پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۴۳۷۲
تاریخ انتشار: ۲۴ آبان ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۰
خیلی دور، خیلی نزدیک

بازخوانی هشت سال توسعه محوری در لاهیجان و سیاهکل

سلسله یادداشت‌هایی که از این‌پس پیش روی شماست، روایت‌نگاری ایرج ندیمی از هشت سال فراز و فرود توسعه‌محوری در دو شهرستان لاهیجان و سیاهکل در هنگامه مسئولیت نمایندگی مردم لاهیجان و سیاهکل در دوره‌های ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی است.
راوی که خود سه دهه تجربه در مسئولیت‌های خرد و کلان، از شغل شریف معلمی تا نمایندگی خانه ملت و معاونت یکی از وزارتخانه‌های کلیدی کشور را در کارنامه فعالیت‌هایش دارد، در این مجموعه که برای نخستین بار مجال انتشار می‌یابد، ضمن تشریح دستاوردها، خدمات و اقدامات خود در دو دوره نمایندگی مجلس شورای اسلامی و ارائه تجربیات ارزنده‌اش در این مسیر، به بازخوانی چالش‌ها و چشم‌انداز توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در دو شهرستان لاهیجان و سیاهکل پرداخته و خواننده را با ظرفیت‌ها، ابعاد و زوایای مختلف مسئولیت مهم، حساس و اثربخش نمایندگی خانه ملت آشنا می‌سازد.
ایرج ندیمی خود هدف از نگارش این یادداشت‌ها را ترسیم نمایی از "الگوی نمایندگی" معرفی ‌کرده و می‌نویسد:
1- نماینده دارای ظرفیت بالایی است.

2- نماینده باید به همه كشور فكر كند.

3- نماینده با امور بسیار متفاوت و متنوعی روبه‌روست.

4- نماینده باید مسئولیت‌پذیر باشد و به همه امور مردم بها دهد.

5- نماینده باید از وسعت دانش و حكمت بهره‌مند باشد.

6- نماینده باید جرأت ابراز و انتشار همه امور را داشته باشد.

7- نماینده باید از همه امكانات حقوقی و حقیقی كشور استفاده نماید و به مردم خدمت كند.

8- نماینده باید مظهر سختكوشی و تلاش باشد.

9- نماینده باید انتخابات كشور را به رسمیت شناخته و با منتخبین قانونی (حتی برخلاف تمایل خویش) همكاری نماید.

10- نماینده باید صراحت و شجاعت و جسارت داشته باشد.

11- نماینده باید در مقام پاسخگویی، قدرت بروز و ظهور فعالیت خویش را به نحو احسن داشته باشد.

12- نماینده باید محلی ـ استانی ـ ملی باشد.
13- نماینده باید جهانی بیاندیشد و محلی عمل کند.

14- نماینده باید به مردم بها داده و خود را خدمتگزار صادق مردم بداند.

15- هرچند كه هزاران برگ فعالیت قابل انتشار نیست، ولی به همین اندازه كه برای فعالیت عمومی مردم تلاش كردیم، برای خواسته‌های قانونی و شرعی مردم نیز در اموری چون اشتغال، وام ضروری و ... تلاش نمودیم که نمی‌خواهیم و شاید نباید آن‌ها را به لحاظ حفظ آبروی مردم انتشار داد.



معرفی

ایرج ندیمی
متولد: 1336 ـ لاهیجان
کارشناس ارشد مالی ـ اقتصادی (توسعه)

سوابق و تجارب اجرایی:
معاون حقوقی، امور مجلس و استان‌های وزارت صنایع و معادن
مشاور وزیر صنایع و معادن
رئیس ستاد پیگیری مصوبات هیأت دولت در سفرهای استانی
جانشین وزیر صنایع و معادن در کارگروه مصوبات هیأت دولت در سفرهای استانی
معاون معین وزیر صنایع و معادن در استان‌های خراسان جنوبی، خراسان رضوی، قزوین، گیلان و همدان
نماینده تام‌الاختیار وزارت صنایع و معادن در ستاد مستندسازی اموال غیرمنقول ریاست جمهوری
عضو کارگروه کاهش تصدی‌های دولت در وزارت صنایع و معادن
نماینده تام‌الاختیار وزارت صنایع و معادن جهت پیشنهاد تقسیط بدهی و استیفای حقوق دولتی از کارکنان و اشخاص حقیقی و حقوقی
نماینده تام‌الاختیار وزارت صنایع و معادن در کارگروه انتقال کارکنان دولت از تهران
نماینده تام‌الاختیار وزارت صنایع و معادن در کارگروه توسعه و عمران قم
عضو شورای توسعه نظام مهندسی و کنترل فعالیت‌های معدنی کشور
عضو شورای سیاستگذاری خودرو در وزارت صنایع و معادن
عضو ستاد پایش تولید و سرمایه‌گذاری در وزارت صنایع و معادن
مدیرکل امور مجلس وزارت صنایع و معادن
مشاور معاون حقوقی و امور مجلس رئیس جمهور
مشاور معاون امور مجلس رئیس جمهور
مشاور ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز (اقتصادی/ دولت/ مجلس شورای اسلامی)
مشاور سرپرست وزارت کشور
مشاور وزیر تعاون
مدیرکل امور مجلس وزارت تعاون
مشاور و مدیریت در وزارت راه و ترابری، شرکت حمل و نقل بین‌المللی و ایرسوتر
مشاور مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی
مشاور/ معاون/ مدیریت بازرگانی در سازمان تبلیغات اسلامی
مشاور عالی اتاق تعاون مرکزی جمهوری اسلامی ایران
مشاور وزیر آموزش و پرورش
مشاور وزیر فرهنگ و آموزش عالی
مدیرکل گزینش دانشجو و استاد سازمان سنجش و آموزش کشور

کارشناس مسئول اداره آموزش و پرورش تهران
مدرس دبیرستان‌ها، مراکز تربیت معلم، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه آزاد اسلامی

سوابق و تجارب قانونگذاری:
نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی (دوره ششم)
نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی (دوره هفتم)
سخنگوی کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی (دوره ششم)
نائب رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی (دوره هفتم)
رئیس کمیته سیاست‌های تجاری کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی (دوره‌های ششم و هفتم)
عضو ناظر شورای پول و اعتبار کشور
رئیس/ عضو هیأت رئیسه فراکسیون‌های تعاون، ورزش، فرهنگیان، کشاورزی و توسعه روستایی، محیط زیست، تولیدگرایان، گردشگری و ...
رئیس/ عضو هیأت رئیسه کمیته تحقیق و تفحص بانک‌ها، مناطق آزاد، چای و ...
رئیس هیأت پارلمانی دوستی ایران ـ اوکراین ـ تایلند ـ تونس ـ یونان
عضو شورای سیاستگذاری بین‌المجالس (دوره‌های ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی)
عضو هیأت منصفه استان گیلان
عضو انجمن حمایت از توسعه فنآوری

عضویت در هیأت نمایندگی و هیأت مدیره:
عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران
نائب رئیس کمیسیون تولید و تجارت اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران
عضو اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
نائب رئیس کمیسیون اقتصاد کلان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران
عضو هیأت مدیره شرکت مدیریت پروژه‌های ساختمانی ایران (مپسا)
عضو هیأت مدیره شرکت پتروشیمی بوعلی سینا
عضو هیأت مدیره شرکت توسعه صنایع بهشهر
عضو هیأت مدیره شرکت توسعه صنعتی غرب ایران
رئیس هیأت مدیره شرکت ایران خودرو مازندران
رئیس هیأت مدیره شرکت صنعت قند توسعه صنایع بهشهر
رئیس هیأت مدیره شرکت قند نیشابور


انقلاب اسلامی و زندگی اجتماعی
حقیقت آن است كه از دوران نوجوانی چند عامل، اینجانب را با انقلاب اسلامی پیوند داد:
1- ارتباط با معاشرین مذهبی در لاهیجان، از جمله ارتباط با كانون‌های مذهبی آن زمان در محلات غریب آباد، مسجد سلیمانیه، كانون ملی محمدی، كانون مسجد جامع آستانه اشرفیه، كتابخانه مسجد الهادی و مسجد شعربافان و بسیاری از شخصیت‌های مذهبی آن زمان لاهیجان، سیاهكل، آستانه اشرفیه و لنگرود، اعم از روحانی و غیرروحانی
2- گرایش به كتاب و خرید كتاب‌ها و مجلات مذهبی آن زمان كه عمدتاً از دارالتبلیغ و مانند آن چاپ و نشر می‌شد و خواندن بسیاری از كتاب‌ها و مقالات مذهبی در حوزه‌های تاریخی، سیاسی، تربیتی، كلامی، فقهی و ارتباط با كتابفروشی‌های مذهبی و غیر آن
3- ارتباط با قم و تردد به این شهر مذهبی به دلایل فردی و خانوادگی و حضور در حلقه‌های مساجد مهم و مطرح شهر قم
4- ارتباط دانشجویی و رفاقت با بسیاری از بچه‌های مذهبی دانشگاه‌های مختلف تهران و شهرهای دیگر، چون تبریز و اصفهان در پیش از انقلاب
5- ویژگی‌های فردی، از جمله قدرت بیان، حافظه و سخنوری كه باعث می‌شد در جلسات مختلف به نطق و سخنرانی و دكلمه و مانند آن بپردازم و علاقه وافر به خواندن و حفظ آیات قرآن و بهره‌مندی از تفاسیر آن زمان كه در افزایش این گرایش به انقلاب و اسلام اثر فوق‌العاده‌ای داشت
6- توفیق تقلید از امام راحل از دوران تكلیف به معرفی حجت‌الاسلام مشفق (امام جمعه موقت پیشین لاهیجان در پس از انقلاب) و مصطفی صفری شادهسری و جمعی از دوستان كه به خودی خود در تقویت بعد انقلابی مؤثر بود
7- دوستان خوابگاه دانشجویی در پیش از انقلاب و مراودات با آنان كه در مطالعه اعلامیه‌ها و كتب مذهبی و رفتن به کوه‌پیمایی‌های مختلف در پیش از انقلاب که زمینه مباحث انقلابی و تعقیب و گریزهای ساواك و مانند آن را فراهم می‌ساخت
8- تشكیل حلقه‌های مذهبی در محلات مختلف، از جمله محلات لاهیجان، سیاهكل، رودسر، كلاچای و آستانه اشرفیه و تدریس قرآن و مفاهیم در پیش و پس از انقلاب
9- سخنرانی‌های انقلابی در كانون رودبنه و روز دانش‌آموز در لاهیجان و سخنرانی‌های انقلابی به همراه جمعی از شخصیت‌های مذهبی و انقلابی مشهور لاهیجان و گیلان
10- طبیعتاً ما ادعایی در مورد مذهب و انقلاب نداریم، اما هنوز از اسم ما كه در پیش و پس از انقلاب به نام "ابوذر" مشهور بودیم، تا هزاران متن و سخن و جلساتی كه در این راستا در سطح کشور و استان و شهرستان‌ها داشتیم و وصلتی كه با خانواده سادات طباطبایی داشته و عمری كه مصروف مطالعات مذهبی داشته‌ایم، افتخار ما آن است كه در راه اسلام و امام و رهبر و نظام و انقلاب و مردم و عدالت در همه صحنه‌های مرتبط با انقلاب حضور داشتیم و بحمدالله هیچ‌گاه فصل‌الخطاب امام و رهبری را از نظر دور نداشتیم و در حمایت از انقلابیون و مجاهدان راه خدا در جبهه‌های جنگ و حضور در اركان نظام با تمام وجود حاضر بوده‌ایم
11- اصل انقلابی بودن ما هیچ‌گاه تحت‌الشعاع امواج احزاب و گروهک‌ها قرار نگرفت و در مقابل همه این گروه‌های دگراندیش و وابسته به خارج و مقابل خط امام در لاهیجان و سیاهكل و سراسر کشور با بحث‌های آتشین و مستند به آیات و احادیث ایستادیم و مخالفت با سران این گروه‌ها در آن روزهای پرحادثه جزء اموری بود كه همه با آن آشنا هستند
12- در تمام ایام زندگی بحمدالله خود و فرزندان و خانواده را در مسیر انقلاب و امام و رهبری حفظ نموده و هیچ توفیقی جز این‌كه برادران بسیار انقلابی و شهیدم كه شهره عام و خاص هستند؛ "محمد" با آن دلاوری‌ها و عشق به امام که ایستادگی در مقابل گروهک‌ها و به عشق ایشان تا تهران و قم پیاده حركت كردن و سرانجام در اثر جراحات ناشی از درگیری با گروهك‌ها در حوادث 14 اسفند به شهادت رسید، آن‌هم با تحمل مرارت بسیار و مراجعات كثیر به بیمارستان ناشی از عفونت زانو كه در آن حوادث متحمل شد و "قاسم" با دلاوری‌های غرب و جنوب و حضور مكرر در جبهه که در كربلای پنج (شلمچه) در سال 1365 به شهادت رسید. خود بنده نیز در عملیات مرصاد و به اتفاق دوستان تلاش كردیم تا وظیفه خویش را چون دانشگاه‌ها و محلات به منصه ظهور برسانیم
13- در تمام ایام انقلاب، كمتر تظاهراتی را در تهران و مسیرهای مختلف و حضور در اعتصابات و تحصن‌های مختلف یا حضور در مساجد مشهور تهران و گیلان، سعی نمودم این ویژگی را حفظ نمایم

14- در پیش و پس از انقلاب با تدریس در مدارس، دبیرستان‌ها، هنرستان‌ها، مراكز تربیت معلم، دانشگاه آزاد، دانشگاه علامه طباطبایی، مراكز ضمن خدمت و مراكزی از نهادها تلاش شد در نشر اندیشه دینی و انقلابی این فعالیت‌ را کامل نمایم. در هرحال تمام تلاش ما در دوران وکالت مجلس یا معاونت وزیر یا مشاورت و مدیریت و ... در همین راستا بود و سی و چند سال در این دوران چون دوره جوانی تا کنون را در این راه سپری نموده‌ایم.

15- آشنایی با تازه‌های كتاب و مؤلفین و ناشرین و حضور مكرر برای خرید كتب از كتابفروشی‌های قابل اعتنای پیش از انقلاب در خیابان ناصر خسرو (كوچه حاج نائب) و آذر میدان انقلاب و آشنایی با كتابفروشی "بعثت" در پیش از انقلاب (خیابان انقلاب ـ لاله‌زار) و تردد مداوم و خرید كتب مرحوم فخرالدین حجازی و میرجلالی بسیار برایم مفید و سازنده بود.
16- تدریس در مراكز تربیت معلم و دانشگاه‌ها و بهره‌گیری از ده‌ها هزار فیش كتب متفاوت كه بر اساس طرح تحقیق و پژوهش هدفمند دینی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تربیتی و ... فراهم می‌شد، می‌توانست در این گرایش مؤثر باشد.
17- آشنایی با نواهای قرآنی پیش از پیروزی انقلاب، از جمله نوارهای مرحوم عبدالباسط و دیگر قراء مصری و ... در این گرایش اثر به‌سزایی داشت.
18- در مجموعه دانشگاه‌های پیش از انقلاب، دوستان بافضیلتی از نظر تعهد و تقوی نصیب ما شد كه در این رویكرد اثر به‌سزایی داشته‌اند.
19- نوع فعالیت‌های پس از انقلاب با ارگان‌ها و نهادها و حضور در شورای مركزی انجمن‌های اسلامی وزارتخانه‌ها و ... هركدام شكر نعمتی را می‌طلبد.
20- نان حلال خانواده كه از راه کشاورزی امرار معاش می‌كردند، چون نان معلمی كه سالیان سال از آن ارتزاق نمودیم، همچنین كارگری و كشاورزی در پیش از پیروزی انقلاب در مزارع چای و برنج برای خانواده یا مردم جهت ارتزاق معیشت و یا انجام امور ساختمانی در ساخت خانه‌ها و مدارس و آشنا شدن با مشكلات و رنج‌های این دو جامعه تولیدی توانست در شكل‌گیری شخصیتی مؤثر باشد.
21- هیأت‌های مذهبی و انجمن‌های دینی خانگی كه در آن زمان به صورت گردشی در خانه‌ها صورت می‌گرفت، به‌مانند سخنرانی‌های مذهبی اینجانب و مداحی و نوحه‌خوانی كه تقریباً از دهه دوم زندگی شروع كردم را نباید از نظر دور داشت.
22- بعضی از كتاب‌های مذهبی كه آن را در مجالس و محافل گوناگون چندین سال به بحث و بررسی گذراندم، چون كتاب "الحیات" استاد محمدرضا حكیمی و ... نیز در محتوای علمی و عملی بسیار تأثیرگذار بود.
23- آشنایی با جمعی از دوستان بخش رودبنه و تمهید مبارزات مسلحانه در سرنگونی رژیم شاه كه اقداماتی نیز در پیش از پیروزی داشته‌ایم و بخشی از این دوستان در نهادهای انقلابی شاغل شده‌اند نیز در مجموع در بعد مطالعات و عمل تأثیر داشته است.
24- دوستان و اقوام روحانی و طلبه‌ای كه داشته‌ام، در نحوه زندگی و عشق به مذهب و اهل بیت، چون مرحوم رفیع‌پور، حاج آقا مشفق و كثیری از این عزیزان و روحانی مسجد محل ما مرحوم كاشفی و حتی مسأله‌گویی مرحوم شیخ عیسی سلیمی و ... هركدام اثری داشته‌اند كه قابل ذكر و شكرگزاری است.
25- انقلاب اسلامی با عظمت فوق‌العاده‌اش و امام راحل و بسیاری از شخصیت‌های دینی كه در مساجد و محافل پیش از انقلاب و بعد از آن، بخش عمده‌ای از زندگی اینجانب را تحت تأثیر قرار داده را نباید از نظر دور داشت؛ به‌مانند مسجد جلیلی كه آیت‌الله محمدرضا مهدوی كنی به صورت نشسته به ایراد سخن می‌پرداخت، یا دیگر مساجد چون الجواد.


سفیر انقلاب
برای همه‌گیر كردن مبارزات علیه شاه و نظام پهلوی در ماه‌های قبل از پیرورزی انقلاب اسلامی، جمع كثیری از انقلابیون را از لاهیجان به سمت روستاها حركت می‌دادیم و شعارهای خود ساخته و یا مطرح شده در شهرهای دیگر را در طی راه مطرح نموده و در حین رسیدن به مسجد هر محله‌ای، بنده و یكی دو نفر به تناوب سخنرانی می‌كردیم تا جرأت و شهامت از یك‌سو و آشنایی با انقلاب برای همه مردم كه آن زمان به دلایل مختلف، از جمله راه و وسیله نقلیه و یا ناآشنایی با مفاهیم انقلاب، در تظاهرات امكان شركت نداشتند را مهیا شویم.

كانون رودبنه
از مراکز فعال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در لاهیجان، بلكه شرق یا استان گیلان، مسجد جامع رودبنه لاهیجان بود كه قراء، سخنرانان و روحانیان به‌نامی چون آیت‌الله فیض گیلانی در آن سخنرانی می‌کردند. بنده نیز در اكثر جلسات، سخنرانی‌هایی تحت عنوان "ای طاغوت" داشتم كه به صورت آشكارا و شجاعانه پیش از بهمن پیروزی به نقد شاه و سیاهكاری‌های او پرداختم و در هر نشست، یك فصل از ویژگی‌های طاغوت عصر ایران را برای مستمعین كه تمام مسجد و بیرون آن را پُر می‌ساختند بیان می‌كردم، به نحوی كه حتی بسیاری از انقلابیون حاضر، ترس خویش را از شدت تهاجم اینجانب و متون سخنرانی اینجانب اعلام می‌كردند.

زیباترین
در یك متن دو نفره‌ای كه اینجانب و برادرم (اردشیر) در این كانون به حالت نشسته مطرح كردیم، با جملات كوتاهی زیباترین را معرفی می‌کردیم. بنده صدر اسلام و اخوی ما زیباترین معاصرین را كه اینجانب تهیه كرده بودم قرائت می‌كردیم. مثلاً من می‌گفتم زیباترین رهبر صدر اسلام، پیامبر(ص) و علی(ع) و ایشان می‌گفتند در این زمان، خمینی (رضوان‌الله علیه)؛ یا زیباترین...

سخنرانی‌های عمومی
راهپیمایان لاهیجان در حال طی خیابان روبه‌روی ادارات لاهیجان و فرمانداری و شهربانی و ژاندارمری قدیم بودند که قرار شد پس از عبور از باغ ملی سخنرانی صورت پذیرد، که اینجانب و شیخ مهدی‌پور در رابطه با ترویج انقلاب و اطاعت از امام و نفی استبداد و طاغوت زمان به صورت تفصیلی صحبت کردیم و پس از پایان راهپیمایی و جدا شدن از صف مردم، مأمور شهربانی تا مزارع برنج با موتور به تعقیب اینجانب پرداخت و ظاهر آن بود که توفیق شهادت نداشتیم.

زنده بادا دین اسلام
قرار شد متن سرودی را من و شهید كریمی و جوانی به نام اكبری از لاشیدان در خانه شهید تمرین كنیم به نام "زنده بادا دین اسلام" تا در تظاهرات با خواندن اینجانب و ایشان، دیگران نیز تكرار كنند. چون آداب موسیقی نمی‌دانستیم، انتظار این بود كه دشواری هماهنگی داشته باشیم، اما بحمدالله در ظرف یك ساعت ریتم و آهنگی به این سرود داده شد كه بعدها در گوش و جان انقلابیون لاهیجان نشست.

بحث‌های خیابانی
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مكرراً می‌بایستی برای بحث با سازمان‌های به ظاهر دینی و نیز غیردینی لاهیجان، سیاهكل، گیلان و دانشگاه‌های مختلف با یك قرآن كوچك به خیابان‌ها بشتابم و نظریات ماركس، انگلس و ... (كتاب‌های سازمان منافقین) را نقد نمایم. در عمده دانشگاه‌های تهران بارها در تجمعات چند صد نفره در حیاط یا سالن دانشگاه‌ها و در خیابان‌های گیلان، از جمله لاهیجان در روبه‌روی بانك ملی مركزی یا داروخانه شفا و ... این مطالب را به نفع اسلام و انقلاب و امام و شهیدان با موفقیت به پایان می‌رساندم. البته افراد مقابل در ابتدا دموكرات منشانه و سپس با جدال و تهدید و حتی کتک‌کاری با ما روبه‌رو می‌شدند.

نمایشگاه کتاب
روزی در پیش از پیرورزی انقلاب اسلامی قرار شد بنده و آقای دكتر خلوصی (استاد فعلی دانشگاه شهید چمران) به نمایشگاه كتابی در دانشگاه علم و صنعت برویم كه پس از بازدید و خرید کتاب، در حین برگشت در حوالی تقاطع سمیه و مفتح فعلی (ثریا ـ روزولت قدیم) به‌ناگاه توسط چهار نفر محاصره و به داخل ماشین ساواك هدایت شده و در طی مسیر سر ما را به زیر كشیدند و به جایی به نام كمیته مشترك بردند و با اعمال شكنجه و ... خواستند تعهد بدهیم كه كتاب سه نفر را مطالعه نكنیم: جلال آل احمد، علی شریعتی و صمد بهرنگی.

توضیح المسائل
با توجه به این‌كه بنده مقلد امام بودم، در تمام دوران زندگی پیش از پیروزی انقلاب مجبور بودم كه رساله بدون جلد و صفحات اول داشته باشم و یا از رساله چند مرجع كه با لفظ "خ" معلوم می‌کرد كه متعلق به امام است استفاده كنم.

نوار قرآن
پس از آن‌كه در ترم دوم دانشگاه در پیش از انقلاب، از كمك هزینه تحصیلی و نیز دریافت اولین پرداختی تعهد دبیری بهره بردم، برای خرید ضبط صوت به خیابان لاله‌زار تهران رفتم. آن زمان ضبط صوت‌ها بسیار بزرگ بود، آن را خریده و با وضعیت پلیسی به داخل خوابگاه بردم و زیر تخت اتاق چند نفره مخفی كردم و برای خرید نوارهای استاد بزرگ قرآن عبدالباسط به طبقات بالای برج واقع در خیابان انقلاب، انتشارات بعثت رفته و با وضعیت دشوارتری آن را در خوابگاه و اتاق چند نفره دانشجویی نگهداری و استفاده نمودیم كه حكایت زندگی ناهموار سیاسی ـ اجتماعی ـ دینی آن زمان بود.

رفراندوم تغییر نظام
برای رأی‌گیری و تبلیغ نظام جمهوری اسلامی با مشورت شهید ابوالحسن كریمی قرار شد من و یک فرد غیربومی (كه بعداً مدیرعامل بانك كشاورزی كشور شد) با یك لندرور غیرآماده به سمت سیاهكل و مخصوصاً دیلمان (كه اولین بار به آن‌جا مسافرت می‌كردم) عازم مناطق كوهستانی شویم و نظام جمهوری اسلامی و آراء امام را تبلیغ كنیم. برخلاف شایعات که می‌گفتند ممكن است طرفداران شاه ملعون به شما آسیب برسانند، اولاً هیچ نوع رفتار مبتنی بر این شایعات مشاهده نشد، ثانیاً ما نیز علی‌رغم آن‌كه چند نفر بیشتر نبودیم، در دل هیچ ترس و واهمه‌ای نداشتیم. ثالثاً این نحوه رفتار و مثبت‌نگری نسبت به مردم بخش دیلمان و پیركوه بعدها دستمایه خدمت اساسی به آنان برای گاز و کارخانه سیمان و راه و آب و سد و بیمارستان و ... قرار گرفت.

خونین شهر
روز فتح خرمشهر و آزادسازی آن شاید یكی از روزهای تاریخی است كه هنوز پژواك "خونین شهر آزاد شد" و گریه‌های مردم و خنده توأم با اشك هنوز در چشمان خلق ساطع و یادكردی از به خیابان رفتن و بوق زدن ماشین‌ها هیچ‌گاه از خاطر نمی‌رود.


سازمان سنجش آموزش کشور
ایام همکاری با وزارت علوم چه در موقعیت پارلمانی و مشاورت معاون وزیر علوم و نیز سازمان سنجش آموزش کشور، نکات قابل اعتنایی به چشم می‌خورد؛ از جمله:
1- چون گزینش استاد و دانشجو فعال بود، دفاع از حقوق افرادی که گرفتار مسائل محلی بودند و رفع این گرفتاری‌ها و رساندن مردم به حقوق آنان، لذت قابل اعتنایی را به مجموعه منتقل می‌ساخت.
2- در ایام اعلان قبولی کنکور که روز و ساعت و دقیقه برای متقاضیان ورود به دانشگاه بسیار حیاتی بود و سازوکار فعلی وجود نداشت، فریاد شادی آن دسته از افرادی که از طریق ما روزی یا ساعتی زودتر از قبولی خود در رشته‌های مختلف باخبر می‌شدند، بسیار لذت‌بخش بود.

3- به علت مسئولیت هماهنگی امور استان‌ها و کار با مجموعه‌ای از افراد که بعداً خود در مناصب قابل اعتنایی در قوای سه‌گانه و دانشگاهی قرار گرفته و زحمت و سختکوشی آنان قابل تقدیر است.

