بهطور قطع این روزها همگی شاهد تبلیغات متنوع برنجهای وارداتی با نامهای تجاری ایرانی هستیم که یا بر سر کلاس درس و سینما حاضرند یا روی اجاق گازها درحال قل زدن هستند تا سانتیمترها قد بکشند و به برنجهای وطنی پز بدهند.
به گزارش روزنامه خبر، اینگونه تبلیغات که شاید به جرأت میتوان آن را در سطح دنیا بیسابقه دانست، نه پایه علمی دارد و نه پایه تحقیقاتی. قصه از آنجا آغاز شد که در بهار 1387 به دنبال کاهش برنج در سال 1386 و فضاسازیهای صورتگرفته از سوی واردکنندگان، برخلاف واردات گسترده برنج در پاییز و زمستان 1386 به وسیله وزارت بازرگانی دروازههای گمرک ایران روی انواع برنجهای آسیای شرقی گشوده شد.
به دنبال این رویداد، دستور شفاهی رئیس کل گمرک وقت نیز آتشبیار معرکه شد و موجب شد تا قیمت همه برنجهای وارداتی از 350 دلار در هر تن به یک هزار و 300 دلار افزایش پیدا کند تا مابهالتفاوت این اختلاف قیمت به خزانه سرازیر شود. البته این دستورالعمل برای تمام واردکنندگانی که از 8 ماه پیش از این تاریخ (اردیبهشت 1387) نیز اقدام به واردات کرده بودند لازمالاجرا شد. اینگونه بود که قیمتها به یکباره سیر صعودی گرفت و اگرچه با دستور رئیس جمهور مصوبه شفاهی گمرک نقض شد، اما شد آنچه نباید میشد.
در این حال بانک مرکزی در گزارش تاریخ 18 اردیبهشت 1387، آورده است: "متوسط نرخ خردهفروشی برنج در بازارهای مصرف تهران با 11 درصد رشد در هفته سوم فروردین ماه و در مقایسه با هفته مشابه اسفند ماه گذشته 9/5 درصد رشد داشته است."
این بانک در گزارش دیگری به تاریخ 22 اردیبهشت 1387 اذعان میدارد که در هفته منتهی به 20 اردیبهشت ماه، برنج وارداتی غیرتایلندی تا 42 درصد و برنج داخلی درجه یک تا 40 درصد افزایش قیمت داشته است و در ادامه عنوان کرده که قیمت هر کیلو برنج داخلی درجه یک در هفته گذشته (15/02/1387) 31 هزار و 520 ریال و قیمت هر کیلو برنج داخلی درجه 2 نیز در این هفته 18 هزار و 250 ریال بوده است؛ اما گزارش مورخ 29 اردیبهشت 1387 بانک مرکزی گویای این است که در هفته منتهی به 27 اردیبهشت ماه همین سال، قیمت برنج داخلی درجه یک تا 91 درصد و برنج وارداتی غیرتایلندی تا 92 درصد افزایش داشته است، بهطوری که قیمت هر کیلو برنج داخلی درجه یک به 40 هزار و 50 ریال و هر کیلو برنج وارداتی غیرتایلندی به 23 هزار و 800 ریال رسید.
بهخوبی روشن است که با این رشد قیمت، کنترل بازار عملاً از دست دولت خارج شد و وزارت بازرگانی راه چاره را آن دید تا به منظور تنظیم بازار و شکستن قیمتها تنها به برنجهای ممتاز و درجه یک شرقی اجازه واردات بدهد. این دستورالعمل البته تا مدتی اجرایی شد و مصرفکنندگان ایرانی اندک زمانی برنج باسماتی مرغوب را بر سر سفره خویش دیدند، ولی دیری نپایید که با برگشت آرامش به بازار برنج و کاهش نسبی قیمتها، برنجهای مرغوب نیز از سفرهها خداحافظی کردند و واردکنندگانی که توانسته بودند در هجومی برقآسا ذائقه ایرانی را تغییر دهند، از نیمه دوم سال 1387 برنجهایی را بر سر سفرههای ایرانیان آوردند که دیگر هیچ نام و نشانی ندارند.
