مدتی است كه كودكان لاهیجانی در كوچه و خیابان و حیاط مدارس اشعار شاد نمایش "الاغی كه خر شد" را تكرار میكنند و هنوز از حال و هوای شاد آن خارج نشدهاند. در لاهیجان كمتر كودكی است كه این نمایش را ندیده باشد. به همین بهانه به سراغ نگار نادری، كارگردان این نمایش، رفتیم تا اوضاع نمایش در لاهیجان را از زبان ایشان بشنویم. نادری بیشك یكی از زنان بسیار موفق گیلانی است كه با فعالیت در عرصة نویسندگی سینما، تئاتر و پذیرفتن مسئولیت واحد هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سعی نموده در پرورش جوانان هنرمند این شهر نقش بهسزایی داشته باشد. باید زودتر از اینها به سراغ این زن هنرمند میرفتیم اما فرصتی پیش نیامد. با اجرای نمایش اخیرِ وی، فرصت را غنیمت شمرده و به سراغ او رفتیم تا از خودش و تئاتر لاهیجان بگوید.
پیمانه قاسمیپور
•••
• چهطور شد كار هنری را آغاز كردید. اندكی درباره انجمن نمایش لاهیجان بگویید. این چندمین كارتان است. كارهای قبلی خود را نام ببرید.
از سال 1370 با انجمن سینمای جوان و انجمن نمایش لاهیجان كار را شروع كردم. بیشتر در زمینه نویسندگی فعالیت دارم، اما كارگردانی و بازیگری را نیز گهگاه تجربه میكنم. از نمایشهایم كه اجرا شدهاند، خاكستری، فصل سرد، نزدیك دورها، انزوای مهربانی، دخونكا، یلدای انتظار، در شبی تاریك، سرخترین تقدیری كه نانوشته خوانده شد، افسانه ریرا، عزیز و نگار و ... و در زمینه كارگردانی، نمایشهای زمانی برای گفتن و یك تاج دو سر به نویسندگی آقای فخرایی. همچنین خاكستری، فصل سرد، خروس زری پیرهنپری، سه جوجه ریزه میزه و ... .
• تاكنون چند كار كودك كردهاید؟
بهطور معمول هر سال دهه فجر یك كار آماده دارم. تا به امروز پنج كار برای كودكان كارگردانی نمودهام.
• آیا نمایش "الاغی كه خر شد" نیز مانند نمایشهای كودك گذشته با استقبال مواجه شد؟
نسبت به نمایشهای قبل استقبال كمتر بود. چون نمایشهای قبل در ایام فجر برگزاری شد و مدارس استقبال میكردند. متأسفانه مسئولین امر آموزش از ویژهبرنامههای دانشآموزان در خارج از چارت آموزش سازمان غافل بوده و مدیران مدارس بهجز چند نمونه آشكار از مدارس مطرح شهر از برنامهریزی جنبی بهره نمیبرند. در صورتی كه پیام همین نمایش را كودك با دو سه كتاب هم آنقدر راحت دریافت نمیكند، اما با 45 دقیقه به نتایج خوبی دست مییابد.
• عدهای گمان میبرند نوشتن متن برای كودكان و اجرای تئاتر كودك بسیار آسانتر است. بهطور مسلم اینگونه نیست، موافقید؟
كاملاً موافقم. وارد شدن به دنیای كودك بدون اطلاعات و جدا از رؤیای او خیانت بزرگی است. گرچه امروز به چگونگی آن توجه نمیشود و هركس به خود اجازة كار در حیطه برنامه كودك را میدهد. گاه در نشستهایی كه با كودكان دارم، متوجه هوش بسیار آنها در دریافت مطالب میشوم كه از نظر من اعجابانگیز است. باورپذیری كودك گرچه زیاد، اما بدون انگیزه نیست. این امر زمانی آشكار است كه كودك خود را بهطور كامل با شخصیتهای نمایش درگیر میكند. پس اگر در ظرافت امر دقت نشود، خراشی است كه بر روح و روان كودك وارد میآوریم.