مسئولیت نماینده
چاپ و نشر كتاب‌ها و سی دی مجموعه عملکرد هشت سال پرافتخار نمایندگی مردم شریف لاهیجان و سیاهکل با این هدف انجام شد که جامعه با مسئولیت‌های متعدد و متنوعی که یک نماینده با آن‌ها مواجه است بیشتر آشنا شود كه شماری از آن‌ها بدین قرار است:
1- كار نماینده چیست و نماینده مسئول با چه مشخصات و ویژگی‌هایی شناخته می‌شود؟ كمااین‌كه گروهی می‌گویند كار نماینده فقط و فقط امور تقنینی و نظارتی است. یعنی نماینده خوب آن است كه هم اوقات خویش را در طول چهار سال مصروف قانون‌گذاری و نظارت بر اجرای قوانین نماید كه برای این دسته، پنج جلد كتابی كه به نام "زبان گویای گیلان" چاپ و منتشر شده، سند گویایی است كه همه نطق‌ها، موافقت و مخالفت با طرح‌ها و لوایح، تذكرات، سئوالات، استیضاح و تحقیق و تفحصی كه در آن شركت داشته‌ام بازنمایی كند. البته نباید از این نكته غفلت كرد كه شاید در طول تاریخ پارلمان در ایران هیچ‌كس همه مطالب خود را منتشر نكرده و احتمالاً فقط مطالب گزینش شده را در اختیار مردم قرار داده است، ولی بنده هر مطلب خوب یا ضعیفی را كه ایراد كرده‌ام به معرض نظر و قضاوت مردم گذارده‌ام تا خود قضاوت كنند، نه آن‌كه صرفاً مطالب مورد نظر را به نمایش بگذارم. از این‌رو پیشگام ارائه همه مطالب شده‌ام؛ باشد تا قضاوت و انصاف را به سوی خود جلب نموده و الگویی برای كاندیداهای دیگر نمایندگی در ادوار آینده فراهم سازم.
2- بی‌شك انتخابات شهرستانی و حتی استانی یا ملی با رویكردهای دیگری روبه‌روست كه بخشی از آن مصروف پیگیری این خواسته‌ها می‌گردد، كه البته مشخصه‌های متفاوتی دارند؛ چرا كه از خرد و كلان، محلی و استانی و ملی، صنفی و سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، آموزشی و عمرانی و همه و همه را شمول می‌دهد.
3- سعی نموده‌ام در همه ابعاد، تعهد خویش را مد نظر قرار دهم و از وجهه كارشناسی خویش به علت حضور در دستگاه‌های مختلف بهره جویم. از این‌رو هر درخواستی از مردم را با دو میزان "قانون" و "شرع" پیگیری كردم كه البته خواست‌های فردی آنان را به علل مختلف منتشر نخواهیم كرد كه در سبدی از تقاضای شغل، وام، امریه سربازی، انتقال دانشگاهی یا دیگر خواسته‌هایی كه با سنجش قانونی بودن و غیرشرعی نبودن تا حصول نتیجه یا ابلاغ و اعلان آن پذیرفته و پیگیری نمودم.
4- بسیاری از فعالیت‌های خویش را نمی‌توانم انعكاس دهم. مثلاً بازدیدهای روستا به روستا به اتفاق مسئولان شهری یا استانی و ملی، و نیز بسیاری از مسائلی كه به صورت شفاهی با مسئولان در سطوح مختلف به صورت دیدارها و ملاقات‌ها با آنان داشته‌ام و حتی بسیاری از مكتوبات اینجانب با مسئولان شهر و استان و كشور در گذشته جمع‌آوری نشد و یا به دلیلی با اتوماسیون اداری و شیوه نگهداری اداری یا فردی از بین رفت.
5- دلیل این‌كه این مطالب را به صورت منطقه‌ای یا موضوعی با ترتیب تاریخی جمع‌بندی و ارائه می‌نمایم، می‌تواند فوائد متفاوت و متنوعی را به همراه داشته باشد. مثلاً مردم هر محل و روستا و دهستان و بخش و شهر و شهرستان یا استان بدانند كه چه مطالبی پیگیری شده و با چه واكنش مثبت یا منفی از سوی مسئولان روبه‌رو شده و یا در موضوعات مختلف، جامعیت پیگیری به نمایش گذاشته شود تا اموری كه مورد غفلت قرار نگرفته به عنوان یك آرشیو ثابت و سیار در اختیار عموم قرار گیرد، و یا آن‌كه بعضی از افراد بددل و حسود و غیرمنصف این فعالیت‌ها را مورد انکار قرار ندهند و یا آن را به نفع خویش مصادره نكنند.
6- اهمیت این كتب در كنار كتاب "زبان گویا" برای هر خواننده باانصافی می‌تواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و شایعات باشد، كه از آن‌جمله است: "ایشان فقط از تریبون‌ها استفاده كرده و كار خاصی برای مردم انجام نداده است"، و یا آن‌كه "ایشان در مجالس صرفاً به امور سیاسی پرداخته و دركی از زندگی مردم نداشته است"، و نیز آن‌كه "ایشان در احزاب و گروه‌ها مشغول گپ سیاسی بوده و بازدیدی از مناطق و محلات زندگی مردم نداشته است"، که با خواندن آن كتاب‌ها و این مجموعه، این‌گونه قضاوت خواهد شد كه:
اولاً ندیمی مؤسس و هیأت رئیسه و عضو بسیاری از فراكسیون‌های تخصصی غیرسیاسی در مجالس ششم و هفتم، ازجمله فراكسیون‌های تعاون، ورزش، فرهنگیان، استاندارد، توسعه روستایی، علمی ـ كاربردی و ...
ثانیاً در همایش‌ها و جلسات و بازدیدهای بسیاری در كنار مردم و مسئولین بوده است.
ثالثاً عمده وقت ایشان برای مردم، در مردم و با مردم گذشته است كه هر هفته به لاهیجان و سیاهكل و دیلمان و رودبنه یا گیلان سفر نموده و به‌علاوه در بسیاری از فراكسیون‌ها وقت مفید گذاشته است.
رابعاً در صحن مجلس و یا كمیسیون اصلی كمترین تأخیر و غیبت را در بین نمایندگان (به استناد آمار رسمی) داشته و همواره علاوه بر حضور فیزیكی، با اظهارنظر و فعالیت علمی و كارشناسانه در تدوین و تصویب و انسجام و استحكام و جامعیت طرح‌ها و لوایح كوشیده است.
7- چهار سالی كه در موقعیت نمایندگی نبوده‌ام با عكس‌العمل‌های قابل اعتنایی روبه‌رو بوده‌ام كه از آن‌جمله است:
الف) بعضی از مخالفین دیروز اعتراف كردند كه سطح نمایندگی آن‌چنان ارتقاء یافته كه پر كردن آن به راحتی برای دوستان دیگر ممكن نیست.
ب) بسیاری از شایعات و تهمت‌های پیشین بی‌اثر شد.
پ) بعضی از دوستان حتی در اتمام پروژه‌های شروع شده درماندگی خویش را نشان دادند.
ت) بسیاری از نمایندگان مجلس هشتم به خود بنده اظهار داشتند كه اگر جای دو نفر در مجلس خالی باشد، یكی از آن دو نفر شما هستید.
ث) مراجعات و درخواست‌ها و اشك‌ها و لبخندهای بسیار نصیبم شد كه شاید بسیار‌ شیرین‌تر از گذشته بود؛ چرا كه از روی کمال اخلاص نصیبم شد كه بخشی از آن را در مراسم بزرگداشت شهیدان به آشكاری در عكس‌ها و فیلم‌های به‌جا مانده مشهود بود.
ج) این كتاب می‌تواند آب سردی باشد برای كسانی كه به صورت شبنامه یا روزنامه یا سایت‌ها با افواهی، اعمالی را به اینجانب نسبت دادند كه خود شایسته آن بودند و حضور فعال اینجانب در خط امام و رهبری در طول این سی و چند سال كاملاً آشكار است و اینجانب عمیقاً به امام و رهبری باور داشته و در گذر ایام و فتنه‌ها و حوادث و امتحانات گوناگون، انحراف نداشته و هماره از خداوند توفیق انقلابی بودن و انقلابی ماندن را آرزو داشته و به کوری چشم حاسدان این‌چنین خواهد شد.

8- طرح مطالب متفاوت در این مجموعه برای آن است كه از دعای مردم بهره گیرم و همه كسانی كه از این پیگیری‌ها نفع برده و خواهند برد، تقاضای قبولی اعمال و ذخیره آخرت شدن این امور را تحت عنوان باقیات و صالحات دارم؛ كمااین‌كه در استخارات آغار بسیاری از پروژه‌ها می‌تواند گواه صادق نیت خدمت به خلق برای كسب رضای خالق را شهادت داد.


مُشك ببوید
می‌گویند گفته عطار فضیلتی بر عطر و بوی خوش ندارد و باید فعالیت، عملكرد، كار و زحمت خود صدا داشته باشد و همه عالم و آدم از ارزش‌ها و هنرهای آن بگویند. از این‌رو این مستندات تنها به خاطر آن است كه حجم امور و فعالیت‌ها و پیگیری‌ها بحمدالله آن‌قدر زیاد است كه از باب عرضه برای همه عزیزان دست‌اندركار و عامه مردم، دسترسی به همه آن‌ها و لااقل دسته‌بندی این مستندات عملی نیست و ما فقط و فقط این زحمت را از عزیزان كاسته‌ایم تا اولاً بیشتر مستنداتی كه در دسترس ما بوده و امكان داشتن آن برای دیگر عزیزان ناممكن یا غیرضرور می‌باشد، و ثانیاً امكان دسته‌بندی و موضوعی شدن آن نیز به دلیل فوق‌الذكر ضرورتی نداشته است، با این نگاه، اعمال و فعالیت‌ها خود سخن می‌گویند، اما خالی از عریضه نیست كه این‌گونه نیز امكان انسجام و ترتیب امور حاصل آید.


توسعه متوازن؛ مشی عملی و اجرایی
1- از جمله عناوینی كه هم در مقام گفتار و نیز رفتار به دنبال آن بوده‌ام، مبحث "توسعه متوازن" بود كه در مجلس و نطق‌ها و مصاحبه‌ها و نوشتار و پیگیری به آن پایبند بوده و نوع فعالیت را بر این مبنا استوار ساختم كه كشور و مردم با نیازهای مختلفی روبه‌رو هستند كه باید پاسخگوی آن باشیم و شاید دلیل تشكیل ده‌ها فراكسیون غیرسیاسی در مجلس ششم و هفتم كه بیشترین آن را خود بنده مؤسس آن بوده‌ام، با همین نیت صورت می‌پذیرفته كه شماری از آن‌ها عبارتند از: فراكسیون‌های تعاون، روستاییان، استاندارد، صنایع غذایی، ورزش، فرهنگیان، گردشگری و ...
2- مكاتبات متفاوت پیرامون موضوعات متنوع نیز بر همین پایه استوار بود كه مردم همان میزان كه به فعالیت‌های عمرانی نیازمندند، نیازهای آموزشی، فرهنگی و ... نیز دارند.
3- ذكر بعضی از ملاقات‌ها و نشست‌ها و ... دلیل آن است كه، اولاً خیلی از فعالیت‌ها قابل ذكر نیستند، مثل ملاقات با مسئولین، ثانیاً كثرت مسئولیت‌ها و فعالیت‌ها و تلاش‌ها كه قابل بیان نیست را متذكر می‌شود.

خرد و كلان
بعضی اشكال می‌كنند كه نماینده چرا برای مسائل خرد و كلان، بزرگ و كوچك، محلی و ملی و یا اصلاً تقنینی و اجرایی دخالت می‌كند، كه باید گفت:
1- مردم بر اساس نوع درخواست‌ها (چون مسئولین) خواستار پیگیری می‌باشند.
2- پیگیری این امور به سرعت‌بخشی یا تحقق آن كمك می‌کند.
3- در هر حال روش انتخاب نماینده و انتظارات مردم عملاً چنین خروجی به همراه خواهد داشت؛ یكی مدرسه می‌خواهد، دیگری دانشگاه، آن یكی راه آسفالته روستایی می‌خواهد، این یكی راه آهن و ...

جامعیت خدمت به مردم
از برنامه‌هایی كه در دوران نمایندگی مصرانه پیگیری می‌كردم، موضوع جامعیت خدمات برای ملت ایران و استان و شهرستان بود. به این معنی كه حق مطلب اداء شود؛ مثلاً مدارس را در طرح چند میلیارد دلاری بازسازی و نوسازی قرار دهیم و علاوه آن‌كه، از جهت امكانات و اتوماسیون و رایانه‌ای و آزمایشگاهی و داشتن تمام وسایل، از جمله كپی، ویدئو، تلویزیون و آزمایشگاه و ... مجهز شوند تا دانش‌آموز شهرهای كوچك نیز چون شهرهای بزرگ و كلانشهرها به یك اندازه از امكانات عمومی و ملی و علمی بهره‌مند شود، که تذكرات و سئوالات و نشست‌های مختلفی را برای این كار برنامه‌ریزی كردیم و كثیری از مكاتبات و مذاكرات مندرج در كتاب "عمل گویا" و یا دی‌وی‌دی گزارش عملکرد هشت ساله را در این راستا می‌توان توضیح داد.

بنابراین خدمت ناتمام و كار ناتمام و سبد خالی و ... را برای این دوران و همه زندگی كاری و مسئولیتی خویش انتخاب ننمودم و سعی كردم "الاكرام بالاتمام" باشد و مردم شهرستان آرزوی تهران و شهرهای بزرگ را نداشته باشند و شهر و خانه خویش را مملو از نعمات خداداد ببینند كه سهم تو نیز توسط حكومت داده شده یا گرفته شده است.


قدرت پیگیری
بسیاری از مسئولان کشوری و استانی و شهرستانی از میزان و روش پیگیری ما عموماً به ستوه می‌آمدند؛ چرا که در هر مجلس و محفلی به صورت کتبی و شفاهی آن را ادامه می‌دادیم تا به نتیجه برسد. البته برای برآورد آن، روش‌های مختلفی داشتیم. مثلاً از اول با حضور فرمانداران و بخشداران در هر شهر و روستا حاضر می‌شدیم و حسب دسته‌بندی، رفع مشکل می‌کردیم که عناوینی از این روش‌ها بدین قرار بود:
1- بعضی از درخواست‌های مردم در همان نشست و جلسه با مردم رفع می‌شد.
2- بخشی از این مشکلات باید در مرکز شهرستان یا استان و در کمیته یا شورای برنامه‌ریزی رفع می‌شد.
3- مشکلاتی نیز نیازمند به تصمیم‌گیری‌های ملی یا قانونی بود. مثلاً برای افزایش گازرسانی باید در بودجه سنواتی تصمیم‌گیری می‌شد، یا برای افزایش اعتبارات بیمارستان باید ارز و ریال آن را در طرح یا لایحه پیشنهادی افزایش می‌دادیم تا بتوانیم خواسته مردم را بیافزاییم.

البته بسیاری از مسئولان استانی از این جهت که بنده تلاش داشتم تا با افزایش اعتبارات استانی پروژه‌های مورد نظر خود، چون مجتمع فرهنگی و هنری، ورزشگاه‌ها، راه‌ها و ... را به انجام برسانم، عموماً و به دفعات به صورت کتبی یا حضوری از ما تشکر داشتند.


خر ملا نصرالدین
بعضی از مخالفین كه یا خود كاندیدا بودند یا از كاندیداهایی حمایت می‌كردند، چند بار در لاهیجان یا سیاهكل اطلاعیه‌هایی با مضامینی چون "این جلسات نماینده با مردم و مسئولین فایده ندارد"، "ایشان در فلان جا زمین خریده است"، "ایشان فقط از پروژه‌ها مطلع می‌شود و خود ایشان هیچ نقشی در پیگیری این پروژه‌ها ندارد"، "فقط چند نفر ایشان را قبول دارند"، "ایشان اصلاً لاهیجانی نیست" و یا برعکس "چون ایشان لاهیجانی است، هوای سیاهكل را ندارد" و ... كه این‌گونه پاسخ ایشان را می‌دادم:
1- حب و بغض در قضاوت مانع انصاف است.
2- این رویه كه بنده از مجلس ششم به شهرها، روستاها، ‌كوه، ‌دشت و حاشیه دریا در بین مردم هستم، اولاً خواسته خود مردم است كه به صورت كتبی و شفاهی از اینجانب درخواست حضور در منطقه زندگی خویش را می‌كنند. ثانیاً‌ وظیفه بنده است كه یك تا سه روز در هفته بین مردم و مسئولین باشم تا با آنان صحبت كنم و مشكلات آنان را شناسایی كنم و پیگیر رفع آن باشم.
3- بنده به استناد هزاران مكاتبه و جلسه كه با مسئولین در شهرستان‌ها و استان‌ها و كشور داشته و آن را به صورت كتاب و سی دی منتشر كرده و خواهم كرد، برای پاسخگویی به مردم زحمت می‌كشیدم و خود مردم به نیكویی می‌دانند كه برای هر پروژه در محل و دهستان و بخش و شهرستان و استان چه اندازه وزیر و مسئول به مناطق برده و یا با تشكیل جلسات و ملاقات با مسئولین مختلف ملی و استانی و محلی تلاش كرده‌ام تا در كنار قانون‌گذاری و نظارت، آنان را شادمان ساخته و موجبات توسعه و پیشرفت را سبب گردم و در جای خود برای هر پروژه و محل در انتشارات مذكور در این پاسخ، اسناد خویش را به عنوان برهانی برای این امور ارائه می‌نمایم.
4- رأی به بنده فقط در یك دوره داده نشد؛ حتی در دوره‌هایی كه نماینده مجلس نشدم، از میزان محبوبیت در بین مردم و افزایش دوره به دوره این آراء می‌توان باخبر شد و حتی پس از دو دوره نمایندگی، در تمام استان و دو شهرستان و روستاها می‌توان با آراء سنجی، نظر مردم را نسبت به این خادم دریافت.
5- از عجایب دیگر آن است كه مرا متولد و بزرگ شده در یكی از روستاهای لاهیجان ندانید و بگویید از فلان بخش رشت آمده كه در نوع خود نشان‌گر كمال بی‌انصافی است، و یا آن‌كه همه خدمات اینجانب برای برآورد خواسته‌های بزرگ و كوچك مردم سیاهكل و دیلمان را نادیده انگاشت. خدا می‌داند و مردم قضاوت خواهند كرد كه چه مزخرفات و اراجیف و اتهامات بی‌دلیلی به اینجانب نسبت داده شد؛ مثل آن‌كه "كارخانه سیمان مربوط به خود ایشان است"، درحالی كه از اول به استناد مدارك و مستندات كاملاً معلوم است كه بنده نه در دیلمان و سیاهكل و نه هیچ جای دیگری كارخانه نداشته و ندارم و یك متر زمین دیلمان كه شایع شد را بحمدالله تا كنون خریداری نكرده و قصد این كار را تا كنون ندارم و نیز طرح شایعاتی در مورد همكاری با دولت‌ها، باید گفت بنده نظام جمهوری اسلامی را قبول داشته و دارم و هر فردی كه رأی ملت را به‌دست آورد و مورد تأیید امام و رهبری بوده و یا هستند را مورد حمایت قرار می‌دهم، هرچند كه با آنان اختلاف سلیقه داشته باشم؛ چرا كه اولاً ملاك قانون است، ثانیاً تنفیذ رهبری، یعنی تأیید وجه شرعی همكاری، ثالثاً حمایت دولت‌ها و اشخاص برای خدمت به مردم باید شایسته تحسین باشد، نه سرزنش، رابعاً بهتر است اگر نظری داریم در متن و از نزدیك مطرح شود، نه با قهر كردن و فاصله گرفتن، خامساً‌ این انقلاب و نظام و رهبری متعلق به همه ماست و باید آنان را مورد حمایت قرار دهیم.
6- جالب‌ترین ادعا در این مورد این بود که اگر ندیمی نماینده نبود، همه این فعالیت‌ها انجام می‌شد، كه در جواب باید گفت: اولاً اگر بین افراد فرقی نیست، چرا انتخابات برگزار می‌شود. ثانیاً اگر فرقی بین نمایندگان نیست، پس نقش نمایندگان چرا در شهرها و استان‌ها با یكدیگر فرق دارد. ثالثاً این‌همه نامه و مذاكره و تذكر و سئوال و تحقیق و تفحص و استیضاح و نطق و ملاقات اگر فایده ندارد، پس نمایندگان دیگر چگونه خواسته‌های مردم خود را پیگیری كرده و به نتیجه می‌رسانند.
7- در یك اطلاعیه بدون امضاء به موضوع پرسش و پاسخ‌ها ایراد گرفته‌اند. واقعاً اگر یک نماینده جرأت کند و از ابتدا جلسات پرسش و پاسخ بگذارد و خود و مسئولان شهری یا استانی و حتی ملی را وادار به پاسخگویی به مردم بنماید، باید مورد حمایت قرار گیرد، یا آن‌كه محكوم شود كه چرا این جلسات گذاشته می‌شود؟! آری! ما با این جلسات از ابتدای مجلس ششم تا پایان مجلس هفتم سعی كردیم تا مردم خود بپرسند و قضاوت كنند و ما نیز سعی كنیم در این جلسات كاركردها و مشكلات را با مردم در میان گذاریم.
8- از همه مضحك‌تر استفاده از شهرت ندیمی بود كه بعضی از آن در شهرها و سازمان‌ها سوء استفاده كنند و چون شناسنامه آنان نیز به شهرت ندیمی ختم می‌گردد، از آن به نام پسرعمو یا ... سوء استفاده كنند، یا آن‌كه بعضی از مخالفان افراد موسوم به این شهرت را به‌جای ما معرفی كنند، درحالی كه در تمام كشور شهرت "ندیمی" وجود دارد، و علاوه آن‌كه بنده از پیش از پیروزی انقلاب اصلاً در لاهیجان زندگی فردی یا كارمندی نداشته‌ام و اگر افراد بدی به این نام وجود دارند، افراد محترمی نیز دارای این شهرت هستند، پس چرا آنان را به‌جای ما معرفی نمی‌كنند؟!

در هر حال این نوع دسایس و بد اخلاقی‌ها برای آن است كه دین و اخلاق وجود ندارد، وگرنه اگر دین و حیا و انصاف باشد، این كردارها منتفی می‌گردد.

سفرهای هوایی
بسیاری از دوستان در لاهیجان و سیاهکل یا ایران به تردد دائمی اینجانب به منطقه که گاهی در دو یا چهار نوبت به صورت رفت و آمد از تهران به رشت صورت می‌پذیرفت، به لحاظ امنیت هوایی معترض بودند، اما دغدغه خدمت و حضور در بین مردم و مسئولین هیچ‌گاه مانع از انجام این رفت و برگشت‌ها نگردید.


ارائه گزارش مسئولین
به این دلیل بخشی از مكاتبات مسئولین ادارات و نهادهای محلی و استانی و ملی را در مجموعه تكثیری و انتشاراتی خویش گنجاندم تا اولاً مجموعه مستند گردد و تاریخ و شماره و امضاء مسئولین، دلیلی برای واقعی بودن آن باشد. ثانیاً سریال پیگیری‌ها در حد ممكن معلوم و تبیین گردد كه یك خواسته چه اندازه نیازمند پیگیری و تداوم بود و چقدر وقت برد و مخالفت‌ها چگونه تبدیل به موافقت شد، و ثالثاً زحمت و محبت مسئولین به این‌گونه تا حدی پاسخ داده شود.

البته همه می‌دانند كه این نوع گزارش‌ها، اولاً بیان‌گر پاسخگو بودن نماینده است و ثانیاً این مطلب را به ذهن تداعی می‌كند كه چه اندازه سند و مدرك كه جمع نشده و قابل انعكاس نیست و یا چقدر وقت و ساعت و پیگیری و تردد و نشست و گفت و شنید كه ضبط نشد و قابلیت انعكاس مكتوب ندارد. در هر حال این كتاب‌ها و گزارشات و ... برگ سبزی است كه یك نماینده پاسخگو ارائه می‌دهد.


بازدیدهای محلی
از جمله اموری كه از ابتدای انتخاب شدن با جدیت دنبال آن بودم كه محله به محله و ده به ده و شهر به شهر آن را عملی سازم، حضور به همراه مسئولین شهرستانی و استانی و كشوری بود. در این نشست‌ها چند مطلب مورد بررسی و اجرا قرار می‌گرفت. اولاً به‌جای نشست با یك یا چند رابط روستا و محله، امكان حضور همه مردم فراهم می‌شد. ثانیاً مردم به راحتی حرف خود را می‌زدند. ثالثاً مسئولان حاضر چاره‌اندیشی عملی می‌كردند. رابعاً مسائل دسته‌بندی می‌شد تا اگر مربوط به همان منطقه است، مسئولین محلی آن را اجرایی كنند؛ اگر مربوط به استان است، با حضور همان مسئولین در مركز استان و شهرستان و اگر مربوط به تهران است، با حضور مسئولان استانی در تهران پیگیری کنیم، و بالاخره اگر مربوط به دستگاه اجرایی یا قانون‌گذاری است پیگیری گردد.

جالب این‌که این رویه اینجانب در مجالس ششم و هفتم (سال‌های 1378 به بعد) در دولت‌های نهم و دهم بازتولید شد و با قدرت و قوت بیشتری آن را پیگیری نمودیم و حضور مردم و قدرت انتقادی جلسات و پاسخگویی آنی مسئولان در اماكن، مخصوصاً مساجد را تداوم بخشیدیم. در این جلسات مردم هرچه می‌خواستند می‌گفتند و هر انتقادی داشتند بیان می‌كردند و خواسته‌های فردی و جمعی پیگیری می‌گردید. یعنی در آن فضای سیاسی ما به دنبال كار مردم بودیم و اكثر وزرا را به دو شهرستان برای یك یا چند بار پیش از دولت‌های نهم و دهم به دلیل اشتراك در تكنیك و تاكتیك در برنامه‌های خویش قرار دادیم و شماری از دعوتنامه‌های این جلسات و یا زمان‌بندی آن‌ها در مجموعه كتاب‌ها و مستندات قابل مشاهده است.


فرم مكاتبات
در فرم‌های مختلفی كه برای مكاتبات خصوصی یا عمومی داشتیم، از ابتدا سعی شد تا اولاً خواسته‌های آنان با سرعت بیشتری آماده گردد كه آنان مجبور نباشند تا برای دیدن اینجانب روزها یا هفته‌ها معطل بمانند، بلكه با اولین مراجعه، لااقل آن‌دسته از خواسته‌ها كه نیازمند به شور و مشورت نیست، به صورت امضاء شده تحویل آنان گردد؛ از جمله موارد مربوط به نقل و انتقال دانشگاهی، وام ضروری، مشكلات اداری، یا معرفی به واحدها جهت اشتغال و هر نوع نوآوری در فرم، رنگ، قطع و حاشیه‌نویسی و مانند آن در طول هشت سال با هدف رضایت مردم، سرعت انجام امور، قابلیت پیگیری و ... چاپ و نشر شد.

زمینی ـ هوایی ـ دریایی
سرعت و سهولت تردد مسافرین، گردشگران، تجار، اساتید دانشگاه و عامه مردم به گیلان یا خروج از آن باعث شد كه در سطوح مختلفی این هدف پیگیری شود. مثلاً برای تعدد پروازها و روزانه شدن آن و مخصوصاً صبح و عصر وقتی با استاندار وقت مطرح كردم، دیدم كه چاره كار آن است كه از طریق مدیرعامل وقت آسمان (آقای مهندس عابدزاده) كه از دوستان وزارت راه ما بود استفاده كنم و با درخواست از ایشان، موضوع رقابت بین هواپیمایی جمهوری اسلامی و آسمان مشكل را رفع كرد و یا در مورد جاده، اولاً با پیگیری تعریض جاده رشت به قزوین و سپس با پیگیری آزادراه و یا در مورد راه آهن از طریق رئیس وقت مجلس و سازمان مدیریت و یا در مورد افزایش تعداد كشتی در دریای گیلان از طریق مدیرعامل وقت کشتیرانی (آقای مهندس افخمی) و برای داخل استان نیز از طریق پیگیری محور زیباكنار ـ چمخاله و یا سنگر به سیاهكل و ... سعی شد در همه طرق امكان رفت و آمد و حمل و نقل فراهم شود.

زیره كرمان ـ چای لاهیجان
در بسیاری از موارد كه در صحن علنی مجلس شورای اسلامی از تمثیل "زیره به كرمان" صحبت می‌شد، بنده نیز به‌جای این عبارت از تركیب "چای به لاهیجان بردن" استفاده می‌كردم تا موجبات ترویج تولیدات گیلان فراهم گردد.

از كجایی؟
اگر پرسشگری می‌پرسید نماینده كجا هستید؟ به‌جای ذكر اسم محل از این عبارت استفاده می‌كردم: "استان (یا شهر) برنج و چای و ابریشم و كلوچه"، تا خود آن‌ها حدس بزنند متعلق به كدام شهر و استان هستم، كه می‌گفتند گیلان یا در معرفی شهر می‌گفتند لاهیجان.

تبلیغات دروغین
در اطلاعیه‌ای یك نفر به نام مجهول و شاید مجعول پرسید كه برای بهداشت و درمان سیاهكل یا تشكیل دانشگاه پیام نور و یا گاز دیلمان و یا ورزش و یا راه چه کردید؟
طبیعی است كه پاسخ به این سئوالات در عمل روشن شده كه مثلاً برای بیمارستان سیاهكل و درمان بستر دیلمان و اورژانس این دو مجموعه چه كاركردی داشته‌ایم، و یا وجود سه مجموعه دانشگاهی آزاد اسلامی، پیام نور و سماء با چه دستاوردی روبه‌رو بود و یا در مورد گاز دیلمان حتماً مردم دیلمان تا جیرنده می‌توانند قضاوت كنند، و یا در مورد ورزشگاه شهر سیاهكل و بهره‌برداری از آن نیازی به استدلال نداریم، و در مورد راه سنگر به سیاهكل نیز حتماً در مالده و ... افراد حضور داشته‌اند و هزاران طرح بزرگ و کوچك دیگر كه نیازی به برهان و دلیل نیست، اما جویندگان و پژوهشگران را به مجموعه هزاران سند منتشر شده در این مباحث ارجاع می‌دهم.
البته نباید از نظر دور داشت كه بعضی از افراد كه خود مدت‌ها وامدار فضای جدید به‌كارگیری نیروهای محلی و بومی و ... در دو شهرستان بوده‌اند، بركناری یا به‌دست نیاوردن مقامات بالاتر را دستمایه‌ای برای طرح موضوعات دروغی ساخته‌اند كه در همان زمان یا سال‌های بعد این دروغ‌ها برملا شد.

چماقدار
در چند مورد انتخاباتی از جانب ده گروه مخالف این عنوان به ما داده شد. یکی از جانب به اصطلاح اصلاح‌طلبان که در روزنامه خرداد ما را به جهت کتک زدن یوسفی اشکوری در لاهیجان و دیگران نیز به نام تشابه اسمی با فرد دیگری در باب موضوع سازمان تبلیغات اسلامی به‌کار بردند، درحالی که ما منکر وفاداری به اسلام و انقلاب و رهبری نیستیم، اما این دو کاربرد با قصد انتخابات بود، نه این‌که بخواهند حق و واقعیتی را بیان کنند. بگذریم که عرصه انتخابات در ایران متأسفانه آلوده به اغراض و امراض شده، خاصه با امکانات جدید در عرصه فنآوری که هرچه می‌خواهند می‌نویسند، بدون آن‌که ترسی از خدا و آخرت داشته باشند.


مدیران محلی
در راستای خواسته‌های مردم و مخصوصاً كاركنان بعضی از ادارات و نهادها ممكن بود كه از باب انتقال مطالب مردم و عائله اداری به مسئولان استانی و ملی مطالبی یا كاركردی داشته باشیم، اما به چند نكته محوری توجه داشتیم:
1- به هیچ وجه آبرو و حیثیت افراد مورد خدشه قرار نگیرد.
2- از گرفتن پست جدید حتی در همان شهرستان یا شهرستان‌های همجوار جلوگیری نمی‌كردیم.
3- هیچ پرونده‌سازی برای افراد و مسئولان را روا نمی‌دانستیم.
4- با اكثر این افراد ارتباطات عاطفی و اخلاقی خویش را قطع نمی‌كردیم.
5- از پیگیری خواسته‌های فردی و خانوادگی آن‌ها سر باز نمی‌زدیم.
6- در شرایط مساعدتری از وجود آنان در مراكز مختلف استفاده می‌كردیم.
7- در عین توجه به نیروهای محلی، از نیروهای شایسته استانی غفلت نمی‌كردیم.

بنابراین مثل بعضی از دوستان به فكر استفاده از قدرت به نفع خویش و خانواده نبوده و در عین حال، دوره هشت ساله نمایندگی ما برای تقویت استعدادها، بر سر كار آمدن جوان‌ترها، افزایش قدرت پاسخگویی، تقویت رابطه مسئولین و مردم، افزایش ارتباط مدیران شهرستان‌ها با مدیران كل و عامل و استاندار یا معاونین وزیر و وزراء از دستاوردهای دوران وكالت مردم ماست.

