پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۳۱۸۵
تاریخ انتشار: ۱۴ شهريور ۱۳۸۹ - ۱۱:۳۷
ذائقه ایرانی با چای مرغوب و بدون کلک ایران آشنا نیست

در وزارت جهاد کشاورزی مدیریت خوبی نمی‌بینیم!

گفت‌وگو با یوسف قاسمی گولک
امروزه کشورهای جهان با مشکل بازار فروش مواجه هستند و برای تحقق این مهم از هر ابزاری استفاده می‌کنند تا بازارهای صادراتی را به‌دست آورند. در این بین کشورمان به بازار عرضه هر نوع کالای باکیفیت و بی‌کیفیت تبدیل شده و مشخص نیست چرا این اتفاقات با وجود اعتراض‌های مکرر نمایندگان در خانه ملت همچنان ادامه دارد. یکی از این کالاهای مهم و استراتژیک، چای است که می‌تواند شمال کشور را دچار بحران یا رونق کند.
در این راستا با یوسف قاسمی گولک، نماینده لاهیجان و سیاهکل و عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی گفت‌وگو کردیم که مشروح آن در ادامه می‌آید.
کوروش شرفشاهی

 
• در ابتدا در مورد صنعت چای کشور توضیح بدهید؟
در رابطه با بحث صنعت چای، لازم است ابتدا به حوزه کشت و تولید چای اشاره‌ای داشته باشیم. تولید چای در کشور ما در حوزه منطقه استان‌های شمالی، از فومن شروع می‌شود و تا رامسر و تنکابن ادامه می‌یابد که حوزه تولید برگ چای ایران در چنین حوزه جغرافیایی است. اما نیاز کشور ایران به صنعت چای به حدود 80 سال پیش باز می‌گردد که بذر آن به وسیله کاشف السلطنه از سریلانکا و یا به قول بعضی‌ها از هند به ایران آورده شد و برای اولین بار در ناحیه شهرستان لاهیجان کشت شد که اکنون مزار کاشف السلطنه به عنوان یک موزه در لاهیجان پایدار است و مورد بازدید علاقه‌مندان به این صنعت قرار دارد.

• چرا چای را به لاهیجان آوردند و به سایر مناطق کشور نبردند؟
متأسفانه صنعت چای از بدو ورود به ایران، چالش‌های زیادی داشته است. وقتی ما می‌گوییم صنعت چای ایران، یعنی آن را به همین نقاط جغرافیایی مطرح‌شده در شمال کشور محدود کرده‌ایم و دیگر نقاط ایران به دلیل نداشتن چنین خاکی، نمی‌تواند میزبان کشت چای باشد. به همین دلیل شما نمی‌توانید چنین سرزمین حاصلخیزی را در ایران پیدا کنید که بتواند مهد صنعت چای باشد. بنابراین فعالیت صنعت چای از زمان کاشف السلطنه در ایران آغاز شد، اما فراز و نشیب‌هایی که این صنعت طی کرد، باعث شد تا امروزه به یکی از پرچالش‌ترین صنایع کشور تبدیل شود.

• این مشکلات که توانسته صنعت 80 ساله چای را با چالش روبه‌رو کند، کدام است؟
مشکل اول آن است که این صنعت متولی ثابتی نداشته و هنوز هم ندارد. بدین معنا که یک روز دولتی بود، اما زیرنظر وزارت بازرگانی قرار داشت و با تغییر مدیریت کشور، زیرنظر جهاد کشاورزی قرار گرفت و این مسائل دست به دست چرخید تا صنعت چای در سال 1379 از دولت جدا و به عنوان طرح "آزادسازی چای" درنظر گرفته شد. البته طراحان این رویکرد، آن را طرح "واگذاری" به بخش خصوصی می‌نامند، درحالی که ما از آن به عنوان "رهاسازی" صنعت چای یاد می‌کنیم و این رهاسازی، هنوز مشکلاتی را به دنبال دارد. امروزه چایی که مصرف می‌کنیم، چای ایرانی نیست، بلکه اکثر تولیدات داخلی در انبارها فاسد می‌شود و متأسفانه چای احمد و محمود و غنچه که از همین کشورهای سریلانکا و هند به وسیله کشتی از کشورهای حاشیه خلیج فارس می‌آید، در مناطق آزاد بسته‌بندی و به خورد ما ایرانی‌ها داده می‌شود.