• آیا اجرا در سالن نمایش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لاهیجان با آن سن بسیار كوچك و آن ستونهای همیشگی دشوار نیست؟
یكی از معضلات نمایش است. تمام تلاش ما برای زیباسازی آن به وسیله دكور بینتیجه ماند. فضای سرد و مرده، مكانی مخروب و از همه بدتر ستونهای وسط سالن و سن، فضا را كاملاً نامناسب برای اجرای نمایش مینماید؛ بهخصوص از لحاظ دیداری كه بازیگر به هر سمت كه برود یكسری از تماشاچیان دید كامل بر او ندارند.
• خودتان كدام كار را ترجیح میدهید، بزرگسال یا كودك؟
كار بزرگسالان بهویژه در سبك نمادگرایی برایم زیبا و جذاب است. اما هر ازگاهی برای آسایش روان، یك كار شاد و موزیكال با فضای كودكانه را میپسندم. لبخند كودكان پس از اجرای نمایش و نیز تشكر اولیای كودكان جهت ایجاد یك فضای شاد و آموزشی برایم لذتبخش است و انرژی مثبتی در درونم جان میگیرد.
• تاكنون در چند جشنواره شركت كردید و در چه جشنوارههایی موفق بودید؟
در جشنوارههای بسیار مانند طنز اصفهان، دفاع مقدس، جشنواره استانی، سوره و ... تا به امروز در زمینه نمایشنامهنویسی در همه جشنوارههایی كه شركت كردم جایزه دریافت نمودم؛ مانند متن اول از چهارمین جشنواره استان با نمایشنامه "رؤیای بودن"، متن اول از هفتمین جشنواره استان با نمایشنامه "دخونكا"، متن اول از ششمین جشنواره سوره با نمایشنامه "افسانه ریرا"، جایزه نمایشنامه اول "یلدای انتظار" و "در شبی تاریك"، جایزه سوم "عزیز و نگار" و ... .
• آیا هنرمندان لاهیجانی تاكنون به حق خود رسیدهاند؟
اصلاً. لاهیجان با توجه به سابقه دیرینه هنری از هنرمندان مستعد در تمامی زمینهها برخوردار بوده، اما بیشتر آنها به مراكز بزرگتر كوچ كردهاند و تعدادی كه ماندهاند هم با معضلات بسیار دست به گریباناند. خلاصه امر گویا جایگاهی در این شهر برای هنر و هنرمند نیست.
• آیا وجود یك فرهنگسرا از ضروریات این شهر نیست؟
بحث فرهنگسرا كه پیش میآید، دل هنرمند خون میشود. مگر این حرف یك روز دو روز است حرف سالها است. چشممان به این فرهنگسرای جدید هم آب نمیخورد، حال اگر با تلاش مسئولین در چهار سال آینده هم افتتاح شود جای شكر است. آستانه فرهنگسرایش افتتاح شد. كار ساختمان فرهنگسرای لنگرود پایان پذیرفته و در چند روز آینده افتتاح میشود. شهرهایی مانند فومن، رودبار و صومعهسرا فرهنگسرا دارند. آن وقت لاهیجان با آنهمه ادعای فرهنگی هنوز یك مجتمع هنری ندارد!
• كار تئاتر در لاهیجان تا چه حد دشوار است؟
كار تئاتر در همه جای كشور دشوار است. فقط گهگاه بعضی از پیشكسوتان یا آنهایی كه در كانال رابطه جریان دارند، آنهم در تهران میتوانند در عرصه تئاتر گام بردارند در بقیه موارد هنرمند نمایش پس از اجرای هر كاری هم از لحاظ اقتصادی و هم روحی دچار مشكل میشود. دگر تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل...
• به عنوان مسئول واحد هنری اداره فرهنگ و ارشاد لاهیجان و به عنوان شخصی كه با همه هنرمندان این شهر در ارتباط است از این هنرمندان، بهخصوص جوانان این شهر چه انتظاراتی دارید؟
هم مردم و هم مسؤلین از هنرمندان حمایت نمایند. برای آفرینش یك اثر هنری نیاز به داشتن اندیشه یك هنرمند است. عدم توجه به هنرمند پیامد آن خشك شدن ریشه پویای هنر است، آن وقت وای به حال فرهنگ و هنر یك جامعه!
