رئيس مركز پژوهشی ميراث فرهنگی گيلان:
با برنامهريزی شهری میتوان بحران حاشيهنشينی را به فرصت تبديل كرد
سكونتگاههاي غيررسمي يكي از پديدههاي اجتماعي در كشورهاي توسعهيافته، درحال توسعه و توسعهنيافته است كه همواره توجه دولتها براي كسب اطلاعات جمعيتي، برنامهريزي و كاهش آسيبهاي اجتماعي ناشي از آن را به خود جلب كرده است.
سكونتگاههاي غيررسمي يكي از پديدههاي اجتماعي در كشورهاي توسعهيافته، درحال توسعه و توسعهنيافته است كه همواره توجه دولتها براي كسب اطلاعات
جمعيتي، برنامهريزي و كاهش آسيبهاي اجتماعي ناشي از آن را به خود جلب
كرده است.
قريب به يك قرن است كه برخي از افراد بدون برخورداري از كمترين امكانات به
اميد دستيابي به جاذبههاي شهري، مهاجرت را راه حل مشكلات خود ميدانند.
آغاز حاشيهنشيني در جهان مربوط به يكصد سال پيش است؛ زماني كه در انگلستان
محلات زاغهنشين ناشي از انقلاب صنعتي شكل گرفت. علت اصلي شكلگيري اين
محلات زاغهنشين انگلستان، مهاجرت روستایياني بود كه دهكدهها را به اميد
اشتغال در واحدهاي صنعتي رها كرده و در نهايت باني مناطق حاشيهنشين شدند.
اما اين سابقه در ايران به اواخر دهه 20 شمسي برميگردد.
ديرزماني است كه سكونتگاههاي غيررسمي پناهگاه افرادي است كه به دليل
ناتواني براي دستيابي به فرصتهاي كسب و انباشت سرمايه فرهنگي، انساني و
اقتصادي زندگي را پناه گرفتن در سايباني ناامن براي محافظت در برابر باد و
باران معنا كردند.
به بيان ديگر، خطرپذيري بالا در برابر سوانح طبيعي، سكونتگاههاي
نازيبا و خدمات ناكافي از جمله مواردي است كه ميهمان ناخوانده ساكنان حاشيهنشين شهرهاي بزرگ با آنها دست به گريبان هستند.
گسترش حاشيهنشيني با ايجاد ناهنجاري و رفتارهاي مخل امنيت اجتماعي،
مانند اعتياد، ولگردي، تكديگري و سرقت همراه است. سكونتگاههاي
غيررسمي مكانهايي مستعد براي ارتكاب جرم هستند كه علاوه بر ايجاد زمينه
رواج جرائم مختلف در جامعه، موجب بروز احساس ناامني نيز ميشوند.
به بيان بهتر، نظارت امنيتي ناكافي، بالا بودن تعداد افراد بيكار،
پايين بودن سطح سواد و وضعيت جغرافيايي نامناسب، مناطق حاشيهنشين را به
مناطقي جرمخيز تبديل كرده است.
وجود سكونتگاههاي غيررسمي در همه كشورها، اعم از توسعهيافته، درحال توسعه و توسعهنيافته موجب شد تا هر كشور شيوهاي متفاوت براي مواجه
شدن با مسائل و مشكلات ناشي از اين پديده اجتماعي بهكار گيرد. اين درحالي است كه بسياري از كشورها پس از سالها مقابله با ايجاد سكونتگاههاي
غيررسمي، پذيرش و ادغام در شهرها و بهسازي آنها را بهترين راه مواجه شدن
با اين شهرهاي غيرقانوني ميدانند.
در اين رابطه، رئيس مركز پژوهشي ميراث فرهنگي گيلان در گفتوگو با
خبرگزاری ايرنا اظهار داشت: جمعيت حاشيهنشين مجموعه افرادي هستند كه از
روستاها يا شهرهاي كوچك به قصد زندگي بهتر وارد شهرهاي بزرگ ميشوند.
حسين اسماعيلپور افزود: اين جمعيت مهاجر به دليل فقدان
امكانات مالي و عدم توان پرداخت هزينههاي جاري، قدرت سكونت در مناطق رسمي
شهرهاي بزرگ را ندارند.
وي تصريح كرد: به همين علت، اين جمعيت مهاجر در حاشيه شهرهاي بزرگ به صورت كپر و سكونتگاههاي موقتي زندگي ميكنند.
به گفته اين استاد مردم شناسي دانشگاه گيلان، برخي از ساكنان حاشيه
شهرهاي بزرگ را افرادي تشكيل ميدهند كه به دلايل مختلف مناطق حاشيهاي را
به عنوان مخفيگاه خود انتخاب ميكنند.
اسماعيلپور با اشاره به اينكه در برنامهريزيهاي شهري در رابطه با
حاشيهنشيني برنامه مدوني وجود ندارد، گفت: اين جمعيت بدون برنامهريزي
وارد شهرها ميشوند و چون به تدريج جمعيت قابل توجهي را تشكيل ميدهند،
مورد توجه دولتها قرار ميگيرند.
وي به ساختار جمعيتي حاشيهنشينها اشاره و خاطرنشان كرد: بر اساس
تحقيقات انجام شده در برخي از مناطق حاشيهنشين كشور، در اين جمعيتها
تعداد مردان بيشتر از زنان است.
