پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۲۷۶۹
تاریخ انتشار: ۰۴ خرداد ۱۳۸۹ - ۱۱:۱۱
به بهانه بزرگداشت استاد جلال انصاری

بهاراندیشان کشتگاه مهربانی

عطاءالله نیک‌بخش
اشاره
پیر ورزش، به نظر، برازنده جلال انصار جعفری (انصاری) است. صاحب حکم زنگ و ضرب از درب ورودی در تمام زورخانه‌های کشور و متولد اسفند ماه 1310 در اردو بازار. یک لاهیجی متعصب که دست‌کم هفت دهه در هوای ورزش زیسته است. از ورزشکاران شاخص ورزش باستانی، وزنه‌برداری، کشتی، دومیدانی و فوتبال در منطقه که دوره‌های اختصاصی هر رشته را نیز زیرنظر استادان وقت نظیر دکتر اکرامی، داوود نصیری، استاد ابوالملکی و ... گذرانده است. نخستین لاهیجی مدیر فنی تربیت بدنی در لاهیجان و نخستین رئیس تربیت بدنی شهر.
از نکات جالب مدیریت استاد انصاری، علاوه بر دریافت مدال ویژه خدمت ورزشی از سازمان تربیت بدنی ایران، دریافت حدود دویست مورد تشویق کتبی از مقامات فرهنگی و ورزشی است. در سایه مدیریت مقتدرانه ایشان، ورزش لاهیجان، به‌ویژه در رشته‌های کشتی، فوتبال، دومیدانی، پینگ پونگ، والیبال و بسکتبال تا سطح قهرمانی استان و قهرمانی آموزشگاه‌های کشور ارتقاء یافت.
در کنار مدیریت ورزش قهرمانی شهر، از خدمات ارزنده استاد انصاری می‌توان به احداث سالن جهان پهلوان تختی (فعلاً تخریب شده است)، سالن تمرینی کشتی، سالن آموزشگاه‌ها و زمین فوتبال لاهیجان و همچنین زورخانه علی‌بن ابیطالب(ع) که از زورخانه‌های مهم و زیبای کشور به‌شمار می‌رود اشاره کرد.
به منظور تجلیل از خدمات و تلاش‌های چند دهه‌ای استاد انصاری، بنیاد فرهنگی ـ ورزشی صبحگاهی شادی عصر روز پنج‌شنبه بیستم اسفند ماه گذشته با حضور استاد، خانواده ایشان و جمع زیادی از میهمانان، شاگردان، همشهریان و مسئولان مدیریت شهری، آیین نکوداشتی برگزار کرد که در نوع خود جالب و خاطره‌انگیز بود. در این آیین علاوه بر استاد انصاری که به بیان خاطرات خود پرداخت، رسول خادم (قهرمان جهان و المپیک) و دکتر صادق محبوبی (از پیشکسوتان و کارشناسان ورزش) سخنرانی کردند.
متن زیر یادداشت عطاءالله نیک‌بخش، یکی از اعضای بنیاد فرهنگی ـ ورزشی صبحگاهی شادی و مسئول برگزاری این بزرگداشت است.
 
