوهش در کشورمان را چه مى‌دانيد و اين موانع چگونه بايد اصلاح شوند؟
حدود 6 سال قبل و در هفته پژوهش، من مقاله مفصلى را در اين مورد در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ارائه نمودم. به نظر من، اصولاً نظام آموزشى کشور ما قادر به تربيت پژوهشگر نيست. پيش‌فرض اصلى تربيت پژوهشگر اين است که ساختار آموزشى پژوهش‌محور و استاد تربيت‌کننده نيز پژوهشگر باشند. اما اين دو پيش‌شرط اصلى در کشور ما به چشم نمى‌خورد. نظام آموزشى ما از خانواده گرفته تا سطوح عالى دانشگاهى مبتنى بر حفظيات است و نه استدلال و چرايابي. اين مانعى اصلى است که تا رفع نشود، پژوهش به معناى واقعى صورت نمى‌گيرد. دستگاه‌هاى اجرايى ما به دليل ضعف بسيارى از پژوهش‌ها نمى‌توانند از آن‌ها در حوزه‌هاى تصميم‌گيرى و اجرايى استفاده نمايند. بر اين اساس، تحقيقات حداقل پاسخ نيازهاى تصميم‌گيرى را برآورده نمى‌سازد و همين مسأله ضعف بزرگى محسوب مى‌شود. متأسفانه انجام پروژه‌هاى تحقیقاتى و پژوهشى در کشور ما تابع ارتباطات فرد با مراکز پژوهشى است؛ اين درحالي است که محققين واقعى معمولاً از اين ارتباطات بى‌بهره هستند. از اين‌رو به جرأت مى‌توان گفت که کيفیت کارهاى پژوهشى مطلوب و مورد نياز واقعى دستگاه‌ها نيست. به راستى چرا بايد برخى کارهاى پژوهشى در اواسط کار و پس از صرف هزينه‌هاى زياد به علت ناکارآمدى محقق رها شود؟ البته در اين‌جا معضل ديگرى نيز وجود دارد؛ اين‌که خود دستگاه‌هاى اجرايى نيز نسبت به نتايج و کاربردهاى پژوهش در کشور ما باور ندارند. از اين‌رو مسأله کاملاً دوطرفه است؛ يعنى کيفيت تحقيقات و پژوهش‌ها و نوع نگاه مسئولان اجرایى نسبت به مقوله پژوهش مطلوب نيست.

علي‌رغم اين‌که بودجه پژوهشى کشور نسبت به دهه اول انقلاب افزايش پيدا کرده است، اما کيفيت پژوهش هنوز در سطح نازلى است. ما درخصوص پژوهش، مشکلاتى ساختارى داريم که تا آن‌ها حل نشود، با افزايش بودجه نمى‌توان نسبت به احياء و اصلاح امر پژوهش اميدوار بود. در اين‌خصوص لازم است "ضابطه" جاى "رابطه" را بگيرد تا محققين واقعى بتوانند پروژه‌هاى مهم و کارآمد را هدايت نمايند. هر فردى که "حق‌التحقيق" مى‌گيرد، لزوماً محقق نيست، بلکه "تحقيق" با استناد به معيارهايى متعالى تعريف مى‌شود. بعضاً مشاهده مى‌شود که يک دانشجو در طول دوران تحصيلى خود چندين پروژه تحقيقاتى را بدون اين‌که ارتباط و اشتراکى با يکديگر داشته باشند به صورت سطحى انجام مى‌دهد. البته اين معضل در علوم انسانى و جامعه‌شناسى بيشتر به چشم مى‌خورد.

برخى اساتيد راهنماى دانشجويان، مدرسين خوبى هستند، اما محققين خوبى نيستند. اين درحالي است که ما نيازمند تربيت محقق در کشور هستيم. متأسفانه من در خارج از کشور شاهد بوده‌ام بسيارى از دانشجويانى که از ايران به آن‌جا مى‌آيند، پس از فراگيرى چگونگى تحقيق، ديگر به کشورمان بازنمى‌گردند و در همان‌جا مشغول به کار مى‌شوند. جهت رفع اين آسيب‌ها، ساختار علمى و پژوهشى کشور نيازمند اصلاح است.
 
• روزنامه رسالت، شماره 6486، 5 مرداد 1387
نظرات بینندگان