• دوست داشتید در این شهر چه كاری بكنید؟
احساس میكنم این شهر با تمام زیباییهایش و نیز پرورش نخبگان هنوز نتوانسته جایگاه خود را بیابد. كمبود امكانات از همه نظر آشكار است. نه مكانی برای تفریح، نه بیمارستانی مجهز، نه كتابخانهای با منابع كامل و نه محیط فرهنگی. دلم میخواست یكی از مجریان رسیدگی به امور شهری بودم.
• آیا عملكرد افراد مختلف در مقولة هنر رضایتبخش است؟
به این سئوال زمانی میتوان پاسخ گفت كه بستر برای هنرمند فراهم شود، سپس زیر ذرهبین بایدها و نبایدها قرار گیرد. حال كه عرصه هنری خالی است چه توقع از هنرمند!؟
• آیا وضعیت مالی انجمن نمایش راضیكننده است؟
تمامی انجمنها با مشكل مالی مواجهاند. یكی از دلایل ضعف اجرای انجمنها، عدم تمكن مالی است. وقتی بودجه نباشد، طرح و برنامه به چه درد میخورد. این است كه انجمنها همان رویه سالهای پیش را دارند.
• انجمن نمایش ما با چه مشكلاتی دست به گریبان است؟
نداشتن سالن آمفیتئاتر، تجهیزات نوری و گریم و منابع تئاتری، آرشیو فیلم و لباس و بودجه مالی و ...
• بزرگترین آرمانتان برای هنر این شهر چیست؟
روزی كه همه هنرمندان در سایه خانه هنر گردهم آمده و دغدغه اقتصادی نداشته باشند. دلم میخواهد شاهد شكوفایی رستن هنر سبز با تمام گستردگی معنایی آن باشد. گرچه آرمان بزرگی است، اما شاید آیندگان آن روز را ببینند.
• چرا دیگر در سینمای جوان فعالیت نمیكنید. شما كه در عرصه سینما نیز موفق بودید؟
به علت سیاستهای غلط انجمن سینمای جوان كه هیچ علاقه به فعالسازی در آن دیده نمیشود. گرچه به این هنر علاقهمندم، اما نارساییها باعث شد عطایش را به لقایش ببخشم.
• اگر روزی بگویند انجمن نمایش تعطیل، چه واكنشی نشان میدهید؟
گاهی بعضی از برخوردها باعث میشود یكی از موافقان این طرح باشم، اما ته دلم همیشه برای تعطیلی هر صنف از هنر متأثر شدهام و به شدت با طراحان آن جنگیدهام.
• هنوز بسیاری از لاهیجانیها از تشكیل كمیته فرهنگی و هنری برای نماینده سابق مردم لاهیجان در مجلس شورای اسلامی آگاه نیستند. اگر ممكن است درباره این كمیته توضیح دهید.
هسته فرهنگی ـ هنری یكی از طرحهای نماینده بود تا از این طریق بتواند با مردم ارتباط مستقیم داشته باشد. هسته مركزی، متشكل از هنرمندان عرصههای مختلف هنری است كه هركدام در زمینه هنر تخصصی خویش كمبودها را پیدا كرده، همراه با راهكار به نماینده ارائه میدهند. گرچه هنوز این تشكل بهطور كامل پا نگرفته، اما امید است روزنهای هرچند كوچك برای راهیابی به دستاوردهای فرهنگی این شهر باشد.
• بودجه كار اخیرتان، "الاغی كه خر شد" از كجا تأمین شد؟ آیا كافی بود؟
مثل همیشه خود سرمایهگذاری میكنم. برای دلم كار میكنم، نه برای پول. قانع هستم و از اینكه در جمع هنری حضور دارم خرسندم و همین مرا كفایت میكند. در نمایش اخیر هرچه كه بود برای بازیگرها است، گرچه پاسخگوی آن همه همت و تلاش نیست.
• آیا میتوان به آینده تئاتر لاهیجان امیدوار بود، یا اینكه تئاتر درحال مرگ است؟
از نظر من هنر نمیمیرد، اما انزوا میطلبد. شاید روزی هنر تئاتر در میان نمایشنامهها در تاقچه اتاقمان آذینبخش خاطرات روزهای خوش هنریمان باشد.