رئيس مركز پژوهشي ميراث فرهنگي گيلان ادامه داد: خانههايي كمتر از 50
متر و برخورداري از حداقل امكانات رفاهي، از ديگر ويژگيهاي مناطق حاشيهنشين است.
اين استاد مردمشناسي دانشگاه گيلان نداشتن تعلق اجتماعي حاشيهنشينها
را يكي ديگر از ويژگيهاي اين جمعيت دانست و بيان داشت: اين جمعيت به دليل
فقدان همبستگي قومي، تعلق اجتماعي ضعيف و تنشهاي اجتماعي بالايي دارند.
وي افزود: ناهنجاريها و انحرافات بالاي اجتماعي مناطق حاشيهنشين را به مأمني براي مجرمان اجتماعي تبديل كرده است.
به گفته اسماعيلپور، برخي از ساكنان مناطق حاشيهنشين به دليل نداشتن
امكان كسب درآمد از راههاي مشروع به راههاي كسب نامشروع درآمد روي ميآورند.
وي با اشاره به اينكه جمعيتهاي حاشيهنشين را ميتوان جمعيتي با كاركرد
مثبت ارزيابي كرد، گفت: حاشيهنشينها جمعيت مازادي نيستند و به دليل
انجام كارهاي خدماتي و عمراني در شهرها وجودشان لازم و ضروري است.
اين استاد مردمشناسي دانشگاه گيلان با بيان اينكه جمعيت حاشيهنشين،
جمعيتي نامتعادل است، تصريح كرد: اين جمعيت به دليل برهم زدن تركيب جمعيتي
و ساختار معماري براي شهرهاي بزرگ بحران تلقي ميشوند.
وي با اشاره به اينكه با برنامهريزي شهري ميتوان بحران حاشيهنشيني
را به فرصت تبديل كرد، ادامه داد: تعيين دقيق حريم حوزه شهرها بر اساس
مباني شهرسازي يكي از راهکارهاي ساماندهي مناطق حاشيهنشين است.
وي بيان داشت: جمعيت حاشيهنشين را در صورت اسكان صحيح ميتوان به شهركهاي داراي امكانات تبديل كرد.
رئيس مركز پژوهشي ميراث فرهنگي گيلان در ادامه تغيير تفكر حاشيهنشيني
را يكي ديگر از راهكارهاي مقابله با حاشيهنشيني دانست و گفت: در حاشيه
بودن نوعي تفكر است كه در ذهن و نگرش ايرانيها وجود داشته و در تعيين مكان
زندگي آنها تأثيرگذار است و با تغيير اين نگرش ميتوان از افزايش حاشيهنشيني پيشگيري كرد.
وجود سكونتگاههاي غيررسمي در همه كشورها، اعم از توسعهيافته، درحال
توسعه و توسعهنيافته موجب شده تا هر كشور شيوهاي متفاوت براي مواجه شدن
با مسائل و مشكلات ناشي از اين پديده اجتماعي بهكار گيرد.
اين درحالي است كه بسياري از كشورها پس از سالها مقابله با ايجاد
سكونتگاههاي غيررسمي، پذيرش و ادغام در شهرها و بهسازي آنها را بهترين
راه مواجه شدن با اين شهرهاي غيرقانوني ميدانند.
رئيس كميسيون فرهنگي و اجتماعي شوراي اسلامي شهر رشت در همين رابطه به
خبرگزاری ايرنا گفت: حاشيهنشيني آسيبهاي اجتماعي زيادي براي شهرهايي كه با
اين پديده مواجه هستند، ايجاد ميكند.
محمدحسن عاقلمنش ادامه داد: رفع اين آسيبهاي اجتماعي نيازمند صرف هزينههاي زيادي از سوي دولتهاست.
وي با بيان اينكه دولتها با اجراي تدابيري ميتوانند از بروز آسيبهاي
ناشي از حاشيهنشيني در شهرها پيشگيري كنند، افزود: مطالعات حاشيهنشيني و
پيامدهاي آن نقش مهمي در اتخاذ تدابيري اصولي براي ساماندهي حاشيهنشينها
دارد.
نائب رئيس شوراي اسلامي شهر رشت پيشگيري را بهتر از درمان دانست و
خاطرنشان ساخت: ميتوان از بروز مشكلات ناشي از حاشيهنشيني كه بيشتر به
دليل ورود اقشار كمدرآمد به شهرها و ناتواني از تهيه منزل مسكوني مناسب
ايجاد ميشود، پيشگيري كرد.
عاقلمنش اضافه كرد: پروژه مسكن مهر يكي از اقدامات مثبت دولت براي
ساماندهي اقشار كمدرآمد در محيطي است كه از امكانات و خدمات شهري مناسب
براي زندگي برخوردار است.
به هرسان اگرچه حاشيهنشيني پديدهاي منفي و عامل بروز و ظهور بسياري
از ناهنجاريهاي اجتماعي محسوب ميشود، اما از سوي ديگر حاشيهنشيني را ميتوان يكي از نشانههاي پويايي شهرها دانست كه برنامهريزي و ساماندهي
آنها رشد، توسعه و دوري از ايستا بودن شهرها را به همراه دارد.