پایگاه خبری تحلیلی لاهیگ با افتخار همراهی بیش از یک دهه در عرصه رسانه های مجازی در استان گیلان      
کد خبر: ۱۱۰۶
تاریخ انتشار: ۲۰ دی ۱۳۸۷ - ۱۳:۴۱

رنج‌نامه چای ایرانی

گفت‌وگو با محمدکریم فاریابی
چای صددرصد خارجی نباید عرضه شود. مضرات سرطان‌زایی چای خارجی در رسانه‌ها تبلیغ شود. چای باید در سبد کالای خواربار خانواده گذاشته شود. برای احیای چای ایرانی از نظر متخصصان دلسوز و وطن‌دوست باید استفاده گردد. اکنون چای ایرانی به جرم ایرانی بودن، سم و اسانس نداشتن و بی‌مهری مسئولان و تصمیم‌گیران، مرگ را به انتظار نشسته است.
شاید اگر کاشف‌السلطنه در حدود یکصد سال پیش می‌دانست که چای ایرانی به روزگار کنونی دچار می‌شود، هیچ وقت آن را به ایران نمی‌آورد. اما هرچه زمان گذشت، سودای شیرین واردات، دلالان را به ایجاد رقابتی نابرابر علیه چای ایرانی واداشت تا امروز طعم اسانس‌های غیربهداشتی و محلول‌های شیمیایی غیرخوراکی چای‌های خارجی که اثرات جبران‌ناپذیری بر سلامتی دارند، توسط مصرف‌کننده "طعم چای مرغوب" تلقی شود و افسوس که از نام چای ایرانی جز ناله باغدار، ناامیدی کارخانه‌دار و بی‌مهری خریدار چیزی نمانده است.
در این آشفته بازار، اما هنوز 50 هزار خانوار بدون داشتن حداقل‌های معیشت، تنها زنده هستند و نه این‌که زندگی می‌کنند. کشت می‌کنند و برگ سبز به کارخانه‌ها می‌سپارند تا آن‌ها چای داخلی تولید کنند، اما افسوس که حاصل تلاش آن‌ها در مقابل غول چای‌های قاچاق پر زرق و برق خارجی، تاب مقاومت نداشته و ناگزیر ره به انبارها می‌برد. آری! 250 هزار تن چای با نام "سنواتی" به جرم ایرانی بودن، سم و اسانس نداشتن و مهم‌تر از همه بی‌مهری مسئولان و تصمیم‌گیران در انبارها محبوس می‌شوند تا نعمتی که خداوند در دامنه‌های سرسبز البرز شمالی به مردم هدیه کرده به همین سادگی نادیده گرفته و به همین راحتی اسراف شود.
این‌ها رنج‌نامه یکی از دلسوزان صنعت چای کشور است که علی‌رغم این‌که می‌داند سود در بسته‌بندی و فرآوری "چای خارجی" نهفته است، اما عرق ملی و دغدغه چای ایرانی باعث شده که نه تنها سرمایه مالی خود را در جهت اعتلای نام چای ایرانی در کشور به‌کار بندد، که اکنون تمام تلاش خود را معطوف این مبارزه نابرابر کند که داور آن نیز چندان عادل نیست. محمدکریم فاریابی، مدیرعامل چای فاریاب گله‌مند است؛ از این‌که تا به حال هرچه گفته و پیشنهاد داده به طاق نسیان سپرده شده و مدام ورد زبان او این جمله معروف است: "گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من / آن‌چه البته به جایی نرسد فریاد است."
فاریابی در سال 1321 متولد شد و تحصیلات خود را در سال 1340 در دانشسرای كشاورزی به پایان رساند. او با شروع انقلاب اسلامی و شركت فعال در حركت‌های مردمی و اجتماعی و نیاز كشور در آن شرایط خاص به تولید و امر خودكفایی، كارخانه "چای فاریاب" را بنا نهاد. این کارخانه هم‌اکنون دارای تمامی پروانه‌های وزارت بهداشت، پروانه‌های استاندارد تأییدشده به‌روز و پروانه بین‌المللی بوده و مفتخر به دریافت لوح تقدیر از وزیر کار و امور اجتماعی، وزیر بازرگانی، وزیر صنایع و معادن، اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و تندیس جشنواره بین‌المللی اقتصاد سبز است.
گفت‌وگوی "لاهیگ" با محمدکریم فاریابی را در ادامه می‌خوانید.
•••
چای، همچنان بدون متولی
چای ایرانی بهترین چای دنیاست، اما به دلیل این‌که متولی در بحث تولید نداریم، هرکس ساز خودش را می‌نوازد. دولت چند سال قبل برای کارخانجات چای هزینه زیادی می‌کند، اما این‌همه چه حاصلی داشت؟ چای ایرانی همچنان در سراشیبی سقوط قرار دارد. در حال حاضر، کل چای‌های تولیدشده در انبارها انباشته گردیده و خاک می‌خورد و می‌توان گفت هزینه نگهداری آن‌ها از مبلغ کل چای بالاتر است.
سازمان منحله چای 3 تا 4 سال پیش حاضر نشد چای را کیلویی 600 تومان به ما بفروشد و همه آن را با قیمتی کمتر به مزایده گذاشت و بعد اداره استاندارد از راه رسید و اعلام کرد چای داخلی غیرقابل شرب است!؟ به همین دلیل جلوی صادرات چای گرفته شد و با این عمل آن‌چنان ضربه‌ای به صنعت چای و کارخانه‌داران و چایکاران وارد شد که دیگر به این زودی نمی‌توانند کمر راست کنند.
تا به حال اداره استاندارد کجا بود؟ چرا در زمان تولید چای این کار را نکرد؟ اگر اداره استاندارد مجری این کار بود و مسئولیت داشت، باید بر چای نظارت می‌کرد تا چای به موقع و با کیفیت تولید و سپس صادر می‌شد. به فرض اگر کیفیت چای ایران نازل است، در حقیقت مقصر کسانی بوده‌اند که می‌بایست نظارت می‌کردند و نکرده‌اند! اداره استاندارد تاکنون چه فکری برای چای اندیشیده و تا کی باید این وضع بی سر و سامانی و بی‌برنامگی ادامه داشته باشد؟ یا اداره تعاون روستایی زمانی که چای را از چایکاران خریداری می‌کند، چه اقدام مثبتی بر روی آن انجام می‌دهد؟ آیا جز خریدن و در انبارها انباشته کردن کار دیگری انجام می‌دهد؟ مگر نه این‌که کسانی که همین چای‌ها را خریداری کردند آن را به مزایده گذاشتند و با نرخی کمتر چوب حراج بر آن زدند؟!
برای یک بار هم شده بیایید برای نجات چای ایران قدمی برداریم. سال قبل نامه‌ای به اداره استاندارد و دانشگاه شهید بهشتی (مواد غذایی) ارسال کردم مبنی بر این‌که طبق مصوبه مؤسسه استاندارد، نشانه‌گذاری اجباری است و مانند صدور کد ملی که دستور ریاست جمهوری بود، باید اجرا شود. دیگر این‌که، برای تقویت صنعت چای داخلی محصولی کمتر از ده کیلو نمی‌بایست وارد کشور شود. در آن صورت با توجه به اجرای نشانه‌گذاری اجباری، جلوی ورود 110 هزار تن چای خارجی به وزن 500 گرم با نام‌های ]...[ گرفته می‌شد. به این نامه من هنوز پاسخی داده نشده و برایم روشن نیست. اگر گزافه‌گویی است که مفاد این نامه مصوبه دولت جمهوری اسلامی است و اجرای آن لازم است. اگر آن را وارد می‌دانند، لااقل پاسخ بدهند. حال با توجه به انبوه چای ایران و این‌که خوب و بد بودن آن را فقط قانون‌گذار، یعنی مجریان استاندارد و بازرسان مواد غذایی تعیین می‌کنند برای این صنعت ملی چاره‌ای بیاندیشند و به یاری باقی‌مانده چای بشتابند و اجازه صادرات آن را بدهند. اگر کیفیت چای پایین بوده که خودشان کرده‌اند (کسانی متولی این کار بوده‌اند) و اگر هم خوب بوده پس چرا صادر نمی‌شود؟!

