لاهیجان را در كنار همه عنوانها و القابی كه نسبت میدهند، یك عنوان فوتبالی و ورزشی نیز دارد و آن اینكه این شهر را به عنوان شهر فوتبالی شرق گیلان و شهری ریشهدار در كنار انزلی و رشت میشناسند.
در طول سالها حضور فوتبالی این شهر در رقابتهای استانی و كشوری در سطح باشگاهی و آموزشگاهی، بودند كسانی كه تاكنون افتخارات بیشماری را برای این شهر كسب نمودند، كه همگی در تاریخ ورزش ثبت خواهد شد و باعث به یاد ماندن خاطرات خوشی در اذهان قدیمیها و نسل جدید فوتبال لاهیجان میشود. اما سئوالی كه شاید پاسخ دادن به آن اندكی باعث تیره شدن صفحات تاریخی فوتبال این دیار میشود اینكه، اكنون ما در كدام سطح فوتبال كشور قرار داریم و چرا درحالی كه قدیمیهای فوتبال استان همواره از انزلی و بعد لاهیجان و سپس رشت به عنوان قطب باریشه فوتبال استان نام میبرند، اكنون شهرها و مناطق دیگری از ما جلوتر درحال فعالیت میباشند؟!
اگر از ملوان پرافتخار و سپیدرود با تمام خاطرات خوبش گذر كنیم، به باشگاهی میرسیم كه هنوز نامی ثابت نتوانسته برای خود ثبت كند، اما ریشه این باشگاه به استقلال رشت برمیگردد كه همزمان با صنعت چای كه امروز نامی از آن باقی نمانده است، به دنیای فوتبال وارد شد. استقلال برای بقاء به استقلال شهرداری رشت، سپس به پگاه و بعد داماش و امسال هم كه نزدیك بود بار دیگر تغییر نام داده و به نام درفك در لیگ شركت كند. بعدها استقلال انزلی وارد شد كه با تغییر نام به چوكا، پس از دعواهای بسیار از انزلی به تالش كوچ كرد و چند سال بعد دوباره تیمی به نام استقلال شهرداری انزلی وارد لیگ فوتبال شد. لنگرود هم در همین سالهای اخیر و پس از بروز اختلاف در جمع فوتبالیهای لاهیجان به قدرت رسید و توانست با علاقه جمعی از مسئولان و تماشاگران، خود را ـ حتی با پاس دادنهای باشگاه بین شهرداری و دانشگاه آزاد ـ در سطح كشور حفظ كند و حتی برای نخستین بار در شرق گیلان به لیگ دسته اول صعود نماید.
تمامی تیمهایی كه از آنها نام برده شد، در سطح لیگ دسته دوم تا برتر در مسابقات حضور دارند، اما نامی از شهر ما در این بین وجود ندارد و اگر یك بار هم با صعودی تاریخی به لیگ دسته دوم رفتیم، قدر ندانستیم و ابتدا بنا به دلایلی غیرفنی مربیان خود را كنار گذاشتیم و سپس با انتخاب كادری كه خود آنها هیچ نزدیكی با هم نداشتند، تیم را تا مرحله سقوط بردند و با تدبیری كه نتیجهبخش شد، یك مربی غیربومی جایگزین شد و آنقدر خوب نتیجه گرفت كه اگر مشكلات ناشی از پرداخت نشدن به موقع مطالبات بازیكنان و ایجاد حاشیه از افراد پرحاشیه نبود، شاید آن تیم میتوانست به لیگ دسته اول هم صعود نماید، ولی بعضی از ما بدون توجه به این جریانها به راحتی صورت مسأله را پاك كردیم كه در آخرین مسابقه تبانی صورت گرفته، ولی یادمان نبود كه به مربیان قبلی كه باعث صعود تاریخی به لیگ دسته دوم شده بودند نیز تهمت ناروای تبانی را نسبت داده بودیم!
شهرداری در لیگ دسته دوم سهمیه خود را حفظ كرد، اما به خاطر یکصد میلیون تومان پول به جهت پرداخت بدهی و جلوگیری از نابودی تنها باشگاه فوتبال شهر، مجبور به فروختن امتیاز سهمیه خود شد و جالب اینكه بهرغم تلاش باشگاه و جلسه با پیشكسوتان و مدیران شهرستان، هیچكس، حتی كارخانههایی كه برای تبلیغات با هم، گوی سبقت را در پخش مستقیم فوتبال در ایران و آسیا و مسابقات هندبال و كشتی و بسكتبال و والیبال و حتی در روی جلد نشریات ورزشی كشور و ... ربودهاند، در آنموقع به داد باشگاه نرسیدند و حضور شهرداری در لیگ دسته دوم تنها به یك سال رسید و اكنون با موج نو فوتبال استان و تیمهایی همچون كپورچال رقابت میكند و این واقعاً تاًسف شدید دارد و جالب اینكه كسی هم به روی خود نمیآورد و اگر این باشگاه و به نوعی فوتبال شهر تعطیل هم شود، شاید كسی به روی خود نیاورد و این در عصری است كه همه برای نشاط جامعه در تلاش هستند و برای جلوگیری از فرو افتادن جامعه در بند اعتیاد از هیچ كوششی فروگذار نیستند.
