چهارشنبه سوری پرشورترين جشنهای پيشواز نوروز است
به باور گيلانيان كهن، چهارشنبه سوري دروازهاي به سال نوست و هركس از اين دروازه به شادي گذر كند، سال نو را به خوشي و پر از بركت خداوند آغاز ميكند.
به
باور گيلانيان كهن، چهارشنبه سوري دروازهاي به سال نوست و هركس از اين
دروازه به شادي گذر كند، سال نو را به خوشي و پر از بركت خداوند آغاز ميكند.
چهارشنبه سوري يكي از پرشورترين جشنهاي پيشواز نوروز است كه
عنصر اصلي آن آتش است و هميشه آتش، نشاني از گرما و دور كردن شياطين بوده،
اما سالهاست كه اين نماد زيبا به بازيهاي خطرآفريني تبديل شده كه رخصت گذر
از اين دروازه را به شادي نميدهد.
يكي از پژوهشگران عرصه آيينهاي بومي محلي گيلان به خبرگزاری ايرنا گفت: در جشن چهارشنبه سوري چون آتش ميافروزند و آتش
به رنگ سرخ است، به اين جشن صفت سوري دادهاند و منظور از برافروختن آتش در
جشن سوري، گرم كردن جهان و زدودن سرما و بدي از آن است.
محمد بشرا اظهار كرد: جشن چهارشنبه سوري جنبه ملي و آميزههايي از اعتقادات عامه و سنن ديني دارد.
وي افزود: در سراسر گيلان، چهارشنبه سوري دروازهاي به سال نو است. به
باور مردم، كسي كه از اين دروازه نگذرد، هرگز سالي شاديبخش و بابركت نخواهد
داشت.
بشرا ادامه داد: در اين آيين، آداب و رسومي براي رفع پليديها، ناهنجاريها، دوري از رنج و بيماري و دستيابي به دولت، پاكي، آرامش، تندرستي و
خوشبختي نهفته و مردم به آن باور دارند.
وي اضافه كرد: آب، آتش، سبزه و گياه حضوري جدي و هميشگي در اين آيين
دارند و "گول گوله چهارشنبه" و "آتش ولي" برخي از نامهاي چهارشنبه سوري در
گيلان است.
فرنگيس رحمتيپور بانويي است كه سالياني دور از گذشته گيلان را
تجربه كرده و در اين سالها به قامت مادربزرگي مهربان، تجربههاي خود را به
فرم داستانهايي شيرين براي نوههايش بازگو ميكند.
وي در گفتوگو با خبرگزاری ايرنا ميگويد: خريد و از خانه بيرون رفتن
در چهارشنبه سوري نحسي را بهدر ميكند و آينه، شانه چوبي، اسپند، قاشق
چوبي، گمج (ظرف سفالين خاص گيلان)، شيريني و آجيل خريد اصلي چهارشنبه
سوري است.
مادربزرگ يادآور ميشود: دلها خوش بود و در اين شب براي صفايش دور هم
بودند و همه با خوشي اين جشن را مهيا ميكردند، مردان آذوقه فراهم ميكردند و زنان رنگ به رنگ شيريني و آجيل...
وي ادامه ميدهد: زنان دوشنبه شب برنج، عدس و سويا را ميخيساندند و سهشنبه صبح بساط برشته كردن بر آتش شروع ميشد و تا بعد از ظهر آماده ميشد و
با مغز گردو قاطي ميكردند و در شيشههايي مخصوص بستهبندي ميكردند و اين
قوتي از سال نويشان بود و همچنين آجيل عيدشان.
مادربزرگ با لهجه شيرين گيلكي، اما به تأسف و حسرت ميگويد: چهارشنبه سوري امروز خطرناك است، انسان جرأت بيرون رفتن ندارد.
وي ميافزايد: در ساليان دور، نيكانديشان گيلاني هفت كپه كوچك آتش از
باقيمانده شالي مهيا ميكردند و همه افراد خانواده از روي آنها ميپريدند.
مادربزرگ توضيح ميدهد: فرزندان كوچك در آغوش پدر و كهنسالان دست در
دست جوانان از روي آتش ميپريدند و زردي خود به آتش ميسپردند و سرخي آتش
از آن خود ميكردند.
گويا روزگار كهن، آيينها دلخوشتر و زيباتر اجرا ميشد، اما امروز چگونه است؟
از چهارراه كه ميگذري، ترقه و فشفشه ميفروشند و كودكمان در زيرزمين و
يا در گوشهاي پنهان به فكر ساختن آتشافزايي است كه صدايي مهيبتر ايجاد
نمايد و در اين بين چه كودكان و نوجواناني از سرزمينمان كه دروازه سال نو
را در بيمارستانها ميگذرانند و چه خانوادههايي كه بيرق سياه بر سر در
خانههايشان ميآويزند.
ميگويند بايد نيك انديشيد. پس اميدواريم امسال چنين نباشد و خانوادهها
در كنار پدربزرگها و مادربزرگها شاد و دلافروز آييني را بهجا آورند كه بهجا
مانده از نيكانديشان پيشينشان است و اجراي هر مرحله از اين آيين، فلسفهاي نيك و شيرين داشته است.