سرمایه‌گذاری
همه فعالیت‌هایی كه برای ایران ـ گیلان ـ لاهیجان ـ سیاهكل پیگیری كردیم، با این هدف روبه‌رو بود كه بستر پیشرفت و عدالت فراهم گردد و به تعبیر روشن‌تر، معنویت، عدالت، توسعه و پیشرفت به بسترهایی نیازمند است كه برای آن كوشیدیم تا در پناه امنیت و فراهم‌سازی زیرساخت‌ها، امكان رشد و توسعه و جلب و جذب سرمایه داخلی و خارجی فراهم گردد؛ چرا كه اگر آب و راه و گاز و مخابرات و ... در كنار امنیت و حمایت نباشد، سرمایه‌گذار دلیلی برای حضور در آن منطقه نخواهد داشت.

حوائج

یک ویژگی خداداد که شاید از رموز توفیق به‌شمار می‌آید که هر فردی وظیفه خویش را انجام دهد این است که "ارباب رجوع" را با "خواسته" تحلیل کنیم، نه این‌که در نقش پلیس و مفتش باشیم. به تعبیر دیگر، در مقام نمایندگی یا مسئولیت‌ها، افرادی به ما مراجعه می‌کردند که حرف حقی می‌زدند یا خواسته‌ای قانونی به‌جای مردم و خود داشتند. هرگز این پرسش‌ها را با امور دیگری، از جمله دوستی و دشمنی با خویش یا ... مخلوط نکردم و حاجت ناس را منشاء جلب نعمت خدا دانستم.

حاشیه دریا
لاهیجان و سیاهكل از نظر مواهب كوه و دشت و جنگل و دریا دارای بسته كاملی می‌باشند و حوزه انتخابیه خویش را از این جهت غنی می‌دانستم. به همین جهت برای روستاهای حاشیه دریا تعاریفی از توسعه را در بعد صیادی، منطقه ویژه، راه چهارخطه حسن‌رود ـ چمخاله، بازسازی و احیاء تالاب امیركلایه، جاده بام سبز به دریا، آب و گاز و تلفن و مدرسه و حتی فرودگاه با پیگیری‌های ویژه روبه‌رو ساختیم و طرح‌های بزرگی چون
D5 را برای رفع مشكل غرقابی یا بی‌آبی در بخش رودبنه به اجرا گذاشتیم كه برای بسیاری، حتی كاركنان و مدیران آب منطقه‌ای غیرعملی تلقی می‌شد.

محور حسن‌رود ـ چمخاله ـ رودسر
سال‌ها در گیلان برای ایجاد تفرقه كوشیدند و از جمله با شرقی ـ غربی كردن استان چون بیه‌پیش و بیه‌پس در گذشته مانع وحدت تام و تمام مردم و استفاده از همه پتانسیل‌های انسانی، طبیعی و تمدنی استان شدند. از این‌رو یك هدف عمده كه در طول دوران نمایندگی تعقیب نمودم، تسهیل ارتباط استان و حمایت از هر تلاش برای استان بود؛ از جمله برای سد شفارود و پلرود و منجیل و بیجار و دیلمان به یك اندازه پیگیری نمودم و یا برای منطقه آزاد انزلی و ویژه آستارا و لاهیجان و بندر چمخاله و كیاشهر و ... پیش و پس از نمایندگی به مانند دوران نمایندگی به كمك مسئولان ملی و استانی و محلی و نمایندگان مناطق مختلف شتافتم و محور حسن‌رود ـ چمخاله ـ رودسر نیز با همین نیت كه شرق و غرب استان را با یكدیگر پیوند دهد، چون تلاش برای توسعه آزادراه قزوین به رشت و یا آستارا و یا مازندران و یا توسعه ریل در همین راستا مكاتبه و مذاكره و پیگیری تقنینی و اجرایی نمودم.

رفیق باز
یك نفر از فعالان ستاد یكی از كاندیداهای محترم در پاسخ خبرنگاری گفت: "قبول دارم كه آقای ندیمی نماینده خوبی بود، ولی رفیق باز نبود." در این راستا باید گفت: اولاً نماینده بر اساس قانون اساسی، وظایف مشخصی دارد. ثانیاً مردم در انتخاب نماینده از او توقعاتی دارند. ثالثاً بنده چند كار را با هم انجام دادم كه از جمله آن‌هاست: فرصت دادن به افراد بومی و محلی و البته رفقای زیادی از ما نیز بر اساس شناخت فردی یا تصمیم جمعی اقشار و از جمله دوستان در ایفای این وظایف در مسئولیت‌های مختلف تثبیت شده یا مسئولیت یافتند. البته این‌همه با ترجیح شایسته‌سالاری و مقبولت بود و اگر اشكالی از این سمت وارد باشد كه فامیل و برادر و دوست را ترجیح نداد، آیا مزیت است یا عیب؟
از دیگرسو، بعضی از مخالفین نیز برای تضعیف روحیه دوستان می‌گویند: "آقای ندیمی برای رفقا کاری نمی‌کند!" که در پاسخ باید گفت؛ اولاً باید معلوم کرد که اگر نماینده‌ای برای همه کار کند، دارای چه مشکلی خواهد بود؟ چرا که نمی‌گویند او کاری نکرد، بلکه می‌گویند او دارای کارنامه موفقی از جهت خدمت به مردم و پیشرفت امور است، ولی برای مثلاً دوستان کار نکرد. ثانیاً برای دوستان چه باید کرد؟ مثلاً اگر دارای خواسته عمومی برای کشور و استان و شهرستان باشند، آیا نماینده موفق می‌تواند دارای کارنامه مشعشعی نباشد و یا دوستان برای کار فرزندان خود می‌کوشند و یا شماری از آنان در پست‌های مدیریتی...


چهار جهت گازرسانی
جهات اربعه و چهارگانه از روش‌های برقراری عدالت ما در گازرسانی مناطق شهری و روستایی بود. توضیح آن‌كه پیش از ما در مورد گازرسانی، روش قابل اعتنایی وجود نداشت، اما ما چند مطلب را در برنامه‌ریزی پیگیری خویش قرار دادیم؛ از جمله:
1- لاهیجان و سیاهكل، رودبنه و دیلمان، شهری و روستایی، چهار جهت غرب و شرق و شمال و جنوب شهرها،
2- پیگیری ویژه برای كوهستان و دریا، یعنی دیلمان و گازرسانی از جیرنده (كه البته در ابتدا قرار بود از سیاهكل به دیلمان باشد، ولی با درخواست و اصرار مرحوم مرعشی نماینده وقت رودبار و نداشتن توجیه گازرسانی از مسیر سیاهكل به دیلمان، هم به دلیل عدم سكونت مردم از بالارود از مسیر این خط انتقال و هم بهره‌مندی چندین شهر در مسیر دیلمان)


سی سال قبل
برادری در جلسه‌ای و شاید جلساتی ادعا كرد كه، اولاً من كارهای بزرگ انجام می‌دهم و ثانیاً هیچ‌كس به اندازه من در این سی سال كار نكرده و یا به تعبیر دقیق‌تر اصلاً در این سی سال كاری نشده است، كه باید گفت: اولاً نظام جمهوری اسلامی منتظر هیچ فردی نمی‌ماند و خدمات خویش، اعم از بزرگ و كوچك را انجام می‌دهد. ثانیاً ادعا دلیل می‌خواهد. همان‌طور كه ما برای هشت سال نمایندگی (نه سی سال خدمت خود) این‌همه دلیل، اعم از پیگیری‌ها و اقدام و عمل بروز داده‌ایم، یعنی هم كتاب گفتارها و مصاحبه‌ها و مذاكرات و موافقت و مخالفت‌ها در مجلس را چاپ كرده‌ایم، دوستان هم هرچه در دوره خدمت خویش كرده‌اند را به منصه ظهور و عقول و افهام و دیدگان مردم بگذارند تا همه در معرض قضاوت خدا و خلق باشیم. امید آن‌كه خداوند كارهای ناقابلی كه برای این مردم بزرگ به وسیله ما عملی می‌گردد را قبول فرماید.

كار اجرایی
بسیاری از افراد این انتقاد را به نمایندگان دارند كه چرا این‌همه در امور اجرایی دخالت كردند و یا آیا این رویه قابل تداوم است، كه باید گفت: اولاً با اجرای اصل 44 قانون اساسی انشاءالله دولت بعد كارفرمایی خویش را تبدیل به هدایت و حمایت و سیاست و نظارت كند. اما واقعیت‌های قانونی و اجرایی بر هیچ‌كس پوشیده نیست كه حق گرفتنی است و نباید در زمانی كه قوانین شفاف نشده و یا مصوبات هیأت وزیران چون زمان حال نیست، مردم را به حال خود گذاشت. البته هیچ‌كس منكر نیست كه كار اصلی نماینده در مجلس است و او باید در نقش یك حكیم در مجلس ظاهر شود، یعنی برای همه امور و مسائل مطالعه كند، اطلاعات داشته باشد و پیگیری كند تا اولاً قانون به درستی نوشته شود. ثانیاً درست اجرا شود. یعنی ما هم معتقدیم نماینده خوب در مجلس باید درست ظاهر شود و طراح، ناطق، مخالف، موافق و مخصوصاً در كمیسیون‌ها صاحب نظر باشد تا ساكت و صامت.

بودجه سنواتی
یك نكته مهم در بودجه‌ریزی آن است كه بودجه قبل از سال مصوب می‌شود. مثلاً بودجه سال جاری را در زمستان سال قبل مصوب می‌كنند. بنابراین بخشی از عملكرد نماینده در سال بعد قابل پیگیری است و نباید این مبحث، یعنی تداوم فعالیت نماینده در سال بعد نادیده گرفته شود. به همان‌سان كه بسیاری از پروژه‌هایی كه كددار ‌شده و دارای ردیف می‌گردند، در سال‌های بعد خود به خود ادامه دارند. مثلاً راه سنگر و سیاهكل مثل بقیه پروژه‌های مندرج در این یادداشت‌ها.

خریدار
بعضی از افراد در پیگیری این مكاتبات و درخواست‌ها باید توجه داشته باشند كه شرایط فعلی با گذشته كاملاً متفاوت است. از جمله اولاً بسیاری از درخواست‌ها را دولت‌های نهم و دهم به‌جای پیگیری فردی نماینده، تبدیل به مصوبه ـ آن‌هم مصوبه هیأت وزیران ـ می‌نماید. یعنی قضاوت نسبت به مصوباتی كه باید طرح كرد و به وزارتخانه‌های مختلف برد و با چانه‌زنی و ... به تأیید رساند، رئیس به سازمان مدیریت برد. ثانیاً حجم بودجه‌های عمرانی هم به دلیل درآمدها و نیز كاهش تصدی‌گری دولت و اصل 44 كه عمده سرمایه‌گذاری به بخش خصوصی و تعاون انتقال داده شد و اصراری كه رئیس محترم دولت‌های نهم و دهم در افزایش بودجه عمرانی دارد، نباید قیاس شود. از این‌رو امكان تصویب یك پروژه در سال‌های قبل از دولت‌های نهم و دهم با دشواری ویژه‌ای روبه‌رو بود و نباید این فرض در ذهن كسی خطور كند كه حرف یك نماینده خریدار ندارد، بلكه باید زمان و مكان را درنظر گرفت كه در آن زمان چقدر درآمد داشته‌ایم و چه اندازه شركت‌های دولتی از این بودجه برداشت داشته‌اند و چقدر تسهیلات بانكی به سمت بخش دولتی جهت داده می‌شد و حجم و سهم بودجه عمرانی چقدر بود و ایجاد یك ردیف چه اندازه زحمت داشته است.

اشخاص
ذكر نام یا امضاء یا دستور یا همراهی افرادی كه در سابق مسئولیت داشته‌اند با نگاه حفظ امانت و ذكر سوابق ضروری بوده و ما نیز از هر نوع دخل و تصرفی پرهیز نموده و ذكر این اسامی به هیچ وجه به معنای رد و قبول و یا تكذیب و تأیید آن‌ها نیست، بلكه می‌خواهیم بیان كنیم كه این پروژه یا هدف‌گیری دارای چه مستنداتی است. به همان نحو كه ممكن است بپرسند اگر رئیس دولت یا رئیس مجلس و یا معاونین و وزرای دیگری هم بر سر كار بودند، ما خود را در همان مسیر جمهوری اسلامی قرار می‌دهیم؛ یعنی هر فردی در زمان خویش و به تناسب مسئولیت‌هایی كه دارد و یا انتخاباتی كه صورت می‌پذیرد و یا بر سر كار می‌آید، مسئولیتی دارد كه باید در همان حوزه از او كمك گرفت و به هیچ وجه همكاری در شهرستان یا استان یا كشور به منزله تأیید تمام مواضع و نظریات نمی‌باشد، ولی اگر كسی با رأی مردم رئیس جمهور شد و توسط مقام معظم رهبری تنفیذ و تأیید گردید، رئیس جمهور آحاد مردم است، و یا اگر قانونی كه ما مخالف آن باشیم، ولی رأی بیاورد، دیگر همه باید به آن عمل كنیم و چون زمان طرح و لایحه با آن مخالفت نكنیم.

ادارات سیاهكل
شهرستان شدن سیاهكل در دوران نمایندگی ما با افزایش انتظارات و درخواست‌هایی روبه‌رو بود كه در حقیقت برای همه مسائل زیرساختی و ساختاری توسعه شمولیت داشت. مثلاً بیمارستان، ورزشگاه، راه، ‌مدارس، دانشگاه‌ها، تجهیز و توسعه شهرك صنعتی، صنایع مادر بزرگ و هزاران خواسته كوچك و بزرگ كه با لطف الهی در دو دوره نمایندگی برای همه این امور راهكار، مصوبه و بودجه‌ای درنظر گرفته شد. مثلاً سه دانشگاه پیام نور، آزاد و سماء و راه‌های سیاهكل ـ بازكیاگوراب، ازبرم ـ لاهیجان، سیاهكل ـ دیلمان، دیلمان ـ كلیشم و یا صنعت سیمان دیلمان و سد و گردشگری دیلمان و راه‌اندازی تمام ادارات و نمایندگی‌ها به نحوی كه اولاً پیوستگی این شهرستان به شهرستان‌های دیگر رفع شود. ثانیاً شهرستان تنها به تابلو نباشد. ثالثاً مردم مجبور به تردد اضافی نباشند و رابعاً‌ زمینه سرمایه‌گذاری‌های بزرگ فراهم گردد.

محلی ـ استانی ـ ملی
در مورد پیگیری راه و آزادراه و مناطق آزاد و ویژه و آب و فاضلاب و دانشگاه‌ها و صنایع استان و بهداشت و درمان و ... برای كل استان، این هدف را مد نظر قرار دادم كه همان‌طور كه در مجلس و كمیسیون‌ها و فراكسیون‌ها و شركت در همایش‌ها و جلسات پراهمیت، چون شورای پول و اعتبار و دیگر پیگیری‌ها این منطق را تعقیب كنم كه اول باید كشوری آباد و توسعه‌یافته داشت تا استان و شهرستان و روستای آباد داشته باشیم.

در مورد استان نیز همان‌گونه كه توضیح دادم، رشد و تحرك و پویایی استان را برای آبادی حوزه انتخابیه ضروری می‌دانستم. از این‌رو نمایندگان موفق كسانی هستند كه در هر سه بعد ملی ـ استانی ـ محلی بكوشند و به این دلیل و نیز مسئولیت مندرج در قانون اساسی، نمایندگان باید حافظ منافع ملت ایران باشند و اگر امروز در جای‌جای ایران نسبت به ما عنایت و محبتی می‌شود، بدان دلیل است كه وجهه همت خویش را مصروف ایرانیان مسلمان نمودیم.

اصل چهل و چهار قانون اساسی
از ابتدای ورود به مجلس شورای اسلامی با مذاکرات و تذکرات قانونی و نشست‌ها و حتی سئوالات از همه وزرای اقتصاد و دارایی (کتاب زبان گویا) سعی کردم نقش بخش خصوصی و تعاونی را در اقتصاد کشور توسعه دهم و برای این‌کار تلاش ما الحمدلله با تنفیذ سیاست‌های کلی و سپس تصویب قانون آن در مجلس هفتم نتیجه داد.

هدفمندسازی یارانه‌ها
تلاش‌های اینجانب در مورد یارانه‌ها و جهت‌دهی آن به تولید و مصرف و پرهیز از پرداخت‌های یارانه‌ای غیرضرور و تهیه طرح‌های مختلف در این مورد (کتاب زبان گویا) عملاً با حضور در دولت‌های نهم و دهم به نتیجه رسید. طرح هدفمندی یارانه‌ها که خود نیز به نمایندگی از نهاد ریاست جمهوری در بسیاری از جلسات کمیسیون ویژه بررسی آن شرکت داشتم به نتیجه رسید.

بودجه‌ریزی
شرکت فعال در جریان بررسی بودجه سالیانه چه در کمیسیون اقتصادی و عضویت در کمیسیون تلفیق بررسی بودجه سنواتی و صدها پیشنهاد فردی یا دستگاهی که در صحن علنی ارائه کردم، عملاً در بعد فعالیت و تلاش مجلسی نیاز به پرداخت ویژه دارد.

بورس
با حضور فعال در جریان بررسی لایحه بورس در کمیسیون و صحن علنی مجلس شورای اسلامی تلاش نمودم تا برای شفافیت عرضه سهام کارخانجات و روزآمدی این عرضه و امکان شرکت هر متقاضی و مبارزه با رانت‌خواری‌ها وظیفه خویش را نسبت به مردم به نحوی پاسخگو باشم.

مالیات بر ارزش افزوده
مطالعه این لایحه و بازدید از کشورهای غربی که این قانون را سالیان پیشین اجرا نموده‌اند و تلاش برای انطباق خواسته مردم مبنی بر کاهش هزینه توزیع کالا و خدمات و انتقال این مالیات به مصرف‌کننده به نسبت مصرف و پاسخگویی به نیاز مردم در شهرداری‌ها و دهیاری‌ها از جهت استفاده از درآمد حاصله، چند سالی اینجانب را در کمیسیون و صحن مجلس به خود مشغول ساخت.

حمایت از حقوق مصرف‌کننده
از جمله لوایحی که پس از نزدیک به یک دهه در مجلس با تلاش مجدانه اینجانب در کمیته ذیربط کمیسیون و مجلس به تصویب رسید که بتواند پاسخگوی درخواست مصرف‌کنندگان از جهت قیمت‌گذاری، ضمانت، خدمات پس از فروش یا دیگر مباحث مندرج در قانون باشد و مردم از این جهت دغدغه کمتری داشته باشند.


مبادلات مرزی
قانون مبادلات مرزی را اینجانب و تنی چند از همكاران مجلس با حدود چهل جلسه نشست در مجلس یا نیروی انتظامی و ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز آماده تحویل به صحن كمیسیون و مجلس نمودیم تا اولاً‌ با قاچاق كمتری روبه‌رو باشیم. ثانیاً مرزنشینان (كه در دوره ما گیلان نیز به آن افزوده شده بود) از راه قانونی به خواسته‌های خود برسند و در یك جلسه كه یك نماینده محترم استان بوشهر، تذكر در مورد واردات ته لجنی داشت، اینجانب طی نامه‌ای از رئیس وقت مجلس درخواست پاسخگویی داشتم كه دستخط آقای دكتر حداد عادل به این نحو موجود است: "جناب آقای ندیمی، جنابعالی كه از نمایندگان باتجربه هستید می‌دانید كه ما طبق آیین‌نامه نمی‌توانیم این نوع مباحثات را در مجلس شورای اسلامی مطرح كنیم." یعنی آن‌كه ما در مجلس دائماً باید با نمایندگان استان‌های مرزی، یعنی تمام استان‌های اطراف كشور ایران، از جمله بوشهر، هرمزگان، خوزستان، خراسان، سیستان و بلوچستان و ... برای تصویب و طرح قوانین و مطالب كلنجار داشته باشیم، درحالی كه نمایندگان مربوط به محصولات برنج و چای در حداقل نفرات (از جهت عددی) بودند. حتماً در چنین شرایطی باید در قضاوت نسبت به این مسائل با دقت بیشتری عمل کرد.

نظام صنفی
لایحه نظام صنفی كه برای ساماندهی صنوف طی چند سال بررسی هفتگی در کمیته تخصصی كمیسیون اقتصادی مجلس با مسئولیت اینجانب به پایان رسید و بسیاری از مشكلات مربوط به اصناف را پایان بخشید، می‌تواند برای میلیون‌ها صنف و صنعت بیان‌گر مسئولیت‌پذیری اینجانب باشد.

قوانین برنامه توسعه
در تصویب و تدوین دو برنامه چهارم و پنجم توسعه و پیشرفت در موقعیت نمایندگی مردم یا دولت در مجالس ششم و هشتم كمال مساعی و تلاش خویش را به‌كار بردم تا شاید این برنامه‌های میان مدت پنج ساله، چون برنامه‌های كوتاه مدت بودجه‌ای در تحقق اهداف بلند اسلام و انقلاب و نیز چشم‌انداز بیست ساله برای همه آحاد مردم و مسئولین جایگاه و نقش ویژه‌ای داشته باشد.

قاچاق و مرزنشینان

همواره یك موضوع مهم در مبارزه با واردات بی‌رویه، مطالب مربوط به 9 میلیون نفر مرزنشین بود كه نمایندگان بسیاری از مجلس تحت عنوان بیكاری و ممر درآمد هر نوع تصمیم مربوط به چای و برنج را در عرصه تصمیم با دشواری روبه‌رو می‌ساختند؛ چرا كه مثلاً برای ارتزاق معیشت این مرزنشینان، آن‌ها اجازه داشتند كه خود یا افرادی به نمایندگی از آنان چای و برنج وارد كنند و هر نوع تصمیم‌سازی را در مجلس و دولت با دشواری كثرت نمایندگان مجلس، رأی ندادن در مجلس یا اعمال فشار به مسئولین روبه‌رو می‌ساخت.


استیضاح وزیر جهاد كشاورزی
وقتی نمایندگان مجلس هفتم تصمیم گرفتند وزیر وقت جهاد كشاورزی (آقای مهندس اسکندری) را استیضاح كنند، بعد نیز که ماه‌ها به دنبال حل مشكل بیش از 90 نفر كارمند و كارگر سازمان چای که هم شغل خود را از دست داده و نیز بیمه بیکاری نشده بودند، تلاش كردم این امر را بهانه‌ای برای حل این گروه كه واقعاً از مراجعات مداوم و اشك و اعتراض آنان و خانواده آنان احساس نامطبوعی پیدا كرده بودم را در یك رایزنی قرار داده و وزیر وقت كار و امور اجتماعی (آقای مهندس جهرمی) به نیابت از دولت درخواست كرد جلسه‌ای داشته باشیم كه آقایان مروی از وزارت کار و امور اجتماعی و صفایی معاون وزیر جهاد کشاورزی در محل وزارت كار یک جلسه نزدیک به دو ساعت داشتیم تا وزارت كار و امور اجتماعی و جهاد کشاورزی برای مشكل این عزیزان چاره‌ای بیاندیشند كه عاقبت با انجام آن بنده نیز از لیست استیضاح خارج شدم و مدیرعامل وقت بانك كشاورزی (آقای نوربخش) می‌گفت با اعلام این خبر در شورای معاونین وزارت جهاد كشاورزی، همه گفتند استیضاح به نتیجه نمی‌رسد؛ چرا كه ندیمی می‌توانست جهت استیضاح را به عدم رأیی به مجلس بكشاند و به علت خلاقیت فردی، مسائل را به نحوی بیان كند كه پاسخگویی را دچار مشكل سازد.


همكاری با دولت‌های نهم و دهم

باید توجه داشت كه بر اساس مبانی و اصول اعلام شده، منتخبین مردم در هر سطحی باید مورد حمایت قرار گیرند، مخصوصاً وقتی كه حمایت مقام رهبری نیز چون رأی مردم را به همراه داشته باشند و دیگر آن‌كه اگر ایشان لطفی به ما داشته و آن را به صورت‌های مختلف پیش و پس از مجلس هفتم اعلان نموده، باید در كار اجرایی نیز ما این محبت‌های لفظی و كتبی را پاسخگو باشیم؛ همچنان‌ كه پیش از ریاست جمهوری ایشان و پس از آن حتی در دوران نمایندگی این محبت دوطرفه وجود داشت. مثلاً نامه‌ای كه بنده به اتفاق یك نماینده دیگر در باب علت راه ندادن ایشان به عنوان شهردار تهران به هیأت دولت نوشتم، و یا كمك‌هایی كه ایشان برای موضوعات رأی اعتماد و شركت نكردن در استیضاح وزیر جهاد كشاورزی و یا مصوبات كمیسیون تلفیق و موارد دیگری كه به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مطرح كردند و همین‌طور بود در مصوبات سفر به گیلان كه همه موارد مطروحه ما را پذیرا شدند و یا پیشنهادهای ایشان برای استانداری بوشهر و ایلام و ... و نیز همكاری در امور مجلس و ... پس از نمایندگی و حتی متن محبت ایشان در هیأت دولت كه به قول چند تن از وزرای دولت نهم، پرمحتواترین و طولانی‌ترین نسبت به یك فرد بود، در هر حال دولت‌های اسلامی در جای خود خدمتگزار مردم هستند و ما نیز هرجا كه بتوان به این مردم خدمت كرد را از دست نمی‌دهیم.


توفیق خدمت به گیلانیان
1- حمایت از كادرسازی محلی، استانی و ملی كه در هر دو دوره برای داشتن وزیر و معاونین وزراء و مدیران كل و رؤسای ادارات در حد فوق عالی ظاهر شدیم كه دعوای ما با امثال نواب رئیس مجلس ششم و مسئولین دولتی و نتیجه گرفتن برای داشتن وزرای گیلانی و معاونین و همچنین استانداران بومی و طرح سئوالات و مذاكرات بسیار را باید مورد به مورد شرح دهم.
2- برای اخذ بودجه‌ها در مجلس و دولت و پیگیری آغاز پروژه‌های بزرگ و اعتبارات چون آزاد راه، منطقه آزاد، مناطق ویژه، راه آهن، اعتبار بانك جهانی، پروژه‌های جدید استانی و شهرستانی در حد چهل هزار پیگیری مؤثر هم‌اكنون به صورت DVD و فلش و سایت قابل گزارش و در آینده به صورت كتاب عرضه می‌گردد.
3- در مورد جسارت و روحیه انقلابی و شجاعت، بسیاری از بزرگان مملكت ما را می‌شناسند و حتی مقام معظم رهبری در نزد نمایندگان در بیت خویش، ما را به عنوان نماینده متفكر، دلسوز و كارشناس ستوده‌اند و پنج جلد كتاب مطالب منتشره اینجانب در مجالس ششم و هفتم و هزاران مصاحبه ملی و محلی و بین‌المللی بنده می‌تواند شاهد جسارت، توانمندی، كارشناسی و پیگیری حقوق مردم باشد.
4- بحمدالله ما از هر روستا و دهستان و بخش و شهرستان و استان مدیران زیادی را در طول این سی و چند سال و این هشت سال نمایندگی مورد حمایت قرار دادیم. هزاران شغل و شاغل و پست‌های مدیریتی مدارس، دانشكده‌ها، دانشگاه‌ها، ادارات، ارادات كل، معاونت وزرا و حتی وزیران را مورد حمایت مؤثر قرار دادیم كه در صورت ضرورت برای آشنایی بیشتر با موارد كاری، علمی، تقنینی، انقلابی، خانوادگی، بودجه‌ای و مدیریتی به سایت شخصی اینجانب (www.irajnadimi.com) و DVDها و فلش‌ها و كتاب‌های منتشره و یا كتاب‌های بیشتری كه در آینده منتشر خواهد شد، انشاءالله با دیدگاه‌ها و آثار و تلاش‌های مدیریتی بیشتر آشنا می‌گردید.
5- چگونگی تصویب آزاد راه در پیگیری با وزارت راه و بانك تجارت و شورای پول و اعتبار و یا راه آهن در وزارت راه، سازمان مدیریت و رؤسای مجلس و حضور در كمیسیون‌های تلفیق و یا منطقه آزاد انزلی كه تلاش‌های دو ساله اینجانب در شورای عالی مناطق آزاد و كمیسیون اقتصادی و مجلس، و یا پروژه سیمان سبز دیلمان و وزارت صنایع و ایمیدرو و استان، و یا پروژه راه سیاهکل ـ سنگر ـ سراوان که مثل بسیاری از پروژه‌ها صدها ساعت مذاکره و ملاقات و تردد به وزارتخانه‌ها و دستگاه‌ها و ساعت‌ها پیگیری در مجلس و دولت را به خود اختصاص می‌داد و الحمدالله هیچ وقت به خاطر فامیل بودن با کسی نماینده نشدیم، بلکه به علت سوابق انقلابی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و خاطرات بسیار با مردم و سوابق اجرایی و چند دوره شرکت مؤثر به این مقام ارزشمند خدمت به مردم رسیدم. یعنی واقعاً رأی ما در لاهیجان و سیاهکل و رودبنه و دیلمان به گذشته دینی، انقلابی و اجرایی ما برمی‌گشت و به فامیل هیچ دوله و سلطنه و مقامی در لاهیجان، سیاهکل، گیلان و ایران برنمی‌گشت، بلکه خود مردم با ما آشنا شدند، رأی دادند و از این جهت هم بحمدالله کاملاً به سوابق فردی و خانواده شهدا و انقلابیون و مدیریت‌های موفق و مؤثر خویش وابسته‌ایم. از سوی دیگر، موفقیت‌های ما با توجه به فضای حاکم سیاسی مجلس ششم و بودجه‌های نازل و کم، بلکه بسیار کم عمرانی مجلس ششم و هفتم و هزاران پروژه نیمه تمام کشوری و استانی و محلی ارزیابی شود و در هر ورق مکاتبه ما، مذاکرات و مطالعات و رایزنی‌های بسیاری را جست‌وجو کرد.
6- نظرات ما در رابطه با اسلام و امام راه حل و مقام معظم رهبری و قانون اساسی و عدالت و نظام و مردم هم در هزاران نطق و تذکر و سئوال و استیضاح مجلس قابل فهم می‌باشد. این فعالیت‌ها به نحوی بود که بسیاری از نمایندگان کشور حتی در این دوره مجلس (هشتم) جای ما را خالی می‌دیدند و حضور ما در ریاست جمهوری و وزارت صنایع و معادن و بسیاری از مشاغل دیگر نشانه گرایش ما به نظام ولایی و علاقه‌ مسئولین به استفاده از خدمات کارشناسی و ارزش‌های اجرایی ما می‌باشد.
7- "زبان گویا" لقبی است که بسیاری از آیات و حجج اسلام و اساتید و مسئولان و مردم برای اینجانب انتخاب کرده‌اند که نشانه آن است که می‌توانستیم حق خود و مردم را بگیریم و علی‌رغم دروغ‌زنی و دروغ‌سازی هیچ‌گونه خلاف سیاسی، مالی و اخلاقی در هیچ مرجع قضایی، انتظامی و ... نداشته‌ایم و همه کمک‌های ما به مردم و مسئولین در ابعاد معنوی، مالی، قانونی، بودجه‌ای و ... قابل شمارش و اعلام است و چون می‌دانیم نماینده باید از عقبه علمی و اجرایی و کارشناسی برخوردار باشد تا بتواند، اولاً در مورد همه امور اظهارنظر منطقی و قابل دفاع داشته باشد و ثانیاً در قانون‌گذاری به علت آشنایی علمی و کارشناسی، قدرت بیان و اظهار داشته باشد. علاوه این‌که در مورد حضور در جلسات گوناگون از ابتدا تا کنون از سال 1350 با انگیزه خدمت به مردم و انقلاب همواره برای مردم دارای خیر بوده که از سخنرانی‌ها و راهنمایی‌ها و مشورت طرفین بهره‌ها برده‌ایم و فضیلت و شرف و حیا که در این ایام داشته‌ایم، مانع از طرح وظایف قانونی و اسلامی مردم نشده است، چون اصحاب فتنه و انحراف راه سکوت و طغیان و تفرقه نداشته‌ایم و تابع نظام مقدس اسلامی و قوانین آن بوده و هستیم.
8- در مورد انتخابات ریاست جمهوری دو دوره اخیر نیز مواضع ما کاملاً روشن است و نوع همکاری با دولت منتخب و پذیرش آرای مردم ـ ولو بر علیه ـ را در مجلس پنجم اثبات کردیم که حتی در مرحله دوم هم طاقت قبول قانون را داریم و مثل آن دسته از افراد نیستیم که حق و نفع را آمیخته می‌سازند و اگر هم بر نفع نباشد، باید پذیرفت و قبول رهبری جزء شروط اولیه پذیرش اسلام و اصول دین و ولایت و مرجعیت و قانون اساسی است. هیچ‌کس نباید خود را حق مطلق ببیند و نباید در اساس نظام و رهبری تشکیک داشت و همان‌گونه که ما در مجلس ششم وقتی نامه مشهور به رهبری را آوردند، صریحاً به آنان گفتیم که ما مجلس شورای اسلامی هستیم و در رابطه با رؤسای جمهور و وزرا و مسئولین اجرایی وظیفه داریم و به هیچ وجه چنین نامه‌ای را حتی مطالعه نمی‌کنم، که در مقام مجلس خبرگان نیستم و نه امضاء نموده و نه حتی خواندم، و یا در موضوع تحصن صریحاً این کار را غیرعقلی دانسته و اعلام کردم که هیچ‌گاه مسئول در مقابل نظام نمی‌تواند موضع بگیرد، چرا که او جزئی از نظام است، و یا در موضوع شهرام جزایری که از پنج تا ده میلیون و بیست میلیون تا دویست میلیون اخذ پول را به اینجانب نسبت دادند، آن‌ها را به پرونده جزایری ارجاع دادم که هیچ وقت چنین خبطی را مرتکب نمی‌شوم که حتی برای خدمت، دیناری از افراد اخذ کرده باشم و گفتم این پرونده را بخواهید و بطلان این عقاید را دریابید، و یا داشتن کارخانجات و ... را که به ناحق به اینجانب نسبت داده بودند، الحمدالله هیچ‌گاه در کشور برای خود و خانواده مجاز ندانسته‌ام و فرجام خدمت به مردم را با حضور پررنگ و شرکت فعالانه و در صحن علنی، جلسات کمیسیون‌ها و کمیته‌ها، تذکر و سئوال و نطق و استیضاح و پیگیری و عموم فعالیت‌های مجلسی به‌سر آورده‌ام و این‌که می‌گویند بعضی از افراد را شما رشد دادید، ولی ... باید بگویم که هر کسی بر طینت خود خو کند، یعنی ما وظیفه داشتیم تا مردم را رشد بدهیم، اما اگر آنان در زمان مدیریت، خلاف و خطا داشتند، یا الآن رفتار غلطی را از خود بروز می‌دهند، دیگر خدا و مردم قضاوت می‌کنند. در هر حال ما وظیفه داشتیم برای همه در پیرکوه و دیلمان و سیاهکل و رودبنه و لاهیجان ایجاد فرصت کنیم تا بعضی رئیس و مدیر و مدیرکل و رئیس و معاون دانشگاه شوند. رفتار خود آنان را هم دیگران باید قضاوت کنند. و این‌که بعضی هم‌اکنون به‌جای دولت و مجلس و شورای نگهبان و ... حرف می‌زنند نیز حتماً از باب "سیعلم الذین ظلموا" با جواب الهی و مردمی روبه‌رو می‌گردند.


