پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۴۵۶۷
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۰ - ۲۳:۲۴

سهم زنان ایرانی از کرسی‌های مجلس

فاطمه صابری
از جمع 202 نفری که در استان گیلان آمادگی خود را برای کاندیداتوری در انتخابات مجلس نهم اعلام کرده‌اند، تنها 7 زن حضور دارند؛ آماری به غایت سئوال‌برانگیز و نگران‌کننده از کاهش حضور زنان در عرصه‌های سیاسی و اجتماعی.
تأکید بر نگران‌کننده بودن این موضوع به نگاه و فضای استان گیلان نسبت به فعالیت زنان مربوط می‌شود که مشوقانه و هوادارانه است. یعنی زن گیلانی مانند بعضی از نقاط ایران برای شاغل شدن و کسب مدارج عالیه شغلی و تحصیلی با "نهی" از سوی خانواده و عرف حاکم بر منطقه مواجه نیست.
در این نقطه از ایران معمولاً زنان نقشی انکارناپذیر در مدیریت و اقتصاد خانواده دارند. بافت کشاورزی و انجام بخش زیادی از فعالیت‌های این حوزه، زنان گیلانی ـ حتی کم‌سواد‌ترین‌شان ـ را با مقوله‌ای به نام مدیریت در سطح خرد آشنا کرده است.
آمار زنان دارای تحصیلات عالیه هم مؤید این نکته است که گیلان یکی از استان‌های دارای بیشترین جوان فارغ‌التحصیل دانشگاهی است که این رقم شامل زنان این دیار هم می‌شود.
اما نرخ بیکاری زنان گیلانی رقم قابل توجه بیش از 30 درصد را شامل می‌شود که به احتمال زیاد، این رقم با احتساب اشتغال فصلی تعداد زیادی از بانوان استان در مشاغل کشاورزی اعلام شده است، چون ظرفیت‌های استان در ارتباط با اشتغالزایی روشن است و نرخ دو رقمی بیکاری مردان در شهرها و روستاها نشان‌دهنده وضعیت نامناسب حاکم بر گیلان است.
آیا توضیحات برشمرده را باید به عدم استقبال زنان گیلانی از کاندیداتوری انتخابات مجلس مربوط دانست؟ می‌توان گفت که وقتی نرخ بیکاری زنان بالا باشد، طبیعتاً فرصتی برای طی مدارج بالای مدیریتی و کسب تجربه و آزمون و خطا به‌وجود نمی‌آید.
این موضوع به تنهایی در این کاهش استقبال نقش دارد و زنان گیلانی صرفاً به دلیل کمبود تجربه مدیریتی حاضر نیستند خود را برای ورود به مجلس در معرض انتخاب قرار دهند؟
می‌توان فرآیند فرسایشی و غالباً نادرستی که در غیاب احزاب برای ورود نمایندگان به مجلس وجود دارد را در این بی‌رغبتی مؤثر دید؛ رویه‌ای که شایسته‌سالاری، تحصیلات و تخصص را به حاشیه هزینه‌های کلان و دیدارهای رودروی کاندیداها در قهوه‌خانه‌ها، حضور در عزا و عروسی رانده است.
به نظر می‌رسد با وجود تفاوت‌های زیاد فرهنگی و‌ نگاه غالباً مثبت به فعالیت اجتماعی زنان در گیلان، زمینه‌های منفی و بازدارنده تاریخی و ملی به این نقطه از کشور هم نفوذ فراوان دارد.
نگاهی که ظاهراً موافق حضور زنان در اجتماع است، اما فعالیت آن‌ها را نهایتاً تا سطوح میانی تاب آورده و "مدیریت" ارشد و کلان را اصولاً امری مردانه به حساب می‌آورد.
هرچند ادعا این است که دولت درصدد افزایش به‌کارگیری نیروهای مجرب زن در عرصه‌های مدیریتی است، اما عملاً شاهد ادامه رویه‌ای هستیم که در سالیان اخیر تبلیغ و ترویج شده است؛ زنان باید "کانون خانواده" را گرم کنند.
نتیجه پدیده‌ای است تا از مجموع 5 هزار و 395 داوطلبی که در انتخابات مجلس ثبت نام کرده‌اند، تنها 428 زن و 4 هزار و 967 نفر مرد باشند؛ یعنی عملاً شاهد کاهش ۳۳ درصدی نامزدهای زن در انتخابات مجلس نهم هستیم.
هرچند که در این دوره شاهد کاهش تعداد ثبت نام کننده‌ها بوده‌ایم که یکی از دلایل آن، شرط داشتن مدرک کارشناسی ارشد بوده، اما این موضوع هم نمی‌تواند برای کاهش مشارکت زنان در گیلان و حتی ایران محلی از اعراب داشته باشد که مطابق آمارهای منتشره چند سال اخیر، میزان ورود زنان به دانشگاه و تحصیلات تکمیلی بیش از مردان بوده است.
مسئولان امر باید بیش از زنان نگران باشند وقتی سهم زنان ایرانی از کرسی‌های مجلس چیزی در حدود چهار درصد اعلام می‌شود و در هر دوره شاهد کاهش تعداد نامزدهای زن و نمایندگان در مجلس هستیم: مجلس ششم 13، مجلس هفتم 13، مجلس هشتم هشت نفر و طبیعتاً در مجلس نهم هم با توجه به تعداد کاندیداهای زن نمی‌توان انتظار معجزه داشت. شرایط در حال حاضر به سمتی پیش رفته که در این ارتباط زنان ایرانی از زنان کشورهای همسایه مانند عراق، پاکستان و افغانستان هم عقب مانده‌اند.

• روزنامه‌نگار روزنامه گیلان امروز
fsabery.blogfa.com

ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۱/۱۵
0
0
قاسمي در همه سخنراني‌هاش ميگه من چوپانم... البته چوپان رو خوب اومده. چون فكر ميكنه كه گله خوبي داره و داره از گله خودش مهره‌چيني ميكنه. بابا بسته تو رو خدا، اين‌قدر با شعور و احساس مردم بازي نكن. آقاي يوسف قاسمي ما اگه اون دوره توي سياهكل يك مترسك رو بالا مي‌برديم و مي‌گفتيم به خاطر سياهكل بهش رأي بدين، مردم به عشق سياهكل به اون مترسك رأي ميدادن، ولي تو از اعتماد مردم سياهكل سوء استفاده كردي و نه تنها از حق مردم سياهكل دفاع نكردي، بلكه به همون سياهكلي‌ها هم كه در رأس كار بودند ضربه زدي. آقاي اميري كه سياهكلي بود و رئيس آموزش پرورش بود و افتخار ما سياهكلي‌ها بود رو به‌ خاطر غرض‌ورزي شخصي برداشتي. آقاي كامران بخشي‌خواه رو كه رئيس تربيت بدني سياهكل بود، به خاطر اين‌كه براي پسرت دولا راست نشده بود برداشتي و از آستانه يه نفر رو آوردي كه فقط گوش به فرمان تو باشه. قاسمي داره با شعور و احساس مردم سياهكل بازي ميكنه، ولي متأسفانه خيلي‌ها واقع‌بين نيستند. چشمتون رو باز كنيد و اين‌همه جفايي كه در حق ما سياهكلي‌ها توسط اين نماينده گولكي شده رو خوب ببينيد.
نظرات بینندگان