پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۱۱۴
تاریخ انتشار: ۲۴ اسفند ۱۳۸۶ - ۱۶:۲۱
منطقه نمونه گردشگري، یک فرصت است

گفت‌وگو با ایرج ندیمی، عضو هیأت‌رئیسه فراکسیون گردشگري مجلس شورای اسلامی

علاوه بر چهارصد منطقه نمونه گردشگري، در كشور تنها دو شهرستان به عنوان شهرهاي نمونه گردشگري معرفي شده‌اند: لاهيجان و رامسر.
اين دو شهر به واسطه داشتن اقليم بي‌نظير، مانند كوه، جلگه و دريا و به دليل طبيعت زيبايشان در طول تاريخ همواره مورد توجه بسياري از گردشگران داخلي و خارجي بوده‌اند.
ايرج نديمي، نماينده مردم لاهيجان و سياهكل و عضو هيأت‌رئيسه فراکسیون گردشگري مجلس شورای اسلامی است.
اهميت موضوع گردشگري و توجه ويژه او به اين مقوله، او را در يكي از روزهاي گرم تابستان به دفتر روزنامه كشاند تا پيرامون اين موضوع و چگونگي شكل‌گيري فراكسيون گردشگري به گفت‌وگو بنشينيم.
هرچند سخنانش نكات تازه‌اي به همراه داشت، اما در مجموع اهميت توجه مجلس به صنعت گردشگري و برنامه‌ريزي براي گسترش آن فارغ از نهاد‌هاي اجرايي‌اش برايمان خالي از لطف نبود. آن‌هم از زبان نديمي.

• نمايندگان مجلس چگونه به فكر راه‌اندازي فراكسيون گردشگري در مجلس شورای اسلامی افتادند؟
حقيقت اين است كه كشور ما غير از نفت و گاز، هفت پتانسيل دارد كه اگر در اين هفت پتانسيل به هر اندازه سرمايه‌گذاري كند، ارزش دارد. زيرا بر اساس آن مي‌تواند هفت هزينه كلان را بپوشاند. هزينه‌هايي كه كشور با آن روبه‌رو است، عبارتند از: بيكاري، مسكن، درمان، آموزش، حمل و نقل، ورزش و امور اقامتي و سياحتي.
اما هفت پتانسيل كه بر اساس آن مي‌توان اين هزينه‌ها را پوشش داد، از اين قرار است: كشاورزي، صنعت، خدمات، آموزش، فنآوري، تجارت و بالاخره گردشگري. به عبارتي ما در مورد كشاورزي، صنعت و ... مي‌توانيم به تناسب تفاوت اقليم و مرزها و همسايگان مختلف و نيازهاي خارجي سرمايه‌گذاري كرده و آورده داشته باشيم.
به عنوان مثال، در استان گيلان، استعداد كشاورزي وجود دارد؛ چرا كه به لحاظ اقليم براي اين موضوع فراهم است. در عين حال پتانسيل صنعتي هم در آن وجود دارد. از نظر دسترسي به كشورهاي آسياي ميانه نيز رويكرد خدمات و تجارتي مي‌توان به آن داشت. از طرفي استعداد آموزشي در اين استان به واسطه حضور مراكز مهم علمي و دانشگاهي نيز وجود دارد.
اما يكي از مهمترين نكات اين است كه اين استان به لحاظ گردشگري داراي ويژگي‌هاي منحصر به فردي است؛ چه از نظر اقليمي و طبيعي و چه از نظر فراهم آوردن زمينه‌هاي مختلف براي فعال‌سازي گردشگري با رويكرد‌هاي گوناگون.
داشتن اكولوژي ويژه، اين منطقه را همواره در طول تاريخ مورد توجه قرار داده است. اما اين امكانات بالقوه است و مسلماً براي بهره‌برداري بهينه از اين امكانات بايد تسهيلات مختلفي را فراهم آوريم.

