استان گیلان منطقهای است محروم كه در پشت لایهای از سرسبزی و زیبایی طبیعی
پنهان شده و دیده نمیشود. این جملات، تك مضراب درد دل تمام هماستانیهایی است كه
علاقهمند به توسعه و پیشرفت استان خود بوده و دغدغه آن استان را داشته و مسائل و مصائب
آن را تعقیب مینمایند. اما آیا واقعاً چنین است؟
برای پاسخ به این سئوال، ابتدا نیازمند شناخت كامل این استان بر اساس آمارهای
رسمی هستیم؛ اینكه آیا به راستی:
1- استان گیلان جزء مناطق محروم محسوب میشود؟
2- استان گیلان دارای پتانسیلهای كافی برای رشد و توسعه پایدار (بیش از وضع
فعلی) میباشد؟
3- عوامل پیشرفت و یا عدم پیشرفت استان گیلان چیست؟
4- راهكارهای مناسب، عملی و قابل قبول برای رشد و توسعه استان گیلان كداماند؟
ما در این سلسله از نوشتارها سعی بر آن داریم تا ابتدا با استفاده از آمارهای
رسمی، وضعیت استان گیلان را مورد بررسی دقیق، جامع و كارشناسانه قرار داده و سپس
با توجه به پتانسیلهای موجود، راههایی را برای حذف موانع توسعه و پیشرفت استان پیشنهاد
نماییم. امید است كه مورد قبول قرار گیرد.
برای انجام این پژوهش از آمارهای مندرج در پژوهشنامه شماره 6 مرکز تحقیقات استراتژیك
مجمع تشخیص مصلحت نظام استفاده شده است كه در آذر ماه 1386 و بر اساس آمارهای رسمی
بهدست آمده در سرشماری سال 1385 تهیه و منتشر شده است.
از خوانندگان محترم نیز استدعا دارد در صورت امكان ما را از رهنمودهای علمی و
كارشناسی خود، جهت ارتقاء هرچه بیشتر و بهتر این پژوهش و دستیابی به راهكارهای عملیتر
و اجراییتر یاری فرمایند.
بخش اول: وضعیت عمومی استان گیلان
استان گیلان با مساحتی حدود 14 هزار كیلومترمربع (بعد از استان تازه تأسیس قم)
كوچكترین استان كشور میباشد. این استان اما با كمتر از یك درصد از كل مساحت كشور
(0.9 درصد)، دارای 49 شهر و حدود 2700 آبادی مسكونی (در سال 1385) بوده و در ردیف
استانهای دارای تعداد شهرها و آبادیهای متمایل به زیاد با تراکم نسبی خیلی زیاد میباشد.
همچنین این استان با جمعیتی حدود 2.5 میلیون نفر، حدود 3.5 درصد جمعیت كشور را
در خود جای داده و در ردیف استانهای با جمعیت متوسط متمایل به زیاد قرار دارد.
جمعیت شهری این استان (با توجه به تعداد شهرها) كم، ولی جمعیت روستایی آن متوسط
متمایل به زیاد است و در كل 54 درصد جمعیت این استان در شهرها و 46 درصد آن نیز در
روستاها زندگی میكنند. متوسط رشد سالانه جمعیت استان گیلان نیز كمتر از یک درصد
(0.7 درصد) و در ردیف استانهای با رشد جمعیت خیلی كم قرار دارد.
این استان با تعداد جمعیت 171 نفر در هر كیلومترمربع، بعد از تهران در جایگاه
دوم قرار دارد. میزان باسوادی در استان گیلان حدود 83 درصد است كه متأسفانه از
متوسط میزان باسوادی جمعیت شش ساله و بالاتر در كل كشور (حدود 85 درصد) خیلی كمتر
بوده و در جایگاه استان چهاردهم كشور قرار دارد و جزء استانهای دارای میزان زیاد
بیسوادی جمعیت محسوب میگردد.
بخش دوم: ویژگیهای اقتصادی استان گیلان
اگر میزان بیکاری
جمعیت فعال را نشاندهنده شدت نسبی عدم توانایی نظام اقتصادی در ایجاد فرصتهای
شغلی کافی برای جمعیت وارد شده به بازار کار و متقاضی شغل بدانیم، باید اذعان نمود
که متأسفانه استان ما با نرخ بیکاری 12.1 در ردیف استانهای دارای میزان بیکاری
زیاد بوده و در جایگاه 15-ام بین 30 استان کشور قرار دارد.
شاخص قیمت مصرفکننده
در هر سال، نشاندهنده کل افزایش نسبی قیمت کالاها و خدمات مصرفی خانوارها طی مدت
منتهی به آن سال، از سال پایه برآورد شاخص است، درحالی که اندازه نرخ تورم در هر سال
نشاندهنده افزایش قیمتها در آن سال نسبت به سال قبل است. از این نظر اما گیلان
در ردیف استانهای با تورم کمتر از متوسط کشور قرار دارد.قدر مطلق اندازه
تولید ناخالص داخلی نشاندهنده توان نظام اقتصادی جامعه در تولید خالص کالاها و
خدمات است. با توجه به اهمیت نسبی بسیار زیاد فعالیت استخراج نفت خام و گاز طبیعی
در تولید ناخالص داخلی کشور (20.1 درصد) و تأثیرگذاری ارزش افزوده این فعالیت در
عملکرد نظام اقتصادی استانها، در این آمارها سعی بر این بوده است که اثر این
فعالیت و ارزش افزوده ناشی از آن در این آمار مقایسهای نادیده گرفته شود.
