پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۲۰۷۴
تاریخ انتشار: ۱۱ شهريور ۱۳۸۸ - ۱۱:۴۴

سازمان‌های غیردولتی؛ موتور محرک جامعه مدنی

حسین جمشیدی
جهانی شدن، مسائل جدید و عمده‌ای را بر پیکره نظام بین‌المللی وارد ساخته است. سازمان‌های غیردولتی یا همان NGOها از مسائل به‌روز و جدید دنیای حاضر هستند. این سازمان‌ها که ساختاری متفاوت از سازمان‌های دولتی دارند، عنصر اصلی جامعه در برابر دولت محسوب می‌شوند.
سازمان‌های دولتی ساختاری بالا به پایین دارند و از قلب جامعه و مردم شکل می‌گیرند. این سازمان‌ها تاریخچه پیدایش معینی ندارند، اما به هر حال ویژگی‌های خاصی را دارا هستند.
این سازمان‌های غیرحکومتی، خودجوش، غیرانتفاعی، داوطلبانه و دارای تشکیلات ساختاری‌اند که به نوعی به بخشی از نیازهای جامعه پاسخ می‌دهند. عرصه فعالیت‌های این سازمان‌ها گسترده و متنوع است و از اقدامات خیریه‌ای تا تجاری، از تجاری تا فرهنگی ـ اجتماعی و ... را دربر می‌گیرد. این‌گونه سازمان‌های غیردولتی، عنصر اصلی یک جامعه مدنی پویا قلمداد می‌شوند. این سازمان‌ها مسائلی همچون کمک به تحقق اصل آزادی انجمن‌ها، تشویق کثرت‌گرایی در جامعه، ایجاد تعادل اجتماعی و قواعد قانونی آن، بالا بردن بازدهی منابع انسانی و مالی و ... را دربر دارند.1
شکل‌گیری جامعه مدنی در ایران به ایجاد توازن میان بخش‌های دولتی و غیردولتی بستگی خواهد داشت. توسعه و استقرار مردمسالاری در ایران در گرو شکل‌گیری این جامعه مدنی همراه با تحول آن در درون دولت است. در گفتمان دولت و جامعه مدنی، زمانی توازن حاکم می‌شود که نهادهای مردمسالار شکل گیرند. یک جنبه مشخص از این نهادهای مردمسالار، NGOها هستند.
از دیگرسو، توسعه نهادهای مردمسالار در ایران همواره با مشکلات و محدودیت‌هایی ـ چه از جانب ساختار سیاسی و چه از جانب ساختار اجتماعی ـ روبه‌رو بوده است.2 البته اقداماتی برای توسعه این سازمان‌ها، به‌خصوص از سال 1376 شمسی و با روی کار آمدن فعالان جامعه مدنی صورت گرفت. اساسی‌ترین اقدام دولت در این زمینه را می‌توان تصویب آیین‌نامه اجرایی تأسیس و فعالیت سازمان‌های غیردولتی در بهمن 1381 بیان کرد.3
دهه‌های دوم و سوم انقلاب، فعالیت سازمان‌های غیردولتی گسترده می‌شود؛ اگرچه هنوز مشکلات فراوانی برای فعالیت NGOها در ایران وجود دارد. اقدامات متعددی زمینه‌ساز سازمان‌های غیردولتی در ایران پس از سال 1376 شد؛ مسائلی همچون ظرفیت‌سازی و توانمندسازی ـ چه در سطوح فردی، سازمانی و محیطی ـ و همچنین ایجاد نشست‌ها و همایش‌ها مانند نشست بوشهر (1376ش)، نشست مشهد (1380ش)، کرمان، یزد و ... که در نهایت کمک شایانی به ظهور NGOها در ایران کرد.4
از سوی دیگر، باید اشاره کرد به‌رغم رشد کمی سازمان‌های غیردولتی در ایران، ما هنوز شاهد فراز و نشیب‌های فراوان در این زمینه هستیم. مهم‌ترین عامل در این زمینه، طرز نگرش دولت و نخبگان حکومتی به NGOهاست.
