گیلان
زمین از دیرباز سرزمین گونهگونی پوشش گیاهی، تنوع نعمات الهی و البته
عقاید و آراء انسانی بوده و هست. مردمان گیلان گاه به مانند طبیعت زیبای
سرزمینشان بخشنده و نوازشگرند و گاهی در رویارویی با پدیدههای اجتماعیای
که به مذاقشان خوش نمیآید، طوفانی و مواجههگر میشوند؛ شاید هم تأسی
گیلانیها به اقلیم و آب و هوای سرزمین خوش منظر وارناست که باعث میشود
در طرفةالعینی تغییر رأی و موضع دهند و به عبارت دقیقتر، مردمانی شوند که
مطالعه الگوهای رفتاریشان از پیشبینی وقوع زمین لرزه دشوارتر باشد! به
هر تقدیر، همزمان با تکیه زدن مهدی سعادتی بر کرسی چرمی طبقه هشتم
ساختمان استانداری گیلان که او را از "سرداری" به "مهندسی" رساند، همچنان
تغییرات و تحولات شروع شده، ادامه دارد. از
سویی انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی درپیش است و از سویی دیگر، پس
از شش سال انتظار، انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار خواهد شد و
در این میان، هستند عدهای که به تکاپوی بیشتری افتادهاند: الف) نماینده عالی دولت در گیلان: برای به سرانجام رساندن تغییرات مدیریتی
استان، بهویژه انتصاب فرمانداران جدید برای شهرستانهای استان که در این
راستا شهرستانهای شفت و بندر انزلی چشمشان به فرمانداران جدیدشان روشن شده
و شماری از شهرستانها همچنان چشمانتظاراند؛ بماند که این تغییرات
ذهنیتی را تقویت میکند مبنی بر میل جریانی خاص برای تصاحب کرسیهای بیشتر
در مجلس آتی. ب) نمایندگان فعلی مجلس و نمایندگان حاضر در مجالس محلی یا همان شوراهای
اسلامی شهر نیز هنوز گزارش کار مدونی به موکلانشان ارائه ندادهاند تا
خدمات ارزندهشان به حوزه انتخابیه، شهر و یا گیلان عزیزمان بر همگان
مکشوف گردد. پ) نامزدهای جدید: که گیوه ور کشیدهاند تا در مصاف با نمایندگان فعلی گوی
سبقت بربایند و به مجلس شورای اسلامی و یا شوراهای اسلامی شهر و روستا
ورود کنند. ت) ائتلاف اصولگرایان: که در حال دستچین کردن نیروهای مورد وثوق خود و در
نهایت به دنبال تعرفه کردن آنها هستند. در این میان ائتلاف اصولگرایان چند
صباحی است که جلسات خود را به صورت جدی و تقریباً منظم آغاز نموده است؛ بماند
که هنوز طیفهایی در این ائتلاف مشغول حسابکشی از برخی نمایندگان فعلیاند
که در دوره قبل، از حمایتهای پنهان و پیدای این ائتلاف بهرهمند شده و بعد
پیمان شکستهاند! اما
گروهی دیگر نیز مشغول سبک سنگین کردن گزینههای موجود برای حمایت در "روز
انتخاب" پیش رو هستند و در این میان آنچه تا این لحظه هنوز تحقق نیافته و
میسر نشده، وحدت رویه در ائتلاف اصولگرایان است. ث) اصلاحطلبان سنتی گیلان: آنها نیز علیرغم حوادث پس از انتخابات 1388
دوری از صحنه سیاسی پیشه نکردهاند و گویا صندلیهای سبز مجلس نهم برای
آنان همچنان وسوسهکننده است! گویا همزمان با مجلس ترحیم یکی از فعالان
مطبوعاتی گیلان که یکی دو هفتهای بیش نیست که به رحمت خدا رفته، در مجلسی
به همین مناسبت گرد هم جمع شدهاند و دوباره با هم دست یاری داده و
مشغول برنامهریزی شدهاند. ج) چهرههای نام آشنا و یا وکلایی که سابقه نمایندگی در شهرستانهای مختلف