 اين اقدام شما به عنوان يك نماينده مي‌تواند در قالب طرح‌هاي مختلف استاني نيز پيگيري شود. اما چه چيز باعث شد فراكسيوني به نام فراكسيون گردشگري راه‌اندازي شود؟
اساساً مجلس در زمينه گردشگري با كمبودهايي روبه‌رو بوده ‌است. يكي از كمبودها، خود كميسيون فرهنگي بود. اين كميسيون به دليل اين‌كه با چند مجموعه، از جمله سازمان تربيت بدني، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، سازمان ملی جوانان و ... درگير بود، عملاً براي گردشگري فرصتي نداشت.
تعارضات و اصطكاك‌هايي كه بين اين كميسيون و سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري وجود داشت نيز مزيد بر علت شد و اين همه باعث شد تا خواه ناخواه با كمبودهايي در اين زمينه مواجه شويم. بنابراين راه‌اندازي فراكسيون گردشگري ضروري به‌نظر مي‌رسيد.
البته اين طرح حتي در بدو تأسيس سازمان ميراث فرهنگي، صنایع دستی و گردشگري نيز مطرح شد كه اين سازمان به عنوان معاونت رياست جمهور به فعاليت ادامه دهد و در مقطع بعدي نيز در جريان تعيين بودجه، اقدام اساسي انجام گرفت. ما سازمان گردشگري را در صندوق ذخيره ارزي شريك كرديم.
در مجموع من معتقد بودم كه به واسطه پتانسيل‌هاي موجود كشور، از سويي و موقعيت منطقه‌اي آن از سوي ديگر، مي‌توان جلوي مهاجرت مردمي كه به دليل نداشتن امكانات بهتر به خارج از كشور سفر مي‌كنند و در نتيجه خروج ارز از كشور را گرفت و در قدم بعدي حتي زمينه‌اي فراهم كنيم براي جذب توريست و گردشگر خارجي و عرصه اقتصادي تازه‌اي براي كشور به‌دست آوريم.

 اما موضوع مناطق نمونه گردشگري همواره موضوعي مناقشه آميز بوده‌ است. چرا كه تعداد 400 منطقه نمونه‌ گردشگري از طرفي باعث افزايش سطح مطالبات مردم مي‌شود و از طرفي هيچ دولتي توان اجرايي‌كردن اين حجم از مصوبات را ندارد.
درست است كه مناطق نمونه گردشگري موجب افزايش توقع مردم و نهادهاي محلي و بومي مي‌شود، اما در واقع هدف از تصويب اين مناطق، فراهم آوردن امكان سرمايه‌گذاري بخش خصوصي است.
تصويب اين تعداد مناطق نمونه گردشگري به اين معنا نيست كه همه اين مناطق را دولت به تنهايي اجرايي كند و به ثمر برساند. بلكه امكان اين‌كه بخش خصوصي از تسهيلات دولتي استفاده كند را به‌وجود مي‌آورد. يا اين‌كه كمك مي‌كند بعضي از زيرساخت‌ها خيلي زودتر از آن‌چه دولت به ايجاد آن اقدام كند، به‌وجود آيد.
اين عمل في‌نفسه مثبت است. چرا كه حداقل دولت، منطقه‌اي را به عنوان منطقه نمونه گردشگري مصوب كرده ‌است. بنابراين اين امكان را به افرادي مثل من مي‌دهد تا به نمايندگي از مردم، مسئولين را وادار كنم تا كار كنند. بنابراين اين مصوبات براي افرادي مانند من به عنوان نماينده مردم يك فرصت است.
ممكن است برخي، از اين فرصت‌ها، نشود به نفع منطقه خود بهره ببرند. اما حداقل من پس از تصويب مناطق نمونه گردشگري در حوزه انتخابيه خود، از رئيس‌جمهور دستور صريح براي اجراي آن گرفتم.
يعني مصوبات دولت را پيگيري كرده و براي اجراي آن‌ها دستور اكيد گرفته‌ام. اين واقعيت است كه براي تمامي نمايندگان اين مصوبات يك فرصت طلايي است. چرا كه دولت اين مصوبات را به ‌صورت جدي تصويب كرده ‌است. بنابراين بايد پاسخگو باشد، يا اين‌كه فرض را بر اين بگذاريم كه اين مصوبات جنبه تشريفاتي داشته و قابليت اجرايي ندارد كه اين فرض كاملاً غلط است و اين تلقي اصلاً درست نيست.
اگر دولت يك موضوع را طرح كند، ما بايد آن‌ها را پيگيري كرده و به اجرا درآوريم. اگر دولت موضوع را به عنوان شعار مطرح كند، آن‌وقت ما نحوه برخورد با آن‌ها را به خوبي مي‌دانيم. ما بايد حق مردم را مطالبه كنيم و در اين راه با دولت شوخي نداريم و معتقديم كه هميشه بايد قول دولت و مجلس محقق شود.
باورم اين است كه تصويب مناطق نمونه گردشگري براي افراد قوي، يك فرصت است. چرا كه مي‌توان از آن به نفع مردم و جامعه استفاده كرد. اما افرادي كه توان چنداني ندارند، مسلماً قدرت پيگيري مصوبات را ندارند و بسياري از اين مناطق محقق نخواهد شد و به مرور نيز فراموش مي‌شود.

