روزهای آخر تابستان سال 1386 بود که خبر انتصاب روحالله قهرمانی به سمت استانداری گیلان شنیده شد. آن روزها خیلیها با شنیدن این خبر بسیار شادمان شدند؛ از دو جهت. اول رفتن سردار علی عبداللهی و دوم آمدن مهندس روحالله قهرمانی. اصولگراها و حامیان گیلانی دولت، آن روزها از نحوه عملکرد عبداللهی ناراضی بودند و او را مانع پیشرفت استان میدانستند. بنابراین با مکاتبات گسترده توانستند او را از این پست برداند و قهرمانی را جایگزین او کنند.
در همان روزها بود که در یکی از شهرهای شرقی استان به پاس بازگشت دوباره قهرمانی به استان گیلان دور هم جمع شدند و دست او را گرفتند و گفتند که تا آخر با تو هستیم؛ آن روز اما قهرمانی پاسخی متفاوت به آنها داد.
اما امروز پس از بیش از سه سال به یکباره تمام حامیان دیروز در جبهه مخالف قرار گرفتند و یکباره قهرمانی به وصله ناجور تبدیل شد. آقایان به یکباره دلسوز کشور و انقلاب و استان و شهر و دیار خود شدند و قهرمانی را ضد انقلاب، وابسته به جریان سبز، مفسد و ... معرفی کردند. در طول چند ماه گذشته آنقدر جلسه و همایش و مصاحبه و ... ترتیب دادند تا به نحوی قهرمانی را نقد کنند. حتی کار تا بدانجا پیش رفت که بحث سئوال از وزیر کشور درباره عملکرد استاندار گیلان را مد نظر خود قرار دادند تا با استفاده از اهرمهای خود، وزیر را قانع کنند که قهرمانی باید برود. اما چرا باید میرفت؟ آنها دلایل خود را عقبماندگی پروژههای استانی، مشکلات مالی استاندار و مهمتر از همه، حمایت او از جریان موسوم به سبزها در ایام انتخابات سال 1388 اعلام کردند.
وقتی بالاخره رفتن قهرمانی حتمی شد، ناگهان همه دوست داشتند استاندار شوند. جلسات شروع شد، ارتباطات و کانالهای مختلف برقرار شد برای استاندار شدن آقایانی که اصلاً به پست و مقام توجه نمیکردند! از نماینده مجلس گرفته تا فلان مدیر استانی، همه و همه فعالیتشان را آغاز کردند تا شاید به امید خدا استاندار شوند.
در این زمان بود که ناگهان نام یک سردار دیگر برای استانداری شنیده شد. سرداری که درباره او نوشتهاند "هرجا رفته آنجا را آباد کرده." البته او هرگز مدیر دولتی نبوده و همیشه در ارگانهای نظامی خدمت کرده، حالا چطور میشود در ارگانهای نظامی به آبادی شهر و دیار پرداخت، خود سئوالی است که زمان به آن پاسخ خواهد داد. مهدی سعادتی یک مازندرانی است. اصلیتی بابلی دارد. متولد سال 1340 و کارشناس ارشد مدیریت است. او فرمانده منطقه مقاومت بسیج استانهای هرمزگان، همدان، مازندران و خوزستان بوده و در طول دوران دفاع مقدس در درگیریهای کردستان بوده.
فقط در پایان به جناب سردار مهدی سعادتی میگوییم که به جایگاهی آمدهای که همچون پادگان نیست که همه مجبور باشند صحبتها و دستورات شما را بدون حرف و حدیث اجرا کنند. روزهای سختی را در پیش خواهی داشت. به گذشته نگاه کن و ببین که چگونه حامیان دیروز استاندار سابق، امروز مخالف او شدهاند. اینجا خیلی نمیشود روی دوستان حساب کرد. بسیاری از دوستان، فقط تو را برای پست و مقام میخواهند.
در پایان همانند همه گیلانیها، باز از اینکه
یک غیربومی، استاندار گیلان شده، اصلاً خوشحال نیستم، ولی برای سردار آرزوی موفقیت
میکنم. به امید پیشرفت و سرفرازی گیل و دیلم...