متأسفانه بعضاً نگرش از موضع قدرت و همچنین نگاه از بالا به پایین دولت به NGOها، حضور فعال NGOها را با چالش روبه‌رو کرده است. اما باید اذعان کرد، رشد گسترده ارتباطات جهانی، همچون اینترنت، ماهواره‌ها و در نهایت رشد آگاهی از یک‌سو و ایجاد ذهنیت مبتنی بر حل مشکلات از دل جامعه (و نه دولت) در میان مردم، شعله‌ها را برای شکل‌گیری NGOها روشن نگه داشته است. اما اجرای برنامه سوم و چهارم توسعه، زمینه را برای تقویت بخش غیردولتی فراهم آورده است. بر اساس یک برآورد در سال 1358 تا 1384، تعداد سازمان‌های غیردولتی در ایران 15 برابر شده است.5
با بیان این مسائل باید اذعان کرد با توجه به فرهنگ و حسن همکاری و نوع‌دوستی در میان ایرانیان، جمهوری اسلامی ایران قابلیت‌های فراوانی در ایجاد و گسترش سازمان‌های غیردولتی داراست. آسیب‌شناسی سازمان‌های غیردولتی در ایران، کمک فراوانی به شناسایی نقاط ضعف این سازمان‌ها می‌کند. شناسایی این نقاط ضعف می‌تواند در آینده زمینه‌ساز حل این مشکلات و نواقص شود و به پویایی آن‌ها کمک کند؛ همان‌طور که آسیب‌های بیرونی همچون طرز نگرش دولت و حکومت به سازمان‌های غیردولتی و ساختار حکومتی و ... در رشد NGOها مؤثرند. باید مهم‌ترین ضعف NGOها در ایران را ناشی از آسیب‌های درونی آن‌ها نام برد. آسیب‌های درونی به مجموعه مسائلی که در درون سازمان و ناشی از عملکرد کل سازمان و روابط بین آن‌ها است، اطلاق می‌شود. در یک نگاه و رویکرد انتقادی به ساختار سازمان‌های غیردولتی، مسائل مختلفی را می‌توان به عنوان آسیب‌های درونی استخراج کرد؛ مسائلی همچون تک‌محوری و خودبرتربینی افراد و اعضای فعال، عدم طی دوره‌های آموزشی و علمی و در نهایت آشنا نبودن با کار تشکیلاتی و گروهی، حاشیه‌نشینی و نبود عملکرد حرفه‌ای بین اعضاء.
نبود ابتکار، خلاقیت و آفرینندگی، بی‌توجهی به مسائل روز، عدم دسترسی به دستگاه‌های تبلیغاتی و نداشتن یک سیستم اطلاع‌رسانی، دور ماندن نخبگان فکری از این سازمان‌ها و ... از جمله چالش‌های پیش روی سازمان‌های غیردولتی در ایران است.6
در میان مشکلاتی که ارائه شد، موانع و محدودیت‌های دیگری نیز وجود دارند که حیاتی‌تر و مهم‌تر قلمداد می‌شوند. مهم‌ترین مسأله تشکیل NGO، توانایی مالی و مادی این سازمان است. امروزه مدرن‌ترین سازمان‌های غیردولتی در دنیا، از پیشرفته‌ترین راه‌ها برای تأمین هزینه‌های مالی خود استفاده می‌کنند.
نگاهی به ساختار NGOها در کشورهای پیشرفته و به‌خصوص اروپایی، این مسأله را مشخص می‌سازد. امروزه سازمان‌های غیردولتی از مسیرهای گوناگون و متفاوتی برای قدرت‌یابی مادی خود استفاده می‌کنند. کمک‌های بین‌المللی و سازمان‌های بین‌الملل، بخش خصوصی، داشتن خلاقیت و نوآوری و فروش کالا و محصولات سازمان‌های غیردولتی، حق عضویت، کمک‌های مردمی و حتی کمک‌های دولتی مجراهایی هستند که سازمان‌های غیردولتی مدرن از آن استفاده می‌کنند.7
در مورد کمک‌های بین‌المللی، بسیاری از سازمان‌های غیردولتی در ایران، به‌خصوص NGOهای شهرستانی از روش‌های ارتباط‌گیری با بنیادهای بین‌المللی آگاهی ندارند و تعداد کمی از NGOها در ایران از این منبع غنی استفاده می‌کنند. البته مراودات سیاسی و اقتصادی و سیاست خارجی کشور و دولت نیز در رابطه با سازمان‌های غیردولتی ایران با این سازمان‌ها در سایر کشورها نیز مهم تلقی می‌شود. در زمینه کمک‌های بخش خصوصی نیز باید نبود اعتماد بین بخش خصوصی و NGOها را از مهم‌ترین موانع قلمداد کرد. بخش خصوصی با قدرت مالی خود در ایران می‌تواند زمینه‌ساز رشد NGOها شود و حتی از این سازمان‌ها در راستای منافع خود نیز استفاده کند. NGOهای فعال همیشه با خلاقیت و نوآوری می‌توانند بخشی از هزینه‌های مالی خود را تأمین کنند. محصولات و کالاهای فرهنگی و اجتماعی که توسط اعضای سازمان غیردولتی ساخته می‌شوند، می‌توانند بخش قابل ملاحظه‌ای از هزینه مالی آن‌ها را تأمین کنند. فروش نشریه و روزنامه، بولتن‌های خبری و ... امروزه در ردیف این نوآوری قرار می‌گیرند که متأسفانه بسیاری از سازمان‌های غیردولتی از این عرصه دور هستند.