 
بهار در راه بود و درختان تناور و پرندگان بال‌گستر از خوابگاه زمستانی برخاسته بودند تا خویش و آشیانه‌شان را برای دیدار دلپذیر بهار از غبار بزدایند و بنیاد فرهنگی ـ ورزشی صبحگاهی شادی نیز می‌بایست همچون درختان و پرندگان به دیدار شوق‌برانگیز بهار، خانه را و روح و جان را بیارایند، اما قبل از هر چیز وظیفه‌ای را در پیش داشتند که آن نکوداشتی از قبیله "انصار" بود که عمری را در دستگاه اداری دوران ستمشاهی ناپاکی را پشت کرده بود و به هنگام بازنشستگی نگاه مشتاق مردم زادگاهش شده بود که وارستگی را بنا به خصیصه تاریخی دیار خود گرامی می‌داشتند. به همین منظور خویش را برای بهار آماده نکردیم تا ضیافت پاکی استاد انصاری را سربلند بیرون آییم.
به راستی این اعتقاد به ذات نهفته در انسان از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ بی‌گمان بر ما آشکار است، اگر به عقبه تربیتی خود حساس باشیم، به نیکی درمی‌یابیم این باور درست زیستن را از پدران و مادران خود به ارث برده‌ایم. اگرچه تربیت‌کنندگان ما، دانشی نداشته و کتابی را ورق نزده‌اند، اما آن‌چه توشه راهمان نموده‌اند، وجدان پاک و بی‌آلایش بوده است که بتوانیم با آن دستمایه وجدانی به ظلم و بی‌عدالتی چونان صبحی دهان دریده اعتراض کنیم و فساد و شهوت را از محدوده جان و زندگی خود دور داریم و بی هیچ رشوه و مماشاتی راه درست زیستن را هموار نماییم و این تحفه به‌دست آمده از وجدان سالم پدران ماست که اکنون آمیخته به دانش و علم و فنآوری روزگار خود را به پیش می‌رانیم تا سرمایه‌ای برای نسل‌های فردا باشد. به همین خاطر هر انسانی بنا به اسلوب وجدانی خود پی‌جوی دلیل و علتی است تا راه سالم زیستن بیابد. چنان‌چه به وسوسه و طمع، وجدان خود را نیالود، خواهد توانست قلندرانه راهروی سلامت باشد. چون راه پیداست، اما گام‌های استوار و وجدان بیدار می‌خواهد.
از این‌رو بنیاد فرهنگی ـ ورزشی شادی نطفه‌اش در همین اعتقاد راستین و وجدانی بیدار و پاک بسته شده که بی‌شک برخاسته از اندیشه و خرد جمعی است؛ چرا این‌که وقتی در پیمودن راه‌های طولانی گام‌ها را یکدل تربیت کنیم، بی‌شک خستگی به روح‌مان چنگ‌انداز نخواهد بود و راه‌ها بس کوتاه خواهد شد. به صراحت باید عنوان کنیم، سلامت جسم و دارا بودن روانی سالم، اساس گروه فرهنگی ـ ورزشی شادی است که به این اندیشه حساس گشتیم تا یک پیری سالم با روانی پرشور و شاداب را سرمایه کار خود کرده و زندگی را به پیش برانیم.
این بنیاد که مقوله فرهنگی و مقوله ورزش را در اساسنامه خود دارد، نمی‌تواند به خاطر فربه ساختن جسم، اندیشه را به لاغری مبتلا سازد، چون با اتحاد و خرد جمعی دریافته است ورزش بی‌فرهنگ، جاهل و ناتوان است و از نگاه دیگر، فرهنگ بدون ورزش، شور و نشاط دینامیکی به چشم و اندیشه نخواهد داد و این دو محور برای جامعه ما حیاتی است. جامعه‌ای که هر شهر و دیار آن بیشترین جمعیت‌اش را جوان تشکیل داده است که باید اقرار نمود تنه اصلی هر شهر و دیاری است که نیروی انسانی بازده نام دارد. وقتی بنیاد فرهنگی و ورزشی با افراد میانسالش، شعار پیری سالم را سر می‌دهد، نمی‌تواند نگاه پوشیده‌ای به جوانان شهرش داشته باشد که در راه و نیمه‌ راه، غول تباهی و فساد و اعتیاد به کمین زندگی‌شان نشسته است. بنابراین جوانی سالم تا پیری سالم راهی است که شهر و جامعه را از لحاظ مادی و معنوی احیاء می‌سازد.
