جشنها و آیینهای کهن و غنی مردم
گیلان، بهویژه در ایام نوروز به دلیل بیاعتنایی در وادی فراموشی قرار گرفته که
لازم است مسئولان فرهنگی به این مهم توجهی ویژه داشته باشند.
به گزارش خبرگزاری مهر، بسیاری از
آداب نوروزی در تمام نقاط ایران یکسان است، اما آنچه موجب تنوع و زیبایی این
آیینها میشود، نوع و نحوه برگزاری مراسمات است که رنگ و بوی خاصی برای آیینهای
هر منطقه میبخشد.
آیینهای بومی، این دریاچههای زلال و
کوچک امروزی باقیمانده دریای فراگیر و بزرگی بوده که به مرور با سربرآوردن
خشکیهای بیاعتنایی و از دل و دماغ افتادن مردم که ریشههای گوناگونی دارد، به
صورت دریاچهها و یا آبگیرهای کمعمق درآمده است.
بنابراین بسیاری از این آداب در
راستای هم و برگرفته از هم هستند. نوروزی نوسال چیزی جز رودهای نوروزی زمان باستان
نیست که هر ساله در آستانه نوروز سروده و نواخته میشد و سابقهای اینچنینی در
تاریخ گذشته سرزمین ایران بوده است.
یک محقق و پژوهشگر گیلانی در این
زمینه گفت: هر وقت که نیاز به آگاه کردن مردم از بروز رویدادی در شرف وقوع
بود، گروههایی به در خانهها میرفتند و مردم را آگاه میکردند.
محمد بشرا در پاسخ به این پرسش
که هنوز کارت دعوت عروسی وجود نداشت، مدعوین را چگونه برای شرکت در عروسی خبر
میکردند، افزود: این رسم تا چندی پیش در روستاهای گیلان فراگیر بود. خانواده
داماد و عروس گروهی از دختران و پسران عزب را به عنوان "خبرا کون"،
یعنی خبرکننده انتخاب و به در خانههای نزدیکان و آشنایان میفرستادند و
گاه با لحنی آهنگین آنان را برای شرکت در جشن عروسی دعوت میکردند.
این پژوهشگر گیلانی اظهار داشت:
نوروزی نوسال هم همین است، منتها به شکل دیگر؛ آنان میآمدند و مردم را برای
شرکت در جشن باستانی و فراگیر نوروز فرا میخواندند، نه اینکه مردم غافل بودند و
آنان آگاهی میدادند. اینان سرود خوانان نوروزی بودند که خبر کردن از فرارسی
جشن نوروز به نوعی دعوت پیآمد کارشان بود.
وی خاطرنشان کرد: این رسم کهن در
گیلان و مازندران و در مناطق دیگر ایران مانده و در گیلان همراه با نوعی
نقد و بررسی اجتماعی نیز بوده است.
بشرا ادامه داد: گروه نوروزی خوانان
از سیاست و حکومت زمان، وضع اجتماعی خانوادگی، وضع کشاورزی، دامداری و هر کس و هر
چیز انتقاد میکردند.
این پژوهشگر گیلانی یادآور شد: گروه
همخوانان نوروزی نوسال تنها خبردهندگان خشک و خالی نبودند، بلکه منتقدان خانوادگی،
اجتماعی و سیاسی نیز بودند.
این رسم بعد از اسلام به صورت
سوگواران و سوگنامه خوانان هم درآمدند، زیرا با توجه به گردش ماههای سال قمری در
ماههای سال شمسی، گاه نوروز با محرم و صفر، بهویژه روزهای سوگواری این دو ماه
مطابق میشود که هیچیک از دو رسم فرهنگی و مذهبی را نمیتوان از یاد برد.
در این ماهها، بهویژه اگر با روزهای
خاص عزاداری همراه باشد، نوروز خوانان حتی مرثیه هم میخوانند. از این یادگاریهای
گذشتههای دور و باستانی در گیلان و مازندران فراوان است؛ مثلاً در کوهستانهای
شرق گیلان، رسم "رابچره "به سبب عدم توجه جوانان به این مراسم
به کلی از بین رفته است.
مراسمی نمادین که مانند "عروسه
گوله" ریشه در گاهشماری مردم این سامان دارد و در آستانه نوروز خبر از چیرگی
بهار بر زمستان داشته است.
این محقق برجسته گیلانی در اینخصوص
نیز گفت: درباره تمامی این آداب و رسوم تحقیق به وسیله پژوهندگان علاقهمند انجام
شده و مطالب لازم فراهم آمده است.
بشرا بیان داشت: اشعار و نحوه
اجرایشان رسم قدمخیری یا خانه موجی (خانه پازنی)، رسم قرار دادن شیر
بر سفره نوروزی و خوردن شیر در تحویل سال، رسم بره گردانی در مناطق دامداری سنتی
خود از رسوم کهن ایران است که در سرزمین فرهنگپرور گیلان باقی مانده بود که
به مرور سالها از یادها رفته و یا کمرنگ شده است و بیشترین این آداب و رسوم
نمادین ریشه در گاهشماری مردم دارد.
وی اظهار داشت: رسم چهارشنبه سوری در
گیلان در حقیقت دروازهای برای ورود به مراسم نوروزی و بهار بوده است و آداب
چهارشنبه سوری در تمامی ارکان زندگی فردی و اجتماعی روزگار گذشته اجرا میشد.
این پژوهشگر گیلانی گفت: کشاورزی،
دامداری، مرغداری، خانهداری، درختکاری، خانه و خانواده، زن و فرزند، تندرستی و
ناخوشی، ازدواج و مرگ و میر هیچ پدیده شخصی اجتماعی و خانوادگی وجود
نداشته که در چهارشنبه سوری برای رونق و پیشرفتش مراسمی اجرا نشده باشد.
بشرا ادامه داد: میمنت و مبارکی این
روز هنوز هست، گرچه در حوزه شهرهای بزرگ، محدود به نمادهای ظاهری شده، اما در
روستاها بسیاری از کارها را در روز چهارشنبه سوری آغاز میکنند تا بر رونق و برکت
و پیشرفتش افزوده شود.
به هر حال آداب و رسوم گذشتگان یکی از مؤلفههای
اصلی هویت، وحدت ملی و فرهنگی است، اما به مرور زمان، بیشتر رسوم به تدریج یا کلاً
به دست فراموشی سپرده شده است که باید با تحقیق و پژوهش این گنجینههای
ارزشمند را زنده و به اذهان نسلهای آینده منتقل کرد.