مردم
نحوه سلوک و ارتباط با مردم دارای ویژگی‌هایی است که از رموز موفقیت مدیران و سیاستمداران به‌شمار می‌آید که شماری از این خصوصیات به قرار زیر است:
1- در بینش اعتقادی ما، مردم دو دسته‌اند: نظیر در خلق و یا برادر دینی. به تعبیر روشن‌تر، خداوند رحمان است بر عامه مخلوقات و رحیم است بر بندگان خویش. از این‌رو هیچ انسانی نباید بی‌بهره از خدمات و راهنمایی و مدیریت باشد. البته هر فرد به اندازه خود بهره‌مند از دریای نعمت خواهد بود.
2- در وکالت و وزارت و مسئولیت اداری ما با خواسته مردم روبه‌رو هستیم، نه خود آنان. به تعبیر دیگر، باید دید ارباب رجوع از ما چه می‌خواهد و آیا این خواسته در اندازه قانون و شرع می‌باشد، یا آن‌که خواسته‌های به‌دور از این دو میزان می‌باشد. از این‌رو نباید به سلام و علیک و ارتباط‌های ظاهری با چشم تردید و شک نگریست؛ چرا که مثلاً نماینده نمی‌تواند همچون بسیاری از گزینش‌ها، صلاحیت افراد را مورد سنجش قرار دهد. مثلاً اگر فردی برای روستای خود به دنبال آب و راه و آسفالت است، تفاوتی با فرد دیگر از جهات ایمانی و اخلاقی نخواهد داشت؛ چرا که در هر دو حال، وظیفه نماینده آن است که مشکل مردم را بشناسد و در حد توان خویش برای آن چاره‌اندیشی نماید.

تعاون
اینجانب به دلایل گوناگون موضوع تعاون، وزارت تعاون، اتاق تعاون، صندوق تعاون، بانک تعاون، اتحادیه‌های تعاونی و فراکسیون تعاون را در ادوار نمایندگی مد نظر داشتم:
1- سوابق حضور در وزارت تعاون و اتاق تعاون
2- باور به کاهش تصدی‌گری و واگذاری مسئولیت‌های کارفرمایی به مردم در بخش‌های خصوصی و تعاونی
3- اهمیت دادن به فعالیت جمعی و مشارکت مالی، اقتصادی، علمی و فنی مردم در جلوه تعاونی
از این‌رو بنده در مجلس ششم، فراکسیونی به نام "تعاون" را بنیان‌گذاری کردم تا اولاً ارتباط بین مجلس و تعاون دارای سازوکار ویژه خویش باشد. ثانیاً تجارب گذشته خویش را در مجلس پیگیر باشم. ثالثاً به دلیل آن‌که کمیسیون‌های تخصصی با وزارتخانه‌ها و نهادهای مختلفی سروکار دارند و امکان وقت‌گذاری و پیگیری ویژه وجود ندارد، این امکان برای این بخش فراهم گردد. رابعاً در تنظیم طرح‌ها و لوایح، مخصوصاً بودجه و برنامه توسعه از نظرات این بخش استفاده شود. خامساً با توجه به قدمت اتاق بازرگانی و صنایع و معادن، برای اتاق جدیدالولاده تعاون نیز پایگاه درون قوه‌ای فراهم شود. سادساً امکان تجمیع نظرات نمایندگان و طراحی نشست‌ها و بازدیدها فراهم شود. و بالاخره آن‌که، در غوغای سیاست، جایی برای اقتصاد و مردم و تعاون فراهم آید.

گردشگری
باور ما آن بوده و هست که:
1- به هر نحو ممکن باید از همه پتانسیل‌های کشور استفاده کرد.
2- هر امکان و پتانسیلی یک نعمت الهی است که باید پاسخگوی آن در نزد خدا و خلق بود که در کنار همه سرمایه‌های انسانی، اقتصادی، اجتماعی، تاریخی و طبیعی، موضوع استفاده از انواع مظاهر خداداد زمین و دریا و آسمان و کوه و دشت و جنگل نباید مغفول باشند.
3- در هر گوشه کشور ما خداوند نعمات متنوع و متفاوتی را عرضه کرده که در شمال ایران از نظر چشم‌نوازی و مفرحی بیشتر به دل و دیده آمده و لاهیجان و سیاهکل مجموعه این خصوصیات را در خود جای داده و تالاب‌ها و دریا و رودخانه‌ها و جنگل و کوهپایه و دشت و مزارع، مخصوصاً با جلوه یک‌دستی چای و مزارع برنج و تلاشگری زنان و مردان و لباس‌های کار و چادر مخصوص زنان شالیکار و مزارع چای بیشتر به چشم می‌آید و برودت دیلمان و دریای رودبنه و کوهپایه و دشت لاهیجان و سیاهکل می‌طلبید که اولاً زیرساخت‌ها در آن کاملاً تمهید و تجهیز گردد و آب و راه و جاده و تلفن و برق و گاز و ... فراهم شود. ثانیاً برای سرمایه‌گذاری در این دو شهرستان، همچون استان توانمندی‌ها و نعمات آن بازشناسی و شناسانده شوند. ثالثاً از سرمایه‌گذاری دولتی برای همراهی با بخش خصوصی در کنار رفع موانع سرمایه‌گذاری بهره‌مند شویم.

چای؛ تلخ و شیرین
چای برای ما شیرینی‌ها و مصائبی داشت که شماری را بدین‌گونه واگویه می‌نمایم:
1- بی‌شک باید آفرین بر زحمات پدیدآورندگان این محصول در کشور و استان و شهرهای حوزه انتخابیه داشت.
2- چای برای ایرانیان، کاهش ارزبری دارد و ارز نفتی کمتری را نصیب خارجیان می‌نماید.
3- این محصول برای زارعان، درآمد و اشتغال به همراه خواهد داشت.
4- سرمایه‌گذاری برای این مزارع در طول بیش از یک قرن شکل گرفته و ارز و ریال زیادی را نصیب خود ساخته است.
5- در زمان نمایندگی اینجانب، برنامه میان مدت پنج ساله‌ای به تصویب رسیده بود که دولت خودش را از صحنه تولید و صنعت و تجارت چای کنار کشد.
6- عمده نمایندگان به دنبال تجارت چای حسب موقعیت مرزی و مردم خویش بوده و تنها چند شهرستان در گیلان و مازندران درگیر چای هستند که عبارتند از: لاهیجان، سیاهکل، رودسر، لنگرود، رامسر، تنکابن، رشت و فومن.
7- برای برگشت به وضعیت سابق و خرید و فروش دولتی و تجارت تحت کنترل دولتی با موانع بسیاری از نظر صحن مجلس به دلیل روش تغییر برنامه و نیاز به دو سوم رأی نمایندگان (به‌جای نصف حاضران) و اصرار دولت‌ها و مجلس بر حفظ قانون برنامه و موج خصوصی‌سازی و شرایط انحلال و تصفیه سازمان چای و بیکار نمودن جمعی از کارکنان و نیز مشکل متولی چندگانه تولید (جهاد کشاورزی، صنایع و معادن، بازرگانی) از مصیبت‌هایی بود که انتظار به‌حق مردم، حمایت و رفع مشکل بود و محدودیت‌های ما و نظام و دولت‌ها مغفول.
8- در مقام نمایندگی باید تلاش می‌شد که، اولاً دغدغه فروش برگ سبز و قیمت‌گذاری آن رفع شود. ثانیاً مشکل صنعت و کارخانجات و فرسودگی ماشین‌آلات و تأمین وام و تسهیلات باید درنظر گفته می‌شد، و نیز مسائلی از جمله انبار و ضایعات و واردات بی‌رویه و غیرقانونی و مبارزه بی‌امان با قاچاقچیان آشکار و پنهان آن و منافع سرشار اهل تجارت و بدبختی صاحبان مزارع و کشاورزان و از بین رفتن این محصول و ... و متأسفانه مشکلات بی‌شماری فراروی بود که از آن‌ جمله‌اند:
الف) هماهنگ ساختن نمایندگان و مجلس
ب) اعتبارات ریالی و ارزی و بودجه‌ای
پ) شیطنت شماری از صاحبان صنعت
ت) فشار مصرف‌کننده
ث) سوء تدبیر مسئولان وزارت جهاد کشاورزی
ج) تغییرات مدیریتی مداوم سازمان درحال انحلال و تصفیه چای
چ) تأثیرگذاری تجار سنتی و نیز قاچاقچیان در عرصه تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌ها و رسانه‌ها و مطبوعات
ح) بهره‌برداری‌های رقبای سیاسی
خ) رواج بازار اتهامات و شایعات
با چنین ایده‌ای، هر نوع فعالیت، اعم از تذکرات، سئوالات، تحقیق و تفحص و نشست‌های محلی و شهرستانی و استانی و ملی و هماهنگی با چایکاران صورت پذیرفت، ولی علی‌رغم هزاران مکاتبه و مذاکره و ساعت و روز پیگیری، بودند و هستند کسانی که بتوانند راست نگویند و یا همه حقیقت را نگویند و یا اساساً وارونه بگویند!
در هر حال زمستان رنج و درد چایکاران و سرمای گرفتاری آنان را به خاطر خدا و تعهدات پیگیر شدم و در کتاب "تحقیق و تفحص چای" (به عنوان اولین کتاب از این دست) به چاپ مجلس رسانده و بین مردم و مسئولان توزیع نمودم و گواهی هزاران برگ پیگیری از این نوع که شاهد بخشی از آن در کتاب مستندات هستید و جلسات متفاوت با مسئولان کشاورزی، اعم از رئیس قوه مجریه، مقننه و رؤسای سازمان و مدیران کل و ادارات چای شهرستان و وزرا و معاونین وزارتخانه‌های مرتبط که قابل ذکر نمی‌باشند، مهم و تکلیف و دین خویش را نسبت به این مردم خوب و نجیب انجام داده و خدا می‌داند که چه اندازه مرا به خود مشغول ساخت و خدا را شکر هیچ کوتاهی نداشته، کمااین‌که هم‌اکنون در بسیاری از نقاط ایران نام اینجانب با نام چای شناخته می‌شود و مناظره‌ها و رسانه‌ها و صحن مجلس و مطبوعات و گره خوردن سرنوشت این محصول به پیگیری‌ها.


مستندسازی
هدف از مستندسازی آن است که:
1- دوستان برای زحمات گذشته خویش سپاس عملی دریافت کنند.
2- ناآگاهان بر وسعت عملکرد احاطه یابند.
3- مخالفان برای انصاف خویش دستمایه‌ای داشته باشند.
در هر حال این مجموعه که در چند سطح:
الف) ارائه مستندات بدون شرح،
ب) گزیده مستندات،
ج) تشریح شماری از مستندات
ارائه می‌شود، می‌تواند در کنار پنج جلد کتاب "زبان گویای گیلان" که پیش از این منتشر گردید و صرفاً حاوی مطالب صحن علنی مجلس شورای اسلامی بود، برای جامعه ایران و گیلان و لاهیجان و سیاهکل دلیل و برهانی باشد که نماینده ادوار ششم و هفتم در همه سطوح کمیسیون‌ها، فراکسیون‌ها، صحن علنی، سمینارها، همایش‌ها، بازدیدها و پیگیری خواسته‌های ریز و درشت کشور و استان به قدر وسع و توفیق الهی کوشید و کاراکتر جدیدی از نمایندگی ارائه داد که می‌توان در عرصه مطبوعات و رسانه‌های دیداری و شنیداری و مکتوب، به مانند تریبون مجلس و یا حضور در بین مردم تمام روستاها و شهرها و شهرستان برنامه داشت و تلاش کرد در پرتو برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان، از نعمت توفیق بهره‌مند گردد.
امید است از این پس قضاوت نسبت به جامعیت یک نماینده تغییر یابد و خرده‌گیران با مشاهده این‌همه فعالیت که هرکدام دقایق و ساعات و روزها و ماه‌ها و بلکه سالیانی را به خود اختصاص داد، قدری منصفانه‌تر نگاه کنند و بدانند که رابطه ایشان با نظام اجرایی و تقنینی کاملاً تعریف شده بود و هر زمان که مسئولیتی پذیرفت، با تام وجود روز و شب نشناخت و هر هفته دو یا سه روز به منطقه سفر می‌کرد و حتی فاصله فرودگاه تا اماکن دیگر را با مردم، آن‌هم ماشین به ماشین طی می‌کرد و هیچ‌گاه برای گردش و تفریح در ضمن روزهای هفته به گیلان و لاهیجان و سیاهکل و رودبنه و دیلمان نرفت، بلکه در مساجد و مدارس و دانشگاه‌ها و مغازه‌ها و محلات و زمین‌های ورزشی و مزارع حرکت کرد و برای هر کاری، برنامه شهرستانی یا استانی یا کشوری تعیین و پیگیری کرد، به نحوی که همه او را در هیبت کار و زحمت و تلاش و تحمل و رنج و مشقت و پیگیری‌ها دیدند و سعی کرد فاصله‌های بین مردم و شهرستان‌ها را پُر نماید و به آرزوهای دست‌نیافته مردم جامه عمل پوشاند.
بی‌شک تاریخ امروز و فردا نسبت به خصوصیات کم‌نظیر چنین نماینده‌ای اذعان داشته و حتی در مجلس هشتم که حضور نداشت، دوست و دشمن، نماینده و مسئول، نبود او را در کنار یکی دو تن احساس کرد و گفتند که مجلس به امثال ندیمی نیازمند است.
از این‌رو این امید را داریم که با فهرست‌بندی و موضوعی کردن فعالیت‌ها و در دسترس قرار دادن آن به صورت کتاب و CD و DVD و یا اشکال دیگر رایانه‌ای، برای هر جامعه و فردی فرصت مطالعه، جست‌وجو و تبلیغ فراهم آید.
باشد تا همه دوستان که به ایشان رأی دادند و یا در دفتر او حضور یافتند و یا مسئولان سیاسی و اجرایی که او را یاری دادند، سهم خویش را بالعیان ببینند و آنان که او را متهم به عناوینی می‌کردند که درخور نبود، بدانند که او گفت و نوشت و دوید و جست‌وجو کرد، و یافت را در چشم خویش و وجدان و ضمیر خویش به داوری بنشینند.



اشاره
گفت‌وگو با ایرج ندیمی همواره برایم جالب است... چه از آن‌رو که اگر تو سئوالی داشته باشی، او از همه زوایا به آن سئوال پاسخ می‌دهد و راجع به همه امور اطلاعات وسیعی دارد.
به یاد دارم زمانی یکی از بخشداران حوزه انتخابیه به ندیمی گفت که چرا شما در بسیاری از فراکسیون‌های مجلس عضو هستید و در بسیاری از موارد، خبرنگاران از شما سئوال می‌کنند و شما هم پاسخ می‌دهید. او در جواب گفت که تجربه سوابق کاری‌ام در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های مختلف، خود گواه آن است که در فراکسیون‌های مختلفی چون تعاون، گردشگری و ... عضو و مسئولیت داشته باشم و اصولاً نماینده باید بر همه امور مسلط باشد.
سوابق ندیمی در اکثر وزارتخانه‌ها چون جهاد سازندگی، کشاورزی، راه و ترابری، آموزش و پرورش، علوم، تعاون، صنایع و ... باعث شد که به عنوان یکی از ده نماینده برتر طبق آمار مجلس و تحلیلگران باشد. (خبرگزاری فارس، کتاب تحلیلی بررسی عملکرد نمایندگان مجلس ششم)
او در طول دو دوره نمایندگی، علاوه بر عضویت در هیأت رئیسه کمیسیون اقتصادی و ریاست کمیته تجاری و بعدتر، نائب رئیسی کمیسیون اقتصادی، در بسیاری از فراکسیون‌های مجلس عضویت داشت. نطق‌ها، تذکرات، سئوال‌ها و مصاحبه‌های متعدد مطبوعاتی، رادیویی و تلویزیونی که همیشه با صدایی رسا و زیبا همراه بود، یادآور خاطرات خوشی برای مردمان لاهیجان و سیاهکل و بلکه مردم گیلان است که امروز وقتی او را می‌بینند، از او تقاضا می‌کنند که بار دیگر نام لاهیجان و سیاهکل و گیلان را پرآوازه کند.
در گفت‌وگو با ایرج ندیمی عملکرد او در دو دوره ششم و هفتم خانه ملت و بسیاری از خاطرات و تلاش‌های "صدای رسا و زبان گویای گیلان" در پیگیری و اجرایی نمودن قوانین مجلس، مصوبات دولت و پروژه‌های ملی، استانی و شهرستانی را بازخوانی می‌کنیم:

جناب آقای ندیمی! یكی از جدّی‌ترین وعده‌های انتخاباتی شما و از آرزوهای دیرینه مردمان سیاهكل، بازگشایی و از بن بست خارج شدن این شهر بود که از طریق مسیر سنگر به طول 22 کیلومتر به سراوان و در نهایت آزادراه رشت ـ قزوین متّصل می‌شد و با احتساب تعریض 8 كیلومتر راه سیاهكل به بازكیاگوراب کلّ مسیر 30 کیلومتر می‌گردید و یکی از دلایل توجیه ساخت پل روگذر بازکیاگوراب نیز اجرای همین اتوبان بود. شاید باورش كمی سخت بود، اما زمانی كه كلنگ‌ احداث راه سنگر ـ سیاهكل با حضور استاندار وقت (جناب آقای عبداللهی) و مدیران ارشد استان با اعتبار اولیه 20 میلیارد تومان به زمین زده شد، بسیار جای خوشحالی بود.
لطفاً درخصوص شكل‌گیری این ایده، روند اجرایی، مناقصه و اجرای این پروژه ملّی توضیح دهید که قرار بود طبق اسناد موجود تا پایان سال 1388 تحویل داده شود و حتّی آن ایام هشت كیلومتر زیرسازی نیز شده بود، اما اكنون فقط 300 متر پل این مسیر تا 80 درصد پیشرفت فیزیكی دارد و مسیر زیرسازی شده نیز جاده بین مزارع كشاورزی شده و اصطلاحاً پروژه كاملاً خوابیده است!
ایرج ندیمی:
شهرستان مظلوم و محروم سیاهكل كه در دو دوره نمایندگی با كثرت تقاضاهای مردمی روبه‌رو بود و ریشه در این حقیقت داشت كه این شهرستان با محرومیت‌های عمومی روبه‌روست كه باید برای آن چاره‌ای بیاندیشیم. در همین ارتباط بن‌بست بودن و بن‌بست گشایی چه در داخل شهر و خیابان ورودی و یا ارتباط با مركز استان و از حاشیه درآمدن یك مطلب وقت‌گیر و پراثری بود كه در دو دوره آن را با عمق وجدان و علاقه پیگیری نمودم تا اولاً در مقابل مسئولانی كه این درخواست را غیرعملی می‌دانستند و به روشنی می‌گفتند بن‌بست بی‌معناست و اگر بخواهیم این نگاه را به كشور داشته باشیم، هزاران شهر بزرگ و كوچك در مسیر اصلی ارتباط استان‌ها نیستند و نمی‌توان همه آن‌ها را به مركز استان یا استان‌های دیگر متّصل كرد. ثانیاً دعوای بی‌ریشه قومی را كه بعضی به جهت سطح علمی محدود یا منافع سیاسی دامن می‌زنند رفع كنم؛ چرا كه اولاً مردم لاهیجان و سیاهكل به مانند تمام مردم شرق گیلان و حتّی غرب مازندران، هزاران سال با هم زندگی می‌كنند و در غم و شادی یکدیگر شریک هستند، در داخل شهرها و خانه‌های یکدیگر با روابط اجتماعی یا خانوادگی همزیستی دارند و معنا ندارد كه شهرستان جدید و البتّه کهن سیاهكل را در مقابل لاهیجانی‌ها مطرح كرد، بلكه این دو شهر باید هم‌پوشانی داشته باشند و از موقعیت‌های یكدیگر استفاده كنند.
به همین دلیل اگر راه سنگر ـ سیاهكل شكل می‌گرفت، می‌توانست اولاً این خواسته برآورده گردد و من به عنوان نماینده این مردم، سهم كوچكی در این كار داشته باشم. ثانیاً از فرصت ارتباط و نفوذ خویش در بدنه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی ملّی و محلّی وزارت راه و ترابری برای حلّ مسائل شهرستان و بخش استفاده كنم؛ چرا كه با این كار، اولاً سیاهكل به مركز استان ارتباط می‌یافت و حتّی در كاهش ترافیك مركز استان و در رفع معضلاتی چون بحران برف كه با بسته شدن راه رشت به شرق گیلان و یا تهران به رشت، آن‌‌همه مشكلات برای مردم فراهم گردید، دارای نقش و اثر می‌گردید و ثانیاً با بار ترافیكی راه سنگر ـ سیاهكل، علاوه بر اتّصالات با غرب و مركز استان، امكان تعریض راه سیاهكل به دیلمان و ازبرم و بازكیاگوراب فراهم می‌شد؛ چرا كه لزوماً برای خروجی آن‌همه خودرو باید این كار صورت می‌گرفت، و ثالثاً از ابتدای راه، یعنی دهستان خرارود و تازه آباد تا سیاهكل، روستاییان نیز با افزایش قیمت زمین و امكان ارائه خدمات بین راهی، از مواهب اقتصادی بیشتری برخوردار می‌گردیدند و در هر حال چه این روستاها كه بسیار مهم، اما در حاشیه بودند و نیز شهرستان و بخش دیلمان با رویكرد تازه‌ای در زیرساخت‌ها روبه‌رو می‌شدند.
به همین جهت سال‌ها زحمت در مجلس و وزارت راه و ترابری و اداره كل استانی منجر به درج ردیف بودجه‌ای در مجلس و اجرای آن توسط پیمانكار محلّی شد كه در جای دیگر به تفصیل به آن پرداخته می‌شود و آوردن وزیر وقت كشور (حجت‌الاسلام مصطفی پورمحمّدی) به عنوان میهمان ویژه اینجانب جهت كمك به درج اعتبار برای این پروژه در سفر دور اول دولت و تقاضای همكاری از وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی (جناب صفار هرندی) برای كمك به اینجانب به مانند وزیر كشور، در جلسه هیأت دولت در استانداری گیلان تلاش نمودیم تا زمینه ساخت و تعریض راه‌های مذكور و نیز روگذر بازكیاگوراب ـ سیاهكل فراهم گردد. اما این‌كه چرا این پروژه به مانند تعریض راه سیاهكل ـ دیلمان كه نقش فوق‌العاده‌ای برای حمل سیمان تولیدی آن خواهد داشت، هنوز تمام نشده نیاز به شرح دیگری خواهد داشت.


در اواخر دوره نمایندگی مجلس هفتم شاهد بودیم که برای تأمین آب‌ شرب بخش رودبنه، دیلمان، پیركوه و دهستان‌های لاهیجان و سیاهكل، 3/5 میلیارد تومان اعتبار درنظر گرفته شد و حتّی لوله‌های آب نیز در سی روستای بخش رودبنه قرار گرفته بود و هم‌اکنون نیز اكثر روستاهای این دو شهرستان از آب شرب سالم برخوردارند. لطفاً در این‌خصوص توضیح بفرمایید.
ایرج ندیمی:
برای بخش رودبنه و روستاهای آن به عنوان فردی كه از نزدیك با مسائل این عزیزان روبه‌رو بوده‌ام، بحمدالله تلاش‌های فراوانی داشتم و هنوز یادم نمی‌رود كه در همان روزهای اول انتخاب وزیر نیرو، از مدیرعامل آب روستایی گیلان درخواست كردم كه با اطلاعات و مدارك و نقشه‌ها در تكمیل پیگیری‌های گذشته در دفتر آقای فتاح حاضر شویم و اتّفاقاً وزیر از حضور مدیر استانی در دفتر خود اظهار گله كرد، ولی با توضیحات اینجانب و آقای آقابیگی از ارزش پروژه آب‌رسانی شرق گیلان، مخصوصاً روستاهای بخش رودبنه استقبال كرد و آمادگی خویش را جهت تزریق مالی پروژه اعلام كرد. ولی دو نكته این سرعت را با كندی روبه‌رو ساخت: یك مطلب در مورد پروژه مربوط به کیسم و اجرای كامل آن جهت امور آب‌رسانی و تصفیه بود و دیگری پروژه گذر از عرض خیابان همجوار ترمینال (زمین زنگانه) كه شاید ده‌ها بازدید و جلسه به اتّفاق شهرداران لاهیجان، مدیریت آبفای استان و معاونت عمرانی استانداری گیلان داشتیم، ولی به هرحال بعد از كشیدن زجرهای مختلف و مخالفت‌ها و نقص اجرای پروژه، در حال وصول به سرعت همه‌جانبه آب‌رسانی به مجموعه بخش بودیم، اما به دلیل عدم حضور در دوره هشتم صرفاً فعالیت تبلیغاتی را شاهد بودیم، وگرنه باید این پروژه تا كنون كامل اجرا می‌شد.
در هر حال وقتی آب شهر رودبنه را با كمك آبفای شهری به انجام رسانده بودیم، درصدد رفع مشکل آب روستاهای ارزشمند آن كه عموماً از دوستان ما بودند در راستای اجرای كامل پروژه از محلّ كیسم آستانه اشرفیه تا آخرین روستا بودیم که مستندات این پیگیری‌ها، جلسات، تذكّرات و ... قابل دسترسی است.