• آیا چای ایرانی کیفیت ندارد؟
چای خارجی با نام‌های گوناگون، از جمله احمد و محمود بازار ایران را گرفته است؛ درحالی که چای ما از حیث مواد عالی بهترین برگ سبز را در دنیا دارد. یعنی چای لاهیجان بهترین چای کشور است، اما از حیث مصرف حتی در مناطق شمالی کشور، متأسفانه جایگاه واقعی خود را پیدا نکرده است، به دلیل این‌که یک چتر حمایت پایدار و یک هدف‌گذاری استراتژیکی برایش مطرح نشد.

• مردم از آن چیزی که خوش‌شان می‌آید استقبال کرده و به سراغش می‌روند. الآن هر چقدر هم که از آب و هوای شمال بد بگویید، به دلیل بحث توریستی که دارد، مردم به شهرهای شمالی سفر می‌کنند. چرا چای ایرانی را استفاده نمی‌کنند؟
علت اصلی این قضیه به سه بخش تقسیم می‌شود که یکی از آن‌ها واردات بی‌رویه است. امروزه نیاز کشور به چای 120 هزار تن در سال است، اما با کمال تأسف 140 هزار تن چای وارد ایران می‌شود. بحث دوم به دلیل نبود حمایت کافی است. کشت چای در 3 بخش صنعت، بازار و باغ تعریف می‌شود، اما این سه مورد هماهنگ نشده و انسجام نیافته‌اند که باعث تزلزل در پایه‌های اساسی، به‌ویژه در کیفیت چای شده است، به نوعی که امروزه اکثر چای تولید داخل، در انبارهای متروکه ایران موجود است. بخش سوم، بحث سیاستگذاری از سوی عوامل دولت است. امروز بعد از 10 سال با پیگیری‌های به‌عمل آمده، یک بار دیگر سازمان چای منحل شده کشور را احیاء کردیم و این درحالی است که رویه زیرساخت کشاورزی ما همچنان نیاز به حمایت دارد و اگر چتر حمایتی دولت نباشد، تولید نمی‌تواند پایدار باشد و حیاتش را ادامه دهد.

• دولت که همواره مدعی حمایت از صنعت چای و کشاورزی است؟
متأسفانه با حمایت‌هایی که در دولت‌های قبل بود و کم‌لطفی‌هایی که در این 10 سال فاصله انحلال سازمان چای از سال 1379 تا سال 1389 پیش آمد، چای ایران زمین‌گیر شد به نوعی که حالا می‌گوییم دیگر نامی از صنعت چای باقی نمانده است. زیرا چایی که اکنون مصرف می‌کنیم، چای ایران نیست.

• مگر چای ایران چه ویژگی‌هایی دارد؟
چای ایرانی عطر و طعم خاص خودش را دارد؛ یک "طعم تلخ کمی" که تنها ما شمالی‌ها آن را می‌شناسیم و آن را احساس می‌کنیم. امروزه این اسانس‌هایی که به چای‌ها می‌زنند و آن رنگ‌هایی که اضافه می‌کنند، طعم چای را خراب کرده است. متأسفانه همه این چیزی که مردم ایران به نام چای خارجی مرغوب با این قیمت بالا مصرف می‌کنند، چای نیست، بلکه آب جوش رنگی معطر به نام چای است. درحالی که چای ایرانی کیفیت دارد و ما در تلاش هستیم تا آن را دوباره احیاء کنیم و با جلساتی که در سطح سندیکا و باغداران کشور گذاشتیم، یک بار دیگر ذائقه مردم ایران را با عطر و بوی خوش چای ایرانی آشنا کنیم و این چای باکیفیت را به ویترین‌های فروش بازار ایرانی هدایت کنیم.

• اگر معتقد به کیفیت چای ایرانی هستید، چرا برای آن بازار صادراتی تعریف نمی‌کنید؟
مطمئن باشید که در بازارهای خارجی هم می‌توانیم این کارها را بکنیم، اما متأسفانه این مجال از حیث زمانی از باغدار و چایکار گرفته شد و متأسفانه مافیایی در صنعت چای وجود داشته و دارد که جرأت نمی‌کنید نام آن‌ها را بیاورید و این به خاطر میلیاردها تومان گردش مالی صنعت چای استان‌های شمالی کشور است که سالانه به 60 میلیارد تومان می‌رسد.
اگر بخواهید این مافیا را بررسی کنید، به اسم افرادی برخورد می‌کنید که در یک سال بالای 120 میلیارد تومان تسهیلات گرفته، اما در بخش‌های دیگر هزینه کرده‌اند و هرگز در صنعت چای سرمایه‌گذاری نکردند. این واقعیت‌ها هست و اسنادش نیز وجود دارد و اگر نیاز باشد یک روزی همه این مدارک را به نشریات خواهم داد تا ثابت کنم که این بلا چگونه بر سر صنعت چای آمد و آن را زمین‌گیر کرد که امروز به اصطلاح می‌خواهیم یک بار دیگر آن را احیاء کنیم.