این بنیاد فرهنگی ـ ورزشی که هنوز از گاهواره نوزادی خود پایین نیامده است، نیازمند همدلی و همراهی همشهریان خود از هر قشر، اعم از زن و مرد می‌باشد که بدون پرداخت هزینه، شور و نشاط و لبخندشان را هدیه می‌دهند تا در همایش‌ها و مسافرت‌های دسته‌جمعی برای دیدار از دردمندان و نیازمندان، انسانیت شهر و دیار خود را پاس داریم. ما در این راه فرهنگی ـ ورزشی، انسان‌دوستی و رسیدن به قله انسانیت را از اهداف شریف خود می‌دانیم.
شاید پرسیده شود چرا بنیادی به نام فرهنگ و ورزش؟ مگر مقوله فرهنگی ـ ورزشی بنیاد را متولیانی چون ارشاد اسلامی و تربیت بدنی شهرمان هدایت نمی‌کنند؟ البته که چنین است و از دیرباز مقوله فرهنگ و ورزش را مسئولان نهادها و ادارات عهده‌دار بوده‌اند، اما بنیاد به عنوان یک بازوی اجرایی برای متولیان امر به کسانی توجه دارد که از دایره نگاه خوبان بیرون‌اند و یا فراموش شده‌اند و این بنیاد بی هیچ چاپلوسی و کاسه‌گردانی، فقط به عنوان یک شهروند ایرانی مسلمان که به شهر و دیار خود عشق می‌ورزد و مالیات می‌پردازد، می‌خواهد از لحاظ انسانی و معرفتی انسان‌هایی را به تقدیر بنشیند که عمری را با همه کمبودها و کاستی‌ها سالم مانده و الگوی درست و پاک نسل بعد از خود شده‌اند و همچنین هدایت و توجه، به‌ویژه به جوانانی که از آمار ادارات بیرون‌اند که ممکن است با آواره شدن آن‌ها آسیبی به شهرمان وارد آید.
جوانان تا تن را قوی نسازند، اندیشیدن نمی‌توانند و تا نیاندیشند، شور و شادی را درنمی‌یابند. بنیاد فرهنگی ـ ورزشی به استقبال مردان و زنانی سر به تعظیم وا می‌دارد که در تمام طول عمرشان ذره‌ای فساد و منفعت‌طلبی را به خود راه نداده‌اند که جا دارد مسئولان قدرشناس ادارات شهر، نگاه مهربانی به فراموش‌شدگان، اما پاک زیستان داشته باشند تا بنیاد ما را به مثال یک اهرم خدمتگزار در اختیار داشته باشند.
آری! بنیاد فرهنگی ـ ورزشی شادی با این اعتقاد بی‌توقع اگرچه بدون تکیه‌گاه نهادهای دولتی برای مهربانی و پاک زیستن گام برداشته است، ولی به همدلی مردم و به کمک‌های انسانی مسئولان عزیز نیاز خیرخواهانه دارد تا با بزرگداشت امثال استاد انصاری، ترویج مهربانی و انسان‌دوستی را به جوانان انتقال دهند تا نیک دریابند تجلیل هر نیکوکاری، احترام عمیق به کسانی است که در راه درست‌اندیشی گام برداشته‌اند.
امروز بنیاد فرهنگی و ورزشی با قلبی شاد و فروزان خود را متعلق به تمامی خانواده‌های شهر و دیار خود می‌داند که یکایک‌شان می‌توانند بنیاد را با شور و حرکت و شادی خود توان بخشند و به پیش برانند. اگرچه خوب می‌دانیم، پاک زیستن یک‌شبه عیان نمی‌شود، اما صبر و حوصله می‌خواهد تا دست‌های پرتوان مردم، پس از گذشت سال‌ها برای نکوداشت انسان خدمتگزار به صدا درآید؛ چون بر ما آشکار است که مردم ما، سرفرازان را دوست دارند و پیوسته هر انسان خدمت‌ورزی را به ستایش برمی‌خیزند.
امید است بنیاد فرهنگی ـ ورزشی شادی همچنان بدون هیچ وابستگی سیاسی و مناسبتی بتواند رفته‌رفته شور و نشاط و حرکت در صبحگاهان شادی آویزه روح و جان همشهریان عزیز نماید، چون تمام آرزو و آرمانش این است که هماره با احساسی شعورمند در شادی‌های یکدیگر سهیم باشیم و نسل میانسال و پیری نداشته باشیم که عصادار حسرت و آه باشند و استخوان شکسته و آب مروارید چشم‌ها و اندیشه مریض خود را برای نسل‌ها به ارث بگذارند. بلکه ما نسل گذشته به همدلی و همراهی بنیاد فرهنگی و ورزشی آرزوی آن داریم که شور و حرکت و شادی و اندیشه جمعی را به نسل آینده منتقل سازیم تا آنان با قلبی آگاه و شعوری توانا، ارزش‌های انسانی را قدر بدارند و انسانیت میعادگاه پاک زیستن و نیکو اندیشیدن‌شان باشد.

• ماهنامه بام سبز، دوره جدید، شماره 1، فروردین 1389

نظرات بینندگان