اما برگرديم به فراكسيون، عمده فعاليت آن در چه زمينه‌اي خواهد بود؟
عمده فعاليت فراكسيون بدون شك قانونگذاري است. بايد سعي كنيم عمده قوانين را يا به صورت سياستگذاري يا بودجه‌اي در يك سال باقي‌مانده از عمر مجلس هفتم پيگيري كنيم.
بخش ديگر فعاليت و وظايف تعريف‌شده اين فراكسيون، نظارتي است. به عبارتي، پيگيري مصوبات، وعده‌ها و قول‌هاي سازمان ميراث فرهنگي، صنایع دستی و گردشگري براي به ثمر رسيدن آن‌ها.
بخش ديگر نيز مربوط به تعاملات بين بخشي است؛ ميان سازمان ميراث با مجموعه‌هاي ديگر. سه بعد ديگر فعاليت‌هاي تعريف‌شده فراكسيون، فضاسازي و تنوير افكار عمومي و تحرك مديران است.
انتظاراتي كه از اين فراكسيون مي‌رود اين است كه از صنعت گردشگري حمايت كند. در اين فراكسيون به واسطه عضويت اكثر نمايندگان، قدرت قابل توجهي براي پشتيباني از فعاليت‌هاي گردشگري فراهم مي‌شود.
به عنوان مثال، من به عنوان نائب‌رئيس كميسيون اقتصادي مجلس مي‌توانم مسائل بودجه‌اي و بانكي و ... را كه صنعت گردشگري با آن گريبانگير است تسهيل كنم. ساير دوستان نيز كه در اين فراكسيون هستند داراي قدرت‌هاي مختلفي هستند كه زمينه را براي تسهيل امور براي اين عرصه آماده مي‌كند.
تمامي نمايندگان حاضر در اين فراكسيون هركدام داراي وزني هستند كه مي‌توانند به نفع صنعت گردشگري از قابليت‌هاي خود استفاده كنند.

در اين ميان كميته گردشگري كميسيون فرهنگي چه جايگاهي دارد؟
مسلماً محدوديت كميته گردشگري كه در دل يك كميسيون قرار دارد، بسيار بيشتر از فراكسيون است. آن‌ها مي‌توانند بر موضوعي خاص توجه كنند. از سويي افرادي كه اين كميته‌ها را تشكيل مي‌دهند، تعدادشان معدود است؛ درحالي كه فراكسيون بيش از 150 نماينده را شامل مي‌شود. تنوع و تركيب نمايندگان نيز موضوعي ديگر است كه در فراكسيون وجود دارد و در كميته نه. به عبارتي، نمايندگان از كميته‌هاي مختلف با تخصص‌هاي گوناگون در فراكسيون قدرت بيشتري را فراهم مي‌آورد.
از آن‌جا كه گردشگري موضوعي فرابخشي است، كارهايش نيز بايد تحت يك فراكسيون بزرگ پيگيري شود. مسلماً ما به عنوان فراكسيون مي‌توانيم حامي كميته گردشگري براي رأي‌گيري‌ها و بودجه‌ريزي‌ها و اساساً تحقق طرح‌ها و لوايح پيشنهادي آنان شويم. در واقع كميته‌ گردشگري با اين فراكسيون قدرت بسيار بيشتري براي تحقق اهداف خود در اختيار دارد.
 
• روزنامه همشهری ـ 5 مرداد 1386
نظرات بینندگان