تابستان که سپري ميشود، دفتر خاطرات گردشگران پر ميشود از خاطرههاي زيبا و شيرين؛ خاطره سفر به دل طبيعت، گام نهادن بر ماسههاي نرم و شنا در دل زلال دريا، خاطره کوهپيمايي و لطف تماشاي جنگلهاي سرسبز، گوش فرا دادن به غلغله رودها و چشمهها، خاطره سفر به دشتهاي پوشيده از گل و گياهان خوشبو و ... .
اما با پايان فصل سفرهاي تابستاني، دفتر خاطرات طبيعت پر ميشود از زباله؛ زباله در ساحل دريا، زباله در سرچشمهها و رودها، زباله در کوهها و دشتها، زباله در کنار جادهها و کمپها و بوستانها و هر جايي که پاي آدمي به آنجا رسيده باشد.
کيسههاي سياه و زشت زباله که به شاخه درختان و بوتهها چسبيدهاند، قوطيهاي زنگ زده کنسرو، ظروف يکبار مصرف آب آشاميدني، شيشههاي خالي، باقيمانده مواد غذايي و زبالههاي مشمئز کنندهاي که همه جا از فراز کوهها تا پايين درهها، در ساحل و جنگل و دشت و اطراف جادهها ديده ميشود.
زبالههايي که نه تنها زيبايي را از مناظر و چشماندازهاي طبيعي ميگيرند، بلکه آب، خاک و حتي هوا را آلوده ميکنند و انواع بيماريها و مشکلات محيط زيستي را براي طبيعت و انسان به همراه ميآورند.
سرپرست اداره حفاظت محيط زيست بندر انزلي در مورد اثرات سوء زباله بر محيط زيست به خبرگزاری ايرنا، گفت: دفع نامناسب زباله از جهات مختلف بر روي آب، خاک، هوا و منظر تأثير نامطلوب ميگذارد.
اکبر ميغي، اظهار داشت: شيرابه حاصل از مواد زائد ميتواند علاوه بر آبهاي سطحي، به سفرههاي آب زيرزميني و رودها راه يافته و آنها را آلوده کند.
وي، افزود: ضايعات و آلايندهها همچنين تأثيرات سوئي بر بافت فيزيکي و شيميايي خاک گذاشته و موجب تغييرات نامطلوبي بر خاک ميشود.
به گفته وي، زبالهها نه تنها با بوي نامطبوع خود هوا را ميآلايند، بلکه به دليل آتش زدن آنها از سوي افراد غيرمسئول، موجبات متصاعد شدن گازهاي سمي و آلودگي هوا را نيز فراهم ميآورند.
کارشناس ارشد حفاظت محيط زيست گيلان در اينباره به خبرگزاری ايرنا، گفت: مسافران و گردشگران در کشور ما براي استفاده از چشماندازهاي طبيعي آموزش نديدهاند.
محمود فرجپور، اظهار داشت: در وهله نخست، اين آموزشها بايد از طريق رسانههاي عمومي، بهويژه صدا و سيما و همچنين مدارس به مردم داده شود.
وي، خاطرنشان کرد: همچنين بايد کميتههايي در استانها تشکيل شود که حساسيتهاي محيط زيستي هر منطقه و استفادههاي خردمندانه از چشماندازها را به اطلاع گردشگران برساند.
به اعتقاد اين صاحبنظر، بايد براي چشماندازهاي طبيعي پر گردشگر، مراکز کوچک آموزشي درنظر بگيريم که مانند يک رسانه فعاليت کرده و با اطلاعرساني مناسب از دفع نامناسب زباله و بروز ديگر مشکلات محيط زيستي براي منطقه پيشگيري کنيم.
فرجپور، خاطرنشان کرد: راهنمايي اين مراکز همچنين ميتواند امکان بهرهگيري و لذت بردن بيشتر گردشگران از طبيعت را نيز فراهم آورد.
اين کارشناس ارشد حفاظت محيط زيست گيلان، اظهار داشت: متأسفانه تالاب انزلي با 21 کيلومترمربع وسعت و حدود چهار منطقه حفاظت شده و پناهگاه حيات وحش، فاقد مرکز آموزشي منسجم براي آشنا کردن گردشگران با چشماندازها و آگاهيبخشي و ايجاد حساسيت نسبت به تبعات و تأثيرات حضور گردشگران در اين منطقه است.
وي، تصريح کرد: ما در ديگر چشماندازهاي طبيعي مانند سواحل، مناطق جنگلي و کوهستاني نيز با اين خلاء روبهرو هستيم.