جناب آقای ندیمی! كشاورزی در دیلمان همواره به عنوان یك استراتژی در بین دیدگاه‌های شما مطرح بوده است و در این راستا همیشه از مشكل آب دیلمان سخن به میان می‌آوردید. دلایل طرح موضوع سدّ دیلمان و اخذ مصوّبه آن چه بود و اكنون آیا می‌دانید این پروژه بسیار اثرگذار در چه مرحله‌ای  قرار دارد؟
ایرج ندیمی:
موضوع آب در دیلمان و پیركوه ـ چه آب آشامیدنی و زراعی و حتّی در بخش صنعتی برای صنعت سیمان و اموری از این دست ـ دغدغه‌های اینجانب در ادوار نمایندگی بود؛ چرا كه اگر در زمانی با تانكر آب توزیع می‌شد و در موقعی به جهت زلزله یا خشكسالی، مردم از حداقل دستیابی به این ماده حیاتی محروم می‌شدند و یا دیلمان به عنوان مجموعه گردشگری قدرت ارائه و عرضه آب را نمی‌داشت و یا كشاورزان نیز با این محرومیت روبه‌رو می‌شدند، از نماینده مردم تقاضا بود كه برای آب چاكرود یا دیارجان و گولك چاره‌ای بیاندیشد و به گواه مستندات ارائه شده در مجموعه مذاكرات و مكاتبات، از تمام مقامات محلّی و استانی و ملّی برای رفع این خواسته كمك طلبیدیم و النهایه در سفر استانی رئیس جمهور در حین برگزاری جلسه هیأت دولت، با ارتباط فردی و عاطفی و دوستانه با جناب آقای مهندس فتاح، از ایشان درخواست كردیم تا اجرای پروژه سدّ دیلمان را در مصوّبه هیأت دولت بگنجانیم كه بتوانیم همه خواسته‌های مردمی، تولیدی و صنعتی را پاسخگو باشیم. ولی در مورد پروژه و اجرای آن، علی‌رغم هماهنگی با آقای مهندس زرگر در تسریع اجرای پروژه، متأسّفانه دوستان با این پروژه مهم و اثرگذار در شهرستان مسئولانه برخورد نكردند و محبّت وزیر قبلی و جناب آقای زرگر را پیگیری نكرده‌اند. خداوند ما را گرفتار وقت‌كشی و از دست دادن فرصت خدمت به مردم نگرداند.

جناب آقای ندیمی! همان‌گونه كه خود شما بارها اعلام فرمودید، شهرستان لاهیجان و بخش رودبنه دارای ساحل دریا می‌باشد، ولی مردم این سامان جهت رفتن به دریا از محورهای لنگرود، آستانه اشرفیه و بندر كیاشهر استفاده می‌كنند. هدف شما از پیگیری و ساخت مسیر 22 كیلومتری بام سبز به دریا، تحقّق این آرزوی قدیمی و دیرینه لاهیجانیان بود، یا اهداف دیگری نیز داشتید؟ با توجّه به این‌که در دوره نمایندگی شما، نقشه راه تهیه و مراحل خرید زمین نیز آغاز شده بود، فکر می‌کنید این پروژه گردشگری چه زمانی به ثمر می‌رسد و تحقّق می‌یابد؟
ایرج ندیمی:
ایده داشتن جاده‌ای از بام سبز به دریا و حتّی تله‌كابین بام سبز به دریا در كنار پروژه‌های گردشگری دیگر توسط اینجانب با این هدف توسط سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و وزارت راه و ترابری تعقیب شد؛ چرا كه اولاً لاهیجان را به عنوان شهرستان نمونه گردشگری جهان اسلام كه بعداً به تصویب دولت رساندیم و یا اجرای پروژه تله‌كابین بام سبز را كه از طریق بانك توسعه صادرات و برادران مظاهری و هراتی نیك مورد حمایت قرار دادیم و نیز پروژه زیباكنار ـ چمخاله كه در دوران وزرای قبلی در كنار پروژه تالاب امیركلایه و حتّی تعریض جاده لاهیجان ـ رودبنه ـ چاف به عنوان یك بسته گردشگری به مانند اتّصال جاده شیرجوپشت ـ شرفشاده ـ دستك برای ارتباط با دریا جهت توجیه داشتن فرصت‌های گردشگری، یعنی كوه، جنگل، دشت و دریا برای شهرستان لاهیجان ایده‌پردازی شد و برای این مهم در زمان مسئولیت سه مدیر پیشین گردشگری به علّت همكاری درون مجلسی با سفر ایشان به لاهیجان و بازدید از پروژه پل پرده‌سر و تالاب بین‌المللی امیركلایه لاهیجان برای كمك پانصد میلیون تومانی و استفاده از فرصت دوستان شمالی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی عملی گردید و با اخذ اعتبار اولیه از ردیف گردشگری جهت آغاز آن و واسپاری آن به راه و ترابری، حتّی دوستی اینجانب با فرماندار سیاهكل که بعداً از وزارت راه و ترابری به کشور مأموریت یافت، در همین رابطه شكل گرفت. بنابراین ما از یك فرصت در دوران ریاست دكتر واعظ مهدوی در سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استفاده كردیم و در دوران مسئولان گوناگون سعی كردیم تصویر تازه‌ای از لاهیجان ارائه كنیم. مثلاً قبل از ما، ارزش تالاب امیركلایه و حتّی نام آن برای خیلی از مردم روشن نبود و حتّی نمی‌دانستند لاهیجان نیز ساحل دریا دارد و یا آن‌كه محورهای مطروح این مباحث برای مردم شهرستان و استان و مسئولان محلّی و استانی و ملّی معلوم نبود.
به همان نحو، بنده حتّی پیش از آقای دكتر احمدی‌نژاد مبتكر سفرهای اجرایی و كاری با مسئولان كشوری و استانی و محلّی در مركز استان، بخش‌ها و حتّی دهستان‌ها و روستاها بوده‌ام و ساعت‌ها به مردم وقت داده می‌شد اعتراض و درد دل داشته باشند و مسئولان پاسخ گویند و چاره محلّی و استانی و ملّی و حتّی مدیریتی و تقنینی برای آن اندیشیده شود. بنابراین موضوع پروژه، طراحی ذهنی خود اینجانب بود كه با بسته‌های آموزشی، بهداشتی، ورزشی، صنعتی و اقتصادی توجیه می‌شد. به تعبیر دیگر، بنده به عنوان نماینده، اولاً خواسته‌های مطروح توسط مردم را پیگیری می‌كردم و ثانیاً خود بنده به كمك مشاوران و یا به صورت شخصی طراحی ایده می‌كردم و به اصطلاح برای خودم كار درست می‌كردم.


جناب آقای ندیمی! در تابستان سال 1387 داروخانه شبانه‌روزی هلال احمر لاهیجان و در اواخر سال 1383 سی.‌تی.اسكن لاهیجان راه‌اندازی شد و اورژانس‌های رودبنه و سیاهکل و آمبولانس‌های متعدّدی وارد دو شهرستان شدند. با توجّه به این‌كه داروخانه هلال احمر فقط در مراكز استان‌ها تأسیس می‌شوند، شما چگونه موفّق به اخذ مجوّز و راه‌اندازی این داروخانه در شهر لاهیجان شدید؟
ایرج ندیمی:
حقیقت این است كه از ابتدای مجلس ششم با الگوبرداری از بعضی كشورهای جهان، با خودم این ایده را طراحی و پردازش كردم كه می‌توان برای گیلان ـ نه به عنوان یك كشور، بلكه یك استان و شاید یك كلانشهر ـ طرح‌های جدیدی داشت. مثلاً رشت، "پایتخت سیاسی" و لاهیجان، "پایتخت اداری" شود و زمینه دسترسی مردم این دو حوزه و حتّی گیلان را فراهم كرد. همچنین این ایده را داشتم كه در دوران مشغول بودن به توسعه سیاسی، باید باید توسعه متوازن داشت؛ یعنی همه خواسته‌ها با هم طراحی و پیگیری شود كه انجام این مهم، هرچند حجم و وسعت كار را زیاد و ما را گرفتار می‌كرد، ولی ارزش آن را داشت كه در كنار آوردن مسئولانی چون وزرا كه اولاً به لاهیجان می‌آمدند و سپس بدون بُخل ـ علی‌رغم دعوت شخصی خویش ـ امكان بهره‌مندی استاندار و استان را از حضور آنان فراهم می‌ساختیم، باید هرگونه فعالیت ضروری را پیگیری نمایم، مثل بهداشت و درمان كه هیچ ضرورتی نداشت تا بدون تمهید مقدّمات در طرح مركز استان جدید شدن لاهیجان را سخنرانی كنم، بلكه تمام زیرساخت‌ها را فراهم كنم، مثل توسعه پروژه آزادراهی قزوین ـ رشت ـ آستارا كه خود بیشترین نقش را در راه‌اندازی آن در تعامل با مسئولان راه و ترابری، حمل و نقل و پایانه‌ها، بانك تجارت و شورای پول و اعتبار، و یا راه آهن كه از طریق رئیس مجلس وقت و سازمان مدیریت وقت داشتم، در جهت توسعه آن از طریق لاهیجان به شرق گیلان و غرب مازندران داشته و در بسیاری از امور مشابه سعی كردم بسته بهداشت، درمان و آموزش پزشكی در لاهیجان و سیاهكل كامل شود؛ مثل انتقال خون، كلینیك تخصّصی، سازمان تأمین اجتماعی، اورژانس شهرهای لاهیجان، سیاهكل، رودبنه و دیلمان و یا داروخانه شبانه‌روزی هلال احمر لاهیجان، كمك به بیمارستان‌های خصوصی شهرستان و یا راه‌اندازی بخش‌های تخصّصی و آی.سی.یو و سی.سی.یو و سی.تی.اسكن و تصویربرداری‌های دیگر (علی‌رغم مخالفت‌های اولیه مركز استان مبنی بر نداشتن دانشگاه علوم پزشكی شهرستان و یا پزشكان متخصّص)، در برنامه‌ریزی اینجانب قرار گرفت.
البتّه این‌كه برای هلال احمر نیز برنامه‌های متفاوتی چون انبار امدادی لاهیجان كه در زمان حوادث و سوانح احتمالی ارزش آن كشف می‌گردد كه برای كمك به مردم چقدر مؤثّر خواهد بود و پیگیری پروژه اردوگاه كوهستان در مقابل اردوگاه چاف برای تكمیل بسته اردوگاهی، راه‌اندازی هلال احمر سیاهکل در ابتدای ورودی شهر و ... و یا حتّی پیگیری راه‌اندازی رشته پزشكی از طریق دانشگاه آزاد با در اختیار قرار دادن بیمارستان فعلی لاهیجان و یا طرح كمك چند صد میلیونی به بیمارستان سیدالشهداء بازكیاگوراب جهت حلّ بسیاری از مشكلات جاری بیمارستان و یا طرح بیمارستان جدید لاهیجان در حاشیه میدان تره‌بار و ده‌ها فعالیت دیگر قابل توجّه خواهد بود.
در مورد داروخانه هلال احمر كه در دوران دكتر نوریان با مخالفت‌های سنگینی توسط وزارت بهداشت به علّت سیاست‌های جدید محدود ساختن این داروخانه‌ها، بالاخره منجر به راه‌اندازی آن شد تا داروهای خاص موجب اذیت بیماران نشود و همه چیز در شهرستان برای مردم دو حوزه و تمامی شهرهای اطراف فراهم گردد تا لاهیجان و سیاهكل از هر جهت آماده‌سازی شود و به اصطلاح، شهرهای زیبا، مردمانی نجیب و امكانات متنوّع فراهم گردد. به اصطلاح بنده برای گیلان اعتقاد داشتم باید مثل یك كشور خودكفا باشد و بالطبع این دو شهرستان نیز باید همه چیز داشته باشند. مثلاً برای بیماران دیالیزی به‌جای یك یا دو دستگاه خراب، به اندازه كافی امكانات فراهم شود.


جناب آقای ندیمی! كاركنان راه و ترابری لاهیجان و سیاهكل همیشه خوشحال بودند كه یكی از ادارات به شدّت پُركار شهرستان‌اند و ماهی نبود كه چند پروژه آسفالت و ساخت پل و تعریض راه و شن‌ریزی روستایی نداشته باشند و همیشه منتظر اعتبارات خارج از مصوّبه و اعتبارات ملّی بودند که شما برای‌شان به ارمغان می‌آوردید و حتّی عنوانی به نام "سهم قیر" نیز جهت آسفالت وارد حوزه انتخابیه می‌كردید.
بیش از یكصد روستا طی هشت سال دوره نمایندگی شما آسفالت شد و بیش از پنجاه پل روستایی كه هركدام از یكصد تا سیصد میلیون تومان هزینه دربر داشت احداث شد و این‌ها به‌غیر از راه بام سبز به دریا و سنگر به سیاهكل، بهرام آباد و كلیشم و ... بوده است. زمانی كه در بعضی از روستاها قطعات آهنی ساخت پل به زمین می‌ریخت، باورش برای مردم سخت بود كه در چند ماه آینده پلی زیبا و گران در این محل نصب خواهد شد. پل خرارود، پناهبندان، توتكی، کیاسرا، اسلامده، شادهسر، سیاهگوراب، ایوان استخر، نوبیجار، پهمدان، بالارودپشت و ... از جمله پل‌های بسیار بزرگ و با اعتبارات 200 تا 300 میلیونی بودند که برای رفاه حال روستاییان ساخته شدند. در این‌خصوص بیشتر توضیح دهید.
ایرج ندیمی:
ایده روشن و قابل دفاع اینجانب برای عموم مردم، مخصوصاً شهرستان‌ها و بخش‌ها و دهستان‌ها این بوده و هست كه باید كاری كرد كه مردم از زندگی خود راضی باشند و میل به مهاجرت‌های گوناگون شهری و استانی و یا حتّی خارجی از آنان گرفته شود و هزینه زندگی آنان كاهش یابد. با چنین رویكردی، در مجلس از هر كار عمرانی و نیز اشتغالزا دفاع نموده‌ام؛ چرا كه اگر مردم راه و آب و گاز و تلفن و ... داشته باشند و درآمد مورد نیاز را تحصیل كنند، طبیعتاً از زندگی خویش لذّت می‌برند.
روستاییان ما برای حمل و نقل كالا و مسافر همواره مشكلاتی داشته‌اند كه این كار در درآمدزایی و اقتصادی شدن فعالیت آنان نیز مؤثّر است؛ یعنی اگر جاده آسفالته باشد، از خودروی شخصی تا كرایه، از مریض تا دانش‌آموز و دانشجو، از مستأجر داشتن برای خانه‌های خالی تا دیگر امور، چون حمل برنج و چای و صیفی‌جات حتماً مسائل كمتری ایجاد می‌شود. با چنین رویكردی، بنده و همفكران، فراکسیونی را در مجلس ششم به نام "فراكسیون حمایت از روستاییان و انجام فعالیت عمرانی" بنیان گذاشته و خود نیز چه در قوانین و كمیسیون تلفیق و نیز در مذاكرات كشوری و استانی به هر بهانه‌ای، اعتباری را برای این امور، از جمله آسفالت تهیه می‌نمودم تا شاید با ساختن پل‌ها و آسفالت روستاها و بهره‌مندی آنان از امكانات جدید، چون برق و آب و راه و گاز و خانه بهداشت و دسترسی به اورژانس و ... بخشی از نیازهای آنان را پاسخگو باشم و بحمدالله توفیقاتی داشته‌ایم كه جز فضل خدا علّت دیگری نداشت.


مشكل اساسی مردم بخش رودبنه از یك‌سو كم‌آبی مزارع برنج و در انتهای بخش كورنده و سراجار، غرقابی بود. زمانی كه این ‌سوی بخش نیازمند آب بودند، انتهای بخش در دریاچه‌ای از آب غرق بودند و مدیریت اصولی و صحیح توزیع آب وجود نداشت. در شصت روستا عدّه‌ای از بی‌آبی و عده‌ای از پُرآبی نگران بودند. طرح D5 از جمله پروژه‌هایی است كه این معضل بزرگ را از كشاورزان عزیز دور كرد. لطفاً به تفصیل از آغاز و اجرای پروژه، میزان اعتبارات و چگونگی شکل‌گیری آن توضیح دهید.
ایرج ندیمی:
مشكل غرقابی یا كم آبی در بخش رودبنه معضلی بود كه از پیش از نمایندگی مردم، مخصوصاً روستاییان زحمتكش سراجار با اینجانب مطرح می‌كردند و دیدن وضعیت كشت برنج در این مناطق عملاً عزم مرا برای این كار جزم كرد كه به هر صورت این مشكل را رفع كنم و در طرح این موضوع با مسئولان ملّی و استانی و محلّی، آن‌ها از طرح‌های دیگر چون اجرای سدّ لاستیكی و ... سخن به میان آوردند، ولی بالاخره اجرای این طرح بزرگ چند میلیاردی را با كلنگ‌زنی در محلّ بارکوسرا شروع كردیم كه از جمله طرح‌های مؤثّر برای آب‌رسانی زراعی بخش رودبنه و بخشی از روستاهای لنگرود و كیاشهر به ارمغان آورد و در حدّ شایستگی مردم خوب این بخش توانستیم در مورد هدایت و تأمین آب كاری بزرگ و به یاد ماندنی را توفیق داشته باشیم.

جناب آقای ندیمی! درخصوص طرح تجهیز و نوسازی اراضی برنج و احداث ایستگاه‌های پمپاژ آب زراعی كشاورزی چه اقداماتی در دوره مسئولیت شما صورت گرفت؟
ایرج ندیمی:
كشاورزی در ایران با مشكلات متفاوتی روبه‌رو است كه از جمله آن‌ها می‌توان به خرده مالكی اشاره كرد. زمین‌های كوچك با مشكلاتی چون نداشتن اسناد مورد نظر بانك‌ها برای گرفتن تسهیلات، و یا موضوعات هزینه‌زایی چون غرقابی و میزان مصرف آب و نهاده‌های كشاورزی و كود و سم و یا دفع آفات و بیماری‌های گیاهی و نیز كشت توأمان و استفاده از زمین در فصل‌های پاییز و زمستان و بسیاری از مسائل دیگر باعث شد اینجانب برای طرح‌های اساسی چون به‌زراعی، به‌نژادی، سیستم نوین آبیاری و طرح تجمیع اراضی، به‌خصوص در مورد نتایج اجرای قانون ارث كه این زمین‌ها هر دوره كوچك‌تر شده، به‌نحوی كه قابل استفاده نخواهد شد و یا مهاجرت جوانان و عدم رغبت آنان به كار كشاورزی و یا استفاده از مكانیزاسیون و روش‌های نوین، توجیه پیگیری طرح تجهیز و نوسازی اراضی می‌باشد كه، اولاً مشكل پیر مردان و زنان كشاورز را حل می‌كند، ثانیاً امكان هم‌پوشانی اقتصادی را فراهم می‌آورد، ثالثاً امكان برداشت دوم یا راتون را فراهم می‌آورد، و رابعاً مدیریت علمی و اقتصادی در نحوه كشت، زمان كشت، بذر اصلاح شده و یا كشت توأمان ماهی و برنج را فراهم می‌آورد و نیز برای پرورش ماهی و ماكیان و یا كشت كلزا و ... امكان فعالیت جمعی را سبب می‌گردد.
از این‌رو با قدرت تمام سعی نمودم در بعد قانونی و حق‌السهم پرداختی كشاورزان و بسیاری از امور، این طرح عمومی شود و هكتارهای زیادی از مزارع زیر پوشش این طرح قرار گیرد، به مانند پمپاژ آب زراعی و ... که حتماً در زندگی كشاورزان مؤثّر بوده و قصد داشتم روزی را شاهد باشم كه همه مزارع با زیبایی این كشت و نقشه‌برداری‌های كشاورزی و طراحی‌های صنعتی روبه‌رو شود. از جمله می‌توان به ایستگاه‌های پمپاژ پهمدان، بین کلایه، شیخ علی کلایه، بالارود پشت، کچلام، مهدی آباد و ... اشاره نمود.


جناب آقای ندیمی! هنگامی که در نوروز سال 1384 بریدگی راه بازكیاگوراب به سیاهكل بسته شد و اعتراض مردم را به همراه داشت، بسیار تلاش كردید تا این مشكل مرتفع شود. اهداف شما از اجرای طرح تقاطع غیرهمسطح بازكیاگوراب كه در سال 1385 نهایی و مناقصه آن برگزار گردید و دی ماه سال 1386 موافقتنامه آن مبادله شد، چه بوده است و با توجّه به این‌كه پروژه 3 میلیارد تومان اعتبار مصوّب داشت،  چرا این‌قدر دیر اجرایی شد؟
ایرج ندیمی:
هر سال در عید و تعطیلات دو هفته‌ای، شهرهای شمالی شاهد حضور مردمی و اعمال قوانین سختگیرانه ترافیكی می‌باشد كه در این سال نیز در دوره مسئولیت دوست ارجمند جناب آقای صدرالسادات و پنجمیر و ... قرار شد كه در سه‌راهی بازكیاگوراب با هدف كاهش تصادفات و سرعت عبور و مرور، محدودیت‌هایی ایجاد شود و این درحالی بود كه طبیعتاً بنده نیز چون به رسم هر ساله در مشهد مقدّس بودم و از این تصمیم و آثار مالی و زمانی بر مردم ارزشمند سیاهكل در چند روز اول سال در جلسه‌ای كه با مردم و مسئولان داشتم، باخبر شدم و همان‌جا تصمیم گرفتم برای همیشه این مشكل كه چند بعدی بود را حل نمایم و به همین دلیل، پیگیر ایجاد روگذر و یا زیرگذر برآمدم و با كمك مسئولان محلّی و كشوری بالاخره این خواسته را تحمیل نمودم و قرار شد كه تقاطح غیرهمسطح اجرا شود، ولی در محلّ اجرا ابتدا بازار فعلی بازكیاگوراب انتخاب شد كه با تجربه‌ای كه من در داخل شهر سیاهكل برای بازگشایی خیابان ورودی شهر و زمان‌بر شدن و مشكلات فروش مغازه‌ها و ... دیدم، سعی كردم آن را به محلّ دیگری انتقال دهند كه زمین فعلی انتخاب شد و بحمدالله پیمانكار و مناقصات نیز انتخاب و اجرایی شد و این تقاطع را به مردم شریف سیاهكل اهداء نمودم تا شاید قدری از محبّت‌های بی‌شائبه آنان را پاسخگو باشم.

جناب آقای ندیمی! اشتغال مهم‌ترین دغدغه خانواده‌ها، جوانان و تحصیل‌كرده‌هاست. شما طی هشت سال نمایندگی مردم، چه تلاش‌هایی در راستای حلّ مشکل بیکاری و اشتغال جوانان صورت دادید؟
ایرج ندیمی:
با افزایش سطح تحصیلات و هزینه‌های زندگی و تأخیر ازدواج و رویكرد دختران به تحصیلات و اشتغال و نقش رسانه‌ها و دیگر امور از جمله زاد و ولد و افزایش نیروی جوان در كشور به خاطر موضوعات بهداشتی و كاهش مرگ و میر و ترغیب مسئولان به فرزندداری و ...، همچنین مباحثی چون جنگ و كاهش زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری در امر صنعت و مخصوصاً در گیلان به خاطر موضوع خرده مالكی و كاهش زمین‌ها و عدم صرفه اقتصادی برای نیروی جوان در اشتغال به كشاورزی و موج واردات كالاها و افزایش قاچاق و ده‌ها دلیل دیگر باعث شد تا موضوع اشتغال یك خواسته دائمی مردم باشد كه باید برای آن در سطح ملّی و استانی و شهرستانی تدبیر می‌كردیم و پیگیری تصویب ده‌ها قانون چون جلب و حمایت سرمایه‌گذاری خارجی و ... و یا راه‌اندازی شهرك صنعتی لاهیجان و تلاش برای راه‌اندازی دیگر شهرك‌ها و نواحی صنعتی، چون موضوع حمایت از طرح‌های اقتصادی در كشاورزی به مانند طرح تجهیز و نوسازی اراضی و یا معرفی كارجویان در اقصی نقاط كشور جهت اشتغال و یا توسعه فعالیت‌های خدماتی، مثل خدمات آموزشی، مخابراتی، ورزشی و ... همه و همه برای پاسخگویی به نیاز اشتغال جوانان بود كه امروز دیگر هم سواد داشتند و هم برای اخذ مدارك خود، وقت و پول هزینه كرده بودند و در امر استقلال اقتصادی هم به علّت سطح دانش چون گذشته نمی‌توانستند به خانواده وابسته باشند.

جناب آقای ندیمی! لطفاً درخصوص اقدامات خود جهت استقرار ادارات در شهرستان سیاهكل و شهرهای جدید دیلمان و رودبنه، همچنین اداره صنایع و معادن در شهرستان لاهیجان توضیح دهید؟
ایرج ندیمی:
شهرستان جدید سیاهكل طبیعتاً فاقد اكثر ادارات بود كه این موضوع منجر به چند مشكل می‌شد؛ اولاً مردم آن‌هم در شهرستان وسیع سیاهكل مجبور بودند به لاهیجان بیایند. یعنی وقت و پول بیشتری خرج كنند و بر تراکم ادارات لاهیجان و در نتیجه سرعت خدمت به آنان اثر گذارد. ثانیاً بعضی از منتقدان را به طرح زمزمه‌های ناساز وادارد كه هنوز سیاهكل كه قبلاً با آستانه اشرفیه و هم‌اكنون با لاهیجان از نظر اداره بود و علی‌رغم شهرستان شدن فاقد اداره است كه خود این موضوع نیز مرا واداشت تا با سرعت بیشتری استقلال ادارات، احداث ساختمان‌های جدید و راه‌اندازی نمایندگی ادارات و سازمان‌ها را پیگیری و این هدف را در دو دوره به نهایت رساندم، ولی برای مركزیت شرق گیلان در لاهیجان سعی كردم تا برای اولین بار در استان، به‌جز رشت، در لاهیجان اداره صنایع و معادن شرق گیلان را با خرید ساختمان ـ علی‌رغم ممنوعیت قانونی و نبودن روال سازمان صنایع و معادن در داشتن ادارات شهرستانی ـ داشته باشیم كه شرح مستقل و مفصل این موضوعات را در بازگویی مجموعه مذاكرات و مستندات خواهم داد.

درخصوص محصول چای و كشاورزان چایكار، تعیین قیمت، قانون برنامه توسعه،‌ تحقیق و تفحّص و قاچاق و ... توضیح دهید؟
ایرج ندیمی:
نمایندگی ما وقتی شروع شد كه در ماده 29 قانون برنامه سوم توسعه (مجلس پنجم) تصمیم بر خصوصی‌سازی چای گرفتند و با این كار كه عملاً تغییر آن با دشواری‌هایی لااقل در سال‌های اول روبه‌رو بود؛ چرا كه نمایندگان كشور عموماً درگیر تولید چای نیستند و علاوه بر آن، فضای سیاسی این امور با دشواری طرح روبه‌رو بود، و دیگر این‌كه كثیری از نمایندگان مرزنشین به واردات تمایل بیشتری داشته و سیاست‌های تجاری سازمان چای عملاً مردم را با چای ایرانی آشنا ننموده و به افزایش كیفیت اهتمام نداشتند و بازارهای ایرانی در اختیار چای خارجی بود و چایكاران نیز از راه تجارت اداره می‌شدند؛ یعنی از راه درآمد واردات و تسلیم بازار ایران، درآمد سازمان و خرید برگ سبز تأمین می‌شد كه این‌همه یعنی باید در مجلس فضاسازی می‌شد، با مسئولان گفت‌وگو می‌شد و تجربه سال‌های اول اجرای طرح به اصطلاح خصوصی‌سازی مجلس پنجم نقد می‌گردید تا برای خرید برگ سبز و افزایش انگیزه چایكاران كه با مشكلات متعدّدی روبه‌رود می‌شد، حمایت بیشتری جلب گردد.
توضیح آن‌كه، اولاً ماده 29 قانون برنامه سوم پنج ساله ـ مصوّب مجلس پنجم ـ برای تغییر نیاز به دو سوم رأی داشت؛ یعنی از هر سه نماینده مجلس باید 2 نفر به تغییر برنامه رأی بدهند. ثانیاً بین موضوعات كشاورز و باغدار و كارگر و صاحب دفترچه و مالك تفاوت‌هایی وجود داشت. ثالثاً در ابتدا بسیاری از منتقدان فعلی با نگارش مكاتبات و امضاهای گوناگون آن را تأیید می‌كردند. رابعاً آن‌قدر در كشور دعوای چپ و راست وجود داشت كه واقعاً‌ برای نمایندگان مستقل و غیرحزبی مثل ما این كار با دشواری روبه‌رو بود؛ چرا كه واقعاً موضوع چای فقط در دو استان مطرح است، آن‌هم در تنكابن و رامسر و شرق گیلان و كمی هم غرب گیلان، یعنی حتّی برای نمایندگان غرب و مركز استان "چای" مسأله اصلی نبود. در چنین شرایطی واقعاً تغییر موضوع باید با تذكّرات، سئوالات، نشست‌های مختلف و پیگیری طرح تحقیق و تفحّص كه كتاب مختصر آن را برای اولین بار در تاریخ تحقیق و تفحّص‌ها توسط مجلس به چاپ رساندم و نشست‌های گوناگون با حضور وزرا و ده‌ها مسئول محلّی و ملّی روبه‌رو شد كه البتّه موضوع طرح ادغام دو وزارتخانه جهاد سازندگی و كشاورزی نیز خود مزید بر علّت شد و این موضوعات را تحت‌الشعاع قرار می‌داد و تشكیل اتحادیه چایكاران و واگذاری كارخانجات و اخذ وام‌های مختلف برای كارخانه‌داران و نپرداختن این تسهیلات و تلاش برای كاهش بهره تسهیلات و موضوع انبار چای در كشور و عدم تزریق چای به بازار و پیگیری راه‌اندازی كارخانه فرآوری چای در شهرك صنعتی لاهیجان و تلاش برای خرید تضمینی برگ سبز چای و ... همه و همه گوشه‌ای از تلاش‌های ما در پاسخ به محبّت‌های همیشه مردمان چایكار می‌باشد.