• چگونه می‌خواهید این صنعت را احیاء کنید؟
امروز این رویکرد شروع شده و بنا داریم این چای سبزی که با نام چای "تیم" در لاهیجان تولید می‌کنیم، به جهان صادر کنیم. "تیم" بهترین چای سبز دنیا در سطح اروپاست و اکنون این چای را در سطح کشورهای حاشیه خلیج فارس صادر می‌کنیم. اما چون کار نرم‌افزاری و تبلیغاتی در بازار برایش نکرده‌ایم، هنوز به آن اهداف دست نیافته‌ایم. امروزه اطلاع‌رسانی رکن اصلی هر کاری است. ما می‌گوییم بخش زیرساخت، تسهیلات و باغ یک بخش این صنعت است، اما بخش دوم یک اطلاع‌رسانی خوب است که متأسفانه نه تنها رسانه‌ها به کمک ما نیامدند، بلکه در تقابل با تولید داخلی بوده و به تبلیغات گسترده انواع مشابه خارجی دست زدند که این هم گله ما به‌ویژه از صدا و سیما بود و البته اکنون درحال شفاف‌سازی هستیم تا انشاءالله این مشکل هم درست شود.

• بحث اسانس زدن و رنگ زدن یکی از مواردی است که باعث شده چای خارجی با استقبال خوبی مواجه شود. اما گویا اداره استاندارد با این کار مخالفت کرده و اجازه نداده تولیدکننده داخلی در مورد چای ایرانی این کار را بکند. آیا این درست است و اگر درست است، شما چه اقداماتی را انجام می‌دهید که چای داخلی هم با افزودن رنگ و عطر مرغوب باشد؟
ما فرمول بسیار ساده‌ای داریم که می‌گوید "چای مرغوب نیازی به اضافات رنگ و اسانس ندارد"، زیرا اسانس مضر است و آن‌هایی که دارند با این کار، ترکیب، رنگ، شکل و بوی چای را عوض می‌کنند تا بازار و فروش خودشان را افزایش دهند، خیانتی در حق مردم و مصرف‌کنندگان می‌کنند. چای ایرانی با همان کیفیتی که اکنون تولید می‌شود، بسیار عالی و مرغوب است و ما حاضریم با ارائه چند کیلو چای ایرانی در هر محکمه مردم‌پسندی این را ثابت کنیم.

• چرا بازار با چایکار همکاری نمی‌کند؟ بازاری که فقط به سود و فروش فکر می‌کند و برایش فرقی ندارد چه چیزی می‌فروشد؟
متأسفانه این شرایط بر بازار ایران حاکم نشده، ولی ناامید نیستیم و تلاش می‌کنیم تا یک بار دیگر، نفس جدیدی در روح و خون جدیدی در رگ صنعت چای ایران دمیده شود تا یک بار دیگر بتوانیم چای ایرانی را به جایی برسانیم که بخشی از بازار را تسخیر کند.

• اکنون تولید داخل چقدر است که انتظار دارید بازار ایران را مال خود کنید؟
متأسفانه تولیدات داخل زیاد بالا نیست. ما 40 هزار تن تولید چای داریم و از هر سه کیلو برگ چای، یک کیلو چای خشک به‌دست می‌آید که با این شرایط می‌توانیم 50 درصد نیاز کشور را تأمین کنیم، اما این اجازه را به ما ندادند. به عبارت بهتر، نیاز کشور هست و عوامل دولت، واسطه‌ها و کمپانی‌هایی که دست‌اندرکارند، به‌ویژه بخش خصوصی به شدت به دنبال این است که از چای ایرانی حمایت کند، اما از حول حلیم در دیگ نمی‌افتیم، زیرا باز هم می‌ترسیم که بهانه‌هایی برای مال‌اندوزی بشود.

• علت این ترس چیست؟
به خاطر فن و فرمولی است که این‌ها در دنیا دارند و ما می‌ترسیم آن بلایی که بر سر برنج ایرانی آمد، یا این بلایی که بر سر محصولاتی مثل گندم می‌آید؛ اگر مراقب نباشیم و رعایت نکنیم، بر سر چای بیاید که در تلاش برای احیای آن هستیم. البته فراموش نشود که گندم و برنج محصولی استراتژیک، اما چای یک محصول تشریفاتی است.