آیا بهتر نیست از همین نقطهای كه ایستادهایم شروع كنیم و با حفظ جوانان فعلی و جذب دیگر جوانان به میدان ورزشی و ایجاد شور و نشاط در بین مردم، باعث یك شادابی در سطح شهر شویم؟ با احترامی مضاعف برای تمام رشتههای ورزشی، باید عنوان نمود كه اكنون در تمام دنیا فوتبال حرف اول را میزند و ما هم چارهای نداریم و باید از نابودی فوتبال جلوگیری كنیم و با برنامهای مدون، بار دیگر فوتبال دوستان را به ورزشگاه پیر شهرمان دعوت كنیم و لاهیجان را به جایگاه واقعی خود برسانیم.
اما به یك امای بزرگ میرسیم كه ارتقاء در فوتبال تنها به نازیدن به اینكه من با شورت ورزشی عكس دارم نیست، بلكه ارتقاء فوتبال مردانی میخواهد عاشق كه از حاشیهسازی جلوگیری كنند و برای جمعآوری كمك مالی و تا فراهم كردن امكانات از هیچ خواهش كردنی نیز كم نگذراند.
فوتبال برای پیشرفت نیازمند محیطی آرام برای رشد و موفقیت میباشد و اینكه هر روز به نوعی عرصه را به فعالان آن تنگ كنیم و یك روز بگوییم از روی فنس پریدهاند و روزی دیگر در جلوی میهمانی از تیمهای مطرح تهران، جور دیگری به نمایش قدرت بپردازیم، فارغ از اینكه حتی فكر نمیكنیم كه اختلافات شخصی ما باعث ریختن آبروی یك شهر میشود و حتماً هم میگوییم بیخیال آبروی شهر، روزهای دیگر برای نشان دادن قدرت كارهای دیگری میكنیم كه بهتر است فعلاً سكوت كنیم و همین میزان را هم اگر مردم بدانند كافی است.
شما خود قضاوت كنید! تیمی كه با مشكلات مالی دست و پنجه نرم میكند و برای موفقیت و بالا بردن روحیه بازیكنانی كه از راههای دور و نزدیك میآیند، نیازمند یاری و دریافت حق خود هستند، تیمی كه باید به شهرهای مختلف برای مسابقه برود و ...، اكنون نیز صدرنشین لیگ دسته سوم كشور است و میخواهد امسال را با موفقیت پشت سر بگذارد، چگونه میتواند با آرامش وارد میدان مسابقه شود؟
تیمی كه مثلاً در لاهیجان به مدت 90 دقیقه رودرروی حریفان قرار میگیرد و شما این تیم را به صرف گرفتن هر نتیجهای محك میزنید، باید بدانید كه دهها 90 دقیقه دیگر را هم از قبیل مهیا نمودن زمین تمرین، پرداخت مطالبات، فراهم نمودن اسكان و پذیرایی از داوران و نمایندگان فدراسیون فوتبال، فراهم كردن اسكان در بازیهای بیرونی و هماهنگی اتوبوس و ترافیك و خرابی اتوبوس، هماهنگی حضور صدا و سیما و ارسال گزارش به رسانهها و برقراری ارتباط مطلوب با فدراسیون فوتبال و حل مشكلات روحی و روانی بازیكنان، نبود شرایط و امكانات تمرین در برخی روزها و بارش برف و باران و آفتاب شدید و مناسب نبودن زمین تمرین و تمرین در زمینهای خارج شهر و ...، از جمله شرایط برگزاری یك مسابقه میباشد كه شاید بسیاری از افراد از آنها خبر ندارند و فوتبال را تنها در همان 90 دقیقهای میدانند كه از تلویزیون و یا در ورزشگاه تماشا میكنند.
حال این گوی و این میدان و اگر میخواهید فوتبال لاهیجان به مراحل بالاتر صعود كند، دست یاری فوتبال دوستان واقعی را بفشارید و اگر نه، حداقل آن دست چدنی خود را كه زیر دستكشی مخملی پنهان شده از روی فوتبال بردارید.
• سرپرست تیم فوتبال شهرداری لاهیجان
•• ماهنامه بام سبز، شماره 8، آبان 1389