جناب آقای ندیمی! احداث دو فرهنگسرای خیابان قیام و پارك ملّی لاهیجان همچنان نیمه‌كاره رها شده‌اند. اقدامات شما برای ساخت این دو فرهنگسرا در شهر لاهیجان چه بود و پیش‌بینی شما برای آینده این دو مجموعه چیست؟
ایرج ندیمی:
موضوع اوقات فراغت و نیاز به داشتن مجتمع فرهنگی و هنری و مضایق حقوقی اجرایی این پروژه در باغ ملّی لاهیجان، ما را بر آن داشت كه پس از اجرای موفّق مجتمع فرهنگی لاهیجان به فعالیت‌های چند ساله‌ای كه برای راه‌اندازی آن در لاهیجان داشتیم، با كمك ویژه رئیس جمهور وقت و همكاری ویژه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی جهت اجرای پروژه چند میلیاردی آن در لاهیجان استفاده كنیم؛ هرچند كه در پیمانكاری اجرا نیز مشكلاتی ایجاد شد كه كه موجب تأخیر آن شد، ولی همه همّت ما این بود كه در كنار پیگیری دارالقرآن كه با مساعی مسئول وقت آموزش و پروش شهرستان و اخذ كمك‌های تسهیلاتی بلاعوض ما تهمید شده بود و درخواست اجرای پروژه‌ای در همین راستا كه متأسّفانه مشكل مالكیت زمین یافت و علی‌رغم شروع پروژه هنوز نیمه‌كاره مانده و موافقتی كه از طریق ریاست سازمان تبلیغات اسلامی كشور داشتیم، این مباحث را جهت خیل عظیم و باارزش جوانان شهرستان در كنار هزاران پروژه دیگر مورد توجّه قرار دهیم؛ چرا كه بر این باوریم جوانان، استعدادهای گوناگونی دارند كه محلّ ظهور آن را باید فراهم ساخت.

جناب آقای ندیمی! دو محور رودبنه به چاف و بازكیاگوراب به سیاهكل همیشه پُرترافیك و با پیچ‌های سانحه‌خیز همراه بوده است. با توجّه به حجم بالای کار و مشکلات موجود در مسیر انجام این پروژه‌ها، که به عنوان مثال، برای تعریض راه لاهیجان به شهر رودبنه فقط بالغ بر 250 تیر چراغ برق جابه‌جا شد، عدّه‌ای معتقدند كه شما فقط نامه‌نگاری کردید و ما كلنگ بر زمین زدیم. شما برای تعریض این دو راه مهم چه تلاش‌هایی صورت دادید؟
ایرج ندیمی:
بخش پرجمعیت و انقلابی رودبنه كه خود بنده نیز روزهای پُرخاطره‌ای از دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در آن بخش دارم و در مساجد این بخش، سخنرانی‌های پُرشور علیه رژیم شاهنشاهی داشته‌ام و تظاهرات گوناگونی بر ضدّ رژیم طاغوت را در آن تدارك دیده‌ام، در طول سالیان پیش از نمایندگی اینجانب با محدودیت‌های گوناگونی روبه‌رو بود كه از آن‌جمله، راه لاهیجان به رودبنه ـ چاف بود كه، اولاً پیچ‌های سانحه‌خیز زیادی داشت و در بسیاری از موارد، تصادفات منجر به فوت داشت و یا جان و مال مردم و مسافران را در خطر قرار می‌داد كه نمونه آن در بین حاج سلیم محلّه و دموچال معروف به آب تیج (آب تیز) بود و فكر تعریض این راه و ادامه آن به كنار دریا را در طی مراحل تصویب و اجرا با كمك مسئولان محلّی و استانی و ملّی پیگیری نمودیم و مد نظر داشتیم با آسفالت روستاها به درآمدهای ناشی از طرح‌های عمرانی برسیم كه شماری از آن‌ها بدین قرار بود: الف) رضایت مردم، ب) سرعت و سهولت در باب تردّد كالا و مسافر، ج) دسترسی به دریا، د) امكان توسعه گردش و تفریح عمومی و به اصطلاح امكان دسترسی مردم به پارك‌های طبیعی و دریا فراهم گردد، كه فاز اول آن، یعنی محور رودبنه ـ لاهیجان در زمان نمایندگی اینجانب به پایان رسید، ولی فاز دوم كه جمعیت بیشتری را دربر می‌گرفت، متأسّفانه مورد غفلت قرار گرفته است.
البتّه در پاسخ دسته‌ای هرچند كوچك كه همه تلاش‌های اینجانب را برنمی‌تابند باید گفت، اولاً اعتقاد و همراهی كنونی مردم ریشه در خدمات قبلی دارد. ثانیاً در دوره‌ای كه بنده حضور نداشته‌ام، كمبود نماینده مؤثّر و اثرگذار و پیگیر كاملاً به چشم آمده و علاوه بر آن‌كه عملیات اجرایی، مشكلات خاصّ خود را دارد و برای اجرایی شدن یك پروژه، از مرحله قبول تا اجرا، از معارضین تا تأمین مصالح، از هماهنگی دستگاه‌ها و ادارات تا نظارت، نقش یك نماینده كاردان كاملاً ضروری است. توضیح آن‌كه مجلس به نمایندگانی نیاز دارد كه در عموم مسائل، اولاً صاحب نظر باشند و تجارب علمی و عملی داشته باشند. ثانیاً از قدرت درك و تحلیل برخوردار باشند. ثالثاً وجهه مجلسی آن‌ها به گونه‌ای باشد كه مسئولان از آنان اثرپذیر باشند. رابعاً روابط اجرایی و قابل اعتنایی برای پذیرش مسئولان داشته باشند. خامساً قدرت سخن و اظهار نظر مؤثّر در مجلس، آنان را به پناهگاه مردم و مسئولان مبدّل سازد. در چنین شرایطی، مسئولان از نماینده حكیم، سخنور، منضبط و دارای قدرت تحلیل و اثرگذار حتماً اثر پذیرفته و به اصطلاح درخواست‌های ملّی و استانی و محلّی او را با آغوش باز پذیرا می‌شوند.


جناب آقای ندیمی! در دوره نمایندگی شما، اعضای شوراهای اسلامی شهرها و کارکنان شهرداری‌های چهار شهر لاهیجان، رودبنه، سیاهکل و دیلمان همواره شاهد بوده‌اند که شما برای سهولت و تسریع در اقدامات عمرانی شهرها سعی می‌کردید منابع مالی بیشتری را از نهادهای مختلف و وزارت كشور برای شهرداری‌ها جذب كنید. به عنوان مثال، پل عاقلیه (پرده‌سر) به سرانجام رسید، ولی علی‌رغم تلاش‌های شما برای حمایت مالی از این دست پروژه‌های مهم، پل زمانی (جنب زندان مالك اشتر) یا كمربندی 35 متری پرده‌سر ـ زمانی ـ دانشگاه اجرایی نشد؟ چرا باید این مسیر مهمّ مواصلاتی در رفع ترافیك شهری همچنان بسیار نیمه‌كاره و خاكی باشد؟
ایرج ندیمی:
كمك به شهرداری‌ها و شوراها در مراحل مختلف یك ضرورت است؛ چرا كه اولاً شهرهای كوچك از درآمد قابل اعتنایی برای حلّ مشكلات مردم برخوردار نیستند. ثانیاً مردم كاری به منابع شهری و یا مسئولیت‌های مختلف ندارند و عموم درخواست‌های خود را به نماینده خویش ارجاع می‌دهند. ثالثاً وقتی نماینده می‌تواند از منابع دیگر، به‌جز درآمد شهری استفاده كند و به اصطلاح عمران در بقیه مناطق، موجبات اعتراض محسوس و نامحسوس مردم را سبب می‌گردد، از این‌رو بنده بر خود فرض می‌دیدم كه در ابتدا قوانین مختلف، مثل تجمیع عوارض و مالیات بر ارزش افزوده را به سمت كمك به شهرداری‌ها سوق دهم و در مرحله دوم از طریق دولت عموماً و وزارت كشور خصوصاً برای این امور كمك لازم را اخذ نمایم. مثلاً در مورد پل پرده‌سر این مسائل را درنظر بگیرید كه، اولاً مردم حاشیه پرده‌سر مثل خالو باغ باید زمان بیشتری برای آمدن به درون شهر، مثل بازار میوه پرده‌سر سپری کنند و طبیعتاً پول بیشتری برای حمل و نقل پرداخت كنند. ثانیاً ترافیك درون شهری با خروجی كمتری روبه‌رو باشد و حتّی نیروهای انتظامی برای اجرای امور مرتبط با دشواری بیشتری روبه‌رو باشند. از این‌رو اجرای این پل را با وزارت كشور و سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور مطرح كردیم. در ابتدا پل تحت حفاظت میراث كه بسته شده بود را بازگشایی كردیم (كه طرح بازگشایی پل خشتی پرده‌سر خود ماجرایی دارد) و در ثانی، وزارت كشور و استانداری قبول كردند تا شهرداری لاهیجان را برای ساخت این پل بتونی حمایت كنند كه خود این اجرا نیز با مخالفت میراث به جهت تهدید احتمالی پل خشتی روبه‌رو شد. به هرحال یك پل بزرگ طراحی و اجرا شد كه حتماً مردم لاهیجان و عموماً مسافران را از جهت سرعت و سهولت و كاهش هزینه‌ها و مصرف بنزین و افزایش امنیّت مورد حمایت قرار دهند.
همچنین در مورد پل کوی زمانی و حتّی كشتارگاه و بقیه امور با توجّه به عرض كم و آثار بر مردم در عبور و مرور، مثل بقیه امور مد نظر قرار گرفت و همه توفیقات از جانب خداوند در خدمت به خلق خداوند و كسب رضایت را ناشی از فكر توسعه‌طلبانه برای آینده مردم در سایه نظام پرنعمت جمهوری اسلامی می‌دانم.


جناب آقای ندیمی! لطفاً درخصوص اصلاح شبكه‌های آب و فاضلاب شهری، تجهیز ایستگاه‌های آب و فاضلاب و تصفیه‌خانه‌های فاضلاب شهرهای لاهیجان و سیاهکل توضیح دهید؟
ایرج ندیمی:
در مورد آب لاهیجان باید پذیرفت كه در زمان تصدّی مسئولیت خدمتگزاری بنده به عنوان نماینده مردم، وضعیت بسیار نامطلوبی وجود داشت؛ آب با رنگ زرد و كم فشار و پُركلر به هیچ وجه شایسته مردمان خوب و گردشگران این شهر نبود. در سیاهكل نیز مشكل كم‌آبی و فشار وجود داشت كه این موضوع به كمك مسئولان آبفای شهری در تأمین مخازن و مخصوصاً بر روی تصفیه‌خانه سنگر كه بیشترین وقت ما را به خود معطوف داشت، و البتّه به نفع دو شهر لنگرود و آستانه اشرفیه هم شد؛ چرا كه با حلّ مشكلات تصفیه‌خانه سنگر، عملاً آن‌ها هم به حقّ خود رسیدند و آب خوب و مكفی فراهم شد.
در مورد فاضلاب سیاهكل هم باید گفت كه همواره مخالفت استانی و ملّی وجود داشت كه علّت آن را ناكافی بودن بودجه و زمان‌بر شدن اجرای دیگر پروژه‌های فاضلاب در كشور می‌دانستند كه واقعاً به سختی توانستم از طریق سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی آن را در ردیف‌های بودجه‌ای بگنجانم كه الحمدالله این كار به نفع فومن و لنگرود هم تمام شد؛ چرا كه توانستیم پس از سیاهكل، این دو شهر را نیز با حضور نمایندگان وقت در دفتر مدیریت مرتبط سازمان در تهران بگنجانیم و این درحالی بود كه دوستان ما در سیاهكل و استان با فشار ما و محبّت خود قبلاً توجیهات فنّی و اقتصادی اجرای طرح را فراهم كرده بودند و در دو شهرستان دیگر این امور صورت نپذیرفته بود.
فاضلاب لاهیجان هم كه از پیش شروع شده بود، متأسّفانه با كندی اجرا و كمی اعتبار روبه‌رو بود كه به كمك وزرای وقت و مسئولان كشوری و استانی و محلّی سعی بر اتمام این پروژه داشتم كه مدیران آبفای شهری استان شاهد تلاش‌های بی‌وقفه اینجانب بودند. پروژه مالفجان سیاهكل كه در زمان آقای علیزاده كلنگ‌زنی و زمین مورد نظر خریداری شد، به همراه پروژه فاضلاب لاهیجان دو عنوانی بود كه تماس‌های مكرّر، تذكّرات قانونی، نشست‌های گوناگون و بازدید چند باره توسط وزرا، شاهد این تلاش‌ها می‌باشد.


ورزش لاهیجان از دیرباز در استان گیلان شهره بوده و پهلوانان نام‌آور و تیم‌های ورزشی حرفه‌ای هم در لاهیجان كم نداشتیم. اما به گواه دوست و دشمن، در بحث زیرساخت‌ها و توسعه اماكن ورزشی در چهار شهر و دو شهرستان حوزه انتخابیه، واقعاً پس از سال 1378 انقلابی صورت گرفته است. اقدامات شما در این زمینه چه بوده است؟ همچنین با توجّه به این‌كه تعدادی ورزشگاه و سالن، مانند چند منظوره خیابان قیام، سه طبقه تختی و ... هنوز پس از چند سال به صورت نیمه‌تمام مانده است، دیدگاه شما درخصوص وضعیّت ورزش این دو شهرستان چیست؟
ایرج ندیمی:
موضوع ورزش كه خود بنده در مجالس ششم و هفتم از بنیانگذاران فراکسیون ورزش بوده‌ام، با توجّه به ابعاد مختلفی، مدّ نظر بنده بود كه عبارتند از: الف) سوابق ورزشی خود بنده، ب) علاقه به پیگیری امور ورزشی كه تاكنون خود را ملزم به آن می‌دانم، ج) كمبودهای اساسی ورزش در گیلان و لاهیجان و سیاهكل، كه در همین راستا، پیگیری اجرای پروژه زمین فوتبال رشت كه مسئولان تربیت بدنی كشور را به آن‌جا دعوت كردم و به اتّفاق معاون استاندار به آن‌جا رفتیم، در همین راستاست.
با این مقدّمه سعی كردم تا اولاً به وضعیت زمین فوتبال لاهیجان و سیاهكل و تهیه تشك كشتی و توزیع البسه و وسایل ورزشی و پیگیری اجرای پروژه سالن ورزشی سیاهكل و تختی لاهیجان و اتمام پروژه شروع شده شهرداری لاهیجان و سالن دیلمان و نیز اجرای پروژه‌های ورزشی رودبنه، آهندان و ناصركیاده و دو پروژه سفر رئیس جمهوری در سیاهكل و كمك به ورزش آموزش و پرورش دو شهرستان و ورزشگاه دانشگاه آزاد اسلامی لاهیجان و بالطبع دانشگاه‌های جدید، عملاً این فرصت را برای جوانان فراهم آوردم كه مثلاً برای شنا از استخر ورزشگاه مهر استفاده كنند، نه آن‌كه مجبور باشند به شهر همجوار بروند، یا ورزشگاه كارگری را با آن‌همه پیگیری بالاخره به نتیجه رساندم، و یا ورزشگاه‌های نخجیرکلایه یا مهر را به انجام برسانم و طرح اجرای دهکده المپیك و ... را با حضور معاون رئیس جمهوری در این ورزشگاه پیگیری نمایم.


جناب آقای ندیمی! طبق اسناد و مدارک پیگیری‌های شما، قرار بر این بود كه مسیر راه بُنه زمین به كُمُنی دیلمان به طول 30 كیلومتر و پیركوه به پیشكل جان و كارسنگ به طول 20 كیلومتر از محلّ منابع مالی 2 درصد نفت آسفالت شوند. این پروژه به كجا رسیده و آسفالت این 50 كیلومتر مجموعاً چه ویژگی‌های داشته است؟
ایرج ندیمی:
با توجّه به طرح دو درصد نفت و تلاش اینجانب برای افزایش سهم مناطق محروم، تلاش كردیم تا این درآمد را برای پروژه‌های بُنه زمین به كُمُنی و پیركوه هزینه نماییم؛ چرا که اولاً نزدیك به سی كیلومتر راه كوهستانی و برف‌گیر و كم جمعیت را لایق مردم مظلوم این دیار كنیم، و ثانیاً موجبات توسعه گردشگری و میل به شهرستان را افزایش دهیم. پیش از نمایندگی من، هنوز مردم دهستان پیركوه از جدایی از شهرستان رودبار لااقل به دلیل خدمات نمایندگان آن شهرستان ناراحت بودند و ما تلاش كردیم میل به زندگی، تقسیمات جدید و ... را در آنان با انواع خدمات داخل بافت، مثل آسفالت پیركوه، آسفالت دیلمان به پیركوه، سیمان پیرکوه، سدّ دیلمان، مدارس شبانه روزی و مانند آن افزایش دهیم.
به هر صورت این طرح مراحل اولیه خود را شروع کرد و تلاش بنده این بود كه لااقل در مجلس هشتم این كار به اتمام برسد كه ظاهراً این توفیق برای مسئولان فراهم نشده است.


جناب آقای ندیمی! مردمان لاهیجان در اواخر دهه هفتاد به خوبی یادشان است كه جابه‌جایی یك خط تلفن در شهر چه داستان‌هایی داشت و آن زمان یك خط تلفن بیش از پانصد هزار تومان خرید و فروش می‌شد. در مورد چگونگی اخذ 30 هزار خط تلفن ثابت برای لاهیجان و 10 هزار خط تلفن ثابت برای سیاهكل توضیحاتی ارائه فرمایید؟
ایرج ندیمی:
یك استان و شهرستان توسعه‌یافته نمی‌تواند از فنآوری‌ها و ارتباطات كم یا بی بهره باشد؛ درحالی كه وقتی بنده نماینده شدم، لاهیجان و سیاهكل با مصیبت تلفن روبه‌رو بود، روستاها فاقد دفاتر مخابراتی و تلفن ثابت و شهرها با کمبود اساسی روبه‌رو بود، به نحوی كه برای یك خط ثابت، چند صد هزار تومان باید پرداخت می‌شد و دسترسی به یك خط ثابت و همراه خانگی و تجاری آرزویی برای شهروندان بود.
به این جهت بنده با كمك وزرا و مسئولان و مدیران شركت مخابرات سعی کردم هیچ تقاضایی در کوه و دشت و جنگل برای ساكنان این مناطق بی‌پاسخ نماند و خانه و كارخانه و مغازه و مدرسه و دانشگاه و ... همه و همه به نحوی اشباع شود كه خط مازاد داشته باشیم و برای این مهم، وقتی در ابتدا برای رئیس مخابرات از ایده چند ده هزار خط صحبت كردم، با اعجاب و تردید روبه‌رو شد، اما حتّی اگر لازم شد، برای دیدن وزیر كه در سمینار قشم بود بلیط هواپیما خریده و به آن‌جا رفتم، یا صدها جلسه با رؤسای مخابرات استانی و شهرستانی و ملّی و محلّی داشتم تا هیچ شهروندی دغدغه تلفن كه این روزها یعنی افزایش امنیت، كاهش هزینه و سرعت دسترسی، نداشته باشد و برای خط تلفن همراه و اینترنت روستایی نیز آن‌قدر در مجلس و دولت و وزارتخانه‌ها و سازمان‌ها و ادارات رفتم و آمدم و گفتم و کلنجار رفتم و خدمت ارائه كردم تا این شد كه با ترس و لرز از من بخواهند از دپوی حجیم خطوط بلاتقاضا در لاهیجان، امكان جابه‌جایی آن را به شهرهای دیگر اجازه دهم، که البتّه مانع این کار شدم.


جناب آقای ندیمی! شما كارهایی در دوره مسئولیت نمایندگی‌تان انجام دادید كه عدّه‌ای از روی ناباوری، از آن به عنوان "كاغذ پاره" و "كاغذ درمانی" یاد می‌كردند؛ از جمله گازرسانی به دیلمان، كارخانه سیمان دیلمان، بیمارستان دیلمان و سدّ دیلمان. قصّه غصّه گازرسانی به دیلمان از انبوه مكاتبات و پیگیری‌های شما با اعتبار ارزی 16 میلیون دلار و اعتبار ریالی 20 میلیارد تومان مشخّص است، و البتّه گازرسانی به بخش و شهر رودبنه و و دهستان‌های دو شهرستان نیز به همچنین. لطفاً توضیح بفرمایید چگونه گازرسانی به این مسیر 80 كیلومتری را به دولت تحمیل كردید؟
ایرج ندیمی:
مذاكرات با مدیرعامل وقت گاز استان جهت گازرسانی عادلانه به تمام نواحی شهرستان و بخش و نداشتن پاسخ اقناعی ایشان برای برآورد گاز دهستان‌ها و بخش مركزی و مخصوصاً بخش دیلمان و ارائه پیشنهاد داشتن مخزن جهت ارائه گاز به بخش دیلمان و پیرکوه مرا وادار ساخت تا از طریق وزیر وقت نفت و مدیرعامل گاز كشور به دنبال طرح بیع متقابل برای گاز بخش دیلمان باشم و بر اثر اصرار بیش از حدّ مرحوم دكتر سلیم مرعشی (نماینده وقت رودبار) مسیر آن را به‌جای سیاهكل به دیلمان كه از بالارود و بدون ساكن محلّی بود، امكان دسترسی چندین مجموعه بزرگ جمعیتی شهرستان سیاهكل در مسیر جیرنده رودبار به دیلمان شدم كه انشاء‌الله دعای آنان نصیب ما گردد.
در هر حال این پروژه با دوستی و دعوا و چاره‌اندیشی اجرایی و تقنینی و واگذاری آن به شرکت جهاد نصر تبریز و ... و كلنگ‌زنی مهندس میرمحمّدی معاون وقت وزارت نفت و تلاش‌های همه‌جانبه كه بعداً با داشتن كارخانه سیمان دیلمان، علاوه بر ابعاد جمعیتی، توجیه صنعتی نیز پیدا كرد. البتّه خنده‌دار بودن بعضی از شایعات كه این كارخانه باعث آوردن گاز شد، با این پاسخ روبه‌رو است كه هر دو پروژه با تلاش اینجانب نتیجه داد، ولی اتّفاقاً گاز، توجیه صنعت شد، یعنی وقتی این پروژه، مثل برق و مخابرات و ... مطرح شد، صنعت ـ آن‌هم صنعت سیمان ـ توجیه یافت. در هر حال بنده مفتخرم كه برای پاسخگویی به محبّت‌های همیشه مردم دیلمان و پیركوه، در كنار سدّ و بیمارستان و برق‌رسانی به روستاها و مخابرات و منطقه گردشگری و ...، گاز هم به مردم این منطقه نسبتاً سرد كه برای گرمایش همیشه مشكل داشتند رسانده شود كه توضیحات بیشتر را باید در محلّ شرح مجموعه مذاكرات و مستندات بیان نمود.
در مورد گازرسانی به بخش رودبنه هم باید به این نكات توجّه کنیم كه اولین كاری كه اینجانب انجام دادم، موضوع توزیع بود كه ارائه كردم چهار جهت شهر لاهیجان باشد تا همه روستاها و دهستان‌ها بهره‌مند باشند. ثانیاً گاز شهر جدید رودبنه مستقلاً پیگیری گردد و در سطح بخش نیز با الحاق روستاهای جدید به مركز شهر جدید، این مهم تسریع شود. هزینه‌های گازرسانی كه خود داستانی دارد كه در ابتدا مردم باید چقدر پرداخت می‌كردند و ما در مجلس چگونه آن را كاهش دادیم، یا در مورد تعداد كه به‌جای چند صد روستا آن را به چند هزار در سال افزایش دادیم و یا دهستان‌های بزرگی چون بازكیاگوراب و حتّی برای برنامه‌ریزی گازرسانی به مالفجان و لفمجان و خرارود و پاشاكی و لیل و سطلسر یا لیالستان و شیرجوپشت چه طراحی‌ها و برنامه‌ریزی‌ها و پیگیری‌هایی داشتم كه در شرح مجموعه مذاكرات و مستندات به صورت مفصّل توضیح می‌دهم. همه و همه با هدف دسترسی و بهره‌مندی مردم و كاهش مشكلات آنان و جلوگیری از نابودی جنگل و حفظ محیط زیست و برف و سرما كه خود قطع نكردن گاز در زمان یكی از وزرا چه مباحثی داشته است را انشاء‌الله توضیح خواهم داد.


جناب آقای ندیمی! بسیاری از پروژه‌های عظیم شكل‌گرفته در حوزه انتخابیه، حاصل تجربیات و روابطی بود كه شما در وزارتخانه‌های مختلف داشتید. به عنوان مثال، ایجاد منطقه ویژه اقتصادی لاهیجان از ابتكارات و خلاقیت‌های منحصر به فرد شما بود كه هم‌اكنون به ثمر نشسته است. لطفاً در مورد طرح پیشنهادی خود، اخذ مصوّبه هیأت وزیران و تلاش‌های مدیران شهرستان و مسئولان وقت استانداری توضیح دهید؟
ایرج ندیمی:
لایحه‌ ایجاد منطقه آزاد تجاری ـ صنعتی در آبادان و خرمشهر در مجلس ششم كه اینجانب به عنوان رئیس یكی از دو كمیته اساسی كمیسیون اقتصادی، مسئولیت بررسی آن را داشتم، در كنار بررسی لایحه اداره و تشكیل مناطق ویژه اقتصادی و نیز ریاست كمیته تحقیق و تفحّص از مناطق آزاد و ویژه باعث شد تا اولاً نقش و ویژگی این مناطق با روشنی بیشتری برای اینجانب روشن گردد. ثانیاً ارتباطات گسترده‌تری با مسئولان دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد و ویژه ایجاد شد و در مجموع این اقدامات از این مباحث حاصل شد: الف) تلاش مجدّانه بر افزودن منطقه آزاد انزلی در لایحه ایجاد منطقه اروند كه علی‌رغم طولانی شدن، به نتیجه رسید و مردم گیلان بهره‌مند از منطقه آزاد انزلی شدند. ب) تلاش برای تحقّق منطقه ویژه آستارا كه در سفر دولت قبل با اصرار بر تحقّق آن تلاش نمودم كه الحمدلله بالاخره به نتیجه رسید، ولی در مورد منطقه ویژه اقتصادی لاهیجان این موضوع را در ابتدا به صورت مكاتبات و مذاکرات با مسئولان وقت دبیرخانه شورای عالی مناطق آزاد و ویژه مطرح کردم که با مخالفت آنان مبنی بر کثرت این مناطق ویژه و عدم توجیه روبه‌رو شد و در راستای توجیه‌بخشی بالاخره توافق کردیم که این منطقه با گرایش کشاورزی، تجاری، صنعتی و اقتصادی همراه شود و با راهنمایی اینجانب، مسئولان مختلف شهرستان لاهیجان طرح توجیهی آن را نوشته و با کمک استانداری و مسئولان استانی، جلسات سنگینی را داشتیم و با کمک مدیرکل ثبت اسناد و املاک استان، زمینی را در حاشیه دریای لاهیجان برای این کار انتخاب نمودیم و با این توجیه که راه زیباکنار به شرق گیلان عملاً غرب و شرق استان را متصّل می‌سازد و این طرح، توجیهات دسترسی به استان و ... را خواهد داشت، الحمدالله با پیگیری‌های مختلف به نتیجه نهایی نزدیک نمودیم و در سفر دور اول هیأت دولت نیز رئیس جمهوری تصویب آن را وعده داد که بحمدالله با لایحه دولت این مهم حاصل شد و امیدواریم هدف‌های اینجانب برای استفاده از فرصت‌ سرمایه‌گذاری اقتصادی و صنعتی حاصل شود.

جناب آقای ندیمی! شهرستان لاهیجان در دو دهه اخیر به عنوان یكی از مراكز مهمّ دانشگاهی در سطح دانشگاه‌های کشور مطرح بوده است. اهداف و برنامه‌های شما از پیگیری و اخذ مجوّز دانشکده كشاورزی لاهیجان در سفر دور اول دولت نهم در سال 1385 چه بود؟
ایرج ندیمی:
اگر به مجموعه مكاتبات و مذاكرات اینجانب در طی دو دوره نمایندگی مراجعه فرمایید، متوجّه این نكته می‌شوید كه بنده به كرّات با وزرای دولت‌ها، از جمله معین، توفیقی، زاهدی و یا مسئولان آموزش عالی كشوری و استانی، به مانند رئیس دانشگاه آزاد اسلامی كشور (دکتر جاسبی)، رئیس دانشگاه علمی ـ كاربردی کشور (دكتر بلندیان)، دانشگاه‌های غیرانتفاعی و یا رؤسای دانشگاه گیلان (دكتر دستجردی و ...) برای پیگیری امور دانشگاهی مباحثه و مذاكره و مكاتبه داشته و بسیاری از این مسئولان را برای تحقّق درخواست‌هایم به لاهیجان و سیاهكل (به مانند دکتر توفیقی وزیر وقت علوم) آورده و ده‌ها جلسه در وزارتخانه و یا مجلس با آنان داشته‌ام؛ چرا كه معتقدم آینده حوزه انتخابیه و استان و كشور بدون آموزش عالی و افزایش اطلاعات دانشگاهی و تحصیلات در مقاطع دانشگاهی جهت‌دهی مطلوب نخواهد داشت. علاوه این‌كه برای جوانان حوزه انتخابیه این فرصت به‌وجود خواهد آمد كه با كمترین هزینه در محلّ زندگی خود درس بخوانند و رفت و آمد اساتید برای تدریس به این دو شهرستان و خانواده‌های دانشجویان غیربومی می‌تواند در شهرت منطقه و یا افزایش فعالیت‌های اقتصادی و حتّی سطح علمی، اجتماعی و فرهنگی مردم بر سطح تبادلات اجتماعی و فرهنگی اثر خواهد داشت. از این‌رو برای راه‌اندازی پیام نور لاهیجان و سیاهكل و یا آزاد و سماء سیاهكل و حتّی پیام نور و آزاد سیاهكل و نیز افزایش سطوح و رشته‌ها و مقاطع دانشگاهی آزاد لاهیجان و افزایش امکانات خوابگاهی و ورزشی آن اهتمام داشته و به مانند پیگیری تقاضای انتقال بسیاری از دانشجویان قبولی دانشگاه‌های دیگر كشور برای گیلان یا لاهیجان و سیاهکل یک بسته آموزشی را پیش‌بینی، طراحی و اجرا نمودم.
ولی در مورد دانشكده كشاورزی لاهیجان كه در سفر دور اول دولت نهم با پیگیری مضبوط و قابل ارائه در بسته مكاتبات و مذاكرات و ملاقات‌های اینجانب با مقامات مطروحه تلاش داشته‌ام تا آموزش عالی به نحو كامل‌تری در این حوزه دنبال گردد؛ چرا كه داشتن دانشگاه مستقل با دانشكده طراحی می‌شود و داشتن دانشکده عملاً در درازمدّت به استقلال دانشگاهی می‌انجامد و انتخاب رشته توسط هم‌وطنان برای قبولی در این دانشكده و حضور هیأت علمی دانشگاه‌های دولتی می‌توانست در ابعاد آموزشی و حتّی ارتقاء سطح تولیدات كشاورزی منطقه را سبب گردد و برای كشاورزان برنجكار و چایكار جهت تحقیقات دانشگاهی و استفاده از پایلوت‌های تولیدات كشاورزی، امكان ارتباط با اساتید و دانشجویان جهت اجرای طرح‌های تحقیقاتی و عملیاتی برنج و چای و هر نوع تولید كشاورزی مؤثّر باشد. از این‌رو داشتن دانشکده كشاورزی لاهیجان كه در سفر دور اول دولت نهم با دفاع و پیگیری اینجانب و كمك‌های شایان بسیاری از مسئولان ملّی، چون دكتر خدادادی و دكتر شهابی و وزرا و دیگر مسئولان به انجام رسید، می‌توانست به این خروجی‌ها ختم شود:
1- كمك به مردم به صورت عام و تولیدكنندگان كشاورزی و صنعتی به‌طور خاص؛ چرا كه عملاً وجود ارتباطات دانشگاهی با مردم به عنوان یك فرصت تلقّی می‌گردید.
2- كمك به سطح اشتهار و معروفیت شهرستان در كشور برای انتخاب رشته دانشگاهی و حضور در دانشکده و استفاده‌های مستقیم و غیرمستقیم از خدمات مردمی، چون مسكن، حمل و نقل، بازار و ... .
3- تكمیل بسته دانشگاهی دولتی، آزاد، غیرانتفاعی، پیام نور و علمی ـ كاربردی در دو شهرستان.
4- كمك به دانشجویان و خانواده‌های حوزه انتخابیه و استان برای كاهش هزینه‌های مالی و روحی و روانی خانواده‌ها جهت تحصیل.