• اکنون چند نفر از صنعت چای کسب روزی می‌کنند؟
اکنون 72 هزار خانوار استان‌های شمالی کشور از صنعت چای امرار معاش می‌کنند. شما حساب کنید که چرخه درآمد اولیه و حلقه اول اقتصادی استان‌های شمالی کشور از همین چای است. دخل و خرج بازاری و کشاورز نیز از چای است. همه این‌ها در یک دور تسلسل، شغل‌هایی ایجاد می‌کنند که باعث تقویت اقتصاد می‌شود که متأسفانه این‌ها دیده نشده است. التبه چای، صنعتی است که امروز بر سر سفره همه ایرانی‌ها هست و حتماً باید بر سر سفره ما برنج و چای وجود داشته باشد. این هنر چایکار و باغدار ایرانی است که دسترنجش سر سفره همه ایرانیان است، اما خودش با هزار مشکل دست و پنجه نرم می‌کند. اما باز هم امیدواریم، چون امید را خداوند در وجود ما تعبیه کرده است. این مشکلاتی است که باعث شده صنعت چای زمین‌گیر شود و باید همه کمک و حرکت بکنند تا این صنعت برای حیات مردم، برای چرخه اقتصادی استان‌های شمالی و کلان کشور به مسیر خودش ادامه بدهد.

• برای آن‌که چای به خوبی کشت بشود، چه مراقبت‌های ویژه‌ای نیاز دارد تا چیز خوبی از آب دربیاد؟

همین حالا چایکار باغدار 15 میلیارد تومان برگ سبز چای خود را تحویل داده، اما دولت پولش را نداده است. البته 5 میلیارد تومان با خواهش و با دستور وزیر اقتصاد از خزانه گرفتیم. اما هنوز مشکلات چای حل نشده و ما در اول راه هستیم. ما حرکت جدیدی را طراحی می‌کنیم تا این مشکلات حل شود، اما با این شرایطی که در مدیریت وزارت جهاد کشاورزی حاکم است، بعید است به جایی برسد.

• این مدیریت وزارت کشاورزی چه اشکالی دارد؟
ما در وزارت جهاد کشاورزی مدیریت خوبی نمی‌بینیم. مدیریت مقتدر، افرادی آشنا و کارشناس به امور می‌خواهد که ما در این وزارتخانه در این مدتی که کار می‌کنند، مشاهده نکرده‌ایم و دلیلش نیز آن است که همچنان مردم در این بخش مشکلات دارند و با این مشکلات می‌سازند.

• آیا نمایندگان با مسئولان یا وزرا ارتباط برقرار کرده و از آن‌ها خواسته‌اند که مشکلات را حل کنند؟
ما از احمدی‌نژاد گرفته تا خود وزرا و استاندار، جلساتی داشته‌ایم که بحث‌هایی شده و قول‌هایی داده‌اند. معاون اول رئیس جمهور نیز پیگیر قضایا بوده و نه فقط برای صنعت چای، بلکه برای گندم، بادام و زیتون نیز بحث‌هایی داریم که سرنوشت این‌ها را مشخص کنیم. به هر حال در اقتصاد ایران با توجه به شرایط خاص جغرافیایی، حرف اول را باید کشاورزی بزند تا اگر صنعت قفل شده است، کشاورزی بتواند مشکلات کشور را حل کند. کشاورزی با شکم مردم سر و کار دارد و برای دولت‌ها مهم است. بنابراین باید در این کار ورود کنند، اما متأسفانه نگاه‌ها، نگاه‌های عمیقی نیست که به عمق قضیه پی ببرند. امروزه رویکرد ما باید به بخش کشاورزی باز گردد، زیرا هم اشتغال‌آفرین است، هم پایدار است و هم می‌تواند ثبات سیاسی برای کشور داشته باشد.

• گاهی بحث این بود که محصولات ما مرغوب نیست و مطرح شد که مثلاً از سیلان نشای مرغوب چای بیاورند. آیا چنین اتفاقی افتاد یا این‌که بهترین محصول ما همین است و اصلاح نژادی صورت نمی‌گیرد و همچنان باید چای خارجی وارد کنیم؟
خاک استان‌های شمالی کشور از نظر مواد عالی برای کشت چای قابل قبول است و این یک حرف یا ادعا نیست، بلکه این آزمایش شده است. برگ سبز چایی که از شمال برداشت و سپس در کارخانه استحصال می‌شود، مرغوبیتش بالاست. بنابراین مشکل روی مرغوبیت برگ سبز چای نیست، بلکه متأسفانه مشکل صنعت چای موارد دیگری است. در بحث فرآوری چای، سه حلقه وجود دارد که حلقه اول باغ، حلقه دوم صنایع تبدیلی و حلقه سوم تنظیم بازار است که مشکل‌آفرین شده است. هرکدام از این موارد یک متولی می‌خواهد. حلقه اول یعنی باغ متعلق به کشاورز است که به درستی انجام وظیفه می‌کند، ولی حلقه دوم یعنی صنعت برای وزارت صنایع و معادن و حلقه سوم برای وزارت بازرگانی و تنظیم بازار است که متأسفانه کم‌کاری می‌کنند. در بحث باغ یک عمری برای بوته چای مطرح است که عمر بوته‌های چای کشور 50 سال، یعنی نیم قرن است که این باید اصلاح شود. بدین صورت که یا باید ته‌بر یا باید کمربر و یا باید سربر شود، اما متأسفانه این مهم به مرور زمان صورت نگرفته و بعد از 50 سال، اکنون باید درخت چای ته‌بر شود.