در کنار مسائل فوق، کمک‌های مردمی و حق عضویت اعضاء به عنوان سنتی‌ترین روش مدنظر است. باید به این مسأله اذعان کرد که تکیه صرف بر کمک‌های مردمی و حق عضویت اعضاء، اگرچه در کوتاه مدت پاسخگو است، اما در درازمدت و با گسترش حوزه فعالیت سازمان‌های غیردولتی نمی‌تواند به‌طور کامل کارساز باشد. از طرفی حق عضویت سنگین NGO می‌تواند انگیزه افراد و مردم را برای پیوستن به این سازمان‌ها کمرنگ کند. البته دسترسی NGOها به فضای جهانی اینترنت نیز می‌تواند راه را برای گسترش ارتباط بین NGOها و همچنین بازاریابی و تأمین هزینه مالی فراهم سازد؛ ضمن این‌که اینترنت می‌تواند پل ارتباطی سازمان‌های غیردولتی ایران با سازمان‌های غیردولتی بین‌الملل شود، تا آن‌جا که رو آوردن NGOها به مسائل مشترک، همچون مسائل زیست محیطی، حقوق شهروندی، موضوعات ویژه جوانان و ... زمینه‌ساز رشد NGOها در ایران می‌شود. از طرفی دولت و ساختار سیاسی نیز موظف به ایجاد شرایطی برای رشد NGOهاست و سازمان‌های غیردولتی صدایی می‌شود که از دل جامعه و مردم برمی‌خیزد. دولت موظف است با قرار دادن امکانات خود در اختیار NGOها، به‌خصوص رسانه‌های گروهی (تلویزیون، رادیو و ...) زمینه را برای هرچه بلندتر شدن این صدا فراهم آورد. طبیعی است با گذشت 30 سال از انقلاب اسلامی و روی کار آمدن دهمین دولت، این سئوال بیش از گذشته مطرح می‌شود که جایگاه سازمان‌های غیردولتی در آینده کجاست؟

پی‌نوشت‌ها
1- دموکراسی و تعهد به نهادهای آزاد، روزنامه حیات نو، 25 شهریور 1380
2- هوشنگ امیراحمدی، جامعه سیاسی مدنی و توسعه ملی، تهران: نقش و نگار، 1380، صص 125-113
3- مر آیین‌نامه دولتی برای سازمان‌های غیردولتی، روزنامه سرمایه، 20 مهر 1385
4- سازمان‌های ظرفیت‌ساز؛ معماران جامعه مدنی، روزنامه سرمایه، 15 آذر 1385
5- فاطمه صادقی، سیاست‌زدایی از جامعه، ماهنامه گفت‌وگو، شماره 47 (دی 1385)، صص 47-41
6- زهرا نژادبهرام، افت سازمان‌های غیردولتی در ایران، روزنامه نوروز، 7 آبان 1380
7- شبکه‌سازی و سازمان‌های غیردولتی، ماهنامه زنان، شماره 75 (اردیبهشت 1380)، صص 12-11
 
• کارشناس ارشد علوم سیاسی
•• روزنامه اعتماد، شماره 2042، 11 شهریور 1388
نظرات بینندگان