بنابراین استان گیلان با 2.66 درصد از کل تولید ناخالص (بدون نفت خام و گاز طبیعی
کشور) در جایگاه 10-ام قرار دارد، درحالی که از نظر تولید ناخالص داخلی سرانه
(بدون نفت و گاز) در جایگاه 16-ام قرار دارد. مقدار تولید ناخالص داخلی سرانه در
استان گیلان 13.5 میلیون ریال است، درحالی که این عدد در کل کشور 17.7 میلیون ریال
میباشد.
سهم نسبی
استان گیلان در تولید ناخالص داخلی کشور (بدون نفت و گاز)
برحسب رشته
فعالیتهای اقتصادی در سال 1383 (درصد)
ردیف |
رشته فعالیت اقتصادی |
سهم نسبی استان گیلان |
1 |
تولید ناخالص داخلی |
2.66 |
2 |
کشاورزی، شکار و جنگلداری |
3.26 |
3 |
ماهیگیری |
6.52 |
4 |
معدن |
1.01 |
5 |
صنعت |
1.47 |
6 |
تأمین برق، گاز و آب |
3.91 |
7 |
ساختمان |
3.40 |
8 |
خدمات فروش و تعمیرات |
3.44 |
9 |
هتل و رستوران |
4.33 |
10 |
حمل و نقل |
2.43 |
11 |
خدمات مالی |
1.40 |
12 |
خدمات زمین و مسکن |
2.06 |
13 |
دفاع و تأمین اجتماعی |
2.33 |
14 |
آموزش |
4.41 |
15 |
بهداشت و مددکاری اجتماعی |
3.69 |
16 |
خدمات عمومی |
2.60 |
برای انجام یک مقایسه تطبیقی نسبی بین ساختار بخشی و رشته فعالیتی تولید ناخالص داخلی کل کشور با ساختار متناظر آن در هریک از استانهای کشور میتوان از معیار "ضریب مکانی" کمک گرفت. هرچه فاصله اندازه این ضریب از عدد یک بیشتر و یا کمتر باشد، نشاندهنده افزایش اهمیت نسبی بیشتر و یا کمتر آن در نظام اقتصادی استان مورد نظر در قیاس با کل کشور میباشد.
ردیف |
رشته فعالیت اقتصادی |
سهم نسبی کشور |
سهم نسبی استان گیلان |
1 |
تولید ناخالص داخلی |
100 |
100 |
2 |
کشاورزی، شکار و جنگلداری |
9.55 |
14.62 |
3 |
ماهیگیری |
0.19 |
0.58 |
4 |
معدن |
0.53 |
0.20 |
5 |
صنعت |
13.71 |
9.51 |
6 |
تأمین برق، گاز و آب |
1.89 |
3.48 |
7 |
ساختمان |
3.72 |
5.95 |
8 |
خدمات فروش و تعمیرات |
12.59 |
20.39 |
9 |
هتل و رستوران |
0.97 |
1.97 |
10 |
حمل و نقل |
7.46 |
8.52 |
11 |
خدمات مالی |
3.58 |
2.37 |
12 |
خدمات زمین و مسکن |
12.05 |
11.69 |
13 |
دفاع و تأمین اجتماعی |
5.05 |
5.53 |
14 |
آموزش |
3.54 |
7.33 |
15 |
بهداشت و مددکاری اجتماعی |
3.29 |
5.71 |
16 |
خدمات عمومی |
1.27 |
1.56 |
برآوردهای انجام شده
بر روی آمارها حاکی از ضریب مکانی استان گیلان در کل 0.61 و بدون احتساب نفت و گاز
0.77 میباشد و این ارقام نشاندهنده اهمیت نسبی کمتر رشتههای مختلف فعالیت
اقتصادی در استان گیلان در قیاس با کل کشور میباشد و از این نظر استان گیلان در
رتبه 19-ام قرار دارد.
هزینه خانوارها به
مثابه یکی از عوامل نشاندهنده سطح رفاه اقتصادی آنها میتواند مبنای ارزیابی نسبی
سطح زندگی جمعیت در یک استان (به تفکیک جامعه روستایی و شهری) قرار گیرد. بر پایه
آمارها، در سال 1384، متوسط هزینه ماهانه هر خانوار شهری در کل کشور بالغ بر 494
هزار تومان بوده است که استان گیلان با متوسط هزینهای بالغ بر 440 هزار تومان
برای هر خانوار شهری در همان سال در ردیف "استانهای با خانوارهای شهری دارای
هزینه متوسط متمایل به کم" قرار گرفته است، که البته 72 درصد این مبلغ را
هزینههای غیرخوراکی تشکیل میدهد.
همچنین در سال 1384
هر خانوار روستایی کشور بهطور متوسط دارای هزینهای حدود 313 هزار تومان بودهاند،
که خانوارهای روستایی استان گیلان، با متوسط هزینه ماهانه بالغ بر 316 هزار تومان
در ردیف "استانهای با خانوارهای روستایی دارای هزینه متوسط متمایل به
زیاد" قرار دارند، که تنها 60 درصد این مبلغ را هزینههای غیرخوراکی تشکیل میدهد.
در مجموع متوسط هزینه هر خانوار شهری این استان حدود
40 درصد بیشتر از متوسط هزینه هر خانوار روستایی است.