جناب‌ آقای ندیمی! سیاهكل همواره محروم بود و شما در مجلس نیز دنبال محروم قلمداد کردن سیاهكل و دیلمان در ردیف‌های اعتباری دستگاه‌های اجرایی بودید. به گواه اسناد و مدارک پیگیری‌های شما،  این شهرستان در بخش بهداشت و بیمارستان همواره مشكل داشت، اما با همه مخالفت‌هایی كه برای ساخت بیمارستان در سیاهکل و دیلمان صورت می‌گرفت، در سال 1386 عملیات اجرایی این دو بیمارستان آغار شد. لطفاً درخصوص نحوه انجام این کار توضیح بفرمایید؟
ایرج ندیمی:
طبیعی است كه شهرستان وسیع سیاهكل با مردمان نجیب و محروم و مظلومش از نماینده خود تقاضا داشتند تا برای حلّ مشكل بهداشت و درمان در رابطه با خانه‌های بهداشت روستایی، اورژانس سیاهكل، رودبنه و دیلمان و اجرای بیمارستان سیاهكل و درمان بستر و بیمارستان دیلمان اقدام كند. به همین دلیل، در دوران رؤسای علوم پزشكی گیلان و سیاهكل توفیقاتی داشتیم؛ از آن‌جمله درج نام بیمارستان سیاهكل در بودجه سالیانه و اخذ مصوّبه درمان بستر و بیمارستان سیاهكل در سفر دور اول دولت به گیلان از طریق آقای دكتر باقری لنکرانی وزیر وقت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی در حاشیه جلسه دولت بود كه در ابتدا به علّت نداشتن طرح مطالعاتی مورد مخالفت ایشان قرار گرفت، ولی بعداً به علّت نوع روابط اینجانب با وزارتخانه و شخص وزیر در جلسه به عنوان مصوّبه جدید الحاق به مجموعه مصوّبات دولت گردید و بنده در راستای اجرای این درخواست‌ها، وزرا و مسئولان مختلفی را به شهرستان سیاهكل آوردم و حتّی در اجرا با مشكلاتی چون موضوع زمین نیز با كندی در اجرا روبه‌رو شدم، ولی بحمدالله در زمان خود ما هر دو پروژه با كش و قوس‌های فراوان كه باید در جای دیگر توضیح داده شود سرعت اجرایی یافت؛ هرچند كه انتظار می‌رفت این پروژه خیلی پیش‌تر از این برای ارائه خدمات مردمی آماده شود، ولی به علّت عدم حضور اینجانب در دوره هشتم، مشكلاتی را شاهد بوده و هستیم.

جناب آقای ندیمی! درپی تلاش‌های صورت‌گرفته جنابعالی در اخذ مجوّز احداث شهرك صنعتی لاهیجان قرار بود كه در بخش رودبنه نیز شهرك داشته باشیم. آن تلاش‌ها به كجا انجامید؟ همچنین زمانی كارخانه سیمان دیلمان را كاغذ پاره، بعدها سهامدار و اكنون عدّه‌ای جزء افتخارات خود می‌دانند. لطفاً بفرمایید ریشه ساخت این كارخانه از كجا بود و چگونه شكل گرفت؟
ایرج ندیمی:
یك خواسته اساسی مردم كشور و استان و حوزه انتخابیه از عموم مسئولان، بسترسازی برای ایجاد اشتغال است. در گیلان نیز با تصمیمات غیرجامع در دولت‌های قبلی، مثل "قطب كشاورزی" كه تنها به محرومیت صنعتی انجامید و باعث شد تا نتوانیم از فرصت‌های احتمالی سرمایه‌گذاری صنعتی اشتغالزا در استان بهره گیریم و برای انجام این فعالیت‌ها در دوره‌های نمایندگی اینجانب نیز محدودیت‌های زیست‌محیطی باعث شد تا فقط به شهرك‌ها جهت ایجاد امكان ساخت كارخانجات رویكرد داشته باشیم. به همین جهت تصمیم گرفتیم به لاهیجان، رودبنه و دیلمان جهت ایجاد شهرك و یا ناحیه صنعتی و به شهرك سیاهكل جهت تأمین آب، برق، مخابرات و نیز دیگر نیازها چون آسفالت داخل شهرك و یا تصفیه‌خانه فاضلاب شهرك بها دهیم و برای كارخانه سیمان دیلمان نیز به كمك وزیر وقت صنایع و معادن و به كمك طلبیدن دیگر كارخانجات سیمان برای ایجاد كنسرسیوم و پیگیری فردی برای تأمین مالی و ارزی از طریق بانك‌های ملّت و صنعت و معدن و حتّی فرصت سفر دور اول دولت به استان استفاده كنیم.
در مورد بخش دیگر پرسش شما كه بنده چقدر به ناروا توسط مخالفان فكری و عملی دچار شایعه‌سازی و تهمت زنی واقع شده‌ام هم نیاز به توضیح ندارد. همواره به قطار در حركت سنگ می‌زنند. كار كردیم باید چوب آن را بخوریم، یا بگویند دروغ است و یا این‌كه ایشان فقط باخبر شده و هیچ نقشی ندارد و یا این‌كه بگویند اصلاً كارخانه متعلّق به ایشان است تا ارزش كار پایین بیاید و مردم نگویند نماینده آن‌ها زحمت می‌كشد و یا مؤثّر است و یا خدمت فوق‌العاده‌ای داشته است. در هر صورت بنده هیچ وقت این شایعه‌سازی‌های متّضاد و ناسازگار با یكدیگر را دلیلی برای كم‌كاری خویش نیافته و نخواهم یافت.
باید برنامه داشت، كار كرد ، نتیجه گرفت و كمكی به بهبود اوضاع زندگی مردم در اشتغال و سرمایه گذاری فراهم ساخت كما اینكه برخورد عامه مردم امروز با اینجانی ریشه در گذشته دارد یعنی وجدانعمومی مردم دریافته است كه ما یك نماینده خدمتگزار بوده ایم كه و شخصیت های دینی ، اجتماعی ، علمی ، رسانه ای ، پارلمانی و اقتصادی و صنعتی و تولیدی اینجانب نیز با بهره مندی از نعمت الهی در داشتن فرصت های شغلی ، آموزشی ، مدیریتی بود كه خون شهیدان و انقلاب اسلامی نصیب اینجانب كرد و دركنار دیگر خصوصیات فرای چون قدرت مدیریتی و گیرندگی و حافظه و اخلاق و نتیجه دار و هزاران پروژه بزرگ وكوچك راه اندازی شد و در مجلس به آن صورت درخشش ایجاد شد و رسانه ها آن همه اقبال به نماینده مردم داشتند.

جناب آقای ندیمی! لطفاً در مورد سفر دور اول هیأت دولت نهم به استان گیلان و فعالیت‌های خود در آن دوره زمانی توضیحاتی ارائه فرمایید.
ایرج ندیمی: سفر اول دولت آقای دکتر محمود احمدی‌نژاد با مباحث و دیدگاه‌های متفاوتی قابل تحلیل است؛ از جمله:
1- حضور ریاست جمهوری به اتفاق استاندار وقت در شهرستان سیاهکل با این تقاضا آغاز شد که شما چرا در این زمان در کمیسیون تلفیق بودجه نیستید؟ که بنده در پاسخ ایشان عرض کردم که درست است که بنده عضو کمیسیون تلفیق بودجه هستم، ولی مردم عدم حضور بنده را از باب ادب و میهمان‌نوازی تحلیل می‌کنند و بنده هم پس از پایان سفر به کمیسیون تلفیق بودجه بازگشته و مشکل مورد نظر در باب کاهش درآمد وزارت نفت و تحدید و محدودسازی انجام خواهم داد که به همین نحو در برگشت با تشکیک در رأی‌گیری قبلی و اخذ دو سوم رأی حاضران، مصوبه دولت را برگرداندیم.
2- بنده چند مصوبه را در همین سفر و مقارن تشکیل جلسه هیأت دولت در محل استانداری گیلان اخذ کردم که عبارتند از: سد دیلمان و بیمارستان دیلمان که جنابان فتاح و باقری لنکرانی (وزرای نیرو و بهداشت) علی‌رغم میل خویش، آن را در زمان رأی‌گیری مورد تأیید قرار دادند که باید شرح آن را در جای دیگری مطرح کرد و نیز موضوع تعریض راه سیاهکل به لاهیجان که توسط جنابان پورمحمدی و صفار هرندی (وزرای کشور و فرهنگ و ارشاد اسلامی) در همراهی با بنده مطرح کردند که رئیس جمهور آن را به وزارت کشور، استانداری و وزارت راه و ترابری واگذار نمود که برای سفر بعد و از طریق شورای برنامه‌ریزی، تعریض و چهار بانده کردن آن صورت پذیرفت.
3- حسب تقسیم کار باید جنابان مشائی به لاهیجان و صفار هرندی به سیاهکل سفر می‌کردند، ولی بنده علاوه بر این، در منزل از جناب پورمحمدی (وزیر کشور) به صورت خاص دعوت کردم که به لاهیجان و سیاهکل سفر نماید که با توجه به کثرت امور، این مهم را به انجام رساندند.
4- در این سفر، موضوع منطقه ویژه اقتصادی لاهیجان که قبل از آن با درخواست و پیگیری و ارائه طرح توجیهی و تهیه زمین در حاشیه دریا فراهم شده بود و به کمک رؤسای سازمان‌های گیلان و ثبت اسناد و املاک به این نام سند خورده بود به تصویب رسید که در جای خود تفصیلاً مطرح می‌شود.
5- عمده خواسته‌های دیگری که دو شهرستان داشت طی جلسه هیأت دولت در بیست و پنجمین سفر استانی رئیس جمهور در رشت (5 اسفند 1385) به تصویب رسید که اهم آن‌ها عبارت بودند از:
الف) انجام مطالعه تصفیه‌خانه شهرك صنعتی سیاهكل در سال 1385 از سوی سازمان صنایع كوچك و شهرك‌های صنعتی ایران
ب) تأمین اعتبار مورد نیاز برای تكمیل آب‌رسانی به شهر لاهیجان توسط وزارت نیرو برای بهره‏برداری در سال 1387
پ) اختصاص مبلغ 25 میلیارد ریال جهت مطالعه و ایجاد زیرساخت‌های دهكده صنایع دستی در شهر رشت و ایجاد زیرساخت بازارچه‌های صنایع دستی در شهرهای آستارا، انزلی، رشت، فومن، صومعه‌سرا، لاهیجان و تالش توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در سال‌های برنامه چهارم توسعه
ت) تعیین 60 منطقه استان به عنوان مناطق نمونه گردشگری و شهرستان لاهیجان به عنوان شهرستان نمونه گردشگری (طبیعی ـ تاریخی) تعیین شدند
ث) انجام مطالعه مستندسازی و ساماندهی بافت تاریخی شهرهای لاهیجان، رشت، لنگرود، املش و رودسر توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در طول سال‌های برنامه چهارم توسعه
ج) تجهیز مجتمع‌های فرهنگی و هنری استان در شهرهای رشت (2 مجتمع)، انزلی، صومعه‌سرا، لاهیجان و آستارا تا سال 1387 توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
چ) تأمین 60 درصد هزینه اجرای بیمارستان 25 تختخوابی رضوانشهر و تجهیز بخش دیالیز بیمارستان انزلی به 15 دستگاه دیالیز و تأمین 60 هزینه اجرای بیمارستان 32 تختخوابی املش و مطالعه و اجرای بیمارستان‌های 96 تختخوابی قدیمی آستارا ،تالش و لاهیجان و انجام مطالعه و امكان‌سنجی احداث بیمارستان در شفت در سال 1386 توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكی
ح) تجهیز سالن تشریح و سردخانه شهرهای انزلی، لاهیجان، تالش، صومعه‌سرا، رودبار و لنگرود توسط سازمان پزشكی قانونی و همچنین اختصاص مبلغ 2 میلیارد ریال از محل اعتبارات استانی در سال‏های 1386 و 1387 برای احداث این سالن‌ها
خ) احداث پلی كلینیك جدید لاهیجان و همچنین احداث ساختمان جدید درمانگاه شماره 2 رشت توسط وزارت رفاه و تأمین اجتماعی
د) اختصاص مبلغ 27.6 میلیارد ریال از سوی وزارت كار و امور اجتماعی جهت تكمیل 4 مجموعه ورزشی در شهرهای رشت، تالش، كیاشهر و صومعه‌سرا و احداث مجموعه ورزشی كارگران در چمخاله، رودبار، منجیل و لاهیجان ازسوی وزارت كار و امور اجتماعی
ذ) و 110 مصوبه دیگر برای رفع موانع و مشكلات و خدمت رسانی بهتر به مردم

جناب آقای ندیمی! برخی افراد در جلسه دیدار مسئولان با مردم در محل فرمانداری سیاهکل ادعا کرده بودند که شما در مورد بسته شدن سه راهی بازکیاگوراب کم‌کاری کرده‌اید. در این‌خصوص توضیح دهید؟
ایرج ندیمی: در این مورد باید گفت که اولاً آن دوست عزیز ما آدم متدین و از دوستانی است که در گذشته با ما همکاری نزدیکی داشته است، ولی ظاهراً در اخذ و ارائه اطلاعات، قضاوت عالمانه و منصفانه‌ای ندارند؛ چرا که موضوع بسته شدن این سه راهی در عید چند سال پیش با اطلاع نماینده یا فرماندار نبوده، بلکه در مرکز استان توسط فرماندهی وقت نیروی انتظامی، مدیرکل وقت راه و ترابری، معاون وقت عمرانی استانداری (جناب آقای مهندس علیزاده) و دیگران، این تصمیم به جهت مشکل توقف خودروها در وسط خیابان و تصادف اخذ شده، ولی با مخالفت اینجانب و مسئولان شهرستانی، این مشکل مرتفع گردید و به این نتیجه انجامید که با اصرار و درخواست اینجانب قرار شد علاوه بر تعریض راه سیاهکل به بازکیاگوراب، موضوع میدان و یا تقاطع غیرهمسطح و ... اجرا شود که مطالعه آن نیز انجام گردید و در مجموع می‌توان گفت که نماینده و مسئولان در این موضوع مظلوم واقع شده و هیچ تقصیری متوجه آنان نبود و شورای ترافیک استان بدون حضور یا اطلاع آنان چنین تصمیمی را اخذ نموده بود.

چرا عده‌ای با احداث راه اصلی سنگر به سیاهکل مخالفت نموده و یا سعی دارند اهمیت آن شناسایی نشود؟
ایرج ندیمی: حقیقت آن است که از ده‌ها سال پیش تا کنون، مردم این شهرستان از موضوع بن‌بست بودن سیاهکل اظهار گله و شکایت نموده و از نمایندگان و مسئولان قبلی و فعلی خود تقاضای این بن‌بست گشایی را داشته و گفته‌اند اگر این کار برای ما بشود، از هر حادثه دیگری مهم‌تر است و ما تا آخر عمر وفادار به افرادی خواهیم بود که این موضوع را حل کنند.
بنده به عنوان نماینده وظیفه خود می‌دانسته‌ام تا کارهای بزرگ و ماندگار را پیگیری و به نتیجه برسانم که بر همین اساس در طول شش سال گذشته در مذاکرات و مکاتبات و ملاقات‌ها و دعوت از مسئولین و تذکرات مجلس خواسته‌ام به یاری خداوند این کار خوب و خداپسندانه که موجبات رضایت همیشگی مردم شهرستان سیاهکل را فراهم می‌آورد، به منصه ظهور برسانم. به همین جهت در ملاقات با وزرای راه و ترابری (مهندس حجتی، مرحوم دادمان، مهندس خرم، مهندس رحمتی) و مسئولان این وزارتخانه (مرحوم بهرامی، مهندس نجارانی، مهندس افشار، مهندس رادخواه، مهندس سمیعی) و مسئولان سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی (تاجگردون، حسینی، رسولی، ستاری‌فر، شرکاء، رهبر، محزون) و مسئولان نهاد ریاست جمهوری (ابطحی، انصاری، موسوی، صفایی‌فر) و رئیس جمهوری (آقایان خاتمی و احمدی‌نژاد) در ملاقات‌های مکرر و سفر به شهرستان، این موضوع را نوشته و پرسیده و خواسته‌ام و بالاخره به کمک برادران رحمتی (معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی) و رحمتی (وزیر راه و ترابری) و کبیری (مدیرکل تلفیق بودجه سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی) این مهم طی موافقت‌نامه 17.5 میلیارد تومانی برای احداث راه  اصلی سنگر به سیاهکل که به طول 35 کیلومتر و آن‌هم به صورت راه اصلی است و می‌تواند سیاهکل را محور اصلی ارتباطی شرق گیلان و غرب مازندران به استان‌ها و شهرهایی چون تهران و رشت سازد و برای همیشه این شهرستان مظلوم و عقب‌مانده را از بن‌بست درآورد و در کنار آن برای مردم رشت، روانی ترافیک و کاهش مسافرت‌های غیرضرور به مرکز استان را سبب گردیده و برای مردم شهرهای آستانه اشرفیه، لاهیجان، لنگرود، املش، رودسر و حتی شهرهای غرب مازندران، چون رامسر، تنکابن، چالوس، نوشهر و نور و ... موجب سرعت در مسافرت و کاهش هزینه حمل و نقل و دیگر امور گردد.
از این‌رو ما گمان می‌کردیم مخالفان به انصاف درآمده و جشن بن‌بست گشایی بگیرند، ولی می‌بینیم که می‌گویند می‌خواهند همین جاده فعلی را تعریض کنند و یا آن‌که به داخل شهر نمی‌آید و مسائلی از این دست که واقعاً جای سرزنش دارند؛ چرا که اولاً نماینده نام محور را معرفی می‌کند و ابعاد فنی و ... به‌عهده وزارت ذیربط است و ثانیاً راه فعلی که در اختیار وزارت نیرو بود، درحال واگذاری به اداره کل راه و ترابری است تا انشاءالله از این‌پس نگران چاله و راهداری و علائم آن نباشیم. در هرحال بنده نماینده همه مردم هستم و چه بسیار تماس‌ها و ملاقات‌هایی از مردم که اظهار خوشحالی و مسرت خویش را به اینجانب اعلام کرده و من نیز خوشحالم که این کار بزرگ اجرایی شده و موافقت‌نامه اجرایی با امضای معاون رئیس جمهوری و وزیر و معاون وزارت راه و ترابری مبادله شده که انشاءالله طی چند سال اجرا شود.

جناب آقای ندیمی! یکی دیگر از حاضران در جلسه دیدار مسئولان با مردم در محل فرمانداری سیاهکل در دو مورد چای خشک و قاچاق سئوالات و اتهاماتی را مطرح کرده بودند. لطفاً در این مورد توضیح دهید؟
ایرج ندیمی: واقعیت این است که مخالفان از دوره قبل برای خود خاطره خوشی دارند؛ چرا که همه زحمات نماینده را با نتایج تصمیمات غلط و غیرمردمی مجلس پنجم، در بین مردم، کوچک می‌ساختند. آن‌ها نمی‌گفتند که این تصمیم در مجلس پنجم اخذ شد و نمی‌گفتند این تصمیم پنج ساله بود و نمی‌گفتند قبل از آن‌که ندیمی نماینده شود این تصمیم در بهار 1379 اجرایی شده بود و بر اساس تبصره (29) قانون برنامه سوم، جلسه اجرای برنامه و ابلاغ آیین‌نامه اجرایی صورت گرفته بود و ندیمی در حقیقت در چند ماه بعد به صورت رسمی و پس از تأیید اعتبارنامه می‌توانست پیگیر مسائل مردم باشد و این درحالی بود که در سال اول، بسیاری از همین مدعیان طی اظهارات شفاهی و یا کتبی خود به مقامات از این طرح دفاع می‌کردند.
در هرحال چهار سال مجلس ششم به این صورت گذشت که بنده به اقتضای نمایندگی مردم، وجهه همت خود را متوجه این امور ساختم:
الف) چای را از موضوع محلی و یا استانی به وسیله سئوالات، تذکرات، مصاحبه‌ها و مناظره‌ها بیرون آورده و آن را به یک موضوع و چالش و معضل ملی بدل کردم که در این کار موفق بودم.
ب) تلاش کردم تا فضای چای را به نحوی جلوه‌گر سازم که دولت و مجلس تبصره آزاد سازی یا خصوصی سازی و یا اصلاح طرح ساختار چای را در برنامه پنج ساله چهارم، یعنی از سال 1383 مجدداً تکرار و تنفیذ ننموده و راه برای تصمیماتی چون خرید تضمینی باز باشد و اگر این موضوع مجدداً وارد برنامه می‌شد، به هیچ وجه این خرید تضمینی بدون اصلاح برنامه با رأی دو سوم نمایندگان عملی نمی‌شد. بنابراین اگر تصمیمی در مجلس هفتم گرفتیم، ناشی از امکان به‌وجود آمده در برنامه چهارم بود که بعضی میل ندارند این کارکرد در مجلس ششم را بازگو نمایند.
پ) سومین کار مهمی که در مجلس ششم حاصل شد آن بود که بالاخره دولت را مجبور کردیم برخلاف برنامه سوم توسعه، در موضوع چای دخالت نموده و کارهای مختلفی چون تسهیلات، کاهش درصد، پرداخت وجوه مالی و مانند آن را برعهده گیرد که گذشته از شیوه اجرا که مورد قبول نبوده و نیست، اما دولت خود را متکفل امر چای نمود و در سال‌های بعد پررنگ‌تر شد.
ت) اما در مجلس هفتم پیشنهاد مشترکی توسط ما نمایندگان چایخیز تهیه شد که با تذکرات و دفاع بنده و دوستان و درخواست رأی از تک‌تک نمایندگان، در سال 1384 خرید برگ سبز و چای خشک به صورت تضمینی مصوب گردید. البته در سال اول مشکلاتی از جهت خریدار و نقش کارکنان اداره کل چای و تعاون روستایی و قیمت‌گذاری چای و ... داشتیم، ولی بالاخره تابو و طلسم خصوصی‌سازی شکسته شد. برای سال 1385 هم دولت موضوع چای خشک را حذف کرد و علی‌رغم تلاش ما نمایندگان مجلس به پیشنهاد اضافه شدن چای خشک به خرید برگ سبز رأی نداد و این موضوع علی‌رغم تصویب دو کمیسیون اقتصادی و کشاورزی مجلس صورت گرفت. بنابراین حذف چای خشک بیش از آن‌که مربوط به نمایندگان باشد، به دولت مربوط است.
ث) در مورد قاچاق چای هم باید گفت که بنده و همکارانم ده‌ها تذکر در مجلس و صدها مصاحبه علیه قاچاقچیان کالا، مخصوصاً چای انجام دادیم و طرح قانونی "تحقیق و تفحص از واردات قاچاق چای" در مجلس ششم به تصویب رسید و بنده نیز عضو هیأت تحقیق و تفحص چای بودم. طبیعتاً خواسته عمده ما از قاچاق چای، یعنی بیان عوامل واردات و شناسایی و تعقیب قاچاقچیان و شرکای آن‌ها بوده و هست و در ابتدای دوره هفتم نیز بنده پس از چاپ کتاب تحقیق و تفحص واردات قاچاق چای، از رئیس مجلس (جناب آقای حداد عادل) خواستم تا پرونده قاچاق و مدارک و مستندات و CD و عکس و فیلم و اعترافات جمع‌آوری شده خارجی و داخلی که با همکاری عوامل اطلاعاتی و قضایی و انتظامی گردآوری شده بود را جهت پیگیری قضایی به این قوه ارسال کند، ولی طرح این موضوعات که "ما شنیده‌ایم شما با قاچاقچیان همکاری دارید" به همین اندازه مضحک بود که به مجرد طرح شکایت از آقای دادوند، ایشان اعلام داشت که ما خواستیم شما انکار کنید و البته بنده متأسفم که بگویم ریختن آبروی افراد در غیاب و آشکار برای بعضی فریضه دینی محسوب گشته و اصرار دارند تا گناه کنند و به اصطلاح خود ساخته یا شنیده را در جمع نقل کردن حتماً مجوز دینی می‌خواهد، وگرنه هر کسی می‌تواند زشت‌ترین اعمال را به نام "من شنیده‌ام" به مردم نسبت دهد. این بود که من عرض کردم آقای دادوند! من به جهت حق خصوصی از شما شکایت می‌کنم. شما می‌توانید گوینده این مطالب را معرفی کنید تا رواج‌دهنده این نوع شایعات شناخته شوند؛ ولی اگر معرفی نشود، معنایش این است که شما دروغ گفته و صرفاً برای تخریب شخصیت نماینده‌ای که نه در حد شهرستان و استان، بلکه در ایران معروف به صراحت، شهامت، شجاعت، پرکاری، زحمتکشی و یا موفقیت در خدمت به مردم می‌باشد را متهم سازید. به همین دلیل اعلام می‌کنم حق شکایت را برای خود محفوظ دانسته و به استناد فیلم موجود و شاهدین و ... باید ایشان حرف خود را اثبات کنند، وگرنه در جلوی جمع از اینجانب به عنوان فرد مظلوم اعتذار طلبیده تا شاید خداوند، مروجین شایعات را مشمول آمرزش قرار دهد.

جناب آقای ندیمی! شبنامه‌هایی در سطح شهرستان سیاهکل توزیع می‌گردید که شما را نماینده تحمیلی و انتصابی دوره هفتم معرفی می‌کردند. در این راستا چه توضیحی دارید؟
ایرج ندیمی: در این راستا باید گفت که اولاً در دیدارهایی که اینجانب با تنی چند از اعضای شورای نگهبان داشته‌ام، مکرراً اعلام داشته‌اند که موضوع انتخابات لاهیجان و سیاهکل مربوط به فرد خاصی نیست، بلکه در مجموع فضای انتخابات توسط طرفداران کاندیداهای مختلف بد جلوه داده شده است.
ثانیاً در نامه وزیر وقت کشور به مقام معظم رهبری، هرگز اسم دو شهرستان لاهیجان و سیاهکل به عنوان شهرهای در آستانه ابطال انتخابات نام برده نشده است و نام بقیه شهرها، حتی گرمسار برده شده است. بنابراین لاهیجان و سیاهکل موضوع مکاتبه وزیر کشور و احساس نگرانی مقام معظم رهبری نبوده است.
ثالثاً برای انتخابات لاهیجان و سیاهکل در دو مرحله قبل از عید و بعد از تعطیلات عید رأی‌گیری درونی اعضای شورای نگهبان صورت گرفت و این موضوع کاملاً روشن است که شهرهای موضوع حکم نیاز به رأی‌گیری نداشته است.
رابعاً حتی بر فرض آن‌که این دو شهرستان مشمول حکم مقام معظم رهبری باشد، می‌توان پرسید که آیا این موضوع افتخار است یا موجب ملامت؟ و آیا کسانی که خود را مدافع ولایت می‌دانند، فرمایشات و احکام ایشان را باید بپذیرند، یا آن‌که آن را تحمیلی و انتصابی بدانند؟ واقعاً جای تأسف و تأثر دارد که به‌جای پذیرش و تبعیت، این نوع شبنامه‌ها توزیع گردد که اصلاً جای توجیه شرعی ندارد.
و آخرالامر آن‌که، در مجلس و اعتبارنامه‌ها نیز هیچ نماینده‌ای به پرونده نماینده لاهیجان و سیاهکل اعتراض نکرده و این‌همه حساسیت که در شهر گرفتار ده پانزده نفر که هیچ کاری را قبول ندارند و هرچه ندیمی انجام دهد را زشت جلوه می‌دهند، در بیش از 280 نماینده دیگر وجود نداشت و نماینده دو شهرستان لاهیجان و سیاهکل در مجلس هفتم عضو هیأت رئیسه و مخبر کمیسیون مهم و اثرگذار اقتصادی و رئیس کمیته سیاست‌های تجاری کمیسیون بود و در ده‌ها فراکسیون مجلس به عنوان رئیس و نائب رئیس و هیأت رئیسه و سخنگو انجام وظیفه می‌کرد و فعال بودن و پرکاری و پراثری وی کاملاً آشکار بود و این نکته در زمان مجلس هفتم و ششم نیز توسط بزرگان نظام اعلام گردید. آن‌چنان که رهبری معظم در دیدار با تنی چند از نمایندگان مجلس هفتم اظهار داشتند: "شما (آقای ندیمی) پرکار، دلسوز و خوشفکر هستید"، و یا رؤسای جمهور قبلی و فعلی، چه در رأی اعتماد و نیز لایحه بودجه و دیدارهای مختلف، اعتقاد و ارتباط خود را عیان ساخته و اکثریت مسئولین استانی و کشوری به صورت‌های مختلف محبت خویش را به نماینده دو شهرستان اعلام و اظهار می‌نمودند که اگر قرار باشد این اظهار محبت‌ها گردآوری شود، حتماً کتاب قطوری مزین به جملات و تفقد و تأیید زحمات نماینده لاهیجان و سیاهکل خواهد شد.