کارخانه‌های داخلی عامل شرکت‌های بسته‌بندی خارجی!
در شرایط موجود، تمامی کارخانه‌های داخلی تبدیل به عاملین شرکت‌های بسته‌بندی چای خارجی شده و در کارگاه‌های زیرزمینی و غیراستاندارد چای‌ها را بسته‌بندی کرده و به فروش می‌رسانند. تنها شرکت "چای فاریاب" است که چای داخلی را بسته‌بندی و عرضه می‌کند. تنها چای مرغوب ایران چای بهاره است که صددرصد خالص است.

110 هزار تن قاچاق چای خارجی
مصرف چای داخلی کشور ما معادل 110 هزار تن می‌باشد که ورودی سال گذشته از گمرکات کشور فقط 20 هزار تن و فروش چای ایرانی صفر بوده است. حال باید پرسید، بقیه چای مصرفی کشور از چه مبادی و منابعی وارد کشور شده است؟ به خاطر همین واردات بی‌رویه و قاچاقی است که چای ایران چنین سرنوشتی پیدا کرده و درحال نابودی است.

کافی است چای خارجی را سه ساعت راکد بگذاریم
به عنوان یک تولیدکننده چای ایرانی و بدون هیچ‌گونه تشریفات حاضرم با دو لیوان آب و یخ، آنالیز چای ایرانی و خارجی را بگیرم و در برابر دید مردم قرار دهم. در آن صورت دیگر کسی از چای خارجی استفاده نخواهد کرد. برای روشن شدن هموطنانم پیشنهاد می‌کنم، یک لیوان از بدترین چای ایران و یک لیوان چای از بهترین نوع چای خارجی پس از دم کردن به مدت 3 تا 4 ساعت کنار هم گذاشته شود. متوجه خواهید شد چای خارجی به حدی سیاه خواهد شد (رسوب می‌گیرد و روی آن چربی جمع می‌شود) که قابل شرب نیست و از مصرف آن منزجر خواهیم شد. اما چای ایرانی اگر یک هفته هم نگهداری شود، تغییر رنگ نخواهد داد؛ نه کپک خواهد زد و نه روی آن چربی جمع خواهد شد.

نشانه‌گذاری اجباری برای چای اجرا شود
با این‌که بارها در زمینه اجباری‌شدن نشانه‌گذاری استاندارد ملی برای چای با مسئولان مذاکره کرده‌ام، اما برای نجات چای ایرانی یک بار دیگر از متولیان امر عاجزانه می‌خواهم برای ورود چای رعایت نشانه‌گذاری استاندارد جدی گرفته شود و از ورود چای‌های داخلی تحت هر عنوان و هر نامی بدون نشانه‌گذاری استاندارد جلوگیری شود. آن وقت است که شاهد نجات چای ایران خواهیم بود و در غیر این صورت از همین حالا باید مرگ چای ایران را تسلیت گفت.
جای تأسف است که در جشنواره سالانه چای کشور که با شرکت تعداد زیادی از کشورهای صادرکننده چای در هتل استقلال برگزار شد، از ایران فقط یک یا دو شرکت حضور داشتند. این شایسته کشور عزیز ما و چای ایرانی که پرچم‌دار بهترین چای سطح دنیاست، نمی‌باشد.
نظرات بینندگان