فرجپور با اشاره به اينکه در کشورهاي توسعهيافته آموزش را به صورت ايجاد علاقه در افراد درآوردهاند، اقداماتي نظير ايجاد نمايشگاه، آموزش و تعامل با تورهاي گردشگري، ساخت موزههاي کوچک و اقدامات فرهنگي ديگر را براي تبديل گردشگران غيرمتخصص به گردشگران طبيعتگرد و حافظ محيط زيست مؤثر خواند.
به گفته وي، با اين کار گردشگر براي آشنايي با طبيعت و يادگيري فرهنگ بومي و انتقال و انتشار آن ميآيد، نه به صورت يک توريست مصرف زدهاي که هرجا رسيد، به انحاء مختلف از ريختن زباله تا آتش زدن سبزه و شکستن درختان به محيط زيست لطمه بزند.
وي با اشاره به اينکه آموزشهاي محيط زيستي يک بحث کاملاً فرهنگي است، تأکيد کرد: بايد بکوشيم سطح طبيعتگردي در کشورمان را ارتقاء دهيم.
اين کارشناس، متذکر شد: يکي ديگر از مشکلات ما، حاکم نبودن مکانيسم جمعآوري زباله در بخشهاي مختلف است که موجب عدم جمعآوري و دفع نامناسب پسماندهايي است که دورتر از مناطق شهري قرار ميگيرند.
وي، تصريح کرد: سازمانهايي نظير گردشگري، محيط زيست و منابع طبيعي با مشکل ضعف در تکنيک آموزش و مخاطبخواني براي تدوين برنامههاي آموزشي روبهرو هستند.
فرجپور با تأکيد بر اینکه، آموزشهاي محيط زيستي و گردشگري بايد جنبه تفنني داشته و مفرح باشند، گفت: براي حفظ طبيعت و چشماندازها بايد برنامه محور بود.
مديرکل حفاظت محيط زيست گيلان نيز در اينباره، گفت: متأسفانه گاهي گردشگران بدون آنکه مسئوليت عوارض توليد شده خود در طبيعت را برعهده بگيرند، مجموعهاي از پسماندها يا زبالهها را از خود بهجا گذاشته و علاوه بر آلودگي ديداري، موجب بههم خوردن تعادل زيستگاهها شده و علاوه بر تخريب چشمانداز، زنجيره غذايي اين اکوسيستمها را نيز با چالش مواجه ميسازند.
کامران زلفينژاد، اظهار داشت: وجود مواد غيرقابل تجزيه در ترکيب اين پسماندها به اندازهاي است که متأسفانه طبيعت از پاکسازي آن عاجز است و با توجه به وسعت و فراگيري اين مواد در پسماندها، پاکسازي مکانيکي و غيرطبيعي آن نيز با مشکات فراواني روبهرو ميشود.
وي، افزود: علاوه بر ساحل و مناطق جنگلي، رودخانههاي استان نيز به معبري براي ريخت و پاش زباله و مجرايي براي حمل آن به سواحل تبديل شده، به نحوي که اکنون در دهانههاي رودخانههاي گيلان در درياي خزر، حجم بالايي از زبالههاي تجزيهپذير و تجزيهناپذير تجمع نموده است.
به گفته وي، اين عمل علاوه بر اينکه ضربه مهلکي بر طبيعت و چشماندازهاي استان وارد ميسازد، موجبات نشر سريع آلودگي را در عرصهاي وسيع مهيا ميکند.
یک استاد دانشگاه گيلان نيز معتقد است، رفتارهاي غيرفرهنگي برخي افراد در طبيعت علاوه بر مشکلات ظاهري، موجب شدت گرفتن روند تخريبي زيستگاه درياي خزر شده است.
دکتر کريم ثابترفتار با اشاره به اينکه 30 درصد آلودگيهاي درياي خزر مربوط به سواحل دريا است، خاطرنشان کرد: ميتوان با تبليغات، آموزش رسانهاي و ساماندهي و مديريت گردشگري اين ميزان را به حداقل رساند.
اين کارشناس مسائل محيط زيست، متذکر شد: کاهش ذخائر ماهيان استخواني و نيمه غضروفي و ديگر مواد با ارزش دروني و بيروني درياي خزر، ناشي از مشکلات زيستمحيطي دريا است که بايد براي آن فکر اساسي شود.
ثابترفتار همچنين با اشاره به نبود سيستم ساماندهي زباله در روستاهاي گيلان و ورود شيرابه زبالهها به آبهاي زيرزميني از طريق رودخانه و دريا، تصريح کرد: بايد برنامهريزي منسجم براي جمعآوري زباله در روستاها و شهرهاي گيلان صورت گيرد تا با حفظ منبع ارزشمند درياي خزر و سواحل و طبيعت زيبا، همچنان از استانهاي مورد علاقه گردشگران باشيم.
با حفظ طبيعت نه تنها براي خود، بلکه براي آينده فرزندانمان بهجاي کوهي از زباله، خاطرات خوش به يادگار بگذاريم.