شما در دو دوره نمایندگی، برای شهرستان محروم سیاهكل پیگیر چه اقدامات و برنامه‌هایی بودید؟
ایرج ندیمی: طبیعی است كه مردم سیاهكل و دو بخش دیلمان و مركزی این شهرستان از اینجانب توقع داشتند تا در امور ذیل فعال باشم كه بحمدالله گمان می‌كنم موفق بوده‌ام:
الف) آن‌ها توقع داشته‌اند نام این شهرستان، بلند آوازه گردد كه به جهت پُركاری و فعال بودن در عرصه مجلس و رسانه‌ها، اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات بی‌شمار داخلی و خارجی به موفقیت قابل قبولی دست یافته‌ایم.
ب) آن‌ها توقع داشته‌اند كه مشكلات و عقب‌ماندگی شهرستان شناخته و پیگیری شوند كه بحمدالله در پایان دوره دوم نمایندگی توانستیم این مسائل و مشكلات را در حد قابل قبولی به اجرا یا اتمام برسانیم كه شماری از آن‌ها بدین قرار است:
1- بن‌بست گشایی: الحمدالله پس از نزدیك به شش سال نوشتن و گفتن و فریاد زدن و مذاكره و ترددهای مداوم جهت ملاقات مسئولین ارشد نظام اجرایی کشور، این پروژه با اعتبار 17.5 میلیارد تومان به تبادل موافقت‌نامه انجامید.
2- دانشگاه: بحمدالله در ابتدا دانشكده سماء و پس از آن دو دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور در شرایط اجرایی قرار گرفتند.
3- صنعت: چه در بخش خدمات زیربنایی شهرك صنعتی، اعم از گاز و تلفن و ... و نیز اجرای پروژه صد میلیارد تومانی سیمان دیلمان به بزرگترین پروژه تاریخ صنعتی خود و شاید گیلان در این صنعت دست یافتند.
4- گازرسانی: با توفیق الهی پروژه سیمان دیلمان با نزدیك به صد كیلومتر خط انتقال به بهره‌برداری رسید.
5- مخابرات و برق: با لطف الهی تقریباً تمام روستاهای این شهرستان به خطوط برق و مخابرات دسترسی یافته و در بخش مخابرات، پروژه‌های بزرگ تلفن همراه كوهستان و یا تقویت برق می‌تواند بیان‌گر پیگیری‌های مداوم اینجانب و مسئولین باشد.
6- بیمارستان: الحمدالله سیاهكل جهت احداث بیمارستان دارای كد اجرایی شده و در درون شهرستان علاوه بر ده‌ها خدمت اورژانسی و ...، بیمارستان شهرستان احداث گردید.
7- مدارس: ده‌ها مدرسه در این شهرستان در طول دو دوره نمایندگی با پیگیری‌های متعدد و متفاوت احداث و بازسازی گردید ‌كه شاید در طول پنج دوره مجلس قبلی با چنین افتخاراتی روبه‌رو نبوده‌ایم.
8- ادارات: جهت راه‌اندازی ادارات و نمایندگی مستقل، شهرستان بحمدالله در موقعیت خوبی قرار گرفته و در پایان دوره دوم نمایندگی هیچ مشكلی از این جهت وجود نداشته است.
9- راه‌ها و روشنایی: با امداد الهی تعریض راه‌های مختلف شهرستان، از جمله دیلمان به سیاهكل، سیاهکل به بازكیاگوراب و ازبرم به لاهیجان و دیگر راه‌های روستایی به پل‌های گوناگون در طول دو دوره نمایندگی به وضعیت مطلوب نزدیك گردید و تا سال 1387 اكثریت خواسته‌های مردم اجرایی‌تر شد. روشنایی جاده از جمله محور دیلمان و سیاهكل نیز از وزرای ذیربط مجوز گرفت تا روشنایی معابر و مه‌گیری آن‌ها نیز بتواند به توسعه‌یافتگی كمك رساند.
10- ورزش: بحمدالله در رابطه با اتمام ورزشگاه دیلمان و شروع ورزشگاه سیاهكل موافقت‌های اداری و مالی اخذ شد تا در كنار بعضی پروژه‌های روستایی و چند فعالیت صورت‌گرفته شهرستانی، بر غنای امكانات این شهرستان بیافزاید.
11- گردشگری: پیگیری اجرایی شدن پروژه‌های مختلف، از جمله آبشار لونك و استخر پاشوران و سید وارستان و تله‌كابین ابی نام و ... از جمله اموری است كه در كنار دیگر فعالیت‌های بخش خصوصی می‌تواند این شهرستان را در بهره‌مندی از خدمات گردشگری موفق نشان دهد و در همین راستا موضوع بازسازی آثار تاریخی چون حمام و كاروانسرا و ... نیز در رأس پیگیری‌ها قرار داشت.
12- ساختمان‌های اداری: پیگیری ساخت ساختمان‌های اداری مختلف، از جمله فرمانداری و ارشاد و دیگر ساختمان‌های مختلف اداری و بانكی در مجموعه شهرستان از جهت الگوی ساخت و زیبایی معماری و كرامت ارباب رجوع می‌تواند مورد توجه قرار گیرد و ساختمان‌های دیگری چون ثبت احوال و شبكه بهداشت و بازرگانی نیز در آینده اجرایی گردید.
13- مراكز بهداشتی و خانه بهداشت: در طول دو دوره تلاش شده است تا در راستای توسعه بهداشت این فعالیت مد نظر قرار گیرد و شاید در آینده مراكز بهداشتی و خانه‌های بهداشت بیشتری در مناطقی چون تازه آباد جنگاه، مهربن، جلیسه، ملومه، ازبرم، ملامحله، دهگاه، سوتگوابر، گولك، توشی، سیاهكل محله، بینوند، كلاك، كلامسیر، دوستلات، كوجیل، دهبنه، لشكریان و چالشم نیز بر آن افزوده گردد.
14- آب و فاضلاب: خداوند توفیق داد تا ثمره پیگیری‌های آب شرق از تصفیه‌خانه سنگر، آن باشد كه شهر سیاهكل بهره‌مند از این موهبت گردد تا بر غنای كمی و كیفی آن افزوده شود. در همین راستا، سیاهكل از شهرستان‌های قدیمی‌تر در موضوع اجرایی شدن فاضلاب بهره‌مند شد و كمك لازم از وزیر نیرو جهت بازسازی لوله‌های درون شهری اخذ شد.
15- طرح‌های هادی: در پیگیری‌های مختلف تلاش داشتیم تا طرح‌های هادی و بهسازی، مانند آسفالت روستاهای مختلف در شهرستان تحت پوشش طرح هادی قرار گیرد و نمونه این طرح‌ها را باید در روستاهای بیدرون، لشكریان، پناهبندان، كوجیل، چوشل، جلیسه، ملك رود، كوه پس، چالشم، بیدرون، مالفجان، دهبنه، فشتال و تازه آباد جست‌وجو كرد تا شاید روستاهای ما از موهبت توسعه بی‌بهره نمانند.
16- آب آشامیدنی روستاها: به كمك خداوند شهرستان سیاهكل از وضعیت مطلوبی در بهره‌مندی از آب آشامیدنی روستاها برخوردار است كه تا پایان دوره كاستی‌های موجود در اکثر روستاهای شهرستان به پایان رسید.
17- راه‌های روستایی: با لطف الهی در پایان دوره دوم راه‌های روستایی در دو بخش مركزی و دیلمان از طرق گوناگون تعریض و آسفالت گردید و پل‌ها و راه‌های بیشتری ساخته و آسفالت شدند و یا با شن‌ریزی قابلیت استفاده بیشتری یافتند.
18- سد: پیگیری مداوم جهت ایجاد سد به مطالعات و مشاوره سد دیلمان انجامید كه این امید وجود دارد تا در پرتو پایان مطالعات، احداث سد آغاز شود.
19- تجهیز و نوسازی و یكپارچگی اراضی: از جمله اموری كه در طی دو دوره نمایندگی تلاش داشتم تا به كمك آن، هزینه مردم كشاورز كاهش یافته و امكان كشت دوم و دیگر امور فراهم آید، تجهیز و نوسازی و یكپارچگی اراضی بود.
20- بازسازی استخرهای آبیاری زراعی: از جمله امور مددرسان كشاورزان، دریچه‌گذاری و احداث بندهای انحرافی و كانال‌های آب‌رسانی و دیواره‌سازی و سر دهنه سازی و لوله‌گذاری و انتقال آب زراعی و بازسازی و تعمیق استخر آب زراعی است كه جزء پیگیری‌های قطعی مسئولین می‌باشد.
21- عمران شهری: بازگشایی خیابان و آسفالت معابر شهری در دیدار و ملاقات درون استانی وزارت كشور، اعم از خرید مغازه‌ها و ساخت پل ورودی شهر و ... نیز از مطالبات مردم بود كه به كمك دیگر مسئولین به نتیجه رسید.
22- کمک نقدی به تیم فوتبال سیاهکل
23- کمک به راه‌اندازی تیم فوتسال جام رمضان سیاهکل طی سال‌های مختلف
24- کمک به راه‌اندازی، تکمیل و تجهیز کتابخانه سیاهکل
25- کمک به راه‌اندازی اورژانس سیاهکل و دیلمان
26- کمک به احداث مصلی و مسجد جامع جدید سیاهکل
27- كمك به ساخت مساجد در سیاهكل محله، برفجان، شیرجوشت و ...
28- توزیع البسه و كمك‌های مختلف بین دانش‌آموزان كم بضاعت
29- كمك به تحت پوشش درآمدن افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی
30- پیگیری پروژه تعریض و ساخت راه‌های لوشان ـ دیلمان ـ كلیشم، دیلمان ـ سیاهكل، دیلمان ـ ازبرم ـ لاهیجان و ...
31- كمك به اتمام ندامتگاه شرق گیلان در چوشل
32- كمك به راه‌اندازی اتحادیه تعاونی چایكاران و واگذاری كارخانجات به چایكاران
33- كمك به تعمیق و تجهیز استخرهای پاشوران و سید وارستان
34- پیگیری حق محرومیت سیاهكل و تصویب محرومیت بخش دیلمان در سال 1382
35- پیگیری واگذاری راه كانال سنگر ـ تازه آباد ـ سیاهكل از وزارت نیرو به راه و ترابری جهت مرمت و راهداری
36- پیگیری اتصال بام سبز لاهیجان ـ آقا سید حسین گمل ـ دیلمان
37- اخذ اعتبار بازسازی شبكه قدیمی و رینگ آب‌رسانی در شهر سیاهكل
38- كمك به راه‌اندازی ورزش‌های محلی چون كشتی گیله‌مردی در سیاهكل
39- پیگیری ساخت و اتمام مسكن استیجاری در سیاهكل
40- اخد اعتبارات بحران برف برای شهرستان سیاهكل از طریق تصویب قانون و ...
41- اقدام اساسی در راه‌اندازی دادگاه بخش دیلمان
42- دعوت از ده‌ها وزیر و معاون وزیر و مدیران عامل شرکت‌ها و سازمان‌ها و مدیران كل و استانداران و معاونین جهت بازدید از شهرستان سیاهکل
43- كمك به راه‌اندازی كارگزاری تأمین اجتماعی در شهرستان سیاهكل
44- شركت در ده‌ها یادواره شهدا و بسیج در شهرستان سیاهکل
45- بازدید از تمامی روستاها و دهستان‌های شهرستان سیاهکل در طی دو دوره نمایندگی
46- حضور هفتگی در شهرستان سیاهکل (یك تا چهار روز در هفته)
47- شركت در صدها جلسه كمیته برنامه‌ریزی شهرستان، شورای برنامه‌ریزی استان، ملاقات با مسئولین كشوری و لشگری
48- شركت در ده‌ها همایش شوراها، دهیاران شهرها و روستاها و بخش‌های مختلف شهرستان
49- و ...

لطفاً توضیح دهید که طی دو دوره نمایندگی چه برنامه‌ها و اقداماتی را برای شهرستان لاهیجان مورد توجه و پیگیری قرار دادید؟
ایرج ندیمی: این افتخار را داشته و دارم که در دو دوره نمایندگی تلاش داشته‌ام تا به عنوان نماینده موفق در دو شهرستان و استان و کشور علاوه بر تلاش درون پارلمانی، پیگیر امور زیادی در سطح شهرستان، اعم از بخش مرکزی و بخش رودبنه باشم که انشاءالله در سال‌های بعد آثار و نتایج آن آشکارتر می‌گردد که شماری از آن‌ها بدین قرار است:
1- فعالیت‌های آموزشی: بیشترین وجهه همت خویش را معطوف ساخت مدارس و آموزشگاه‌ها و اماکن اختصاصی معلمان، از جمله خانه معلم و مدارس و دارالقرآن و استقلال اداره بخش رودبنه نموده و در همین راستا در مورد راه‌اندازی دانشگاه پیام نور و یا تکمیل امکانات و ارتقاء سطوح آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی شهرستان نیز با همکاری سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اقدامات قابل توجهی صورت پذیرفته است و مدارس زیادی چون دیزبن، پاشاکی، سوستان، گلرودبار، لاشیدان حکومتی، شیرجوپشت، آذین، بختیاری، علم و ادب امیرآباد، آیت‌الله سعیدی، جوانمرد، شریفی، پروین اعتصامی، خالوباغ، ناصرکیاده، فاطمیه، فضل‌الله نوری و دیگر مدارس انجام شده یا درحال انجام شماری از این پیگیری‌هاست.
2- طرح آب آشامیدنی: در راستای پاسخگویی به نیاز شهروندان، خط انتقال تصفیه‌خانه سنگر هم‌اکنون مورد استفاده قرار می‌گیرد و پانصد میلیون تومان نیز جهت بازسای لوله‌های درون شهری تخصیص داده می‌شود. البته در راستای امور دیگر، در بازکیاگوراب صدها میلیون تومان صرف بهبود آب شهری شده و خواهد شد.
3- طرح آب‌رسانی زراعی: موضوع لایروبی انهار و رودخانه‌ها و اجرای طرح بزرگ D5 که در طول پنجاه سال اخیر در سطح شهرستان بی‌نظیر بوده است می‌تواند جهت کمک به کشاورزان عزیز منطقه باشد.
4- گازرسانی: گازرسانی به مناطق مختلف شهری و روستاها و مراکز دهستان‌ها می‌تواند کمک مؤثری برای شهروندان و روستانشینان باشد که در پایان دوره دوم نمایندگی در سطح وسیعی از شهرستان اجرایی گردید.
5- مجتمع فرهنگی و هنری: پیگیری اتمام پروژه قبلی فرهنگسرا در پارک ملی لاهیجان که با اعتبار دو میلیارد تومانی به مرحله اجرا رسید، می‌توانست پاسخگوی نیاز قطعی جوانان این شهر باشد.
6- راه‌ها: پیگیری اتمام و آغاز پروژه‌های بزرگ شهری، همچون کمربندی و تعریض راه‌های اصلی لاهیجان، رودبنه و دریا از جلمه مباحث قابل اعتنا می‌باشد.
7- ساختمان‌های اداری: پیگیری ساخت ادارات مختلف، از جمله بخشداری رودبنه، اداره دارایی، فرمانداری و ... از جمله اموری بود که می‌توانست در انجام امور و جذب سرمایه ملی یا استانی مؤثر باشد و طبیعتاً برای مردم و کارکنان از جهت فضای خدمت آثار مثبتی به همراه داشته باشد که احداث 17 واحد سازمانی و اداری رودبنه و لاهیجان از آن‌جمله است.
8- فعالیت‌های فرهنگی، هنری و تربیتی: احداث مجتمع فرهنگی و هنری دارالقرآن شرق و مجتمع فرهنگی لاهیجان و کتابخانه‌های رودبنه و لیالستان و تجهیز و تعمیر کانون فرهنگی و تربیتی الزهراء و شهید باهنر و تجهیز دارالقرآن و ... از جمله اموری بود که می‌توانست در رویکرد فوق‌الذکر و پاسخگویی به نیازهای مردم، مخصوصاً جوانان نقش مؤثری داشته باشد و در کنار فرهنگسرای لاهیجان که در نوع خود بی‌نظیر است، آثار فوق‌العاده‌ای را از جهت پاسخگویی مردمی ایجاد کند و این فعالیت در کنار دیگر اموری است که در دانشگاه آزاد و یا مدارس لاهیجان تعقیب گردید.
9- فعالیت‌های بیمارستانی: بی‌شک از سال 1379 تا پایان دوره دوم نمایندگی، یک موضوع اساسی توجه به مسائل دو بیمارستان لاهیجان از جهت خدمات و تجهیزات پزشکی می‌باشد. مثلاً در سال‌های اول، وزارت بهداشت و درمان و علوم پزشکی گیلان به شدت مخالف سی‌تی‌اسکن در لاهیجان بود و به استناد مکاتبات، به علت فقدان دانشگاه پزشکی با این سرمایه‌گذاری توسط بخش دولتی یا خصوصی مخالفت می‌کردند و در راستای سوانح سوختگی و یا ICU و CCU و کثیری از دیگر تجهیزات، از جمله دستگاه‌های دیالیز و ... این مخالفت‌ها یا کم‌کاری‌ها و یا پیگیری‌ها و مکاتبات و مذاکرات و ملاقات‌ها وجود داشته است. به همین نسبت، موضوع احداث ساختمان و تجهیز پایگاه انتقال خون لاهیجان و مشکلات مربوط به اجازه و بودجه و زمین این پایگاه نیازمند هم‌اندیشی و تعامل بوده است و تکمیل و محوطه‌سازی خانه بهداشت کلنگران، حسنعلی ده، نخجیرکلایه، لاکمه سر، کیاسرا، بیجاربنه پایین، بالا ناصرکیاده، سوستان، پاشاکی پایین، بارکوسرا، کوه بیجار، بالا رودپشت، چی‌چی‌نی کوتی، سوخته کوه، شیرنساء، شاه بلوط محله، آهندان، تبر کلایه، لاشیدان مطلق، بازکیاگوراب، شیرجوپشت، امامده بالا، بهادر کلایه، دیزبن، بازارسر لفمجان، بیجار بسته سر، لیالستان، کوه بنه، بالا پاشاکی، کهنه رود پشت، شیخعلی کلایه، کنف گوراب، ایشگاه، میان محله گلرودبار، چفل، توستان، سرشکه و بوجایه از حمایت‌های مختلف احداث و محوطه‌سازی مورد توجه نماینده و مسئولین بوده است.
10- ورزش: پیگیری مسائل ورزشی، اعم از وسایل و تجهیزات و ورزشگاه‌ها، از جمله موضوعات مهمی است که جوانان و ورزشکاران و ورزش‌دوستان به واسطه اطلاعات دقیق می‌توانند نسبت به آینده ورزش با امید بیشتری برنامه‌ریزی کنند. در همین راستا، تکمیل استادیوم ورزشی مهر در کمربندی و نخجیرکلایه از جمله مسائلی بود که از ابتدا در رابطه با سالن‌های تمرینی و جایگاه تماشاچیان و سالن شطرنج و حفظ و نگهداری و تعمیر و تجهیز و دیوارکشی و آماده‌سازی زمین تا به مناقصه گذاشتن سالن سه طبقه تختی لاهیجان با اعتبار نهصد میلیون تومانی که در نوع خود در استان گیلان بی‌نظیر است، تا سالن‌های ورزشی حاجی آباد و مدارس و توزیع اقلام مختلف وسایل ورزشی می‌تواند محل توجه باشد.
11- معابر شهری: مردم توقع دارند تا نماینده از جهات مختلف قانونی و اجرایی و ارتباطات، فرصت‌های تازه‌ای برای آن‌ها تدارک دیده و از راه‌های مختلف، چون تجمیع عوارض و یا معاونت عمرانی استانداری و یا وزیر کشور امکاناتی را جهت تهیه امکاناتی نظیر آتش نشانی، حمل زباله آسفالت معابر و ... فراهم ببیند که در طول دو دوره نمایندگی در انعکاس یا پیگیری این خواسته‌ها تلاش شده است.
12- عمران و نوسازی روستاها: از جمله امور همیشگی خدمت به روستاها، عمران و نوسازی روستاها از جهت طرح‌های مختلف آب، راه، مخابرات، مدارس و گازرسانی می‌باشد كه طرح‌های هادی و طرح تفصیلی روستایی در روستاهای مختلف چون كنف گوراب، لیالستان، نخجیركلایه، كوشال، بوجایه، پهمدان، شیرجوپشت، لاكمه سر، مهدی آباد، گوكه، گمل، لاشیدان مطلق، حاج سلیم محله، سرشكه، كوه بنه، كلشتاجان، بیجاربنه، شیخانبر، حاجی آباد، توستان، بیجاربنه پایین، كوه بیجار، سرچشمه، ایشگاه، شادهسر، كورنده، امامده، نوشر، حسنعلی ده، ارباستان، امیرآباد، ناصركیاده پایین، ایوان استخر، عین كلایه، دموچال، خالوباغ، سوخته كوه، بالا تموشل، و یا تأمین آب آشامیدنی كلشتاجان (7 روستا)، مجتمع گلرودبار (10 روستا)، ایشگاه، پاشاكی و روستاهای دهستان لیل (چشمه شاهخانی)، شیرجوپشت (كیسم) و یا نگهداری راه‌های روستایی و مطالعات راه و پل روستایی و یا آسفالت راه‌های گلرودبار (6 كیلومتر)، چهلستون (4 كیلومتر)، كچلام ـ ایوان استخر (6 كیلومتر)، ایشگاه پهمدان (3 كیلومتر)، توستان (3 كیلومتر)، سپهرپشت (2 كیلومتر)، پشتاسرا (پل)، پل سیاهگوراب (دهنه)، پل نوبیجار (2 دهنه)، پل بیجاربنه، پل ایوان استخر، پل بالا رودپشت، آسفالت راه آزارستانكی (3 كیلومتر)، آسفالت راه دموچال (2 كیلومتر)، تعریض و شن‌ریزی‌های مختلف چون یوسفده، مراد دهنده به سراش، چوشل به آزارستان، آزارستان به چی‌چی‌نی كوتی، گوكه، سطلسر، متعلق محله ارباستان، كوچكده، بازارسر لفمجان به بیجاربنه، چمندان، پهمدان، چفل، فشوپشته، نالكیاشر به شیرجوپشت، بندبن صالح‌بر، سراجار، گوكه به اسلامده، نوشر بالامحله كچلام، بالا محله و پایین محله لفمجان، آسفالت راه بالا محله لفمجان به بازارده، دیسام به پشتاسرا كه در پایان دوره دوم نمایندگی این روستاها و دیگر روستاها از جهات مطالعه و یا اجرا از وضعیت قابل دفاعی برخوردار شدند و ملاقات و مذاكرات ما و یا اخذ اعتبارات سهم وزیر و خارج از استان و یا تأكید بر انجام امور درون استانی برای همه موارد فوق، یعنی آب‌رسانی، گازرسانی، مطالعه طرح‌های تفصیلی و یا پل‌سازی و آسفالت توسط راه و ترابری یا بنیاد مسكن یك برنامه دائمی نماینده بوده و هست.
13- تجهیز و نوسازی اراضی سنتی: حسب اهمیت یكپارچگی اراضی از جهات نیروی كار، شیوه آبیاری، حفظ نهاده‌ها (كود و سم)، مكانیزه شدن، كشت دوم یا توأمان و ده‌ها دلیل اصلی و فرعی دیگر در طول این دو دوره تلاش داشتیم تا روستاهای متقاضی و مستعد با یكپارچگی اراضی بتوانند گام‌های اولیه به سوی كشاورزی صنعتی را بردارند كه روستاهای مختلفی با چنین رویكردی روبه‌رو بودند.
14- خودكفایی برنج و چای: طی دو دوره نمایندگی تلاش داشتم تا مسئولان بپذیرند كه در برنج و چای به خودكفایی برسند. درحالی كه برای برنج و چای برنامه خودكفایی وجود نداشت، ولی بحمدالله مقاومت در این راستا به حداقل رسید و برنامه‌های افزایش تولید برنج و كشت دوم بعد از برداشت برنج و اعلام سال خودكفایی اجرایی شد و همچنین برای طرح خودكفایی چای نیز پیگیری‌های فراوانی صورت گرفت.
15- صنعت: طی دو دوره نمایندگی تلاش گردید تا شهرك صنعتی لاهیجان و رودبنه شكل گرفته و كارخانجات مختلف، مخصوصاً صنایع تبدیلی در موضوعات چای و برنج جهت افزایش درآمد مردم و كشاورزان و كارجویان آثار خود را ظاهر سازد و راه‌اندازی اداره صنایع و معادن شرق گیلان در لاهیجان نیز با هدف راهنمایی و حمایت سرمایه‌گذاران پیگیری شد و امور زیربنایی و زیرساختی دیگر نیز با هدف تمهید و آماده‌سازی فرصت سرمایه‌گذاری اشتغالزا مورد پیگیری قرار گرفت.
16- گردشگری: لاهیجان حسب استعداد طبیعی می‌توانست و می‌باید در كنار شهرستان سیاهكل از جهت جاذبه‌های كوهستانی، جنگلی، دشت و كوهپایه، دریا، وجود تله‌كابین و جاده بام سبز به دریا و پارك حاجی آباد و تالاب 1300 هكتاری امیركلایه و ایجاد و تجهیز هتل‌های جدید چون آبشار (فجر) و دیگر برنامه‌های گردشگری، چون پارك جنگلی شیخ زاهد و ساماندهی محور توریستی شیخ زاهد گیلانی و مقبره كاشف السلطنه و حمام گلشن و پل خشتی و ... به عنوان یك قطب گردشگری گیلان و ایران درآید كه نزدیكی دیگر شهرهای سرسبز و پراستعداد گیلان قطعاً در آینده گردشگری این شهرستان نقش به‌سزایی را ایفاد خواهد كرد.

آرشیو برنامه‌های رادیویی ایرج ندیمی
7 شهریور 1390: برنامه رادیو صدای آشنا، بررسی موضوع "پدیده تروریسم و صدماتی که جمهوری اسلامی ایران از این پدیده شوم با توجه به سالگرد شهیدان رجایی و باهنر و فاجعه هشتم تیر متحمل شده است"، با حضور ایرج ندیمی (کارشناس مسائل سیاسی و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی) --> دریافت فایل
10 اردیبهشت 1390: برنامه رادیو گفت‌وگو، بررسی موضوع "روند توزیع درآمد ناشی از هدفمندی یارانه‌ها"،
با حضور دکتر محمدباقر صدری (اقتصاددان و استاد دانشگاه)، دکتر بیژن صفوی (رئیس پژوهشکده وزارت امور اقتصادی و دارایی و متخصص اقتصاد بین‌الملل) و ایرج ندیمی (معاون حقوقی، امور مجلس و استان‌های وزارت صنایع و معادن)
18 بهمن 1389:‌ برنامه رادیو صدای آشنا، بررسی موضوع "دستاوردهای داخلی و خارجی انقلاب اسلامی ایران"، با حضور محمود احمدی بیغش (نماینده مجلس شورای اسلامی) و ایرج ندیمی (کارشناس مسائل سیاسی و معاون حقوقی، امور مجلس و استان‌های وزارت صنایع و معادن) --> دریافت فایل
23 فروردین 1389:
برنامه رادیو گفت‌وگو،‌ بررسی موضوع "سرانجام جلسات مشترک دولت و مجلس"، با حضور ايرج نديمی (مشاور پارلمانی دولت)، علی‌اصغر زارعی (عضو کمیسیون طرح تحول اقتصادی مجلس شورای اسلامی) و محمدکریم شهرزاد (عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی)
22 اسفند 1388: برنامه رادیو گفت‌وگو،‌ بررسی موضوع "لایحه بودجه در مجلس"، با حضور ايرج نديمی (مشاور پارلمانی دولت)، داریوش قنبری (عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی) و سیروس سازدار (عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی)
10 اسفند 1388: برنامه رادیو صدای آشنا، بررسی موضوع "تحليل ماهيت افراد در وابستگي به نظام پس از انتخابات دهم رياست جمهوري اسلامي ايران پيرو سخنان رهبر انقلاب اسلامي"، با حضور دکتر نعمت احمدی (حقوقدان) و ايرج نديمی (مشاور پارلمانی دولت) --> دریافت فایل
26 دی 1388: برنامه رادیو گفت‌وگو،‌ بررسی موضوع "لایحه بودجه در راه مجلس"، با حضور ايرج نديمی (مشاور پارلمانی دولت) و حسن غفوری فرد (عضو هیأت رئیسه مجلس شورای اسلامی)
20 مرداد 1388: برنامه رادیو صدای آشنا، بررسی موضوع "معرفی وزرای پیشنهادی رئیس جمهور"، با حضور ايرج نديمی (مشاور پارلمانی دولت و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی) و رفعت بیات (جامعه‌شناس و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی) --> دریاف فایل
17 مرداد 1388:
برنامه رادیو گفت‌وگو،‌ بررسی موضوع "هدفمند کردن یارانه‌ها"، با حضور ايرج نديمی (مشاور پارلمانی دولت) و موسی‌الرضا ثروتی (عضو کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی)
5 فروردین 1388: برنامه رادیو گفت‌وگو،‌ بررسی موضوع "پیدایش و پیروزی انقلاب اسلامی"، با حضور ايرج نديمی (نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی) --> دریافت فایل

فرشادفیاض روحی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۰:۵۲ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۳
0
0
فرشاد فیاض روحی: پیروز شدن شما در انتخاب نمایندگی مجلس نهم مبارکه. در یک کلمه، افتخار لاهیجان هستید. دوستدار همیشگی شما در تمام ایام.
نظرات بینندگان