• چرا این کار را نمی‌کنند؟
زیرا برای کشاورز هزینه دارد. بدین معنا که دو یا سه سال باید به کشاورز پول بدهند تا آن بوته‌اش را ته‌بر و برای رشد جوانه‌های جدید آماده کند تا چای مرغوب به ما بدهد و این‌ها مشکلات اساسی ماست. با این شرایط حداقل می‌توانیم از طریق کنترل ژنتیک که امروزه در دنیا حرف اول را می‌زند، برگ‌های مرغوب تولید کرده و راندمان را افزایش دهیم که مشکل خاصی هم نیست. اما الآن متأسفانه مشکلات ما در بخش‌های دیگری است که تاکنون دیده نشده و با حساسیت‌هایی که روی نمایندگان مردم در خانه ملت ایجاد می‌کنیم، یک مقدار نگاه‌ها را متوجه و پیگیر این قضیه کردیم و داریم رویش کار می‌کنیم.

• بحث فنآوری روز را که مطرح کردید به کارخانجات باز می‌گردد. اکنون وضعیت کارخانجات کشور به چه طریقی است؟ آیا آن‌ها می‌توانند با استفاده از دستگاه‌های جدید، چای را به صورت مرغوب‌تری به‌دست مردم برسانند؟ آیا برنامه‌ریزی انجام داده و یا سراغ این کارخانجات رفته‌اید؟
یکی از مشکلات نهفته قابل رصد کردن، همین فنآوری است، زیرا هر برگ سبز چای که تحویل کارخانه می‌شود، اگر خوب فنآوری نشود، یعنی چای نامرغوبی تولید شده که از گردونه تقاضا خارج خواهد شد و این اتفاقی است که اکنون در بازار می‌افتد و چای داخلی ما مشتری ندارد. متأسفانه در بخش فنآوری و تبدیل چای، اکثر دستگاه‌های کارخانجات ما مستهلک شده که در همین رابطه از کشور تانزانیا یک سرمایه‌گذار فعال در زمینه صنعت چای به ایران دعوت کرده‌ایم که کارخانه جدیدی احداث کند. این فرد، سرمایه‌گذار ایرانی‌الاصل از اهالی سیستان و بلوچستان است. اکنون نیز آن‌جا کار می‌کند تا شاید بتوانیم در این زمینه، از فرهنگ و تکنولوژی پیشرفته و به‌روزی که در تانزانیا استفاده می‌کنند و شرکت این فرد از کمپانی‌های بزرگ دنیاست، کمکی گرفته شود.

• الآن چند کارخانه چای در ایران داریم و وضعیت این کارخانه‌ها چطور است؟
اکنون حدود 146 کارخانه چای در سطح استان‌های شمالی کشور داریم که متأسفانه حدود 30 درصد آن‌ها مستهلک شده‌اند. فعالیت بعضی از این کارخانجات به دلیل مستهلک شدن دستگاه‌ها اصلاً مقدور نیست و بعضی‌ها هم با خواهش و تمنا دارند کار می‌کنند. متأسفانه اکنون چای ایران هنوز جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده تا بتواند یک چرخه سالمی از روند تولید به مصرف داشته باشد و همچنان این مشکل اساسی را داریم. البته رایزنی می‌کنیم تا انشاءالله در بحث کشاورزی مشکلات حل شود. ناگفته نماند که مواردی نیز وجود داشته که برخی از افراد به نام صنعت چای وام‌های میلیاردی گرفتند، اما هرگز آن را در بحث چای نیاوردند. کارخانه‌ای که امروز برای فعال شدن به 100 تا 200 میلیون تومان نقدینگی نیاز دارد، در گذشته 600 میلیون تومان تسهیلات گرفته که هرگز برای خود کارخانه مصرف نشده است، زیرا بر این پول‌ها نظارت نبوده و در نتیجه در جاهای دیگری هزینه شده که این موارد دست به دست هم دادند و صنعت چای ایران را ناکارآمد جلوه دادند.