• جوانان ما بیشتر به چه محلی برای گردهم آمدن نیاز دارند؛ محل اجتماعات هنری، یا سالنهای بیلیارد و پاركها و منازل؟
نگرش به مقوله زندگی به تربیت خانوادگی، اجتماعی و ... بستگی دارد. پارك، مسكن و بحث جنجالبرانگیز ازدواج همه از ضروریات است، اما توجه به مبحث هنری و ایجاد بستر مناسب نگرش شخصی را نسبت به تمامی مسائل روزمره زندگی تغییر میدهد. اگر زیربنایی بر روی اندیشه كار شود، ثمره آن برای بازسازی آینده بهتر است.
• برای فعالیتهای هنری خود چهقدر از تجارب پیران و پیشكسوتان این رشته بهره میگیرید؟
من همیشه برای پیشكسوتان عرصه هنری احترام قائل بوده و هستم و پذیرای تمام انتقادهایشان میباشم. گاه همین دیدگاه باعث اعتراض نسبت به من است. در كارگردانی اگر حتی نظر شخصی را قبول نداشته باشم، اما به احترام پیشكسوتان حاضر در جمع نوع حركت را میپذیرم، زیرا حضور آنها را مغتنم میدانم. احترام به پیشكسوتان عرصه هنر، رفتاری درخور و شایسته مخصوص یك هنرمند خوباندیش است.
• واكنش جوانترها با این افراد چگونه است و چگونه باید باشد؟
متأسفانه بیشتر جوانان از دیدگاه عصبی پیشكسوتان سوء تعبیر نموده و آنها را مخالف خود میدانند. درنظر گرفتن سن و نیز مهارت هنری پیشكسوتان باعث میشود نسبت به سادهاندیشی و سطحینگری عصبی شده و اختلاف دو نسل بهوجود آید. باید خیلی آشكارا آنها را با هم آشتی داد؛ فقط كمی گذشت و صبر میخواهد همین.
• آیا امكانات موجود در اداره ارشاد برای فعالیتهای هنری كافی است؟
از ساختمان اداری تا امكانات همگی كم و در حد پایین است. آنقدر ضعیف بوده كه یك سرمایهگذاری كلی میطلبد و با بودجههای كم اداری قابل ترمیم نیست.
• در لاهیجان در زمینه هنر چه كمبودهایی احساس میشود؟
نبودن فضا برای انجمنها به عنوان محافل اختصاصی و گردهمآیی و نیز منابع هنری و مالی كه در حد پایینی است، انگیزه را نابود میسازد. شاید دهههای قبل هنرمند با تمام كمبودها و با جان و دل در جهت ارتقاء هنری تلاش میكرد، اما امروزه عدم بسترسازی مناسب راهكارهای فرهنگی ـ هنری را مسدود میسازد و جوان خیلی علاقهمند برای بهدست آوردن حق هنری خود نیست.
• برای تمرین نمایشها مشكلی وجود ندارد؟
یك اداره ارشاد است با تعداد زیادی از هنرمندان و كلاسهای آموزشی، ویژه برنامهها و ... . دیگر جایی برای تمرین نیست. خودم كه مسئولیت فرهنگی گروهها و كلاسها را دارم، از مكان تمرین شاكیام، وای به حال اجرا كه همزمان شب شعر و نمایش و گروه موسیقی در همان یك سالن اجرا دارند.
• نقش زنان در تئاتر امروز لاهیجان...
در عرصه هنر به جنسیت معتقد نیستم. داشتن پشتكار، علاقه و استعداد شرط بودن در عرصههای هنری است. گرچه زنان بیشتر مورد عتاب و سرزنش واقع میشوند، اما بودن و ایستاده بودن معنی زیبایی به آنچه كه در ذهنمان است میبخشد. این موقعیت برای زن و مرد یكسان است، فقط در آن خواستن است؛ گام برداشتن در راهی كه چراغهایش دیرزمانی كه به كورسو زده است.
• ضمیمه لاهیجان روزنامه گیلان امروز، شماره 27