پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۲۷۸۳
تاریخ انتشار: ۱۲ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۰:۴۰

حفظ میراث با‌ارزش شهرها

الهام اناری
مفهوم شهر به اندازه خود آن، پیچیده و غیر‌ثابت است. به تعبیری، "شهر" مجموعه‌ای از تركیب عوامل طبیعی، اجتماعی و محیط‌های ساخته شده توسط انسان است كه جمعیت در این مجموعه به صور منظمی درآمده و آداب و رسومی را برای خود ابداع كرده‌اند.
"شهر"ها لایه‌هایی از محیط‌های خلق شده و اشكال اجتماعی هستند كه فضای طبیعی را دگرگون می‌كنند و روی آن جا می‌گیرند، با گذشت زمان انباشته می‌شوند و همگی در كنار هم فضای شهری را می‌سازند. بدین ‌ترتیب، "شهر" پدیده‌ای اجتماعی ـ مكانی است با بعدی زمانی كه ذاتی، اما مدنی است.
"شهر" محصولی از زمان است، خلقتی است تاریخی، دربرگیرنده تاریخ و بدین علت خود فرآیندی تاریخی است. "شهر" مكان زندگی مردمی است كه تحرك، رمز تشكل، توسعه و استمرار آن است. تحرك در فضای اجتماعی و اجتماعی ـ فرهنگی، تحرك در فضای اقتصادی ـ اجتماعی و همچنین تحرك در فضای مكانی. این تحرك‌ها در تمام مكان‌های شهر و سرزمین آن، اثر ملموس می‌گذارد و سازنده شكل جدیدی از معادله‌ای می‌شود كه هیچ‌گاه پایدار نمی‌ماند.
"شهر" در هر لحظه و زمان، كیفیت زندگی خود را وام‌دار تعامل میان محیط انسانی با ویژگی‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خاص خود از یك‌سو و محیط كالبدی به مفهوم فضای ساخته شده از سوی دیگر است. این درحالی است كه هر دوی این عرصه‌ها با ارتباطی متقابل، فضای طبیعی شهر را از طریق تصمیمات و دخالت‌هایی كه در آن به اقتضای نیازهای‌شان داشته، دگرگون كرده‌اند. البته محیط طبیعی نیز پیش از این به واسطه محدودیت‌ها و امكاناتش به‌ عنوان بستر عمومی شكل‌گیری همه تحركات در عرصه شهر، ویژگی‌های فضای كالبدی را متأثر ساخته و همچنین شرایط فیزیولوژیكی، اجتماعی و فرهنگی ساكنان شهر را تحت ‌تأثیر قرار داده است.
در پیگیری این روند به لحظه‌هایی از زمان می‌رسیم كه زندگی شهر دستخوش تغییرات عمده‌ای شده است؛ نظم و توازن ارگانیك از میان رفته و هجوم فنآوری در ناسازگاری مطلق با محیط عمومی شهر، شعور ذاتی آن را مختل كرده است. در این میان هیچ‌كدام از عرصه و محیط‌های شهری نقش واقعی خود را نخواهند داشت.
در حقیقت آن‌چه امروز تحت عنوان بافت تاریخی شهرها، درپی حفظ آن هستیم، تقلیل یافتن موجودیت و میراثی باارزش است و اگر امروز استدلال، ابزار و خواست ما برای نگهداری و تضمین زندگی در آن كافی نیست، شاید عمده‌ترین دلیل، همین تقلیل معناست. با تبدیل هویت فرهنگی شهرها به اندامی صرفاً تاریخی به سختی می‌توان دلایل كافی برای حفاظت آن در برابر روند مهاجم سایر اندام‌های شهری یافت.
به‌نظر می‌رسد كه برای باز زنده‌سازی‌ این محیط در نخستین گام باید از زندانی كردن این بافت در حصار خود و قطع ارتباط آن با بستر طبیعی و متن زندگی شهر پرهیز كرد. برای حفظ این هویت فرهنگی باید این بافت در تعامل با محیط طبیعی شهر هماهنگ شود.

• روزنامه همشهری، شماره 5135، 12 خرداد 1389
نظرات بینندگان