• اکنون واردات چای به شکلی است که از کردستان، بندر عباس، عراق و تمام اطراف ایران به اشکال مختلف وارد می‌شود؟! چه کسی باید جلوی این واردات بی‌رویه یا قاچاق را بگیرد و شما به عنوان نماینده لاهیجان و سیاهکل چه اقداماتی برای جلوگیری از این قضیه کرده‌اید؟
"حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس/ در بند آن نباش که کس نشنیدی یا شنید." ما بارها گفته‌ایم و همچنان هم می‌گوییم. موقعی که محصول چای ما به بازار می‌آید و دسته‌بندی می‌شود، باید جلو واردات بی‌رویه گرفته بشود. البته واردات برای تأمین نیاز کشور که تعادل و توازن برقرار شود لازم است، اما تا بدین حد و اندازه و بی‌رویه مدیریت بازرگانی را زیر سئوال می‌برد. هرچند که مشکل ما این است که در همه مرزهای کشور مشکل داریم.

• تولید چای داخل چقدر و نیاز بازار کشور چقدر است؟
نیاز فعلی کشور ایران در این 30 استان با 72 میلیون جمعیت فعلی 120 هزار تن چای خشک است. اما درحالی که 40 هزار تن تولید داخل داریم، 140 هزار تن چای خارجی وارد می‌شود. در این شرایط، بقیه فرمول را خودتان حساب کنید که چه مشکلی در این بحث داریم. این آمار حکایت از آن دارد که ابتدا 40 هزار تن تولید داخل فروش برود و برای تأمین نیاز باقی‌مانده 80 هزار تن وارد شود، اما این واردات بی حساب و کتاب را ملاحظه می‌کنید. در این رابطه با دولت صحبت کردیم که این واردات را کنترل کند، حتی خروجی را هم بایستی کنترل کرد، زیرا چای ایرانی را بردند و در همین کشورهای حاشیه خلیج فارس با انواع دیگر مخلوط و به نام "چای احمد" وارد کشور عراق کردند و در ادامه این چرخه معیوب، دو مرتبه با قیمت بالاتر به خورد خودمان دادند و این روال چند سالی ادامه داشت، اما اکنون که متوجه شده‌ایم، یک مقداری کم‌رنگ شده است. به هر حال واردات دست دولت است و جلوگیری از این‌همه آشفتگی، همت بلند می‌خواهد.

• الآن واردات چای بیشتر به صورت رسمی است یا غیررسمی و از طریق قاچاق وارد کشور می‌شود؟
واردات چای هم از طریق مبادی رسمی و هم به روش غیررسمی و قاچاق صورت می‌گیرد. زیرا کشور ما در موقعیت جغرافیایی خاصی قرار گرفته که از شرق و غرب و جنوب و شمال باز است و می‌شود هر کالایی را وارد کرد، بدون آن‌که هیچ کنترلی بر آن باشد!

• آیا سازمان استاندارد ایران در بحث واردات چای آن‌هم با این شرایط، وارد شده تا اعلام کند این چای خارجی وارداتی کیفیت ندارد و طعم و رنگ آن ناشی از اسانس و رنگ افزودنی است؟
متأسفانه ما ندیدیم که اداره استاندارد وارد این بحث مهم شود و نظری دهد. اما اگر این سازمان مسئول کنترل کیفیت، نظری می‌داد، اطمینان داشته باشید چای خارجی چنین بازاری در کشور ما نداشت. امروزه همگان می‌دانند که چای خارجی وارداتی آلوده است، اما راحت آن را می‌خوریم، زیرا نگاه ما به ظاهر قضیه است. نگاه خریدار چای خارجی در ایران، به شکل ظاهری و بسته‌بندی چای است، اما کیفیت محصول مهم نیست.

• آیا باور کنیم که ایرانی، طعم و رنگ واقعی را درک نمی‌کند و چای را به خاطر ظاهرش می‌خرد؟
همه چیز به تبلیغات و تأثیرات آن باز می‌گردد که موجب می‌شود مردم به دنبال غیرواقعی نیز بروند. به همین دلیل تأکید دارم که باید برای چای ایرانی تبلیغات شود تا ذائقه ایرانی با چای مرغوب و بدون کلک ایران یک مقدار آشنا شود. باور کنید که طعم چای واقعی تولید استان‌های شمالی با طعم چای وارداتی که در بازارهای ما وجود دارد فرق می‌کند. به همین دلیل امیدواریم روزی برسد تا حقی که مردم برای شناخت چای خوب دارند و آن واقعیتی که وجود دارد به میدان بیاید و مردم نه از تبلیغات، بلکه از واقعیت استقبال کنند.