این موضوع از زمستان سال گذشته شدت گرفت و واردکنندگان ایرانی با بستهبندیهای شکیل و انتخاب نامهای تجاری ایرانی، برنجهای بینام و نشان شرقی را روانه بازار کرده و همسوی با آن، موج تبلیغاتی را برای تشویق مصرفکنندگان کوک کردند. دلالان و واسطههای تجاری برنج که توانسته بودند با ایجاد جو روانی در نیمه اول سال 1387، قیمت برنج داخلی را تا کیلویی 50 هزار ریال برسانند و سپس با توزیع برنج مرغوب شرقی بازار را تصاحب کنند، اکنون بهترین زمان بود تا با بستهبندی برنجهایی را که بر اساس تبلیغات آنها 5/1 سانت قد میکشد با قیمت پایینتر، اما سوددهی بسیار بالا در بازار عرضه کنند؛ آنهم با قیمت زیر یکهزار و 800 تومان.
مصرفکننده ایرانی بیخبر از همه جا و شاید خوشحال از اینکه میتواند برنج مورد نیاز خود را با قیمت پایینتر تهیه کند، دیگر از خود نپرسیدکه برنجهای بستهبندی شده با نامهای تجاری محسن، طوبی، سرآشپز، تماشا و ... در کجا تولید شدهاند، نام واقعیشان چیست و هزاران پرسش بیجواب دیگر که البته مصرفکننده به دنبال پاسخی برای آنها نیز نبود.
دلالان بازار برنج با لابی پشت پرده مدیران وزارت بازرگانی از یکسو با خرید و انبار کردن برنجهای ایرانی توانستند سود سرشاری را نصیب خود کنند و از سوی دیگر در این زمان نیز با عرضه برنجهای وارداتی با 5/2 برابر قیمت سود کلانی بردند؛ یعنی هم از توبره خوردند و هم از آخور. در اینجا نیز خبری از وزارتخانههای مسئول نبود و تنها جواب وزیر بازرگانی به پرسشهای بیجواب این بود که، "ما برنجی وارد نمیکنیم و همه کار در دست بخش خصوصی است."
برنجهای نیمجوش
به دنبال خداحافظی برنجهای مرغوب باسماتی از بازار، انواع برنجهای وارداتی که ارقام پرمحصول برنج هند و پاکستان هستند و با روش نیمجوش کردن فرآوری شدهاند، بازار ایران را تصاحب کردند.
در روش نیمجوش کردن، شلتوک را پس از برداشت و قبل از پوستکنی تا 40 درصد میپزند و بعد از نیمپخت شدن سرد کرده، خشک میکنند و سپس پوست شلتوک را جدا میکنند. این روش موجب میشود برنج کیفیت پخت مناسبی به خود بگیرد. این نوع برنجها هماکنون با قیمت 515 تا 520 دلار در هر تن خریداری میشود، ولی در بازار ایران تا کیلویی 2 هزار و 200 تومان گاه تا 3 هزار تومان به فروش میرسد.
نگرانی از بینام و نشان بودن برنجهای وارداتی، مؤسسه تحقیقات برنج کشور را بر آن داشت تا با انجام آزمایشهای گوناگون نگرانیهای بهوجود آمده را کاهش دهد، اما آنچه تاکنون حاصل شده بر شدت نگرانیها افزوده است.
سخنگوی این مؤسسه، میگوید: در آزمایشها مشخص شد ضریب چسبندگی برنج بسیار بالاست و باید بعد از آبدهی زیاد له شود، اما در زمان پخت دانهها جداجدا میشود و این تناقض رفتاری بین دانه و هنگام زمان پخت مشکوک است و تا الآن چنین خصوصیاتی در هیچیک از رقمهای دنیا دیده نشده است.