گیلان دارند و با توجه به فضای سیاسی فعلی کشور با دو سئوال اساسی مواجهاند: ۱- به صحنه انتخابات ورود کنند یا نه؟ ۲- مستقل در انتخابات وارد شوند و یا در صدر لیست طیفهای اسم و رسمدار قرار گیرند؟ نامهای احتمالیای مانند: محمدباقر نوبخت حقیقی، محمدمهدی قربانی، الیاس
حضرتی، روحالله قهرمانی چابک، نظرعلی علیزاده، رمضانعلی صادقزاده،
محمد خزاعی، ایرج ندیمی، محمد موسوی روزان و ...، و دسته آخر که قبل از آن، چند
دسته و گروه را بنا به مصالحی از قلم میاندازم "مردم"اند. مردم هم
اگرچه ساکت ولی هوشیار در انتظاراند و تحولات را به دقت رصد میکنند تا در
روز انتخاب، ضمن خلق حماسهای دیگر در تاریخ پرافتخار جمهوری اسلامی ایران،
انتخاب کنند، ولی اینبار بهترینها را؛ زیرا که به اذعان مردمان کوچه و
بازار، دوره فعلی حضور نمایندگان گیلان در مجلس شورای اسلامی کمفروغترین
دوره در میان ادوار گذشته بوده است و گیلان بهجای حرکت به سوی همگرایی
بیشتر به سمت واگرایی و محرومیت از امکانات، اعتبارات و ثروت کشور پیش
رفته و به دلیل ضعف نمایندگان گیلان برای احقاق حق گیلانیها در خانه ملت،
آنچنان که شایسته این مردم است، طی سه سال و نیم گذشته در گیلان به نوعی عدم
امنیت روانی احساس شده است! امیدواریم نمایندگانی که برگزیده خواهند شد: 1- خدا، اسلام، اخلاق و خدمت صادقانه به مردم را درنظر بگیرند. 2- خود را نماینده، در درجه اول حوزه انتخابیه، دوم استان گیلان و در نهایت
جمهوری اسلامی ایران بدانند و در جهت تحقق منافع ملی هر سه دسته توأمان
گام بردارند. 3- خود
را نماینده همه شهروندان حوزه انتخابیه خود بدانند، نه فقط جمعی که به او
رأی دادهاند. پیگیر منافع و مصالح استان خود باشند، نه استانهای مجاور. 4- خود را نماینده همه مردم بدانند، نه برگزیده گروه و صنف همفکر خود و پیگیر منافع آنان. 5- وقت خود را صرف عزل و نصبهای داخلی و دعواهای درون استانی نکنند. 6- پاسخگوی به مردم باشند. 7- در دوره آتی بهجای سیاستپیشگی، کیاست پیشه کنند و از سیاستبازی
پرهیز نمایند و تنها به فکر خدمت به مردم و پرداختن به عمران و
توسعه استان گیلان باشند. فراموش نکنیم که یکی از شیوههای عبادت به قول حضرت حافظ این است که: عبادت بهجز خدمت خلق نیست به تسبیه و سجاده و دلق نیست
از جناب لطفی با تجربه کار در روابط عمومی استانداری، مشاورت رسانهای نماینده ولی فقیه، مجریگری صدا و سیما و مدیریت سایتهای خبری گیلانیان و شمال ما بعید بود که ندونن انتخابات شوراهای شهر و روستا قراره با انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 برگزار بشه و هیچ دخلی به انتخابات امسال مجلس شورای اسلامی نداره!!!
با این عناوین حتماً خودش را در قد و قواره حداقل یک فرماندار میبیند (مشاورت رسانهای نماینده ولی فقیه، مجریگری صدا و سیما و مدیریت سایتهای خبری گیلانیان) و به خاطر همین هم حرص میخورد. دولت هم کل کاسه کوزه اینها رو ریخت بههم، به خاطر همین شدهاند اخ و انحرافی!!!
آقای لطفی! اینهمه حرف زدی از نمایندگی انسانهای پرمسئولیت و سابقه روشن و مردم ساکت و هوشیار. میخواستم ببینم یه آمار درصدی میتونی در اختیار بزاری که این آقایان چقدر تأثیرگذار بودن در جهت رشد استان در مقابل استانهای همجوار؟ کدام از این آقایان تونستن در مسئولیتی که بودن، یک قدمی بردارن که شاخص باشه؟ اگه نتونستید بگید ما در اختیار بزاریم...