• فکر می‌کنید اگر قرار باشد صنعت چای دوباره جایگاه خودش را در کشور پیدا کند، چگونه باید برنامه‌ریزی شود؟

ما این برنامه‌ریزی را شروع کرده‌ایم. امروزه سازمان چای را که در گذشته در تهران مستقر بود، دوباره احیاء کرده و در حوزه استان‌های شمالی در مرکز چای کشور، یعنی لاهیجان استقرار داده‌ایم. اما برای ساماندهی بیشتر، باید همه کارخانجات به صورت تعاونی و همه تولیدکنندگان یعنی کشاورزان سهام‌دار بشوند تا احساس مسئولیت کنند. بحث دیگر آن است که باید جلوی واردات بی‌رویه گرفته شود و زمینه دیگری برای احیاء و آمایش سرزمینی چایی که ما در آن حوزه قرار داریم، به‌وجود آید. بوته‌هایی که عمرشان 50 سال است و نیم قرن از عمر آن‌ها گذشته، ته‌بر شوند و برای تحقق این مهم، تسهیلات بلاعوض در اختیار کشاورز قرار گرفته شود تا زمینه یک جهش را ایجاد کند. مهمتر از همه این‌ها، در حال حاضر نیاز است که آن چای خشک سنواتی سال‌های قبل را که در مقدار بالا و مدت طولانی در انبارهای ما باقی مانده است منهدم شود یا به یک طریقی به فروش برسد تا یک بار دیگر زمینه تولید و عرضه چای ایرانی را آماده کنیم.

• چای را تا چه مدت می‌توان در انبارها نگه داشت و معمولاً تا چند سال قابل استفاده است؟
چای مرغوب را معمولاً تا 2 سال به صورت فله‌ای می‌توان در انبار به خوبی نگه داشت، اما اگر به خوبی بسته‌بندی شود می‌تواند بهتر و بیشتر بماند. متأسفانه چای ما حدود 11 سال است در انبارهای بزرگ تهران و انبارهای شمالی در منطقه لاهیجان مانده و بعضی‌ها نیز منهدم شده و دیگر قابل استفاده نیستند و متأسفانه این بلایی بود که بر سر صنعت چای کشور نازل و حادث شد.

• شنیده شد که تاجری به ایران آمده و چای 10 سال در انبار مانده را خریده و برده است. در این مورد چه نظری دارید؟
"شنیدن کی بود مانند دیدن/ زلیخا گفتن و یوسف شنیدن." البته تجار خارجی آمدند تا چای ایرانی در انبار مانده را کیلویی یک دلار بخرند، اما متأسفانه آن‌هم انجام نگرفت. ما پیشنهاد کردیم پنج هزار تن چای تولید سال قبل را بازرگانی داخلی کیلویی یک دلار بخرد، درحالی که سه هزار تومان قیمتش بود که در نهایت همه این موارد به وقوع نپیوست و صنعت چای ایران همچنان امید به آینده دارد.

• فکر نمی‌کنید قیمت یک دلار برای هر کیلو چای ایرانی بسیار پایین است؟
البته که پایین است، اما با کمال تأسف همین را هم نخریدند. آقایان آمدند و بازدید کردند و قرار بود بازرگانی داخلی این چای تولیدی سال قبل را بخرد و همین اصناف تهران بازدید هم کردند، اما متأسفانه وارد معامله نشدند. حالا چرا نشد، چرایش را باید از خودشان بپرسید. آیا نمی‌صرفید یا تاریخ مصرفش گذشته بود یا هر بهانه دیگری داشت نمی‌دانم! فقط می‌دانم که نخریدند.

• به‌نظر می‌رسد که بخش عمده‌ای از مشکلات صنعت چای کشور از عملکرد مسئولان اجرایی است. اگر برای مسئولان پیامی به عنوان نماینده چایکاران کشور دارید، از تریبون رسانه بیان کنید.
اول این‌که خود من معتقدم رسانه‌ها یک سند ماندگار هستند و می‌توان در آینده به آن‌ها استناد کرد که گفتیم و مسئولان توجه کردند یا نکردند. با این وصف، باید تأکید کنم که اقتصاد مردم شمال ایران به همین چای و برنج وابسته است و از مسئولان می‌خواهم این نان را با سیاست‌ها و هدف‌گذاری‌های غلط از مردم نگیرند. سعی کنند یک بار دیگر به داد و فریاد نمایندگان استان‌های شمالی و خواسته‌های برحق مردم گوش کرده و فراموش نکنند، برطبق قانون اساسی، دولت موظف است از همه آحاد جامعه حمایت کند، به‌ویژه در مورد کالاهای آن‌هایی که کالاهای استراتژیک، مثل برنج، چای و گندم را تولید می‌کنند و فراموش نکنند که در تمام دنیا چنین رسمی وجود دارد که تولیدکنندگان این کالاها باید مورد حمایت دولت‌ها باشند و از دولت ایران نیز چنین انتظاری داریم.