نظارت وظیفه کیست؟
اینکه برنجهای شرقی ـ آنهم از نوع تراریخته ـ بدون هیچ نظارتی در بازار وطن به فروش میرسند، هشداری برای مسئولان وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بازرگانی و سازمان محیط زیست است که چرا تاکنون برای حفظ سلامتی شهروندان هیچ واکنشی نشان نمیدهند.
با درنظر گرفتن متوسط سرانه مصرف برنج به ازای هر نفر 38 کیلوگرم برآورد میشود با توجه به جمعیت 60 میلیون مصرفکننده برنج در کشور، تولیدات داخلی جوابگوی مصرف باشد، اما در آنجا که محاسبه کنیم تا 500 هزار تن برنج تولیدی نیمدانه باشد، نقش واردات پررنگ میشود.
بر اساس آمارهای وزارت جهاد کشاورزی و انجمن برنج ایران، تولید برنج در کشور سالانه حدود 2 میلیون و 300 هزار تن است. اما آمار واردات گویای آن است که مصرف برنج در ایران بیش از سرانه اعلام شده از سوی دولتیان است.
بر اساس آمارهای گمرک در سال 1387، یک میلیون و 383 هزار تن برنج به ارزش 790 میلیون دلار وارد کشور شد که این رقم در سال 1386 یک میلیون و 66 هزار تن بوده، اما در 3 ماهه اول سال جاری، 368 هزار تن برنج به ارزش 310 میلیون دلار وارد کشور شده که به لحاظ وزنی و ارزشی به ترتیب 3 و 6/2 درصد از واردات کل کشور را به خود اختصاص میدهد. با درنظر گرفتن این موضوع که واردات برای تنظیم بازار ضروری است ـ آنگونه که وزیر بازرگانی میگوید ـ اما بیتوجهی به شناسنامه برنجهای وارداتی موجب شده تا هر واردکنندهای بتواند انواع برنجهای ارزانقیمت تراریخته را وارد کند و با نام تجاری بازارپسند به فروش برساند.
طبق آخرین گزارش روزنامه اکونومیک تایمز هند، میزان واردات برنج باسماتی هند به ایران در سال 2009 بالغ بر 1 میلیون و 300 هزار تن اعلام شد که همگی از نوع برنج "نیمپخت پوسا 1121" است. گفتنی است در فصل زراعی جدید که از ابتدای اکتبر (از 10 مهر ماه) آغاز میشود، حدود نیمی از صادرات 5/2 میلیون تنی برنج باسماتی از بازار ایران سردر خواهد آورد.
در ادامه این گزارش آمده است که انواع برنج پوسا 1121 که تحت عنوان "برنج باسماتی" وارد بازار ایران میشود، گرانترین نوع آن در بازار اصفهان به مبلغ 1500 دلار در هر تن به فروش میرسد، ولی به علت اینکه ایرانیها برای خرید برنجهای معطر داخلی مثل دم سیاه به پرداخت قیمتهای بالاتر عادت کردهاند، بنابراین پرداخت قیمتهایی نزدیک دم سیاه برای برنج پوسا 1121 آنها را رنج نمیدهد.
شالیکاران شمال کشور بر این باورند که امسال با توجه به بارندگی و هوای مناسب، طارم محلی دارای دانههای درشتتر و ریزش کمتر شده، اما بازار داخلی با واردات بیرویه برنج آسیب دیده است، بهطوری که در روستاهای شمال و مناطق شالیکاری هم کمکم ذائقه مردم به برنجهای شرقی عادت کرده و بیم آن میرود تا از محبوبیت تولیدات داخلی کاسته شود؛ همانگونه که در یک فرجه زمانی چایهای وارداتی جایگزین چای تولید شمال شد و اکنون دیگر حتی ساکنان استانهای شمالی هم چای فرآوریشده کارخانجات خود را دم نمیکنند.