• یک جمع‌بندی از آن چیزهایی که گفتید، بفرمایید؟

ایران یک درصد نیاز چای کل جهان را تولید و 4/5 درصد تولید چای دنیا را مصرف می‌کند. پس مشخص می‌شود که تولید چای در کشور کفاف نمی‌کند و کم است و این کل آمار کشور است. اما از آن‌جا که این بحث مربوط به صنعت چای است، یک بار دیگر تأکید می‌کنم که تولید چای خشک کشور 40 هزار تن و نیاز کشور 120 هزار تن است و عقلانی است این میزان متعادل شود. اما لازم است آن مقداری وارد شود که امکان تولید داخل نیست.

• روزنامه مردم‌سالاری شماره 2443، 14 شهریور 1389
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۸ - ۱۳۸۹/۰۷/۱۳
0
0
جا دارد از پیگیری‌های نمایندگان محترم مردم گیلان در مجلس شورای اسلامی برای احیای سازمان چای و علی‌الخصوص آقای قاسمی جهت استقرار این سازمان در لاهیجان تشکر کنم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۱۰ - ۱۳۸۹/۰۷/۱۴
0
0
نگاهی به آمارها و مطالب گفته شده نشان می‌دهد که ایشان چقدر در شناخت توانمندی و نقاط ضعف صنعت چای ایران دچار کاست هستند. ما در حال حاضر در گیلان و مازندران حداکثر 26000 باغ درحال بهره‌برداری داریم و 184 کارخانه چایسازی که حداقل 30 درصد آن‌ها بعد از سال 1380 احداث شده‌اند. مصرف داخلی چای در ایران نیز از 90 هزار تن (بلکه معتقدم حداکثر 88 هزار تن) بیشتر نیست. دلایل فنی و علمی این رقم هم در این مختصر نمی‌گنجد. از باب دقت خوانندگان می‌گویم که وقتی می‌پرسیم چرا چای ایرانی در بازار فروش نمی‌رود، می‌گویند چون کیفیت ندارد و وقتی می‌پرسیم از کجا می‌دانید کیفیت ندارد، می‌گویند چون فروش نمی‌رود!!! مشکل چای ایرانی خود ما گیلانی‌ها هستیم، نه بوته چای، نه فرآوری، نه بازرگانی و عاقل را اشارتی بس.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۹:۰۳ - ۱۳۸۹/۰۷/۱۵
0
0
باید بگویم این نماینده ما نه چایکار بوده نه هیچ چیز دیگر. پس حداقل مطالبی که به دست شما می‌دهند را یک بار هم که شده بخوان! آیا این محصول که در هر خوشحالی و ناراحتی سر سفره هر ایرانی است، مربوط به استان دیگر بود، همین سرنوشت را داشت؟ برای چای هم متأسفم که در لاهیجان متولد شد! خدا رحمت کند کاشف را!
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۳:۲۷ - ۱۳۸۹/۰۷/۱۸
0
0
چیه؟! نکنه از شناسنامه چای هم باید اسم این شهر را پاک کنند؟! خطاب به کسی که برای تولد چای در این شهر ابراز تأسف می‌کند! چای مشکل دارد، همه ما هم می‌دانیم، اما نمی‌دانم چرا هر مشکلی پیش می‌آید، دهن‌مان را باز می‌کنیم و به این شهر توهین می‌کنیم؟! ادبیات بهتری بلد نیستند بعضی‌ها انگار! مشکل چای و هزاران مشکل دیگر به دلیل همین طرز تفکر طلبکارانه بعضی از ماها از شهر و دیارمان است! حتی اگر فکر می‌کنیم حقیقت را هم می‌گوییم، حق نداریم به شهر خودمان توهین کنیم.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۲۹ - ۱۳۸۹/۰۹/۰۵
0
0
پوزش دوستان! من برای هر دوی شما تأسف می‌خورم و به این یوسف بگین بی‌خودی به وزارت گیر نده، یه فکری به حال این چایکارهای بدبخت بکن که امسال نتونستن پولشونو درست و حسابی بگیرن. لاهیجان به ندیمی‌ها احتیاج داره نه به این ...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۶:۴۴ - ۱۳۸۹/۰۹/۲۰
0
0
من در کل نماینده رو به رسمیت نمی‌شناسم.
نظرات بینندگان